پرویز مولوی

پرویز مولوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

اثر بخشی درمان فرا شناختی «ولز» بر کاهش علائم درآمیختگی افکارِ بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری _ عملی(OCD)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال وسواس جبری درآمیختگی افکار درمان فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۳۱
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمودن اثر بخشی الگوی فراشناختی آدرین ولز بر کاهش یکی از ابعاد مهم باور های فراشناختی تحت عنوان درآمیختگی افکار بود. روش کار: روش تحقیق حاضر، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری مراجعه کننده به درمانگاه های روان شناختی و مراکز مشاوره ی شهرستان شیراز در زمستان 1387 تشکیل می دادند. از فهرست بیماران، 24 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی 12 نفر درگروه آزمون و12 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.گروه آزمون به مدت 8 هفته تحت درمان فراشناختی و گروه شاهد نیز در لیست انتظار قرار گرفت. آزمون درآمیختگی افکار (TFI) به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون، پس آزمون و دو ماهه پی گیری استفاده شد. داده های پژوهش با برنامه ی آماریSPSSنسخه ی 16و هم چنین با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که بیماران گروه آزمون در نمره ی کل درآمیختگی افکار و هم چنین در نمرات درآمیختگی های سه گانه، کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد در پس آزمون و پی گیری نشان دادند(001/0> P). نتیجه گیری: الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم درآمیختگی افکار موثر می باشد.
۲.

بررسی ساختار عاملی مقیاس علائم مثبت و منفی در اختلالات اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنی اختلالات طیف اسکیزوفرنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴۹ تعداد دانلود : ۱۶۰۳
مقدمه: هدف اصلی از پژوهش فعلی شناسایی ساختار عاملی مقیاس علائم مثبت و منفی در اختلالات طیف اسکیزوفرنی بود. روش: به همین منظور 150 بیمار مبتلا به اختلال های طیف اسکیزوفرنی (84 اسکیزوفرنی و 66 اسکیزوافکتیو) بستری در بیمارستانهای فاطمی و ایثار شهرستان اردبیل به شیوه در دسترس انتخاب شدند و با مقیاس نشانه های مثبت و منفی (PANSS) مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تحلیل اطلاعات از دو آزمون تحلیل عامل و تحلیل تشخیصی استفاده شد. یافته ها: نتیجه تحلیل عامل روی مقیاس نشانه های مثبت و منفی (PANSS) در گروه بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی شش عامل تنش بالا، نقص ارتباطی، هذیان، کندی عاطفی، اختلال در مفهوم سازی و بی ارادگی، در گروه اختلال اسکیزوافکتیو شش عامل کندی عاطفی، حواس پرتی، از هم گسیختگی، تنش بالا، تحریک پذیری و هذیان استخراج گردید. نتیجه تحلیل تشخیصی نشان داد که در 1/47% از موارد اختلال های مورد بررسی با استفاده از مقیاس نشانه های مثبت و منفی (PANSS) درست طبقه بندی شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که ساختار عاملی اکتشافی مقیاس نشانه های مثبت و منفی (PANSS) در دو گروه بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو متفاوت است. بنابر این، این ابزار در پژوهش ها و تشخیص های بالینی دارای روایی سازه قابل قبولی است.
۳.

بررسی ارتباط شیوه های مقابله ای با سلامت روانی افراد مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دیابت سلامت روانی روش های مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۷۲
مقدمه: یکی از بیماری­های مزمن شایع که باعث به خطر افتادن سلامت روانی افراد می شود دیابت است به طوری که بیش از 100 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سلامت روانی با روش­های مقابله­ای بیماران دیابتی می­باشد. روش­کار: در این پژوهش علی مقایسه ای 193 بیمار (زن و مرد) مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران دیابتی مراجعه­کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل در سال 86-1385 در کنار افراد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. داده های لازم با استفاده از پرسش­نامه گردآوری و با استفاده از آزمون آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیدند. یافته­ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در افراد مبتلا به دیابت، 54 درصد مشکوک به اختلال روانی هستند. هم­چنین نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می­دهد که روش­های مقابله ای گریز- اجتناب (001/0P<)، حل مدبرانه مسئله (01/0P<)، و مقابله رویارویی (01/0P<) به ترتیب اولویت می توانند سلامت روانی را پیش بینی کنند. نتیجه­گیری: سهم روش مقابله­ای گریز- اجتناب در پیش­بینی سلامت روانی بیماران دیابتی بالاتر از سایر روش­های مقابله است. ناآگاهی در مورد روش­های مناسب برخورد با مشکلات باعث استفاده­ی بیماران دیابتی از روش هیجان­مدار گریز- اجتناب، آرامش لحظه ای حاصل از آن و گرفتار شدن در چرخه­ی معیوب بیماری می شود.
۵.

تأثیر روان‌نمایشگری بر افزایش مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای نوع یک و دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عزت‌نفس روان‌نمایشگری اسکیزوفرنیای نوع یک اسکیزوفرنیای نوع دو مهارتهای اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۷۶
هدف: اختلال در مهارت‌های اجتماعی ویژگی بارز بیماران اسکیزوفرنیاک است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر روان‌نمایشگری بر افزایش مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیای نوع I و II می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخله‌ای از بین بیماران مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا که در طول شش ماه اول سال 1384 در بخش‌های اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی ایثار شهر اردبیل بستری بودند، 80 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به‌صورت تصادفی‌تعادلی به چهار گروه 20 نفره تخصیص یافتند. جلسات اجرایی روان‌نمایشگری برای گروه‌های آزمایش نووع یک و دو به مدت ۹ هفته و هر هفته ۳ جلسه شامل مراحل آمادگی، اجرا و درون‌پردازی و تمرین رفتاری برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، فهرست مهارت‌های اجتماعی ویژه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تی‌مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: تفاضل میانگین نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزت‌نفس (۰/۰۰۵=p) بین گروه آزمایش و کنترل (کل بیماران) تفاوت معنادار وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش نوع ۱ و نوع ۲ از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۰۳=p)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۰۹=p) مهارت‌های اجتماعی و همچنین از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۵=p)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۳۵=p) عزت‌نفس تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع یک اسکیزوفرنیا از نظر تفاضل نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزت‌نفس (۰/۰۰۱>p) و همچنین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع دو اسکیزوفرنیا در تفاضل نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۱=p) و عزت‌نفس (۰/۰۳=p) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: اجرای فنون روان‌نمایشگری برمهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر است و این اثر بر بیماران مبتلا به نوع یک این اختلال بیشتر است.
۶.

کارآیی آزمونهای فهرست واژگان و تصاویر دیداری در مقایسه با مصاحبه ی بالینی در تشخیص اختلالات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت تشخیص آزمون‌های عینی آزمون‌های فرافکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۲ تعداد دانلود : ۹۰۱
" مقدمه: تشخیص اختلالات شخصیتی بر پایه ی طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) محدودیت کاربردی دارد و به یک علم بالینی نمی انجامد. این پژوهش با هدف بررسی کارآیی آزمون واژگان و آزمون تصاویر جهت تشخیص و تشخیص افتراقی اختلالات شخصیت طراحی شد. روش کار: در این مطالعه 328 نفر از افراد مشکوک به ابتلا به انواع اختلالات شخصیت به شیوه ی در دسترس از بین مراجعین به مراکز درمانی و مشاوره ای و نیز زندانیان اردبیل از بهمن 1383 تا شهریور 1384 انتخاب شده و به آزمون محقق ساخته ی واژگان و تصاویر پاسخ دادند. از افراد فوق 45 نفر بهنجار بودند. داده ها با روش های آماری توصیفی و تحلیل ممیز مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: آزمون واژگان در 96% موارد و آزمون تصاویر در 100% موارد به طور صحیح قادر به تفکیک انواع اختلالات شخصیت از یکدیگر و از افراد بهنجار است. ضمنا آزمون واژگان تنها در مورد اختلالات شخصیت مرزی، پارانوئید و اسکیزوتایپال در روش اجرایی انتخابی قادر به تشخیص می‌باشد. اجرای آزمون واژگان به روش سنجش میزان علاقمندی به صورت یک مقیاس هفت رتبه ای نسبت به روش انتخاب صرف واژه ها کارآیی بهتری در تشخیص اختلالات شخصیت دارد. نتیجه گیری: آزمون واژگان و آزمون تصاویر جهت تشخیص انواع اختلالات شخصیت کارآیی مناسبی دارد اما در تایید این نتایج لازم است با آزمون هایی که در آن ها واژه ها و تصاویر به صورت دقیق تر انتخاب شده اند پژوهش های بیشتری انجام شود. "
۷.

" بررسی عوامل خطر اقدام به خودکشی در شهرستان اردبیل در نیمه اول سال 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت روانی خودکشی اقدام به خودکشی عوامل خطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۷
"هدف: خودکشی از نظر مفهومی عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود است به شرط اینکه به میل خود شخص و به دست خود او انجام پذیرد. خودکشی یک معضل عمده در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد و میزان آن در بین افراد 24-15 ساله در حال افزایش است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر و زمینه ساز عمده و اساسی در خودکشی انجام شده است. روش بررسی: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی - مقطعی است. واحد آماری در مطالعه حاضر افرادی بوده اند که در نیمسال اول 1382 اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستانهای فاطمی و بوعلی شهرستان اردبیل بستری شده اند. حجم نمونه 218 مورد بوده و در هر رده سنی و از هر دو جنس بوده است که با روش تمام شماری همگی در مطالعه شرکت داده شدند. مصاحبه بالینی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با بیماران و بستگان درجه اول آنان و آزمون اجرا شده MMPI ابزار تحقیق بوده است. سپس داده های مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. یافته ها: در پژوهش انجام شده بالاترین موارد اقدام به خودکشی (65.6 درصد) در رده سنی 24-15 ساله، در جنس مونث (61 درصد)، در افراد متاهل (53.22 درصد)، با تحصیلات در حد دبیرستان تا دیپلم (35.78 درصد) و در طبقه اقتصادی – اجتماعی متوسط (57.34 درصد) بوده است. 61.47 درصد این افراد دچار اختلالات روانپزشکی و 58.72 درصد دچار اختلالات شخصیتی بوده اند. 47.77 درصد این افراد از حمایت اجتماعی موثر برخوردار نبوده اند. بیشترین روش به کار رفته جهت اقدام به خودکشی استفاده از داروها و سموم بوده است (90.83 درصد) و بیشترین علت خودکشی اختلاف با همسر (33.94 درصد) گزارش شده است. نتیجه گیری: این بررسی نشان دهنده فراوانی و ارتباط عوامل خطر مختلفی است که به نحوی در اقدام به خودکشی نقش دارند و شامل شرایط اجتماعی – اقتصادی متوسط، تحصیلات پایین، اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی، زن بودن، متاهل بودن، اختلافات خانوادگی بویژه بین زوجین تازه ازدواج کرده و اختلالات روانپزشکی و شخصیتی و دستیابی آسان به داروها و سموم می باشد و با توجه به نیمرخ روانشناختی، این افراد از نظر تفکر دارای سوء ظن و بدبینی، سوء تعبیر محرکها، اشتغال فکری زیاد و میل به گوشه گیری هستند. "
۱۰.

بررسی نقش خود دلسوزی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی خود افشاییِ برخط در دانشجویان استفاده کننده از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف:هدف این پژوهش، بررسی رابطه خود دلسوزی و ابرازگری هیجانی با خود افشایی بود. روش:در این پژوهش، 324 نفر از دانشجویان استفاده کننده از فضای مجازی در دانشگاه محقق اردبیلی به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های، خود دلسوزی، ابرازگری هیجانی و خود افشاییِ برخط پاسخ دادند. یافته ها:مؤلفه های مهربانی به خود و ذهن آگاهی، رابطه مثبت و مؤلفه های خود داوری و انزوا و همانندسازی، بیش از حد رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. همچنین، ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت، رابطه مثبت و ابراز هیجان منفی رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در کل، مجموعه این متغیّرها 62 درصد از واریانس خود افشاییِ برخط را تبیین می کنند. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش، باید به نقش ابرازگری هیجانی و خود دلسوزی، به عنوان پیش بینی کننده خود افشاییِ برخط توجه ویژه ای داشت.
۱۱.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت مرزی تنظیم هیجان نگرش های ناکارآمد تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه در انتظار درمان بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در پاییز سال 1397 به درمانگاه اعصاب و روان بیمارستان فاطمی شهر اردبیل مراجعه کردند. از بین آن ها 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و در انتظار درمان (16 نفر) جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی به مقیاس های پردازش هیجان ( EPS ) باکر، توماس، توماس و اونز (2007) و نگرش ناکارآمد ( DAS ) وایزمن و بک (1978) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر روی اعضای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه متوالی طی 20 دقیقه به صورت قرارگرفتن آند در ناحیه F3 و کاتد در ناحیه F4 اجرا شد. درحالیکه آزمودنی های گروه در انتظار درمان چنین مداخله ای را دریافت نکردند. سپس اعضای هر دو گروه به پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیری ( MANCOVA ) با استفاده از نرم افزار SPSS -24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مؤلفه های مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل تکانه، ناموزونی و تجزیه از مقیاس پردازش اطلاعات و مؤلفه های کامل طلبی، نیاز به تأیید دیگران، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیب پذیری ارزشیابی عملکرد از مقیاس نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P< ). این نتایج حاکی از اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد. با توجه به مقاومت بالای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نسبت به درمان های روانشناختی، نتایج این مطالعه می تواند نویدبخش مداخلات جدید نوروسایکولوژیک برای این اختلال باشد.
۱۲.

عوامل پیش بینی کننده پیامد کوتاه مدت اختلال دوقطبی نوع یک در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی کودک و نوجوان پیامد پیش بینی عوامل جمعیت شناختی عوامل بالینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف : هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل جمعیت شناختی و بالینی پیش بینی کننده پیامد کلی اختلال دوقطبی نوع یک در کودکان و نوجوانان در پی گیری های سه و شش ماهه بود. روش : طرح پژوهش از نوع طولی و آینده نگر بود. 80 کودک و نوجوان بستری در بیمارستان روزبه با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک، به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزارهای پژوهش هنگام بستری و زمان ترخیص و دو دوره پی گیری سه و شش ماهه در مورد آزمودنی ها تکمیل شدند؛ پرسش نامه داده های جمعیت شناختی، برنامه کودکان برای اختلال های عاطفی و اسکیزوفرنیا، تشخیص کنونی و طول عمر (K-SADS-PL) ، مقیاس نمره گذاری شیدایی یانگ (YMRS) ، پرسش نامه افسردگی کودکان (CDI) ، پرسش نامه افسردگی بک (BDI) و برداشت کلی بالینی (CGI) . ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری برای تحلیل داده ها به کار رفت. یافته ها : شدت نشانه های شیدایی در پی گیری شش ماهه با پسربودن (01/0= p ) و شدت شیدایی در بدو بستری (04/0= p ) همبستگی مثبت داشت. میزان بازگشت در پی گیری شش ماهه با وجود روان پریشی در بدو بستری همبستگی مثبت (05/0> p ) داشت. شدت کلی اختلال در ماه ششم با مدت زمانی که از شروع نخسیتن نشانه ها تا دریافت درمان روانپزشکی می گذشت ارتباط مثبت داشت (03/0= p ). نتیجه گیری : برخی ویژگی های جمعیت شناختی و بالینی در پیش بینی سیر بیماری و پاسخ به درمان نقش دارند.
۱۳.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری همراه دارو در کاهش علائم و نشانه های اختلال خلقی دوقطبی نوع-I

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری دارو درمانی اختلال دوقطبی نوع- I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۰۳
مقدمه: اختلال دوقطبی یکی از شایع ترین بیماری های روان پزشکی است. برای درمان و جلوگیری از عود علائم و نشانه های این اختلال، لازم است اطلاعاتی در مورد روش های درمانی مانند درمان شناختی- رفتاری گروهی با تکنیک های مختلف به دست آوریم. هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری همراه دارو در کاهش علائم و نشانه های اختلال خلقی دو قطبی نوع -I است. روش : این پژوهش یک مطالعه آزمایشی - تجربی (پیش آزمون و پس آزمون) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه بیماران اختلال دوقطبی نوع -I بستری در بخش روان بیمارستان فاطمی اردبیل در سال ۱۳۹۷ بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۲۴ نفر از جامعه مذکور انتخاب (بر اساس تشخیص روان پزشک) و در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های مصاحبه ساختار یافته و یانگ مانیا استفاده شد سپس داده ها وارد نرم افزار ۲۱ SPSS شده و جهت تجزیه و تحلیل آماری نیز از آزمون اون و کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد، درمان شناختی- رفتاری همراه دارو تأثیر معناداری بر شاخص های مانیا داشته و موجب کاهش علائم آن در بیماران مبتلا به این اختلال می شود (۰/۰۵= P ). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک روش درمانی مکمل، همراه دارو درمانی در کاهش علائم و نشانه های اختلال خلقی دوقطبی نوع-I بکار گرفته شود. همچنین مطابق نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از رویکرد تیمی مبتنی بر همکاری روان شناس و روان پزشک در درمان اختلال خلقی پیشنهاد می شود.
۱۴.

اثربخشی درمان تلفیقی فراهیجانی بر کاهش حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان

کلید واژه ها: هیجان اضطراب اجتناب تجربه ای افسردگی پس از زایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
مقدمه: افسردگی پس از زایمان در کاهش دلبستگی مادر و روابط خانوادگی تأثیر دارد و می تواند تهدیدی برای امنیت و بهزیستی مادر، نوزاد و سایر فرزندان باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان تلفیقی فراهیجانی بر حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون دو گروهی بود . جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت گلستان شهر اردبیل در سال های ۹۸-۱۳۹۷ بودند. روش نمونه گیری در دسترس بود. با استفاده از مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ ۴۰ نفر (۲۰ نفر گروه آزمایش و ۲۰ نفر گروه گواه) انتخاب شدند. سپس برای گروه آزمایشی، پروتکل درمان تلفیقی فراهیجانی در طول ۱۲ جلسه اجرا و نتایج براساس مقیاس های اجتناب تجربه ای و حساسیت اضطرابی به روش آماری کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه پایین بود. به بیان دیگر درمان تلفیقی فراهیجانی بر کاهش حساسیت اضطرابی (۱۲۹/۸۹= F و ۰/۰۵>۰/۰۰۱= P ) و اجتناب تجربه ای (۲۲۹/۱۰= F و ۰/۰۵>۰/۰۰۱= P ) موثر است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که درمان تلفیقی فراهیجانی، از طریق تنظیم هیجان و کاهش هیجانات منفی، رویکرد درمانی اثربخشی در کاهش حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان است.
۱۵.

اثربخشی درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی بر فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی پس از زایمان فراشناخت ذهن آگاهی انفصالی فرانگرانی تحریف شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
زمینه: افسردگی پس از زایمان ممکن است بر میزان دلبستگی مادر و نوزاد و سایر روابط خانوادگی تأثیر گذاشته و حتی تهدیدی برای امنیت و سلامت مادر، نوزاد و سایر فرزندان باشد. با وجود کارآمدی نسبی اغلب شیوه های شناخت درمانی در کنترل یا کاهش علائم افسردگی بعد از زایمان، کاربرد آن به دلیل نقص در تبیین عامل اصلی اختلال و ارائه راهکارهای درمانی مناسب، با کاستی های فراوانی روبرو بوده است. همچینن در زمینه تأثیر درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی، بر فرانگرانی، تحریف شناختی و سایر علائم افسردگی بعد از زایمان، تحقیقات کمتری انجام شده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی بر فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون - پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت گلستان شهر اردبیل در سال های 98-1397 بودند. روش نمونه گیری در دسترس بود. با استفاده از مقیاس های افسردگی بک (1996) و مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (1987)، 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) انتخاب شدند سپس برای گروه آزمایشی، پروتکل درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی در طول 8 جلسه در مرکز سلامت گلستان اردبیل، اجرا شده و نتایج براساس مقیاس های فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی، به روش آماری کوواریانس تحلیل شده است. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی در گروه آزمایشی و گروه گواه به طور معناداری متفاوت است. به بیان دیگر فرانگرانی ( 317/62 =F ؛ 0/05 > 0/001 =p ) و تحریف شناختی بین فردی ( 331/39 =F ؛ 0/05 > 0/001 =p ) بعد از مداخله درمانی در گروه آزمایشی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد درمان فراشناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انفصالی، از طریق بهبود فرآیند تفکر، شناسایی و اصلاح باورهای فراشناختی منفی و ارائه پاسخ های شناختی مناسب، رویکرد درمانی اثربخشی در درمان نشانه های افسردگی پس از زایمان و کاهش فرانگرانی و تحریف شناختی بین فردی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان