غلامحسن جعفری

غلامحسن جعفری

مدرک تحصیلی: دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه زنجان، زنجان. ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی اسکان غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاشیه نشینی فراتحلیل بابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 254
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
۲.

شناسایی، تراکم و خصوصیات فیزیوگرافی دولین ها در طبقات ارتفاعی مختلف (مناطق کارستی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولین کارست مورفومتری ارتفاعات زاگرس ضریب فشردگی نسبت دایره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 57 تعداد دانلود : 722
دولین یکی از شاخص ترین و اساسی ترین اشکال سطحی و مورفولوژیکی کارست، درنتیجه تأثیر شیمیایی آب بر سنگ های آهکی است که در شکل ها و اندازه های مختلفی به وجود می آید. دولین ها ازلحاظ ویژگی های مورفولوژیکی متفاوت هستند. در تحقیق حاضر پس از شناسایی دولین ها در زاگرس، پراکندگی و تغییر ویژگی های مورفولوژیکی آن ها مانند طول، عرض، مساحت و عمق در ارتباط با ارتفاع و اقلیم، با استناد به منابع اسنادی همچون نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و پایگاه داده های اسفزاری 49ساله دما و بارش، در نرم افزارهای Arc GIS، Mapper Global و Excel مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پارامترهای مختلف دولین های زاگرس در طبقات ارتفاعی و اقلیمی مختلف دال بر این است که شکل و عمق آن ها از تغییرات اقلیمی کواترنری متأثر شده است. در ارتفاعات پایین تر که آب بیشتر از دمای کم در انحلال نقش داشته، دولین ها شکل نزدیک به دایره دارند و در مناطق مرتفع تر کشیده می شوند و هرچه دما پایین تر و احتمال تبدیل دولین به سیرک یخچالی-دولین بیشتر باشد، دولین شکل کشیده تری به خود گرفته است. همچنین ضریب فشردگی دولین ها دال بر این است که کشیدگی و طول آن ها با افزایش ارتفاع بیشتر می شود؛ به این صورت که در فاصله ارتفاعی 1000-500متر، نسبت دایره ای به ازای هر 1000متر افزایش ارتفاع، 8/0 بیشتر می شود و ضریب فشردگی 9/0 کاهش می یابد. در فاصله ارتفاعی 1000-2000 متر، با افزایش هر 100متر، نسبت دایره ای 44/0 و ضریب فشردگی 1/0 کمتر می شود. در طبقه 3700-3000 متر، نسبت دایره ای با افزایش هر 1000متر ارتفاع، 2/1 کاهش و فشردگی 3/1 افزایش می یابد.
۳.

تحلیل تغییرات بارش در شرق و غرب تراست اصلی زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراست اصلی زاگرس بیابان بادپناهی مناطق خشک سایه باران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 597 تعداد دانلود : 82
اثر ارتفاع بر افزایش بارش و اثر ناهمواری بر ایجاد بیابان ازجمله مسائلی است که ذهن محقق را درگیر کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت بارش در دامنه های غربی و شرقی تراست اصلی زاگرس است. برای دستیابی به این هدف، عملکرد و ارتباط عوامل ارتفاع و بارش به عنوان پارامترهای مؤثر در دامنه های مختلف زاگرس بررسی و نقشه های هم بارش و هم ارتفاع از محدوده مطالعه شده استخراج و تحلیل شده است. نتایج نشان داد که افزایش بارش در دامنه های روبه باد با افزایش ارتفاع هماهنگی مطلوبی دارد؛ ولی افزایش بارش تا تراست اصلی زاگرس تداوم ندارد. در غالب مناطق، فراوانی بارش قبل از بالاترین ارتفاع زاگرس (منطبق با تراست اصلی زاگرس) اتفاق افتاده است؛ به طوری که با عبور از تراست زاگرس (باوجود ارتفاع چشمگیر منطقه) مقدار بارش به طور محسوسی روند کاهشی دارد. در قسمت های شمالی زاگرس بیشترین تغییر بارش در قسمت بادپناه (در مجاورت بلندترین قله ها) اتفاق افتاده است. دامنه های شرق تراست اصلی زاگرس، هرچند به دلیل موقعیت بادپناهی، بارش کمتری را دریافت می کنند، به علت شیب سطح های ارضی کمتر (نسبت به دامنه های غرب تراست اصلی زاگرس)، سطح دریافت کننده بیشتری دارند. همچنین، به دلیل مرتفع بودن، مقدار زیادی از بارش را به صورت برف دریافت می کنند؛ در نتیجه با فراهم شدن امکان نفوذ بیشتر آب به درون زمین (در طی دوره ذوب برف)، اثر های اکولوژیکی فراوانی را بر محیط پیرامون می گذارند.
۴.

مورفومتری و بازسازی زمین لغزش معلم کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الموت شاهرود حرکات دامنه ای کنگلومرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 575 تعداد دانلود : 551
زمین لغزش ها حجم زیادی از مواد را در یک مکان جابه جا نموده و در جای دیگر بر جای می گذارند به علاوه باعث افزایش رسوب در پایین دست حوضه می شوند که علاوه بر تهدیدات جمعیتی و فرسایشی، چشم انداز منطقه را به شدت متأثر می سازند. در این مقاله زمین لغزش معلم کلایه در حوضه الموت، یکی از زیرحوضه های اصلی شاهرود، بررسی می گردد. اساس تشخیص، شناسایی و بررسی زمین لغزش معلم کلایه بر مشاهدات میدانی و تفسیر پدیدارشناسانه آن استوار است. به این منظور علاوه بر مورفومتری اشکال مختلف در داخل خود زمین لغزش، به مناطق مرتفع مسلط به زمین لغزش صعود نموده و نقش لندفرم های مسلط به زمین لغزش در وقوع این حادثه کاتاستروفیک مورد ارزیابی قرارگرفت. با استفاده از نرم افزار Arc GIS، توپوگرافی قبل از زمین لغزش بازسازی گردید و نسبت به وضع موجود، تجزیه وتحلیل شد. با انجام محاسبات رستری در Arc GIS حجم مواد تخلیه شده توسط زمین لغزش برآورد گردید. زمین لغزش معلم کلایه با ابعاد 3/1 کیلومتر عرض (قسمت تاج زمین لغزش)، 6/1 کیلومتر طول و متوسط 80 متر عمق در کنگلومرای اندژ رخ داده و حجمی معادل 91 میلیون مترمکعب مواد را جابه جا نموده است. حضور کنگلومرا با شیب بسیار تند و سیلتستون مارن دار که با جذب آب که حالت اشباع داشته است منجر به جابه جایی مواد در یک سطح وسیع شده است؛ مساحت سطح گسیختگی زمین لغزش در حدود 632/2 کیلومترمربع و گسترش مواد جابه جاشده در سطحی معادل 5/13 کیلومترمربع است. زمین لغزش های کوچک در بالادست، شرایط هیدرولوژیکی مناطق پایین دست را به هم می ریزد و شرایط زمین لغزش های بزرگ فراهم می نماید.
۵.

تحلیل ارتباط ویژگی های لیتولوژی غالب و گسل های زیرحوضه های واحد زمین ساختی زاگرس و بُعد فراکتالی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بعد فرکتال واحد مورفوتکتونیک زاگرس هورتن - استرالر نسبت انشعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 305 تعداد دانلود : 255
هندسه فرکتال ابزار مناسبی برای بررسی و شناخت رفتار پیچیده رودخانه است. مهم ترین ویژگی فرکتال، بُعد آن است. هدف این مقاله تعیین بُعد فرکتال و تحلیل آن با استفاده از تئوری هندسه فرکتال در زیرحوضه های واحد زمین ساختی زاگرس در غرب و جنوب غربی ایران است. برای بررسی بعد فرکتال واحد ژئومورفیک زاگرس، ابتدا لایه رودخانه های اصلی و آبراهه ها از 30*30 DEM مستخرج از ماهواره ی SRTM تهیه گردید. کل واحد ژئومورفیک ابتدا به یازده حوضه آبی حله، جراحی و زهره، کل مهران، کرخه، کارون، طشتک بختگان، مرزی غرب، مند، ابرقو- سیرجان، بندرعباس سدیچ، گاوخونی و هامون جازموریان تقسیم شد. سپس این حوضه های آبی به 272 زیرحوضه تقسیم شد. در گام بعدی رتبه بندی آبراهه ها به روش هورتن و استرالر انجام گرفت؛ به کمک طول شاخه ها و نسبت انشعاب، بُعد فرکتال تمامی زیرحوضه ها محاسبه شد. بعد فرکتال 30 زیرحوضه در این واحد مورفوتکتونیک 1-0 (02/11%)، 185 زیرحوضه 2-1 (01/68%) و 57 حوضه بیشتر از 2 (95/20%) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل بعد فرکتال بین 2-1 زیرحوضه ها با رتبه نهایی هفت، در غالب زیرحوضه ها، نشان می دهد که این واحد زمین ساخت ازنظر حوضه ای به تکامل رسیده است و درصد کم تری از زیرحوضه ها، بعد فرکتال کمتر از یک و بیشتر از 2 دارند. بعد فرکتال کمتر از 1 و بیش از 2 می تواند انعکاسی از وضعیت تکتونیک و لیتولوژی زیرحوضه ها باشد که مانع از به تعادل رسیدن بعد فرکتال زیرحوضه ها، در سطح یا خط شده اند. تجزیه و تحلیل نهایی زیرحوضه ها در واحد زمین ساختی زاگرس نشان می دهد که نمی توان رابطه معنی داری بین بعد فرکتالی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه ها برآورد نمود.
۶.

تحلیل رتبه بندی آبراهه های حوضه های آبریز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیزیوگرافی نگهداشت ویژه رده بندی رودخانه حوضه آبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 379
افزایش رتبه آبراهه های حوضه ای آبریز بر کانتکست های مختلف ژئومورفولوژیکی، ژئولوژیکی، کلیماتولوژی، اکولوژیکی و ... اثر می گذارد. به طور معمول، محققان در بررسی سیستم های باز، فرض را بر اثرگذاری بردارهای مشخص و در دسترس قرار می دهند و رفتار سیستم را در ارتباط با آ نها ارزیابی می کنند. در این پژوهش، افزایش رتبه آبراهه های حوضه های آبریز ایران در غالب ۹۸۴ زیر حوضه در ارتباط با نسبت انشعاب، طول و میانگین کل آبراهه ها و مساحت حوضه بررسی شده است. به این منظور، ابتدا لایه رودخانه های اصلی و آبراهه ها از 30*30 DEM مستخرج از ماهواره SRTM تهیه شد. پس از استخراج آبراهه در نرم افزار ArcGIS 10.3، براساس نظریه هورتن-استرالر رتبه بندی شد. رابطه بین رتبه برابر آبراهه با مساحت حوضه آبریز و همچنین ارتباط بین ثابت نگهداشت ویژه با شیب و تراکم زهکشی، به عنوان خصوصیات فیزیوگرافی حوضه آبریز ارزیابی شد. بین دو پارامتر، مجموع رتبه آبراهه ها و مساحت حوضه آبریز، رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به گونه ای که در بیشتر حوضه های آبریز، ضریب تبیین این دو پارامتر ۹۹ درصد برآورد شده است. در حوضه های آبریز ایران مقدار ضریب، تبیین نسبت انشعاب و افزایش رتبه رودخانه ها از ۳۵ درصد در حوضه کویر سیاه کوه تا ۸۲ درصد در حوضه آبریز سفیدرود متغیر است. مساحت حوضه آبریز امکان دارد بر نسبت انشعاب با ضریب تبیین ۹۹ درصد اثر بگذارد. در برخی از حوضه های آبریز ایران، که تکتونیک فعال دارند یا رودخانه ها منحرف شده اند، گاه طول جریان در رتبه های پایین کمتر از رتبه های بالاتر است؛ به شرط آنکه توپوگرافی حوضه طی زمان، متعادل شده باشد. با افزایش رتبه آبراهه ها، میانگین طول جریان در همان رتبه افزایش می یابد. این فرض که هرچه ثابت نگهداشت حوضه بیشتر شود تراکم زهکشی حوضه کاهش می یابد، در بیشتر حوضه های آبریز ایران با ضریب تبیین بیشتر از ۹۰ درصد قابل تعمیم است.
۷.

توزیع فضایی لندفرم های ماکروکارست زاگرس ایران با تأکید بر وضعیت دما و بارش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم ارتفاع کربنات کارستی - فیکاسیون زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 71 تعداد دانلود : 933
آثار و شواهد طبیعی دال بر این است که شرایط اقلیمی گذشته تغییرات شدیدی داشته است؛ بیشتر فرم سطوح ارضی با فرایندهای کنونی قابل توجیه نیست و منشأ آن ها به فرایندهای اقلیمی به غیراز اقلیم کنونی نسبت داده می شود. تغییرات اقلیمی همواره با پیشروی و پس روی یخچال ها همراه بوده است. تغییرات اقلیمی و جابه جایی ارتفاع برف مرز دائمی، قطعاً تغییراتی را در سیستم های شکل زا، ازجمله سیستم کارستی-فیکاسیون به همراه داشته است. با استناد به منابع اسنادی (نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع، اطلاعات دما و بارش پایگاه داده های اسفزاری، تصاویر ماهواره ای)، هدف این مقاله بررسی تغییرات ویژگی های هندسی لندفرم های کارستی (دولین، تنگ، کانیون، دشت آهکی یا پولیه، هوم، غار و چشمه)، در ارتباط با اقلیم کواترنری (دما و بارش)، ارتفاع و گسل است. با بررسی تراکم و پراکندگی این اشکال، با توجه به عوامل اثرگذار بر کارست (اقلیم، ارتفاع و تکتونیک) می توان نتیجه گرفت که هرچند تغییرات لندفرم های کارستی، از برداری همانند ارتفاع، به صورت بسیار تدریجی تبعیت می کند؛ ولی با در نظر گرفتن تغییرات دمایی، یخبندان، ریزش ها و لغزش هایی که در مناطق مرتفع اتفاق می افتد، نمی توان تغییرات برخی از لندفرم های کارستی را به طور قطعی به شرایط مطلوب یا نامطلوب انحلال نسبت داد. در تفسیر چنین لندفرم هایی باید پارادایم پالمسیست (چندنگارگی) مدنظر قرار گیرد. در تحول لندفرم های کارستی، فرایندها غالباً به صورت هم سو عمل کرده اند و نمی توان برای تغییر مرزهای کارستی-فیکاسیون کواترنری از منطق ریاضی استفاده نمود.
۸.

بررسی خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های زاگرس در ارتباط با شرایط کارستی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارست اقلیم کواترنری یخچال انحلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 544 تعداد دانلود : 870
بیشترین تأکید ژئومورفولوژیست ها بر این است که با شناسایی و بررسی اشکال زمین شناختی، تأثیراتی را بررسی کنند که این گونه اشکال از اقلیم گرفته اند یا برعکس بر آن اثر گذاشته اند. کارست به مثابه یک سیستم ژئومورفولوژی همواره متأثر از اقلیم و تغییرات آن بوده است. با توجه به پراکندگی سنگ های کربناته در زاگرس با استناد به منابع اسنادی مانند نقشه های زمین شناسی لایه مدل رقومی ارتفاع و نقشه های توپوگرافی، نخست زیرحوضه های واقع در این نوع لیتولوژی در نرم افزار Arc GIS تفکیک و سپس پارامترهای فیزیوگرافی مورد نیاز زیرحوضه ها در همین نرم افزار و همچنین در Mapper Global برآورد شد. در ادامه اطلاعات دما و بارش از پایگاه داده های 49ساله اسفزاری استخراج و داده های فیزیوگرافی و اقلیمی در نرم افزار MATLAB تجزیه و تحلیل و روابط رگرسیونی مورد نیاز برآورد شد. نتایج حاصل از بررسی پراکندگی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی در طبقات اقلیمی زاگرس نشان داد شرایط مختلف اقلیمی موجب تغییر عملکرد انحلال و درنتیجه تغییر شکل فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی شده است؛ به این صورت که در مناطق مرتفع تر به دلیل دمای پایین تر، عمل انحلال بیشتر در عمق متمرکز شده تا در سطح، و اشکال کارستی- یخچالی ایجاد کرده است و در ارتفاعات پایین تر به دلیل تأثیر آب فراوان بر فرایند کارستی- فیکاسیون، انحلال در سطح بیشتر از عمق شده، ضریب ناهمواری کاهش یافته و شکل عارضه کارستی به دایره نزدیک تر شده است. زمانی که شرایط کارستی- فیکاسیون ازلحاظ اقلیمی مساعدتر باشد، شکل حوضه های کارستی از حالت دایره ای خارج می شود و بیشتر حالت کشیده به خود می گیرد.
۹.

تحلیل فضایی ژئومورفوکلیماتیک حوضه آبی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئونرون سلول لیتولوژیکی فرسایش خطی تحلیل برنده اسارت حوضه آبی قزل اوزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 305 تعداد دانلود : 718
غالب ژئومورفولوژیست ها تلاش نموده اند شکل تغییر و تحول ناهمواری ها را در روندی قابل پیش بینی تبیین کنند. با این وصف همواره مواردی در طبیعت یافت می شود که چنین نظمی را در چارچوب های تعریف شده، نقض می نمایند. مورفولوژی حوضه ها و شبکه های رودخانه ای در پاسخ به تغییرات محیطی، متحول می شود. شواهد توالی چهار ژئونرون بیجار، زنجان، میانه و طارم در حوضه قزل اوزن و اتصال آن ها به وسیله نرون های ماهنشان، هشتچین و میانه- طارم دال بر این است که هرکدام از آن ها به صورت حوضه های مستقل بوده اند. مستقل بودن هر یک از ژئونرون ها با توجه به سلول های اقلیمی، لیتولوژیکی، تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی قابل ردیابی است. به این منظور، با استفاده از DEM 30*30 لایه توپوگرافی حوضه قزل اوزن استخراج گردید. با استناد به نقشه های 1:100000 و 1:250000 زمین شناسی، لایه های لیتولوژی و گسل و به کمک نقشه های توپوگرافی 1:50000 لایه آبراهه ها رقومی گردید. مناطق استراتژیک با ترسیم نقشه های لیتولوژی، هم بارش، هم دما، توپوگرافی، خط تعادل آب ویخ کواترنری و گسل در مسیر رودخانه اصلی مشخص گردید. از روش رایت برای برآورد ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری استفاده شد. در منطقه بیجار، نزدیک سرچشمه قزل اوزن، 6 زیرحوضه وجود دارد که شبکه آبراهه ای همگرای سطحی دارند، چنین عملکردی نشان از ژئونروتیکی حوضه دارد که بحث داشتن سطح اساس محلی برای شبکه رودخانه های قزل اوزن را به میان می آورد. شبکه ژئونروتیکی حوضه ناشی از اثرگذاری عوامل مختلفی است که از تمرکز آن عوامل در یک مکان به عنوان سلول یادشده است. توزیع سلول های آب و هوایی بستگی به سلول های ژئومورفیکی دارد و تجدید ماده و انرژی را برای حوضه قزل اوزن به ارمغان آورده است. توزیع سلول های لیتولوژیکی و تکتونیکی بیشتر بر رفتار رودخانه اثر گذاشته و موجب فرسایش خط یا خط در سطح رودخانه شده است.
۱۰.

ارزیابی ژئوتوریسم حوضه آبریز قزل اوزن بر اساس روش فاسیلاس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوتوریسم ژئوسایت روش فاسیلاس قزل اوزن ماهنشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 293 تعداد دانلود : 362
کشور پهناور ایران شرایط جغرافیایی متنوعی دارد. به طوری که از سیزده اقلیم شناخته شده در جهان، یازده نوع آن را دارا است. این امر باعث شده تا ازلحاظ زیست محیطی، طبیعت گردی، تفریحی و اقتصادی، توانایی های بسیاری داشته باشد. هدف از تحقیق در این پژوهش بررسی، شناسایی و معرفی قابلیت های ژئوتوریستی حوضه قزل اوزن بر اساس روش فاسیلاس است. حوضه آبریز قزل اوزن لندفرم های بارزی از فرایندهای مختلف کواترنری دارد که در حال تغییر و تحول هستند. شناسایی ژئوسایت های نقش مهمی در تبیین تحولات کواترنری دارد. روش تحقیق بر اساس توصیف و تحلیل است که به صورت بازدیدهای میدانی کتابخانه ای به توصیف و تشریح منطقه پرداخته شده است. پس ازآن ژئوسایت های منتخب بر روی نقشه های توپوگرافی 50000/1 موقعیت یابی شد و با استفاده از نقشه های زمین شناسی 100000/1 منطقه، لیتولوژی لندفرم های مختلفی مثل دودکش های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی، گنبدهای نمکی، دریاچه پری، معدن مس بایچه باغ، دایک های رسوبی، اشکال شبه کواستا، اشکال شبه کلوت، اشکال شبه کندوانی، سیرک های یخچالی و دره های تکتونیکی- یخچالی مشخص گردید. پس از شناسایی لندفرم ها، یکی از مدل های ژئوتوریستی متداول و جامع بنام فاسیلاس استفاده گردید. معیار تعریف شده در این مدل، در شش گروه اصلی قرارمی گیرند: علمی - اکولوژیکی، حفاظتی، فرهنگی، زیبایی شناختی، اقتصادی و پتانسیل مورداستفاده. با ارزیابی لندفرم ها در این مدل، مشخص گردید که دودکش های جن، قلعه بهستان، دربند قاطرچی و گنبدهای نمکی چهرآباد به علت کسب حداکثر امتیاز علمی و اکولوژیکی به عنوان مناسب ترین ژئوسایت ها انتخاب گردیدند و لندفرم سیرک های یخچالی بلقیس هم در این میان کمترین امتیاز را کسب کرد.
۱۱.

تجزیه و تحلیل روش های برآورد ارتفاع برف مرز دائمی یخچال های کواترنری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کواترنری ایران برف مرز جهت سیرک ، رایت پورتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 871 تعداد دانلود : 920
تغییرات اقلیمی کواترنری موجب جابه جایی ارتفاع برف مرز در نواحی کوهستانی ایران شده است. با توجه به گستردگی ایران در عرض های جغرافیایی مختلف و امتداد متنوع ناهمواری های آن، بررسی تغییرات این ارتفاع به صورت یک واحد امکان پذیر نیست. بر این اساس در حوضه های آبریز درجه 2 ایران به تفکیک، آثار یخچال های کواترنری شناسایی شد. ارتفاع برف مرز به روش های رایت، ارتفاع کف سیرک پورتر، نسبت پنجه به دیواره رایت و پورتر و نسبت های ارتفاعی برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارتفاع برف مرز برآورد شده با روش رایت در بسیاری از حوضه های آبریز با روش های دیگر همخوانی ندارد. از اعمال این روش در برآورد ارتفاع برف مرز دائمی در چنین حوضه های آبریزی صرف نظر شد. در مجموع از 21 حوضه آبریز دارای آثار سیرک یخچالی کواترنری، ارتفاع برف مرز 9 حوضه آبریز با روش نسبت های ارتفاعی، 6 حوضه آبریز با روش ارتفاع کف سیرک پورتر، 5 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره رایت و 1 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره پورتر همخوانی بیشتری دارد. بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری برآورد شده، در حوضه آبریز کویر درانجیر در واحد ژئومورفیک ایران مرکزی 3098 متر و پایین ترین آن در حوضه آبریز تالش- مرداب انزلی در واحد ژئومورفیک شمال 2033 متر است. اختلاف ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری ناهمواری های ایران، 1065 متر بوده است. این ارتفاع بین 2030 تا 3100 متر متغیر بوده است. در بین واحدهای ژئومورفیک بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری متعلق به ایران مرکزی (2853 متر) و پایین ترین آن در واحد ژئومورفیک شمال شرق (2424 متر) بوده است.
۱۲.

تحلیل فضایی لندفرم های کارستی زاگرس با توجه به موقعیت ارتفاعی و تکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارست انحلال آهک اقلیم تراکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 561
کارست حاصل فرایندهای متعددی است که در پهنه های آهکی و در شرایط اقلیمی، زمین شناسی و هیدرولوژیکی گوناگون پدید می آید و آثار آن به صورت فرم های مختلفی مثل گودال و غار در سطح و زیرزمین دیده می شود. در این مقاله با توجه به وسعت زیاد منطقه و پراکندگی لیتولوژی آهک در مناطق ارتفاعی مختلف و با استناد به منابع اسنادی مثل نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر و نقشه های توپوگرافی 1:50000، ابتدا اشکال کارستی واقع در زاگرس در نرم افزار Arc GIS شناسایی شد و داده های موردنیاز به کمک نرم افزارهای Mapper Global، Google earth استخراج گردید و پراکندگی آن ها با توجه به ارتفاع و درز و شکاف ها (گسل ها) و در Excel تجزیه وتحلیل شد. نتایج پراکندگی اشکال و عوارض کارستی نسبت به ارتفاع نشان می دهد که تراکم اشکال در سطوح ارتفاعی مختلف، با افزایش ارتفاع، بیشتر شده است و تراکم آن ها در طبقات بالاتر نسبت به طبقات پایین گاهی چندین برابر شده است و پراکندگی اشکال کارستی با توجه به فاصله از گسل نشان می دهد که همه اشکال کارستی به جز هوم ها، بدون استثنا بیشترین تراکم را در فاصله کمتر از 20 کیلومتر از گسل دارند. پراکندگی این اشکال ازجمله دولین ها و غارها در این فاصله، دال بر این است که تحول کارست با توجه به درز و شکاف ها بیشتر می شود و فرایند انحلال بخصوص در کارست عمقی، افزایش می یابد.
۱۳.

ارزیابی ارتباط گسل ها با چشمه های کارستی در توده کوهستانی پراو بیستون-کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گسل چشمه کارست شواهد وزنی پراوبیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 318 تعداد دانلود : 482
پهنه های کارستی زاگرس بویژه استان کرمانشاه نقش مهمی در تغذیه آبخوان ها دارند و بسیاری از فعالیت های انسانی مانند تامین آب شرب و کشاورزی به وجود منابع آب کارست وابسته می باشند. با توجه به فراوانی ساختارهای تکتونیکی و شکل گیری پدیده های ژئومورفولوژیکی کارست در منطقه پراوبیستون به ارزیابی ارتباط ساختمان گسلی با چشمه های کارستی در این منطقه پرداخته شد. بدین منظور ابتدا مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل موقعیت مکانی چشمه ها، موقعیت مکانی چاله های بسته، گسل ها، بافر، شیب و لایه طبقات ارتفاعی شده و سپس نمودار گلسرخی گسل ها ترسیم شده و به وسیله روش شواهد وزنی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رابطه بین چشمه و گسل در منطقه پراو بیستون با استفاده از روش وزنی نشان داد که ارتباط نزدیکی بین عناصر تکتونیکی با فراوانی چشمه ها، وجود دارد به گونه ای که در فواصل کم از گسل ها تعداد چشمه ها بیشتر و با فاصله گرفتن از گسل تعداد و فراوانی چشمه ها، کاسته می شود. همچنین نتایج حاصل نمودارهای گلسرخی نشان داد که گسل ها تاثیر مستقیمی در پیدایش و جهت گیری چشمه ها داشته اند. در بررسی رابطه شیب و فراوانی چشمه ها مشخص شد که بیشتر چشمه ها در شیب صفر تا 5 درصد و سطوح ارتفاعی بین 1200 تا 1400 متر واقع شده اند. سطوح ارتفاعی فوق، پایکوه ها و سطوح مشرف به دشت را شامل می شود.
۱۴.

برآورد ارتفاع برف مرز واحد ژئومورفیک ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کواترنری سیرک برف مرز نسبت پنجه به دیواره ایران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 390 تعداد دانلود : 290
در این مقاله سعی بر این است که ارتفاع برف مرز ایران مرکزی با روش های رایت، ارتفاع کف سیرک، نسبت پنجه به دیواره و نسبت های ارتفاعی برآورد گردد و بهترین روش برای برآورد ارتفاع برف مرز دائمی معرفی شود. در بررسی اثرگذاری مقدار شیب دامنه های کوهستانی و حداکثر ارتفاع قلل بر ارتفاع برف مرز دائمی برآورد شده، روابط خطی این پارامترها در روش های مذکور در دامنه های نسار و نگار مرتفع ترین قلل این واحد کوهستانی محاسبه شد. بر اساس فرم خطوط منحنی میزان در نقشه های توپوگرافی بیش از 3300 سیرک در ایران مرکزی شناسایی گردید. امتداد ناهمواری ها در بیشتر مناطق ایران مرکزی، شمال غربی- جنوب شرقی و گاهی به صورت غربی- شرقی است و بیشتر سیرک های یخچالی در دامنه های شمال شرق یا جنوب غرب شکل گرفته اند. نحوه پراکندگی سیرک ها حاکی از این است که دامنه های نسار (شمال شرقی) واحد ژئومورفیک ایران مرکزی شرایط بهتری برای شکل گیری سیرک های یخچالی داشته و 7/57% از سیرک ها در دامنه شمال شرقی شناسایی شده است. تجزیه وتحلیل ارتفاع برف مرزهای برآورد شده در روش نسبت پنجه به دیواره با اعمال روش رایت هم ازنظر ارتفاع و هم ازنظر اثر جهت بر تفاوت ارتفاع برف مرز با شرایط محیطی انطباق بیشتری دارد. ارتفاع برف مرز در این واحد بین 2743 متر تا 3098 متر متغیر برآورد گردید. متوسط ارتفاع برف مرز کواترنری واحد ایران مرکزی 2853 متر بوده است. تجزیه وتحلیل اثر مقدار شیب و ارتفاع قلل بر تفاوت ارتفاع مرز حاکی از آن است که 77% از اثرگذاری مقدار شیب در دامنه نگار و 35% از اثرگذاری ارتفاع قله مسلط به سیرک در دامنه نسار قابل تبیین است.
۱۵.

ارزیابی پتانسیل های ژئوتوریسمی حوضه قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روچا ژئوتوریسم سپیدرود قزل اوزن کومانسکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 801 تعداد دانلود : 521
هدف از طرح مفهوم ژئوتوریسم، شناسایی لندفرم هایی است که دارای جایگاه و اهمیت ویژه در توصیف و درک تاریخ سطح زمین هستند و از ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی به صورت توأمان برخوردارند. در پژوهش حاضر از روش های روچا و کومانسکو برای ارزیابی پتانسیل ژئوسایت های حوضه آبریز قزل اوزن استفاده شده است. دراین ارتباط به منظور انتخاب ژئوسایت های برتر از روش روچا، با سه معیار نماینده بودن، نزدیکی و منحصربه فرد بودن استفاده شده است. از بین ژئوسایت های شناسایی شده 11 ژئوسایت برتر انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج مطالعه دودکش های جن ماهنشان با میانگین 52/17 بیشترین امتیاز و سیرک های یخچالی بلقیس با 11/10 کمترین امتیاز را در بین ژئوسایت ها کسب کرده اند. لندفرم های قلعه بهستان و دره های تکتونیکی یخچالی ارمغانخانه در رتبه های دوم تا دهم قرار گرفتند. امتیاز بالای دودکش جن را باید به دلیل مسیر بالنسبه مناسب وجود لندفرم های ژئومورفولوژیکی زیبا و جذاب و محیط زیست بکر و متنوع آن دانست در بین ارزش ها، ارزش علمی و زیبایی شناختی بیشتر متکی بر پارامترهای طبیعی می باشند که بیشترین مقدار این ارزش ها برای ژئوسایت های دودکش جن و قلعه بهستان و دره دربند قاطرچی به دست آمده است. بیشترین ارزش اقتصادی مربوط به ژئوسایت دودکش های جن و قلعه بهستان می باشد. از نکات مهم در مطالعه ژئوسایت های منطقه تنوع ساختاری سایت ها و عملکرد فرسایش تفریقی در شکل دهی برخی از آن ها است که اوج آن را می توان در دودکش های جن و دایک رسوبی مشاهده کرد.
۱۶.

بررسی بعد فرکتالی چاله بیجار با تأکید بر تغییرات سطح اساس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سطح اساس ژئونرون قزل اوزن اسارت انحراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 537 تعداد دانلود : 479
غییرات سطوح اساس از مهم ترین عوامل ناتعادلی فرم ها و فرایندهای در حوضه های آبریز است. حوضه آبریز قزل اوزن از زیرحوضه های دریای خزر، در طی کواترنری به شدت تحت تأثیر نوسانات سطح اساس بوده است. برای بررسی ژئومورفولوژیکی این اثرات در سراب قزل اوزن، با استفاده از نرم افزار GIS و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی آبراهه ها و لیتولوژی رقومی گردید و با توجه به شواهد تغییرات سطح اساس (اسارت و انحراف رودخانه ها و آبراهه های شعاعی همگرا) محدوده ی ژئونرون بیجار شناسایی شد. با استفاده از تئوری هندسه فراکتال و روش رتبه بندی هورتن- استرالر، نسبت انشعاب، طول آبراهه ها و بعد فرکتالی زیرحوضه ها محاسبه گردید. آثار تغییرات سطوح اساس محلی، به صورت سطوح تراکمی در 6 زیرحوضه انگوران چای، حسن آباد یاسوکند، یول کشتی، قروه و دهگلان، گرماب و سجاس رود شناسایی و تجزیه وتحلیل شد. در اطراف چاله بیجار 3 تراس دریاچه ای در ارتفاع 1561، 1540 و 1515 متری مشاهده گردید درحالی که در مرکز چاله فرایند کاوشی غلبه دارد. عدد 12/2 بعد آشوبناکی (فرکتالی) حوضه ی آبریز بیجار، دال بر شرایط تقریباً متعادل شبکه ی آبراهه ای در کل حوضه است که نشان دهنده متوقف شدن فرسایش قهقرایی در سرشاخه های رتبه ی یک است. در دو زیرحوضه یول کشتی و قروه دهگلان با بعد فرکتالی کمتر از 2 دال بر ضریب انشعاب بیشتر نسبت به مساحت حوضه است؛ در سر آب زیرحوضه های انگوران چای، سجاس رود و گرماب سرشاخه ها قادر به شکل گیری و عقب نشینی هستند. زیرحوضه حسن آباد یاسوکند با بیشترین عدد فرکتالی در بین زیرحوضه ها (25/3) به بیشترین حد تعادل خود رسیده و کمترین فرسایش قهقرایی در سرشاخه های آن مسلط است. بررسی رابطه ی بین بعد فراکتال نسبت انشعاب با مساحت حوضه های موردمطالعه دال بر یک رابطه ی معکوس و منفی است.
۱۷.

بررسی رفتار آشوبناک فرایندهای ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئونرون سطح اساس دومینو آشوب تعادل گنبد نمکی سلول ژئومورفیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 329
ژئومورفولوگ ها معمولاً به عنوان یک اصل ضروری به تشریح گذشته و حال پرداخته و آینده فرایندها را پیش بینی می کنند تا ماهیت و سرعت تغییرات را درک نمایند. آشوب به معنای نظم در بی نظمی است. این پژوهش بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی، سعی دارد رفتار آشوبناک فرایندهای ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز قزل اوزن را موردمطالعه قرار دهد. به این منظور تغییرات سطح اساس، اسارت و انحراف رودخانه، قطع ناگهانی سطوح تراکمی، مخروط های افکنه متداخل، سلول های هیدروژئومورفولوژیکی، دومینوی ژئومورفولوژیکی، گنبدهای نمکی و ضریب فرسایش قهقرایی در زیرحوضه های قزل اوزن موردمطالعه قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که آثار تغییرات سطوح اساس محلی در دو ژئونرون بیجار و زنجان رود به صورت سطوح تراکمی منعکس شده است. همین تغییرات منجر به اسارت و انحراف رودخانه های قلعه چای، مهرآباد و انگوران چای شده است. تغییر سطوح اساس در ژئونرون طارم در دو طرف قزل اوزن بیش از 10 مخروط افکنه متداخل برجای گذاشته است. شبکه ژئونرونتیکی حوضه از عوامل مختلفی متأثر شده که از تجمع آن ها به عنوان سلول یادشده است. توزیع سلول های لیتولوژیکی و تکتونیکی موجب فرسایش خطی یا خط در سطح رودخانه شده است. انرژی ناشی از تغییرات سطح اساس برون حوضه ای، از بالاترین رتبه آبراهه یک حوضه، مانند مهره های دومینو تا آبراهه های رتبه یک منتقل می شود. در برونزد گنبدهای نمکی قزل اوزن، علاوه بر دیاپیر و زمین ساخت، کاوش و حفر رودخانه های حوضه قزل اوزن نقش اساسی داشته اند. بعد فرکتال بین 1 تا 2 اکثر زیرحوضه ها حاکی از فرکتال خط در سطح است. بعد فرکتالی بالاتر از 2 در بقیه زیرحوضه ها، دال بر فرکتال در سطح است. میانگین ضریب فرسایش قهقرایی در رتبه یک آبراهه های زنجان و طارم دلالت بر تخلیه ماده و انرژی ژئونرون طارم به صورت خطی دارد.
۱۸.

بررسی فضایی پادگانه های حوضه قزل اوزن در ارتباط با تکتونیک و تغییرات آب وهوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب وهوا پادگانه های یخچالی - تکتونیکی قزل اوزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 443 تعداد دانلود : 957
پادگانه های رودخانه ای توسط ژئومورفولوژیست ها به عنوان یکی از لندفرم های محیط های آبرفتی و میراثی از چینه شناسی، به منظور درک شرایط تکتونیکی و آب وهوایی به طور گسترده مورد بررسی قرار می گیرد. رودخانه قزل اوزن به عنوان یکی از طویل ترین سیستم های رودخانه ای کشور به شرایط اقلیمی، لیتولوژیکی و تکتونیکی به خوبی پاسخ داده است. برای بررسی تأثیر آب وهوا بر پادگانه های این رودخانه، با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه، نرم افزارهای رایانه ای Arc GIS, Global Mapper & Excel و داده های اقلیم شناسی، نقشه های هم دما و هم بارش ترسیم گردید. با استفاده از آثار سیرک های یخچالی باقی مانده در نقشه های توپوگرافی زنجان، قرنقوچای و کردستان، ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری، به روش های رایت و پورتر برآورد شد. نقشه های هم دما و هم بارش گذشته، با استفاده از آنومالی حرارتی و رطوبتی ترسیم گردید. بررسی پادگانه ها در بالاتر و پایین تر از خط تعادل آب و یخ گذشته دال بر این است که تأثیر یخچال بر شکل گیری پادگانه ها بستگی به وضعیت ارتفاعی اطراف حوضه داشته است. ارتفاع برآورد شده از روش رایت و ارتفاع کف سیرک پورتر حاکی از آن است که حدود 5/7 درصد مساحت حوضه در دورههای سرد کواترنری تحت تأثیر فرایند یخچالی بوده است. بر اساس ارتفاع خط تعادل آب و یخ، در آن زمان، 65 درصد از حوضه، تحت تسلط فرایند مجاور یخچالی، امکان متأثر شدن از جریان یخچالی منشعب شده از سیرک را داشته است، اما شواهد میدانی حاکی از آن است که فقط یخچال های تغذیه شده از کوههای مرتفع توانسته اند در شکل گیری درههای U شکل و تراس های آبرفتی نقش داشته باشند. در زیرحوضه های زنجان رود، انطباق آبراهه ها و زبانه های یخچالی بر گسل های منطقه، درههای آبی-یخچالی- تکتونیکی را ایجاد کرده است که هرچند نسبت به درههای واقع در سراب قزل اوزن عمق کمتری دارند ولی تفاوت ارتفاعی آن ها نسبت به دشت های منطقه به گونه ای است که می توان آن ها را به عنوان نمادی از آشوب منطقه دانست.
۱۹.

پهنه بندی خطر فروچاله ها با استفاده از روش وزن شواهد مطالعه موردی: دشت کبودر آهنگ-فامنین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وزن دهی فروچاله سد اکباتان شبکه زهکشی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 31 تعداد دانلود : 611
عواقب و آثار فعالیت های انسانی در چند دهه اخیر گاه چنان مخرب و غیرقابل بازگشت به حالت اولیه بوده که توجه همه اقشار را به خود جلب کرده است. یکی از این اثرات، فروچاله هایی است که در بخش های مختلف سیاره زمین و ازجمله ایران، استان همدان و به صورت متمرکز در دشت کبودر آهنگ-فامنین اتفاق افتاده است. دراین ارتباط، پژوهشگران معتقدند که مهم ترین پیامد های برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، حفر چاه های غیرمجاز و فعالیت نیروگاه حرارتی شهید مفتح، تغییر پارامترهای خاکی و پیدایش فروچاله های منطقه است. بدین منظور کلیه اطلاعات زمین شناسی، گسل، هیدرولوژیکی، ارتفاعی، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و راه های منطقه با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاعی و تصاویر Google Earth استخراج و جهت بررسی روند فروچاله ها با توجه به تعداد و تراکم آن ها در نرم افزار GIS وزن دهی گردید. نتایج نشان می دهد که تراز آب های زیرزمینی، زمین شناسی، کاربری اراضی و دامنه ارتفاعی از مهم ترین عوامل اثرگذار در ایجاد فروچاله است؛ اما نقش عوامل خارج از منطقه و در بخشی دورتر از فروچاله ها که باعث افت شدید آب های زیرزمینی شده است، در یک دید فضایی اهمیت بیشتری دارد. احداث سد اکباتان بر روی مهم ترین رودخانه تأمین کننده آب دشت های موردمطالعه، گسترش شهر همدان و تغییر کاربری اراضی اطراف آن ازجمله در شهر بهار به کشاورزی، مانع از رسیدن آب به دشت های کبودرآهنگ و فامنین همانند سابق شده و افزایش تقاضای آب در پایین دست به همراه شرایط مساعد محیا شده از قبل (انحلال آهک) باعث ایجاد فروچاله های متعدد شده است.
۲۰.

بررسی فرایندهای مناطق کوهستانی با استفاده از ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان مورد شناسی: باتولیت الوند همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتفاع حضیض دره های کوهستانی فرایند ضریب خمیدگی باتولیت الوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 515 تعداد دانلود : 356
توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرق در جنوب، جنوب شرق و غرب همدان واقع شده است. فرم درّه های کوهستانی تحت تأثیر ساختار اولیه، تکتونیک، فرایندهای ژئومورفولوژیک و عوامل مختلف فرسایشی در طی زمان شکل می گیرد. انعکاس برایند کلی فرایندهای اثرگذار زمین شناسی در طی زمان بر فرم منحنی میزان ها قابل ارزیابی است. با بررسی ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان که از تقسیم فاصلة هوایی یک خط منحنی میزان بر طول واقعی آن در نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 به دست می آید، می توان تأثیرات درازمدت عوامل اثرگذار بر لندفرم های منطقه را ردیابی کرد. برای این منظور حوضه های منشعب از ارتفاعات الوند همدان، به 28 زیر حوضه تقسیم و شاخص مورفومتریک ضریب خمیدگی در چهار زیرگروه حوضه ای با توجه به بلندترین ارتفاع مسلط به حوضه (3500، 3400، 3200 و 2800) برآورد و بین مقدار ضرایب خمیدگی با ارتفاع منحنی میزان ها روابط خطی برازش شد. سپس وضعیت ضرایب برآورد شده در ارتباط با جهتِ ناهمواری ها مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار ضریب خمیدگی منحنی میزان ها با توجه به فاصله از قلة اصلی، ابتدا روند نزولی و سپس روند صعودی پیدا کرده است. چنین روندی حاکی از تغییر فرایند از یخچالی به مجاور یخچالی است. علاوه بر آن در این تودة کوهستانی، با توجه به متفاوت بودن وضعیت پیشانی جبهة کوهستان، ارتفاع حضیض ضرایب خمیدگی درّه های واقع در دامنه های شمال شرقی، بالاتر و ضرایب خمیدگی آن ها کمتر از درّه های واقع در دامنه های جنوب غربی است. چنین تغییراتی در ضرایب خمیدگی بیان کنندة این است که نوع و میزان اثرگذاری فرایندها، تحت تأثیر ارتفاع و جهت ناهمواری ها متغیّر بوده و در دامنه های شمال شرقی شرایط مطلوب تری برای اثرگذاری فرایندهای یخچالی وجود داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان