زهرا سادات سعیده زرآبادی

زهرا سادات سعیده زرآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۱۵ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
۱۰۱.

کاربست الگوی مدیریت گرا (سیپ CIPP) در ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش شهرسازی ارزشیابی آموزشی الگوهای ارزشیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۹
امروزه تحصیلات دانشگاهی در همه ی رشته ها از ملزومات اجتناب ناپذیر به منظور توسعه کشورها محسوب و پیدایش و توسعه ی هر رشته ای در ارتباط تنگاتنگ با آموزش و تعلیم افرادی است که بتوان آنها را پرورش داد. ماهیت میان رشته ای شهرسازی، آموزش در آن با چالش های اساسی مواجه است، بطوریکه محتوای آموزشی آن می بایست متناسب با زمان و مکان تفاوت پیدا کند. با توجه به نوپایی این رشته و اهمیت نظام آموزشی در آن به ویژه در کشورمان، ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده و بر همین مبنا الگوهای ارزشیابی متعددی ایجاد شده که با توجه به اهداف و ویژگی های پژوهش، الگوی مدیریت گرا (سیپ) به عنوان الگوی اصلی پژوهش انتخاب شده است. تاکید اصلی این الگو بر اثر بخشی سیستم آموزشی و تعیین میزان اثر هر یک از شاخص ها بوده و بر پایه ی دیدگاه سیستمی قرار دارد و شامل ارزیابی زمینه، ارزیابی درونداد، ارزیابی فرآیند و ارزیابی برونداد می باشد. این ارزیابی میتواند بر تمامی اجزا صورت گیرد تا شناخت بهتری از محتوای آموزشی صورت گیرد. بر همین اساس لازم است شاخص های نظام آموزشی شهرسازی در قالب الگوی ارزشیابی مدیریت گرا (سیپ) استخراج و در نمونه آماری سنجیده شود. بر مبنای این رویکرد، نوع پژوهش، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد و در گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استفاده و روش تحلیل داده ها با کمک تحلیل محتوا، وزن دهی نوسانی و تصمیم گیری چندشاخصه در برنامه ی SPSS نهایی گردید. به منظور تعیین روایی نیز از قضاوت اساتید و نخبگان استفاده و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که نظام آموزشی شهرسازی ایران در جایگاهی پایین تر از سطح متوسط قرار داشته و این امر ضرورت انجام تغییرات در نظام آموزشی شهرسازی را نمایان می سازد.
۱۰۲.

خوانش جریان ها و عوامل موثر بر وضعیت آینده توسعه شهر دانش بنیان رقابت پذیر (نواحی نوآور) کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری دانش بنیان(KBUD) شهر دانش بنیان رقابت پذیری شهری نواحی نوآور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۷
امروزه توسعه شهری دانش بنیان به عنوان ابزاری استراتژیک جهت دستیابی به شهردانش بنیان و افزایش رقابت پذیری شهری درنظر گرفته می شود. ادبیات نظری موجود نشان می دهد که مفهوم نواحی نوآوری به عنوان نیروی محرک اصلی توسعه شهری دانش بنیان که منجر به رقابت پذیری در سطوح متعدد می گردد، معرفی شده است. اما شاکله های اصلی (عوامل و جریان های این مفهوم) مورد شناسایی قرار نگرفته است. بنابراین هدف اصلی پژوهش فوق، پوشش این بخش از شکاف نظری در ادبیات جهانی در مکانی سازی توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر (نواحی نوآور) در کلان شهر تهران است. پژوهش فوق ازنظر هدف کاربردی- توسعه ای، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی در قالب تحلیل محتوا و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 54 محرک مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر، کلان شهر تهران در قالب 13 مولفه و 6 بعد (نهادی- سازمانی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فعالیتی- عملکردی و فن آوری- ارتباطات) احصاء شده و در ادامه با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 13 محرک، مؤثرترین بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر کلان شهر تهران شناخته شده است، که از میان آنها، تعداد شش محرک تاثیرگذار اصلی (فرهنگ تصمیم گیری بر پایه دانش، همیاری عاملان دانش و تصمیم گیران در اشتراک گذاری دانش، تعامل میان سازمانی، چارچوب قانونی حمایتی فعالیت های دانش بنیان، سرمایه گذاری دولت در فعالیت های دانش بنیان، همکاری استراتژیک و شبکه سازی میان سازمانی) در بعد نهادی-سازمانی و تعداد پنج محرک (کسب و کار دانش بنیان، زیرساخت مکان های دانش، شاخص رقابت پذیری شهری جهانی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرانه تولید ناخالص داخلی شهر، جایگاه بین المللی محیط کسب و کار و نوآوری شهر) در بعد اقتصادی و یک محرک شامل ضریب جینی منطقه شهری در بعد اجتماعی-فرهنگی قرار گرفته است که حکایت از نقش پررنگ دولت ها و سازمان ها و همچنین شیوه برنامه ریزی اقتصادی و اهمیت مطالبه گری نخبگان در دستیابی به آینده توسعه شهری دانش بنیان رقابت پذیر در کلان شهر تهران را دارد.
۱۰۳.

تحلیلی بر توان های بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفه های کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۹
در دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابت پذیری شهری، از سوی مدیران و سیاست گذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرهای ایران تجلّی یافته است. تحقیق پیش رو، در روش توصیفی - تحلیلی، همراه با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، کوششی جهت سنجش ظرفیت های بالقوه برندسازی شهر بندرانزلی از منظر مخاطبان بیرونی برند احتمالی مکانی می باشد. در اثبات فرضیه اصلی و پرسش نخست این تحقیق، مبتنی بر آزمون فریدمن با مقدار آماره X 2 محاسبه شده (435/73) و درجه آزادی 4، با 95 درصد اطمینان، نتایج نشان از آن داشت که ظرفیت ها و توان های بندرانزلی، از منظر تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی، قابلیت مبدل شدن به یک فرایند برندسازی شهری را دارد. در پاسخ به پرسش دوم این تحقیق نیز، این نتیجه حاصل شد که عناصر کالبدی و فضایی بندرانزلی، از منظر میزان یادآورسازی نام بندرانزلی، در تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی دارای اثرات همسان نیستند. لذا تأثیرات آن ها نیز در فرایند برندسازی بندرانزلی یکسان نخواهد بود. پاسخ به پرسش دوم با روش تاپسیس، نشان از آن داشت که عناصر طبیعی یا مصنوع مرتبط با سواحل دریا و تالاب از مهمترین مؤلفه های کالبدی و فضایی می باشند که تصاویر ذهنی مخاطبان بالقوّه برند بندرانزلی را از نام این شهر، شکل داده اند. همچنین هویت رقابتی برند بندرانزلی منطبق بر سه فعالیت کلان اقتصادی با اولویت های "بازرگانی و حمل ونقل دریایی"، "گردشگری" و "صید و صنعت شیلات" است که امکان رقابت با سایر برندهای شهری را می یابد.
۱۰۴.

تبیین راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک نمونه موردی: پارک قلمستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهنمای طراحی شهری فضاهای شهری امن نقشه جغرافیای ناامنی ارزش املاک پارک قلمستان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۴۳
امنیت فضاهای شهری از مهمترین کیفیت های موثر بر ارزش املاک است. امنیت از جنبه عینی، در ارتباط با انواع بزهکاری و قابل سنجش با میزان جرم و از جنبه ذهنی، شامل احساس ناامنی ساکنین از فضا و دارای رابطه مستقیم با تصویر ذهنی آنها از فضاهای شهری و غیر ملموس است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و با روش تحلیلی- توصیفی صورت میگیرد. هدف از این پژوهش خوانش تصویر ذهنی ساکنین از امنیت فضاهای شهری و ارایه راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک است. بدین منظور تصاویر پارک قلمستان، واقع در منطقه 1 شهر تهران به عنوان نمونه موردی، در اختیار ساکنین اطراف پارک قرار داده شد؛ تا فضاهایی را که در آن احساس ناامنی دارند، بر روی تصاویر مشخص نموده و بر اساس آن به یک نقشه جغرافیای ناامنی دست یافت. نتایج نشان میدهد ضمن هم پوشانی مولفه های مستخرج از تصویر ذهنی مردم با ادبیات موضوع، مولفه های کالبدی- فضایی موثر بر ارتقاء امنیت فضاهای شهری شامل فرم فضا، نفوذپذیری، فعالیت، آسایش محیطی و بصری و مدیریت شهری میباشند.
۱۰۵.

تبیین رویکرد برنامه ریزی کاربری زمین شهری در شهر هوشمند با استفاده از روش پرامتی (مطالعه موردی : منطقه 22 شهرداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی کاربری زمین شهری شهر هوشمند فضای جریان ها مدل پرامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۴
پیشرفت سریع فنآوری اطلاعات و ارتباطات شهرها را به لحاظ فعالیتی و کالبدی و کیفیت زندگی ساکنان شهرها تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر این، تراکم رو به رشد جمعیت در شهرها، برنامه ریزان شهری را با چالش تامین سرانه کاربری زمین شهری که از منابع محدود تلقی میشود مواجه نموده است. در این میان، مفهوم شهرهوشمند به عنوان استراتژی برندهی شهری برای افزایش کیفیت زندگی در شهر مطرح شده است. هدف مقاله ی حاضر تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری از طریق ابعاد شهرهوشمند و در نظر گرفتن قابلیت های جدیدی است که فضای مجازی در اختیار قرار میدهد تا رویکرد نوین برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه گردد که مناسب ترین بهره برداری از ظرفیت های شهر ایجاد شود. مقاله ی حاضر از نوع هدف کاربردی و از نظر روش پردازش اطلاعات توصیفی – تحلیلی است. اولویت بندی های برنامه ریزی محدوده مطالعه با روش رتبه بندی پرامتی و تحلیل گایا انجام شده است. یافته ها نشان میدهد که بر اساس شش بعد اصلی شهرهوشمند که هر کدام بر اساس فعالیت با کاربری های متناظر خود معادل سازی شده اند، برنامه ریزی کاربری زمین شهری دارای اولویت بندی متفاوتی نسبت به روش های سنتی میباشد. بدین ترتیب که نواحی 3 و 2 در محدوده مطالعه دارای وضعیت مناسب و نواحی 4 و1 نیازمند بازنگری در برنامه ریزی کاربری ها با اولویت کاربری تجاری – مسکونی ، تجاری – اداری ، شبکه دسترسی ها، حمل ونقل، تاسیسات و تجهیزات و پارکینگ، آموزشی و فرهنگی میباشد. بر اساس نتایج این مقاله رویکرد نوین در اولویت بندی تخصیص زمین به کاربری ها و در کنار آن معرفی فضای جریان ها به عنوان مکمل فضای مکان ها به عنوان ظرفیتی نو برای برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه شده است.
۱۰۶.

تحلیل علیت لایه ای در واکاوی مفهوم پیاده مداری با تاکید بر مدلPESTEL (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده مداری چارچوب مفهومی و نظری تحلیل علیت لایه ای مدل PESTEL

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۳
اگرچه تبعات منفی رویکرد خودرومحور در برنامه ریزی و توسعه شهری مانند مصرف بی رویه منابع و امکانات، آلودگی هوا و کاهش زیست پذیری شهری، پرواضح و روشن است، لیکن تلاش های متولیان و گردانندگان در توجه به رویکردهای پایداری و مواجهه با مسئله با چالش های جدی مواجه است. در سالیان اخیر، یکی از رویکردهای موثر جهت برون رفت از معضلات مذکور، پیاده مداری بوده که در آن، توجه به پیاده روی در فضاهای شهری نه تنها ریشه در محیط انسان ساخت دارد، بلکه بصورت ماهیتی و ساختاری دلایل اجتماعی، اقتصادی، فناوری، سیاسی و قانونی نیز دارد. در این مقاله تلاش گردیده ضمن بررسی فرآیند تحول پیاده مداری طی سه دهه اخیر و تعریف جامع از آن، از بستر مدل PESTEL جهت تبیین ابعاد و عوامل آن استفاده شود. با توجه به پیچیدگی امکان شناسایی و درهم تنیدگی عوامل موثر بر پیاده مداری و ضرورت دسته بندی زمینه های شکل گیری و اثرگذار آن، از تحلیل علیت لایه ای استفاده شده است. در ادامه، با بهره گیری از روش دلفی دومرحله ای و آماری، پس از نظرخواهی از خبرگان، پنج محله از شهر تهران مورد مصاحبه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی تحلیل عاملی تاییدی و پایایی متغیرهای تحقیق بیانگر معناداری 6 بعد، 12 عامل، 28 مولفه و 37 شاخص پیاده مداری در سطح معناداری (0.01 >p) و بار عاملی بیشتر از 0.5 است. در نهایت، به جهت پیش بینی مقادیر متغیرهای تبیین کننده در ابعاد شش گانه پیاده مداری، از آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده و امتیاز اکتسابی پیاده مداری از دیدگاه شهروندان در محلات مورد مطالعه محاسبه گردیده است.
۱۰۷.

Studying The Role of Social Capital in Cohesion of urban areas and its impact on reducing social Harm (Case study: Pardis New Town)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Social capital social capital components social problems social harms Social Network Pardis new town

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۳
Today, with the development of urbanization and increased abnormal behaviors, particularly urban crimes, prevention of social harms is of great importance. Social Sciences and Urban Development can prevent crime in urban areas by understanding cultural and social traits alongside other actions, in a way that the wrongdoer finds less opportunity for acting a criminal behavior in urban areas. The theory of social capital is intrinsically simple and affecting many other components. The core idea of social capital can be found and summed up in the word "relationship". Members of the community can cooperate and work together through making contacts with each other sustaining this relation. And thus they learn things that cannot be easily achieved alone or is hard-won. Humans are linked through a series of interconnected networks and tend to have values in common with other members of the network. And by expanding networks constitute an asset that can be considered as a form of capital. Obviously, the more people get to know each other and the more common outlook is found within them, we'll have a richer social capital. On this basis, this research will examine social capital in two dimensions, cultural (types of the trust) and structural (social participation and emotional and material support of network). And tries to study the relationship between social capital and social problems in the Pardis new city after explaining the concept of social capital; This research was conducted with survey method using a questionnaire technique. The statistical populations of the study are residents of Pardis new town, who have been selected though a random cluster sampling method. The sample size was determined as 400 people using Cochran Formula and finally data analysis was done with SPSS Software. The results show that increasing social capital components (cooperation, solidarity and social relations), social problems in new towns is reduced.
۱۰۸.

خوانش الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی شهر تهران، پژوهش موردی: فاز یک شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن فضاهای بینابین بیوفیلیک مسکونی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۹
مطالعه حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، الزامات مؤثر بر طراحی معماری بیوفیلیک فضاهای بینابین شهری در فاز یک شهرک اکباتان تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. نمونه های آماری 20 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. 55 پیشران اولیه در 6 دسته احصاء و شناسایی شده با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شد. طبق نتایج الگوی کلی پراکندگی الزامات مورد مطالعه، از نظر تحلیل اثرات متقابل بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد و تمرکز الزامات بیش تر در خوشه عوامل مستقل است. الگوهای کلی، ترکیب اجزا و زیستگاه و اکوسیستم ها به ترتیب با کسب میزان تأثیرگذاری مستقیم 311، 296 و 278 در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند و به عنوان کلیدی ترین الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران انتخاب شدند. الگوهای کلی، ترکیب اجزا، زیستگاه ها و اکوسیستم ها، الهام از طبیعت، اتصال جغرافیایی به محل، اتصال اکولوژیکی به محل، فرم ساختمان، فضا به عنوان شکل و فرم، عامل هماهنگی شکل و فرم فضایی، نور طبیعی، تعریف کننده فضاهای داخلی و خارج، نور و سایه و رشد و اثربخشی به عنوان 13 الزام کلیدی برای طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموع مسکونی فاز 1 اکباتان انتخاب شدند. نیروهای کلیدی از نظر عملکرد سیستمی در محیط سیستم طراحی، نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، به عنوان الزامات باثبات، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند؛ الزامات کلیدی اثرگذار ورودی سیستم طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران محسوب می شوند.
۱۰۹.

واکاوی مؤلفه های ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی با بهره گیری از روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Urban morphology social damage physical vulnerability meta-analysis ریخت شناسی شهری آسیب اجتماعی آسیب پذیری کالبدی فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۳
اهداف: توسعه مبتنی بر ریخت شناسی شهری با توجه به چالش های اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونت گاه های حاشیه ای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیب پذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه یافته، تجربه می کند، مسائل پیچیده تری را ایجاد می کند. از این رو، درونی سازی یا بومی سازی عاملیت توسعه براساس مشخصه های منحصربه فرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغه ها و چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری در سیاست گذاری های در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریخت شناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیب پذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شده اند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفه ها و عناصر هر یک از آن ها رسید.  روش ها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار ریخت شناسی شهری بر آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیق تر به برنامه ریزی شهری نائل شد.  یافته ها: تحلیل یافته ها می رساند که ریخت شناسی شهری متأثر از چهار گانه اقتصاد شهری، مدیریت حمل ونقل و آماد شهری، سیاست های کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکان ها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است. نتیجه گیری: عمده ترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفه های ریخت شناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینه ای- فرهنگی است. ابعاد ریخت شناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمان ها یعنی معابر دسته بندی می شود. ذیل بعد بافت و توده می توان شاخصه هایی اعم از گونه های ساختمانی، بلوک ها و چیدمان توده ها و ذیل بعد حرکت میان ساختمان ها می توان شاخصه های هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسی ها را بازشناسی کرد.
۱۱۰.

خوانشی بر گردشگری میراثی در الگوی بازآفرینی بافت تاریخی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد (مورد پژوهی: شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: گردشگری میراثی نظریه داده بنیاد شیراز بازآفرینی بافت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۷
بارزترین شاخصه بافت های تاریخی شهرها، میراث شهری ملموس و ناملموس ارزشمند و ظرفیت های قابل عرضه و واجد اهمیت است که مورد کم توجهی تصمیم سازان و تصمیم گیران قرار می گیرد. گردشگری میراثی به دلیل نقشی که در ایجاد مزیت های رقابتی در مقیاس ملی و محلی دارد یکی از ابزارهای مهم بازآفرینی بافت های تاریخی شهرها محسوب می شود، این نقش توجه توأمان به حفاظت و توسعه بافت های تاریخی را مدنظر قرار می دهد. استفاده از گردشگری میراثی در مناطق تاریخی می تواند به بازآفرینی شهری موفق این بافت ها کمک نماید. پژوهش حاضر درصدد آن است تا دارایی ها و ظرفیت های موجود در حوزه گردشگری میراثی را شناسایی نماید و خوانشی بر الگوی گردشگری میراثی در بازآفرین بافت تاریخی شیراز داشته باشد. این پژوهش برگرفته از پارادایم تفسیرگرایی است، رویکرد آن استقرایی، نوع پژوهش کاربردی - توسعه ای و ماهیت آن توصیفی - تحلیلی است و در زمره رویکردهای کیفی قرار می گیرد، روش گردآوری داده ها اسنادی، پیمایشی و روش نمونه گیری هدفمند است و تجزیه و تحلیل داده های آن نیز بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی است برای تبیین الگو از راهبردهای نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در این پژوهش جهت دستیابی به اهداف آن با 12 نفر از افراد متخصص که شامل بهره وران و استفاده کنندگان، ذی نفوذان و ذی مدخلان بافت بودند مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام گردید. بر اساس نظریه داده بنیاد، اسناد گردآوری شده در 175 کد باز، 131 مفهوم، 49 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی تحلیل شدند. نتیجه خوانش بیانگر این است که الگوی گردشگری میراثی در بازآفرینی بافت تاریخی شیراز، باید آموزش و پرورش، گردشگری فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، گردشگری کالبدی، رویدادمحوری، ارزش های سنتی، میراث معنوی و انسجام اجتماعی را مدنظر قرار دهد، همزمان با آن ظرفیت سازی، الگوسازی، ترویج و تشویق، تعامل، همکاری و کنش گری در بستر تدوین و بازبینی قوانین ملی و محلی، تسهیلگری و میانجیگری، تسهیل کردن و اختیار دادن زمینه بروز خلاقیت کالبدی، مشارکت مردمی و سرزندگی اجتماعی فراهم شود و منتج به تقویت هویت کالبدی، فرهنگی و اجتماعی گردد.
۱۱۱.

صورت بندی مفهوم ارزش و ارزش آفرینی در تولید فضاهای شهری با رویکرد اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد سیاسی فضا ارزش تولید فضا کالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
در دوران متأخر، مطالعه انتقادی فضا جایگاه خود را به عنوان بدیلی برای نگاه پوزیتویستی به آن، تثبیت نموده است. بدین سیاق، فضای شهری یک محصول اجتماعی- اقتصادی و بازتابی از کارکردهای سیاسی- اقتصادی جامعه تلقّی می شود که برای شناخت سازوکارهای تولید آن، اقتصاد سیاسی فضا، زبانی گویا خواهد بود. از این منظر، فضای تولیدشده در دوران سرمایه داری متأخر، بخشی از شیوه تولید سرمایه دارانه و کالایی برای رشد اقتصادی، انباشت سرمایه و تولید ارزش اضافی است. بنابراین، با کالاپنداری فضا، دو ارزش استفاده و مبادله بر آن مترتّب شده و نظامِ شهری ای به وجود می آید که فضا را به عاملی در فرآیند ارزش آفرینی بدل می کند. هدف از این مقاله، تبیین مفهوم ارزش در فرایند تولید فضا و شناسایی صور مختلف ارزش های متجلّی در فضا است. همچنین این نوشتار برآنست در پرتو شناخت مفهومی از ارزش، روندها و مجادلاتی که به دنبال تسلّط ارزش های مبتنی بر دارایی و مبادله بر ارزش های استفاده هستند را واکاوی نموده و راهکاری را برای ایجاد موازنه بین انواع ارزش در فضا به دست دهد. روش شناسی این مقاله با ابتنا بر ترکیب هم افزای دو پارادایم تفسیرگرایی (با نگاهی هنجاری و هرمنوتیک) و پسااثبات گرایی (با نگاهی انتقادی) تأکید دارد که بدون دخالت مناسبات اقتصادی-سیاسی، تفسیر واقعیّات اجتماعی ناممکن و یا ناقص است. بدین ترتیب، با بهره گیری از راهبرد قیاسی، فرضیّاتی مطرح و با جستجوی تجلیّات و مصادیق آن در شهر تهران، چارچوبی مفهومی از ارزش آفرینی در فضا ارائه می شود. یافته ها نشان می دهند که ائتلافی از بازیگران حوزه اقتصادی و سیاسی بر سر لزوم سودآوریِ شهر اجماع کرده و آن را به محملی برای تصاحب ارزش مبادله بدل کرده اند؛ حال آنکه فضاهای شهر کالایی عمومی ا ست یعنی برای بهره برداران، ارزش استفاده نیز دارد. در اینصورت، اولویت بخشی به ارزش استفاده یا دستِ کم تعادل بخشی بین ارزش های تولید فضا، تنها مسیر ارتقا کیفیت محیطی و کاهش نابرابری در توسعه فضایی به شمار می رود.
۱۱۲.

دستیابی به شهر دانش با رویکرد توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری دانش بنیان شهر دانش مدل متاسوات شهر قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
همزمان با محبوب شدن توسعه شهری دانش بنیان به عنوان محصول اجتماعی پست مدرن در میان محققین حوزه شهری، این مفهوم به نقطه اتصال برنامه ریزان، اقتصاددانان، جغرافیدانان، و دیگر محققین حوزه اجتماعی مبدل شد. شهر قزوین یکی از شهرهایی است که در چشم انداز توسعه ای خود، دستیابی به شهردانش بنیان را هدف خود قرار داده است. با این وجود تاکنون راهبردهای شهر دانش بنیان در این شهر احصا نشده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای برنامه ریزی توسعه شهری دانش بنیان با تکیه بر منابع و قابلیت های دانش بنیان قزوین است، تا با کمک آن بتواند در تبدیل به یک شهر دانش بنیان موفق عمل کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن ترکیبی می باشد و در دو مرحله اصلی خلاصه می شود. در مرحله نخست پایه های نظری توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر تعاریف و ابعاد آن پیشنهاد شده است و در مرحله دوم بر پایه روش متاسوات، منابع و قابلیت های شهر قزوین و جایگاه رقابتی این شهر در میان رقبا برای ارائه راهبردهای دستیابی به شهر دانش-بنیان شناسایی شده است. بدین ترتیب با تعیین اهداف شهر قزوین، در چهار بعد نهادی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و محیطی به عنوان ابعاد اصلی پژوهش، نقشه جایگاه رقابتی و راهبردی شهر قزوین در میان رقبا در دو بعد محیطی-نهادی و اجتماعی-اقتصادی نشان داده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخورداری از پژوهشگران و حضور دانشگاه های مطرح در سطح کشور بیشترین میزان تناسب راهبردی و درجه اضطرار را داشتند، و تحریم و رکوداقتصادی و ضعف در سازوکار حمایت از جریان های علمی در کشور موانع اصلی و کلان تحقق اهداف بوده اند. از این رو توجه به راهبردهای دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در ابعاد نهادی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و محیطی در شهر قزوین برای تقویت قوت ها و برطرف کردن تهدیدها به عنوان پیش نیاز لازم توسعه شهری دانش بنیان، در شهر قزوین می باشد.
۱۱۳.

بررسی میزان انطباق دریاچه شهدای خلیج فارس تهران با الگوی مکان بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دریاچه شهدای خلیج فارس مکان شهری بوم شناسی سیمای سرزمین مکان بوم شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
با توجه به وخامت شرایط محیط زیستی در سطح جهان و اهمیت یافتن آن در مباحث مکان شهری، هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت توسعه مبانی نظری مکان شهری با استفاده از رویکردهای بوم شناسی سیمای سرزمین است. داده های پژوهش به روش اسنادی، پیمایشی و با پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر تعیین شده و گزاره های پرسشنامه با کمک طیف لیکرت امتیازبندی شده اند. میزان همبستگی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ عدد 979/0 می باشد. میزان انطباق نمونه موردی با الگو به وسیله فرآیند تحلیل شبکه ای بررسی شده و نتایج نشانگر انطباق زیاد آن با الگو است. ادامه روند موجود از میزان این انطباق خواهد کاست، بنابراین راهکارهایی جهت بهبود شرایط ارائه شده است.
۱۱۴.

جایگاه اصل «هویت» در تبیین مفهوم «محله اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر اسلامی محله اسلامی هویت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۸
تبیین ویژگی های محل سکونت مطلوب برای مسلمانان از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات «شهر اسلامی» است. کمبود منابع مکتوب و نیاز به توسعه مبانی نظری در این حوزه، همچنان انجام چنین پژوهش هایی را ضروری می سازد. این پژوهش ازنظر هدف، جزو پژوهش های بنیادی است. ابزار مطالعه اسنادی برای بررسی متون و تدقیق محتوای مطالب، و روش تجزیه وتحلیل کیفی با استفاده از استنتاج عقلی، جهت دستیابی به نتایج تحقیق مورداستفاده قرارگرفته است. در بخش چارچوب نظری، پس از بررسی مباحث «هویت»، ارتباط «جهان بینی» و «فرهنگ» با هویت و «هویت دینی»، «محله اسلامی» به مثابه «مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن تعریف می گردد. در بخش یافته های تحقیق، اصول «محله اسلامی» با استفاده از چارچوب مفهوم «مکان» که شامل بخش های «فرم، فعالیت و معنی» و ابعاد «کالبدی، عملکردی و ادراکی-شناختی» است، تبیین می شود. مبنا قرار دادن مفهوم «هویت»، اصول «عبودیت، معنویت گرایی، کمال گرایی» (سطح معنا)، اصول «حرمت گرایی، اصالت گرایی، اجتماع گرایی، محبت محوری، خدمت گرایی، همسایه گرایی» (سطح عملکرد)، و اصول «زمینه گرایی، آبادانی، پاکیزگی و طهارت» (سطح فرم)، و صفات و تجلیات ناشی از آن ها را برای «محله اسلامی» تعریف می نماید. در بخش نتیجه گیری، روابط میان مفاهیم زمینه ساز شکل گیری «محله اسلامی»، جایگاه اصل «هویت» و نحوه تأثیرگذاری آن در استنتاج «اصول و صفات محله اسلامی» تعریف شده است.اهداف پژوهش:تعریف مفهوم «محله اسلامی» به مثابه«مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن.تبیین جایگاه اصل «هویت» و نحوه اثرگذاری آن بر تبیین اصول و صفات «محله اسلامی».سؤالات پژوهش:بر مبنای «جهان بینی توحیدی»، اصل «هویت» چگونه قابل تعریف خواهد بود؟هویت اسلامی چه جایگاهی در تعریف مفهوم «محله اسلامی» دارد؟
۱۱۵.

تبیین مولفه های عدالت فضایی – کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش – قدرت، نمونه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت فضایی قدرت - دانش مشارکت انضباط رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
بیان مسئله: امروزه جستجو برای عدالت و مبارزه با بی عدالتی به دلیل وجود نابرابری های عظیم اجتماعی و اقتصادی، به یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است که در این راستا شناسایی نقش قدرت ها و تاثیر آن بر خلق فضاهای عدالت محور شهری، موجب افزایش کیفیت زندگی می گردد.هدف: . هدف اصلی این پژوهش، تبیین بررسی و مقایسه مولفه های دستیابی به عدالت فضایی کالبدی در مناطق 5 گانه شهر رشت با تاکید بر نظریه دانش-قدرت فوکو است.روش: این پژوهش تحقیقی از نوع کاربردی- توسعه ای است و نوع نظریه در این پژوهش اثباتی-محتویی است. راهبرد کلی این تحقیق، راهبردی ترکیبی است و با استفاده از رویکرد کیفی به تبیین مفاهیم نظری می پردازد. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های بدست آمده شامل دانش فضایی، هدایت -کنترل و مشارکت و همچنین جامعه آماری شامل شهروندان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان بصورت تصادفی انجام شد ه است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه معادل 384 نفر بدست آمده است. نتایج آماری در دو مبحث یافته های توصیفی و یافته های استنباطی بیان شده است. در مبحث توصیفی با استفاده از آماره های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی، به توضیح و تفسیر متغیرهای اصلی پرداخته شد و در مبحث استنباطی، با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری، مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: در بررسی مفاهیم شهر عدالت محور مشخص گردید برای حرکت اصولی برنامه ریزی ، شناسایی نقش قدرت ها و نیروهای اثر گذار در جامعه ضروری است. در واقع شهر عدالت محور با فراهم کردن یک چهارچوب قدرت دهنده برای بازیگران شهری، کیفیت زندگی را در شهرها بهبود می بخشد. بنابراین درک ساختار قدرت مسلط و ایجاد یک نظام کنترل و نظارت با استفاده از دانش فنی و مشارکت مردمی می تواند منجر به دستیابی به شهر عدالت محور بر مبنای نظریه دانش – قدرت گردد.   نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل مولفه ها و شاخص های فضایی-کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش –قدرت در مناطق پنج گانه شهر رشت، مشخص گردید که تقریبا تمامی این مولفه ها و شاخص ها در تمامی مناطق این شهر کمتر از میانگین متوسط است. هرچند دانش فضایی یا همان عقلانیت فنی تا حدی توانسته است نسبت به دو مولفه دیگر یعنی هدایت-کنترل و مشارکت، میانگین بالاتری را در سطح شهر به خود اختصاص دهد. بنابراین نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با ارتقاء این مولفه ها و شاخص ها یعنی از طریق ارتقاء دانش فضایی (عقلانیت فنی)، هدایت و کنترل (انضباط) و مشارکت شهروندی و با گام برداشتن به سمت شکل های کامل تر تصمیم سازی، می توان از شدت بی عدالتی در شهرکاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان