مینا مجتبایی

مینا مجتبایی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) ادراک بیماری رفتارهای خود مراقبتی پیروی از درمان سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه: سرطان پستان دومین علت مرگ ومیر زنان است و اضطراب از جدی ترین عوارض آن است. با توسعه علم روانشناسی شیوه های متنوعی در راستای کاهش اضطراب بوجود آمده است مخصوصاً برای بیماری هایی همچون سرطان؛ از جمله این روش ها درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. به رغم مطالعات گسترده در زمینه این بیماری، مطالعه کمی در رابطه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به انجام رسیده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بود که 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول کوهن، با استفاده از اندازه اثر و توان آزمون، به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند، این افراد با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه ادراک بیماری فرم بلند واینمن و همکاران (1996)، پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) استفاده شد داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار Spss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است و این اثر در مرحله پیگیری نیز در سطح معناداری 05/0 پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر باشد و بر همین اساس پزشکان در فرآیند درمان این افراد لازم است از مشاوران و روانشناسان به صورت موازی استفاده کنند.
۲۲.

اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگو زنان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه درمانی روان پویشی یکپارچه کارکرد ایگو افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
از دیدگاه روان پویشی علت افسردگی، خشمی است که به خود معطوف شده است و فرد در قالب مجازات، احساس گناه را بر می گزیند. کارکرد ایگو، اداره مناسب فشار احساسات متأثر از غرایز برای تخلیه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگوی بیماران افسرده به روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک بلاغ شهر قم با تشخیص اختلال افسردگی بود که تعداد 32 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه کارکرد ایگو بلک در مرحله پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری و پروتکل گروه درمانی روان پویشی یکپارچه به طول 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل و ضریب اتا 74/0 گزارش شد (01/0>P). یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار کارکرد ایگو و میزان افسردگی در گروه آزمایشی با گروه گواه بود. براین اساس، روش درمان روان پویشی یکپارچه بر کارکرد ایگو زنان مبتلا به افسردگی اثربخش بود که می توان از این شیوه در کاهش میزان افسردگی در زنان بهره برد.
۲۳.

اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس والدگری روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
زمینه و هدف: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدگری شود که داشتن فرزندی با اختلال طیف اُتیسم ازجمله آنها است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند اُتیستیک بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم شهر تهران در سال 1399 بود. از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی شاخص استرس والدگری )آبیدین، 1990 ( استفاده شد. گروه آزمایشی، مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در 12 جلسه 60 دقیقه ای )هر هفته یک جلسه( به صورت فردی، دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری یکراهه اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری )حس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، انزوای اجتماعی و سلامت والدین( مادران دارای فرزندان با اختلال طیف اُتیسم تأثیرگذار بوده است. اثربخشی بعد از دوره پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، راهبردی مؤثر در بهبود تمامی مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
۲۴.

اثربخشی آموزش درمان معنوی خداسو بر کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: مقاله حاضر با هدف اثربخشی آموزش درمان معنوی خداسو بر کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری، کلیه زنان مبتلا به سرطان پستانِ تحت درمان در بیمارستان شهرری تهران در تابستان سال 1401 بودند. جهت تعیین نمونه 30 نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. جهت سنجش افسردگی و اضطراب از پرسشنامه بک و جهت سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. قبل از اجرای مداخله از هر دو گروه پیش آزمون افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی به عمل آمد. گروه آزمایش آموزش درمان معنوی خداسو را از طریق پروتکل آموزشی در 8 جلسه دریافت کرد و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله در مرحله پس آزمون، هر دو گروه مجددا ابزارهای مرحله پیش آزمون را پاسخ دادند و 45 روز بعد مجددا در بین هر دو گروه ابزارها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس بین- درون آزمودنی های آمیخته تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش درمان معنوی خداسو درکاهش افسردگی (02/5=F، 03/0=P) و اضطراب (16/11=F، 001/0=P) و افزایش کیفیت زندگی (52/25=F، 001/0=P) زنان اثربخش بوده و بعد از 45 روز همچنان پایدار بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی و پایداری آموزش درمان معنوی خداسو؛ پیشنهاد می شود در مراکز بهداشتی و درمانی به بهره گیری از روش های درمانی معنوی خداسو برای بهبود وضعیت روحی بیماران سرطانی بهره گرفته شود.
۲۵.

اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان جدی ترین بیماری قرن که عوامل زمینه ساز نقش مهمی در شکل گیری و تداوم آن دارد، نیازمند طرح درمان هایی است که اثرات ماندگار داشته باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی (AST) در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه شامل 24 نفر شد که با روش هدفمند از میان افراد داوطلب درمان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. مداخله درمانی AST برای افراد گروه آزمایش در طی سی جلسه به صورت هفتگی یک جلسه 60 دقیقه ای انجام شد. افراد گروه گواه در این زمان از درمان بهره مند نشدند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (بک، 1961) و پرسشنامه ی نیازهای هیجانی اولیه (قادری و همکاران، 1400) بود. داده های حاصل از این پژوهش به شیوه ی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 25.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان AST بر کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت؛ درمان AST با توسعه ی تکنیک هایی که تعدیل نیازهای هیجانی را هدف قرار می هد می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر جهت کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه مورداستفاده قرار گیرد.
۲۶.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال سوگ درمان متمرکز بر هیجان درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کووید – 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۱
شیوع نشانگان اختلال سوگ از جمله پیامدهای شیوع ویروس کووید -19 بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. از زنان 25 تا 45 ساله مبتلا به اختلال سوگ (ناشی از کووید – 19) شهر تهران در سال 1400-1399 تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه نشانگان سوگ هوگان (2001) بود. یک گروه درمان مبتنی بر هیجان (10 جلسه یک و نیم ساعته) و یک گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (9 جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت کردند. گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر با رعایت پیش فرض ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در مقایسه با گروه کنترل به هر شش مولفه نشانگان سوگ اثربخشی معناداری دارند و درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ (به غیر از رشد شخصی) به صورت معناداری اثربخشی بیشتری دارد. نتایج بیانگر کارامدی بیشتر درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر نشانگان سوگ ناشی ازکووید – 19 در زنان بود.
۲۷.

مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب افسردگی اتیسم روان درمانی پویشی طرح واره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماه و جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان اتیستیک مراکز آموزشی و توان بخشی شهر تهران در سال 99 بود. 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. جلسات روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، به صورت فردی، هفته ای یک جلسه برگزار شد. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (1996) پرسشنامه اضطراب بک (1998) را تکمیل کردند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی در مقایسه با گروه کنترل منجر به کاهش افسردگی و اضطراب شده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (01/0P<). ولی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در مقایسه با طرح واره درمانی افسردگی را بیشتر کاهش داده است. در مقابل تفاوت اثر دو شیوه درمان بر اضطراب در سطح (05/0P>) معنادار نبود. نتیجه گیری: نتیجه گیری شد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در مقایسه با طرح واره درمانی روش مؤثری برای کاهش افسردگی مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم است.
۲۸.

ارائه الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر و پسر

کلید واژه ها: آشفتگی روانی چشم انداز زمان احساس انسجام روانی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران که در سال تحصیلی 1399-1400مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از بین آنها، 387 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس لاویبوند و لاویبوند (1995)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو (1999)، پرسشنامه احساس انسجام روانی فلنسبرگ (2006) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری SEM و با بهره گیری از نرم افزار Amos صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد از بین ابعاد چشم انداز زمان بعد گذشته منفی و حال جبرگرا و احساس انسجام روانی با آشفتگی روانی مثبت، و ابعاد آینده، حال خوش گذران و گذشته خوب مربوط به چشم انداز زمان و انعطاف پذیری شناختی با آشفتگی روانی منفی، معنادار است (01/0>P). همچنین احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی اثر عامل های چشم انداز زمان بر آشفتگی روانی را به صورت معنادار میانجی گری می کنند (01/0> P). چشم انداز زمان، احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی در مجموع 65 درصد از واریانس آشفتگی روانی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت الگوی ساختاری پیش بینی آشفتگی روانی بر اساس چشم انداز زمان با میانجی گری احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر و پسر دارای برازش است.
۲۹.

Effectiveness of Process Mental Simulation on Academic Procrastination and Stress of Gifted Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Training Process Mental Simulation Academic procrastination Academic Stress gifted students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۵
Purpose: The present research was done to determine the effectiveness of training process mental stimulation on academic procrastination and academic stress of gifted students. Methodology: The present quasi-experimental study was done with a pretest posttest design and follow-up along with a control group. The research population consisted of high school gifted students in academic year 2019-2020. The research sample included 30 students, who were chosen through multistage cluster sampling method, and assigned into two equal groups as treatment and control via randomization. The treatment group was trained for nine sessions of 90 min (one session per week) through process mental simulation training method, while the control group did not receive such training during this time. The data were collected through academic procrastination scale (Solomon and Rothblum, 1984) and academic stress (Zajacova and et al., 2005), and then analyzed using repeated measure analysis of variance and Bonferroni post hoc test in SPSS-19 software. Findings: The results revealed that the treatment and control group differed significantly with each other in the posttest and follow-up stages. In other words, the process mental simulation training resulted in diminished academic procrastination and academic stress of gifted students, and the results were also preserved in the follow-up stage (P<0.001). Conclusion: The results indicated the effectiveness of process mental simulation training on academic procrastination and academic stress of gifted students in post-test and follow-up stages. Thus, the education experts can use the mentioned method alongside other effective methods for reducing the academic procrastination and academic stress of students.
۳۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بی ثباتی هیجانی و رفتارهای خودآسیب رسان افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی ثباتی هیجانی پذیرش و تعهد رفتارهای خودآسیب رسان سوء مصرف مواد شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بی ثباتی هیجانی و رفتارهای خودآسیب رسان افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی مبتلا به سوء مصرف مواد، انجام شد. پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری معتادان مقیم در سه کمپ ترک اعتیاد شهرهای تبریز و اهر در سال1400 بود. ابتدا پرسشنامه چندمحوری میلون اجراء و 30 نفر که نمره بالاتر از 85 اختلال شخصیت مرزی را داشتند، به طور هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزار گردآوردی داده ها پرسشنامه چند محوری میلون MCMI-III (میلون، 1987)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان SHI(سانسون و همکاران، 1998) و مقیاس بی ثباتی هیجانیEIS (ملاچیچ و گلدبرگ، 2007) بود. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رفتارهای خود آسیب رسان (513/59 f=، 001/0p= ) و بی ثباتی هیجانی(122/78 f=، 001/0p= ) در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خود آسیب رسان و بی ثباتی هیجانی اثربخش است.
۳۱.

نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای غیر منطقی ارتباطی رفتارهای حفظ همسر رضایت از زندگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مردان مراجعه کننده به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران در نیمه دوم سال 1401 بودند که از بین آن ها 357 با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی زناشوئی انریچ (1989، EMSS) مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی (1982، CSBS) و پرسش نامه رفتارهای حفظ همسر (2006، MRI) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. رفتارهای حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی بر رضایت از زندگی زناشویی اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P). همچنین، باورهای غیرمنطقی ارتباطی با میانجی گری رفتارهای حفظ همسر بر رضایت از زندگی زناشویی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P). در مجموع می توان گفت رفتارهای منفی حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی با افزایش شکایت زناشویی منجر به کاهش رضایت از زندگی زناشوئی می گردد و رفتارهای مثبت حفظ همسر منجر به تقویت رضایت از زندگی زناشوئی می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان