سنجش میزان خودمختاری زنان همسردار ساکن مشهد و عوامل اجتماعی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروز ایران، تحولاتی چون افزایش سطح سواد و اشتغال زنان، و گسترش فضاهای سایبرنتیکی و اطلاعاتی، زنان را در گذار از وضعیت سنتی و مکانیکی گذشته به دوران مدرن و اندام وار نوین با دوگانه گی و ابهام روبه رو ساخته است. از سویی، ساختار سنتی جامعه، زنان را به ایفای نقش های تنها سنتی وا می دارد، و از دیگر سو، زنان در بسترهای نوین پدید آمده، شخصیتی متمایز فردیت یافته می یابند که می توانند بی وابسته گی منفعلانه به دیگران عمل کنند. از آن جا که در جامعه ما، خانواده هنوز حیاتی ترین نهاد اجتماعی شمرده می شود و وضعیت بی هنجار کنونی تهدیدی جدی برای کیان آن است، در این نوشتار تلاش شده است تا با بررسی انتقادی تعریف های گوناگون صاحب نظران از خود مختاری و آوردن تعریفی ویژه از خود مختاری زنان (در برابر خودرایی، خودمداری، و از این دست)، پاسخی مناسب برای عبور جامعه از شرایط ایجاد شده یافته شود. در راستای چنین هدفی، ره یافت های گوناگون نظری به کار آمد تا عوامل تاثیر گذار بر افزایش و کاهش خود مختاری زنان مشخص شود. سپس، متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش، با بهره گیری از روش پیمایش و به کارگیری پرسش نامه سنجیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام (stepwise) نشان داد که از میان همه عوامل بررسی شده، به ترتیب پنج متغیر خود پنداره، خلوت شخصی، شبکه روابط اجتماعی - فرهنگی، سرمایه اقتصادی (درآمد)، و منزلت شغلی شوهر، 61.4 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین می کند. هم چنین، آزمون مدل تحلیلی پژوهش به روش تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای میانی تاثیری مستقیم بر خود مختاری دارد، و متغیرهای ساختاری به صورت غیر مستقیم و با اثر گذاری بر این متغیرهای میانی بر خود مختاری زن تاثیر می گذارد.