سعید گراوند

سعید گراوند

مدرک تحصیلی: دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
پست الکترونیکی: Geravand_s@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

راه های وصول به حق تعالی در اندیشۀ ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۸۹
در اندیشه ملاصدرا راه های وصول به حق تعالی عبارت اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن ها می تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه گشا نبوده است. لذا می توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه های وصول به حق تعالی را تبیین کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
۲.

پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرستشگاه سنت زرتشتی بودیسم هینه یانه فضای قدسی قداست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
۳.

بررسی تطبیقی مراتب حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت حکمت متعالی حکمت متعارف عزیز الدین نسفی شنکره چاریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیز الدین نسفی بحث درباره مراتب حکمت و مسائل پیرامون آن یکی از مسائل بنیادین است که بررسی تطبیقی آن میزان همانندی سلوک و تفکر سلوکی این دو حکیم را در دو سنت معنوی نشان می دهد. حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه عبارت است از شناختی که باور نادرست را محو می سازد. در منظومه فکری شنکره، حکمت دو سطح دارد: متعالی و متعارف. حکمت متعارف مبتنی بر حواس است؛ درحالی که حکمت متعالی معرفت به «آتمن» است که نیازی به احتجاج عقلی ندارد. حکمت در منظومه فکری حکیم نسفی، حضور علم و عمل است که به دو مقوله شهودی و اکتسابی تقسیم می شود. نسفی بر این باور است که رسیدن به مقام حکمت، رسیدن به مقامی هم شأن جایگاه ربوبی است. حکمت در منظومه فکری این دو حکیم صرفاً جنبه بحثی و نظری ندارد. در منظومه فکری این دو حکیم، حکمت عملی والاتر است از حکمت بحثی و نظری. هر دو حکیم در طریق حکمت و تأملات عرفانی خود به نقد حکمت نظری و بحثی می پردازند. ازجمله اختلاف های این دو حکیم این است که تقسیم بندی شنکره از حکمت تقسیمی کاملاً دوگانه است؛ اما حکمت شهودی (کشفی) در تفکر نسفی از ماهیتی تشکیکی برخوردار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منظومه فکری هر دو حکیم دستیابی به مراتب متعالی حکمت، از راه سلوک عملی و ریاضت و مجاهده امکان پذیر است.
۴.

تنتریسم بودایی: تلاشی در عرصه نیهیلیسم اخلاقی

تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۹۵
طریقت تنتریسم جنبه ای خاص و استثنایی از تفکر دینی شرق است که به طور شگفت انگیزی رویکرد نیهیلیسم اخلاقی و ساختار شکنی را بسط و گسترش می دهد. از این رو، طریقت تنتریسم عبارت است از یک سری تعالیم اسرارآمیز که در فرهنگ هندو-بودایی از دیر باز رایج بوده است. این تعالیم فرا اخلاقی و سحر انگیز شامل اصول و اندیشه هایی فرا دینی و فرا عقلانی است که به باور معتقدان سنت تنتریک در حل مشکلات دنیوی انسان امروز بسیار موثر است. در تفکر تنتریسم این اندیشه رواج دارد که همه ارزش های انسانی، ساخته و پرداخته ذهن بشر هستند. بنابراین برای متفکر تنتره ای همه این آداب و ارزش های دینی جنبه وهمی و خیالی داشته و حقیقت واقعی آنها را حکیم تنتره ای فهم می کند. به تعبیر دیگر، در طریقت تنتریسم، کل جهان یک توهم صرف و بازی پوچ و بی اساس است. بنابراین حکیم تنتریک برای نیل به نجات نمی تواند به جهان حامی سنت احترام بگذارد. زیرا، در این طریقت باطنی، بنیاد حقیقت جهان بجز شون یا و مایا چیز دیگری نیست. در این جستار می کوشم ضمن بررسی قلمرو معنایی تنتریسم، تاریخ تو تفکر تنتریک و ویژگی های متمایز آن را در شاکله های مفهومی بسیاری در قالب طرح اندیشه های فرا اخلاقی در این طریقت معنوی تحلیل و واکاوی کنم.
۵.

حکمت و تفکّر فلسفی هند

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۳
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.
۶.

مفهوم عمل در نهج البلاغه

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
حضرت علی (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه، معارفی عمیق و ره گشا برای طالبان کمال انسانیت ارائه داده است. یکی از این مفاهیم پر نغز، مفهوم عمل عرفانی است. می توان چنین گفت که اولین و ابتدایی ترین مرحله ای که سالک برای وصول به حق باید بدان توجه نماید، عمل و انجام عبادات مأموره می باشد. از طریق عمل، سالک به تهذیب نفس می پردازد تا ظرف وجودی اش، قابلیت درک مظروف با عظمتی همچون رب العالمین را بیابد. در واقع، هدف از عمل، عملی است که بر معرفت سالک بیفزاید. از منظر نهج البلاغه عمل به دو نوع اعمال ظاهری و اعمال باطنی قابل تقسیم است که انجام خالصانه ی هر کدام از آنها مرکب پر نوری برای وصول سالک به سر منزل مقصود می شود. برخی از مهم ترین اعمال عرفانی در نهج البلاغه عبارتند از : نماز، روزه، زهد، ورع، پرهیز از دروغ گویی و غیبت و...
۷.

اهمیّت مندله و نقش معرفت شناسی آن در منازل سلوک در طریقت وجره یانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۳۲۷
وجره یانه یکی از طریقت های راز آمیز بودایی است. در این طریقت یکی از آموزه های مهم مندله است. مقصود ما در این پژوهش نشان دادن اهمیّت و نقش معرفت شناسی مندله در منازل سلوک است. مندله در طریقت وجره یانه، نمادی است آئینی که مظهر وجه ازلی و طریق وصول به قلمرو ابدیّت است. این وجه ازلی ارتباط میان عالم کبیر و عالم صغیر را نشان می دهد. در واقع در طریقت وجره یانه از طریق فهم مندله است که می توان حقائق عالم را طبق ادراک خدایان شهود کرد. مندله در مناسک دینی و آیین های تشرّف جایگاه ویژه ای در مراحل سلوک و تفکر دارد. در طریقت وجره، مقصود نومرید رسیدن به نقطه ی مرکزی مندله و اتحاد با خدای بنیادین است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مندله طریق سلوک و محیط مقدّسی را تعیین می کند و آن را از مخاطره نیرو های اهریمنی حفظ می کند. حضور در این قلمرو قدسی، به سالک اجازه می دهد تا نیروهای کیهانی را فرا خوانده، عناصر ناپایدار و شرارت آمیز جهان را به بند کشد. در نتیجه، سالک از طریق مراقبه و تفکر پیرامون مطلق از امور وهمی جهان ناپایدار رهایی یافته، به مقام شکوفایی معنوی و کشف حقائق متعالی نائل می آید. پرسش اصلی این پژوهش نشان دادن نقش معرفت شناسی مندله در منازل  سلوک است که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای صورت گرفته است.
۸.

پدیدار زمان (کاله) در تفکّر فلسفی هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاله برهمن مایا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۳۲۴
در فلسفه های گوناگون هندویی زمان به مثابه علّت، قدرت ، جوهر و عرض تفسیر می شود.در فلسفه ودانته زمان امری خیالی و وهمی است نه واقعی. زمان در فلسفه نیایه -وایشیشیکه به عنوان جوهری مستقل و غیر مادی تفسیر می شود. پرسش از چگونگی حضور زمان، نحوه ارتباط آن با مسائل مختلف هستی شناختی از جمله: علیّت، حرکت و فضا در همه موارد برجسته شده است؛ در نیایه -وایشیشیکه ترتیب وقوع رویدادها بازمان تفسیر می شود. اما زمان هیچ کیفیت فیزیکی خاص مانند رنگ ندارد.فلسفه سانکیه هرچند مبتنی بر متافیزیک ثنویت گرایی است که روند رویدادهای جهان را در فعل و انفعال دو اصل غایی یعنی پوروشه و پرکریتی تفسیر می کند ولی در بحث از پدیدار زمان تفسیر نیایه -وایشیشیکه را انکار می کند. دو تفکر می مانسا و ودانته نیز در سنت هندویی فهم و تفسیر خود درباره زمان را به صورت منحصر به فردی بر مبنای خوانش اوپانیشادها (واقعیّت نامتغیر برهمن) بسط و توسعه داده اند و موضوعات مختلف هستی شناختی از جمله: علیّت، حرکت و آفرینش را به شیوه های مختلف در قالب مفاهیم ویوارتا، مایا، اویدیا و اوتاره شرح و تفسیر می کنند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در تفکر فلسفی هند، پدیدار زمان به صورت نمادهای گوناگون نقش متفاوتی رادر موجودات و رویدادهای کیهانی و حتی در احکام عملی یوگا ایفا می کند.
۹.

مقام تفکر و شهود در گلشن راز و سوتره های مهایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر معرفت شهودی گلشن راز سوتره های مهایانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۵۱۶
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مندرجات گلشن راز و سوتره های مهایانه، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب تفکر و مسائل مربوط به آن پاسخ داده شود. این مقاله مشتمل بر سه بخش است: در بخش اول از چیستی تفکر در گلشن راز و سوتره های مهایانه سخن رفته است. در بخش دوم از مراتب مختلف تفکر سخن به میان آمده است. در بخش سوم گفته شده که گلشن راز و سوتره های مهایانه، هرچند متعلّق به دوسنت متفاوت اند، اما، در آن دو، تفکر شهودی بسیار والاتر از تفکر عقلی است؛ زیرا آدمی باشهود می تواند دل خود را از آلایش های جهان دنیوی پاک کند، در حالی که با تفکر عقلی قابلیّت حصول شناخت تمام حقایق و رهایی از عناصر رنج آلود را ندارد. بر این اساس گلشنرازو سوتره های مهایانه، هر دو، آشکارا، آدمی را در مسیر معرفت شهودی فرامی خوانند؛ زیرا بنابر آن دو، این ساحت والاتر از تفکر، عین وصول است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در روش شناسی عرفان مقایسه ای، میزان سازگاری نظام های عرفانی در طرح مسأله معرفت شناسی بسیار زیاد است.
۱۰.

بررسی آموزه مایا در سنت هندویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۷۷۴
یکی از موضوعات مهمی که در سنت هندویی مطرح می شود، آموزه مایاست. هدف ما در این پژوهش نشان دادن کارکردها، ویژگیها و تفاسیر مختلف مایا در تفکر هندویی است که برای تبیین و فهم بهتر متون دینی و فلسفی هند ضروری می باشد. این مفهوم در وداها، اوپانیشادها، بهگودگیتا و پورانه ها، دارای معانی مختلف و بعضاً متضادی است. از جمله اینکه، مایا نیروی ویژه خدایان (دیوه ها) و ضد خدایان (اسوره ها) می باشد که در ادبیات و تفکر هندویی به شیوه ها و مقاصد گوناگون بکار گرفته می شود. همچنین مایا بعنوان نیروی خلاق و استتار برهمن نیز مطرح است. در بهگودگیتا مایا هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی؛ و عامل ظهور کریشنا و مایه شفقت آن در حق جهانیان است، در پورانه ها مایا زوجه بامحبت ایشوره و ابزار اصلی در امر آفرینش می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقش محوری مایا در مکتب فکری ادویته ودانته شنکره باعث شده تا اغلب آن مکتب را مایاواده(Maya- Vada) یعنی (تعلیم مایا) بنامند . این پژوهش با استناد به متون کلاسیک هندویی با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
۱۱.

بررسی تطبیقی عمل در حدیقة الحقیقة و بهگودگیتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حدیقة الحقیقة بهگودگیتا عمل ترک عمل شریعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۲
عمل و تحلیل عرفانی آن، یکی از مهم ترین مسائل مورد بررسی در اغلب سنت های دینی و عرفانی است. این مسئله در بسیاری از منابع دین اسلام، اعم از فقهی، اخلاقی و عرفانی، به عنوان یک موضوع عرفانی قابل ملاحظه است. در آیین هندو نیز عمل در براهمنه ها و پورانه ها و بهگود گیتا مورد تأکید است. در دو متن حدیقةالحقیقه و بهگودگیتا، عمل و انجام تکالیف دینی تبلوری ویژه یافته و از آن به عنوان یکی از بدیل های طریق رستگاری تعبیر شده است. در این پژوهش، خدا آدمی را برای عمل خلق کرده است؛ بخصوص التزام به اعمال شرعی در همه مراحل سلوک برای همه لازم و ضروری است. تا آنجا که می تواند صفات آدمی را تغییر دهد. در حدیقه اهل عمل، بر اساس امکان وجودی و اغراض مختلف، متفاوت عمل می کنند. درحالیکه در بهگود گیتا عمل انسان ها بر اساس گونه ها (کیفیّات ازلی) است. به علاوه، انسان ها بر اساس طبقات مختلف اجتماعی، هریک اعمال و تکالیف خاص خود را دارند. این نوشتار به بررسی و مقایسه چیستی عمل و ابعاد مختلف آن در دو متن حدیقةالحقیقه و بهگودگیتا می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حدیقة الحقیقه و بهگودگیتا، با تفسیر خود از حقیقت عمل، الگویی از عرفان عمل گرا و سلوک معنوی را نشان می دهند که مانع اشتغال دنیایی انسان معاصر نیست. افزون بر این، برخلاف تلقی نادرست از عمل و عمل گرایی و نتایج سوء آن در جهان معاصر، حدیقه و بهگودگیتا برای نیل آدمی به شکوفایی معنوی، بر اصالت عمل و انجام تکالیف دینی، اصرار می ورزند.
۱۲.

تجلّی در اندیشه ویشنویی؛ تجلی واقعی یا توهمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجلی برهمن واقعی بودن اندیشه ویشنویی توهمی بودن مراتب تجلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۴۷۴
مسئله تجلی در تفکر ویشنویی، در عین حفظ تعالی ذات مطلق، به حضور برهمن در عالم وجود قائل است. این اندیشه گویای این حقیقت است که هر انسانی به نوعی ظهور برهمن است. در اندیشه ویشنویی، برهمن خود را به پنج شکل متفاوت متجلی می سازد. نخست، پرَه اوتاره یا اعلاترین شکل تجلی که در این حالت، ارواح رهایی یافته از حضور برهمن لذت می برند. دومین شکل تجلی ذات مطلق ویوهه ها می باشند. ویوهه ها اشکالی هستند که برهمن برای اه داف آیینی، آفرینشی و... در آن متجلی می شود؛ برخی از این ظهورات، مظهر معرفت و جلال، برخی مظهر فرمانروایی و برخی مظهر آفرینش اند. سومین شکل تجلی برهمن، ویبهوه است که شامل ده ظهور از موجودات فرازمینی است. چهارمین شکل تجلی از ذات مطلق، انتریامین می باشد. در این حالت، ذات مطلق در عالم آفاق و انفس جای می گیرد و با شهود یوگی دیده شده روح را در سلوک خود همراهی می کند. پنجمین شکل از تجلی ذات مطلق، حالتی است که برهمن در شمایل یا تمثال های ساخت بشر استقرار می یابد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه تجلی در اندیشه ویشنویی را می توان از دو جهت مورد توجه قرار داد: یکی از آن جهت که جهان است و دیگر از آن جهت که نمودی است که بر سیمای حقیقت وجود به ظهور رسیده است. بنابراین تجلی به اعتبار جهان و دنیای ظاهری «تجلی واقعی» است، اما تجلی به اعتبار حقیقت وجود جنبه «توهمی» دارد. در این پژوهش ضمن تحلیل دیدگاه های مختلف پیرامون مسأله توهمی و یا واقعی بودن تجلی نشان داده ایم که اثبات تجلی امری شهودی است و نظریه تجلی برهمن در تفکر ویشنویی، جنبه توهمی دارد، نه واقعی.
۱۳.

گورو در رساله های اوپانیشاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: منازل سلوک گورو اوپانیشادها شاگرد فلسفه ی اوپانیشاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۸۵
در این مقاله می کوشیم ضمن بیان مقدمه ای کوتاه پیرامون اوپانیشادها و طرح بسیاری از مسائل فلسفی-عرفانی، قلمرو معنایی گورو، اقسام گورو، اوصاف شاگرد و گورو، آداب و تعالیم گورو و نقش آن در منازل سلوک را در تفکر عرفانی اوپانیشادها بحث و بررسی کنیم. پر واضح است که در فلسفه و ادبیات عرفانی شرق یکی از سنن هندویی که در آن حضور گورو بسیار پررنگ است اوپانیشادها می باشد. تا آنجا که اگر بگوئیم اوپانیشادها، رساله هایی پیرامون گفتگوی شاگردان با گورو است سخنی به گزاف نگفته ایم. در فلسفه ی ودایی، گورو به مثابه ی هر یک از خدایان سه گانه هندویی یعنی برهما، شیوا و ویشنو تصویر شده است. در این متون، گورو بیشتر جنبه عینی دارد. از این رو، اغلب از آن به برهما و ریشی تعبیر می شود، یعنی پیشوایان دینی که حقایق ازلی و اسرار مربوط به آیین قربانی را به نومریدان تعلیم می دهند. اما در تفکر عرفانی اوپانیشادها گورو گاهی جنبه عینی و گاهی جنبه ذهنی دارد. جنبه عینی گورو همان دهیرا و انسان نامشوّش است. این در حالی است که جنبه ذهنی گورو به مرشدی معنوی و راهنمایی درونی اطلاق می شود که پس از طی منازل سلوک در ژرفای وجود نومرید اهل سلوک به ظهور می رسد و هدایت او را بر عهده می گیرد.
۱۴.

راه های نیل به نجات (اشراق) در تنتریسم بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۵
برخلاف بسیاری از طریقت ها که امکان نیل به نجات را در چشم اندازی دوردست، بعد از این جهان و در التزام عملی به احکام و دستورات فرابشریمیسر می دانند، در طریقت های تنتره ای به نحو بنیادین، این تفکر حضور دارد که امکان دستیابی به نجات ضمن مراسم و صور آیینی از طریق انجام اعمال جسمی و جنسیبا رعایت شروطی خاص، در همین جهان نه تنها برای معتقدان به یک دینیا فرهنگ خاص، بلکه برای همه انسان ها بدون توجه به هرگونه نظام دینی و ارزشی امکان پذیر است. این تلقی دینی از نجات به نظر می رسد از آنجا ناشی می شود که در تنتریسم، انسان موضوع اندیشه بودایی است نه خدا. همچنین در سنن رازآمیز تنتره ای،«تن» نه توده ای خوارداشتنی و تحقیرآمیز، بلکه «معبد» مقدّسی است که از طریق آن، انساناگر بداند آن را چه طور به کار ببرد، می تواند به آسانی به نجات دست یابد.نگارندگان در این نوشتار، ابتدا به سیر تحوّل تاریخ تفکر بودایی پرداخته اند، سپس ضمن بیان قلمرو معنایی تنتره و طبقه بندی متون تنتره ای، امکان نیل به نجات را در تنتریسم بودایی در راه های منتره، کاله چکره، وجره و سهجه معرّفی کرده اند و در نهایت،بر اساس گزارش تنتره ها، به بررسی تفاسیر مختلف این طریقت ها در باب نجات پرداخته اند.
۱۵.

بهکتی (آیین پرستش عاشقانه) در هندوییسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفکر دینی :بهکتی فلسفه ویشنویی پرستش عاشقانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۷۷
بهکتی یا آیین پرستش عاشقانه صورتی از تفکر ویشنویی است که ریشه در تاریخ هندوئیسم دارد. این آیین طی جریان ها و سنت های گوناگون در جنوب و شمال هند مطرح می شود و از سوی حکیمان و متألهان مختلف دست خوش تحولات بسیار می گردد. آثار و عناصر این صورت از دین داری در وداها، اوپانیشادها و در آیین بهگوت، ادبیات دوره ی حماسی، پورانه ها، سوتره ها و در نهایت در اندیشه ی شارحان مکتب ودانته به ویژه در تأملات عرفانی رامانوجه و دیگر متألهان ویشنویی شایان بررسی و شناسایی است. در این نوشتار، سعی بر آن است که ابتدا به نشانه های این شیوه از صور اعتقادی در دوره های مختلف تاریخ تفکر هندویی پرداخته شود، سپس از پیچیدگی اندیشه های فلسفی و سهولت تفکر معطوف به پرستش عاشقانه سخن به میان آید.
۱۷.

نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آتمن اوپانیشادها سمساره مکشه جنانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود. مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است. معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
۱۸.

زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان مثنوی مولوی الفاظ معانی رویکرد فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۴ تعداد دانلود : ۹۰۱
توجه به زبان یکی از آراء و اندیشه های مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، ""بانگ حق"" است. بر اساس آنچه که در سنت عرفانی «زبان در مقام تحلیل» نامیده می شود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمی کند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشه هایی است که او پیرامون زبان به دست می دهد. این مقاله می کوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسش ها بحث و بررسی کند.
۱۹.

مقام تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسلیم مثنوی گیتا بهاشیه سرسپردگی پناه جستن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۶۵۲ تعداد دانلود : ۸۷۴
این مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بیان مقدمه ای کوتاه به این بحث پرداخته ایم که در مثنوی معنوی و گیتا بهاشیه مباحث و مفاهیم بسیاری مطرح شده اند که یکی از آنها مقام تسلیم است. در این بخش نویسنده بر این باور است که شأن حقیقی انسان در این جهان آن است که در برابر حق تسلیم باشد. در بخش دوم مقاله، ضمن بیان سخنانی درباره چیستی تسلیم، مراتب مختلف تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه بیان شده اند. آن مرتبه ای از تسلیم که نتیجه زهد و مجاهدت است، مرتبه فروتر تسلیم است، در حالی که مرتبة برتر تسلیم، نتیجه فیض و رحمت حق است. در بخش سوم به تفسیر مقام تسلیم پرداخته شده است. در این بخش آمده است که مقصود اصلی مثنوی و گیتا بهاشیه از طرح مقام تسلیم، بیان فراموشی تدبیر و اراده و پناه جستن به حق است؛ یعنی انسان به جای تکیه بر پیچیدگی اندیشه های فلسفی و مقولات ذهنی باید عاشقانه خود را تسلیم حق کند تا زودتر و آسان تر به نجات دست یابد.
۲۰.

عمل و ترک عمل در مثنوی و بهگود گیتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عمل ترک عمل آثار عمل بی غرضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۶۳
در این نوشتار می کوشیم پس از بیان ضرورت، چیستی و سرچشمه اصلی عمل، با استناد به رویکردی میان متنی به تحلیل مسئله عمل و ترک عمل در مثنوی و گیتا بپردازیم. این مقاله مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول ضمن بیان مقدمهای کوتاه با اشاره به مفهوم عمل و انجام تکالیف دینی بر مبنای دو کتاب مذکور از ضرورت عمل به منزله وسیله و سبب وصول به حق سخن رفته و گفته شده که شان حقیقی انسان در این جهان عمل است نه ترک عمل. در بخش دوم مقاله از چیستی، سرچشمه اصلی و اقسام عمل سخن به میان آمده است، و گفته شده که بر اساس گزارش های مثنوی و گیتا عمل آدمیان بنا بر اغراض مختلف، متفاوت می شود. برخی از سر ترس، برخی از سر عادت و برخی از سر عشق و ایمان عمل می کنند. اما بنیاد حقیقت عمل در توجه به نفس عمل است. در بخش سوم نیز از مسئله ترک عمل بحث شده است. در این بخش، بی عملی محض در ترک تعلق خاطر و عدم دلبستگی به نتیجه عمل تفسیر شده است. از این رو ترک عمل در این متون به معنی ترک تعلق خاطر است که از عمل ناشی می شود. یعنی مرتبه ای که سالک در آن به فراسوی اغراض معتبر در این جهان خاکی دست می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان