مقالات
حوزه های تخصصی:
حادثه عاشورا یکی از صحنه های ماندگار در صفحات تاریخ است و امام حسین (ع) به عنوان قهرمان آن صحنه و نماد مقاومت، دل هر انسانی را از هر زبان و ملتی مجذوب خود ساخته و با جاری شدن بر زبان اهل ذوق و ادب جاودانگی آن را رقم زده است. سعید عسیلی به عنوان یک شاعر شیعی و جورج شکور به عنوان یک شاعر مسیحی خطه لبنان، در زمره شاعران مقاومت هستند که با مطالعه منابع تاریخ و حوادث اسلام، حادثه ی عاشورا را در قالب شعر به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا با رویکرد تطبیقی و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر قصصی حسینی در ملحمه کربلای سعید عسیلی و ملحمه الحسین جورج شکور بپردازد. واکاوی اشعار این دو شاعر مبین آن است که پیوند میان حماسه حسینی و ادبیات پایداری معاصر لبنان، علت روی آوردن این دو شاعر لبنانی به سرودن تاریخ امام حسین (ع) می باشد و تفاوت در مذهب تأثیری در دیدگاه دو شاعر نداشته بلکه هر دو در توصیف روز عاشورا تاریخ را با احساس خویش در آمیخته و با اشاره به مسئله مقاومت، امام حسین را نماد مقاومت می دانند.
تحلیل خویشکاری و شخصیت پردازی قصّه حضرت عیسی (ع) در ترجمه تفسیر طبری بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
حوزه های تخصصی:
قصّه در عرصه فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد. این نوع ادبی سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است که دارای نفوذی دو چندان بوده و به همین روی اغلب کتب آسمانی پیام خویش را در قالب قصّه بیان داشته اند. از آنجایی که قصّه های قرآن دارای ملاک ها و مؤلّفه های فنّی قصّه های امروزی است، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریه های انتقادی جدید باز گذاشته است. یکی از این راه ها، بررسی قصّه ها بر پایه کنش شخصیّت ها و خویشکاری آن ها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از نظریه پراپ و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به بررسی خویشکاری و شخصیت های قصّه حضرت عیسی (ع) در ترجمه تفسیر طبری می پردازد. برای وصول به نتیجه ای بهتر قصّه به سه بخش تقسیم شده است و شخصیت ها، خویشکاری ها و حرکت ها در هر بخش مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهد که این قصّه با الگویی که پراپ از قصّه های پریان ارائه می دهد با مقداری جابجایی در خویشکاری شخصیّت های قصّه هماهنگ است؛ زیرا که از سی و یک خویشکاری قصّه های پریان، بیست و یک خویشکاری در بین پنج شخصیّت موجود در قصّه موجود است. همچنین حرکت های اول و دوم از حرکت های ششگانه پراپ در این قصه دیده می شود.
بررسی رابطه بافت متن و موقعیت در خطبه های نهج البلاغه از دیدگاه تحلیل گفتمان ادبی (مطالعه موردی جنگ صفین)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان به عنوان یک رویکردی نقادانه به کشف نحوه جریان فکر ادیب و تاثیر پذیرفتن او از موقعیت می-پردازد؛ زیرا فراتر از عناصر لغوی تشکیل دهنده آن به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و ... توجه دارد. در تحلیل گفتمان ادبی بافت متنی و بافت موقعیتی مورد تحلیل قرار می گیرد. جنگ صفین یکی از مهم-ترین وقایع تاریخ اسلام است که امیرالمومنین (ع) با توجه به موقعیت زمانه و شرایط حاکم بر مردم چه در زمان جنگ و چه بعد از آن، در نهج البلاغه به صورت مستقیم به تبیین آن پرداخته است. جستار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در چارچوب تحلیل گفتمان ادبی به بررسی کلام حضرت علی (ع) در بیان جنگ صفین می پردازد؛ مهم تریم نتایج حاصل از این کاربست عبارت است از امام (ع) توانسته در نهایت فصاحت و بلاغت در قالب شاهکاری بی نظیر، توازن کاملی بین محتوای کلام و بافت موقعیتی ایجاد کند. این توازن بیشترین تاثیر را در مخاطب و بهترین نمونه ی گفتمان ادبی را شکل داده است.
جلوه های ادبیات مقاومت و پایداری در شعر شاعران شیعه با رویکرد به گفتمان رضوی
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت و پایداری یکی از انواع ادبی است که مفاهیم ارزشمند و باورمندی را در خود جای داده است. از مهم ترین شاخصه های این شاخه از ادبیات، دعوت کننده به قیام، ایستادگی و ایثار ، صبر در برابر مشکلات و جوشش و خروش در برابر ظلم و ستم می باشد . ائمه معصومین (علیهم السلام) ، به عنوان طلایه داران آزادی، تاثیری عمیق بر ادبیات پایداری و مقاومت گذاشته اند که نمونه آن را در شعر شاعران شیعی می توان مشاهده نمود. امام رضا (ع) به ، الگو و اسوه ای ممتاز در مبارزه علیه ظلم و جور حاکمان بوده است. این پژوهش در صدد است که با روش توصیفی-تحلیلی مولفه ها و جلوه های ادبیات پایداری متأثر از بیانات امام رضا (ع) را در شعر شاعران شیعی مورد بررسی و تحلیل و تبیین قرار دهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بن مایه های ادبیات مقاومت و پایداری از جمله: هجرت، شهادت طلبی، دعوت به جهاد و پایداری، انتظار منجی، مرگ و جانبازی، رنج تبعید و غربت برگرفته از فرهنگ رضوی است که در آثار ادبی و شعر شاعران شیعی نمود و ظهور یافته است .
فنّ براعت استهلال در خطبه های نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
یکی از فنون بلاغی نگارش و سخنوری شروع نیکوی کلام است. این صنعت در علم بلاغت عربی براعت استهلال یا حسن ابتدا یا براعت مطلع نام دارد. از آنجا که مهارت متکلم در شیوه های بیان یکی از عوامل فزونی زیباییهای ادبی و بلاغی کلام است این جستار به براعت استهلال در خطابه های امیرالمؤمنین(ع) اختصاص یافته است. پژوهش حاضر با هدف نشان دادن گوشه ای از مهارتهای کلامی حضرت علی(ع) و بر اساس فن براعت استهلال به بررسی شیوه های بیانی در آغاز 21 خطبه می پردازد. این جستار ابتدا به تعریف صنعت بلاغی براعت استهلال از نظر لغوی و اصطلاحی پرداخته و سپس با نگاهی گذرا بر سیر خطابه از عصر جاهلی تا پایان دوره اموی و بیان شیوه های فن سخنوری به بررسی نمودهای این فن در خطبه های نهج البلاغه با تکیه بر شیوه توصیفی تحلیلی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد امام در آغاز خطابه ها اسلوبهای متنوعی از قبیل: ندا، استفهام، امر، تعجب، قسم و مانند آن را به کار برده اند و این شگرد بیانی، تأثیر بسزایی در جلب نظر و آماده سازی ذهنی مخاطب برای ورود به متن اصلی و جلوگیری از ملالت وی داشته است.
زیبایی شناسی کاربرد عناصر عرفانی در اشعار حماسی- عرفانی دفاع مقدس
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس، تحولاتی ژرف در ساختار و محتوای شعر فارسی ایجاد کرد. شور شهادت طلبی، نگاه فراروایی به امور دنیوی و کمال جویی از طریق قربانی کردن نفس و حس نوستالژیک شاعران در این دوره نسبت به تحولات جنگ، باعث شد مضامین عرفانی که پس از مشروطه و قبل از انقلاب اسلامی کمتر در شعر فارسی مورد توجه بود، در ساختاری نو و در ارتباط با مضامین دینی و حماسی، بازسازی و بازآفرینی شود. بهترین شیوه استفاده از این مضامین در قالب غزل است که ابیات در آن از وحدت ارگانیک و انسجام طولی و عمودی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی عناصر ادب عرفانی موجود در غزل روایی دفاع مقدس است. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی ورود و حضور داشته که عمده ترین آنها، مضامین عرفانی و پرداختن به این جنبه برجسته از شعر فارسی است .
تحلیل معناشناختی بافتِ متنی «خلود» در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
در بافت متنی قرآن کریم، ریشه«خلد/ خلود» در توصیفی دقیق به عنوان برابرنهاده ی «جاودانگیِ بشر در پیوستار زمان-فضایِ آن جهانی» به کار رفته است. پیرامون واژگان کانونی و مرکزی بافت متنی قرآن تا کنون، جستارهای بسیار ارزشمندی پدید آمده است امّا نظر به عدم وجود پژوهشی مستقل پیرامون«خلود»، در این جستار، نگارنده کوشیده است تا با واکاوی رابطه های معنایی این واژه با واژگانی مانند «تقوا» و «ایمان»، «حیات» و «موت»، «دوام» و «ابد» و «جنّه» و «جحیم» خلود را به عنوان واژه ای کانونی در بافت قرآن کریم، مورد بررسی معناشناختی قرار دهد و با بازخوانی شبکه معنایی «خلود» در بافت متنی قرآن، رابطه های معنایی این واژه و مدلول های مکانی و زمانی آن را شناسایی نماید. برآیند نهایی جستار پیش رو در درجه نخست، نشانگر وجود تصویر سه گونه از «خلود» در قرآن کریم است که عبارتنداز: خلود مشروط، خلود نامشروط و خلود جسمانی توراتی. بررسی شبکه معنایی خلود در قرآن کریم، حکایت از وجود رابطه معنایی هم نشینی و جانشینی میان «خلود» با دو واژه «دوام» و «أبَد» به عنوان مدلول زمانی خلود، رابطه معنایی هم نشینی میان «خلود» با «ایمان»، «تقوا» و نیز «حیات» داشت. از سوی دیگر میان واژگانی مانند «جنّه»، «فردوس»، «جنّات عدن»، «جنّات النعیم» و..به عنوان مدلول مکانی بهشت با خلود ایجابی و نیز میان واژگانی از دسته «جهنّم»، «جحیم»، «نار»، «حطمه»، «سعیر» و...به عنوان مدلول مکانی دوزخ با خلود سلبی رابطه هم نشینی و ترادف برقرار است چنان که هرکدام از این دو شبکه معناییِ وابسته به بهشت یا دوزخ با گروه متقابل خود دارای رابطه معنایی تضاد نیز می باشند