علی رجبی

علی رجبی

مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

تأثیر ده روز مصرف خوراکی زعفران بر علائم بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیروی ایزومتریک و ایزوتونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۸ تعداد دانلود : ۸۸۲
هدف: کوفتگی عضلانی تأخیری، معمولاً پس از انجام فعالیت غیر معمول برونگرا روی می دهد و باعث کاهش کارایی و عملکرد ورزشی می شود. درمان های متعددی جهت پیشگیری و درمان این عارضه شایع در ورزش پیشنهاد شده ولی تاکنون روش موثری یافت نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی زعفران در طی ده روز برای پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1±6/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و غلظت آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تاثیر زعفران در نوبتهای مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیر وابسته برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران بمدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم CK و LDH شد (001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه تجربی نسبت به پیش آزمون کاهش نداشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنی داری را نشان داد (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که ده روز مصرف زعفران اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.
۳.

تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند sICAM-1 سایتوکاین های پیش التهابی بیماری قلبی- عروقی اسید چرب امگا-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۷۹۰ تعداد دانلود : ۷۸۲
چکیده زمینه و هدف: چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی- عروقی شناخته شده است. مولکول چسبان بین سلولی و سایتوکاینهای پیش التهابی به عنوان شاخص های التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی شناسایی شده-اند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی- دوسویه کور بود. بدین منظور 40 زن چاق (30BMI≥) 55 تا 65 سال به صورت غیر تصادفی و آماده در دسترس، انتخابوبهطورتصادفیدر4 گروه10نفریورزش- دارونما، ورزش- مکمل، مکمل و دارونماقرارگرفتند. افراد در گروه مصرف کننده مکمل امگا-3 روزانه (صبح و شب) 2080 میلی گرم مکمل امگا-3 به مدت 8 هفته مصرف کردند. و گروه مصرف کننده دارونما نیز از دارونمای روغن آفتابگردان تولید شرکت زکریا استفاده کردند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی با شدت 45 تا 65 درصدضربانقلب بیشینه به مدت8 هفته، 1 ساعت و 3 جلسه در هفته بود. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل پیش آزمون و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اخذ شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس دو راهه، t همبسته و تست تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که sICAM-1 سرم نه تنها تحت تاثیر اثرات جداگانه مکمل و تمرین کاهش یافت بلکه مداخله توامان ورزش و مکمل اثر هم افزایی بر کاهش معنی دار غلظت این فاکتور التهابی در زنان سالمند چاق داشت(05/0>P ). از سوی دیگر اثر تمرین و اثر متقابل تمرین+مکمل موجب کاهش معنی دار غلظت TNF-α و IL-6 گردید(05/0>P ). این در حالی بود که اثر مکمل به تنهایی نتوانست موجب کاهش معنی دار این فاکتورها گردد(05/0
۷.

تأثیر مصرف خوراکی اسانس نعناع در بهبود علائم کوفتگی عضلانی تأخیری پس از انجام پروتکل تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوفتگی عضلانی تأخیری لاکتات دهیدروژناز کراتین فسفوکیناز اسانس نعناع مردان غیرفعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیرات مصرف خوراکی اسانس نعناع در بهبود علائم DOMS بود. بدین منظور 20 داوطلب دانشجوی مرد سالم دانشگاه محقق اردبیلی (سن 7/1±37/21 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی روزانه 50 میکرولیتر اسانس نعناع در 500 میلی لیتر آب معدنی به مدت 10 روز و گروه کنترل، به همان میزان آب معدنی (دارونما) مصرف کردند. 7 روز پس از مصرف، پروتکل تمرینی با دستگاه پرس پا و وزنه معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت تا واماندگی اجرا شد. در فاصله زمانی قبل، 1، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل تمرینی، متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شدند. از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر برای مقایسه تفاوت درون گروهی و از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت بین گروهی در سطح معنا داری 05/0>P و از آزمون Cohen’s d برای برآورد اندازه اثر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مصرف 10 روز اسانس نعناع مانع بروز علائم DOMS نشد. اما کاهش معنا داری در غلظت آنزیم CPK، LDH، (001/0P=) هورمون کورتیزول (01/0P=) و میزان درد و التهاب (001/0P=) در گروه نعناع نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. حداکثر نیروی ایزوتونیک در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان داد (001/0P=). دامنه حرکتی مفصل زانوی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل التهاب کمتری را نشان داد (05/0P=). به طور کلی نتایج نشان داد که مصرف 10 روزه اسانس نعناع نمی تواند از بروز علائم شیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تأخیری جلوگیری کند. اما در دوره بازگشت به حالت اولیه می تواند تأثیرات مفیدی داشته باشد.
۸.

مقایسه تأثیرات ضددردی و ضدالتهابی زعفران و ایندومتاسین در پیشگیری و درمان کوفتگی عضلانی تأخیری (DOMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران درد التهاب ایندومتاسین کوفتگی عضلانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۰۹ تعداد دانلود : ۵۳۳
در تحقیق پیش رو مصرف ده روزه زعفران و مقایسه آن با ایندومتاسین در پیشگیری از کوفتگی عضلانی تأخیری بررسی شد. مطالعه روی 39 دانشجوی پسر سالم در سه گروه زعفران (300 میلی گرم)، ایندومتاسین (75 میلی گرم) و کنترل به مدت ده روز انجام گرفت. پس از هفت روز، با دستگاه پرس پا و وزنه معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت کوفتگی عضلانی ایجاد شد. قبل از دوره مصرف و نیز بلافاصله، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، محیط ران اندازه گیری شد و سنجش ادراک درد با شاخص VAS صورت پذیرفت و همچنین آستانه و حداکثر تحمل درد فشاری بر عضله چهارسر ران اندازه گیری شد و مصرف خوراکی ادامه داشت. از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که زعفران و ایندومتاسین موجب کاهش شایان ملاحظه و معنا دار درد و التهاب شد (0001/0P<)، ولی زعفران نسبت به ایندومتاسین تأثیر بیشتری داشت. درصد تحمل درد فشاری در گروه زعفران نسبت به سایر گروه ها بیشتر و معنا دار بود (0001/0P<). مصرف زعفران در پیشگیری و احتمالاً درمان درد و التهاب ناشی از DOMS مؤثر است.
۹.

تهدیدات تربیت دینی کودک و ارائه راهکارهای قرآنی و روایی

کلید واژه ها: قرآن حدیث تهدیدات تربیتی تربیت کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۶۵۹
امروزه آسیب های فراوانی تربیت دینی کودکان را تهدید می کند. این آسیب ها می تواند از ناحیه وراثت، محیط (خانواده، نهادهای آموزشی، وسایل ارتباط جمعی، دوستان، نهادهای حاکم بر جامعه)، و یا از ناحیه منابع و محتوای تربیتی باشد. شناخت این آسیب ها و جنبه های منفی آن در فعل و انفعالات تربیتی، کم اهمیت تر از شناخت جنبه های مثبت نیست . شناسایی این آسیب ها که در طول مسیر تربیت دینی ظاهر می شود و رفع آنها بهبود نظام تعلیم و تربیت دینی را در نسل های آینده به دنبال خواهد داشت. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در آسیب های تربیت دینی کودک و ارایه راهکار های قرآنی و روایی برای تربیت هرچه بهتر فرزندان است . در این پژوهش تک تک عوامل شناسایی و آثار و پیامدهای منفی هر یک مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی را جهت مقابله با این آسیب ها ارایه می-نماید. اطلاعات این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و جستجو در کتابخانه ها و پایگاهها و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد هرچند امروزه ممکن است خطراتی تربیت دینی کودکان را مورد هجمه قرار دهد؛ اما ما می توانیم با شناسایی به موقع آنها و به کار بردن شیوه های مناسب تربیتی که در قرآن و روایات به آنها اشاره شده است ازجمله روش های زمینه ساز مانند: رعایت آداب معاشرت باهمسر، تغذیه حلال مادر، رعایت آداب شیر دادن، انتخاب نام نیک، گفتن اذان واقامه در گوش نوزاد وروش های ایجادی مانند: محبت ، تشویق و تنبیه، تکریم شخصیت، تلقین، عادت دادن، بازی، موعظه وروش های اصلاحی مانند: تغافل، پرهیز از عیب جویی وپرهیز از استدلال های فراتر از توانایی کودک، در تربیت صحیح کودکانمان تاثیر گذار باشیم.
۱۰.

بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح هورمون آدیپونکتین، نیمرخ لیپیدی و hs-CRP پلاسمایی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین تمرین هوازی HbA1c HS-CRP مقاومت به انسولین دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۴۹۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی، هموگلوبین گلیکوزیله، گلوکز خون ناشتا، hs-CRP ، مقاومت به انسولین و هورمون پپتیدی آدیپونکتین در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . 22 زن غیرفعال و چاق مبتلا به دیابت (سن 2/3 ± 9/45 سال، شاخص توده بدنی 67/0 ± 7/30 کیلوگرم/متر مربع، سابقه بیماری 9/2 ± 4/5 سال و گلوکز خون 05/15 ± 7/152 میلی گرم/ دسی لیتر) انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم گردیدند. گروه آزمایش به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، جلسه ای 60 دقیقه) تمرین هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به صورت دویدن در بخش اصلی تمرین اجرا کردند. دو روز قبل و بعد از دوره تمرینی نمونه گیری خونی انجام شد. HbA1c به روش الکتروکمی لومینسانس، آدیپونکتین و انسولین سرم، hs-CRP با روش الایزا، گلوکز، HDL-C و TG ، LDL-C با روش مستقیم و همچنین، کلسترول تام با روش آنزیمی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون تی همبسته و آزمون تی مستقل نشان داد که پس از مداخله، سطوح گلوکز خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1c ، hs-CRP ، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C ، وزن، BMI و درصد چربی بدن، کاهش یافتند و هورمون آدیپونکتین افزایش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. ارتباط معکوس و معنادار سطوح سرمی آدیپونکتین با گلوکز، کلسترول تام، تری گلیسرید، وزن بدن و درصد چربی بدن مشاهده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر کاهش در چربی احشایی و سطوح لیپیدی ناشی از تمرین هوازی، احتمالاً بر عملکرد آدیپونکتین و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی اثرگذار است.
۱۱.

مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیک کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسران ژیمناستیک کار تستوسترون تمرین مقاومتی سنتی کراتین کیناز کورتیزول محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۰۱
هدف از پژوهش حاضر مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خ ون ب ود. ب ه این منظور 36 پسر ژیمناستیک کار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتی متر، شاخص توده بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونه های خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درون گروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بین گروهی استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچ یک از گروه های قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنا دار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنا دار داشت. همچنین کراتین کیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنا دار شد. نتایج بین گروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتین کیناز تفاوت معنا دار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت می کند.
۱۲.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان رزیستین، هموگلوبین گلیکوزیله، شاخص مقاومت به انسولین و برخی ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی در زنان چاق دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HbA1c HS-CRP تمرین هوازی دیابت نوع دو رزیستین زنان چاق بیمار مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان رزیستین، هموگلوبین گلیکوزیله، شاخص مقاومت به انسولین و برخی ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی در زنان چاق دیابتی نوع دو بود. به این منظور 22 زن غیرفعال چاق مبتلا به دیابت نوع دو در کرمانشاه، با میانگین سن 33/2±95/44 سال، وزن 82/5±88/78 کیلوگرم، قد 45/5±11/161 سانتی متر به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه) تمرینات هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند. دو روز قبل و بعد از مداخله نمونه گیری انجام گرفت. از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت بین گروهی و از تی همبسته برای مقایسه نتایج درون گروهی استفاده شد. پس از مداخله متغیرهای وزن، درصد چربی بدن، انسولین، HbA1c، hs-CRP، LDL-C (05/0P=) گلوکز خون ناشتا (032/0P=)، مقاومت به انسولین، رزیستین (04/0P=)، کلسترول (028/0P=) و TG (014/0P=) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنا داری کاهش یافت. میزان HDL-C و BMI بین دو گروه اختلاف معنا داری نداشت. متغیرهای وزن (02/0P=)، درصد چربی (01/0P=)، گلوکز (004/0P=)، انسولین (031/0P=)، رزیستین (024/0P=)، TG (039/0P=)، BMI، HbA1c، hs-CRP، LDL-C، (05/0P=)، مقاومت به انسولین و کلسترول (045/0P=)، در پس آزمون نسبت به وضعیت پایه در گروه تجربی کاهش معنا داری یافتند. با بهبود مقاومت به انسولین و کاهش شاخص های التهابی و هموگلوبین گلیکوزیله خطر بالقوه ابتلا به بیماری ها و عوارض قلبی و دیابت کاهش یافت و فعالیت ورزشی منظم هوازی می تواند در کنترل عوارض این بیماری مؤثر باشد.
۱۳.

زیبایی شناسی کاربرد عناصر عرفانی در اشعار حماسی- عرفانی دفاع مقدس

کلید واژه ها: دفاع مقدس شعر دفاع مقدس عرفان اشعار حماسی- عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۱۸
پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس، تحولاتی ژرف در ساختار و محتوای شعر فارسی ایجاد کرد. شور شهادت طلبی، نگاه فراروایی به امور دنیوی و کمال جویی از طریق قربانی کردن نفس و حس نوستالژیک شاعران در این دوره نسبت به تحولات جنگ، باعث شد مضامین عرفانی که پس از مشروطه و قبل از انقلاب اسلامی کمتر در شعر فارسی مورد توجه بود، در ساختاری نو و در ارتباط با مضامین دینی و حماسی، بازسازی و بازآفرینی شود. بهترین شیوه استفاده از این مضامین در قالب غزل است که ابیات در آن از وحدت ارگانیک و انسجام طولی و عمودی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی عناصر ادب عرفانی موجود در غزل روایی دفاع مقدس است. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی ورود و حضور داشته که عمده ترین آنها، مضامین عرفانی و پرداختن به این جنبه برجسته از شعر فارسی است .
۱۴.

مکان یابی عرصه مناسب برای پروژه های اصلاح و توسعه در مراتع مطالعه موردی: مراتع دشت قاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بذرپاشی و بذرکاری کپه کاری کنتور فارو پیتینگ پخش سیلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۶۵۹
هدف این مطالعه، مکان یابی عرصه مناسب برای اجرای پروژه های بذرپاشی و بذرکاری، کپه کاری، کنتور فارو، پیتینگ و پخش سیلاب در مراتع دشت قائن، استان خراسان جنوبی می باشد. وسعت مراتع محدوده مورد مطالعه 7300 هکتار بود که مکان یابی عرصه مناسب برای اجرای پروژه ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد. ابتدا، بر اساس مستندات علمی، معیارهای مؤثر در انتخاب عرصه مناسب برای اجرای هر یک از پروژه های مذکور تعیین شد. سپس، با توجه به معیارهای انتخاب شده، تعداد 80 پرسشنامه به صورت ماتریس زوجی برای هر یک از پروژه ها طراحی گردید. برای تکمیل پرسشنامه، از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان خواسته شد که وزن هر معیار را تعیین و در نهایت وزن نهایی (اهمیت نسبی) هر معیار، بر اساس میانگین هندسی تمامی پرسشنامه های تکمیل شده محاسبه شد. درخت سلسله مراتبی با نرخ ناسازگاری مناسب با استفاده از نرم افزار Expert Choice ترسیم گردید. در نهایت، نقشه مکان یابی عملیات مورد نظر با استفاده از نرم افزار ArcGIS و اهمیت نسبی هر معیار تهیه گردید. نتایج نشان داد که مصاحبه شوندگان معتفد بودند که در مکانیابی عرصه مناسب برای عملیات پیتینگ مقدار بارش و شیب منطقه و برای عملیات پخش سیلاب شیب، حجم رواناب و نفوذپذیری خاک اهمیت بیشتر دارند. به علاوه، معیار اقلیم و شیب اهمیت نسبی بیشتری در تعیین عرصه مناسب برای بذر پاشی و بذرکاری؛ بارندگی بیشترین اهمیت نسبی در مکانیابی عرصه برای عملیات کپه کاری و در نهایت در تعیین عرصه مناسب برای عملیات کنتورفارو، شیب و حجم رواناب بیشترین اهمیت نسبی را نشان دادند. براساس نقشه های مکانیابی تولید شده، 628 هکتار از مراتع منطقه برای انجام پخش سیلاب مناسب بودند. به علاوه، وسعت عرصه مناسب برای عملیات کنتور فارور و پیتینگ به ترتیب 103 و 199 هکتار برآورد گردید. وسعت عرصه های مناسب برای اجرای عملیات بذرکاری و کپه کاری هم به ترتیب برابر با 3623 و 2750 هکتار محاسبه شد.
۱۵.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین تمرین هوازی دیابت نوع 2 رزیستین زعفران مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۳۷۷
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و   BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)،  BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)،  HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و   BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)،  BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)،  HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد.
۱۶.

شناخت تأثیرات مصرف مکمل امگا3 بر علائم ظاهری، عملکردی و بیوشیمیایی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب فعالیت برون گرا و درون گرا در مردان سالم غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امگا 3 کوفتگی عضلانی تأخیری PGE2 کورتیزول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۹۶
مقدمه : تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیرات مصرف یک ماهه مکمل امگا3، بر مهم ترین علائم DOMS در مردان سالم غیرفعال بررسی شد. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل مردان سالم غیرفعال شهر بوکان بود که از بین آنها 22 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. آزمودنی ها، روزانه یک کپسول امگا- 3، 1000 میلی گرمی و دارونمای دکستروز 2 درصد به مدت یک ماه دریافت کردند. پس از تعیین (1RM)، آزمودنی ها با استفاده از دستگاه پرس پا با وزنه ای به میزان 80 درصد یک تکرار بیشینه، حرکت را در چهار نوبت و هر نوبت 20 تکرار اجرا کردند. هر انقباض 4 ثانیه طول کشید، میزان 2 سی سی خون سیاهرگی، پیش از شروع تحقیق 24، 48 و 72 ساعت پس از کوفتگی عضلانی توسط متخصص گرفته شد و اندازه گیری ها انجام گرفت. برای تحلیل آماری از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. سطح معنا داری برابر 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها : مقایسه بین گروهی PGE 2 ، کورتیزول، احساس درک درد و دامنه حرکتی زانو در تمام مراحل پژوهش در هر دو گروه کنترل و مکمل تفاوت معنا داری داشت (P<0.001)؛ نتایج آزمون درون گروهی نشان داد میانگین PGE 2 ، کورتیزول و احساس درک درد، در گروه مکمل به ترتیب در تمامی مراحل بعد مداخله کاهش معنا داری داشت، درحالی که در گروه کنترل در تمامی مراحل افزایش بیشتر و معنا داری بود (P<0.05). نتیجه گیری : مصرف مکمل امگا3 می تواند سبب کاهش علائم ظاهری عملکردی و بیوشیمیایی کوفتگی عضلانی تأخیری در دوره پس از اتمام تمرینات برون گرا و درون گرا شود که می تواند به دلیل خواص ضدالتهابی قوی امگا3 و پاسخگویی بهتر آزمودنی های تحقیق حاضر به مصرف امگا3 و جذب گوارشی بهتر این مکمل باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان