رابطه بین مهارتهای تفکر انتقادی با خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر انتقادی توانایی دانشجویان را در مهارت حل مسأله افزایش می دهد و یکی از برون دادهای اصلی آموزش عالی و معیارهای اعتباربخشی مؤسسات است. تفکر انتقادی برای رشته های علوم پزشکی اهمیت ویژه ای دارد زیرا دانش آموختگان آن برای بالین بیمار آماده می شوند. انتقال دانش و مهارت ها از محیط کلاس به کلینیک و کاربرد آنها، به تفکر انتقادی نیازمند است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت های تفکر انتقادی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم صورت گرفت.
روش : در این پژوهش توصیفی همبستگی در سال 1394، نمونه ای شامل 303 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم(ب) و خلاقیت عابدی جمع آوری شد. سپس اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته: میانگین نمره تفکر انتقادی در بین دانشجویان این دانشگاه(3/15±9/84) و در حد ضعیف بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مهارتهای تفکر انتقادی با خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(0/267 =r ؛ 000/0 =p). اما بین نمره تفکر انتقادی با پیشرفت تحصیلی(0/081 =r ؛ 0/284 =p) و نمره خلاقیت با پیشرفت تحصیلی(0/025 =r ؛ 0/741 =p) رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین نمره مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت دانشجویان دختر با پسر تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر با پسر تفاوت معناداری وجود داشت (0/001=p). در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها مؤلفه خلاقیت پیش بینی کننده مناسبی برای تفکر انتقادی است.
نتیجه گیری: بهبود فرایند مهارت های تفکر انتقادی به ارتقای سطح خلاقیت دانشجویان منجر می گردد. به ویژه این که مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان رشته های مرتبط با مشاغل پزشکی و بهداشتی، ضرورتی مضاعف دارد.