این مقاله رابطه بین سعدی و فرهنگ اسلامی را بررسی میکند و بر اساس شواهد نتیجه میگیرد که سعدی به فرهنگهای زمان خود، اعم از ایرانی، سریانی، سانسکریت، پهلوی و... تسلط داشته و در مجموعهای آن را تدوین کرده که در حقیقت فرهنگ جامع اسلامی که فرهنگ شامل بوده، در آثار سعدی موجود است و علت اینکه سعدی باقی مانده و هیچ وقت هم کهنه نمیشود این است که فرهنگ جامعالاطراف و چند بعدی را به وجود آورده و فرهنگ یک بعدی نتیجهای جز زوال ندارد.
نویسنده این مقاله عقیده دارد که سعدی از سرچشمههای مختلف سیراب شده است تا بعدها توانسته اندیشه خود را به صورت گلستان و بوستان عرضه کند. در آثار سعدی، نشانههای فرهنگ زرتشتی، فرهنگ مسیحی و تصوف و به ویژه فرهنگ اسلامی به دفعات و به صورت استفاده از قرآن و احادیث مشاهده میشود. هدف این مقاله این است که منابعی که سعدی از آنها استفاده نموده را معرفی نماید و در نتیجهگیری نیز نویسنده بیان میکند که آنچه فرهنگ را بارور میکند، این است که فرهنگ بتواند از فرهنگهای دیگر هم متاثر بشود و فرهنگ یک بعدی و یکسویی نباشد و سعدی نمونه کاملی از این فرهنگ است.