احمدرضا همتی مقدم

احمدرضا همتی مقدم

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه علم، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تبیین مفهوم «سلامت» براساس مفهوم وابستگی وجودی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سلامت وابستگی وجودی فلسفة پزشکی مسئله ذهن و جسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۳۴
مفهوم سلامت و بیماری، دو مفهوم بسیار مهم در پزشکی هستند که در مشخص ساختن حدود فعالیّت پزشکی، کنترل متخصصان و وظیفة اجتماعی، نقش محوری دارند. در این سی‌ سال اخیر و با تولد رشته‌ای به‌ نام فلسفة پزشکی، این مفاهیم مورد بازبینی جدی قرار گرفته‌اند. در این مقاله تلاش می‌شود بر اساس مفهوم «وابستگی وجودی» (supervenience)، که مفهومی در فلسفة‌ ذهن و برای حل مسئله ذهن و جسم است، «سلامت» با چهار بعد «زیستی ـ روانی ـ محیطی ـ معنوی» تبیین شود.
۲.

فلسفه پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه پزشکی اخلاق پزشکی هنجارگرایی ناهنجارگرایی معرفت شناسی پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۷۶
تاریخ تأملات فلسفی در موضوعات پزشکی پیشینه‌ای به اندازة پزشکی و فلسفه دارد. در هر عصری متفکرین منتقد هم در پزشکی و هم در فلسفه درصدد فهم سطوحی از پزشکی و عمل آن بودند که از طریق روش‌شناسی خود پزشکی بدست نمی‌آمد. در این سال‌ها (مخصوصاً در این سی سال اخیر) مباحثی مطرح شده بر این مبنا که آیا حوزه‌ای مناسب از پژوهش و تحقیق به نام فلسفة پزشکی (philosophy of medicine) وجود دارد و یا می‌تواند وجود داشته باشد؟ و اگر وجود دارد چه مباحثی را شامل می‌شود؟ و یا خود حوزه‌ای مجزا است یا شاخه‌ای از فلسفة علم است؟ ارتباط این حوزه با قلمرو تکوین‌یافتة اخلاق پزشکی چیست؟ این سؤالات و سؤالاتی نظیر آن تا سال‌ها محور عمدة مباحث پیرامون «فلسفة پزشکی» بود و اگر چه تا به امروز اجماعی در این زمینه حاصل نشده اما متفکرین مختلف هر یک با تعریفی از این رشته ساختاری را برای آن مشخص کرده‌اند. فلسفه پزشکی را می‌توان کاربردی ترین نوع فلسفه‌های مضاف دانست، چون مفاهیمی که در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد به‌طور کامل تمام حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را در بر می‌گیرد. این مقاله به بررسی تاریخ و موضوعات مهم این رشته می پردازد.
۳.

زمینه گرایی معرفتی و سمانتیک جملات معرفتی

کلید واژه ها: اظهار سمانتیک زمینه گرایی معرفتی سمانتیک جملات معرفتی مؤلفه های بیان نشده دانستن شروط صدق جملات معرفتی معنای گوینده دلالت های کنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری جدید منطق فلسفی منطق قیاسی استاندارد نیمه کلاسیک معرفت
تعداد بازدید : ۲۶۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۲۵
زمینه گرایی معرفتی دیدگاهی جدید در معرفت شناسی است که انگیزه ظهور آن، تلاش برای حل مسئله شک گرایی بوده است. این دیدگاه، اگر چه در حوزه معرفت شناسی ظهور کرده و ادعای حل یکی از قدیمی ترین مسائل آن را دارد، در واقع آموزه ای سمانتیکی است. زمینه گرایی معرفتی دیدگاهی درباره شروط صدق جملات معرفتی است؛ جملاتی مانند ""S می داند که P"" و ""S نمی داند که P"". این دیدگاه، به نوعی چرخش زبانی در معرفت شناسی است. زمینه گرا قصد دارد با استفاده از معنا و سمانتیک جملات معرفتی، مسائل معرفت شناسی را حل کند. در این مقاله، یکی از مبانی سمانتیکی زمینه گرایی - یعنی استاندارد معرفتی به عنوان مولفه بیان نشده- را بررسی خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که ادعای سمانتیکی آن ها، در بهترین حالت محل مناقشه خواهد بود.
۵.

دیدگاه ارجاعی در پازل فرگه و کریپکی(مقاله پژوهشی حوزه)

۸.

معرفت شناسی تکاملی دونالد کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمبل معرفتشناسی تکاملی انتخاب تک واا طبیعت گرایانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۵۴۵
دونالد توماس کمبل در زمره دانشمندان روانشناسی و علوم اجتماعی است که سهم زیادی در گسترش رویکردی تکاملی به فلسفه علم، اخلاق و به ویژه معرفت شناسی دارد. کمبل، ایده های معرفت شناسانه خود را که نوعی معرفت شناسی توصیفی است، معرفت شناسی تکاملی خواند. وی در این رویکرد، منطقِ حاکم بر فرآیند انتخاب طبیعی را برای تبیین سطوح مختلف معرفت، از سطح زیستی تا سطح فرهنگ و علم، استفاده می کند. به عبارت دیگر، وی در پی صورتبندی نظریه ای کلی درباره معرفت، مبتنی بر انتخاب طبیعی با استفاده از داده های علوم زیستی، روانشناسی و جامعه شناسی است. کمبل، مکانیسمِ تنوع کور و ابقاء انتخابی- تکواا - را مکانیسم کلیِ فرآیندهای تکاملی از جمله فرآیندهای زیستی، یادگیری و خلاقیت در نظر می گیرد و با تعمیم این مکانیسم به سطح علم، به تبیین تغییرات معرفت علمی می پردازد. در این مقاله، ضمن ارائه گزارشی توصیفی-تحلیلی و نقد معرفت شناسی تکاملی کمبل، به پیامدهای فلسفی معرفت شناسی تکاملی وی نیز خواهیم پرداخت.
۹.

استدلال تصورپذیری زامبی: یک نتیجه هستی شناختی برای آگاهی پدیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصورپذیری امکان پذیری زامبی آگاهی پدیداری فیزیکالیزم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۴۱۵
مقدمه: فیزیکالیزم دیدگاهی است که معتقد است هر چیزی فیزیکی است و آگاهی پدیداری را یک پدیده فیزیکی می داند. هدف ما در این مقاله این است که از طریق استدلال تصورپذیری زامبی که توسط Chalmers مطرح شده است نشان دهیم که آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست در نتیجه مدعای فیزیکالیزم کاذب است.روش کار: این پژوهش بر اساس مطالعه منابع اصلی و دست اول پیرامون بحث مذکور شکل گرفته است و تلاش کرده ایم تا از طریق تحلیل مفهومی و استدلا ل های فلسفی و منطقی به نتایجی درباره آگاهی پدیداری دست یابیم.یافته ها: طبق استدلال تصورپذیری زامبی، موجودی که از نظر فیزیکی مانند انسان است اما فاقد آگاهی پدیداری می باشد تصورپذیر است و اگر این موجود تصورپذیر باشد، آنگاه آن امکان پذیر است و امکان پذیری این موجود نشان می دهد که آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست. این استدلال ابتدا با مطرح کردن شکاف معرفت شناختی میان دو قلمرو فیزیکی و پدیداری نشان می دهد که میان ویژگی های فیزیکی و آگاهی پدیداری استلزام معرفت شناختی وجود ندارد، یعنی می توان یکی را بدون دیگری تصور کرد سپس برای شکاف موجّهاتی میان آن دو استدلال می کند، یعنی امکان پذیر است که ویژگی های فیزیکی وجود داشته باشند اما آگاهی پدیداری وجود نداشته باشد و سرانجام از این شکاف موجّهاتی برای شکاف هستی شناختی و رد استلزام هستی شناختی میان ویژگی های فیزیکی و آگاهی پدیداری استدلال می کند و نشان می دهد که ویژگی های فیزیکی آگاهی پدیداری را ضرورت نمی بخشند. نتیجه گیری: آگاهی پدیداری و ویژگی های فیزیکی از نظر هستی شناختی از هم مستقل هستند، آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست در نتیجه مدعای فیزیکالیزم کاذب است.
۱۰.

رویکرد تکاملی به واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۴۹۳
واقع گرایی عرفی و واقع گرایی علمی دو برنهاد متافیزیکی هستند که اولی متعهد به وجود هویات مشاهده پذیر معرفت عرفی و دومی متعهد به وجود هویات مشاهده ناپذیر ضروری در نظریه های خوب جاافتاده علمی اند. برخی از فیلسوفان با اتکا به رویکرد تکاملی در مقام دفاع یا انکار واقع گرایی عرفی و علمی برآمده اند. بررسی این استدلال ها نشان می دهد شواهد مثبتی به نفع هر دو موضع واقع گرایی و ضدواقع گرایی وجود دارد؛ امّا پیامدهای شک گرایانه رویکرد تکاملی به علم، منشأ ایده جدیدی برای تبیین علم و رشد معرفت علمی است.در این مقاله با بررسی استدلال های یادشده، موضعی به نفع شرحی تکاملی برای علم و رشد معرفت علمی مبتنی بر تبیین تکاملی ون فراسن اتخاذ خواهد شد؛ موضع سومی که میان واقع گرایی و معجزه باوری در تبیین موفقیت علم است. انتخاب، بین واقع گرایی یا معجزه دانستن موفقیت علم، مصداقی از مغالطه همه یا هیچ است. در رویکرد تکاملی به علم، تولید مدل های مقاوم و تاب آور، هدف اصلی علم و فلسفه است و واقع گرایی علمی نیز یکی از مدل های تاب آور فلسفه علم است.
۱۱.

آگاهی به مثابه کیفیت بود (بررسی دیدگاه نیگل)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: کوالیا آگاهی پدیداری کارکردگرایی فروکاست گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۴۷۰
  تاریخ دریافت: 01/07/98               تاریخ تأیید: 14/12/98
۱۲.

تاملاتی درباره مرگ مغزی براساس تغییرات شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ مرگ مغزی آگاهی روانشناختی آگاهی در دسترس فعالیت های شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۸
انسان همواره به دنبال تعریفی از مرگ بوده تا راهکارهایی برای حفظ بقا بیابد. او همواره با انواع سؤالات مانند مرگ چیست؟ یا چه زمانی می توانیم بگوییم مرگ اتفاق افتاده است؟ مواجه بوده است. دو رویکرد غالب درباره تعریف مرگ در پزشکی رویکرد قلبی -ریوی به معنای توقف بدون بازگشت جریان خون و تنفس و رویکرد مرگ مغزی است که به معنای از دست دادن بدون بازگشت کارکرد مغز تعریف می شود. رویکرد دوم با به وجود آمدن ونتیلاتورها و احیا کننده ها مد نظر قرار گرفت. در نتیجه کارکردهای مغزی مهم ترین معیار جهت تعیین و تعریف مرگ در نظر گرفته شده و قطع یا عدم قطع عملکرد آنها ملاک تمیز زندگی از مرگ شد. حال سوال این است روند بدون بازگشت فعالیت های شناختی در مغز ملاک تعیین مرگ است، یا روند قطع مراکز مربوط به تنفس و ضربان قلب و اگر روند بدون بازگشت فعالیت های شناختی ملاک تعیین مرگ باشد، کدام خاصیت یا ویژگی یا کارکردی می تواند ملاک مشخص فعالیت شناختی باشد؟ در این مقاله استدلال می شود که روند بدون بازگشت فعالیت های شناختی ملاک تعیین مرگ مغز است و در این میان استدلال می شود «آگاهی» می تواند ملاک دقیق تری برای انجام فعالیت شناختی باشد.
۱۳.

تبیین نقش معناشناختی دو بعدی در استدلال تصورپذیری زامبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناشناختی دو بعدی زامبی تصورپذیری امکان پذیری آگاهی پدیداری فیزیکالیزم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۴۰
فیزیکالیزم دیدگاهی است که معتقد است هر چیزی فیزیکی است لذا آگاهی پدیداری را یک پدیده فیزیکی می داند. استدلال تصورپذیری زامبی که توسط دیوید چالمرز مطرح شده است نشان می دهد که آگاهی پدیداری نمی تواند فیزیکی باشد لذا مدعای فیزیکالیزم کاذب است. یکی از مؤلفه های سازنده این استدلالْ معناشناختی دو بعدی است. این مؤلفه در ساخت مقدمه اول و دوم این استدلال نقش بسیار مهمی را ایفاء می کند به طوری که بدون آنْ استدلال مذکور شکل نخواهد گرفت. آن در مقدمه اولْ تصورپذیری اولیه را تأسیس می کند و در مقدمه دوم با تأسیس امکان پذیری اولیه و ثانویه، استنتاج امکان پذیری ثانویه را فراهم می کند. هدف ما در این مقاله این است که معناشناختی دو بعدی را توضیح داده و نقش آن را در این استدلال تبیین نمائیم.
۱۴.

دست اندازی عمل گرایانه: تبیینی معرفت شناختی به سود باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاحظات عملگرایانه باور دینی توجیه ثابت گرایی شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۸
این مقاله به یکی از مباحث چالش برانگیز در معرفت شناسی و معرفت شناسی باور دینی می پردازد، یعنی نقش ملاحظات عمل گرایانه در معرفت و به طور خاص معرفت دینی. همچنین الگوی متفاوتی از ارتباط بین ملاحظات عمل گرایانه و باور دینی را پیشنهاد می کند. بر اساس این الگو، می توان تبیینی معقول از موضع گیری های متفاوت مؤمنان و ملحدان در موقعیت های مشابه و یکسان معرفتی ارائه کرد. در این راستا، نخست دیدگاه رایج در معرفت شناسی یعنی محض گرایی معرفتی، که مدعی است  فاعل های شناسا در موقعیت های معرفتی مشابه و یکسان باید موضع گیری واحدی داشته باشند، معرفی و ناکار آمدی آن در تبیین برخی شهود های معرفتی نشان داده می شود. پس از آن نظریه ثابت گرایی حساس به فاعل شناسا یا دست اندازی عمل گرایانه از دیدگاه فانتل و مک گراث بررسی می شود و از آن به دلیل برتری در تبیین شهودهای معرفتی نسبت به دیدگاه رایج دفاع خواهد شد. در نهایت از نظریه دست اندازی عمل گرایانه به سود باورهای دینی استفاده می شود و روشن می گردد که مؤمنان بدون آن که متهم به نقصان و رذیلت معرفتی شوند می توانند از مواضع مؤمنانه خود دفاع کنند.
۱۵.

کوالیا و مقبولیت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوالیا پذیرش علمی استدلال دنت درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷
در فلسفه ذهن ویژگی های پدیداری سابجکتیو از حالات ذهنی آگاهانه را کوالیا می نامند. بدین معنا که یک حالت ذهنی واجد کوالیا است اگر و تنها اگر چیزی وجود دارد که کیفیت بودنِ آن حالت ذهنی درآن فرد است. برخی استدلالاتی را طراحی کرده اند که ارزش معرفتی و تبیینی کوالیا را به چالش می کشد. هدف این نوع استدلالات این است نشان دهند که در یک نظریه روانشناسی علمی بالغ و به خوبی سامان یافته جایگاهی برای مفهوم کوالیا وجود ندارد. وقتی جایگاهی برای مفهوم کوالیا وجود نداشته باشد، فرض وجود چنین مفهومی ارزش معرفتی نخواهد داشت. در این مقاله استدلالاتی که علیه ارزش معرفتی و تبیینی کوالیا هست نقد و بررسی می شود و نشان داده می شود که این استدلالات کارامدی لازم را ندارند و از این استدلالات نتیجه نمی شود که کوالیا جایگاهی در نظریه های علمی ندارد و در نهایت نشان داده می شود با تمایز میان سابجکتیویتی متافیزیکال و ابجکتیویتی معرفت شناسی، می توان به نحو شایسته ای جایگاه علمی کوالیا را بازسازی کرد.
۱۶.

دفاع از آگاهی پدیداری و کوالیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوالیا استدلال ری آگاهی پدیداری ویژگی های ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۷۷
احساسات و حالات عاطفی طیف وسیعی از حالات ذهنی را تشکیل می دهند که به نظر می رسد خصوصیت یا کیفیت خاصی دارند. فیلسوفان این جنبه کیفی حالات ذهنی را کوالیا می نامند. این جنبه کیفی حالات ذهنی یعنی نحوه ای که این حالات، درک می شوند یا نحوه ای که اشیاء برای ما به نظر می رسند. بدین دلیل به این جنبه کیفی گاهی جنبه پدیداری یا آگاهی پدیداری نیز می گویند یعنی نحوه ای که حالات ذهنی برای ما آشکار می شوند. این ویژگی سابجکتیو پدیداری را معمولا به صورت چیزی وجود دارد که کیفیتِ بودنِ آن حالت ذهنی در یک فرد است، تعریف می کنند. برخی فیلسوفان وجود کوالیا را انکار کرده اند. از جمله این فیلسوفان George Rey است. Rey استدلال می کند ما می توانیم ماشینی طراحی کنیم که در آن ماشین تمام فرایندها و ظرفیت های ذهنی را برنامه ریزی کنیم. او معتقد است چنین ماشینی با این که واجد تمام ظرفیت ها و فرایندهای ذهنی است، ولی هنوز این شک وجود دارد که ماشین واجد کوالیا است یا نه. اگر این شک درباره ماشین وجود دارد که واجد کوالیا است یا نه پس هیچ کدام از ظرفیت ها و فرایندهای ذهنی نمی توانند نامزد معقولی برای کوالیا باشند. سپس نتیجه می گیرد در این حالت ما نیز معقول و موجه ایم که شک داشته باشیم واجد کوالیا هستیم یا نه. در این مقاله ابتدا استدلال Rey صورت بندی و سپس نقد و بررسی می شود و در نهایت نشان داده می شود که این استدلال ناکارامد است.
۱۷.

تحلیل مسئله شکاف تبیینی در تئوری حسی- حرکتی و فضای کاری عصبی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ادراک تئوری حسی حرکتی شکاف تبینی کیفیت پدیداری فضای کاری عصبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
یکی از رویکرد هایی که مدعی پاسخگویی به مساله آگاهی است رویکرد فضای کاری عصبی است که تلاش می کند با بررسی دقیق بر روی ساختارهای همبسته های عصبی به ما بگوید کدام فعالیت های نورونی با آگاهی همبسته اند.در مقابل تئوری حسی حرکتی ایده ای است که بیان می کند درک آگاهانه به واسطه بازنمود های ذهنی یا کارکردهای محاسباتی مغز ایجاد نمی شود؛بلکه بواسطه تعامل مستقیم با محیط حاصل می شود .در واقع عوامل ادراکی به شکلی منفعلانه واجد تجربیاتشان از دنیا نمی شوند .تجربه کردن اتفاقی نیست که در ما رخ بدهد بلکه آن چیزی است که ما انجام می دهیم . ما بر اثر کنش گری با جهان خارجی ضوابط حاکم بر جهان را بواسطه بدنی که در موقعیت خاصی است، کشف می کنیم.هم رویکرد حسی حرکتی و هم رویکرد فضای کاری عصبی مدعی پاسخگویی به شکاف تبینی در مساله آگاهی هستند . برخی نیز تلاش می کنند با تلفیق این دو دیدگاه به این چالش پاسخ دهند. در اینجا نشان داده می شود نه تنها تئوری حسی حرکتی به تنهایی قادر به حل شکاف تبینی نیست ، توسل به فضای کاری عصبی نیزراه حل مناسبی برای این چالش نخواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان