هما زنجانی زاده اعزازی

هما زنجانی زاده اعزازی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

Investigating the Inefficiency Causes of Educational Institution in the Field of Knowledge Transfer(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Inefficiency Education Knowledge transfer

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
Purpose: Considering the role and importance of knowledge and its transfer in education, the purpose of this research was to investigating the inefficiency causes of education in the field of knowledge transfer. Methodology: This study in terms of purpose was from type of applied and in terms of implementation method was from type of qualitative. The research population was education specialists, principals, teachers, parents and high school students of Iran in the 2019-20 academic years. The sample size was considered 20 people which from each of the five group number of 4 people were selected as a sample by available sampling method. The research tool was a semi-structured interview whose validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was obtained by the agreement coefficient method between the two coders 0.87. Data were analyzed by open, axial and selective coding method in MAXQDA software. Findings: The results showed that the inefficiency causes of educational institution in the field of knowledge transfer had 184 open codes or indicator, 16 axial codes or component and 7 selected codes or categorical. The category of objective had two components of human education and training, the category of teacher had four components of material and spiritual rights, selection, moral commitment and professional commitment, the category of student had two components of motivation and learning, the category of curriculum had two components of content and curriculum and settings, categories of educational methods had two components of teaching methods and teaching aids equipment, the category of educational environment had two components of educational space and secondary education space and the student's psychological category had two components of family and social status. Finally, based on them a pattern of inefficiency causes of education in the field of knowledge transfer was designed. Conclusion: According to the identified indicators, components and categories for the inefficiency causes of education in the field of knowledge transfer, planning is necessary to reduce the inefficiency of the mentioned institution in the field of knowledge transfer.
۲.

واکاوی چالش های نظام آموزش و پرورش ایران در حوزه انتقال دانش

تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
زمینه و هدف: از میان کارکردهای مورد انتظار برای سیستم آموزشی، می توان اساسی ترین کارکرد آن را علاوه بر اجتماعی شدن فرد، انتقال دانش دانست که هدف اصلی آموزش و پرورش است؛ لکن نظام آموزشی کشور ایران، با نتایج ضعیف و غیرقابل قبولی در این حوزه روبروست (نتایج آزمون های بین المللی تیمز و پرلز). پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای چالش های نظام آموزش و پرورش در حوزه انتقال دانش انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان، اولیاء دانش آموزان و کارشناسان و صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش در سال 1400 بوده که به بررسی نظرات و ادراکات تجربه شده این عناصر انسانی کلیدی و مطلعین حوزه نظام آموزش و پرورش پرداخته شده است. نمونه طبق اصل اشباع نظری 23 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند جمع آوری که روایی آن با کمک چهار فرد خبره و دو همکار پژوهشی تأیید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 63/0 به دست آمد. داده ها با روش تحلیل مضمون شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA20 تحلیل شدند. یافته ها: چالش های مربوط به درون فرآیند انتقال دانش (در درون سیستم آموزش و پرورش) حول محور سه رکن اصلی این فرآیند یعنی معلم، دانش آموز و بستر بودند، که مجموعاً تعداد 12 مؤلفه شناسایی و استخراج شده است؛ که عبارت بود از: مشکلات روحی و رفتاری معلم، ضعف مهارت معلم در آموزش به دانش آموزان، ضعف شناختی، مهارتی و عملکردی معلم، مسائل روحی و روانی دانش آموز، فضای نامناسب آموزشی، عدم وجود امکانات آزمایشگاهی و تجهیزات آموزشی، مشکلات محتوای آموزشی، مشکلات ریشه دار در مقطع ابتدایی (به عنوان بستر و پایه آموزش)، ضعف آموزش ضمن خدمت معلمان، عدم اهمیت سیستم آموزش به خلاقیت، ضعف آموزش پیش از خدمت معلمان، ضعف نظام ارزشیابی معلمان. عوامل مؤثر بر ناکارآمدی نیز در بستر ساختاری آموزش و پرورش پنج مؤلفه اخیر و در بستر محیطی خارج از سیستم با دو عامل مشکلات حقوقی و معیشتی معلمان و پایین بودن منزلت اجتماعی معلم شناسایی شد. نتیجه گیری: این پژوهش که با دیدگاهی جامعه شناسانه، مسئله ناکارآمدی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است، به سلسله عواملی دست یافته که نهایتاً منجر به ناکارآمدی در حوزه انتقال دانش می شود که در این میان کلیه عوامل درون سیستمی متأثر از محیط بیرونی سیستم آموزش و پرورش بوده و ضرورت توجه به ساختارهای کلان جامعه و سایر خرده سیستم های مؤثر بر این نظام (سیاست و اقتصاد) را جهت رفع مسئله ناکارآمدی انتقال دانش، بیش از پیش نشان می دهد.
۳.

بررسی «من» و «منِ اجتماعی» در هویت زنان بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت زنان شاهنامه فردوسی من من اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۹۱
هویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و می توان آن را در ویژگی هایی که به هر فرد تشخّص می دهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامه فردوسی از این رو که دربردارنده بخش عمده ای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنش های زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد که هویت یابی زنان در شاهنامه، نتیجه برتری «من» در خودشان است. در کنش های تمام شخصیت های مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیم گیری است، کنش هایی از زنان سرمی زند که چه بسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار می کنند، «من» آشکار می شود. بروز همین کنش های متفاوت و هنجارشکنی هاست که باعث تشخص و فردیت آنان می شود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگی های هویت بخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی به شمارمی رود.   
۴.

بازشناسی فرایندهای اجتماعی تأثیرگذار بر ذائقه موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوردیو پیترسون تمایز تمایز افقی ذائقه موسیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
این پژوهش برای دستیابی به الگوهای مصرف موسیقی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل اجتماعی مؤثر بر ذائقه موسیقایی آنان صورت گرفته است. درباره ارتباط میان توزیع اجتماعی ذائقه های مصرف فرهنگی و تمایزات طبقاتی دو نظریه شاخص وجود دارد. در یک سو، پیروان بوردیو که معتقدند طبقات اجتماعی بالا، ذائقه موسیقایی بالا دارند و افراد طبقات اقتصادی و اجتماعی پایین به ژانرهای کم منزلت گوش می دهند. در سوی دیگر، پیروان پیترسون معتقدند ذائقه طبقات بالا التقاطی و ذائقه طبقات پایین تک بعدی است. در این پژوهش، بر آن بودیم تا، با ا ستفاده از روش های کیفی، تأثیر بسترهای فرهنگی و اجتماعی گوناگون و نقش عاملیت را در مواجهه با این بسترها، ژرف کاوانه بررسی کنیم. این نوشتار برآمده از تحقیقی است که، با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق، به مطالعه ذائقه موسیقایی یازده دانشجویی پرداخته است که هر یک تقریباً طرفدار یکی از سبک های معروف موسیقی بودند. یافته های پژوهش حاضر حکایت از آن داشت که هرچند تئوری های مرتبط با ذائقه موسیقی در بعضی از موارد تأیید می شود، به نظر می رسد در جامعه ایران متغیرهای متعدد دیگری نیز هستند که ذائقه موسیقایی افراد را متأثر می کنند، نظیر گروه های مرجع، ساز منتخب فرد، گروه همسالان، تأثیرات بصری (جذابیت موزیک ویدئو برای مخاطب)، شخصیت خواننده و دانش موسیقایی.
۵.

سنجش میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متاسینما سینمای پس از انقلاب ایران تجربه مدرنیته مدرنیته در ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۳۱۶
تاکنون تحقیقات متعددی پیرامون قدرت تصمیم گیری زنان در داخل و خارج از کشور به انجام رسیده است. با این وجود اکثر این پژوهش ها توصیف زنان را از قدرت خود در خانواده ملاک میزان قدرت تصمیم گیری آن ها در خانواده قرار داده اند. این در حالی است که ارزیابی زنان از جایگاه خود ممکن است برخاسته از برداشت های ذهنی آن ها بوده و با واقعیت موجود فاصله داشته باشد. هدف این پژوهش، رفع ابهام موجود از طریق مقایسه میان ارزیابی این موضوع در دو جامعه آماری مردان و زنان می باشد. برای دست یابی به این هدف ابتدا از نظریه منبع، نظریه سرمایه اجتماعی بوردیو، تئوری بم و تئوری لرنر به عنوان مبانی اصلی پژوهش استفاده نمودیم. سپس با طرح پرسش نامه؛ داده های خود را از دو جامعه آماری زنان و مردان طی پیمایشی در سطح شهر مشهد گردآوری کردیم. لازم به ذکر است داده های پژوهش از نمونه ای 570 نفری که از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند به دست آمد. در نهایت نتایج گویای آن بود که میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده در جامعه آماری این پژوهش (شهر مشهد) متوسط ارزیابی شد و برخلاف فرض اولیه که ویژگی های فردی زنان را مؤثرترین عامل در این زمینه تلقی می کرد، آنچه بیش از هر عاملی تعیین کننده سطح قدرت زنان در خانواده شناخته شد، میزان اعتقاد زوجین به کلیشه های جنسیتی و باورهای قالبی و ویژگی های شوهران بود.
۶.

علت ها و پی آمدهای ترس از جرم در بین زنان: مطالعه موردی استان هرمزگان، بندرعباس جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان ایران شهرنشینی بندرعباس حوادث ترس از جرم خیابانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۱۷۴۰
"با توجه به تحقیقات انجام شده، می توان گفت که ترس از جرم در میان زنان، یک مساله اجتماعی مهم در اکثر جوامع جهانی به شمار می رود. این تحقیق به منظور تعیین ماهیت و میزان ترس از جرم و پی آمدهای آن برای زنان 15 سال به بالا در وضعیت های متفاوت صورت گرفته است. با بررسی نظریه های مربوط به ترس از جرم متغیرهای زیر به عنوان عوامل موثر بر ترس از جرم در نظر گرفته شدند: «تجربه فردی از ناامنی»، «ادراک فردی از وابستگی به ارزش های مذهبی و اخلاقی در جامعه»، «خانواده، دوستان، تجربه های دیگران از ترس از جرم»، «اطاعت از قوانین در جامعه»، «عملکرد پلیس»، «عملکرد نظام قضایی»، «شناخت فرد از شهر»، «اتکا و اعتماد به نفس»، «توانایی اثبات و دفاع از خویش»، «آرا فرد در مورد جنایت و نظر او درمورد فراوانی و میزان آن در شهر خودش و یا مجاورت آن»، «میزان رابطه با همسایگان»، «اعتقادات مذهبی»، «تصور فرد از تبعیض»، «طبقه اجتماعی»، «سن»، «وضعیت تاهل»، «علایق پوششی»، «رویکرد پلیس در مورد شهروندان»، «روشنی کوچه ها و گذرگاه ها»، «حضور پلیس، وابستگی و مسوولیت او» و «وسایل حمل و نقل عمومی». نتایج نهایی که از این تحقیق به دست آمده این است که تمام متغیرهای وابسته به جز «طبقه اجتماعی»، «علایق پوششی»، «وضعیت تاهل»، «اعتقادات مذهبی»، «اتکا و اعتماد به نفس»، رابطه معناداری با ترس از جرم دارند. هر چند که همچنان که آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد در بین دیگر متغیرها فقط دو متغیر تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند: «آرای فرد درباره اطلاعت از قانون با بتای 0.54 و «تجربه ناامنی از سوی فرد، خانواده اش و دوستانش با بتای 0.36 به علاوه روشنی کوچه ها و گذرگاه ها و «حضور پلیس» نقش مهمی در ادراک فرد (دختران و زنان بالای 15 سال) از ترس از جرم دارند. "
۷.

سنجش میزان خودمختاری زنان همسردار ساکن مشهد و عوامل اجتماعی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمختاری خود پنداره فردیت عام گرایی اخلاقی خلوت شخصی شبکه روابط اجتماعی- فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۴
در جامعه امروز ایران، تحولاتی چون افزایش سطح سواد و اشتغال زنان، و گسترش فضاهای سایبرنتیکی و اطلاعاتی، زنان را در گذار از وضعیت سنتی و مکانیکی گذشته به دوران مدرن و اندام وار نوین با دوگانه گی و ابهام روبه رو ساخته است. از سویی، ساختار سنتی جامعه، زنان را به ایفای نقش های تنها سنتی وا می دارد، و از دیگر سو، زنان در بسترهای نوین پدید آمده، شخصیتی متمایز فردیت یافته می یابند که می توانند بی وابسته گی منفعلانه به دیگران عمل کنند. از آن جا که در جامعه ما، خانواده هنوز حیاتی ترین نهاد اجتماعی شمرده می شود و وضعیت بی هنجار کنونی تهدیدی جدی برای کیان آن است، در این نوشتار تلاش شده است تا با بررسی انتقادی تعریف های گوناگون صاحب نظران از خود مختاری و آوردن تعریفی ویژه از خود مختاری زنان (در برابر خودرایی، خودمداری، و از این دست)، پاسخی مناسب برای عبور جامعه از شرایط ایجاد شده یافته شود. در راستای چنین هدفی، ره یافت های گوناگون نظری به کار آمد تا عوامل تاثیر گذار بر افزایش و کاهش خود مختاری زنان مشخص شود. سپس، متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش، با بهره گیری از روش پیمایش و به کارگیری پرسش نامه سنجیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام (stepwise) نشان داد که از میان همه عوامل بررسی شده، به ترتیب پنج متغیر خود پنداره، خلوت شخصی، شبکه روابط اجتماعی - فرهنگی، سرمایه اقتصادی (درآمد)، و منزلت شغلی شوهر، 61.4 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین می کند. هم چنین، آزمون مدل تحلیلی پژوهش به روش تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای میانی تاثیری مستقیم بر خود مختاری دارد، و متغیرهای ساختاری به صورت غیر مستقیم و با اثر گذاری بر این متغیرهای میانی بر خود مختاری زن تاثیر می گذارد.
۹.

نظریات اجتماعی فمنیستی کلاسیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۵
ویژگی نظریه فمنیستی آنست که نقطه شروع همه بررسی هایش، موقعیت و تجربه های زنان در جامعه است. نظریات اجتماعی فمنیستی کلاسیک، نظریات زنان هوشمندی است که در جستجوی امکاناتی برای بهبود علوم اجتماعی بوده اند، ولی جامعه شناسی متعارف همواره در مورد حضور زنان و تولید جامعه شناختی آنان مقاومت کرده است، و تا بحال این چهره ها کمتر شناخته شده اند. در این مقاله به معرفی نخستین جامعه شناسان زن و مقولات کلیدی و روش شناختی آنان می پردازیم.
۱۰.

مشارکت سیاسى زنان و عوامل اجتماعى مؤثر بر آن،چالش هاى نوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۲
" توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. توسعه سیاسى بیش از دیگر مفاهیم داراى بار ایدئولوژیکى و قومى است. یکى از ابعاد توسعه سیاسى، مشارکت سیاسى است. زنان 50% جمعیت را تشکیل مى دهند. از آنجا که مردان نمى توانند به اندازه کافى از منافع زنان دفاع کنند، مشارکت زنان در همه فعالیت هاى سیاسى یک ضرورت است بنحوى که مى توان گفت اگر زنان در حوزه سیاسى، اقلیتى بشمار آیند، دموکراسى ناتمام است. مشارکت سیاسى زنان به معناى شرکت زنان در انتخابات و راى دادن نیست، بلکه مشارکت به معناى آن است که زنان در تمام نهادهاى دموکراتیک نقش تعیین کننده و تصمیم گیرنده داشته باشند. در حالى که هنوز بعضى از وظایف سیاسى و فرهنگى با جنسیت تعیین مى شود. مکانیسم هاى یکسانى مشارکت زنان در زندگى سیاسى، اقتصادى و علمى را تعیین مى کند. در این مقاله نخست بر پایه تعریف سنتى سیاست، یک تحقیق پیمایشى درباره مشارکت سیاسى دانشجویان با تکیه بر جنسیت بررسى مى شود و سپس نقدى از تعریف سنتى سیاست با توجه به دیدگاه هاى جامعه شناسى زن به عمل مى آید. سپس مشارکت سیاسى دوباره تعریف شده و عوامل بازدارنده مشارکت سیاسى زنان بررسى و نهایتاً استراتژى مقابله با این عوامل ارایه مى شود. توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. میدانیم که سازمان ملل متحد براى اولین بار دهه 1960 را به توسعه اختصاص مى دهد و رشد اقتصادى به عنوان میزان آهنگ رشد یک کشور در نظر گرفته مى شود. همچنین به کشورهاى جهان سوم توصیه مى شود که سعى کنند از نظر صنعتى شدن به کشورهاى توسعه یافته برسند. گرچه این اصل نیز پذیرفته شده بود که هر چه براى توسعه خوب و سودمنداست براى همه مفید است. در دومین دهه پس از ارزیابى ها مشخص شد که سیاست هاى اتخاذ شده از نظر اجتماعى و جغرافیایى مواجه با شکست شده است. بنابراین بهبود شرایط زندگى فقیرترین افراد در دستور کار قرار گرفته و براى اولین بار زنان و بخصوص زنان فقیر مورد توجه قرار مى گیرند(زنجانى زاده، 1369:182) در دهه سوم، این سئوالات مطرح مى شوند: منظور از توسعه چیست؟ توسعه براى چه کسانى است؟ توسعه توسط چه کسانى تحقق مى یابد و یا باید صورت گیرد؟ توسعه فراگردى است که بدون تردید منافعى دارد و نتایج منفى آن نصیب کسانى مى شود که در آن مشارکتى ندارند. مشارکت وسیله ایست تا مردم به اهداف خود برسند. هدف توسعه عبارت از رشد همراه با برابرى و مشارکت است. اینک پس از یک دوره طولانى اقتصادگرایى، امروزه پذیرفته شده است که توسعه یک فراگرد جامع با ابعاد اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان