طیبه شریفی

طیبه شریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۱ مورد.
۲۱.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمند سازی روانی- اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت خشم توانمندسازی روانی - اجتماعی رفتارهای جامعه پسند سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگ ها دﯾﺪه می شود و از شایع ترین ﻣﺸﮑﻼت در دانش آموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
۲۲.

مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان پایه نهم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه مثبت اندیشی فردریکسون برنامه تغییر ذهنیت دوئیک سرمایه روان شناختی اضطراب امتحان دانش آموزان تیزهوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۵۲۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مثبت اندیشی فردریکسون و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اضطراب امتحان پایه نهم شهر اصفهان انجام شد. روش: روش این تحقیق نیمه تجربی (آزمایشی) و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر تیزهوش پایه نهم شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها 450 نفر بود. در ابتدا غربالگری انجام شد و از جامعه آماری تعداد 45 نفر از دانش آموزان مضطرب که بر اساس پرسشنامه اضطراب امتحان اهواز نمرات بالاتری کسب کردند انتخاب و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایشی (15 نفر در گروه آموزش مثبت اندیشی فردریکسون و 15 نفر در گروه آموزش برنامه تغییر ذهنیت دوئیک) و 15 نفر در دو گروه کنترل تقسیم شدند. گروه مثبت اندیشی فردریکسون 8 جلسه و گروه تغییر ذهنیت دوئیک نیز 8 جلسه اموزش دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تمامی شرکت کنندگان پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-22 بهره گرفته شد. نتایج: یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایشی و گروه کنترل در ارتباط با خرده مقیاس های خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی متغیر سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد و دو گروه آزمایشی در متغیرهای مذکور اثربخش بودند و اثربخشی دو گروه بر متغیرهای تاب آوری و خوشبینی در دوره پیگیری شش ماهه نیز حفط شدند. از طرفی برنامه تغییر ذهنیت دوئیک در خرده مقیاس امیدواری متغیر سرمایه روان شناختی نسبت به گروه مثبت اندیشی و کنترل اثربخش بود و این اثربخشی تا دوره پیگیری تداوم داشت. نتیجه گیری: با به کارگیری برنامه های مثبت اندیشی و تغییر ذهنیت می توان سرمایه های روان شناختی دانش آموزان تیزهوش مضطرب را بهبود بخشید که این امر می تواند موجب افزایش پیشرفت و بهره وری این دانش آموزن شود.
۲۳.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تنظیم هیجان آنلاین مهارت های ارتباطی سازگاری اجتماعی بهزیستی هیجانی دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۸
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر گچساران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 50 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی منجمی زاده (ICSQ، 1391)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (BAI، 1961) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و ماکیارمو (SWQ، 2002) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان آنلاینتأثیر معناداری بر بهبود مهارت های ارتباطی (001/0=P)، سازگاری اجتماعی (001/0=P) و بهزیستی هیجانی (001/0=P) دختران نوجوان دارد که اثرات آن در مرحله پیگیری نیز پایدار است. بنابراین، استفاده از این برنامه برای بهبود مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی کابردی به نظر می رسد.
۲۴.

مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش خودشفقت ورزی آموزش سرمایه روان شناختی تحمل پریشانی خودتنظیمی فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه و هدف: فلج مغزی به اختلال غیر پیش رونده در حرکت و وضعیت اطلاق می شود که به دنبال ضایعه عصبی در سال های اولیه روی می دهد و سبب بروز ناتوانایی های حرکتی و نورولوژیک می گردد. اختلال در انجام فعالیت های روزمره زندگی، هزینه های درمانی سنگین و وابستگی شدید به اطرافیان بر کارکرد خانواده و به ویژه مادران اثر می گذارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه روان شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراکز توان بخشی تحت نظر بهزیستی شهرکرد در سال ۱۳۹۸ بود (۲۷۰ نفر) که از این تعداد، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره های خودشفقت ورزی و سرمایه ی روان شناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. شرکت کنندگان در سه مرحله به پرسشنامه های تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (۲۰۱۰) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی به طور یکسان و مؤثری سبب افزایش تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی شده است (۰۵/۰> p ) و از بین دو شیوه مداخله ای، تنها آموزش سرمایه روان شناختی توانسته منجر به بهبود خودتنظیمی هیجانی مادران شود (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که دو شیوه مداخله آموزش خودشفقت ورزی و آموزش سرمایه ی روان شناختی می تواند به عنوان گزینه های مداخله ای مؤثر به منظور بهبود تحمل پریشانی و خودتنظیمی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورداستفاده قرار گیرد.
۲۵.

اثربخشی برنامه مداخله حافظه فعال بر عملکرد وخودکارآمدی ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه فعال عملکرد ریاضی خودکارآمدی ریاضی اختلال یادگیری ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
مقدمه: حافظه کاری به عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه عصب شناختی موردتوجه قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخله حافظه کاری بر عملکرد و خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفره) گمارده شدند. گروه آزمایش 14 جلسه 45 دقیقه ای مداخله حافظه کاری را دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش آزمون و پس آزمون اجرا و پس از سه ماه آزمون مرحله پیگیری اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله حافظه کاری بر نمرات پس آزمون تأثیر معناداری داشته و اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F=,eta). نتیجه گیری: مداخله با رویکرد حافظه کاری باعث بهبود عملکرد و خودکارآمدی ریاضی در گروه آزمایش شده است و به عنوان یک روش مداخله ای سودمند محسوب می شود.
۲۶.

Relationship between procrastination as one of the personality traits and disaster preparedness in Tehran, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
Introduction: Disaster preparedness is one of the most important components of reducing vulnerability, which is poorly considered in Tehran, Iran. Several factors and personality traits are involved in this negligence. This study aimed to investigate the procrastination trait and its relationship with disaster preparedness levels in Tehran, Iran. Method: This descriptive-correlational study was conducted between 2018 and 2021 using structural equation modeling. The statistical population of this study was citizens in Tehran, Iran. A sample size of 419 cases was included in this study. Standard tests have also been utilized to investigate the variables. Findings: Based on the obtained results, according to the coefficients reported in the model, it can be observed that procrastination has no significant effect on disaster preparedness Conclusion: Procrastination and experiences gained affect people's preparedness for disaster. According to the results, the preparedness of the people of Tehran for accidents is very low.
۲۷.

اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر الگوی بازی درمانی بومی سازی شده بر مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر5تا7سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی بومی سازی شده کم توان ذهنی مشکلات رفتاری مداخله بهنگام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
مشکلات رفتاری و هیجانی از شایع ترین مسائل روان شناختی دوران کودکی و نوجوانی است. شواهد نشان می دهد میزان مشکلات رفتاری در میان کودکان کم توان ذهنی در مقایسه با کودکان عادی بیشتر است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر بازی درمانی بومی سازی شده بر مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 7-5 سال انجام گرفت. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 128 نفر از کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود که در سال 1397 در مراکز استثنایی شهرستان لردگان مشغول به تحصیل بودند. از بین آن ها به روش تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفره(آزمایش و کنترل) گمارده شدند. پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر، به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. سپس والدین گروه آزمایشی در 12 جلسه تحت برنامه مداخله ا ی بازی درمانی بومی سازی شده قرار گرفتند و والدین گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. پس از اتمام دوره مداخله و 3 ماه بعد، آزمون مشکلات رفتاری راتر بار دیگر بر روی دو گروه به ترتیب بعنوان پس آزمون و پیگیری اجراشد. دادها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان مشکلات رفتاری تفاوت معنی دار آماری(001/0>p) وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه مداخله بازی درمانی بومی سازی شده بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی مؤثر بوده و ماندگاری برنامه مداخله پس از 3 ماه پابرجا مانده است.
۲۸.

مقایسه ی اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز و مدیریت شناختی و رفتاری استرس بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهمال کاری تحصیلی درمان فراشناخت درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۶۴
یکی از مشکلاتی که دانش آموزان در امر تحصیل با آن مواجه اند و نقش مهمی در زندگی تحصیلی دارد، اهمال کاری است. این پژوهش درصدد مقایسه اثربخشی دو روش آموزش فراشناخت ولز و مدیریت شناختی رفتاری استرس را بر روی اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و طرح شبه آزمایشی است. برای اجرای پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گروه کنترل اجرا شد. از بین دبیرستان های دخترانه شهر ساری،33 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه آزمایشی درمان فراشناختی ولز، گروه درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس و گروه کنترل جای گذاری شدند. برای سنجش متغیر اهمال کاری تحصیلی، مقیاس سولومون و راث بلوم استفاده شدکه قبل و بعد از اجرای جلسات آموزشی اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی فراشناخت ولز روی مؤلفه ی آماده شدن برای تکالیف درسی پایان ترم تاثیر معنادار دارد. همچنین درمان فراشناختی بر نمره ی کل اهمال کاری تاثیر معناداری داشت، در حالی که درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس تاثیرگذاری کمی داشت. در نتیجه درمان فراشناختی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس، بیشتر می تواند اهمال کاری تحصیلی را کاهش دهد. 
۳۰.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی: دانشآموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبرد فراشناخت آموزش هم شاگردی خودکارآمدی تحصیلی انگیزش تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۵۸۶
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از نظر نوع تحقیق نیز کاربردی است. جامعه تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه دوم شهر دهلران به تعداد 300 نفر بودند که ابتدا از بین آنها 75 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در بین گروه ها قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر(1981) و خودکارآمدی جنیگ و مورگان(1999) بودند که پایایی آن نیز با آزمون کرونباخ(89/0) حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون های تحلیل کوواریانس و پیش فرض های آن برای بررسی تفاوت میانگین های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر معناداری دارند. همچنین میانگین نمرات روش آموزش با راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و انگیزش در مقایسه با روش هم شاگردی بالاتر بود. بنابراین تأثیرگذاری روش آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیش تر از روش آموزش هم شاگردی است(05/0>p).
۳۱.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روان شناختی طرح واره درمانی واقعیت درمانی مربیان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد اجرا شد. روش: جامعه آماری کلیه مربیان پیش دبستانی شهرستان شهرکرد بودند که از بین آن ها تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر کدام 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود که طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی  بر روی میانگین نمرات کل سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به یک اندازه تأثیر پایدار داشته اند (05/0 >P). ضرایب اتا نیز برای سرمایه روان شناختی برابر با 432/0و برای خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی به ترتیب برابر با 265/0، 207/0 و 151/0 به دست آمد.  نتیجه گیری: نتیجه گیری شد که هر دو روش طرح واره درمانی و واقعیت درمانی برای بهبود سرمایه روان شناختی مربیان پیش دبستانی موثرند و می توان آن ها را مورد استفاده قرار داد.
۳۲.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی کاهش استرس انعطاف پذیري روان شناختی بهزیستی روان شناختی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف: کاهش عملکرد تحصیلی علاوه بر ایجاد مشکل در فرایند تحصیلی دانش آموزان، می تواند فرایند شناختی و هیجانی آنها را نیز متاثر سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد
۳۳.

Evaluation of the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Resilience pain self-efficacy Motivational interview group therapy Multiple sclerosis disorder

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
Multiple sclerosis affects the quality of life of patients due to its association with numerous neurological problems; it may lead to job loss and reduced participation in social activities and, in general, have a negative impact on their professional and social life. In the present study, the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis was investigated. The present study is quasi-experimental in which 24 patients were selected from the population of patients with multiple sclerosis in Borujen city in Chaharmahal and Bakhtiari province, using the available sampling method. Research tools included pain self-efficacy and resilience questionnaires. Data analysis was performed by repeated variance analysis using SPSS-22 software. The results showed that motivational interview group therapy had a significant effect on increasing pain self-efficacy (Partial ŋ2= 0.24, p = 0.002, F = 6.92). Also, motivational interview group therapy had a significant effect on increasing resilience (Partial ŋ2 = 0.58, p = 0.001, F = 30.06). The present study showed that motivational interview group therapy improves pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis. Accordingly, in the process of motivational interview group therapy, patients learn to become aware of the mental process by teaching behavioral, cognitive and metacognitive strategies, and in this way, they improve the resilience and pain self-efficacy.
۳۴.

مقایسه اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزه های روان شناختی اسلامی برنامه سازی زندگی زناشویی زوجین کیفیت زندگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی سطوح مختلف آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر فارسان در سال 1398 بود که 120 نفر از ایشان به روش هدفمند انتخاب و در چهار گروه 30 نفره (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه های آزمایش تحت مداخله آموزش سطوح مختلف برنامه غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های روان شناختی اسلامی (در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت) قرار گرفتند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی زناشویی قبل و بعد از مداخله و سه ماه بعد (در مرحله پیگیری) از گروه های آزمایش و گواه جمع آوری و داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین کیفیت زندگی زناشویی گروه های آزمایشی با یکدیگر و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین برنامه مداخله میان مدت در مقایسه با دو مداخله دیگر اثربخشی بیشتری داشت. ماندگاری برنامه مداخله در مرحله پیگیری نیز پابرجا بود و در این مرحله نیز اثربخشی برنامه میان مدت بالاتر از دیگر مداخله ها بود. براین اساس، می توان گفت که سطوح مختلف آموزش برنامه مذکور، به ویژه سطح میان مدت، مداخله ای مؤثر در بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین است.
۳۵.

اثربخشی درمان گروهی تنظیم هیجان بر علائم زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان شخصیت مرزی آشفتگی هیجانی تکانشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۹۰
هدف: هدف این پژوهش تعیین تاثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر علایم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی ب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروههای آزمایش و گواه بود؛ جامعه آماری این پژوهش 50 زن دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی توحید اصفهان بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) و شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991) 18 زن به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای تنظیم هیجان مدل گراش (2003) دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، که تنظیم هیجان برروی علائم آشفتگی هیجان (00/13=F، 001/0=P)، ناامیدی (25/31=F، 001/0=P)، ترس از صمیمیت (30/52=F، 001/0=P) و تکانشگری (58/71=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، استفاده از درمان گروهی تنظیم هیجان جهت بهبود وضعیت زنان دارای اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود.
۳۶.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی های مبتنی بر ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحمل پریشانی خودکارآمدی درد گروه درمانی ذهن آگاهی گروه درمانی مصاحبه انگیزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
زمینه : کیفیت زندگی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تحت تأثیر بیماری آنها قرار می گیرد زیرا با مشکلات عصبی بی شماری همراه است، حالی که در بررسی اثربخشی آموزش این نوع از برنامه ها برخودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه درمانی مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان بروجن بود که به مرکز شهید وفایی تا سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین 138 نفر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، 36 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین و همکاران، 1992) در 12 جلسه 90 دقیقه ای وگروه درمانی مصاحبه انگیزشی (دیوید روزن گرین، 2005) در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های خودکارآمدی درد (نیکولاس، 2007) و تحمل پریشانی (سیمونز و گهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی درد (0/002 = p ) تأثیر معناداری داشت، همچنین، گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی نیز بر افزایش تحمل پریشانی (0/001 = p ) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت. پژوهش حاضر نشان داد گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، میزان خودکارآمدی درد و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهبود می بخشد. بر این اساس، بیماران در فرآیند گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، یاد می گیرند به فرآیند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان تحمل پریشانی و خودکارآمدی درد را بهبود می دهند. نتیجه گیری: اثربخشی گروه درمانی ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی درد، تاب آوری، تحمل پریشانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است .
۳۷.

تفاوت مدل پیشایندها و پسایندهای ادراک ایمان فردی شده بر اساس سازه های مذهبی در دانشجویان ادیان مختلف

کلید واژه ها: ادراک ایمان فردی شده سازه های مذهبی مدل پیشایند مدل پسایند ادیان ایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۹۹
ایمان یکی از واژه های کلیدی در حوزه دین و دین داری است که پرداختن به ماهیت و تعیین جایگاه و نقش آن، تأثیری بسزایی در زمینه های مختلف زندگی انسان دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تفاوت مدل پیشایندها و پسایندهای ادراک ایمان فردی شده بر اساس سازه های مذهبی در دانشجویان ادیان مختلف بود. طرح پژوهش حاضر استنباطی با روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، علوم پزشکی جندی شاپور، شهید چمران و طلاب حوزه علمیه بود که از این میان، 429 نفر با استفاده از روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایبندی مذهبی، پرسشنامه تعهد مذهبی، پرسشنامه باورهای مذهبی، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسشنامه ایمان و مقیاس ادراک ایمان فردی شده استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر چند گروهی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری بین دو مدل ادراک ایمان فردی شده برحسب متغیرهای مذهبی بر اساس ادیان زرتشت، صابئین مندایی، مسیحیت و اسلام وجود ندارد. همچنین نتایج مربوط به آزمون مدل پیشنهادی نشان داد که مدل پیشنهادی با خطای قابل قبول از برازش خوبی برخوردار است. سازه های مذهبی شامل هوش معنوی، باور مذهبی، پایبندی مذهبی، تعهد درونی مذهبی و ... به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر میزان ادراک ایمان فردی شده دانشجویان تأثیرگذار است.
۳۸.

مقایسه پریشانی هیجانی، خودکارآمدی خوردن، بامداد گرایی و سبک های مقابله ای افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال پرخوری با کنترل شاخص توده بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اختلال پرخوری خودکارآمدی شاخص توده بدنی بامدادگرایی روانشناسی سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف پژوهش حاضر مقایسه افراد مبتلا به اختلال پرخوری و افراد غیر مبتلا از لحاظ، سبک های مقابله ای، بامدادگرایی، خودکارآمدی در زمینه خوردن، استرس، اضطراب و افسردگی با کنترل شاخص توده بدنی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اردبیل تشکیل می دادند که 53 نفر از افراد مبتلا به اختلال پرخوری با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی، مطابق با پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان گروه بیمار و 61 نفر نیز به عنوان گروه غیر بیمار انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های شاخص افسردگی اضطراب و استرس لویندا (1995) ، مقیاس بامدادگرایی اسمیت، ریلی و میدکیف (1989)، پرسشنامه پرخوری گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودکارآمدی در کنترل وزن کلرک و همکاران (1991) و سبک های مقابله ای بیلینگنز و موس (1981) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از کنترل شاخص توده بدنی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری اضطراب و افسردگی بیشتر و خودکارآمدی کمتری در کنترل خوردن داشتند. آنها از سبک مقابله ای هیجان-مدارتری استفاده می کردند و تمایلات عصرگرایانه آنها نسبت به افراد غیر بیمار بالاتر بود. بنابراین توجه به پریشانی هیجانی، خود کارآمدی در مدیریت تغذیه، نوع شخصیت بامدادگرایی و سبک های مقابله ای می تواند نقش مهمی در مدیریت پرخوری این بیماران داشته باشد.
۳۹.

مقایسه اثر بخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش متقابل چرخه تفکر دانش فراشناختی خودپنداره آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۰
تحول برخی از ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی در دوره ابتدایی پایه ریزی می شود. از جمله ویژگی هایی شخصیتی و تربیتی که نیاز مبرم جهت بهبود آنان وجود دارد، دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان می باشد. در پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر نیمه آزمایشی است، که از جامعه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر شیراز، 34 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزارSPSS-22  انجام شد. نتایج نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش دانش فراشناختی (61/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 73/106=F) تأثیر معناداری داشت، همچنین، آموزش متقابل و چرخه تفکر بر افزایش خودپنداره آموزشی (57/0=Partial ŋ2، 001/0=p ، 81/100=F) تأثیر معناداری داشت، اما بین اثربخشی آموزش متقابل و چرخه تفکر بر دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). پژوهش حاضر نشان داد آموزش متقابل و چرخه تفکر میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی دانش آموزان را بهبود می بخشد. بر این اساس، دانش آموزان در فرایند آموزش متقابل و چرخه تفکر، یاد می گیرند به فرایند ذهنی از طریق آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی آگاهی یابند، و در این مسیر، میزان دانش فراشناختی و خودپنداره آموزشی را بهبود می دهند.
۴۰.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی انعطاف پذیری روان شناختی بهزیستی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p < 0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان