بخشعلی قنبری

بخشعلی قنبری

مدرک تحصیلی: دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد تهران مرکز(مرکزی)  
پست الکترونیکی: bghanbari768@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۱.

تجلی ذاتی خدا در کائنات به روایت عهد عتیق و قرآن با تکیه بر تفاسیر عرفانی قرن سیزدهم میلادی و قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا تجلی ذات قرآن عهد عتیق تورات مقایسه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
یکی از راه های شناخت خداوند، از طریق درک تجلی ذاتی خدا در کائنات است که به کمک اسماء و صفات و افعال حاصل می شود. یهودیان به رغم پایبندی به توحید در متون دینی و معتبرشان، بعضاً تمثل و تجسد را به ذات الهی نسبت داده اند درحالی که قرآن کریم باوجود پذیرش تمثل برای برخی موجودات، تمثل و تجسد را برای ذات خداوند نفی می کند و قائل به تجلی ذاتی در تمام خلقت است. خدا در عهد عتیق با اسامی متعددی معرفی شده و در مواردی صفات انسانی دارد و بر یهودیان به طرقی ملموس، متجلی می شود. حضور خداوند در سراسر عهد عتیق با عنوان «شخینه» به مثابه مخلوقی جدای از خداوند به بندگان اعلام شده و حضور خداوند در بین مردم به حضور شخینه مشروط است درحالی که قرآن، حضور الهی را دائمی می د اند. تجلی ذاتی خدا در قرآن به گونه ای است که شائبه تشبیه در آن نباشد درحالی که در تورات دست کم در مواردی به حضور مستقیم و تصورات انسانی از خداوند اشاره شده است و همین استفاده از الفاظ انسانی و نسبت دادن رفتار های انسانی به خداوند در عهد عتیق، شناخت خدا را از مدار تنزیه وارد مدار تشبیه نسبتاً شدیدی می کند؛ هرچند که می توان وجود چنین عباراتی را صرفاً برای نزدیک تر ساختن مفهوم ذات الهی به ذهن بشر دانست و آن ها را به منظور درک عامه به گونه ای تأویل نمود که با تنزیه خداوند منافات نداشته باشد ولی هیچ کتابی مانند قرآن، به تنزیه خداوند از هرگونه باور شرک آلود نپرداخته است. بر اساس آموزه های قرآن، خداوند در همه مخلوقات تجلی کرده است و ذات الهی قابل رؤیت نیست و نخواهدبود.
۲.

هخالوت، خاستگاه نظریه دژ درون ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترزا آویلایی دژ درون وصال هخالوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۸
ترزا آویلایی (1515-1582م)، نظریه دژ درون (عمارت های هفتگانه) را در زمینه سلوک به سوی خدا و نیلِ به وصال او مطرح کرده است. ازآنجاکه ترزا یک نظریه پرداز کلاسیک نیست، این سؤال پیش می آید که او در ارائه این نظریه، تا چه اندازه تحت تأثیر هخالوت (تالارهای هفت گانه برای رسیدن به شهود خدا) بوده است؟ فرضیه این مقاله، اثرپذیری ترزا از هخالوت است و به استناد شواهد کافی، روشن می شود که ترزا در ارائه نظریه دژ درون، در ساختار، کاربست مفاهیم و اصطلاحات، در تأکید بر نقش نیایش در رسیدن به وصال و پشت سر گذاشتن موانع وصال، به طور مکرر به عهد عتیق، به ویژه کتاب حزقیال به عنوان یکی از منابع هخالوت، رجوع داشته و در نتیجه، از هخالوت اثر پذیرفته است. مقایسه هفت عمارت و هفت تالار، مشابهت های معناداری را نشان می دهد که همگی دلالت دارند بر اثرپذیری ترزا از هخالوت در ارائه نظریه دژ درون. هم عمارت ها و هم تالارها، شهود وحدت و وحدت شهود را هدف گذاری کرده اند، با این تفاوت که شهود را ترزا به وصال پیوند می دهد و هخالوت به دیدار. البته این ها به معنای آن نیستند که ترزا بر خوانش و مطالعه هخالوت تسلط داشته، بلکه او از ادبیات رایج عرفانی آویلا بهره برده که خود حاوی این اندیشه ها و آموزه ها بوده است.
۳.

جایگاه رهبانیت در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف سلوک ابن عربی رهبانیت عرفان نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
مفهوم رهبانیت از عناصر مهم گرایش های صوفیانه جهان اسلام است و بالتبع در منظومه فکری عرفانی ابن عربی نیز جایگاه ویژه ای دارد، لذا در این مقاله این مفهوم بررسی و نسبت آن با منظومه عرفانی ابن عربی سنجیده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که رهبانیت در اندیشه ابن عربی پیوند وثیقی با کشف و مشاهده دارد که محور نظام عرفانی وی است. از نظر وی رهبانیت طریق و مسیری است که موجب تسریع در دستیابی به مشاهده می شود و بدین سان سالک را در فنا فی الله یاری می رساند. ازاین رو برای مشاهده مراتبی قائل است که هر مرتبه با مرتبه ای از وجود تناسب دارد. ابن عربی رهبانیت را در عزلت، سکوت، عبادت، بی خوابی و گرسنگی می داند و این ها را مقدمه رسیدن به مقام برای هر سالک بیان می کند.
۴.

تاریخچه تدوین و جایگاه کتاب دعای مشترک در مذهب پروتستان از مسیحیت و جایگاه و منزلت ادعیه و شعائر در دین اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کتاب دعا مسیحیت انگلیکن کرانمر اسلام قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۹
کتاب دعای مشترک، عنوان کوتاه تعدادی از کتب ادعیه است که در کلیساهای مسیحیت، ازجمله کلیسای انگلیکن به عنوان منابع نیایش خوانده می شوند و در مذاهب مسیحیت از جایگاه بالایی برخوردارند. کتاب دعای اصلی مذهب انگلیکن در سال 1549 در دوران ادوارد ششم در انگلستان منتشر شد. این کتاب که محصول اصلاحات کلیسای انگلیس پس از قطع رابطه با کلیسای رم است، توانست جایگاهی مهم در این کلیسا بیابد. در دوران اصلاحات، برای اولین بار توماس کرانمر اسقف اعظم کلیسای کنتربری، آن را نگارش رسمی کرد که شواهدی از الهیات پروتستانی در سراسر کتاب قابل مشاهده است. استقبال بی نظیر مسیحیان به دلیل دسترسی آسان احکام و شرایعی که در این کتاب گنجانده شده، هر فرد مسیحی را برای انجام مراسم، به ادعیه و دیگر امور دینی و تکلیفی ترغیب می کند. این کتاب در کنار کتاب مقدس، ضمن ایفای نقشی برجسته، شعائر مسیحیت را در آن روشن تر به نمایش می گذارد. در اسلام نیز شعائر دینی با توجه به منابع غنی مشهود در آن و همه بخش های اصول فقهیِ اسلام که برگرفته از قرآن و تعالیم پیامبر بزرگ اسلام است را دربر می گیرد، دستورالعمل هایی سازنده و روشنگرانه برای هر فرد مسلمان توصیه شده است.
۵.

جایگاه عشق در اخلاق شفقت در دیدگاه آگوستین و امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
عشق در ماهیت و حیات انسان از جایگاه والایی برخوردار است و همین امر لزوم توجه به اخلاق شفقت را نشان می دهد. بر این اساس پژوهش حاضر به صورت توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی جایگاه عشق در «اخلاق شفقت» در دیدگاه آگوستین و محمد غزالی صورت گرفته است. نتایج بیانگر آن است که هر دو عارف عشق را موهبتی الهی می دانند و هر دو بر جایگاه عشق در شفقت ورزی تأکید کرده اند و بی عشق، شفقت را کامل نمی دانند. بر این باورند که اگر عشق به کاینات تعلق یابد موجب شفقت می شود و هرچه شدید تر باشد، شفقتش بیشتر است. هر دو معتقدند: عشق هایی هست که باید آنها را ابراز کرد و عشق هایی هستند که نباید آنها را ابراز کرد؛ یعنی تمایلات باید با انتخاب و اراده باشد. آنان عشق به خداوند را ذات قانون اخلاقی و عشق الهی را همان شفقت الهی می دانند. شفقت الهی که شامل مخلوقات می شود، عبارت است از: عشق مخلوقات، به ویژه انسان به خداوند.
۶.

معرفت شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحی فارابی خیال ابن عربی مکاشفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران  اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوه تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّه مخیله رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن «وحی» روی آورند. اما  ابن عربی  درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می کند در حالیکه وحی «اشاره» است و الفاظ بشر «عبارت» اند.
۷.

کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بهره گرفته شد. با مراجعه به متن اصلی نهج البلاغه و شرح و تفسیر علامه جعفری، مکارم شیرازی، و قنبری و بر مبنای الگوی ارتباط های چندگانه مبتنی بر ساحت های مختلف عقل و معرفت، گفتار، اراده، روان و کردار مهم ترین نکات کلیدی، اصول، مؤلفه ها و سپس کدهای اخلاقی ناظر به آن شناسایی و استخراج شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اصول رهبری اخلاقی را در یک محیط آموزشی می توان حول محور ایمان به خدا، تقوای الهی و توکل به خداوند در ارتباط با خدا؛ خودشناسی، بینش و بصیرت، کمال طلبی، دوری از خودپسندی و خودبینی، خردورزی و علم آموزی و یادگیری مستمر در ارتباط با خود؛ قدرشناسی، دوراندیشی، شایسته سالاری، اکرام و احترام دیگران، ظرفیت سازی و توسعه در ارتباط با دیگران و در نهایت شناخت دنیا و بهره مندی از فرصت دنیا و درعین حال عدم گرایش به آن در ارتباط با طبیعت معرفی کرد. ذیل این اصول، کدهای اخلاقی به توضیح بایدها و نبایدهای اخلاقی برای یک رهبر آموزشی (مدرسه) اشاره دارند.
۸.

مراتب معرفت به خداوند از نگاه دیونیسیوس و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
چگونگی معرفت به خداوند از مباحث و دغدغه های مهم همه مکاتب عرفانی است که با رهیافت سایر حوزه های فکری تفاوت معناداری دارد. این معرفت عرفانی درصدد دستیابی به معرفت بی واسطه است که از آن با عنوان معرفت شهودی یاد می کنند. از میان عارفان و حکمای دو سنت بزرگ مسیحیت و اسلام می توان دیونیسیوس و سهروردی را یاد کرد که در این موضوع نظرات مشترکی دارند. ایشان بر ذومراتب بودن شناخت خدا باور دارند و مراتب آن را با توجه به قرب و بعد انسان می سنجند. نخستین گام در معرفت خداوند، مرتبه ایجاب است که همان شناخت و راهیابی به خداوند از طریق معرفت عقلانی (الهیات ایجابی) است؛ و در مرتبه بعد، سلبِ هرگونه نقص از خداوند (الهیات سلبی) است. مراتب معرفت خدا در آثار سهروردی و دیونیسیوس به واسطه نور، با مراتب هستی، انسان و فرشتگان مرتبط می شود. سهروردی و دیونیسیوس معتقدند که میزان قرب و بعد اشیا و انسان ها نسبت به تابش انوار الهی، به قابلیتِ قابل بستگی دارد. دیونیسیوس مرتبه سلبِ سلب و رسیدن به مرتبه ای را که از آن با عنوان ظلمت الهی یاد می کند، بالاترین سطح معرفتی می داند. درواقع این ظلمت، حاصل روشنی و وفور نوری است که راه دیدن و ادراک را بر چشم و عقل انسان می بندد تا اینکه به تاریکی ورای عقل وارد شود؛ جایی که به قول سهروردی، معرفت در معروف گم شود.
۹.

متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متافیزیک آگوستین ارسطو قرون وسطی نور قدیس بوناونتورا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف این پژوهش، بررسی جایگاه متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا است. بوناونتورا یکی از فیلسوفان عارف قرن سیزدهم میلادی است که تأثیرات زیادی بر اندیشمندان بعد از خود داشته است. چگونگی دست یابی بشر به حقایق ثابت و مشترک، مسئله ای اساسی است که قدیس بوناونتورا در مباحث معرفت شناسی با آن مواجه بوده است. وی در تبیین این مسئله از نظریه نور کمک می گیرد. در این نوشتار، ضمن طرح دیدگاه ها و رویکردهای مختلف درباره نظریه نور بوناونتورا، تلاش شده است تا مباحث مرتبط با متافیزیک نور بررسی شود. نتایج نشان می دهد قدیس بوناونتورا از نور به عنوان تشابه هایی برای ارتباط با خدا و بهره مندی اش در حیات استفاده می کند؛ دیدگاهی خدامحورانه که می کوشد جست وجوی فلسفی حقیقت را با حقیقت غایی وحی مسیحی تطبیق دهد. با وجود تأثیرپذیری او از اندیشه ارسطو درقالب فیزیک نور، در ترکیب کلی اندیشه وی بهره گیری از اندیشه های نوافلاطونی و آگوستینی و متافیزیک نور مشهود است. «لوکس» و «لومن» اصطلاح هایی هستند که بوناونتورا برای تبیین متافیزیک نور از آنها استفاده می کند. در اندیشه متافیزیک وی نور به مثابه اصیل ترین صورت است که همه صور دیگر به آن وابسته است و هرآنچه هست، ازطریق صورت اساسی و اولیه نور شکل می گیرد.
۱۰.

مراقبه به روایت یوحنا صلیبی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مراقبه تمرکز عزلت خدا یوحنا صلیبی علاءالدوله سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
مراقبه از جمله موضوعات مهم سلوک در سنت های عرفانی مسیحیت و اسلام است. اینکه مراقبه حال است یا مقام. میان عارفان این دو سنت دینی تفاوت وجوددارد که در عرفان به وفور از آن یادمی شود. در میان عارفان این دو سنت می توان از یوحنا صلیبی و علاءالدوله سمنانی یادکرد که درباره مراقبه سخن گفته اند و مقایسه نظرات این دو نتایج بدیعی را به دنبال آورده است. هر دو بر این باورند که برای تحقق مراقبه باید عزلت و خلوت درپیش گرفت که بدون آن ها نمی توان به مراقبه دست یافت. ضمن اینکه هر دو بر امر تمرکز، بی توجهی به محیط اطراف، از خودبی خود شدن، تفکر برای رسیدن به قرب الاهی، توجه عاشقانه به خدا، نفی خواطر و حواس ظاهری، خود شناسی، صبر و استقامت در نیایش در تحقق مراقبه تأکیدکرده و آن ها را از عوامل مهم مراقبه به شمارآورده اند. با وجود اینها از نظر یوحنا صلیبی فرد باید فقط با توجه به خدا، بدون انجام اعمال خاصی، مراحل را پیش ببرد درحالی که علاءالدوله سمنانی ذکر زبانی و قلبی را برای سالک در رسیدن به مراقبه ضروری می داند. نحوه ورود به مراقبه نیزاز دیدگاه این دو عارف متفاوت است. یوحنا صلیبی انجام مراقبه را به پله های نردبان تشبیه کرده و آن را به صورت کلی بیان کرده، ولی شیخ علاءالدوله شرایط و روش های ورود به مراقبه را با جزئیات بیشتر و واضح تر بیان نموده است. در پردازش شیوه های مراقبه یوحنا جزئی نگرتر از سمنانی است و تفصیلات بیشتری را بیان می کند.
۱۱.

بازگشت قریب الوقوع عیسی مسیح در مذهب انگلیکن با نگاهی به فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عیسی پاروسیا مسیحیت انجیل عهدجدید پروتستان انگلیکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۷۶
رجعت عیسی مسیح که از آن به ظهور ثانویه یا پاروسیا تعبیر می شود یک اعتقاد مسیحی است که این عقیده بر اساس پیشگویی ها و بخشی از معاد شناسی مسیحیت است. نسبت به این دیدگاه در میان فرقه های مسیحیت اختلاف نظرهایی وجود دارد. در عهد جدید به بازگشت حضرت عیسی اشاره شده است و در آن از اصطلاحاتی مانند: رسیدن، آمدن یا حضور یاد می شود و از آن واقعه به عنوان "نجات دهنده" و "تجسم" خداوند تعریف می شود. بنا به نقل انجیل عهد جدید بازگش ت عیسی به زمین رویداد باشکوهی خواهد بود که به همراه حوادثی ظاهر خواهد شد. در اعتقادنامه نیقیه و اعتقادنامه رسولان، آمدن دوم  ذکر شده است.  درقرون بعد موضوع بازگشت عیسی مسیح در محافل پروتستان نیز دارای بحث ها و اعمال اصلاحاتی است بویژه آنکه درآیین های لوتری و انگلیکن هم  بعنوان بازگشت دوم آمده است که حضرت عیسی دوباره با جلال خواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری کند. بنا به اعتقاد انگلیکن ها علائم و شواهد  بازگشت مسیح را در دنیا و زندگی کنونی تجربه می کنیم که به وضوح در فرازهای عشای ربانی شاهد آن هستیم. به باور آنان رجعت در عدالت و صلح است و این واقعیت باید تحقق یابد. نهایت اینکه اعتقاد و انتظار بازگشت مجدد حضرت عیسی در آخرالزمان وجود دارد.تشابه رجعت حضرت عیسی با اعتقادات اسلامی و آنچه در قرآن و روایات اسلامی وجود دارد بسیار شگفت انگیز است و این خود تاکیدی بر وقوع رجعت آنحضرت است که در آخر اشاراتی از منابع محکم اسلامی خواهیم داشت.در این جستار موارد برجسته ی اعتقادات آخرالزمانی مسیحیت بخصوص در فرقه ی انگلیکن مورد بررسی قرار می گیرند.
۱۲.

بازشناخت احوال عرفانی و شیطانی به روایت «ترزا آویلایی» و «مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۹۹
از منظر نگرش های معنوی، یکی از تقسیم بندی های احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آثارشان کم و بیش به این امر پرداخته اند. استخراج و مقایسه نظرهای این دو عارف می تواند در شناخت احوال حقیقی و کاذب عرفانی کمک شایانی کند. بررسی این مسئله نشان می دهد که هر دو عارف، منشأ اصلی احوال حقیقی عرفانی را خدا و منشأ احوال کاذب را شیطان و توهم آدمی می دانند و با عروض احوال عرفانی، تسلّیّاتی هم برای انسان ارزانی می شود که آنها هم به دو دسته عرفانی و شیطانی تقسیم می شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوی، هر دو بر این نظرند که احوال اصیل ناظر به آینده، قابلیت تحقق دارند، اما احوال کاذب در حد اموری ذهنی یا بیانی باقی می مانند. سخنان ترزا در این زمینه دقیق تر و جزئی تر از مولوی است. هر دو عارف در مواردی برای تشخیص احوال حقیقی از احوال کاذب، آزمودن شخصی را پیشنهاد می کنند؛ یعنی تا زمانی که خود شخص چنین احوالی را از سر نگذراند، نمی تواند سایر موارد را تشخیص دهد. مولوی در این زمینه از تشخیص اصالت یک حال عرفانی از طریق حال عرفانی دیگر یاد می کند که با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقیقی، انسان را از اسارت دنیا رها می سازد، در حالی که احوال کاذب، انسان را اسیر دنیا و خواهش های نفسانی می کند. بهره گیری از معیارهای آشکار نبودن القائات دروغین و شباهتشان به رؤیا، در دسترس بودن احوال کاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفانی و امکان راستی آزمایی آنها در نماز و نیایش می تواند در تشخیص این احوال کمک کند. غیرمنتظره، انتساب ناپذیر بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقویت اخلاق و دین داری، از شاخصه های احوال عرفانی است. در بیان این شاخص ها، ترزا دقیق و جزئی نگر و مولانا اغلب کلی نگر است.
۱۳.

رؤیت در میقات و معراج در مقایسه المیزان و مفاتیح الغیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رؤیت میقات معراج المیزان مفاتیح الغیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۲۹
این پژوهش درصدد مقایسه دیدگاه تفسیرالمیزان و مفاتیح الغیب در موضوع « رؤیت » است. رؤیت، دیدن خداوند با چشمِ ظاهر یا مشاهده قلبی است. المیزان رؤیت در دنیا با چشم ظاهر را نپذیرفته، و امکان رؤیت قلبی در آخرت، برای مؤمان را منتفی نمی داند. مفاتیح الغیب با استدلال به ظواهر آیات، رؤیت در دنیا را جایز، و در آخرت را قطعی می داند، و معتقد است که ظاهر آیات در این مورد گویا است و نیازی به تأویل آنها نیست. بنابراین حضرت موسی(ع) درخواست رؤیت خداوند در کوه طور را، از طرف خود ابراز نمود، و در حداقلی بدان نائل شد، زیرا صحنه وقوع صاعقه و مدهوش شدن آن حضرت مؤید این مطلب است. پیامبر اسلام(ص) در معراج گرچه به عالی ترین جایگاه تقرب انسان به خداوند رسید، اما آن حضرت هم خداوند را با چشم ظاهری ندید . گزارش قرآن از « رؤیت » در معراج واقعیتی است، که درک کیفیت آن برای بشر عادی روشن نیست.
۱۴.

زن در اندیشه موسی دلئون و یاکوب بومه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن یهودیت مسیحیت موسی دلئون یاکوب بومه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۲۸
جایگاه زن در اندیشه یهود، پست تر از مرد و عامل گناه است؛ زنان، گناه و تبلیس را از حوا ارث برده و گناهکارند، اجازه فعالیت اجتماعی ندارند و کمالشان تشویق شوهر و فرزند به آموزش تورات است. در مسیحیت با وجودی که زن و مرد نزد مسیح(ع) یکسان بودند ولی شاگردانش نظر مساعد به زن نداشته و از خلقت تبعی حوا و گناه او سخن گفته اند. به دلیل اهمیت شناخت مقام زن در ادیان، بنا شد به روش توصیفی و مقایسه ای، جایگاه زن در اندیشه دوعارف بزرگ یهودی و مسیحی، موسی دلئون و یاکوب بومه را واکاوی کنیم. آن ها نظراتی مطرح کرده اند که نیازمند تحلیل است. دلئون اختلال در آفرینش را به دلیل دور شدن خدا و ملکه می داند اما در نهایت به واسطه توبه، ریاضت و انجام مناسک، جدایی به هماهنگی تبدیل و باعث هماهنگی جهان می شود، با کامل شدن زن، مرد هم کامل شده و باعث تکامل عوالم علوی می شود. رابطه زن و مرد باعث پایداری ایمان و عاملی است که حضور الهی (شخینه) آن ها را ترک نکند. بومه پست تر بودن زن از مرد را رد می کند. او زن را موجودی می داند که از ماهیت آدم ساخته شده و می تواند به کمال برسد تا تصویر خدا باشد، به عقیده بومه در عمل زناشویی واکنشی الهی صورت می گیرد، اما تأثیرات دیگری نیز وجود دارد که از جنبه زمینی و شیطانی ناشی می شود.
۱۵.

ازدواج کشیش ها و قوانین و مناصب زنان روحانی در کلیسای انگلیکن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج روحانی انگلیکن تجرد کلیسای اسقفی مسیحیت مناصب کشیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۹
مذهب انگلیکن از جمله فرق برجسته مسیحیت، با پایه گذاری و مرجعیت در کلیسای اسقفی انگلیس تأسیس شده است. شاخه ای مستقل و جدا از کلیسای کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس است؛ اگرچه از درون پروتستان شکل گیری شد، اما به لحاظ اعتقادی و آیینی با آن تفاوت دارد. ازدواج و مناصب کشیشی از جمله موارد قابل توجه در این مذهب است و قوانین ازدواج در این کلیسا در طول قرون متمادی دستخوش تغییرات و نوآوری های زیاد و قابل ملاحظه ای شده است. در سده های اولیه مسیحیت، اروپای قرون وسطی قوانین را براساس احکام شرعی حاکم به اجرا درمی آورده است. شورای چهارم لاتران (1215) ازدواج مخفیانه را ممنوع کرد وازدواج ها می بایست به طور علنی توسط کشیشان در کلیسا اعلام می گردید. کلیسای انگلیکن با توجه به سوابق اعتقادی و شرعی موجود در کلیسا های قرون پیش تحولاتی را به وجود آورد. مناصب کلیسایی به شکلی تبعیض آمیز اعمال می شد، به طوری که زنان به ندرت در جایگاه واقعی خود قرار می گرفتند و توانمندی های آن ها کاملاً نادیده گرفته می شد. در این مقاله قوانین وضع شده کلیسای انگلیکن در طی قرون در رابطه با ازدواج کشیشان و چالش های پیش رو، همچنین مناصب کشیشی زنان و حقوق طبیعی آنان مورد بررسی قرار می گیرد.
۱۶.

الحیاه المعنویه مِن منظور الإمام محمّد الغزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۴۱۸
اِنّ الاِحساس بالفراغ الروحی والضیاع المعنوی هو إحدی سِمات حیاه الإنسان فی العصر الراهن، کما أنّ ظهور مذاهب معنویه کاذبه تسبّبت فی تردّی وتدهور هذا الضیاع المعنوی؛ لأنَّ غلیل فطره الإنسان لا یرتوی إلّا بعد أن یستقی من عذبِ المیاه المعنویه النقیه الأصیله و العمل بأوامر الشارع المقدس و نواهیه الموجوده فی ذات الإنسان حتی تصبح جزءاً من کیانه؛ لذا فالفطره الإنسانیه لا ینتهی عطشها إلّا إذا شربت من مَعین المعنویات. فالإعتناء بالحیاه المعنویه من ضروریات الأنثروبولوجیا الحقیقیه الصالحه للإنسان .یطمح هذا المقال إلی تحلیل رُؤی وآراء الإمام محمد الغزالی حول الحیاه المعنویهکما یبحث فی مکوّنات هذه الحیاه من منظوره. إنّ بلوغ هذه الغایه لا یتهیّأ لنا سوی من خلال البحث عن آیات کتاب الله المجید وتبیینها والرجوع إلی تفاسیر القرآن واستیعابها أولاً والنظر فی منهج الغزالی عبر کتبه «إحیاء علوم الدین» و«کیمیاء السعاده» ثانیاً، وذلک عبرَ اتخاذِ منهج وصفی وتحلیلی وإسنادی لرؤی الغزالی المختلفه.أمّا نتائج البحث فهو: السعی وراء الرقیّ نحو معرفه الله أکثر فأکثر وتأصیل القیام بالواجبات التعبدیه واتخاذها کأساس ونبراس، والتحفیز علی تنمیه الفضائل الأخلاقیه، والمعنویات الأصیله الدینیه.وهناک توفیقات إلهیه عدیده یحصلُ علیها طالب هذا الصراط القویم منها التأسّی برسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم، والتوبه إلی الله، والإنابه إلیه. ومن بعض هذه التوفیقات تنمیه الفضائل والابتعاد عن الرذائل والجهاد مع النفس الأمّاره بالسوء.
۱۷.

بررسی ساحات وجودی آدمی از نظر موسی دلئون و یاکوب بومه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسی دلئون یاکوب بومه ساحات وجودی انسان یهودیت مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۴۰
انسان ابعاد و ساحات مختلفی دارد که فهم آن ها می تواند در شناخت ماهیت او نقش مهمی ایفا کند. به لحاظ اهمیت شناخت انسان تصمیم گرفته شد تا به روش توصیفی مقایسه ای، ابعاد وجودی انسان در دیدگاه دو عارف مطرح یهودی و مسیحی بررسی گردد. موسی دلئون، عارف یهودی، و یاکوب بومه، عارف مسیحی، از زوایای مختلف ساحات انسان را بررسی کرده اند. دلئون انسان را تجلی خداوند می داند که از طریق سفیره ها واسطه بین خدا و جهان است. او به ابعاد سه گانه روح انسان، منشأ و روابط آن ها اشاره کرده و رستگاری انسان را نتیجه اعمال او در جهان معرفی می کند. دلئون اتحاد انسان و خدا را امری موقتی دانسته و در توصیف آن از نماد های عاشقانه استفاده کرده است. به نظر بومه، انسان از جسم و نفس و روح تشکیل شده، جسم از زمین، نفس از صورت های فلکی و روح از خداست. جسم، نفس، روح و ذهن انسان با یکدیگر ارتباط دارند و هر جنبه از ساحت های وجودی انسان بر دیگر جنبه ها تأثیر می گذارد. انسان می تواند به مدد فیض الهی در مبارزه با خواهش های نفسانی به نجات دست یابد. با اینکه بومه از لفظ اتحاد عرفانی استفاده نکرده، به زندگی خدا در انسان اذعان می نماید؛ که این امر نوعی اتحاد عرفانی انسان و خداست.
۱۸.

نمود علمی و پیش فرض های تفسیری کتاب «تأویل مشکل القرآن» ابن قتیبه در بوته نقد و تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن قتیبه تأویل مشکل القرآن تفسیر حدیث فقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۵۴۸
ابن قتیبه دینوری از مفسران به نام قرن دوم هجری اهل سنت با گرایش حدیثی مخالف معتزله و در سلک عالمان بزرگ عصر خود بود که در اثر سترگ خود یعنی « تأویل مشکل القرآن » ، به غور در قواعد و صناعات آیات قرآن پرداخته و وجوه قرآن و متشابهات آن را تفسیر کرده است. در خصوص جایگاه علمی ابن قتیبه لازم به ذکر است که ایشان تسلط کم نظیری بر علوم مرتبط با تفسیر داشته است ولی با این همه در تفسیر خود از ظن و گمان بهره برده و در مواردی نیز روایات مورد استناد وی چندان موثق نیستند. تفسیر وی صبغه فقهی داشته و در این خصوص فقه عامه با گرایش حنفی نمود بیشتری دارد. البته ایشان قرآن را تبیان همه معارف و احکام دینی محسوب می کند ولی این ادعا از منظر روایت شیعی حدیث ثقلین تأیید نمی شود. پیش فرض های تفسیری وی خیلی گسترده است. از جمله قدسی و الهی بودن نص قرآن، مصونیت لفظی قرآن، جاودانگی دعوت قرآن، تفسیرپذیری قرآن و امثال آنها؛ ولی با این همه از منظر روایات شیعی ضعف هایی نیز دارد از جمله اینکه فقط به ذکر روایات بسنده کرده و در بیان مفردات نیز فقط به صرف ادعا اکتفا نموده است. ابن قتیبه همچنینبه برخی از روایات موثق اهل بیت اعتنا نکرده و در نقل روایات نیز گزینشی عمل کرده و دست آخر اینکه برخی از روایات را نیز علیرغم غیرعقلایی بودن آنها ذکر نموده است.
۱۹.

بررسی و نقد کتاب تجربه ی واحد، مطالعه ای تطبیقی در مبانی عرفان های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
فلسفه عرفان از شاخه های فلسفه مضاف و از موضوعات مورد توجه عرفان پژوهان است. در این حوزه سه نظریه ساخت گرایی، حکمت خالده و توجه به حیث غیرالتفاتی در این حوزه مطرح شده است و افرادی چون استیس، جیمز از پردازندگان نظریه اول و کتز از مطرح کنندگان نظریه دوم و فورمن از طراحان نظریه سوم به شمار می آیند. در بررسی کتاب تجربه واحد از آثار جدید مربوط به فلسفه عرفان به این نتایج دست یافتیم که نویسنده به رغم زحمات زیاد به مبانی نظری حکمت خالده اشاره نکرده و در عین حال نظرات ادیان در موضوع را نکاویده و در مواردی هم ادعاهای ناصواب درباره آنها مطرح کرده است. مثلاً در جایی از کتاب منکر وجود، وحدت وجود در دین یهود شده که اشتباه است. عدم توجه دقیق به نظریه های ساخت گرایی و حکمت خالده که ربط مستقیمی به این موضوع دارند، از اعتبار این کتاب کاسته است. البته پرداختن به تجربه واحد هم می تواند به بسط این مبحث کمک کند و زمینه ساز هم گرایی در میان ادیان و پیروان آنها گردد و گامی در راه تعمیق باورهای دینی به شمار آید.
۲۰.

مفهوم شر از دیدگاه ابن میمون و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر آفرینش ابن میمون غزالی اسلام خیر یهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۳۴۰
هدف از این مقاله، بررسی مسأله شر از دیدگاه ابن میمون در دین یهود و امام محمد غزالی در دین اسلام است. ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ چون معتقد است که ضد وجود، فعلیت ندارد و همه شرور عدم هستند که هیچ فعلی به آن ها تعلق نمی گیرد. ابن میمون خداوند را از شر مبرا و همیشه خداوند را خیر محض می داند. او جهان خیر و شری را که انسان در آن قرار می گیرد را ناشی از وجود انسان می داند. غزالی نیز تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است؛ به این معنا که خداوند شر را برای شر نمی آفریند، و غرض خداوند از ایجاد شر، در واقع نیل به یک خیر بزرگ تر است. به نظر غزالی ابهام در باب سازگاری رحمت خدا و وجود شرور ناشی از درک نادرست معنای حقیقی رحمت است. نتیجه اینکه ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ او شر را عدمی می داند؛ و اصل وجود آن را ناشی از عواملی چون جهل و قدرت محدود انسان می داند و شر را به واسطه انسان بودن افراد می داند؛ در حالی که غزّالی شرّ و خیر را با هم آفریده خدا دانسته و اصل وجود شر را عاملی برای رسیدن به خیر بزرگتر و نامعلوم می داند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان