علی اکبر افراسیاب پور

علی اکبر افراسیاب پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
۴۳.

عرفان سهروردی و زیبایی پرستی

کلید واژه ها: اشراق عشق نظربازی عرفان و تصوف محبت سماع مکتب جمال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان عملی
تعداد بازدید : ۲۹۵۰ تعداد دانلود : ۳۵۵۹
شیخ شهاب الدین سهروردی (587ـ550 هـ.ق) معروف به شیخ اشراق پیش از آنکه فیلسوف باشد، عارفی بزرگ بوده و شرح زندگی او بهترین دلیل بر گرایش کامل او به تصوف ایرانی است. شیخ چون سالکی کامل به جهانگردی پرداخته و ریاضت های دشوار برای تزکیه خود کشیده و همواره با مشایخ بزرگ و صوفیان برجسته هم نشینی داشته و به برکت مکاشفات صوفیانه به حکمه الاشراق رسیده است. او در نهایت به مکتب جمال یا زیبایی پرستی در عرفان ایرانی و اسلامی می پیوندد و اصول عقاید این مکتب را می پذیرد و در آثار خود بروز می دهد و از عرفان زرتشتی بهره می گیرد و عرفان ایرانی را با چنان زمینه ای به مکتب جمال می رساند و به نظر بازی، سماع و رقص عارفانه با اصالت به زیبایی و عشق پایبند می گردد و عشق و جمال مجازی را پلی برای رسیدن به زیبایی حقیقی می داند.
۴۴.

«مولوی و زیبایی»

کلید واژه ها: زن شاهد عشق زیبایی شناسی عرفان و تصوف حُسن و جمال صورت پرستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۲۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۰۱
مولوی در آثار پنج گانه خود، دیدگاهی خاص نسبت به مقوله «زیبایی» دارد. از نظر زیبایی شناسی، زیبایی را امری سوبژکتیو و ابژکتیو، عینی و ذهنی، حقیقی و مجازی می داند و به هر دو اصالت می دهد. او زیبایی را مبنای خداشناسی و هستی شناسی خود قرار می دهد و چون به مکتب جمال در عرفان ایرانی و اسلامی وابستگی دارد، مطابق با اصول آن مکتب، خداوند را زیبایی مطلق می داند و همه ذرات هستی را عکس ها و جلوه هایی از آن جمال به شمار آورده و همه چیز را زیبا می بیند. زیبایی اصیل مادرِ عشق است،چنان که زیبایی ها و عشق های مجازی و زمینی را نردبانِ وصول به مرتبه حقیقی آنها به شمار می آورد. به جمال حق، زیبایی های معنوی، زیباییِِ نفس انسان، زیبایِ زن، شاهد و دیگر صورت های زیبا تکیه دارد و به همه انسان ها پیام می دهد: «چون شدی زیبا، بدان زیبا رسی».
۴۹.

عرفان در دوره صفوی

کلید واژه ها: عرفان تصوف حکمت متعالیه سبک هندی ادبیات عرفانی تشیع نقطویه اسماعیلیه نزاری علمای قشری صوفی نماها درویشیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳۹ تعداد دانلود : ۲۱۹۵
دوره صفوی (906 هـ .ق / 1501 م ـ 1148 هـ .ق / 1736 م) را باید از درخشان ترین دوران های پیشرفت عرفان، فلسفه و حکمت در ایران دانست. عرفان و تصوف فرصتی برای دخالت در اوضاع ایران یافت که به وحدت و استحکام سیاسی ایران و انقلابی فرهنگی و معنوی انجامید که در آن فلسفه مشائی و اشراقی با کلام شیعی و عرفان اصیل ایرانی با تصوف ابن عربی جمع گردید و بزرگترین گام را ملاصدرا برداشت. در این میان دسته ای صوفی نما به سیاست وارد شده جدال های فرقه ای برپا کردند. برخی علمای قشری نیز به مخالفت شدید با کل این جریان بپا خاستند. حکومت صفوی هم برای حفظ خود به هر ترفندی متوسل می گردید. در این موقعیت عارفان اصیل بدور از منفعت طلبی، فرقه گرایی و عوام فریبی در برابر دو دسته افراطی و تفریطی و گاهی در برابر حکومت صفوی ایستادند و عرفان و فلسفه اسلامی و ایرانی را به جایگاهی رساندند که باید «قله حکمت ایرانی» نام گیرد و با عنوان «حکمت متعالیه» معروف شده است.در این مقاله زمینه های عرفان و تصوف در دوره صفوی بررسی گردیده و سه جریان شناسایی و ارزیابی گردیده اند. نخست عارفان اصیل و حکیمان و صوفیان جامع مانند بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی، میرفندرسکی، میرداماد، ملاصدرا، عبدالرزاق لاهیجی، محمدبن سعید قمی، محمدتقی مجلسی (مجلسی اول)، فیض کاشانی، ملامسیحای گیلانی، ملا رجبعلی تبریزی و ودود تبریزی. دسته دوم: صوفیان ظاهری و فرقه هایی که درویشیسم لقب گرفته اند. دسته سوم علمای قشری که انحراف های دسته دوم را بهانه کرده و در مخالفت با عرفان و تصوف و حکمت به میدان آمده و با اهداف سیاسی می خواستند هیچ رقیبی در برابر خود نداشته باشند. تا روزی که دسته نخست به پادشاهان مشورت می دادند ایران رو به تعالی داشت مانند خواجه نصیرالدین که در گذشته روش دخالت مثبت در سیاست را انتخاب کردند. از روزی که آن دسته سوم یا علمای قشری به دربار مشورت می دادند ایران به رکود و عقب ماندگی رسید.
۵۰.

خدا از نظر عرفان

کلید واژه ها: عرفان خدا تشبیه وحدت وجود تجلی وحدت شهود علم الاسماء جمال پرستی وحدت گرایی وجودی کنزمخفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۶۰
«عرفان» علم خداشناسی وتوحید است. دراین مقاله به خداشناسیِ عرفانی پرداخته می شود و با نگاهی به نظریه های «وحدت وجود»و«وحدت شهود»،اصلی ترین عقیده هادراین باره بررسی وبانگاهی انتقادی به تحلیل های مخالفان پاسخ داده شده ونتیجه می گیرد که عارف، یکتاپرستِ واقعی است.ازنظر عارفان خدا«یکی» است(توحید خالص) که«دو» و«غیر» ندارد.(به قولی وجودلابشرط مقسمی است.) نباید درکنار وحدت به کثرت هم اصالت داد،زیرا هر نوع ثنویت وچندگانگی مردود است.خداوند، آن گنجِ مشتاقِ ظهور، هم باطنِ هستی (غیب، وحدت، تجلی بر خویش، فیض اقدس،حضرت اسماء) وهم ظاهرِ هستی (شهود، کثرت،خیال، فیض مقدس، مظاهر اسماء)،هم اول وهم آخر است. پس وجود وهستی واحد ویگانه است و غیر ازحق چیزی موجود نیست. به قولی حق، شخص است وعالَم (ماسوی الله) سایه اوست ودر اسماء متعدد، خویش رابر خویش عیان می سازد.(همه اسماء دلالت برمسمائی واحد دارند.) نوری است که انکشافْ ذاتی اوست. زیبارویی است که تاب مستوری ندارد، بلکه همان سایه ها نیز هم حق اند وهم غیرحق، مخلوقات آینه هایی هستند که جمال واسماء جمیلِ اورا نمایش می دهند وانسان تصویر کاملی از اوست. از ابوسعید خراز پرسیدند که خدارا چگونه شناختی؟گفت: ازراه جمع نقیضان. تمامت هستی هم اوست(هویاتشبیه) وهم «نااو» (هولاهو یاتنزیه) این همان نظریه «وحدت شخصی وجود» وهمان گفته عارفان ایرانی وابن عربی است که درک آ ن نیازبه ذوق عرفانی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان