علیرضا عینی فر

علیرضا عینی فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۱.

برنامه ریزی فضایی ارتقای کیفیت فضاهای بینابینی بر مبنای نتایج ارزیابی رضایتمندی ساکنان؛ مطالعه موردی: مجموعه مسکن مهر امام رضا (ع) در شهر صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقای کیفیت محیط فضاهای بینابینی مؤلفه عملکردی مؤلفه تجربی– زیبایی شناختی مؤلفه زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
در گذشته حیاط در خانه های ویلایی امکان انجام فعالیت های گوناگون و ارتباط با طبیعت را برای ساکنان فراهم می کرد. اما امروزه تغییر سبک زندگی و ایجاد آپارتمان هایی ازجمله پروژه های مسکن مهر مشکلاتی همانند انزوای اجتماعی، قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی ساکنان قرار داده است. در این شرایط طراحی مناسب فضاهای بینابینی در پروژه های مسکن مهر می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف این مقاله شناسایی فضاهای بینابینی و ارائه روشی برای برنامه ریزی فضایی با استفاده از فن AIDA جهت ارتفاء کیفیت محیط است. برای رسیدن به این هدف پرسش اساسی این است که چه عواملی در کیفیت بخشی به فضای بینابینی محیط مسکونی مؤثر هستند، و از چه راهبردهایی می توان جهت ارتقای کیفیت محیط استفاده کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها قابلیت های فضاهای بینابینی در 10 سطح مشخص شد و در مجموعه مهر امام رضا (ع) شهر صدرا مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. ماهیت این پژوهش تلفیقی از شیوه های کیفی و کمی است و گردآوری داده ها با پرسش نامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجموعه مسکونی مهر امام رضا شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و به ترتیب پرسش از 82 نفر از ساکنان این مجتمع بوده است. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون رگرسیون چند متغیره و آزمون t استفاده شد. بر مبنای نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت و استفاده از فن AIDA، راهبردهایی برای ارتقای کیفیت محیط تدوین شد.  نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت در مجموعه انتخابی حاکی از نارضایتی از شاخص های کاربری مهم شهری، فضای سبز و امنیت در سطح همسایگی، فضای سبز، فضای بازی کودکان و سازمان دسترسی در سطح مجتمع مسکونی و پاکیزگی محیطی و مسکن در سطح واحد مسکونی است. سپس با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری، سناریوهای مختلف ارتقای کیفیت محیط ارائه شد. پس از ارزیابی، سناریوی برتر با راهبرد بهبود امنیت، توسعه متمرکز فضای سبز، توسعه متمرکز کاربری های مهم، توسعه شبکه معابر، توسعه سطح کیفی مسکن، ایجاد زیرساخت پاکیزگی محیطی و در نظر گرفتن فضای بازی کودکان، انتخاب شد.    
۲.

شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول مسکن برنامه ریزی عوامل اجتماعی - سیاسی کابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.
۳.

مطالعه قیاسی ویژگی های محیطی مرتبط با رفتار ازنظر کاربران و مؤلفه های نحو فضا در محله مسکونی با بافت ارگانیک؛ محله چیذر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرارگاه رفتاری قابلیت محیط نحو فضا بافت ارگانیک چیذر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
وجود فاصله میان یافته های مطالعات محیط-رفتار و طراحی، واقعیتی است که امروزه توجه بسیاری از صاحب نظران را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با برقراری ارتباط میان ویژگی های کیفی محیط و مؤلفه های کمی قابل تحلیل با نرم افزار، تلاشی برای نزدیک کردن این نتایج به طراحی محسوب می شود. بافت ارگانیک محله چیذر به عنوان نمونه موردی برای این بررسی انتخاب شده است. روش های کیفی و معمول جمع آوری اطلاعات در مطالعات علوم رفتاری، یعنی مشاهده و پرسش نامه از یک طرف، و روش کمی و نرم افزاری تحلیل نحو فضا، ازطرف دیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. ازآنجاکه تحلیل نرم افزاری بر مبنای موقعیت خانه ها انجام شده، نتیجه پژوهش نشان دهنده وجود رابطه میان رفتار و ارزیابی ساکنان از ویژگی های محیطی محله با ویژگی های نحوی موقعیت خانه آن هاست. طبق یافته های پیمایش، بافت چیذر دارای تعاملات اجتماعی گسترده، قرارگاه های رفتاری پویا و قابلیت های محیطی مناسب ازنظر ساکنان است. جدول همبستگی بین مؤلفه های نحو فضا، به عنوان یک گروه متغیر، و نتایج پرسش نامه به عنوان گروه دیگر، که شامل سه محور تعاملات اجتماعی، قرارگاه های رفتاری و قابلیت های محیط است، یافته اصلی این مطالعه محسوب می شود. این جدول نشان می دهد که در بافت چیذر میان یافته های پیمایش و مؤلفه های هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، عمق میانه، عمق تام محلی، پیوستگی، انتخاب، انتخاب محلی و مرتبه نسبی از نحو فضا همبستگی های بالاتری نسبت به مؤلفه های دیگر برقرار است. این مؤلفه ها را می توان در مطالعه و طراحی بافت های مشابه مهم تر و مؤثرتر دانست، یا در ارزیابی مرحله پیش طرح مورد استفاده قرار داد. به دلیل ماهیت کل نگر و اکتشافی، این پژوهش یافته های متعدد دیگری نیز دارد، که رابطه معکوس هم پیوندی و پیاده روی و رابطه مستقیم پیاده روی و همچنین امنیت با عمق میانه، به دلیل مغایرت با یافته های پژوهش های پیشین، شایسته پیگیری است.
۴.

تحلیل عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت محیط مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه وحدت بتن شهر صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط مسکونی مشخصات ساکنان فضاهای بینابینی طراحی معماری مجموعه های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
کیفیت محیط های مسکونی ماهیتی چند بعدی دارد. هدف این مقاله شناخت عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء کیفیت محیط و ایجاد الگویی جهت سنجش کیفیت در مجتمع های مسکونی برای شکل گیری مطلوب محیط های مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اساسی این است که چه عواملی بر ارتقاء کیفیت محیط  مسکونی تأثیرگذار است؛ و چگونه این عوامل سنجش کیفیت فضا را در گونه هایی از مسکن میسر می سازد؟ برای پاسخ به پرسش ها عوامل 1)مشخصات فردی ساکنان، 2)قابلیت فضاهای بینابینی و 3)کیفیت طراحی معماری در نظر گرفته شد. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون های t، همبستگی و تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که مدت سکونت، سطح تحصیلات، سن و نوع تملیک (در بخش مشخصات فردی)، قابلیت های فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی معماری در کیفیت بخشی به محیط موثر هستند. نتایج حاصل از سنجش نشان داد که بیشترین میزان نارضایتی ساکنان از محیط مسکونی و مهم ترین شاخص جهت ارتفاء کیفیت بنا مربوط به دسترسی پذیری در سطح مجتمع مسکونی می باشد.
۵.

تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل مدل سازی شناخت فضایی مدل محاسباتی مدل مفهومی-فرضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
۶.

تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص طراحی فرم خانه جلوه معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۰
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
۷.

تبیین رابطه مفهومی الگو و ضابطه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
دو واژه الگو و ضابطه از پراستفاده ترین واژه ها در ادبیات معماری و شهرسازی هستند. همنشینی این دو واژه از آن منظر که هر دو نقش نظام دهندگی به محیط مصنوع را دارند اما نتیجه متفاوتی از بهره گیری آنها حاصل شده، مورد توجه این پژوهش است. بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا نسبت بین الگو و معماری همان نسبت بین ضابطه و معماری است که معماران سعی در احیای آن دارند؟ و آیا الگوها را می توان در قالب ضوابط در معماری امروز به منصه بروز رساند؟ هدف این پژوهش این است تا با روشن سازی نسبت بین الگو و ضابطه با معماری، بنیان های تغییرات صورت گرفته را توضیح دهد و گامی در جهت تنظیم آگاهی در حوزه معماری برداشته، در بسط نظریه های معماری تاثیرگذار باشد. برای بسط این مفاهیم و پر کردن خلأ پژوهشی موجود، روش استدلال منطقی از مجموعه روش های کیفی انتخاب شد که در ترکیبی با تکنیک دلفی، برای آزمون داده های گردآوری شده از ادبیات موضوع، و روش گروه کردن، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. نتایج نشان می دهد که امروز ضوابط علاوه بر نزدیک کردن طراحی به واقعیت های اجرا،  نقش تعیین کننده روند طراحی را دارند و از آنجا که در نقش محدودکنندگی آن ها تاکید بسیاری شده است، امکان بروز خلاقیت در طراحی را کاهش داده، نمی توانند متضمّن حضور مفاهیم معماری الگویی در معماری امروز باشند.
۸.

تاثیر «گونه های سازمان فضایی» واحدهای مسکونی آپارتمانی بر «خلوت و تعامل اجتماعی» (مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی متداول شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه های سازمان فضایی خلوت تعامل اجتماعی واحدهای مسکونی آپارتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۱۷
تعادل خلوت و تعامل اجتماعی از نیازهای اصلی روحی و روانی ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی است. فقدان چنین تعادلی، از یک سو به انزوای اجتماعی و از سوی دیگر به ایجاد مزاحمت و سلب آسایش ساکنان منجر می شود.هدف پژوهش جستجوی راه های برقراری محیط متعادل خلوت و تعامل اجتماعی در سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش اصلی این است که، رابطه خلوت و تعامل اجتماعی با گونه های سازمان فضایی مسکن آپارتمانی چیست؟ چنین رابطه ای چه اهمیتی دارد؟ و چگونه می شود این رابطه را به تعادل رساند؟ مطالعه موردی به مسکن متداول آپارتمانی شهر آمل محدود شده است. آپارتمان های متداول به مجموعه های ردیفی با ارتفاع متوسط در سه تا شش طبقه که پله ارتباطی مشترک و مشاعات دیگر دارند، اتلاق می شود. روش تحقیق آمیخته و ترکیبی از روش کمی و کیفی است. رویه عملی تحقیق تکمیل پرسشنامه در نمونه ای از آپارتمان های مسکونی شهر آمل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی تعامل اجتماعی را نسبت به خلوت، که منجر به انزوا می شود را ترجیح می دهند. رعایت تمهیدات طراحی برای تامین خلوت در دید و منظر داخلی و خارجی، انتقال صدا از فضاهای داخلی به یکدیگر و از خارج به داخل و تامین تعامل اجتماعی مطلوب خواسته ساکنان است. در نتیجه، تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری نسبی است، ضمن اینکه با سازمان فضایی واحدهای مسکونی ارتباط دارد، در طول زمان با تمایل مردم به انتخاب شیوه زندگی قابل تغییر و تطبیق است. این تمایل می تواند تحت تاثیر پیشینه زندگی و تطبیق با سازمان فضایی خانه های جدید باشد.
۹.

بررسی سازگاری حرارتی در آپارتمان های اقلیم گرم و خشک: مطالعه آسایش و رفتار حرارتی در آپارتمان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی رفتار ساکنان آپارتمان های مسکونی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۳
اهداف: بررسی سازگاری حرارتی در آپارتمان های شیراز با تعیین محدوده آسایش حرارتی، اولویت رفتار حرارتی ساکنان و علل نارضایتی حرارتی، مهمترین اهداف پژوهش می باشد. روش ها: روش تحقیق کمی با استفاده از نظر سنجی های آسایش حرارتی، اولویت رفتاری و عوامل نارضایتی حرارتی مورد استفاده قرار گرفت. سپس با تحلیل همبستگی بین متغیرها و توصیف تحلیلی و استنباطی، به بررسی سازگاری حرارتی پرداخته شده است. یافته ها: محدوده آسایش حرارتی ساکنان در دمای بالاتری، نسبت به استانداردها می باشد و 45% نارضایتی ساکنان از شرایط حرارتی به علت عدم طراحی مناسب اقلیمی می باشد. اولویت اول رفتار حرارتی در ماه های گرم به طور مشترک تغییر لباس و استفاده از وسایل سرمایشی و اولویت دوم بازکردن پنجره ها و در ماه سرد کشیدن پرده، بستن پنجره و درب فضای سرد و تغییر لباس می باشد که نشان از اولویت بهره گیری از راهکارهای غیر فعال در زمستان است . همچنین بررسی تاثیر فصول بر رفتار و رفتارهای واکنشی ساکنان از دیگر یافته های پژوهش است. نتیجه گیری: قرارگیری محدوده آسایش حرارتی و دمای خنثی در محدوده بالاتری از استانداردها و بررسی رفتارهای واکنشی، غیرواکنشی و عادات فصلی ساکنان، نشان از سازگاری حرارتی افراد دارد که بهره گیری از آن ها در طراحی تاثیرات قابل توجهی در بهبود آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی می گذارد.
۱۰.

تأثیر محدوده ی کالبدی مجموعه های مسکونی بر ترس از جرم ساکنان مطالعه موردی: مقایسه ی مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور در شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محدوده کالبدی محدوده سخت حصار و دروازه ترس از جرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۱۱
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر محدوده کالبدی مجموعه های مسکونی بر ادراک ترس از جرم ساکنان آن ها می پردازد. مجموعه های مسکونی را بر اساس نوع محدوده آن ها، می توان به سه نوع مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور دسته بندی کرد. در ادبیات مسکن سازی، به یک طرح مسکونی که در آن سعی می شود از طریق ایجاد حصار و دورازه، یک محدوده کالبدی سخت شکل بگیرد، مجموعهِ مسکونی محصور گفته می شود. علی رغم گسترش مجموعه های مسکونی محصور محصور، توافقی در مورد عملکرد آن ها بر کاهش ترس از جرم وجود ندارد. در این پژوهش، به روش پس رویدادی و نمونه گیری هدفمند، مجموعه های مسکونی شهرک اکباتان تهران به سه دسته مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور تقسیم شدند و در هر دسته، دو مجموعه مسکونی برای مطالعه انتخاب شدند. این نوع نمونه گیری سبب شد که اثر متغیرهای تعدیل کننده اجتماعی و کالبدی کنترل شوند. تجزیه و تحلیل 192 پاسخنامه دریافتی از ساکنان نشان داد که حصارکشی و استخدام نگهبانان در اکباتان کارآیی لازم را برای کاهش ترس از جرم نداشته است و میزان ترس از جرم ساکنان مجموعه های مسکونی محصور و غیرمحصور تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند؛ اما وضعیت در مجموعه های مسکونی محصور نمادین متفاوت است و ترس از جرم کمتری در آن ها وجود دارد. مجموعه های مسکونی محصور نمادین از طریق ایجاد حس محدوده، همراه با مشارکت فعالانه ساکنان در حفاظت از قلمرو، اساسی ترین راه مقابله با جرم و جنایت هستند.
۱۱.

مسکن بومی و شیوه سکونت در حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن بومی شیوه ی سکونت حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۶
رودخانه سرباز یکی از رودهای مهم در بلوچستان ایران است که از کوه های جنوب ایرانشهر سرچشمه گرفته و در جهت شمالی- جنوبی به سمت دریای عمان جریان دارد. در حاشیه این رودخانه آبادی های متعددی از جمله انزا، پتان، پشامگ، فیروزآباد، راسک و غیره شکل گرفته است؛ مسکن در این ناحیه تحت تأثیر عوامل متعدد ازجمله فرهنگ، محیط، اقلیم و شرایط اقتصادی و نوع معیشت، برای جوابگویی به نیازهای مردم این منطقه با توجه به شرایط و امکانات، با مصالح متنوع و در دسترس، در طول زمان شکل گرفته است. این مقاله در پی جواب دادن به این سؤالات است که عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز چه می باشند؟ مسکن بومی این ناحیه چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارد؟ و بر این فرضیه استوار است که مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز دارای قابلیت هایی است که می توان از این قابلیت ها در بهبود کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه بهره برد. برای انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان ضمن آگاهی و شناخت نسبت به قابلیت های مسکن بومی جهت ارتقای کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه می باشد. گونه های مختلف مسکن ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های متعددی می باشند. ازجمله تنوع در انتخاب مصالح، جوابگویی به نیازهایی مثل شرایط محیطی و اقلیمی، احترام به بزرگ ترها (مراقبت از سالمندان)، وجود سلسله مراتب، حفظ حریم خاص در مسکن، تکریم مهمان، چرخه ی مداوم حیات و امکان زیست نسل های متعدد در انواع مسکن، امکان تغییر و تحول در طول زمان متناسب با نیاز خانواده، امکان جایگزینی فضاهای جدید به جای فضاهای فرسوده ی قدیمی و غیره، قابلیت هایی در مسکن حاشیه رودخانه سرباز هستند که در مسکن امروزی کمتر دیده می شود یا طراحان به آن کمتر توجه دارند.
۱۲.

مدل یابی تاثیر کیفیت فضای بینابینی محیط مسکونی بر شکل گیری مکان پایدار (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط مسکونی مکان مسکونی پایدار عملکردی تجربی زیبایی شناختی عوامل زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۵
مطالعه کیفیت محیط های مسکونی ماهیتی پیچیده و چند بعدی دارد. هدف این مطالعه تاثیر کیفیت محیط بر مکان مسکونی پایدار برای کمک به شکل گیری مطلوب محیط های مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اصلی این است که، چه رابطه ای میان مولفه های کیفیت محیط و مکان پایدار در محیط های مسکونی وجود دارد؟ برای پاسخ به پرسش های تحقیق «مدل مفهومی ارتقاء کیفیت محیط» بر اساس مولفه هایی چون مشخصات فردی ساکنان، قابلیت فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی و مولفه های عملکردی، تجربی زیبایی شناختی و زیست محیطی مکان پایدار تدوین شد. روش تحقیق همبستگی است و گرداوری داده ها با پرسشنامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و پرسش از 215 نفر از ساکنان بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل مسیر و AHP فازی استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین مولفه های مدل مفهومی ارتقاء کیفیت رابطه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بیشترین همبستگی بین مکان پایدار با مولفه تجربی زیبایی شناختی در سطح معناداری 880/0 و کمترین همبستگی میان ویژگی های فردی ساکنان با مولفه های زیست محیطی در سطح 312/0 برقرار است. همچنین کیفیت محیط بر مکان پایدار اثر مستقیم دارد و مولفه های کیفیت محیط شامل قابلیت فضاهای بینابینی، کیفیت طراحی معماری و مشخصات فردی ساکنان با نقش میانجی کیفیت بر مکان پایدار اثر غیرمستقیم دارند. همچنین کیفیت محیط مسکونی بر مولفه های مکان پایدار شامل عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی با نقش میانجی مکان پایدار اثر غیر مستقیم دارد. رتبه بندی مولفه های موثر بر کیفیت محیط نیز نشان داد که قابلیت فضاهای بینابینی بیشترین اهمیت را در کیفیت بخشی به محیط مسکونی دارد.
۱۳.

انعطاف پذیری در مسکن بومی روستایی بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری مسکن بومی روستایی بلوچستان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
بلوچستان، منطقه ی وسیعی در جنوب شرقی ایران و بخشی از استان پهناور سیستان و بلوچستان است که دارای تنوع آب و هوایی، جغرافیایی، گویش، پوشش و حتی تنوع مسکن می باشد. در بلوچستان، گونه های مختلف مسکن متحرک؛ مثل سیاه چادر و کپر تا خانه های ثابت؛ مثل توپ، کاش، اتاق(کوتی یا بان)دیده می شود. این گونه های مختلف، در جوابگویی به نیازهای مردم بومی با توجه به شرایط و امکانات گوناگون زیست بوم، با مصالح بومی متنوع در طول زمان و با تجربه ی مردم بومی شکل گرفته است. که ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های زیادی می باشند. یکی از این قابلیت ها که در مسکن این خطه دیده می شود، انعطاف پذیری آن است. انعطاف پذیری در انتخاب مصالح و فن آوری ساخت تا جوابگوی به نیازهای متنوع زیستی از جمله: انطباق با شرایط محیطی و اقلیمی، چرخه مداوم حیات، امکان زیست نسل های متعدد در این خانه ها امکان تغییر، رشد و استفاده از فضا در طول زمان و غیره دیده می شود. چنین قابلیت هایی در مسکن تیپ و بسته ی امروزی، کمتر به چشم می آید یا طراحان کمتر به چنین مواردی توجه دارند. چند عملکردی بودن فضاها، وجود فضاهای منعطف و برنامه پذیر با توجه به نیاز ساکنین و فضاهایی با کیفیت های متنوع؛ اعم از باز، بسته و نیمه باز در مسکن روستایی این خطه حکایت از انعطاف پدیری آن دارد. این مقاله در پی جواب دادن به این سوالات است که آیا مسکن بومی روستایی بلوچستان انعطاف پذیر است و معیارهای انعطاف پذیری مسکن بومی آن چه می باشند. جهت انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده ست. انعطاف پذیری در مسکن این منطقه، حاصل رابطه قوی بین انسان و طبیعت است. با الهام از قابلیت انعطاف پذیری مسکن بومی روستایی بلوچستان می توان مسکن حداقل با کارایی حداکثری را برای مردم این منطقه در نظر گرفت.
۱۴.

تبیین و بررسی زمینه گرایی در هر یک از معیارهای آن در زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش شهر تهران (مطالعه موردی: بناهای اقامتی واقع در زمینه های مختلف شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری زمینه گرا معیارهای زمینه گرایی زمینه تاریخی زمینه میانی زمینه حاشیه ای زمینه حاشیه با ارزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
عدم وضوح راهکارهای زمینه گرایی در خصوص طراحی در زمینه های گوناگون اعم از زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش، اهمیت چگونگی توجه به معیارهای مختلف زمینه گرایی را در زمینه های مختلف پر رنگ می کند. سؤالات اصلیِ پژوهش بدین شرح است که: ۱. معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در زمینه گرایی یک اثر معماری جدید چیست؟ ۲. در زمینه های مختلف شهر تهران، توجه به چه معیارهایی از زمینه گرایی از اولویتِ بیشتری در طراحی برخوردار است و اهمیت نسبی هرکدام از آن معیارها، در هر زمینه (تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه با ارزش) شهر تهران به چه صورت است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق ترکیبی که اهدافی کیفی را دنبال می کند، استفاده شد. مبنای استخراج معیارها و زیرمعیارهای زمینه گرایی تحلیل محتوای کیفی بوده است. سپس به منظور تبیین میزان اهمیت نسبی معیارها در زمینه های چهارگانه شهر تهران، چهار بنای اقامتی به صورت هدفمند از چهار زمینه مختلف شهر، به عنوان نماینده ی آن زمینه ها انتخاب شد که در ادامه و با استفاده از رویه سلسله مراتبی میزان زمینه گرایی نمونه ها در هر یک از معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده در بخش قبل که در قالب پرسشنامه طراحی و تنظیم شده بود، توسط دانشجویان کارشناسی ارشد معماری مورد سنجش قرار گرفت. درنهایت به منظور تحلیل داده ها از تحلیل های آماری ازجمله نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم زمینه گرایی و ارتباط آن با زمینه های مختلف از طریق بررسی چهار معیار اصلی زمینه گرایی (کالبدی، مفهومی، عملکردی و اجتماعی) در قالب مدل مفهومی پیشنهادی قابل تبیین است. به گونه ای که توجه به معیارهای زمینه گرایی به ترتیب در زمینه تاریخی، زمینه حاشیه باارزش، زمینه میانی و حاشیه ای حائز اهمیت می باشد که البته در زمینه حاشیه ای که معمولاً حائز ویژگی های (ارزشمند) خاصی نمی باشد توجه به این معیارها حایز اهمیت نبوده و در نظر گرفتن معیارهای زمینه گرایی نمی تواند موجب ارتقاء معماری و طراحی گردد که ازاین رو می توان با گسترده تر در نظر گرفتن دامنه زمینه از تک بناها و ویژگی های واجد ارزش آن منطقه (رویکرد منطقه گرایی) و الهام گرفتن از مفاهیم آن منطقه، طراحی در زمینه های حاشیه ای را انجام داد.
۱۵.

بازشناسی مفهوم خوانایی در فرآیند ادراک ساکنان از مجتمع های مسکونی. نمونه موردی: مجتمع اکباتان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوانایی تصویر ذهنی مکانی تصویر ذهنی زمانی تصویر ذهنی عاطفی مجموعه مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
با وجود معرفی خوانایی به عنوان یک مفهوم مرتبط با ادراک انسانی، نگاه کالبدمحور به سنجش این مفهوم، منجر به تمرکز بر معیارهایی از محیط فیزیکی شده است. اگر مبتنی بر تعاریف، مبنای سنجش خوانایی کالبدی را به جای تصویر محیطی، تصور ناظر از محیط کالبدی بدانیم که مبنای تعامل افراد با محیط است، زوایای دیگری از وجوه مؤثر بر خوانایی را می توان تشخیص داد. هدف این پژوهش دست یافتن به معیاری جامع برای سنجش مفهوم خوانایی مبتنی بر تصور ذهنی است، لذا پرسش پژوهش این است که فرآیند ادراکی ایجاد تصویری روشن و منسجم از محیط در ذهن ناظر چگونه است؟ این مقاله در چارچوب مطالعات کیفی بوده و ضمن بررسی اسناد و مطالعات مرتبط و با روش تحلیل محتوا سعی دارد تا به مدلی مفهومی از ارتباط مؤلفه های تصویر ذهنی دست یافته و از طریق استدلالی منطقی ارتباط آن را با خوانایی برقرار نماید،  سپس ضمن ارزیابی آن در چارچوبی کمّی و در محدوده یک مجتمع مسکونی به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه و تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار لیزرل ضمن شرح و بسط چارچوب نظری اعتبار آن را برای سنجش خوانایی بررسی نماید. نتایج تحلیل ها نشان از همبستگی بین داده ها و روایی بین مؤلفه ها داشته و حاکی از تأثیر توأمان لایه های مکانی، زمانی و عاطفی در تصور ناظر از محیط کالبدی است؛ لذا خوانایی ادراک شده از محیط کالبدی علاوه بر ایجاد تصویر ذهنی- مکانی منوط به ایجاد تصویر ذهنی- زمانی و ذهنی- عاطفی است
۱۶.

تأثیر مشاهده کوتاه مدت عناصر طبیعی در فضاهای داخلی ساختمان به کمک واقعیت مجازی بر بازیابی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیابی توجه مقیاس PRS آزمون سارت (SART) عناصر طبیعی لابی واقعیت مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
عمده زمان روزانه فرد در شهرهای بزرگ، در محل کار یا  سکونت و رفت وآمد میان آنها سپری می شود که باعث کاهش و گاهی حذف تماس روزانه فرد با طبیعت می گردد. تماس با طبیعت تأثیرات مثبت جسمی و روانی بر فرد دارد، مانند درک مثبت از محیط زندگی و افزایش سطح توجه پایدار. افزایش ارتباط با طبیعت در محیطی که فرد روزانه با آن   سروکار دارد برای بهره گیری از آن تأثیرات ضروری است. این پژوهش بر محل سکونت تمرکز دارد و در پی  پاسخ به  این سؤال است که آیا تماس کوتاه مدت با عناصر طبیعی در طول شبانه روز می تواند تأثیراتی مشابه با گذراندن وقت در طبیعت بر فرد داشته باشد؟ لابی یک برج مسکونی، یک بار همراه و یک بار بدون عناصر طبیعی در واقعیت مجازی بازسازی و تأثیر آنها بر سطح توجه پایدار و ادراک افراد از قابلیت بازیابی توجه محیط   ارزیابی شد. 157 شرکت کننده به صورت تصادفی یکی از لابی ها را تجربه  کردند. هر فرد آزمون شناختی SART   را یک بار پیش و یک بار پس از عبور از لابی انجام  داد و پرسشنامه ادراکی  PRS   را تکمیل  نمود. داده ها توسط نرم افزار آماری  SAS   تحلیل شدند. ارزیابی ها نشان  داد شرکت کنندگانی که عناصر طبیعی را تجربه  کردند به صورت معنادار عملکرد بهتری در آزمون داشتند. همچنین شرکت کنندگان تنها از توان بازیابی توجه لابی دارای عناصر طبیعی، ادراکی مثبت داشتند. نتایج تصدیقی است بر تأثیر مثبت تماس با عناصر طبیعی در فضای داخلی ساختمان بر ادراک فرد از محیط و بازیابی توجه افراد حتی در مدت زمان اندک.  
۱۷.

تبیین مفهوم آستانگی در بر هم کنش درون و بیرون محدوده ها در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محدوده درون بیرون آستانگی و گُذار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۹
تبیین محدوده در معماری به مثابه ایجاد یک «درون» درمیانه «بیرون» است، از آنجا که پیوند با «بیرون» در یک محدوده گریزناپذیر است، می تواند منجر به محاق رفتن حیثیت «درون» محدوده شود. تلقی آستانگی به مثابه سازوکاری در دیالکتیک درون و بیرون به منظور تبیین حدود مکان ها، مجموعه ای از مهمترین یافته های این تحقیق را رهنمون می شود.  نقطه ی عزیمت در تدوین چارچوب نظری  این پژوهش، این پرسش اساسی است که چگونه کاربست مفهوم آستانگی می تواند منجر به تبیین حدود مکان در معماری شود. رویکرد پژوهش در این مقاله کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر استدلال منطقی انجام شده است. برای این منظور پس از تعریف محدوده و تحلیلِ برهم کنشِ درون و بیرون، از طریق تحلیل مفهوم لیمینالیتی[i] به ارائه یک مدل نظری جهت احصاء حدود مکان، اشاره خواهیم داشت. نتایج نشان می دهد که موضعِ «گذار» در سازوکار آستانگی تعیین کننده ی حیثیت انفصالی و اتصالی کرانه های یک محدوده است که ذیل بینش مراتبی در این مقاله، سه حالت تقابلی، تعاملی و متعالی را در ارتباط میان محدوده ها فراهم می آورد حالت های مذکور، به سبب نوع مطالبه خود از معماری نقش های متفاوتی را به مولفه های برسازنده ی محدوده مکانی تخصیص داده که می توانند تجربه در درون بودن کامل(یگانگی) تا بیرون بودن(بیگانگی) را در مدرِک، ایجاد و معیارهایی برای بسط محدوده ها مشخص کنند. <br clear="all" /> [i] Liminality.
۱۸.

مهدکودک تلفیقی بستری برای تعامل کودکان با اختلال های جسمی- حرکتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهدکودک تلفیقی اصل عادی سازی آموزش فراگیر کودکان مبتلا به اختلالات جسمی - حرکتی و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۷۱
بی شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران خردسالی و اوایل کودکی است. در این دوران کودکان مفاهیم پایه و برخی از هنجارها و باورهای اجتماعی را می آموزند. به همین جهت بهره مندی از آموزش و پرورش مناسب مطابق با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی برای تمامی کودکان در سطوح مختلف توانایی ضروری است و حق طبیعی تمامی کودکان بهره مندی از موقعیت های ایمن با کمترین محدودیت می باشد؛ محیط های که صرفا به دلیل عدم توانایی کودکان در زمینه ای خاص سبب محرومیت آنها از حضور در کنار سایر همسالان نگردد و از به حاشیه رانده شدن این کودکان جلوگیری نماید. در این راستا مقاله حاضر با هدف ایجاد محیط تلفیقی – پرورشی برای کودکان در دوران پیش از دبستان با مطالعه موردی تلفیق کودکان مبتلا به اختلالات جسمی- حرکتی و عادی شکل گرفت و به شناخت و بررسی ویژگی-های کالبدی محیط تلفیقی - پرورشی به منظور استفاده فعال کودکان مورد بحث، پرداخته است. در این راستا روش توصیفی- تبیینی (از نوع پیمایشی) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح نظری و میدانی مشخص ساخت، مهدکودک تلفیقی مناسب ترین محیط برای شکل گیری محیط تلفیقی - پرورشی بوده و نتایج پژوهش مبین آن است که سه کارکرد اصلی محیط مذبور ارتقای سطح سلامت، ا سطح تعاملات و سطح دانش و مهارت های کودکان می باشد. به طور کلی مهمترین ویژگی محیط کالبدی مهدتلفیقی، تناسب محیط کالبدی با نیازها، خواسته ها و توانایی کلیه کودکان استفاده کننده می باشد.
۱۹.

نقش ضوابط در تحولات مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه های الگو - محور مسکن ضابطه - محور ضوابط سازمان فضایی تحولات مسکن تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
سیر تاریخی مسکن نشان دهنده تغییرات گستره ای در این حوزه است که این سوال را به ذهن می آورد که چه عواملی مسکن را دگرگون کرده اند. گرچه مطالعات بسیاری برای پاسخ به این پرسش انجام گرفته، اما جای پرداختن به نقش ضوابط در این تحولات خالی است. این پژوهش با هدف ریشه یابی چگونگی تغییر مفاهیم مسکن به بررسی تحوّلات روی داده در سیر تاریخی و عوامل محرک آن پرداخته و بر این است تا علت تغییر سازمان فضایی خانه های سنتی و تبدیل آن به سازمان فضایی مسکن امروز تهران را شناسایی کرده، نقش ضوابط در این تحولات را روشن سازد. بنابراین با بهره گیری از روش تحلیل محتوا به مرور سیر تحوّلات مسکن تهران در دو مقیاس شهری و معماری و حوزه های توده-فضا و همچنین سازمان فضایی پرداخت و با روش استدلال منطقی علل تحول را واکاوی نمود. در یافته های این پژوهش مسکن الگو-محور و ضابطه-محور به عنوان نماینده تفاوت در مواجهه با مسکن معرفی شدند و نشان داده شد که وضع ضوابط نقش کلیدی در تغییرات مسکن داشته است. نتایج نشان می دهد از آنجا که ضوابط مبنای شکل گیری مبتنی بر فرهنگ ندارند، تسلط آنها بر تحول سازمان فضایی، جهت دهنده شیوه زندگی و فعالیت ها است و از طرف دیگر مبانی نظری معماری را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲۰.

بررسی ساز و کار اثرگذاری ویژگی های کالبدی- معنایی تهی بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهی پیوستگی فضایی تعاملات اجتماعی مکان رفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۵۳۸
ژرفای مفهوم تهی دامنه تأثیرات آن را از حوزه فلسفه تا علوم مختلف و حتی انواع هنر گسترانیده و غیبت آن، جایگاهی رمزآلود بدان بخشیده است. در معماری به دلیل اهمیت اثر فضا و اجزا معماری بر رفتار، تهی نقش پر رنگ تری می یابد که به نظر می رسد در معماری معاصر کمتر بدان پرداخته شده است. چنانچه از تهی، بدون توجه به معنای پنهانش، به عنوان «فضای خالی» یاد می شود و حال آنکه همه فضاها در معماری خالی هستند و در غیر این صورت توده به حساب می آمدند. تحقیق حاضر، با توجه به مفهوم تهی در معماری و تأثیرات آن بر رفتار، ویژگی های کالبدی و معنایی تهی و اثربخشی آنها بر روابط اجتماعی افراد را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. اینکه مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی چه تأثیری بر مؤلفه های اجتماعی فضا دارند؟ به عنوان اصلی ترین سوال تحقیق مطرح می گردد. دستیابی به الگوی جامع در زمینه چگونگی استفاده از ویژگی های تهی در جهت بهبود کیفیتهای فضایی همچنین افزایش و یاکنترل تعاملات اجتماعی در محلها و موقعیتهای متفاوت، به عنوان هدف تحقیق مد نظر قرار گرفت. بنابراین پیوستگی حاصل از تهی به عنوان متغیر مستقل و تعاملات اجتماعی حاصل از آن به عنوان متغیر وابسته معرفی گردید. به دنبال پی ریزی روش تحقیق ترکیبی کمی – کیفی آمایش اولیه در پنج کاربری مختلف و آمایش اصلی، در سه کاربری مختلف، بصورت توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و مصاحبه در محل صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده به روش کیفی و تحلیل اطلاعات به روش کمی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی، در قالب پیوستگی فضایی، تمایلات اجتماعی میان افراد را در مکان هایی با کاربری غیر رسمی افزایش داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان