پانته آ جهانگیر

پانته آ جهانگیر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان واقعیت درمانی و معنادرمانی بر بخشش و اعتماد زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت درمانی معنادرمانی بخشش زناشویی اعتماد زناشویی خیانت زناشویی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها نشان می دهد که بی وفایی و خیانت زناشویی بیشترین آسیب را به رابطه ی همسران وارد می کند و حتی می تواند رابطه را نابود کند. از این رو پژوهش در این زمینه حائز اهمیت است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان واقعیت درمانی و معنادرمانی بر بخشش و اعتماد زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش به شیوه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 48 نفر (16 زن در گروه واقعیت درمانی، 16 زن در گروه معنادرمانی و 16 زن گروه کنترل) انتخاب و به صورت تصادفی جایگزین شدند. جلسات مداخلهای در گروههای آزمایش توسط پژوهشگر اجرا شد. هر سه گروه پرسشنامه های بخشش زناشویی پولارد و همکاران (1998) و اعتماد زناشویی رمپل و هولمز (1986) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه ها در هر دو متغیر بخشش زناشویی و اعتماد زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (3/955 =F و 0/001=P). به عبارتی نتایج نشان داد هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنادرمانی در متغیرهای پژوهش اثربخش بودند اما بین دو مداخله واقعیت درمانی و معنادرمانی در هیچکدام از متغیرها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0 <P). نتیجه گیری: در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنی درمانی در ارتقای بخشش زناشویی و اعتماد زناشویی اثربخش است. لذا آگاهی زوج درمانگران، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این متغیرها می تواند در کاهش خیانت زناشویی و طلاق زنان کمک کننده باشد.
۲.

مدل پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس تنظیم هیجانی با میانجی گری سازگاری با ناباروری در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پریشانی روان شناختی تنظیم هیجانی زنان نابارور سازگاری با ناباروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس تنظیم هیجانی با میانجی گری سازگاری با ناباروری در زنان نابارور صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان شهر تهران در سه ماهه تابستان سال 1398 بود. نمونه آماری شامل 350 زن نابارور بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری دروگیتس، تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران و پریشانی روان شناختی بود. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد تنظیم هیجانی مثبت و منفی و سازگاری با ناباروری بر پریشانی روان شناختی زنان نابارور دارای اثر مستقیم معنادار هستند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج بوت استراپ نشان داد که سازگاری با ناباروری در رابطه بین تنظیم هیجانی مثبت و منفی با پریشانی روان شناختی زنان نابارور دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار سازگاری با ناباروری لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری روش های درمانی روان شناختی کارآمد، سازگاری روانی-اجتماعی زنان نابارور را بهبود بخشند.
۳.

مدل یابی رشد مسیر شغلی کودکان: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل یابی رشد شغلی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه: رشد مسیر شغلی موضوعی است که به طور گسترده در متون علمی روانشناسی مورد مطالعه قرار گرفته و در نظریه های مرتبط با روانشناسی شغلی به آن اشاره شده است. همچنین مطالعات متعددی در مورد رشد مسیر شغلی کودکان انجام شده است، ولی پژوهش خاصی که به ارائه مدل در مورد رشد مسیر شغلی کودکان پرداخته باشد، یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رشد مسیر شغلی کودکان بر اساس یک مطالعه داده بنیاد انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ رویکرد در زمره مطالعات کیفی است که با راهبرد داده بنیاد از نوع ظهوریابنده انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی متخصصان مرتبط با موضوع مورد پژوهش بود که دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط بودند که با استفاده از نمونه گیری نظری 18 نفر از آن ها در این پژوهش شرکت کردند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع مقوله ها و شکل گیری جوهر حوزه بنیادی ادامه یافت. هم زمان با مصاحبه ها، تحلیل داده ها با روش ظهور یابنده شامل کدگذاری جوهری (مشتمل بر کدگذاری باز و انتخابی) و نظری به وسیله نرم افزار ATLAS.ti8، انجام و مورد اعتباریابی قرار گرفت. یافته ها: در تحلیل داده ها، 306 کد بدون تکرار، 29 کد بنیادی و درنهایت 9 مقوله و 3 کد نظری ظهور یافتند. به زعم شرکت کنندگان در پژوهش، به طور کلی رشد مسیر شغلی کودکان به صورت مسیری از انطباق یابی به سوی انطباق پذیری و شامل عوامل، فرآیند و شایستگی ها شکل می گیرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد رشد مسیر شغلی کودکان فرآیندی پیچیده و مداوم است که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله پیشینه خانوادگی، جنسیت، فرهنگ، تجربیات مدرسه و علائق و توانایی های شخصی است. ازاین رو برای هدایت مؤثر و حمایت از رشد مسیر شغلی کودکان، یک رویکرد کل نگر که مؤلفه های مختلف را در بر می گیرد، ضروری است.
۴.

هنجاریابی مقیاس تحول شغلی کودکان در شهر اصفهان در سال 1401(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجاریابی مقیاس تحول شغلی دوران کودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف: اندازه گیری پیشرفت شغلی کودکان برای موفقیت آنها در محیط کار، تحصیل و به طورکلی زندگی بسیار مهم است. با وجود این، ابزارهای اندازه گیری موجود فاقد اعتبار و روایی هستند که نیاز به ابزارهای بهتر را برجسته می کند. پژوهش حاضر با هدف تهیه جدول هنجار برای مقیاس تحول شغلی دوران کودکی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دوره یکم اصفهان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی دوره یکم اصفهان در سال 1401 بود که در این پژوهش 351 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس تحول شغلی دوران کودکی (شولتایس و استد، 2004) و فرم کوتاه مقیاس سازش پذیری شغلی (مگ گیوری، روسیر و ساویکاس، 2015) بود. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی فراوانی و درصد، جهت بررسی همسانی درونی مقیاس از روش آلفای کرونباخ، و جهت تعیین روایی همگرا از ضریب همبستگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 انجام شد. یافته ها: ملاک اعتبار بررسی شده در مقیاس حاضر، ضریب آلفای کرونباخ بود که اعتبار نسبتاً بالای ابزار حاضر را نشان داد (94/0). نتایج روایی همگرا نیز نشان داد که این ابزار با فرم کوتاه مقیاس سازش پذیری شغلی همبستگی معناداری دارد (001/0P=، 78/0). نتیجه گیری: درمجموع یافته ها نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تحول شغلی دوران کودکی برای سنجش این سازه در جمعیت کودکان ایرانی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است. پیشنهاد می شود در جهت استفاده و ارتقای کارایی این ابزار، پژوهش های بیشتری و در گروه های مختلف اجرا شود.
۵.

اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و تاب آوری زوجین جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمانی هیجان مدار دلزدگی زناشویی تاب آوری زوجین جوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: زوجین جوان به دلیل نداشتن تجریه و تاب آوری در تعارضات زناشویی، بیشتر در معرض دلزدگی زناشویی و در نتیجه تمایل به طلاق هستند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و تاب آوری زوجین جوان انجام شد. روش پژوهش: از روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از جامعه آماری زوجین جوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 1 شهر تهران 30 زوج  (30 مرد و 30 زن) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش دلزدگی زناشوئی (پاینز، 1996)، تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش تاب آوری زوجین جوان تاثیر معنی دار و پایداری دارد (001/0 p<). نتیجه گیری: بنابراین به منظور بهبود دلزدگی زناشویی و تاب آوری زوجین جوان پیشنهاد می شود از رویکرد زوج درمانی هیجان مدار استفاده شود.
۶.

اثربخشی مداخله مسیر شغلی بر رشد مسیر شغلی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله مسیر شغلی رشد مسیر شغلی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه: مداخلات مسیر شغلی، آماده سازی مسیر شغلی برای کودکان شامل تجهیز آن ها به مهارت ها، تحصیلات و تجربیات لازم برای پیگیری اهداف مسیر شغلی را در بر دارد. شروع زود هنگام این فرآیند ضروری است، زیرا می تواند به کودکان کمک کند علائق و نقاط قوت خود را شناسایی، اهداف را تعیین کرده و در مورد آینده مسیرشغلی خود تصمیم گیری کنند. علی رغم اهمیت مداخله های مسیر شغلی بر رشد مسیر شغلی، در این زمینه در مورد کودکان شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مسیر شغلی بر رشد مسیر شغلی کودکان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402 بود. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای - تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. جلسات مداخله بر مبنای سفر در دنیای حرفه و کار (پرادو و همکاران، 2000) در 10 جلسه 120 دقیقه ای برای شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد ولی برای اعضای گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس رشد مسیر شغلی دوران کودکی (شولیتاس و استد، 2004) و جهت تحلیل داده ها نیر از آزمون تحلیل کواریانس چند متغییره (مانکوا) و نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله مسیر شغلی بر رشد مسیر شغلی کودکان مؤثر است. تحلیل کوواریانس نمرات اطلاعات، کنجکاوی / اکتشاف، منابع کنترل، چهره های کلیدی، دیدگاه زمانی و برنامه ریزی در گروه های مورد مطالعه نشان داد بین گروه ها تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05 >P)، یعنی مداخله مسیر شغلی توانسته است نمرات دانش آموزان گروه آزمایش را در این ابعاد افزایش دهد. همچنین تحلیل کوواریانس نمرات علائق و خود پنداره در گروه های مورد مطالعه نشان داد بین گروه ها تفاوت معنی دار وجود ندارد (0/05 >P)، بدین معنا که مداخله مسیر شغلی نتوانسته است نمرات دانش آموزان گروه آزمایش را در این دو بُعد افزایش دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد مداخلات مسیر شغلی، با افزایش خودآگاهی، دانش مسیر شغلی و مهارت های تصمیم گیری در کمک به رشد مسیر شغلی کودکان مؤثر بوده است. این مداخلات همچنین کودکان را قادر می سازد تا گزینه های مختلف شغلی را بررسی کنند و درباره مسیرهای شغلی خود آگاهانه تصمیم گیری کنند.
۷.

اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای مدیریت هیجان زوج درمانی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونه گیری ابتدا به صورت در دسترس با همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافته ها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه می شود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافته ها نشان می دهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروه های گواه و آزمایش تفاوت معنی دار دیده می شود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی به وسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش می توان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
۸.

نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در سازش یافتگی زوجین با میانجی گری سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازش یافتگی زوجین سبک زندگی نظم جویی شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
زمینه: پیشینه پژوهش نشان دهنده نقش مهم راهبردهای نظم جویی هیجان در سازش یافتگی زوجین است. از سوی دیگر، سبک زندگی می تواند ارتباط عوامل مؤثر در سازش یافتگی زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین مطالعه روابط ساختاری این عوامل در سازش یافنتگی زوجین و بررسی نقش میانجی سبک زندگی می تواند در غنی تر شدن این زمینه پژوهشی مؤثر باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در سازش یافتگی زوجین با میانجی گری سبک زندگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه مراجعه کنندگان متاهل به مراکز مشاوره شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود. از طریق قاعده 10 نفر به ازای هر متغیر اندازه گیری شده، حجم نمونه به تعداد 250 نفر تعیین شده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی زوجی اصلاح شده، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک زندگی LSQ استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق شاخص های آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداکثر درست نمایی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین راهبردهای سازش یافته (0/001 =P، 0/47 =β) و سازش نایافته (0/004 =P، 0/24- =β) با سبک زندگی رابطه مستقیم وجود دارد. بین راهبردهای سازش یافته (0/012 =P، 0/226 =β) و سازش نایافته (0/027 =P، 0/117- =β) با سازش یافتگی زوجین رابطه غیرمستقیم وجود دارد. مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش داشت (0/052 =RMSEA، 0/959 =CFI). نتیجه گیری: نظم جویی شناختی هیجان و سبک زندگی نقش مهمی در پیش بینی سازش یافتگی زوجین دارند. بنابراین جهت افزایش سازش یافتگی زوجین، توجه بر نقش این متغیرها ضروری است.
۹.

ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی سبک های دلبستگی صفات شخصیت خودکارآمدی شغلی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متاهل شاغل بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تبیینی با رویکرد مدل ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، دلبستگی کولینز و رید(1996)، ویژگی های شخصیتی NEO-FFI، خودکارآمدی شغلی (ریگز و نایت، 1994) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بزرگترین بار عاملی متعلق به نشانگر پی آمدهای فردی (882/0=β) و کوچکترین بار عاملی متعلق به نشانگر باورهای فرد (675/0=β) خودکارآمدی شغلی است. بدین ترتیب با توجه به این که بارهای عاملی همه نشانگرها بالاتر از 32/0 بود، می توان گفت همه آنها از توان لازم برای اندازه گیری متغیرهای مکنون پژوهش حاضر برخوردارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به نتایج به دست آمده حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند بین طلاق عاطفی، سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی در زنان متاهل شاغل نقش میانجی داشته باشد.
۱۰.

ارائه مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 1 شهر تهران در بازه زمانی نیمه دوم تیر تا پایان شهریور ماه سال 1400 بود، که 248 زوج ( 124 مرد و 124 زن) با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت در دسترس انتخاب و با روش اجرای اینترنتی با استفاده از مقیاس های دلزدگی زناشوئی (پاینز، 1996)، هوش هیجانی شات، و همکاران (1998)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و دندی، (2003) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر(1972) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری نشان داد شاخص های برازش مدل از سطح مطلوبی برخوردار است. بین تمایزیافتگی (05/0>P) و سلامت روانی (0۱/0>P) با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارد، اما بین هوش هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0<P). همچنین تاب آوری در رابطه بین تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با دلزدگی زناشویی زوجین نقش میانجی ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که تمایزیافتگی و سلامت روانی نقش مهمی در دلزدگی زناشویی و به طور کلی روابط زناشویی زوجین دارد، لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران حوزه زوج و خانواده یاری می رساند.
۱۱.

اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت هیجان هیجان مدار عملکرد خانواده رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش 47 زوج متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1950) و رضایت زناشویی انریچ (1998) 32 زوج به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (16 زوج) و گروه گواه (16 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر نمره عملکرد خانواده (0.001=F= 15.78 ,P) و رضایت زناشویی (0.001=F= 15.16 ,P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار برای افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده در زوج های دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
۱۲.

رابطه ساختاری هوش هیجانی و تمایزیافتگیِ خود با ثبات ازدواج: نقش میانجیگری صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ثبات ازدواج تمایزیافتگی خود صمیمیت هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۵
برپایه نظام های خانواده بوئن، میزان تمایزیافتگی خود، عاملی مهم در تعیین کیفیت روابط زناشویی و ثبات آن است. شناخت و مدیریت هیجانات خود و همسر، نقشی اساسی در این ثبات ایفا می کند و صمیمیت نیز به ویژه در ثب ات بخشیدن به ازدواج، نقشی مهم دارد. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه دو متغیر هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود با پایداری ازدواج ازطریق میانجیگری صمیمیت است. این پژوهش، توصیفی و ازنوع همبستگی است و جامعه آماری آن، افراد متأهل و زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه های دو و پنج تهران را شامل می شود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 345 نفر مرد و زن در سال 1399برای شرکت کردن در پژوهش انتخاب شدند و افراد موردنظر، پرسشنامه های شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جانسون و ادواردز (1983)، هوش هیجانی گریوز و برادبری (2005)، تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003)، و مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) را تکمیل کردند. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و برای برازش مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان می دهند میان ضریب مسیر کل هوش هیجانی با ثبات ازدواج (01/0>p، 609/0=β) و تمایزیافتگی خود با ثبات ازدواج (05/0>p، 226/0=β) و صمیمیت با ثبات ازدواج (01/0>p، 451/0=β)، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. درنهایت، ضریب مسیر غیرمستقیم هوش هیجانی و ثبات ازدواج (01/0>p، 288/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی خود و ثبات ازدواج (05/0>p، 082/0=β)، مثبت و معنادار بود و بنابراین، نقش واسطه ایِ صمیمیت بین تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی با ثبات ازدواج تأیید می شود. تمایزیافتگی خود، هوش هیجانی و صمیمیت درمجموع، 49 درصد از واریانس ثبات ازدواج را تبیین می کنند و در این حوزه، برگزارشدن کارگاه های آموزشی برای شناخت و ارتقای هوش هیجانی، تمایزیافتگی، صمیمیت و مؤلفه های آن جهت ثبات ازدواج توصیه می شود.
۱۳.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان متقاضی طلاق آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی ‏ذهنی خیانت زناشویی طلاق معنادرمانی واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. از بین کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل از تیرماه تا آذرماه 1400 تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند (16 نفر گروه واقعیت درمانی، 16 نفر گروه معنادرمانی و 16 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی ذهنی (SWBQ) کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری هر سه مؤلفه بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنادرمانی در مؤلفه های بهزیستی ذهنی اثربخش بودند اما بین دو مداخله در هیچکدام از مؤلفه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنی درمانی در ارتقای مؤلفه های بهزیستی ذهنی مؤثر هستند اما بین دو مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
۱۴.

مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعهد زناشویی جهت گیری دینی معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محله به تعداد 1095000 نفر در سال 1397 بودند که از میان آن ها 347 نفر به روش تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)؛ مقیاس تجارب معنوی روزانه اندروود و ترسی (2002) و پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت و راس (1967) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین جهت گیری مذهبی بیرونی (001/0=P، 104/0=β) و جهت گیری مذهبی درونی (001/0=P، 201/0=β) و تعهد زناشویی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه-گیری: به نظر می رسد زمانی که تعارضات زوجین چنان بالا می گیرد که فروپاشی زندگی خانوادگی، آنها را تهدید می کند زوجین مذهبی با تکیه بر اصول دینی و معنویت دست به مقابله می زنند. توجه بیشتر به نقش باورهای مذهبی و معنویت در افزایش تعهد زناشویی در تمامی نهادهای جامعه به ویژه خانواده ضروری می نماید.
۱۵.

بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی به شیوه مجازی بر کاهش علائم وسواس فکری-عملی کارکنان ورزشکار بیمارستان شریعتی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مجازی ذهن آگاهی وسواس فکری وسواس عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
ماهیت شغلی حرفه های بهداشتی به گونه ا ی است که کارکنان این مشاغل در معرض عوامل استرس زا و وسواس فکری- عملی گوناگونی قرار می دهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی به شیوه مجازی بر کاهش علائم وسواس فکری- عملی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ورزشکار بیمارستان شریعتی تهران در سال 99-98 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از این جامعه بود، که به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش افکار وسواس فکری- عملی، پرسشنامه مادزلی به کار برده شد. که پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله آزمایشی(ذهن آگاهی) بر روی گروه آزمایش به مدت 11 جلسه ی 60 دقیقه ای (هر جلسه در 2 وقت 30 دقیقه ای) اجرا گردید، و پس از اتمام برنامه ی آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه (24) با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد و سطح معنی داری 05/0 p≤در نظر گرفته شد. آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نمره کل وسواس فکری- عملی و زیر مقیاس های آن (بازبینی، شستن و تمیز کردن، کندی -تکرار و تردید-دقت) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0p<). به نظر می-رسد آموزش ذهن آگاهی به روش مجازی یک روش موثر برای کاهش وسواس فکری- عملی و ارتقای رفتار خودآگاهی است.
۱۶.

ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادارک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی صفات شخصیت خودکارآمدی شغلی حمایت اجتماعی ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق پذیری با طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می کند. به علاوه حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق عاطفی آموزش های لازم به خانواده های ارائه و برای خانواده هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن ها کمک شود تا مشکلات خود حل وفصل نمایند.
۱۷.

پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس عواطف مثبت-منفی با میانجی گری الگوهای تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی عواطف مثبت - منفی الگوهای تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس عواطف مثبت-منفی با میانجی گری الگوهای تعاملی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از نظر گر آوری داده ها یک پژوهش کمی می باشد، طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان دارای طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی (اعم از خصوصی و دولتی) منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 بود تعداد 368 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (2008)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی تلگن (1985) و پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) پاسخ دادند، داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب مسیر مستقیم عواطف مثبت و منفی و الگوهای تعاملی به طلاق عاطفی زنان متأهل معنی دار می باشند (05/0> p). همچنین، ضریب مسیر عاطفه مثبت به ارتباط سازنده متقابل نیز معنی دار است (05/0 > p) ولی ضریب مسیر عاطفه منفی به ارتباط سازنده متقابل، ضرایب مسیر عواطف مثبت و منفی به ارتباط اجتنابی متقابل و ارتباط توقع/ کناره گیر معنی دار نیستند (05/0 < p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد ارتباط سازنده متقابل، ارتباط اجتنابی متقابل و ارتباط توقع/ کناره گیر میانجی ارتباط عواطف مثبت و منفی با طلاق عاطفی شده است. این نتیجه حاکی از معنی داری نقش واسطه ای الگوهای تعاملی در رابطه بین عواطف مثبت و منفی با طلاق عاطفی است.
۱۸.

پیش بینی پرخاشگری پنهان زناشویی و ترس از صمیمیت براساس خودشفقت ورزی با نقش میانجیگری احساس گناه در افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری پنهان زناشویی ترس از صمیمیت خودشفقت ورزی و احساس گناه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۴۷
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری پنهان زناشویی و ترس از صمیمیت براساس خودشفقت ورزی با نقش میانجیگری احساس گناه در افراد متاهل شاغل بود. روش:  پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گرداوری اطلاعات توصیفی با روش همبستگی و جامعه آماری پژوهش 4 هزار افراد متاهل شاغل در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 350 زن و مرد متاهل به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به  پرسشنامه های خودشفقت ورزی ریس (2011)، ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (1991)، پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) و عاطفه خودآگاه تانجنی، واگنر و گومز (1989) پاسخ دادند. برای تحلیل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین خودشفقت ورزی بر پرخاشگری پنهان ارتباطی با میانجیگری احساس گناه (16/0= β, 01/0=P) و خودشفقت ورزی بر ترس از صمیمیت با میانجی گری احساس گناه (19/0= β, 01/0=P) رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده احساس گناه می تواند بین خودشفقت ورزی و پرخاشگری پنهان ارتباطی و ترس از صمیمیت نقش در افراد متاهل نقش میانجی داشته باشد.
۱۹.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوار سنگی اجتناب تجربی زوج درمانی هیجان مدار طرحواره درمانی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. از جامعه زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شهر تهران در سال 1400، تعداد 60 نفر (30 زوج) به صورت نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش وکنترل درسه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس های چند بعدی اجتناب تجربی پاسخ دادند. سپس زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی برای گروه های آزمایش در 10 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد، زوج درمانی های هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی باعث کاهش اجتناب تجربی و مولفه های آنها در زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شدند (p<0/01) و بین اثربخشی دو روش تفاوت معنی دار نبود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج، توجه به این رویکرد در برنامه های درمانی و مشاوره ای به عنوان یک روش مؤثر جهت کاهش اجتناب تجربی زوجین شهر تهران دارای سبک ارتباطی دیوار سنگی می تواند مفید باشد.
۲۰.

طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی براساس تعهد سازمانی و باورهای خودکارآمد پنداری با میانجی گری ویژگی های شخصیتی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسودگی شغلی تعهد سازمانی باورهای خودکارآمد پنداری ویژگی های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۰
زمینه: تحقیقات به ارتباط بین تعهد سازمانی، باورهای خودکارآمد پنداری و ویژگی های شخصیتی معلمان اشاره دارد. با توجه بر این آیا می توان فرسودگی شغلی را بر اساس تعهد سازمانی، باورهای خودکارآمد پنداری و ویژگی های شخصیتی پیش بینی کرد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس تعهد سازمانی و باورهای خودکارآمد پنداری با میانجی گری ویژگی های شخصیتی معلمان شهرستان رامیان بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، معلمان سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم بود که شامل 650 نفر بودند. حجم نمونه طبق نظر هویت و کرامر (2004) برای هر متغیر و مؤلفه های آن (20-40) در نظر گرفته شد. همچنین پژوهشگر به منظور افزایش درستی یافته ها، 400 نفر برای نمونه در نظر گرفت. محقق با لحاظ کردن نسبت پراکندگی جمعیت معلمان در هر یک از سه مقطع، از بین 117 مدرسه، تعدادی مدرسه را به صورت تصادفی انتخاب کرد. در پایان تعداد 50 پرسشنامه به علت مخدوش شدن کنار گذاشته شد. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1981)، تعهد سازمانی آلن و مه یر (1991)، باورهای خودکارآمد پنداری جروسالم و شوارزر (1992) و پنج عاملی شخصیت کاستا و مگ گری (فرم کوتاه)(1985) استفاده شد . یافته ها : نتایج نشان داد که متغیر تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر معکوس دارد. همچنین متغیر باورهای خودکارآمد پنداری بر فرسودگی شغلی تأثیر معکوس دارد. ویژگی های شخصیتی بر فرسودگی شغلی تأثیر معکوس دارد. بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی از طریق ویژگی های شخصیتی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین باورهای خودکارآمد پنداری و فرسودگی شغلی از طریق ویژگی های شخصیتی رابطه معناداری وجود دارد. (0/001 P< ). نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان دادکه تعهد سازمانی و باورهای خودکارآمد پنداری و ویژگی های شخصیتی قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان بودند. مطابق با یافته ها، می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی و دورهای ضمن خدمت و همچنین تغییر در شیوه گزینش افراد متناسب با ویژگی های شخصیتی و باورهای خودکارآمد پنداری و تعهد سازمانی، تا حدودی از فرسودگی شغلی معلمان کاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان