نظریه ی ارتباط گرایی و تبیین و نقد مبانی معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۳ و ۴
29 - 50
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو یکی از نظریه های یادگیری جدید و روبه رشد، تحت عنوان "ارتباط گرایی" را از نقطه نظر مبانی و پیش فرض های معرفت شناسی مورد نقد و بررسی قرار می دهد. ایده پردازان این نظریه، آن را نظریه یی برای عصر دیجیتال، و پاسخی مناسب به شرایط جدید و متغیر حال حاضر جوامع قلمداد می کنند. تاکنون پژوهش های متعددی در سراسر دنیا جنبه های مختلف این نظریه را – بویژه در رابطه با فضاهای مجازی و یادگیری های الکترونیکی- مورد پژوهش قرار داده اند، اما کمتر موردی را می توان یافت که از لحاظ معرفت شناسی به آن توجه کرده باشد. از آنجا که هر نظریه در انقیاد زمینه های فرهنگی و همچنین پارادایم های علمی حاکم بر زمانه خود است، به طور ویژه جوامعی که از مختصات انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی متفاوتی برخوردارند لازم است قبل از هر اقدام عملی در زمینه به کارگیری نظریه های جدید، آن را از جنبه های مذکور مورد بررسی و نقادی قرار دهند. بر این اساس پژوهشگران با روشی توصیفی-تحلیلی، به تبیین و نقد مبانی معرفت شناختی نظریه جدید پرداخته اند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که این نظریه با اتکا به دانش ارتباطی (در برابر دانش کمّی و کیفی) و همچنین التزام به نظریه ی برآمدنی (در برابر نظریه ی علّی)، تلاش می کند از دیدگاه های تحویل گرایانه نسبت به یادگیری و فضاهای تعلیم و تربیت، به سوی دیدگاه های کل گرایانه حرکت کند؛ با این وجود، پژوهش نشان می دهد که تسری قوانین و یافته های دیگر علوم (فیزیکی) به علوم تربیتی، و همچنین انگاره ارگانیستی به آدمی، و یکسان انگاری قوانین شبکه های عصبی، اجتماعی و فناوری، به شکل پیچیده تری این نظریه را از جهات دیگری به یک نظریه تحویل گرا نزدیک کرده است.