آذین مرندی

آذین مرندی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تنتریسم بودایی: تلاشی در عرصه نیهیلیسم اخلاقی

تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 123
طریقت تنتریسم جنبه ای خاص و استثنایی از تفکر دینی شرق است که به طور شگفت انگیزی رویکرد نیهیلیسم اخلاقی و ساختار شکنی را بسط و گسترش می دهد. از این رو، طریقت تنتریسم عبارت است از یک سری تعالیم اسرارآمیز که در فرهنگ هندو-بودایی از دیر باز رایج بوده است. این تعالیم فرا اخلاقی و سحر انگیز شامل اصول و اندیشه هایی فرا دینی و فرا عقلانی است که به باور معتقدان سنت تنتریک در حل مشکلات دنیوی انسان امروز بسیار موثر است. در تفکر تنتریسم این اندیشه رواج دارد که همه ارزش های انسانی، ساخته و پرداخته ذهن بشر هستند. بنابراین برای متفکر تنتره ای همه این آداب و ارزش های دینی جنبه وهمی و خیالی داشته و حقیقت واقعی آنها را حکیم تنتره ای فهم می کند. به تعبیر دیگر، در طریقت تنتریسم، کل جهان یک توهم صرف و بازی پوچ و بی اساس است. بنابراین حکیم تنتریک برای نیل به نجات نمی تواند به جهان حامی سنت احترام بگذارد. زیرا، در این طریقت باطنی، بنیاد حقیقت جهان بجز شون یا و مایا چیز دیگری نیست. در این جستار می کوشم ضمن بررسی قلمرو معنایی تنتریسم، تاریخ تو تفکر تنتریک و ویژگی های متمایز آن را در شاکله های مفهومی بسیاری در قالب طرح اندیشه های فرا اخلاقی در این طریقت معنوی تحلیل و واکاوی کنم.
۲.

حکمت و تفکّر فلسفی هند

تعداد بازدید : 326 تعداد دانلود : 777
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان