جهانگیر مسعودی

جهانگیر مسعودی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۳ مورد.
۴۱.

معرفت شناسی حسن و قبح از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا حسن و قبح عقلی حسن و قبح شرعی معرفت اخلاقی مشهورات شریعت حکمت عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۴۲۵
موضوع حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه ابن سینا، اخیراً در مقالات برخی از محققان فلسفه اخلاق موردتوجه قرار گرفته و بحث های خوبی در این زمینه مطرح شده است. رویکرد عمده این پژوهش ها، اثبات نظریه «واقع گرایی اخلاقی» و توجیه نشانه های «ناواقع گرایی اخلاقی» در آراء ابن سینا است؛ یعنی موضوع حسن و قبح در ابن سینا، از جنبه وجودشناختی مورد پژوهش قرار گرفته و رابطه دیدگاه اخلاقی وی با نظریه «حسن و قبح ذاتی» بررسی شده است؛ اما بحث معرفت شناختی دراین باره، یعنی تحلیل ویژگی های معرفت اخلاقی و نحوه حصول آن از منظر ابن سینا، چندان موردتوجه نبوده است. بر اساس دیدگاه مشهور در بحث معرفت شناسیِ حسن و قبح، نظریه «حسن و قبح شرعی» به اشاعره و نظریه «حسن و قبح عقلی»، به معتزله و شیعه و عموم فلاسفه اسلامی استناد پیدا می کند؛ ولی درباره ابن سینا نشانه هایی خلاف این دیدگاه وجود دارد؛ زیرا ابن سینا گرچه با یک رویکرد معتزلی، معرفت اخلاقی را عقلی و برهانی می داند، اما همچون اشاعره، شریعت و آموزه های دینی را منبع معرفت یقینی در حکمت عملی و اخلاق تلقی می کند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می دهد دیدگاه اخلاقی ابن سینا از منظر معرفت شناختی، یک نظریه ترکیبی است.
۴۲.

گزینش نظریه ارجح در میان نظریات ملاصدرا پیرامون علم به مادیات و در مادیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود علم حضوری علم حصولی تجرد وجودهای مادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۳۱۹
ملاصدرا در باره علم حضوری در باب وجود های مادی دارای سه رویکرد متفاوت است. ایشان در مواضع بسیاری امور جسمانی را که شامل انواع اجسام و اعراض می باشند، از حوزه علم حضوری خارج می داند و معتقد است آنها نه نزد خود حضور دارند نه نزد واقعیت دیگری حضور می یابند و نه واقعیت دیگری نزد آنها امکان حضور دارد. ایشان بنا به مبنایی دیگر معتقد به معلوم واقع شدن مادیات نزد علت مجردشان هستند.اما بنا بر رویکرد سوم در مواضع متعدد دیگر برای کلیه موجودات ادراک و شعور قائل شده اند. وی در این دیدگاه، علم و وجود را مساوق می داند.بعلاوه به نظر ایشان حضور، شرط علم و در واقع همان حقیقت علم است. تجرد هم شرط حضور است. بنابراین لازم می آید امور جسمانی هم دارای نوعی علم حضوری و تجرد باشند، پس هم می توان از فرض وجود معلوم در نزد آنها سخن گفت و هم از فرض معلوم واقع شدن آنها به علم حضوری. در این نوشتار سعی ما بر این بوده است. که بنا به تعاریف و مبانی ای که ملاصدرا در مورد علم ارائه داده اند، مواضع ایشاندر این امر را مورد تفکیک قرار داده و در نهایت به بررسی این امر بپردازیم که کدام سخن صدرا را می توانبه نحو مستدل نظر نهایی و دقیق ایشان در این مساله قلمداد کرد. بنا بر دلایل ارایه شده در پایان مقاله نظریه و رویکرد سوم ترجیح داده شده است.
۴۳.

منطق فازی و مبانی مکانیک کوانتومی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: منطق فازی مکانیک کوانتومی مکانیک آماری معرفت شناسی کوانتومی یا فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۵۰۴
منطق فازی یک منطق مقداری است. در مقابل منطق ارسطویی که یک منطق دو ارزشی محسوب می گردد، منطق فازی منطقی چند ارزشی است. به عبارت دیگر نگرش منطق فازی به پدیده ها یک نگاه قاطع با درجه ارزشی صفر یا یک نیست، بلکه از دیدگاه منطق فازی درجه ارزشی رخدادها می تواند از بی نهایت مقادیر مابین صفر یا یک تعیین گردد. لذا از منظر منطق فازی تغییرات در عالم هستی پیوسته و تدریجی است و این تغییرات در پارامترهای هستی، دارای خطوط واضح و مرزبندی مشخص نیستند. در مقابلِ منطق فازی، دیدگاه مکانیک کوانتومی در خصوص تغییرات در عالم هستی یک دیدگاه پلکانی و جهشی است. سطوح انرژی و همچنین کلیه پارامترهای وابسته به انرژی در این نگرش، کوانتومی و اساساً مفهوم فوتون به عنوان بسته هایی از انرژی دربرگیرنده پلکانی بودن تغییرات در مکانیک کوانتومی می باشد. در این میان مکانیک آماری با نگاهی میانه، تغییرات در سطوح ذره ای را پلکانی و کوانتیزه لیکن در سطوح ماکروسکوپی پیوسته و تدریجی می انگارد. در واقع از این منظر یک تغییر ماکروسکوپی حاصل معدل بی نهایت تغییر میکروسکوپی است که برخلاف کوانتیده بودن تغییرات ذرات در سطح میکروسکوپی می تواند نمودی تدریجی و پیوسته در تغییرات ماکروسکوپی داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، از دیدگاه معرفت شناختی تأثیر این نظریات در متدولوژی شناخت عالم مورد بررسی قرار گیرد.
۴۴.

رابطه اختیار و شرور اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ملاصدرا آگوستین مسیله شر خیر اخلاقی اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۵۲۶
مسیله شر از چالش بر انگیزترین مباحث فلسفه و کلام به شمار می رود. عده ای از متفکران در طول تاریخ با این اشکال در صدد نفی وجود و صفات کمالیه خداوند بر آمدند. در مقابل اندیشمندان بسیاری نیز برای پاسخ به اشکال شرور کوشیدند. در این مقاله به مهم ترین پاسخ کلامی به مسیله شرور، یعنی شرور لازمه اختیار، از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین پرداخته ایم. این دو فیلسوف در این مسیله اشتراکات و اختلافاتی دارند، البته به خاطر اعتقاد به توحید و توجه آنان به آثار افلاطون، نقاط مشترک آراء آنان بسیار بیشتر از اختلافاتشان است. آنان انسان را موجودی مختار می دانند و بالطبع از این موجود مختار، گاهی خیر و گاهی شر صادر می شود. هرچند پاسخ اختیار لازمه وجود شرور، تنها پاسخ مسیله شرور نیست، اما قسمت قابل توجهی از شرور یعنی شرور اخلاقی با آن توجیه می شود.
۴۵.

تحلیلی بر دیالوگ اندیشه هایدگر والهیات مسیحی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هایدگر الاهیات تخریب هستی شناسی متافیزیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۵
این مقاله در صدد پاسخ گویی به پرسشی تعیین کننده درباره اندیشه هایدگر یعنی نسبت اندیشه فلسفی او با دیدگاه های الهیاتی است. اندیشه هایدگر محل تنازعات بسیاری از متکلمان مسیحی است. از یک سو ترمینولوژی و دستگاه مفهومی فلسفه هایدگر پیوند نزدیکی با الهیات دارد و از سوی دیگر، وی درگیر یک نقد بنیان افکن از متافیزیک غربی و پیامد آن، الهیات مسیحی است. به همین دلیل نمی توان به سادگی از اندیشه وی یک کلام مسیحی یا هر دین دیگری را انتظار داشت. او در نهایت می تواند با نوعی الهیات همراهی کند، به شرطی که این الهیات، تخریب متافیزیک یا انتوتئولوژی را پشت سر خود داشته باشد. چنین الهیاتی در حال حاضر موجود نیست و می توان گفت خدا و دین هایدگر در آینده به سر می برد، نه گذشته. نکته ای که مقاله پیش رو می کوشد گوشزد کند این است که شاید تمرکز بر زندگی نامه هایدگر یا برخی جستارها در اندیشه وی در باب الهیات، سرنخ هایی برای بررسی نسبت فلسفه هایدگر و مضامین دینی با الهیات به دست دهد، لیکن اندیشیدن به دین یا الهیات آینده از طریق تفکر هایدگری نیازمند تأمل و پژوهش های عمیق تر در متون وی است و چه بسا تمرکز بر زندگی نامه هایدگر و اصرار بر اصطلاحات نام آشنای الهیاتی در برخی از آثار وی، راهزن فهم درست غایت فکری او شود.
۴۶.

نگرشی تطبیقی بر اندیشه اصالت وجود و نظریه مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود بساطت وجود وحدت تشکیکی مکانیک کوانتومی ذرات بنیادین اعداد کوانتومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۴۵۷
ضرورت تطبیق فلسفه اسلامی و علوم جدید انکارناپذیر است. اندیشه اصالت وجود مبنای اساسی حکمت متعالیه را تشکیل می دهد و میان این اندیشه بنیادین و نظریه مکانیک کوانتوم (به عنوان مبنای اساسی فیزیک جدید) تشابهات قابل تأملی موجود است. این تشابهات شائبه تشکیک در ماهیت را بسیار نیرومندتر از مثال هایی چون نوروزمان خواهد کرد. آن مثال ها اکنون ارزش علمی ندارند و آوردن مثال های نوین بر اساس آخرین دستاوردهای علمی بسیار مفید است و گامی برای تطابق فلسفه اسلامی با علوم نوین خواهد بود. همچنین آشکار می شود که نخستین مرتبه ماهیات که خود تشکیل دهنده عناصر و مواد دیگر جهان هستند، به وجود و صفات آن بسیار شباهت دارند. آگاهی از اینکه همه جهان طبیعت از ذراتی همسان پدید آمده اند، دشواری فهم و باور مطالبی چون اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن را آسان خواهد ساخت. این مقاله با نگاهی اجمالی و به طریق تطبیقی بر اساس آخرین پژوهش های علمی، اشاره ای گذرا به این تشابهات دارد.
۴۷.

ملاصدرا و حقوق طبیعی بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حقوق طبیعی حقوق طبیعی بشر حسن و قبح ذاتی حسن و قبح عقلی صدرالدین شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
«حقوق طبیعی بشر» به عنوان اصلی محوری و بنیادین در اعلامیه جهانی حقوق بشر، همواره از مهم ترین موضوع های مطرح در دنیای جدید بشمار می آید. اعتقاد به «حقوق طبیعی» برای بشر به این معناست که انسان بماهو انسان جدای از هر نوع قرارداد یا حکم آمری، دارای حقوقی طبیعی و ذاتی است. پرسش اصلی در این مقاله این است که آیا می توان چنین دیدگاهی را به ملاصدرا نسبت داد؟ باوجوداینکه چنین مسئله ای هرگز برای وی مطرح نبوده و در مکتوبات وی بدان اشاره ای نرفته است. بدین لحاظ برای تحقیق در چنین موضوعی باید به نحو غیرمستقیم مسئله را پیگیری نمود و ما این کار را با توجه به دیدگاه ملاصدرا در باب ارزش های اخلاقی دنبال کرده ایم. این پژوهش در مقام گردآوری از روش اسنادی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و در مقام داوری، به طور غالب از روش تحلیل منطقی و استنتاجی استفاده نموده تا نشان دهد که از اعتقاد ملاصدرا به حُسن و قُبح ذاتی می توان پذیرش «حقوق طبیعی بشر» را به وی منتسب کرد. اگرچه بحث «حق» ها ظاهراً امری متفاوت از بحث ارزش های اخلاقی ست اما بنا بر برخی دیدگاه ها می توان این دو بحث را به یکدیگر مرتبط ساخت و مبانی مطرح شده در یک حوزه را به حوزه دیگر نیز تسری و سریان داد و به این نتیجه دست پیدا کرد که هرچند ملاصدرا به پذیرش «حقوق طبیعی بشر» تصریح نکرده است ولی با شواهد و قرائن و استدلال عقلی که از دیدگاه های اخلاقی وی برگرفته ایم، می توان به همخوانی و پذیرش «حقوق فطری طبیعی» با دیدگاه های وی اذعان کرد.
۴۸.

نسبت سنجی اندیشه متقدم و متأخر ویتگنشتاین با طرح معرفت شناختی سوبژکتیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوبژکتیویسم ویتگنشتاین زبان خصوصی معنا سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۵۲۲
سوبژکتیویسم به مثابه یک طرح معرفت شناختی، از مؤلفات بنیادین تفکر مدرن شناخته می شود. این طرح با کوژیتوی دکارتی و تلقی انسان به عنوان «جوهر اندیشنده» پایه گذاری شد و با فلسفه استعلایی کانت و اعطای نقش خودبنیادی به بشر در عمل شناخت اهمیتی بی مانند در معارف بشری دوران جدید یافت. اما با آغاز قرن بیستم و تغییرات پارادایمیکی که در فلسفه رخ داد، اندیشه هایی پدیدار شد که طرح سوبژکتیویسم، این بنیاد مستحکم تفکر مدرن را با چالش های جدی مواجه کرد. در این میان، ویتگنشتاین یکی از فیلسوفانی است که در فلسفه خود بیش ترین کوشش ها را در جهت گذار از این طرح به انجام رسانده است. این نوشتار می کوشد ضمن نسبت سنجی فلسفه متقدم و متأخر ویتگنشتاین با سوبژکتیویسم مدرن، نشان دهد که کوشش های ویتگنشتاین در هر دوره، تا چه حد در گذار از طرح سوبژکتیویسم کامیاب بوده است. بر همین اساس، بخش نخست مقاله با خوانش استعلایی از رساله منطقی- فلسفی نشان خواهد داد که ویتگنشتاین در عین تلاش برای کنار گذاشتن طرح سوبژکتیویسم هم چنان پای بند روش سوبژکتیویستی، کانت است و بخش دوم نیز ضمن اشاره به روش بدیع ویتگنشتاین در پرداختن به مسائل فلسفی، چگونگی گذار از سوبژکتیویسم را در اندیشه متأخر او واکاوی خواهد کرد.
۴۹.

مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی دانش آموزان مبتنی بر پذیرش دورهرمنوتیک میان افکار، احوال و اعمال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت دینی صدرالمتألهین دورهرمنوتیک افکار احوال اعمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
رسیدن به قرائت جدید و کامل تری از حکمت متعالیه در خصوص ارتباط میان مؤلفه های افکار، احوال و اعمال و چگونگی آن در پیامدهای الگوی تربیت دینی در آموزش وپرورش، هدف از نگارش این مقاله است. در نگاه رایج، افکار انسان بر احوال و احوال او بر اعمالش مؤثر است. چنین به نظر می رسد که در برداشت فوق که به صورت دیدگاهی غالب درآمده است، رابطه افکار، احوال و اعمال، یک جانبه و خطی است و پیامد آن، اهمیت دادن به کلاس های نظری و تأکید بر محتوای آموزشی برای تربیت دینی خواهد بود که تاکنون نتایج ارزنده ای به همراه نداشته است. این مقاله با این پرسش اصلی که "دیدگاه انسان شناختی صدرالدین شیرازی در خصوص رابطه میان افکار، احوال و اعمال، چه اشارات تربیتی درزمینه مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی فراهم می نماید؟"، نظر ملاصدرا را دراین باره بررسی نموده و در راستای تدوین الگوی تربیت دینی بر این اساس، برآمده است. دست آوردهای این پژوهش، حاکی از آن بوده است که صدرالمتألهین میان سه مؤلفه یادشده، معتقد به تأثیر و تأثر متقابل و هم سنگ است و به عبارت دیگر، قائل به دورهرمنوتیک میان سه مؤلفه افکار، احوال و اعمال است؛ بنابراین، در حکمت متعالیه، نه تنها نگاه خطی جایگاهی درخور ندارد، بلکه تأثیرات چند سویه مؤلفه ها و ارتقای وجود آدمی در این سیرِ رو به تزاید، مورد تأکید است. با توجه به چنین رویکردی، مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی موردنظر ملاصدرا نیز به جای تربیت شناخت محور و یک سویه، بر تعلیم و تربیت چند سویه و چندجانبه نگر تأکید دارد.
۵۰.

بررسی تطبیقی پیوند فضیلت، معرفت و خیر در اندیشه ی افلاطون و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فضیلت حکمت معرفت خیر سعادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۳۵۵
رابطه ی فضیلت، معرفت و خیر با یکدیگر یکی از محورهای اساسی در فلسفه ی اخلاق محسوب می گردد و نوع نگاه به این رابطه طبیعتا پیامد هایی در رابطه با اصالت علم یا اصالت عمل و یا دیدگاه سومی را به دنبال دارد.در این زمینه افلاطون- فیلسوف بزرگ یونان باستان- و ملاصدرا-اندیشمند بزرگ فلسفه ی اسلامی- هر دو در مسئله فضیلت نگاه منحصر به فردی دارند که مؤید ارتباط تنگاتنگ اخلاق، معرفت شناسی و هستی شناسی است.این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بررسی مبانی فلسفی افلاطون (از جمله نظریه ی ایده) و ملاصدرا (از جمله مراتب تشکیکی وجود و نیز نگاه ویژه به نفس و حرکت استکمالی آن)، تشابهات و تناظر آراء آن دو را بیان کند و تفاوت ها و افتراقات موجود در این زمینه را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد.با تشریح مسئله فضیلت و تحلیل ساختاری آراء و نیز توجه به مبانی فلسفی متفاوت آن دو اندیشمند، این همانیِ وجودی معرفت، فضیلت و خیر را می توان دریافت. یگانگی سه مقوله ی مذکور با تکیه بر محوریت معرفت، و احاطه ی مفهومی آن بر فضیلت و خیر می باشد؛آنچنانکه تحقق معرفت، به معنای حصول فضیلت و نیز پیدایش خیر است.
۵۱.

نقش فطرت در چهارچوب اخلاقی ملاصدرا بر اساس نظام وجودشناختی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فطرت معرفت علم حصولی علم حضوری اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۲۶۲
بسیاری از فیلسوفان اسلامی به وجود ادارکات فطری در بشر معتقدند. برخی صاحب نظران اندیشه اسلامی پذیرش ادارکات فطری اخلاقی را بهترین راه حل نسبی گرایی اخلاقی دانسته اند. در این نوشتار در پی یافتن پشتوانه ای استوار برای اخلاق هستیم و آن را در نظام هستی شناختی ملاصدرا و نیز در مسئله فطرت جست وجو می کنیم. در این مقاله پس از مطابقت دیدگاه ملاصدرا با کاربردهای واژه فطرت به این نتیجه رسیده ایم که بنا بر اصول انسان شناختی حکمت متعالیه از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، جسمانیهالحدوث بودن نفس انسان فاقد پیش آورده های حصولی است؛ اما بر مبنای اصول «مساوقت وجود و علم»، «علم بسیط مشترک بین انسان ها» و نیز «علم معلول به ذات خود مستلزم علم به علت است» ادراک حضوری فطری قابل ثبات است. این ادراک حضوری و فطری به خداشناسی فطری منتهی می شود و این اصل پشتوانه ای استوار برای گزاره های اخلاقی خواهد بود.
۵۲.

تبیین نقشِ نیّت در ارزش اخلاقی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیت اراده ملاصدرا ارزش اخلاقی عمل علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۱۳
این نوشتار به بررسی نقش نیّت در ارزش اخلاقی - از منظر ملاصدرا - می پردازد . بر این اساس ، چند فرض در رابطه با نقش نیّت در ارزش اخلاقی - از منظر ملاصدرا - مطرح می شود . این فروض به این صورت ، تحلیل می شوند که آیا نیّت از منظر ملاصدرا ، در ارزش دهی به فعل اخلاقی نقش دارد؟ بر فرض که ملاصدرا این نقش را پذیرفته باشد ، آیا این نقش را می توان به فاعل اخلاقی هم تعمیم داد؟ آیا دیدگاه او نقش یک جانبه وبه عبارتی یک سویه نیّت در ارزش دهی به فعل و فاعل اخلاقی است؟ یا این که می توان بر اساس مبانی فلسفی و عبارات ملاصدرا ، تبیین های متفاوت و در عین حال ، متقابلی از ارزش دهی در نسبت فعل ، فاعل و نیّت اخلاقی مطرح کرد؟ نگارنده ، در مقام پاسخ به این پرسش ها ، ابتدا به تحلیل چیستیِ نیّت و ارزش از منظر ملاصدرا می پردازد . سپس به تحلیل نقش نیّت در چهار مرحله ، بر اساس عبارات صدرالمتألهین شیرازی ، پرداخته می شود . نهایتاً، نظر مختار ، تأثیر متقابل و مستمرِّ نیت ، فعل و فاعل اخلاقی در ارزش دهی به یکدیگر در سطوح متفاوت است .
۵۳.

نقد دیدگاه ملاصدرا در مورد «بهره مندی جمادات از حیات و علم» از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: قرآن ملاصدرا جمادات حیات زندگی علم شعور آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۲۶۸
درباره بهره مندی جمادات از حیات – به معنای کمال وجودی که مبدأ علم و فعل ارادی است - اختلاف نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور این است که جمادات از حیاتِ همراه با علم و فعل برخوردار نیستند. اما ملاصدرا معتقد به عینیت مطلق وجود با حیات و علم است، و می گوید همان طور که وجود حقیقت تشکیکی است، حیات و علم هم تشکیکی و دارای مراتب مختلف شدید و ضعیف اند، و هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی که دارد، بهره مند از این دو صفت نیز هست. بنابراین جمادات هم به اندازه مرتبه وجودی خود دارای حیات و علم هستند. در این پژوهش دیدگاه ملاصدرا مبنی بر وجود حیات و علم در جمادات، از منظر قرآن کریم مورد بررسی و نقد قرار گرفته و ثابت شده است از نظر قرآن، هیچ مرتبه ای از حیات و علم در جمادات وجود ندارد، و آیات کتاب الهی دیدگاه مشهور درباره جمادات را تأیید می کند.
۵۴.

نتیجه گرایی در اخلاق از منظر تعالیم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
در اخلاق هنجاری با توجه به ملاکی که برای تعیین حسن و قبح افعال اختیاری انسان ارائه می شود، دو دسته کلی از نظریات شکل گرفته است که عبارت اند از نظریات نتیجه گرایی و نظریات وظیفه گرایی. نتیجه گرایی رویکردی است که خوب، بد، درستی و نادرستی عمل را وابسته به نتایج حاصل از عمل می داند. در مقابل، وظیفه گرایی نظریه ای است که در ارزیابی عمل اختیاری انسان صرف نتیجه را ملاک درستی و نادرستی نمی داند. برخی از تقریر های این نظریه معیار فعل اخلاقی و ملاک حسن و قبح اعمال و افعال انسان را در هماهنگی و عدم هماهنگی آن ها با وظایف از پیش تعین یافته می داند. مقاله حاضر در صدد بررسی اخلاق اسلامی در رویارویی با این دو رهیافت در اخلاق هنجاری است. نگارنده بر این باور است که آموزه های دینی موید رویکرد نتیجه گرایی در اخلاق است. برای این منظور در این تحقیق، ضمن اشاره به غایت نهایی اخلاق و بیان نوع رابطه رفتارهای اخلاقی با آن از منظر تعالیم اسلامی، نشان داده خواهد شد که از منظر تعالیم اسلامی نظریه اخلاقی اسلام جزء نظریات نتیجه گرایی است البته با قرائت خاصی از نتیجه و نتیجه گرایی که در طول مقاله بیان خواهد شد.
۵۵.

صرفه ایمان: مقایسه استدلال شرط بندی پاسکال با تقریر های اسلامی شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طریقت احتیاط بلز پاسکال استدلال شرط بندی ایمان گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۸
آن چه را ابوالفتوح رازی «طریقت احتیاط» می نامد صورتِ استدلالی است که مشهورترین روایت آن دستِ کم در منابع غربی «شرط بندی پاسکال» نامیده می شود. برخی از قدیمی ترین تقریر های این استدلال را می توان در میراث حدیثی ائمه شیعی سراغ گرفت. گروهی نیز معتقدند ریشه استدلال پاسکال را باید در کتب متفکران مسلمان پیدا کرد. در جُستار پیشِ رو قصد بر این است روایت های اسلامی این استدلال با تقریر پاسکال بازخوانی و مقایسه شود. مدعای پژوهش انطباقِ نسبی صورت آن ها در عین نا همخوانی محتوا و غایت است. این امر از پیش فرض های متفاوتی نشئت می گیرد که هر یک از تقریرها متکی بر آن ها هستند. در مرتبه سنجش، ابتدا صورت روایت ها با یکدیگر مقایسه می شود، سپس در چهار موضعِ قدرت عقل نظری در شناخت خداوند، نظریه ایمان، جمع سو د دنیوی و اخروی و جدلی یا برهانی بودن استدلال ها نقاط هم خوانی و افتراق احصا می شود.
۵۶.

مدارس هوشمند: از ادراکات رایج تا آرمان نظام آموزشی (نگاهی به طرح هوشمند سازی مدارس در تهران با رویکرد انتقادی هابرماس و با استفاده از چهارچوب مفهومی مدارس هوشمند مک گیل کرست)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوشمندسازی مدارس فناوری آموزشی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نظریه انتقادی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۸
اصلاحات در یک نظام آموزشی عموماً با چالش ها و مشکلات مختلفی روبه رو خواهد بود؛ برای رفع آن مشکلات لازم است منتقدان به یاری دست اندکاران آن جریان اصلاحی آمده و با نگاه نقادانه راه را برای مجریان هموار نمایند. جریان موسوم به طرح هوشمندسازی مدارس نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با مشکلاتی در اجرا از جمله تعارض با اهداف سند تحول آموزش و پرورش درگیر است و هدف این پژوهش واکاوی این تعارضات با الهام از روش انتقادی هابرماس و با تکیه بر واقعیت های مستخرج از مصاحبه با مسؤولان و مجریان این طرح می باشد. در این پژوهش تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توان با الهام از دیدگاه هابرماس در رابطه با فناوری، زمینه های بروز این تعارض ها را تحلیل کرد، راهی برای غلبه بر آن ها یافت و از تبدیل شدن فناوری به عاملی مسلط برای تعیین هذف های آموزش و پرورش جلوگیری کرد. برای دستیابی به این هدف از مصاحبه ساخت نایافته به منظور شناسایی وضع موجود و از تحلیل اسنادی و استنتاجی برای بررسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران و دیدگاه های هابرماس در باره فناوری استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که تعارضاتی در طرح هوشمندسازی مدارس، در سه حوزه ی کارایی نظام آموزشی،عدالت و تربیت عمومی وجود دارد. با استناج از مواضع هابرماس ضمن تصریح خاستگاه این تعارضات و تبیین ماهیت سلطه گر فناوری راهبرد رهایی از این سلطه استفاده از رویکرد مک گیل کرست در ساختار مدارس هوشمند پیشنهاد شده است.
۵۷.

خلق معنا یا کشف معنا؟ مطالعه، ارزیابی و هم افزاییِ دیدگاه های اروین یالوم و ویکتور فرانکل پیرامون معناداری زندگی در بستر فلسفه درمانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: روان درمانی اگزیستانسیال معنای زندگی خلق معنا کشف معنا معنای غایی ابرمعنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
درمان اگزیستانسیال یکی از روش های نوین در عرصه روان درمانی است که در راستای شناسایی و حل دغدغه های واپسین انسانی شکل گرفته است. اروین یالوم و ویکتور فرانکل دو تن از بلندنامان این عرصه اند که با وجود اختلاف نظرهایی که با هم دارند توانسته اند با پژوهش های شایانی مرزهای این شاخه نوپا در روان درمانی را گسترش بخشند. یالوم بر این باور است که بر اساس نگرش اگزیستانسیال، می باید معنا را در زندگی آفرید؛ اما فرانکل که پایه گذار روش معنادرمانی است، با دینی انگاشتن نهاد همه انسان ها، معتقد است معنای زندگی از جنس یافتن است نه آفریدن؛ با این وصف که این معنا یا «لحظه ای و وابسته به شخص» است و یا «کلی» که ابرمعنا دانسته می شود. این جُستار با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد ضمن بررسی دیدگاه های این دو روان درمان گر، نقاط قوت و ضعف هر کدام را مشخص کند. بر این اساس، روشن شد که یالوم اگرچه دین و سنّت را منبع مناسبی برای معناداری زندگی می داند، اما به هیچ وجه آن را در مبنای نظریه خود دخالت نمی دهد. در مقابل، فرانکل با توجه به اهمیت نهاد دین و خدا در زندگی، گرایش معنوی خود را با ارائه نظریه ابرمعنا و امکان وجود ابردنیا روشن کرده است. پس از این مرحله نویسندگان به این نتیجه دست یافتند که دو دیدگاه خلق معنا و کشف معنا علی رغم تفاوت در ظاهر، تهافت ندارند؛ بلکه امکان هم افزایی و اتخاذ یک رویکرد مکمّل نسبت به یکدیگر را نیز دارا هستند.
۵۸.

تبیین معناشناختی و هستی شناختی تنهایی وجودی و ارائه رهیافت های آن از دیدگاه اروین د. یالوم و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تنهایی وجودی رابطه ارتباط با هم نوع اضافه اشراقی معیت قیومی تجلی هم سخنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۵
موضوع نوشتار پیش رو تبیین معناشناختی و هستی شناختی دغدغه «تنهایی وجودی» و ارائه رهیافت های آن از سوی اروین یالوم و ملاصدرا است. یالوم بر این باور است که انسان ها می باید تنهاییِ وجودی را در پیوندیافتگی با دیگران مدیریت نمایند؛ حال یا پیوند با هم نوع و یا با موجودی الهی. او در تبیین رهیافت خود معتقد است که پسندیده ترین شکل پیوند با دیگران، می باید بر پایه «عشق عاری از نیاز» باشد. ملاصدرا نیز بر این باور است که تمامی موجودات از جمله انسان، عین الربط به وجود پروردگار دانسته می شوند. در این مقاله، نگارندگان با اتخاذ روش توصیفی_ تحلیلی، رهیافت های یالوم و صدرا را در رهایی از تنهایی وجودی مطالعه نموده اند. در رهیافت صدرایی دو رویکرد ملحوظ بوده است: 1. رویکردِ حکیمانه (دقیق) با محوریت وحدت تشکیکیِ وجود و رابط انگاری موجودات؛ 2. رویکرد عارفانه (ادقّ) با محوریت وحدت شخصیه هستی و نمودانگاری موجودات. یافته پژوهش حاضر این گردید که یکی از بهترین مصادیق «عشق عاری از نیاز» در حکمت متعالیه نهفته است که ملاصدرا از آن با عنوان «عشق ذاتی و فطری موجودات به حق تعالی» یاد نموده است. نتیجه آن گردید که با وجود مبانی صدرایی پیرامون وجود انسان، «تنهایی وجودی» بی معنا است.
۵۹.

وجه هرمنوتیک زبان در اندیشه هایدگر و امکان گذار از طرح سوبژکتویستی شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوبژکتیویسم هرمنوتیک زبان هایدگر شناخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۲۰
هایدگر از جمله فیلسوفانی است که در فلسفه خود بیش ترین کوشش ها را در جهت گذار از طرح معرفت شناختی سوبژکتیویسم به انجام رسانده است. او مساعی خود در باب این مسئله را از وجوه گوناگونی پی گیری کرده است. این مقاله اما به طور خاص درصدد است تا چگونگی گذار هایدگر از سوبژکتیویسم را از منظر «زبان» و در اندیشه متقدم و متأخر او بررسی کند. از همین رو، نخست مؤلفه های اصلی طرح سوبژکتیویستی شناخت را بررسی و تحلیل خواهیم کرد؛ سپس به کمک بصیرت هایی که هایدگر در آثار خود در مورد زبان به دست داده است، هم چون در نظر گرفتن زبان به عنوان یک اگزیستنسیال برای دازاین، بازتعریف مفاهیمی چون حقیقت به مثابه ناپوشیدگی و لوگوس به مثابه گفتار، و هم چنین تاکید بر نسبت میان زبان و وجود که به نحو تاریخی تعین می یابد، می کوشیم مدعای خود را موجه سازیم. مدعا آن است که طرح معرفت شناختی سوبژکتیویسم که شناخت را صرفاً بر اساس فعالیت محض سوبژکتیویته تبیین می کند و از وجه هرمنوتیک زبان و نقش آن در گشایش، انکشاف و شناخت پذیر کردن موجودات غفلت می ورزد نمی تواند تصویری درست از نحوه دسترسی انسان به جهان به دست دهد.
۶۰.

ضرورت توجه به "قطب سوم" در تربیت دینی و آثار آن بر فضای تربیتی (مربیان، فراگیران و کلاس درس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکثر گرایی موجه انحصارگرایی تخطئه تصویب تربیت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۵۸
هدف پژوهش حاضر تبیین ابعاد و مؤلفه های رویکرد کثرت گرایی دینی- فقهی، ارتباط و تاثیرات آن بر فضای تربیت دینی است. این تحقیق از نوع توصیفی-تفسیری است که مبتنی بر روش تحلیل فلسفی است. جامعه تحلیل شامل سه بخش: متون، اسناد مرتبط با تکثر دینی، فقه اسلامی و تعلیم و تربیت دینی بوده است. پس از تحلیل و بررسی متون و استحصال نظریه تکثر فقهی به عنوان موجه ترین رویکرد، به مقایسه تطبیقی تقابل های دوگانه تکثرگرایی دینی-انحصارگرایی دینی و فقه مخطئه-فقه مصوبه و سپس، به استخراج لوازم و اقتضائات آن ها در تربیت دینی به شیوه استنباطی پرداخته شده است. دلالت های استخراجی رویکرد تکثرگرایی موجه برای تربیت دینی در سه بخش کلاس، مربی و فراگیر عبارتند از: کلاس: داشتن کلاس راحت و بدون دغدغه برای ابراز عقیده، فضای چند صدایی قانونمند و رشد خلاقیت پروری در کلاس، برنامه های درسی مشارکتی و بدون تبعیض، مربی: داشتن نگاه باز و چندمنظری، تمرکز بر بطن و فحوای متون، به کارگیری شیوه استنباط عقلانی در تدریس، داشتن شیوه دموکراتیک و احتراز از تحمیل و تلقین، فراگیر: فراخ اندیشی و توسعه ذهنی فراگیران، تعامل بازتر در مواجهه با پیروان سایر ادیان و دیدگاه ها، همچنین تقویت ظرفیت های انتقادگرایی، تحلیل گری و قضاوت در فراگیران. در ادامه با نقد و مقایسه رویکردهای انحصارگرایی دینی و تکثرگرایی تند لیبرالی، "تکثرگرایی معتدل" براساس الگوی فقه اسلامی به عنوان "رویکرد موجه" برای تربیت دینی پیشنهاد شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان