شناسایی و بررسی هنر بازنمایی در عکاسی مفهومی
اگرچه ثبت عناصر دنیای واقعی در سرشت عکاسی عجین شده است. امّا عکس صرفاً جهانی همسان و همانند جهان واقعی ارائه نمی کند، بلکه علاوه بر خصلت ارجاع دهندگی و بازنمایانه از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. بنابراین هر عکس را می توان به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل مخاطب قرار می دهد. هرچند عکاسی، پیوندی ناگسستنی با وجود دارد و موجودیت هر عکس در گرو ثبت لحظه، موضوع یا واقعیتی در عالم بیرون است، امّا زمانی که از خوانش و ساز وکارهای تولید معنا در عکس، سخن به میان می آید، موضوع ابعاد پیچیده و متمایزی به خود می گیرد «زیرا عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است» (سونسون) در واقع عکس، صرفاً رونوشت یا رونگاری از واقعیت نیست که تنها و به سادگی رابطه این همانی را بازتاب می دهد؛ بلکه دوربین و واقعیت بیرونی، امکان مفهوم سازی را برای عکاس فراهم می سازند.