طیبه شریفی

طیبه شریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۱ مورد.
۲۱.

اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری روانی پرستاران زن با علائم اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب تاب آوری پرستار روان درمانی مثبت نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 707 تعداد دانلود : 216
زمینه و هدف: شیوع ویروس کووید-۱۹ و بروز پیک های متعدد در کشور به مرور پرستاران را با آسیب های روانی و هیجانی مواجه ساخته است. بر این اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری روانی پرستاران زن با علائم اضطراب انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران زن با علائم اضطراب شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال ۱۳۹۹ بود. در این پژوهش تعداد ۴۰ پرستاران زن با علائم اضطراب با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه ۲۰ پرستار). گروه آزمایش روان درمانی مثبت نگر را طی یک ماه در ۸ جلسه ۷۵ دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پس از شروع مداخله در گروه آزمایش ۴ نفر و در گروه گواه ۳ نفر ریزش داشتند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب (بک و همکاران، ۱۹۹۸) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون t وابسته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش ۲۳ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر اضطراب و تاب آوری پرستاران زن با علائم اضطراب تأثیر معنادار داشته (۰۰۱/۰>p) و توانسته منجر به کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری پرستاران شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی و آموزش خوش بینی و امید به آینده می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری پرستاران زن با علائم اضطراب مورداستفاده قرار گیرد.
۲۲.

مقایسه پریشانی هیجانی، خودکارآمدی خوردن، بامداد گرایی و سبک های مقابله ای افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال پرخوری با کنترل شاخص توده بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اختلال پرخوری خودکارآمدی شاخص توده بدنی بامدادگرایی روانشناسی سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 851
هدف پژوهش حاضر مقایسه افراد مبتلا به اختلال پرخوری و افراد غیر مبتلا از لحاظ، سبک های مقابله ای، بامدادگرایی، خودکارآمدی در زمینه خوردن، استرس، اضطراب و افسردگی با کنترل شاخص توده بدنی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اردبیل تشکیل می دادند که 53 نفر از افراد مبتلا به اختلال پرخوری با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی، مطابق با پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان گروه بیمار و 61 نفر نیز به عنوان گروه غیر بیمار انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های شاخص افسردگی اضطراب و استرس لویندا (1995) ، مقیاس بامدادگرایی اسمیت، ریلی و میدکیف (1989)، پرسشنامه پرخوری گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودکارآمدی در کنترل وزن کلرک و همکاران (1991) و سبک های مقابله ای بیلینگنز و موس (1981) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از کنترل شاخص توده بدنی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری اضطراب و افسردگی بیشتر و خودکارآمدی کمتری در کنترل خوردن داشتند. آنها از سبک مقابله ای هیجان-مدارتری استفاده می کردند و تمایلات عصرگرایانه آنها نسبت به افراد غیر بیمار بالاتر بود. بنابراین توجه به پریشانی هیجانی، خود کارآمدی در مدیریت تغذیه، نوع شخصیت بامدادگرایی و سبک های مقابله ای می تواند نقش مهمی در مدیریت پرخوری این بیماران داشته باشد.
۲۳.

مقایسه ی اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز و مدیریت شناختی و رفتاری استرس بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهمال کاری تحصیلی درمان فراشناخت درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 73 تعداد دانلود : 72
یکی از مشکلاتی که دانش آموزان در امر تحصیل با آن مواجه اند و نقش مهمی در زندگی تحصیلی دارد، اهمال کاری است. این پژوهش درصدد مقایسه اثربخشی دو روش آموزش فراشناخت ولز و مدیریت شناختی رفتاری استرس را بر روی اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و طرح شبه آزمایشی است. برای اجرای پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گروه کنترل اجرا شد. از بین دبیرستان های دخترانه شهر ساری،33 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه آزمایشی درمان فراشناختی ولز، گروه درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس و گروه کنترل جای گذاری شدند. برای سنجش متغیر اهمال کاری تحصیلی، مقیاس سولومون و راث بلوم استفاده شدکه قبل و بعد از اجرای جلسات آموزشی اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی فراشناخت ولز روی مؤلفه ی آماده شدن برای تکالیف درسی پایان ترم تاثیر معنادار دارد. همچنین درمان فراشناختی بر نمره ی کل اهمال کاری تاثیر معناداری داشت، در حالی که درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس تاثیرگذاری کمی داشت. در نتیجه درمان فراشناختی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس، بیشتر می تواند اهمال کاری تحصیلی را کاهش دهد. 
۲۴.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روان شناختی طرح واره درمانی واقعیت درمانی مربیان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 773 تعداد دانلود : 506
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد اجرا شد. روش: جامعه آماری کلیه مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد بودند که از بین آن ها تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر کدام 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود که طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر روی میانگین نمرات کل سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به یک اندازه تأثیر پایدار داشته اند (05/0 >P). ضرایب اتا نیز برای سرمایه روان شناختی برابر با 432/0و برای خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به ترتیب برابر با 265/0، 207/0 و 151/0 به دست آمد.  نتیجه گیری: نتیجه گیری شد که هر دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی برای بهبود سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی موثرند و می توان آن ها را مورد استفاده قرار داد.
۲۵.

ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های عصب - روان شناختیِ (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های عصب - روان شناختی ویژگی های روان سنجی کودکان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 92
زمینه و هدف: یکی از اهداف مهم دوره پیش دبستانی تسهیل در یادگیری مفاهیم پایه خواندن، نوشتن و ریاضی است. این مفاهیم مستلزم یادگیری مهارت های پیش نیاز از جمله مهارت های عصب - روان شناختی است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های عصب - روان شناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. روش: روش پژوهش در بخش کیفی، به روش تحلیل مضمون و جامعه آماری شامل تمامی منابع، کتاب ها، نظریه ها و مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با مهارت های عصب - روان شناختی بود و نمونه به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. در بخش کمّی، به روش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی کودکان مقطع پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 374 کودک تعیین شد که به دلیل محدودیت های کرونایی، پرسشنامه به صورت برخط طراحی و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای برای 410 کودک توسط معلمان پیش دبستانی تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مؤلفه های اصلی بر روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد از نوع واریماکس و تحلیل عامل تأییدی جهت تأیید عامل ها و برازش مدل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج، تأییدکننده روایی صوری و محتوایی، تشخیصی، روایی سازه و هنجار مناسب بود. اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0، ضریب تصنیف 843/0 و بهترین نقطه برش بالینی آزمون 86/2 به دست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به دست آمده در مرتبه یکم، هجده عامل و در مرتبه دوم پنج عامل با ارزش ویژه بزرگ تر از یک استخراج شد که به ترتیب 58/83 و 59/85 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند. همچنین بارهای عاملی در همه سؤالات در تحلیل عاملی تأییدی بالاتر از 4/0 و معنا دار به دست آمده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پرسشنامه محقق ساخته از روایی، اعتبار و هنجار مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر برای سنجش مهارت های عصب - روان شناختی در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۶.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی های مبتنی بر ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحمل پریشانی خودکارآمدی درد گروه درمانی ذهن آگاهی گروه درمانی مصاحبه انگیزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 826 تعداد دانلود : 578
زمینه : کیفیت زندگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحت تأثیر بیماری آنها قرار می گیرد زیرا با مشکلات عصبی بی شماری همراه است، حالی که در بررسی اثربخشی آموزش این نوع از برنامه ها برخودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه درمانی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان بروجن بود که به مرکز شهید وفایی تا سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین 138 نفر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، 36 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین و همکاران، 1992) در 12 جلسه 90 دقیقه ای وگروه درمانی مصاحبه انگیزشی (دیوید روزن گرین، 2005) در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی درد (نیکولاس، 2007) و تحمل پریشانی (سیمونز و گهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی درد (0/002 = p ) تأثیر معناداری داشت، همچنین، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی نیز بر افزایش تحمل پریشانی (0/001 = p ) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت. پژوهش حاضر نشان داد گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، میزان خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهبود می بخشد. بر این اساس، بیماران در فرآیند گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، یاد می گیرند به فرآیند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان تحمل پریشانی و خودکارآمدی درد را بهبود می دهند. نتیجه گیری: اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد، تاب آوری، تحمل پریشانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است .
۲۷.

اثر بخشی رویکرد روان-آموزشی تفکر انتقادی بر سازگاری و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی تفکر انتقادی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 653 تعداد دانلود : 894
حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب آموزش و پرورش با وجود آشفتگی های هیجانی و اجتماعی امری مشکل و غیرممکن است. اطلاعات اندکی در خصوص نقش تفکر انتقادی بر آشفتگی های هیجانی و اجتماعی در دسترس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر سازگاری و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 430 دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی98-97 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سازگاری اجتماعی بل (1961) و مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان (SAS- A، 1999) استفاده گردید. برنامه آموزش تفکر انتقادی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای طبق برنامه آموزشی تدوین شده بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان می دهد که بین میانگین سازگاری و اضطراب اجتماعی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده شد. بدین معنی که آموزش گروهی تفکر انتقادی (CT) بر افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش به طور معنی داری مؤثر بوده است(001/0>p).
۲۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گروهی بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: افسردگی افکار خودآیند منفی انعطاف پذیری روان شناختی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 577 تعداد دانلود : 712
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گروهی بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراجعان دارای اختلال افسردگی بودند که در فصول پاییز و زمستان سال 1398 به مراکز مشاوره شهر اهواز مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 40 فرد دارای افسردگی از بین جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 20 فرد). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه افکارخودآیند منفی (کندال و هولون، 1980) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افکار خودآیند منفی و انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این درمان توانسته بود منجر به بهبود کاهش افکار خودآیند منفی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی مراجعین افسرده مراکز مشاوره شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی و تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش افکار خودآیند منفی و بهبود انعطاف پذیری روان شناختی افراد دارای افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۹.

ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های عصب روان شناختی رواسازی کودکان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 212 تعداد دانلود : 332
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی فرم معلم کودکان پیش دبستانی شهراصفهان انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی کودکان مقطع پیش دبستانی شهر اصفهان می باشد. حجم نمونه موردنظر با توجه به فرمول کوکران 374 کودک پیش دبستانی تعیین شد، که بدلیل آنلاین بودن پرسشنامه متعاقب محدودیت های کرونایی 410 کودک بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و توسط معلمین پیش دبستانی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مولفه های اصلی بر روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد از نوع واریماکس و تحلیل عامل تاییدی جهت تایید عامل ها تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج، تایید کننده روایی صوری و محتوایی، تشخیصی و روایی سازه بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 921/0 و ضریب تنصیف برابر با 843/0 حاصل گردید ، نقطه برش بالینی آزمون 2/86 بدست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به دست آمده در مرتبه اول، هجده عامل و در مرتبه دوم پنج عامل با ارزش ویژه بزرگتر از یک استخراج شد که به ترتیب 58/83 و 59/85 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند، همچنین بارهای عاملی در همه سؤالات در تحلیل عاملی تأییدی بالاتر از 4/0و معنی دار به دست آمده است)001/0>p). نتیجه گیری: این ابزار از پایایی و روایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر برای سنجش مهارت های عصب_روان شناختی در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۰.

Relationship between procrastination as one of the personality traits and disaster preparedness in Tehran, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 235 تعداد دانلود : 977
Introduction: Disaster preparedness is one of the most important components of reducing vulnerability, which is poorly considered in Tehran, Iran. Several factors and personality traits are involved in this negligence. This study aimed to investigate the procrastination trait and its relationship with disaster preparedness levels in Tehran, Iran. Method: This descriptive-correlational study was conducted between 2018 and 2021 using structural equation modeling. The statistical population of this study was citizens in Tehran, Iran. A sample size of 419 cases was included in this study. Standard tests have also been utilized to investigate the variables. Findings: Based on the obtained results, according to the coefficients reported in the model, it can be observed that procrastination has no significant effect on disaster preparedness Conclusion: Procrastination and experiences gained affect people's preparedness for disaster. According to the results, the preparedness of the people of Tehran for accidents is very low.
۳۱.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمند سازی روانی- اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت خشم توانمندسازی روانی - اجتماعی رفتارهای جامعه پسند سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 575 تعداد دانلود : 18
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگ ها دﯾﺪه می شود و از شایع ترین ﻣﺸﮑﻼت در دانش آموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
۳۲.

مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روانشناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلزدگی زناشویی زوجین آموزه های روان شناختی اسلام غنی سازی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658 تعداد دانلود : 389
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی با توجه به آموزه های روان شناختی اسلامی بر دلزدگی زناشویی زوجین، به روش نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که تعداد 120 نفر از ایشان به روش در دسترس انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس دلزدگی زناشویی بر روی تمام گروه ها اجرا شد و گروه های آزمایش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس آموزه های روان شناختی اسلامی را دریافت نمودند. پس از آخرین جلسه مداخله و همچنین در مرحله پیگیری سه ماهه، پس آزمون بر روی همه گروه ها اجرا شد. داده های به دست آمده بااستفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و با گروه گواه تفاوت وجود دارد. بنابراین می توان گفت که میان تأثیر سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر دلزدگی تفاوت وجود دارد. همچنین میان  سطوح دلزدگی زناشویی گروه های آزمایشی با گروه گواه نیز تفاوت معنادار وجود دارد و ماندگاری برنامه مداخله نیز پس از سه ماه پابرجا بود.
۳۳.

مقایسه اثر بخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش متقابل چرخه تفکر دانش فراشناختی خودپنداره آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 804
تحول برخی از ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی در دوره ابتدایی پایه ریزی می شود. از جمله ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی که نیاز مبرم جهت بهبود آنان وجود دارد، دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان می باشد. در پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی است، که از جامعه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز، 34 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزارSPSS-22  انجام شد. نتایج نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش دانش فراشناختی (61/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 73/106=F) تأثیر معناداری داشت، همچنین، آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش خودپنداره آموزشی (57/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 81/100=F) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). پژوهش حاضر نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان را بهبود می بخشد. بر این اساس، دانش آموزان در فرایند آموزش متقابل و چرخه تفکر، یاد می گیرند به فرایند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی را بهبود می دهند.
۳۴.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی انعطاف پذیری روان شناختی بهزیستی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 499
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p < 0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد.
۳۵.

نقش ایجاد الگوهای منعطف رفتار از طریق مواجهه ارزش محور در فرآیند روان درمانگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد درمانگری متمرکز بر شفقت اضطراب دردهای مزمن لوپوس سیستمیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 49 تعداد دانلود : 834
هدف مطالعه حاضر تعیین نقش ایجاد الگوهای منعطف رفتار از طریق مواجهه ارزشمحور، در فرآیند رواندرمانگری بر کاهش دردهای مزمن و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال خودایمنی بود. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون) با دوره پیگیری سه ماهه و یک گروه کنترل بود. به همین منظور 60 آزمودنی بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به روش نمونهگیری دردسترس در دو گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (20نفر)، درمان متمرکز بر شفقت (20نفر) و یک گروه کنترل (20نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب زونگ (SAS) و پرسشنامه دردهای مزمن استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمونهای ناپارامتریک تعقیبی بونفرونی، کالموگراف- اسمیرنوف و کرویت ماچلی استفاده شد. نتایج نشانگر آن بود که بین دو گروه مداخله ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری متمرکز بر شفقت بر اضطراب و درد های مزمن و گروه کنترل در نمره های پیش آزمون- پس آزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (0/001>p). در مجموع نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمانگری متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب و دردهای مزمن بیماران لوپوس تأثیر دارد.
۳۶.

اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر داغ اجتماعی و تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش خودشفقت ورزی داغ اجتماعی تحمل پریشانی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 197 تعداد دانلود : 908
زمینه: داشتن فرزند مبتلا به فلج مغزی، آسیب های روانشناختی و هیجانی فراوانی برای مادران ایجاد می کند که ضروری است با بکارگیری درمان های روانشناختی مناسب نسبت به کاهش این آسیب ها اقدام نمود. اما آیا آموزش خودشفقت ورزی بر کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی کمک می کند؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مادران دارای فرزندان مبتلا به فلج مغزی شهرستان شهرکرد در سه ماهه اول سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 مادر دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی با روش نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 مادر در گروه آزمایش و 15 مادر در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش خودشفقت ورزی (نف، 2009) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه داغ اجتماعی (مک و ووک، 2010) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان آموزش خودشفقت ورزی بر داغ اجتماعی و تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی تأثیر معنادار دارد (001/0 p< ). چنانکه این درمان باعث کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش خودشفقت ورزی با بهره گیری از فنونی همانند آموزش آگاهی از تجربیات مثبت و منفی، ایجاد تجربه های مثبت از طریق تجسم ذهنی، آموزش ابراز شفقت و اصلاح رفتار از طریق تقویت کننده های محیطی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش داغ اجتماعی و بهبود تحمل پریشانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۷.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی: دانشآموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبرد فراشناخت آموزش هم شاگردی خودکارآمدی تحصیلی انگیزش تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 352
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از نظر نوع تحقیق نیز کاربردی است. جامعه تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه دوم شهر دهلران به تعداد 300 نفر بودند که ابتدا از بین آنها 75 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در بین گروه ها قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر(1981) و خودکارآمدی جنیگ و مورگان(1999) بودند که پایایی آن نیز با آزمون کرونباخ(89/0) حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون های تحلیل کوواریانس و پیش فرض های آن برای بررسی تفاوت میانگین های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر معناداری دارند. همچنین میانگین نمرات روش آموزش با راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و انگیزش در مقایسه با روش هم شاگردی بالاتر بود. بنابراین تأثیرگذاری روش آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیش تر از روش آموزش هم شاگردی است(05/0>p).
۳۸.

مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش خودشفقت ورزی آموزش سرمایه روان شناختی تحمل پریشانی خودتنظیمی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 918 تعداد دانلود : 210
زمینه و هدف: فلج مغزی به اختلال غیر پیش رونده در حرکت و وضعیت اطلاق می شود که به دنبال ضایعه عصبی در سال های اولیه روی می دهد و سبب بروز ناتوانایی های حرکتی و نورولوژیک می گردد. اختلال در انجام فعالیت های روزمره زندگی، هزینه های درمانی سنگین و وابستگی شدید به اطرافیان بر کارکرد خانواده و به ویژه مادران اثر می گذارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراکز توان بخشی تحت نظر بهزیستی شهرکرد در سال ۱۳۹۸ بود (۲۷۰ نفر) که از این تعداد، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره های خودشفقت ورزی و سرمایه ی روان شناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. شرکت کنندگان در سه مرحله به پرسشنامه های تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (۲۰۱۰) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی به طور یکسان و مؤثری سبب افزایش تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی شده است (۰۵/۰> p ) و از بین دو شیوه مداخله ای، تنها آموزش سرمایه روان شناختی توانسته منجر به بهبود خودتنظیمی هیجانی مادران شود (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که دو شیوه مداخله آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی می تواند به عنوان گزینه های مداخله ای مؤثر به منظور بهبود تحمل پریشانی و خودتنظیمی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورداستفاده قرار گیرد.
۳۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لوپوس شفقت درمانی افسردگی اضطراب کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 381
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه گواه می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد (N=750), که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنی های مورد مطالعه دارد. برای تبیین می توان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آن ها درطی روز همخوانی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان