سمیه السادات طباطبایی

سمیه السادات طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

تیپ دختر پوستین پوش در فهرست آرنه- تامپسون و بررسی روایت های ایرانی و عربی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه پریان تیپ دختر پوستین پوش تیپ510B آدمک چوبی چلچراغ طلا قهرمان قربانی و قهرمان جست وجوگر الگوی فرامتنی پراپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 51 تعداد دانلود : 242
«دختر پوستین پوش» نام تیپی است که در آن دختری از آزار پدر می گریزد . او برای گریز راهِ چاره ای می جوید و چاره را در پوستینی می یابد که از سر تا به پایش را بپوشاند. این تیپ که در فهرست آرنه تامپسون با شماره 510B کلاسه شده و «پوست الاغ» نام دارد در طبقه بندی قصه های ایرانی «خاکسترنشین» و در طبقه بندی قصه های عربی «پیراهنی مانند آفتاب، پیراهنی مانند ماه و پیراهنی مانند ستارگان» نام دارد. از آنجا که تیپ یادشده چندان میان پژوهشگران ادبیات مردمی ایران زمین شناخته شده نیست جستار پیش رو می کوشد آن را شناسانده و افزون براین با بهره گیری از مجموعه آثاری که در آن قصه های مردمیِ ایران و نیز سرزمین های مصر، عربستان، مراکش، سودان، فلسطین، عراق و اردن گرد آمده، روایت های ایرانی و عربی اش را بررسد تا دریابد این روایت ها را به چند دسته می توان تقسیم کرد. بررسی های انجام گرفته نشان می دهد که برمبنای راه چاره دختر برای گریز از خان ومان پدری می توان روایت های این تیپ را به سه دسته تقسیم کرد: 1. 510B . دختر پنهان شده در شیء؛ 2. 510B . دختر پوستین پوش/آدمک چوبی؛ 3. 510B . دختر و برادرش. علاوه براین پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی فرامتنی پراپ درپی یافتن باورها و آیین های سازنده «دختر پوستین پوش» است . اسطوره و آیین های یافت شده در کیش زروان و مزداپرستی را می توان خاستگاهی برای این تیپ در قصه های ایرانی دانست، چراکه از آمیزش اهورامزدا با مادر، خواهر و دختر خود یاد کرده و «خویدوده» را کنشی آیینی و سپند می داند.
۲.

«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الشاهنامه قوام الدین بُنداری مطالعات ترجمه چرخش فرهنگی سکسوالیته ابژه میل مذکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 19 تعداد دانلود : 157
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
۳.

توظیف الهرمنوطیقا النسویه فی تأویل الکتاب المقدس

کلید واژه ها: الهرمنوطیقا النقد النسوی الادب الدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 307
إن الحدیث عن العلاقه بین لاهوت التحریر وتفسیر الکتاب المقدس بصفه عامه، والبحث فی الدور الذی یلعبه الکتاب المقدس فی کفاح النساء من أجل التحرر بصفه خاصه، لهی أمور تشبه الدخول فی حقل ألغام فکری و عاطفی. یجب علینا أن نعین ونکشف التناقضات الواقعه بین التأویل التاریخی و علم اللاهوت المنهجیه بین البحث العلمی المجرد من الاعتبارات القیمیه والدراسات النابعه من موقع الدعم والمسانده، بین التصورات الموضوعاتیه الکونیه المسبقه فی اللاهوت الأکادیمی والانحیاز النقدی فی لاهوت التحریر، ویتطلب تحقیق ذلک فی مقاله قصیره بالضروره عملیه تبسیط وتصنیف سطحی لمجموعه مرکبه من القضایا اللاهوتیه. إن إثاره قضیه معنى الکتاب المقدس وحجیته المعاصرین من منظور لاهوتی نسوی، و القیام بذلک من موقع المرأه المهمش داخل المؤسسه الأکادیمیه ، لهو أمر یفتح الباب لمخاطره ثلاثیه الأبعاد. فلسوف یرفض اللاهوتیون والمفسرون المنتمون إلى المؤسسه الأکادیمیه ذلک المسعى بدعوى أنه غیر علمی و منحاز ومحکوم بشکل واضح بقضایا معاصره، مما یجعله غیر تاریخی، أو سیرفضون قبوله بوصفه قضیه تفسیریه أو لاهوتیه جاده بسبب أن إمرأه هی التی أثارت تلک القضیه. ولسوف یرى اللاهوتیون التحریریون والسیاسیون فی أحسن الأحوال أن ذلک المسعى النسوی اللاهوتی یشکل قضیه واحده ضمن قضایا أخرى، أو یعثونه فی أسوأ الأحوال قضیه الطبقه الوسطى، أی قضیه بعیده عن مجال کفاح المقهورین.
۴.

جلوه هایی از کارکرد آیرونی در نظام بلاغی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیرونی طنز بلاغت قرآنی نقد ادبی صناعات ادبی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 293 تعداد دانلود : 201
  آیرونی یا وارونه گویی از شیوه های برجسته آشنایی زدایی ادبی است که در آن مفهوم رویدادها در ژرفنا و سطح با یکدیگر تفاوت دارد. جستار پیش رو کوشیده تا به روش تحلیل محتوا و دقت نظر در مضامین قرآن کریم به مثابه یک متن ادبی، بن مایه ها و نشانه های پیدا و پنهان آیرونیک را در آن شناسایی، دسته بندی و تحلیل نماید. از این رهگذر کوشش شده به این پرسش پاسخ گوییم که کاربست مفهوم آیرونی (بالاخص طعنه طنزآمیز) در متن این کتاب مقدس، چه نتایج مضمونی و اغراض ادبی در پی دارد. قرآن کریم به عنوان متن گفتاری، با توجه ویژه ای که به مقوله فرهنگ دارد، در راستای باورپذیری تعالیم و نیز جذب مخاطبان خود، از این تکنیک زبانی و شیوه گفتار ادبی سود جسته است. قرآن با تکیه بر عناصر آیرونی، توانسته جلوه هنری خود را تا آستانه متنی ادبی-فرهنگی تعالی بخشد. پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد گونه های متعدد و متنوع آیرونیک در نص قرآن کریم، در گستره ای فراتر از یک شگرد بلاغی یا هنری مطرح شده و غرض غایی آن، نه فقط پیدایی آیرونی؛ بلکه ایجاد تنبّه و آگاهی نسبت به مضامین و معارف اخلاقی است که دست مایه ایجاد ایماژهای آیرونیک ادبی شده است. بر همین اساس از میان ایماژهای آیرونیک که متن قرآن کریم از آن بهره مند شده، مواردی مانند: تعریض به وحیانی نبودن قرآن، پرهیز از تکبر، عبور شتر از سوراخ سوزن، خفه کردن بداندیشان به دست خودشان، اندام پوشالی منافقان و نیز شکستن بتها، در راستای تبیین جلوه های بلاغی این شیوه نقد ادبی و کاربست آن در تاثیرگذاری متن قرآن، تبیین و تحلیل موضوعی شده است.  
۵.

خنده و کنش جنسی در بن مایه «دختری که نمی خندد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه پریان آزمون ازدواج خنداندن دختر خنده جادویی الگوی فرامتنی پراپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 688 تعداد دانلود : 552
نگارندگان در نوشتار پیش رو بر آن اند تا به تبیین و تحلیل بن مایه ای در قصه های ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمی خندد. خنداندن دختر در این بن مایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدین معنا که با آمیزش جنسی گره می خورد. بر اساس پیوند میان قصه پریان و باورهای دینی کهن می توان ردپای دو گونه از اندیشه جادویی دینی را در بن مایه یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بی نیاز از مرد می داند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، می بیند؛ و دوم، اندیشه ای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایه پیوند میان قصه پریان و اسطوره می توان اسطوره مرتبط با این بن مایه را بازیافت؛ اسطوره ای که اکنون در میان اساطیر شناخته شده ایرانی از آن نشانی نمی یابیم.
۶.

هستی زن میوه گان واق و نیستی مادر(ان)، تضاد یا تطبیق؟ (خوانشی زنانه نگر از رساله حیّ بن یقظان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حی بن یقظان ابن طفیل واق واق نقد زنانه حذف مؤنث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 427 تعداد دانلود : 313
جستار پیشرو بر آن است تا با واکاوی چگونگی و چرایی حذف مؤنث از رساله فلسفی - ادبی حیّ بن یقظان نشان دهد که اندیشه مذکر، در ساحت فلسفه، چگونه فرودستی اجتماعی زن را در متون تمثیلی خود بازتولید میکند. افزون بر این با وارسی زنانی که میوه درختاند انگاره نامآشنای واق در خیال – جغرافیایی شرح میدهد که جغرافیای اسلامی از رهگذر گیاهانگاری زن بر این برساخته اجتماعی – تأکید میورزد که زن، در قیاس با مرد، به طبیعت نزدیکتر است تا فرهنگ و اینگونه فرودستی او را بازمینمایاند. پس حضور زنمیوهگان واق در متن رساله مذکور با حذف مؤنث از آن، نه در تضاد، که سراسر سازگار است؛ چرا که این هردو یک واقعیت همسان را هویدا میسازند و آن فرودستی زن است.
۷.

تحلیل متن و فرامتن قصه فیروزشاه بدخشانی بر بنیاد الگوی پیتر جیلت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه های هندی ریخت شناسی پیتر جیلت قصه فیروزشاه تحلیل متنی و فرامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 641 تعداد دانلود : 738
در میان نظریه های ساختاری و بافتی که به بررسی و تحلیل قصه های شفاهی پرداخته اند، الگوی پیشنهادی پیتر جیلت برای پژوهندگان پارسی زبان چندان نام آشنا نیست. این الگو برآیندی از مدل ریخت شناسی پراپ و نظریه های مضمونی تحلیل قصه است. جیلت شمار کارکردهای متعدد پراپ را به پنج کارکرد کاهش داده و روایی نظریه خود را با تحلیل قصه های فراوان از ادب شفاهی مناطق مختلف دنیا اثبات کرده است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استناد به نشانه های درون متنی، بر آن است تا از رهگذر معرفی قصه ناشناخته «فیروزشاه بدخشانی»، کارکردها و عناصر قصه را بر اساس این الگوی نویافته بررسی و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که قصه پیش-گفته، تمامی پنج کارکرد: موقعیت نخستین، تعامل با یاریگر، تعامل با شهبانو، تعامل با دشمن و بازگشت قهرمان را دارا است. همچنین دو جهان «معمولی» و «دیگر» در فضای روایی قصه قابل جداسازی است. قصه فیروزشاه را می توان نمونه ای روشن از بقایای آیین تشرف و رازآموزی اقوام کهن دانست که عناصر نمادین فرهنگی شان را در ژرف ساخت فرم دینی خود حفظ کرده اند.
۸.

بن مایه های کهن عربی در دو داستان از هزار و یک شب (منادمت شیطان با ابراهیم موصلی و حکایت اسحاق موصلی با شیطان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هزار و یک شب منادمت شیطان با ابراهیم و اسحاق موصلی جنّ موسیقی الهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 811
هزار و یک شب اثری است که تا اواخر سده دوازدهم هجری، پیوسته در حال بالیدن بوده است و از این رو، لایه های تاریخی گوناگون در داستان های آن به چشم می خورد؛ از جمله لایه تاریخی بغدادی که داستان خلفای عباسی و درباریانِ درپیوسته با آنان، نمایانگر آن است. داستان منادمت شیطان با ابراهیم موصلی و حکایت اسحاق موصلی با شیطان که هر دو سرآمد خنیاگران زمانه خویش بودند در همین لایه جای می گیرد. این دو داستان گرچه در بغداد ساخته و پرداخته شده اند؛ اما بن مایه های به کار رفته در زیرساخت آن ها نه در بغدادِ عهد عباسی، بلکه در عربستان پیش از اسلام ریشه دارد؛ زیرا این داستان ها بر پایه دو بن مایه کهن عربی پرداخته شده اند. یکی پیوند دیرسال میان جن و موسیقی و دیگری شناختن جن به عنوان باشنده ای الهام گر که در اعتقاد به «تابع/ رئی الکاهن» و «شیطان الشاعر» پدیدار می شود. جستار پیش رو از رهگذر کاوش در منابع کهن عربی نشان می دهد که چگونه داستان سرا متأثر از این بن مایه ها، ابلیس را بسان خنیاگری زبردست ترسیم می کند که مقامی موسیقایی را به ابراهیم موصلی می آموزد.
۹.

گذار از مردانگی به زنانگی در رمان La nuit sacrée / لیله القدر، اثر طاهر بن جلون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طاهر بن جلون رمان La nuit sacrée / لیله القدر احمد / زَهرَه هویت مردانه هویت زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 862 تعداد دانلود : 55
امروزه بسیاری از جامعه شناسان فمنیست بر این باورند که هویت جنسی، برساختی اجتماعی و سیال است که مجموعه ای پیچیده از روابط اجتماعی بدان معنا می بخشد. بدین ترتیب تصویر فرد از خود به منزله عضوی از یک جنس خاص، افزون بر عوامل بیولوژیک، از عوامل فرهنگی-اجتماعی نیز تأثیر می پذیرد. پس هویت جنسی مقوله ای ثابت نیست و متأثر از عوامل مذکور می تواند تغییر کند. هدف نوشتار پیش رو آن است که نشان دهد چگونه زن قهرمان داستان La nuit sacrée / لیله القدر هویت مردانه ساختگیِ خود را کنار نهاده و از نو زن بودن و زنانگی اش را باز می جوید. در این راستا نگارنده هویت نویافته «زَهرَه» را از رهگذر واکاوی کنش های او در سه حیطه جنس، جنسیت و رفتار جنسی ترسیم می کند تا روشن سازد دگردیسی او از باشنده ای پوشالی به انسانی واقعی چگونه رخ می دهد. «زَهرَه» در این داستان رمزواره ای است از انسان مراکشی که در چنگال تضادهای درونی و بیرونی اسیر است و برای رهایی، ناگزیر باید بر سینه باورهای نادرستی که جامعه بر او تحمیل می کند، دست رد زند.
۱۰.

دوبار که بغ بانویی در پیکر عروسک؛ بازجست آیینی نمایشی در کتاب نشوار المحاضره تنوخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عروسک دوبارکه نشوار المحاضره آیین عروسکی نوروز آیین ازدواج مقدس ایزدبانوی باروری آناهیتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 138 تعداد دانلود : 309
دوبارکه نام عروسکی است که قاضی تنوخی، ادیب عربی نویس سده چهارم هجری، در کتاب نشوار المحاضره و أخبار المذاکره ، از آن یاد می کند. از گزارش خُرد تنوخی برمی آید که ساختن این عروسک در بغداد و بر بام نهادنش در شب نوروز با آیین های کهن سال نو به ویژه با آیین ازدواج مقدس در پیوند است. این جستار می کوشد با تکیه بر نشانه های یافت شده در بازگفت تنوخی و نیز به یاری نشانه های برون متنی جشن سال نو در بابل و آیین های عروسکی باران کرداری در ایران از چیستی دوبارکه و پیوندش با بغ بانوی باروری پرده بردارد و چگونگی برگزاری این آیین فراموش شده را بشناساند. مهم ترین یافته این کاوش آن است که باشندگان بغداد نمایشی آیینی را بر پا می دارند و دوبارکه ایزدبانوی باروری است که طی این آیین در پیکر عروسک نمایانده می شود. از این رو می توان دوبارکه و آیین او را همچون میرنوروزی در جرگه نمایش های آیینی نوروز جای داد.
۱۱.

واکاویِ پیوند استعاره و فرهنگ در دیباچه «رسالة الغفران» بر مبنای نظریه استعارهْ بنیادِ شناختی-فرهنگیِ کُوِچْسِس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره شناختی فرهنگ و استعاره لیکاف و جانسون و کوچسس أبوالعلاء معری رسالة الغفران دل و حَماطَه و مار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 761 تعداد دانلود : 473
در این جستار هدف آن بوده که نشان داده شود دو تعبیر استعاریِ کلیدی در دیباچه رسالة الغفران برآمده از بافت فرهنگیِ ذهن أبوالعلاء است. نگارنده برای رسیدن به این هدف پس از بیرون آوردن استعاره های زبانیِ «دل درخت حَماطَه است» و «دل مار است» و بررسی استعاره های مفهومیِ هر کدام، به کاوش در زیرساخت های فرهنگی هر یک پرداخته تا از رهگذر تحلیل شالوده های فرهنگی، گوشه ای از بافت فرهنگی ذهن معری و نگرش او را آشکار سازد و نشان دهد که رشته های پیوند میان این تعابیر استعاری و فرهنگ چنان در هم تنیده است که فهم درست و کامل آن ها بدون آشنایی با زیرساخت های فرهنگی شان میسر نیست. از جمله نتایج این پژوهش آن بوده که ذهن معری در پردازش استعاره های پیش گفته از روایت توراتیِ داستان هبوط آدم، آموزه های اسلامی در این باره که خود انباشته از تعالیم یهودی است و نیز باورهای عامیانه مرتبط با پیوند میان مار و درخت حَماطَه و پیوند میان مار و زن تأثیر پذیرفته است.
۱۲.

بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی؛ بررسی موردی: «رکوب الکوسج» و «سروة بست» در «ثمار القلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ابومنصور ثعالبی ثمار القلوب رکوب الکوسج سروة بست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 669 تعداد دانلود : 994
«رکوب الکوسج» (برنشستن کوسه)، نام جشنی است که پیش از فرا رسیدن بهار به نشانة وداع با فصل سرما برگزار می شد. «سروة بست» (سرو کاشمر)، نام سروی است که به باور پیشینیان، زرتشت آن را از بهشت آورده و به دست خود یا گشتاسب و یا گرشاسب آن را در کاشمر کاشت. از آنجا که درخت سرو نزد ایرانیان مقدس بود، به این درخت کهن نیز به دیدة احترام می نگریستند. سرو کاشمر تا دوران متوکل عباسی مایة افتخار اهالی خراسان بود تا آن که به دستور این خلیفه قطع شد. ابومنصور ثعالبی در کتاب ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب به «رکوب الکوسج» و «سروة بست» اشاره کرده است. در این جستار درصددیم تا با بررسی این دو نمونه در کتاب ذکرشده نشان دهیم حتی آن دسته از کتب میراث عربی که به ظاهر با تاریخ ایران ارتباط ندارند، می توانند حاوی مطالب ارزشمند در این زمینه باشند. گفتنی است در مقاله حاضر از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی از حوزه های پژوهش در ادبیات تطبیقی است.
۱۳.

بن مایة اسطوره ای مشترک میان زن فرشتگان میوه زاد رسالةالغفران و دختران نارنج در قصّة دختر نارنج و ترنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رساله الغفران أبوالعلاء معری زن فرشتگان میوه زاد قصة دختر نارنج و ترنج اسطوره مشی و مشیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 566 تعداد دانلود : 361
«رسالة الغفران» اثر أبوالعلاء معرّی ادیب نامدار عرب، شرح سفری خیالی به جهان دیگر است. ابن قارح، قهرمان این سفرنامه که به بهشت راه یافته، به باغ میوه ای راهنمایی می شود که با چیدن و شکافتن میوه های درختان باغ، دختران پریچهره از دل آن زاده می شوند. این صحنه یادآور «دختر نارنج» در قصّة عامیانة «دختر نارنج و ترنج» است که در آن شاهزادة عاشق، نارنج را چیده و می شکافد و دختر زیبارو از آن بیرون می آید. این قصّه بر مبنای دو اسطورة کهن ساخته شده است. نخست اسطورة زاده شدن «مشی» و «مشیانه»، نخستین زوج بشری، از دل ریواس و دیگری ایزدگیاهی شهیدشونده. آنچه که توصیف أبوالعلاء را به این قصّه پیوند می دهد، استفاده از بن مایة اسطوره ای مشترک است؛ زیرا نخستین اسطوره می تواند ژرف ساخت هر دو باشد. امّا ادیب معرّه چگونه با این اسطوره آشنا شده است؟ در پاسخ بدین پرسش باید گفت که در کتاب های تاریخ عمومی، مانند «مروج الذّهب» و «البدء و التّاریخ» از اسطورة ایرانی «مشی» و «مشیانه» یاد شده است؛ کتاب هایی که معرّی را از خواندن آن گریزی نبوده است. امّا این کتاب ها یگانه منبع الهام بخش او نیست؛ زیرا سفرنامه هایی که از جزایر واق واق و انسان میوه هایش سخن گفته اند هم می تواند الهام بخش وی در خلق زن فرشتگان میوه زاد بوده باشد. در این جستار با بررسی مطالب آثار مذکور (کتاب های تاریخی و سفرنامه ها) ثابت می شود که بر خلاف ادّعای برخی از محقّقان عرب، زن فرشتگان میوه زاد زاییدة خیال خلاّق معرّی نیستند، بلکه آبشخور این تصویر خیال انگیز را باید در جای دیگر جست.
۱۴.

داستان مینی مال و حکایت های طوق الحمامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان مینی مال حکایت ابن حزم اندلسی طوق الحمامه فی الألفه و الآلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 249
جنبش مینی مالیسم، جنبش مبتنی بر ساده سازی و خردگرایی، پس از تولد در اواخر دهه شصت میلادی در نیویورک، مرزهای جهان هنر را درنوردید و با نفوذ در ادبیات، داستان مینی مال را به گونه های داستانی کوتاه افزود. بعد از رواج این مکتب و آشنایی نویسندگان غربی با این سبک، خلق داستان های مینی مال درمیان ادیبان مشرق زمین، ازجمله ادیبان عرب، آغاز شد. اما تاریخ نگارش داستان های کم حجم در ادبیات عربی- اسلامی به قرن ها پیش از تاریخ پیدایش مکتب مینی مالیسم بازمی گردد؛ زیرا روایت «اخبار»، که ما در ادبیات فارسی با عنوان «حکایت» از آن یاد می کنیم، در ادبیات عرب قدمتی دیرینه دارد. کتاب طوق الحمامه فی الألفه والألاف، تألیف ابن حزم اندلسی، ازجمله آثار کلاسیک ادبیات عربی- اسلامی است که حکایت فراوانی را دربر می گیرد و بسیاری از آن ها را می توان با مؤلفه های مینی مالیسم تطبیق داد. این مقاله می کوشد تا با بررسی ویژگی های اساسی داستان مینی مال و تحلیل عناصر سازنده حکایات طوق الحمامه، میزان شباهت و تفاوت موجود میان آن دو را دریابد؛ چراکه مهم ترین مشخصه های داستان مینی مال، مانند کوتاهی و ایجاز، محدودیت زمان، مکان و شخصیت، در گونه ادبی حکایت نیز مشاهده می شود. تا آنجا که می توان حکایت های کلاسیک را نمونه اولیه داستان مینی مال دانست؛ هرچند نمی توان و نباید تفاوت های میان آن دو را نادیده گرفت.
۱۵.

بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت پردازی منیرو روانی پور حادثة شرف سنگ های شیطان یوسف ادریس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : 851 تعداد دانلود : 671
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
۱۶.

اسطوره ها و باورهای محلی در رمان «نزیف الحجر»

کلید واژه ها: ابراهیم الکونی رمان ""نزیف الحجر"" اسطوره ها و باورهای محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 261
حیات بشر با اساطیر پیوند ناگسستنی دارد. این داستان های خیالی که گاه ریشه در واقعیت تاریخی دارند چنان با زندگی انسان درآمیخته اند که در برخی جوامع به عنوان حقیقت غیر قابل انکار پذیرفته شده اند در هم تنیده بودن اساطیر با زندگی بشر، چنان در ادبیات به عنوان جلوه ای از فرهنگ و تمدن انسان انعکاس یافته که امروزه اسطوره ها جایگاه کم نظیری در ادبیات ملل جهان و از جمله ادبیات عربی پیدا کرده است. ابراهیم الکونی یکی از رمان نویسان معاصر و شناخته شده در جهان عرب است که از اسطوره و به ویژه اساطیر بومی-آفریقایی و باورهای محلی بهره ی فراوانی گرفته است. در این مقاله تلاش شده اسطوره ها و اعتقادات بومیان در منطقه ای از شمال آفریقا (لیبی) در یکی از برجسته ترین آثار ابراهیم الکونی به نام ""نزیف الحجر"" بررسی شود و از این رهگذر کاربست اسطوره و کارکرد آن در نزد این نویسنده پرآوازه عرب معرفی گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان