ایمان قاسمی همدانی

ایمان قاسمی همدانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

ارائه مدلی برای هوشمندسازی کسب وکارها (موردمطالعه: صنعت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های بیمه ای صنعت بیمه کسب و کار مدیریت دانش هوشمندسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
در سال های اخیر، رشد و گسترش تولید داده در حوزه های مختلف، ضمن ایجاد چالش هایی در مورد مدیریت آن ها، فرصت هایی را برای دست یافتن شرکت ها به پیش بینی های دقیق تر در مورد تغییرات محیطی فراهم کرده است. بنابراین، نیاز به یک ابزار تشخیصی متخصص برای موقعیت یابی شایستگی های مدیریت دانش و هوشمندی کسب و کار برای بهینه سازی جامع تحلیل استراتژیک و پشتیبانی تصمیم گیری هوشمند مدیریت عملکرد استراتژیک سازمانی وجود دارد. در حقیقت ابزارهایی مانند هوشمندی کسب و کار با شناسایی روندهای محیطی، زمینه تصمیم گیری و اقدام به موقع را برای سازمان فراهم می کند. از سوی دیگر یکی از شاخص های توسعه یافتگی اقتصاد کشورها، میزان توسعه صنعت بیمه در آن کشورها است. استفاده از فناوری در صنعت بیمه به منظور دسترسی بیشتر افراد به خدمات مالی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، به گونه ای که کسب وکارهای نوپای بیمه با خلق ارزش پیشنهادی یکتا و بهبود مدل کسب وکار وارد عرصه رقابت با شرکت های سنتی بیمه ای شده اند. در این پژوهش، یک الگو برای کسب و کار هوشمند در صنعت بیمه طراحی شد. در این پژوهش برای نظریه پردازی از نظریه داده بنیاد و یافته های کیفی با نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تحلیل و نهایتا برای طراحی مدل از چارچوب مدل پارادایم نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، خبرگان و مدیران صنعت بیمه هستند که تعداد آن ها 16 نفر بوده و بصورت قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. با تحلیل داده ها تعداد 5 مورد مقوله استخراج گردید که نهایتا با تعیین شرایط علی (کیفیت در دسترس پذیری، پذیرش الکترونیک و ریسک ادارک شده)، شرایط زمینه ای (محدویت های اینترنت، زیرساخت های ICT و سیاست های بیمه ای)، شرایط مداخله گر (سطح دانش کاربران، نگرش مدیران و امنیت ادراک شده «محرمانه بودن»)، مقوله محوری (هوشمندسازی صنعت بیمه)، راهبردها (تقویت فرهنگ استفاده از اینترنت، توسعه امنیت دیجیتال و توسعه سطح دانش) و پیامدها (دستیابی به فرصت های رشد، مزیت رقابتی و سودآوری) مدل هوشمندی کسب و کار صنعت بیمه ارائه گردید.
۲.

تاثیر هوش تجاری بر مزیت رقابتی با نقش میانجی گری راهبرد گرایش به کارآفرینی در کسب و کارهای کشاورزی (مطالعۀ موردی: صنعت کاشت زعفران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش تجاری مزیت رقابتی استراتژی گرایش به کارآفرینی صنعت کاشت زعفران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
زعفران به دلیل موقعیت ویژه از لحاظ اشتغال زایی در کشاورزی و ایجاد درآمد ارزی قابل توجه برای کشور، به عنوان گیاه استراتژیک و مهم در اقتصاد ملی تلقی می شود. صنعت کاشت و صادرات زعفران به عنوان یک صنعت پوینده و اشتغال زا می تواند نقش بسیار مهمی را در جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه در تحقق اهداف رشد و توسعه اقتصادی ایفا نماید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر هوش تجاری بر مزیت رقابتی با نقش میانجی گری استراتژی گرایش به کارآفرینی در صنعت کاشت زعفران می باشد. این پژوهش، از لحاظ نوع هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی از شاخه مطالعات میدانی است. منبع پرسشنامه تحقیق برگرفته از پژوهش کاسریو و کولهو (2018) بود که برای بررسی روایی آن، به بررسی روایی محتوایی و صوری پرداختیم. همچنین جهت بررسی پایایی در این پژوهش، از معیار آلفا کرونباخ استفاده شده است. برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه، ابتدا به منظور پیش آزمون، تعداد 20 پرسشنامه توزیع شده. طی این مرحله، سؤالات به منظور فهم بیشتر آن ها اصلاح شده و سپس تعداد 89 پرسشنامه به صورت حضوری بین مدیران شرکت های صادرکننده زعفران توزیع گردید و کلیه 89 پرسشنامه سالم برگشت داده شد و به صورت کامل جمع آوری گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و پی ال اس این شد که استراتژی گرایش به کارآفرینی متغیر میانجی جزئی بین متغیرهای هوش تجاری و کسب مزیت رقابتی می باشد.
۳.

ارائه مدل تاثیر نوستالژی برند بر وفاداری در تصمیم سفر گردشگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برند تصمیم سفرگردشگر نوستالژی برند وفاداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۶۸
برندهای قدرتمندِ نوستالژیک تصاویر معناداری در ذهن مشتریان خلق می کنند. یک تصویر برند نوستالژیک قوی و مشهور تمایز را افزایش می دهد و تأثیر مثبتی بر رفتار خرید می گذارد. امروزه گردشگری مذهبی به عنوان صنعت جذاب و جایگزین مورد توجه قرار گرفته است. گردشگری مذهبی به عنوان نیروی محرکه ای برای توسعه منطقه ای بیان می شود. گردشگری مذهبی موفق می تواند درآمد دولت، اشتغال و دریافتی های گردشگری مقصد را افزایش دهد. اینکه چگونه گردشگر جذب شود تا دوباره از مقصد بازدید کند و/ یا مقصد را به دیگران توصیه کند، برای توسعه گردشگری موفق مقصد بسیار مهم است. گردشگران مذهبی شهر مشهد با توجه به تعدد مسافرت در دوران زندگی خود به این شهر، نسبت به آن، یک حس نوستالژیک دارند و سفر به این شهر یادآور خاطرات گذشته آنان است. از طرف دیگر، با توجه به اهمیت مدیریت تصویر ذهنی ادراک شده مقصد گردشگری و نقش آن در مدیریت تقاضای یک مقصد، شناخت ابعاد تصویر ذهنی مقصد گردشگری از ضرورت بالایی برخوردار است. مدیران یک مقصد گردشگری می توانند با مدیریت تصویر ذهنی ادراک شده درجهت به جذب گردشگران جدید و تکرار بازدید افراد سفرکرده اقدام کنند. شناخت ابعاد تصویر ذهنی کمک می کند تا مدیران مقصد به علت های عدم استقبال از بازدید یک مقصد پی ببرند و با تغییرات بنیادی در ویژگی های مقصدِ توریستی متناسب با نیازهای بازارهای هدف، زمینه توسعه گردشگری در آن مقصد را فراهم آورند. هدف از این تحقیق ارائه مدل تأثیر نوستالژی برند بر وفاداری در تصمیم سفرگردشگر است. در پژوهش حاضر، برای جمع آوری داده ها جهت شناسایی عوامل مؤثر بر نوستالژی برند از روش کیفی و برای بررسی مدل به دست آمده از روش کمّی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان شامل مدیران هتل های چهار و پنج ستاره مشهد بود، با بیش از 15 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک کارشناسی ارشد. در انتخاب خبرگان از روش گلوله برفی استفاده شد. نگارندگان پس از انجام مصاحبه دهم به اشباع نظری رسیدند. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه مشتریان هتل های پنج ستاره مشهد را در برمی گرفت. با توجه به اینکه حجم جامعه مورد پژوهش زیاد بود برای تعیین حجم نمونه آماری از فرمول دوم کوکران، تعداد 385 نفر، استفاده شد. تعداد 420 پرسشنامه پخش شد که 387 پرسشنامه مخدوش نبود [= تجزیه وتحلیل پذیر بودند]. پس از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها و کدگذاری محوری، مدل اولیه تحقیق معرفی شد؛ در بخش کمّی نیز جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS استفاده شده است. مطابق با نتایج این تحقیق، [مواردِ] نوستالژی برند، میل به خرید نوستالژی، تصور فانتزی، ارزش ویژه نوستالژی برند و نگرش به نوستالژی برند بر وفاداری در تصمیم سفر گردشگر تاثیرگذارند. درواقع نوستالژی به حسرتی برای بازگشت به گذشته و یا یک احساس وابستگی به تعلقات و فعالیت های ملموس یا ناملموس گذشته اشاره دارد و زمانی انسان آن را تجربه می کند که جدا شدن از یک دوره ای که در آن حضور دارد [یا داشته] را احساس کند. نوستالژی به عنوان روشی برای برقراری ارتباط با مشتریان مورد توجه بازاریابانی قرار گرفته است که تاکنون از طریق روش های ترفیعی، تبلیغات، مدیریت محصول و سایر فعالیت ها درصدد برانگیختن واکنش های احساسی مصرف کنندگان بوده اند. این مقاله به ارائه مفاهیم و مکانیزم بازاریابی نوستالژیک و استراتژی بازاریابی نوستالژیک می پردازد تا ضمن مشخص کردن اهمیت و جایگاه نوستالژی در بازاریابی، راهکارهایی عملی را برای کاربردی سازی این مفهوم در بازاریابی ارائه دهد. تعاریف نویسندگان این حوزه، به طور جداگانه، طیف وسیعی از جنبه های ساختی را پوشش نمی دهد؛ مطابق با نتایج این تحقیق، مدیران سازمان گردشگری و هتل های مشهد می بایست در ابتدا عوامل مؤثر بر کیفیت سفر را شناسایی کنند و سپس در جهت تقویت آن از منظر گردشگران تلاش کنند. درحقیقت، پیش روی در راستای تقویت کیفیت سفر باید در اهداف بلندمدت مقصدهای گردشگری درنظر گرفته شود، زیرا از این طریق می توانند ارزش ادراک شده خود را بالا ببرند و درنهایت سود بیشتری به دست آورند. همچنین مدیران سازمان گردشگری و هتل های مشهد باید سطح بالاتری از کیفیت سفر را برای گردشگران تعیین کنند تا رفتار بعد از بازدید مثبتی در گردشگران ایجاد کنند و بتوانند رقابت را در گردشگران حفظ کنند و ارتقا دهند. واکنش رفتاری مثبت و ایجاد تصویر ذهنی عاطفی بایستی برای مدیران یک منطقه گردشگری به عنوان کلیدی ترین دستاورد کلیه فعالیت ها و اقدامات صورت گرفته زنجیره گردشگری محسوب شود. نوستالژی برند برای ایجاد اعتماد برند خود نزد مشتریان ملزم به سنجش مستمر اعتبار و شهرت برند از دیدگاه مشتریان است. پیشنهاد می شود بدین منظور به صورت سالانه یا ماهانه در دستور کار روابط عمومی و یا مدیران بازاریابی این برندها قرار بگیرد تا در صورت نیاز با اقدامات مناسب و به موقع بتوان اعتبار برند را حفظ و تقویت کرد. با معرفی شخصیت منحصربه فردی از نوستالژی برند مانند یک انسان و ارائه محصول در کنار آن همراه با یک نام ویژه و آوردن نام نوستالژی به همراه نماد، نشانه یا موزیک، تداعی های ذهنی از برند مذکور را براساس عوامل تشکیل دهنده آن تقویت کنند تا بدین ترتیب اعتبار برند تقویت شود و اعتماد به بار بیاورد
۴.

واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل مبتنی بر مشتری هوش مصنوعی هم آفرینی ارزش مدیریت دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۴۰
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند.           نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.                                                                                                                                         
۵.

ارائه الگوی رقابت پذیری خوشه های صنعتی و صنایع تبدیلی کشاورزی شرکتهای وابسته به تعاونی های کشاورزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعاونی عامل پیش زمینه های اجتماعی عامل تمرکز جغرافیایی عامل تسهیل نوآوری عامل استراتژی شرکت ساختار و رقابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارکنان اداری خوشه ادوات کشاورزی شهرک صنعتی ساری می باشند که تعداد آنها 107نفر می باشد. پس از آن با استفاده از نرم افزار کیفی Maxqda و کدگذاری باز و محوری عوامل موثر شناسایی و با نرم افزار کمّی PLS مدل تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. مطابق با نتایج کیفی تحقیق عوامل موثر بر رقابت پذیری خوشه های صنعتی و صنایع تبدیلی کشاورزی عبارتند از: شبکه نهادها و صنایع پشتیبان، پیش زمینه های اجتماعی، تسهیل نوآوری، تمرکز جغرافیایی، استراتژی شرکت ساختار و رقابت. همچنین گزینه های شناسایی شده برای عامل اصلی "شبکه نهادها و صنایع پشتیبان" عبارتند از ادغام عمومی بنگاه ها، ارتباط با تامین کنندگان، ارتباط دولت با مراکز تحقیقاتی، عقد قراردادهای بانکی، مکانیزم های تعدیل مالیات و پشتیبانی دولت. همچنین گزینه های شناسایی شده برای عامل اصلی "پیش زمینه های اجتماعی" عبارتند از ارزش اجتماعی مشترک، ایجاد ضوابط رفتاری مشترک، حس جامعه پذیری، وجود تعرفه ها و فرصت های مشترک. همچنین گزینه های شناسایی شده برای عامل اصلی "تسهیل نوآوری" عبارتند از آموزش خلاقیت، بالفعل شدن نوآوری، افزایش ظرفیت نوآوری، میزان نوآوری، وجود دانشگاه ها و مراکز دانش. همچنین گزینه های شناسایی شده برای عامل اصلی "تمرکز جغرافیایی" عبارتند از تخصص یافتگی بخشی، تمرکز شرکت های مرتبط و مکمل، نزدیکی جغرافیایی شرکت ها. همچنین گزینه های شناسایی شده برای عامل اصلی "استراتژی شرکت ساختار و رقابت" عبارتند از انتخاب استراتژی، انعطاف پذیری در رقابت، تسهیم رقابت و همکاری، رقابت محلی، وجود افزایش تقاضا، وجود مشتریان در بازارهای داخلی.
۶.

تأثیر پشتیبانی نهادی بر عملکرد صادراتی: تحلیل نقش تلاطم بازار و جهت گیری نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پشتیبانی نهادی تلاطم بازار جهت گیری نوآوری عملکرد صادراتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر پشتیبانی نهادی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن متغیر تلاطم بازار و جهت گیری نوآوری می باشد. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام یافته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. تلاطم بازار بر اساس سه شاخص تغییر در تقاضای مشتری، تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در اولویت های مشتری و پشتیبانی نهادی بر اساس دو شاخص پشتیبانی بازاریابی و پشتیبانی مالی سنجیده شد. نمونه آماری را 169 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده فعال استان مازندران تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی سازه، تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS انجام شد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها ی تحقیق، پشتیبانی بازاریابی بر عملکرد صادراتی و جهت گیری نوآوری تأثیردارد. پشتیبانی مالی بر جهت گیری نوآوری تأثیردارد. ولی تاثیر پشتیبانی مالی بر عملکرد صادراتی تایید نشد. جهت گیری نوآوری بر عملکرد صادراتی تأثیردارد. بر اساس نتایج، تعدیلگری تلاطم بازار در ارتباط بین جهت گیری نوآوری و عملکرد صادراتی، باعث افزایش میزان تأثیر جهت گیری نوآوری بر عملکرد صادراتی شده است. همچنین پشتیبانی بازاریابی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن متغیر واسطه-ای جهت گیری نوآوری تأثیردارد ولی تأثیر غیر مستقیم پشتیبانی مالی بر عملکرد صادراتی از طریق متغیر واسطه ای جهت گیری نوآوری معنادار نمی باشد.
۷.

واکاوی مدیریت کیفیت نرم در مدل سه شاخگی با استفاده از روش پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوشمندی عاطفی راهبردی قابلیت فناورانه مدیریت دانش فناورانه آموزش رشد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۱
راهبران و مدیران شرکت ها برای نجات سازمان خود و کسب موفقیت برای آن، به طرح هایی نظیر مدیریت کیفیت نیاز دارند تا سازمان خود را در این مسیر دشوار و بی پایان راهبری کنند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش پدیدارنگاری و استفاده از مدل سه شاخگی در پی مفهوم سازی مدیریت کیفیت نرم است تا قابلیت ها و کاربردهای این مفهوم بیش از پیش آشکار شود. شناخت بهتر و کشف دوباره پدیده های مرتبط با مدیریت کیفیت موجب کسب توفیقات بیشتر از پیاده سازی سیستم های مدیریت کیفیت می شود. پژوهش حاضر را از حیث هدف، پژوهشی توسعه ای از حیث روش انجام آن، در گروه پژوهش های توصیفی طبقه بندی می شود. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و اتکا به طرح مصاحبه از پیش تعیین شده داده های مربوطه جمع آوری و آماده تجزیه و تحلیل شد. تحلیل مدیریت کیفیت نرم بر اساس مدل سه شاخگی می تواند خطوط راهنمایی جهت درک بهتر مدیریت کیفیت نرم و استخراج مؤلفه های جدید از این مفهوم را فراهم آورد و به بررسی دقیق تر وضعیت موجود و مطلوب این پدیده نوظهور سازمانی کمک کند. از آنجایی که پدیده های مرتبط با عامل انسانی پویا و درهم تنیده هستند لذا ارائه شالوده و تجویز آن به سازمان های گوناگون بدون بررسی صلاح نیست، بنابراین تحلیل از سه منظر محتوا، زمینه و ساختار سودمند است.
۸.

بررسی تأثیر مدیریت دانش در عملکرد و وفاداری کارکنان با نقش تعدیل گری نوآوری (نمونه پژوهش: کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مدیریت دانش و تسهیم دانش بر عملکرد و وفاداری کارکنان با نقش تعدیل گری نوآوری در شرکت پتروشیمی تبریز پرداخته می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز، تحت مالکیت شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران بوده که دارای 941 کارمند رسمی می باشد؛ که از این تعداد، حدود 160 نفر به عنوان نمونه براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به گویه های پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از مطالعات محققان بوده است. جهت سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری با استفاده از نظر خبرگان و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرار گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که مدیریت دانش با ضریب 206/20 بر عملکرد کارکنان و با ضریب 807/19 بر وفاداری کارکنان تأثیر معناداری دارد؛ علاوه بر این نوآوری به عنوان تعدیل گر توانسته با ضریب 936/3 رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد کارکنان و با ضریب 468/2 رابطه بین مدیریت دانش و وفاداری کرکنان را تعدیل نماید. بنابراین نتایج نشان دادند که مدیریت دانش نقش عمده ای در عملکرد و وفاداری کارکنان داشته و نوآوری نیز قادر است این رابطه را تعدیل کند. فلذا در این راستا پیشنهاد می گردد مدیران با مدیریت دانش و تسهیل اشتراک آن و بکارگیری روش های نوآورانه در سازمان زمینه را جهت افزایش وفاداری کارکنان مهیا ساخته و به بهبود عملکرد سازمان کمک کنند.
۹.

مدل ساختاری تاثیرپذیری عملکرد شرکت های صادرات محصولات کشاورزی از منابع مالی، اطلاعاتی و رابطه ای و نقش مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع ناملموس عملکرد صادراتی قابلیت های پویا مسئولیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
بخش کشاورزی یکی از بخش های مهم اقتصادی است که بررسی ارتباط میان صادرات و رشد اقتصادی در این بخش دارای اهمیت فراوانی است. آنچه در این میان مهم است بررسی عامل مؤثر بر صادرات و تعیین متغیرهای مهم و سپس سیاست گذاری مناسب بر مبنای نتایج بدست آمده از تحقیق و توسعه صادرات کشاورزی می باشد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر منبع های ناملموس بر قابلیت های پویا و تأثیر آن بر عملکرد صادراتی محصول های کشاورزی با نقش تعدیل گری مسئولیت اجتماعی صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق، صادرکنندگان محصولات کشاورزی استان آذربایجان شرقی است. شمار اعضای جامعه آماری تحقیق 337 نفر برآورد شده که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس شمار نمونه 161 پرسشنامه توسط صادرکنندگان محصول های کشاورزی تکمیل شد. آن گاه داده های این پرسشنامه ها استخراج و با استفاده از نرم افزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که منبع های مالی، منبع های اطلاعاتی و منبع های رابطه ای بر قابلیت های پویا و قابلیت های پویا و مسئولیت اجتماعی بر عملکرد صادرات به طور مستقیم تأثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین، نتایج نشان دهنده نقش میانجی قابلیت های پویا در تأثیر منبع های مالی، منبع های اطلاعاتی، به جز منبع های رابطه ای بر عملکرد صادراتی می باشد. و در نهایت مسئولیت اجتماعی نقش تعدیل کننده در رابطه بین قابلیت های پویا و عملکرد صادراتی ایفا نکرد
۱۰.

واکاوی نقش تعدیل کننده مدیریت مشارکتی در رابطه بین مثلث تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق تاریک رفتار شهروندی سازمانی بی ادبی در محل کار مدیریت مشارکتی دانشگاه محقق اردبیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده مدیریت مشارکتی در روابط بین تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر رفتارشهروندی سازمان با نقش میانجی گری بی ادبی در محیط کار انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. با توجه به اعلام آمار سایت دانشگاه محقق اردبیلی، کارکنان این دانشگاه شامل ۴۰۰ نفر هیئت علمی و ۳۹۱ نفر کارکنان مدیریتی بوده که براساس فرمول کوکران ۲۵۹ نفر به عنوان نمونه برآورد گردید که از این کارکنان، حدود ۲۰۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به گویه های پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از مطالعات جانسون و وبستر (۲۰۱۰)، کورتینا و همکاران (۲۰۱۰)، پوداسکف و همکاران (1990) و وبستر و اسمیت (201۹) بوده است. داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که اخلاق تاریک شخصیت به طور مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی و بی ادبی در محیط کار، همچنین بی ادبی در محیط کار بر رفتارشهروندی سازمانی و نهایتاً مدیریت مشارکتی بر رفتارشهروندی سازمان تأثیر معناداری دارد. و بی ادبی در محیط کار رابطه بین اخلاق تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را میانجی گری کرده و مدیریت مشارکتی نیز رابطه بین مثلث تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را تعدیل می کند.
۱۱.

بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر ، مطالعه موردی: شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری بخش بندی بازار بخش بندی رفتاری انگیزه سفر تحلیل خوشه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۷
با گسترش جهانی صنعت گردشگری، تعداد فزاینده ای از مناطق در کشورهای درحال توسعه اهمیت گردشگری را به منزله عاملی مهم در توسعه اقتصاد منطقه ای درک کرده اند. بخش بندی بازار گردشگری یکی از اقداماتی است که می تواند به بازاریابان و برنامه ریزان مقاصد گردشگری در زمینه شناسایی تأمین نیازها و خواسته های گردشگران کمک کند. در تحقیق حاضر به بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر در شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی مراجعه کننده به شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر طی اردیبهشت تا تیرماه سال 97 می باشند و نمونه آماری آن 384 نفر و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. پرسشنامه موردنظر بامطالعه مبانی نظری و با استفاده از 5 پرسشنامه استاندارد تنظیم شده است. روش های تحلیل آماری مورداستفاده نیز عبارت اند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی. تحلیل عاملی عوامل انگیزشی روی نمونه موردنظر منجر به شناسایی 10 عامل مهم شد. همچنین تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی K میانگین پنج خوشه اصلی شامل کسب دانش و آگاهی، لذت و هیجان، تمایلات شخصی و خودشکوفایی، خانواده و دوستان شناسایی شدند. و نهایتاً نتایج پژوهش در مورد رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتاری و انگیزه های سفر نشان می دهد که آگاهی در زنان و خودشکوفایی و خانواده در مردان، آگاهی در افراد متأهل و خانواده در افراد مجرد، کسب دانش و هیجان در افراد با وضعیت مالی بالا، و دانش و آگاهی در افراد با میانگین سنی بالا و خانواده در افراد 18 تا 35 ساله مهم ترین انگیزه هستند.
۱۲.

بررسی ارتباط بین بازاریابی رابطه مند و وفاداری مشتریان مطالعه موردی: شرکت های بیمه شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۵
  جذب و حفظ مشتریان در صنعت بیمه کشور، با توجه به فعال شدن شرکت های بیمه خصوصی و توسعه اطلاعات و ارتباطات در سطح بین المللی، امکان مقایسه خدمات شرکت های مختلف بیمه در نقاط مختلف دنیا، به مراتب مشکل تر شده است. هم چنین شدت رقابت در بازارها و درک اهمیت حفظ مشتریان برای سازمان ها موجب شده آن ها به تدریج به سمت ایجاد و حفظ روابط بلندمدت با مشتریان گام بردارند و طبق نظر محققان، بازاریابی رابطه مند مناسب ترین گزینه برای تحقق این امر می باشد. بنابراین شرکت ها همواره باید ناظر و مراقب تعامل بین خود و مشتریان شان باشند و با شناخت و درک صحیح از نیازها و ارزش های مد نظر مشتریان، کالاها و خدمات با ارزشی را به آنان ارائه کنند تا با جلب رضایت مندی، در آن ها وفاداری ایجاد کنند. ضمن این که بازاریابی رابطه مند باعث می شود تا شرکت ها از مزایای رقابتی نظیر کاهش هزینه های بازاریابی، آثار مثبت بازاریابی دهان به دهان و کاهش هزینه های شکست در بازاریابی برخوردار شوند. تحقیق حاضر یکُ مطالعه ی توصیفی است که به روش همبستگی از نوع رگرسیون چندمتغیره انجام شده است و جامعه ی آماری آن، 152 نفر از مشتریان شرکت های بیمه در شهرستان بیرجند می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه و داده ها نیز با روش رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که به ترتیب اولویت، ارتباطات، مدیریت تعارض، تعهد و اعتماد، تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان شرکت های بیمه داشته است.
۱۳.

ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت منابع انسانی الکترونیکی رفتار سبز کارکنان موسسات آموزشی راهبردها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهره ورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آن ها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. بر این اساس، لازم است تا چالش های پیش روی سازمان ها و اقداماتی که آن ها برای موفقیت بیشتر باید انجام دهند به طور سیستماتیک مورد توجه قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر کاربردی بوده و به ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان در موسسات آموزشی پرداخته است. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۲۵ نفر از کارشناسان و مدیران در موسسات آموزشی و در بخش کمی ۲۰۲ نفر از مدیران و کارکنان موسسات آموزشی بوده است. در بخش کیفی ۸ مقوله اصلیِ (رفتار سبز کارکنان، انگیزه سبز کارکنان، عملکرد سبز کارکنان، تناسب فرد با شغل، شیوه های توسعه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، قابلیت های پویا در مدیریت منابع انسانی الکترونیک، آمادگی در مدیریت منابع انسانی الکترونیک و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک) و ۴۲ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی جایگاهی قوی در تأثیرگذاری بر قابلیت های کارکنان دارد که منجر به عملکرد سبز کارکنان می شود، اما تقویت عوامل حمایتی تناسب فرد با شغل و انگیزه کارکنان ضروری است.
۱۴.

واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسیستم کسب وکار هوشمند تسهیم دانش رشد کارآفرینی گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
هدف: آموزش کارآفرینان در صنعت گردشگری که امروزه در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال است می تواند به توسعه پایدار کمک کند. همچنین، یکی از ویژگی های عصر حاضر که عصر دانش محوری نامیده می شود تغییرات سریع فناوری است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر نیز واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری است.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری هسنند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 300 نفر برآورد گردید که برای جلوگیری از ریزش حجم نمونه تعداد 382 پرسشنامه توزیع شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش کسب دانش و اهدای دانش هر کدام با 4 گویه از پژوهش کیم و لی (2014)؛ ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند 7 گویه از مطالعات فرناندز-پورتیلو و دیگران (2024) و نهایتاً رشد کارآفرینی نیز با 5 گویه از مطالعات دی کلرک و دیگران (2015)، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است.یافته ها: هر کدام از ابعاد تسهیم دانش؛ کسب دانش با ضریب مسیر 0/118 و آماره آزمون معنی داری 5/121 و اهدای دانش با ضریب مسیر 360/0 و آماره آزمون معنی داری  9/385 بر رشد کارآفرینی تأثیر  معنی دار دارد. ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/064 و آماره آزمون معنی داری 2/753 توانست بر رابطه بین کسب دانش و رشد کارآفرینی تأثیر گذار باشد. همچنین ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/057 و آماره آزمون معنی داری 2/560 توانست رابطه بین اهدای دانش و رشد کارآفرینی را تعدیل کند.نتیجه گیری: بررسی نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش انتشار گسترده اطلاعات حیاتی را تسهیل و ایجاد شیوه های تجاری نوآورانه را نیز تقویت می کند و به کارآفرینان اجازه می دهد تا به منابع ارزشمند دسترسی داشته باشند، دانش فنی را جذب کنند و روابطی را در شبکه های کارآفرینی صنعت گردشگری ایجاد کنند. همچنین، ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند محیطی را برای به اشتراک گذاری و تسهیم دانش ایجاد می کند تا به فعالیت ها و رشد کارآفرینی تبدیل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان