محمدسعید ایزدی

محمدسعید ایزدی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه طراحی شهری، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۲۱.

تبیین نقش خرده فروشی های موقت در کیفیت محیطی پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیطی پیاده راه ها فضاهای شهری خرده روشی موقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۱۱
بیان مسئله: امروزه شاهد گسترش مال ها و مگامال ها و مراکز خرید بزرگی هستیم که علی رغم هزینه های هنگفتی که ساخت این دست فضاها به شهر تحمیل می کند، در بسیاری موارد به دلیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و... عملاً در جذب مخاطب موفق نبوده و از رونق چندانی برخوردار نیست. این در حالی است که  بررسی کیفیت محیطی ناشی از وجود خرده فروشی موقت در فضاهای شهری و به خصوص فضای پیاده، پدیده ای است که امروزه از منظر اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی استقرار خرده فروشی های موقت از نگاه ذی نفعان و ذی نفوذان در تغییرات کیفیت محیطی محورهای پیاده شهری است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و با بهره گیری از نظریه زمینه ای انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک مشاهده مستمر و با انجام 47 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با کاربران، رهگذران، کسبه دائمی خیابان، شاغلین خرده فروشی موقت، متخصصان و مدیران شهری در یکی از پیاده راه های شهری معروف در شهر تاریخی اصفهان در ایران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری، بازگردآوری شده و از بطن آن ها مقولاتی استخراج گردید.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه 33 کد محوری و هفت مقوله هسته ای در مطالعه خرده فروشی در قالب الگوی نظری بر مبنای نظریه گراندد تئوری ارائه کرده است. نتایج پژوهش به هفت مقوله هسته ای در قالب شبکه مضامین شامل تعاملات اجتماعی، سنخیت فعالیتی، تحرک اقتصادی خردمقیاس، ادراکات چندلایه، ترکیب بصری موزون، تناسب زیست محیطی و کنترل هدفمند در بررسی نقش خرده فروشی موقت در کیفیت فضاها و پیاده راه های شهری تأکید می کند.
۲۲.

ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده راه پیاده مداری حمل و نقل شهری مرکز شهر بافت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۷
از جمله جنبش های نوین در حوزه حمل ونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی هستند. در این میان نوع طراحی های اتومبیل محور در دهه های گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جا بجایی به الگوهای پیاده محور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر همدان سعی شده است تا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مقایسه دو سیاست پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل رینگ مرکزی شهر همدان پرداخته شود. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو سیاست از منابع داخلی و خارجی استخراج شده و با توجه به شرایط وضع موجود محدوده با روش دلفی (30 کارشناس) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تأثیرگذارترین معیارها در سنجش ظرفیت پیاده گستری یک محدوده به ترتیب شامل «ساختار شبکه حمل ونقل»، «وضعیت ترافیک»، «شرایط اجتماعی»، «کاربری و فعالیت»، «ساختار کالبدی»، «شرایط طبیعی»، «ملاحظات اقتصادی» و «سیما و منظر» است که بررسی این معیارها در نمونه مطالعه، بیانگر برتری سیاست پیاده مداری نسبت به سیاست پیاده راه سازی است. در حقیقت این پژوهش نشان می دهد به سبب تأثیر منفی عواملی همچون شرایط طبیعی، ملاحظات اقتصادی، ساختار کالبدی و ... بر پیاده روی عابران در مرکز شهر همدان، نمی توان اقدام به حذف کامل خودروهای سواری از داخل بافت مرکزی شهر نمود. از همین رو، تلاش برای تقویت پیاده مداری در بافت مرکزی شهر از طریق کاهش وابستگی مردم به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نیز انتقال ترافیک عبوری از داخل بافت به رینگ پیرامونی، می تواند به نحو مؤثری میان تردد سواره و پیاده تعادل ایجاد کند و به رضایت عمومی بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود ضمن حفظ امکان دسترسی خودروهای شخصی تا مرکز بافت (میدان امام)، صرفاً با تبدیل میدان امام به یک فضای پیاده ارتباط خیابان های شعاعی داخل رینگ مرکزی قطع شده تا از این طریق سهم قابل توجهی از ترافیک غیرضروری (عبوری) داخل محدوده به رینگ پیرامونی منتقل شود.
۲۳.

بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم خانه تحولات زمینه بافت میانه شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۹۹
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
۲۴.

ارزیابی بازنمایی فضاهای شهری در آثار منتخب سینمای ایران با تمرکز بر فضاهای عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما شهر طراحی شهری فضای شهری تحلیل محتوا تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۸
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.  
۲۵.

دلبستگی مکانی؛ بازشناسی مفهوم، اصول و معیارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی مکانی هویت مکانی وابستگی به مکان حس مکان تعلق مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
دلبستگی مکانی از دهه 60 و به دنبال طرح مفهوم مکان در مطالعات روانشناسی محیطی مطرح شد. عدم اجماع  بر چیستی و چگونگی فرایند شکل گیری دلبستگی مکانی و کاربست مفاهیم مشابه به جای دلبستگی مکانی، آن را به مفهومی بی ثبات و لغزنده تبدیل کرده است.  هدف این مقاله بازشناسی مفهوم دلبستگی مکانی به عنوان یکی از سطوح روابط مردم-مکان، اصول، معیارها و فرایند شکل گیری آن است به گونه ای که تمیز آن از سایر مفاهیم مرتبط را ممکن سازد. ابعاد متفاوت دلبستگی مکانی و معیارهای موثر بر آنها، در قالب مدلی مفهومیِ فرایند تعاملی شکل گیری دلبستگی مکانی و چارچوبی از مولفه های سازنده آن ارائه شده است. براساس این مدل، دلبستگی مکانی به عنوان هسته اولیه شکل گیری حس مکان، فرایندی احساسی، ادراکی و رفتاری است که در تعامل افراد با فضاهایی که بدان معنای ویژه ای بخشیده اند، با ایجاد دو سطح وابستگی و هویت مکانی شکل می گیرد و در قالب رفتارهایی ویژه بروز می یابد. خودبسندگی، تداوم، تمایز و عزت نفس نیز به عنوان اصول دلبستگی مکانی شناسایی شدند.
۲۶.

تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمینه هم پیوندی خانه نحو فضا شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
۲۷.

تداوم ارزش های جغرافیای طبیعی در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر(مورد پژوهی: میراث معماری شهر تاریخی چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های مکانی جغرافیای طبیعی میراث شهری شهر دوراونتاش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
توجه به تأثیرگذاری جغرافیای طبیعی بر اندیشه انسان برای خلق کالبد معماری،که ارزش های مکانی را شکل می دهند، در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر ضروری است و باید در برنامه ریزی های شهری نیز به آن توجه شود. ضعف در شناخت و تبیین این ارزش ها، سبب از دست رفتن محیط طبیعی اثرگذار و یک پارچگی میراث معماری با زمینه اش می شود. از سوی دیگر، برای حفاظت از میراث معماری شهر، علاوه بر شناسایی تمامی ارزش های مرتبط، تداوم این ارزش ها در بستر زمان نیز ضروری است که تاکنون علی رغم تأکید پژوهش گران حفاظت بر اهمیت آن، به شناخت و چگونگی آن پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف ارتقاء دانش ارزش گذاری و توسعه نگاه ارزش محور در عرصه حفاظت از میراث معماری، به دنبال احصاء ارزش های مکانی برای تکمیل طبقه بندی موجود و شناسایی مؤلفه های مفهوم «تداوم» برای دست یافتن به چگونگی استمرار این ارزش ها است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد استدلال منطقی و به روش موردپژوهی، ابتدا با بازخوانی متون و نظریه های مرتبط، به تدقیق مفاهیم «ارزش های مکانی» و «تداوم» در میراث معماری پرداخته است و سپس با تحلیل داده ها، مؤلفه های «تداوم»، «شاخص های ارزش مکانی» و ابعاد احصاء آن ها را به عنوان یافته های پژوهش استخراج و برای تدوین چارچوب مفهومی به کار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط میان سه شاخص «جغرافیای طبیعی»، «اندیشه ساخت» و «کالبد ساخته شده»، ارزش های مکانی را شکل می دهد که می توان آن ها را در چهار بعد منظر، ساختار، عملکرد و معنا شناسایی نمود.
۲۸.

تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی

کلید واژه ها: طراحی شهری بازآفرینی شهری پایداری اجتماعی فضاهای عمومی شهری پروژه های محرک توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
۲۹.

منظر قدسیِ شهرهای زیارتی به روایتِ سفرنامه های تاریخی

کلید واژه ها: مکان مقدس منظر آئینی منظر زیارتی منظر قدسی حریم بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
منظر شکل یافته از مکان های متبرکه شهرهای زیارتی، جزو اصلی در شناسایی شاخصه های کالبدی و معنایی آن ها به شمار می رود. این مناظر ضمن گسترشِ کلیتی یکپارچه در ابعاد زمانی و مکانی، آئین ها و مراسم مذهبی وابسته به خود را در یک چهارچوب روایی متحد می سازند. بدیهی است جانِ متصل به این مناظر، روح انسان است؛ پس هرآن چه منجر به برهم زدگی و آشفتگی این ارتباط گردد، نه تنها اصالتِ این اماکن مقدس و یکپارچگی بافت های بلافصل آن را مخدوش می سازد؛ بلکه اثرات منفی غیرقابل انکاری بر امرِ زیارت برجای خواهد گذاشت. از آنجاکه این فضاها همواره مرکزِ توجه مجاوران، زائران و حتی سیاحان بوده است، اسناد مکتوب و مصورِ آن ها می تواند در بازنمایی وجوه عینی و ذهنی مناظرِ فوق الذکر موردِ مداقه قرار گیرد. درهمین ارتباط پژوهشِ حاضر با طرح این پرسش که در طولِ اعصار پیشین، ساختارِ کالبدی و معنایی مناظرِ یادشده چه وجوهی را دربر می گرفته است؟ درصدد یافتنِ ابعادِ پیدا و پنهانِ این گستره با هدفِ بازنمایی ویژگی های اصلی منظرِ شهرهای زیارتیِ مذهبِ تشیّع و نقشِ بقاعِ متبرکه آن ها بوده است. از این حیث با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی و تحلیلِ مضمون، رویکردی استنتاجی را انتخاب نموده و به بررسی متون و تصاویر 29 سفرنامه نگارش شده در فاصله زمانی قرن ششم تا چهاردهم هجری قمری، پرداخته است. یافته ها حکایت از آن دارد که اماکن مذکور به عنوانِ «نماد و شاخصه شهر زیارتی»، همواره «متمایز از محیط پیرامونِ» خود و در عینِ حال با «انسجامی یکپارچه» در بسترِ طبیعی شهر، منظری را به شکلِ مجموعه ای واحد انتظام می داده که تمامی روابط، رویدادها، آداب و آئین های بومیِ مرتبط با خود را شامل می شده است. نتیجه حاصل گویای آن است که منظر مقدسِ این اماکن شبکه ای معنوی و زنجیره ای از ارزش ها و عناصر ملموس و ناملموس بوده، که توجه بیش از پیش به حفاظت از حریمِ بصری آن ها و بازنگری در طرح ها و اقدامات جاری را ایجاب می نماید.
۳۰.

بررسی نقش معناشناسانه خیابان مداری بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی از منظر ادراک ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه غیررسمی بازآفرینی خیابان خیابان مداری ادراک ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۲
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به شکل رایجی از سکونت در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. این محدوده ها با کمبودها و ضعف های بسیاری مواجه است که یکی از آن ها، کمبود فضاهای باز عمومی در دسترس است. نقش فضاهای عمومی در این مناطق بسیار شاخص تر از سایر نواحی شهری است. مهمترین فضای باز در این محدوده ها خیابان است. خیابان ها در این نواحی نقشی پررنگ در زندگی ساکنین دارند. اخیراً بنیاد اسکان بشر سازمان ملل رویکرد جدیدی به نام خیابان مداری را مطرح نموده است که به نقش و اهمیت خیابان در این نواحی تأکید کرده و راه نجات این محدوده ها را ارتقا و ساخت خیابان می داند. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات خیابان مداری در این محدوده ها پرداخته و میزان تأثیر خیابان مداری را در شکل گیری رضایت ذهنی ساکنین دنبال می کند. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تکنیک منتخب پژوهشگر مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. در این روش مدل اثرگذاری درک از خیابان مداری بر بازآفرینی ذهنی ساکنان منطقه غیررسمی مورد مطالعه قرار گرفت و به وسیله ورود داده های پرسشنامه ای در نرم افزار smartpls و استفاده از مدل ذکر شده تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که فاکتورهای اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری رضایت ذهنی از طریق تحقق خیابان مداری خواهد داشت و در مقابل فاکتورهای متمدنانه کیفیت زندگی در شکل گیری این رضایت مندی بی تأثیر خواهند بود.
۳۱.

تبیین مدل همساختی رفتار و معماری در محیط یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همساختی رفتار محیطی معماری مدرسه محیط های یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۶
در این پژوهش برای بررسی چگونگی همساختی میان رفتار انسان در محیط یادگیری برای رده سنی مشخص، با نگارش مقدمه ای در مورد متغیرهای مربوط به عنوان تحقیق و بررسی پیشینه تحقیق انجام شده مرتبط با موضوع در سال های اخیر، ادبیات موضوع و مبانی نظری شامل مباحث مربوط به ازدحام انسانی، تراکم در مکان، مقیاس سراسیمگی – دلمردگی، نگرش به محیط و بازخورد رفتاری، استانداردهای معماری دخیل در طراحی، نظام خرد و کلان آموزشی، عوامل نمادین، متغیرسازمان دهی فضای معمار، نقش مولفه های اجتماعی، اصول و اهداف سازماندهی فضائی، شیوه ساختن معماری، عوامل فیزیکی، عوامل روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است تا با چارچوب نظری به دست آمده برای تحقیق و با توجه به هدف اصلی پژوهش در طی مراحل تحقیق و با استفاده از راهبردهای دوگانه مبتنی بر فرضیه پژوهش و با استناد به اطلاعات مربوط به نمونه دانش آموزان، با مطرح کردن مقیاس مشخصی از نمونه برداری از طریق پرسشنامه برگرفته از راهبردهای پژوهش پیش رو، بتوان به پرسش تحقیق پاسخ داد و اهمیت پرداختن به موضوع تحقیق را با توجه به نمونه های موردی معرفی شده از طریق بررسی توصیفی و استنباط داده ها نشان داد. برای بررسی توصیفی و استنباطی داده ها مبتنی بر همساختی معماری و رفتار، براساس اولویت دهی به نظرات دانش آموزان به واکاوی ضریب همبستگی شاخص های معرفی شده در ادبیات موضوع و مقایسه این شاخص ها با منحنی هنجار پرداخته شده است. عوامل موثر در ادراک فضایی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت از طریق تحلیل کواریانس حس تراکم مکانی – ازدحام انسانی به یافته های مرتبط با موضوع تحقیق رسیده ایم.
۳۲.

تبیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی با استفاده از مدل ترکیبی DANP (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی فرایند تحلیل شبکه مدل دیماتل مدل ترکیبی DANP تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
با توجه به تغییرات عمیق و گسترده در جوامع کنونی و گذار از دوران سنتی به دوران مدرن و پستمدرن، هویت ثابتمدار و پیشساخته قدیم به امری پویا و برساخته که مدام در حال بازیابی است؛ تبدیل شده است که تحت تأثیر شبکه پیچیده ای از روابط علی و معلولی در زمینه های مختلف کالبدی، کارکردی، اجتماعی، معنایی و طبیعی قرار دارد. این مسئله در بعد مکانی هویت و به ویژه در بافتهای تاریخی به سبب تغییرات شدید اقتصادی و کالبدی اهمیت مضاعفی دارد چراکه این بافتها در حقیقت مهم ترین عنصر هویتی شهرها محسوب می شوند. بدین ترتیب بافت تاریخی شهر تهران به علت اهمیت مضاعف مولفههای اقتصاد سیاسی که موجب به حاشیه راندن عوامل فرهنگی و هویتی است؛ مورد بررسی قرار میگیرد.بر این اساس هدف این پژوهش تعیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی است. به منظور تحقق این هدف ابتدا با استفاده پرسشنامه خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و متوالی و حجم نمونه 19 نفر، بر مبنای منطق مدل دیماتل در قالب یک ماتریس 32*32 روابط بین متغیرها تعیین می گردد و در ادامه با استفاده از مدل ترکیبی دیماتل و فرایند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از آن ها مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار «اجتماعی» دارای بالاترین درجه اهمیت می باشد و پس ازآن معیارهای «معنایی» و «کالبدی» قرار دارند همچنین شاخص های «میزان سازگاری فضا با اقلیم»، «میزان خاطره انگیزی فضا»، «میزان جذابیت بصری»، «میزان وقوع رویدادهای خاص و منحصربه فرد» در مکان دارای بالاترین درجه اهمیت در شبکه بوده اند.با توجه به خروجی های مدل می توان این مدل ترکیبی را ابزاری مناسب جهت تحلیل مولفه های هویت مکانی دانست.
۳۳.

ارائه یک مدل ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی مدل دیماتل مدل تاپسیس فرایند تحلیل شبکه مدل ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۷
با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می دهد که بازار تهران به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می شوند. همچنین از بعد روش شناختی می توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
۳۴.

تبیین مدل مفهومی شبکه سبز شهری از منظر علوم محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه سبز شهری زیرساخت سبز فضای سبز تحلیل واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۵
رویکرد پدیده های شهری براساس اصول «ایجاد شبکه» است. شبکه سازی در جهت تعریف اصول و روابط تنظیم کننده بین عناصر و بهینه سازی عملکرد زیر سیستم های شهری است؛ از این رو، فضای سبز در شهرها عاملی برای ارتقای زیست شهروندان در قالب یک شبکه موردمطالعه قرار می گیرد. به طوری که با ایجاد مدل هایی بتواند عملکرد سیستم را بسنجد و اساس یک حوزه تحقیقاتی جدید را تحت عنوان شبکه سبز ایجاد کند. شبکه های سبز شهری موجب پشتیبانی از عملکردها و خدمات اکولوژیکی می شود که به برنامه ریزی برای آینده شهرها کمک می کند. هدف این پژوهش، این است که با توجه به برداشت های گوناگون از مفهوم شبکه سبز شهری مبتنی بر دیدگاه های مختلف علمی با استنباط و استخراج اهم ابعاد، رویکردها و نگرش های مرتبط با این حوزه، مدل مفهومی را نسبت به شبکه سبز شهری از منظر علوم محیطی تبیین می کند. این پژوهش، با استفاده از روش کیفی و تحلیل اسناد مکتوب با بهره گیری از تجزیه وتحلیل هم واژگانی به استنباط و ارزیابی ابعاد، رویکرد و نگرش های حاصل از دیدگاه های مختلف توجه کرده که از بررسی 205 منبع علمی معتبر طی 21 سال گذشته به دست آمده است. سپس اطلاعات با استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل LCA بررسی و به منظور تجزیه وتحلیل ارتباطات بین اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزار SPAD استفاده شد. در گام آخر با تحلیل و بررسی علوم محیطی مؤثر با استفاده از نرم افزار VOSviewer، مهم ترین ابعاد، رویکردها و نگرش ها مشخص شد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که مفهوم شبکه سبز شهری با سه علوم محیطی مطالعات شهری، جغرافیای شهری و علوم اکولوژی ارتباط مستقیم دارد و این علوم در شکل گیری مدل مفهومی برای ارائه تعریف و تصویری روشن از این مفهوم در راستای به کارگیری در برنامه ریزی زیرساخت سبز شهری تأثیر بسزایی دارد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن بود که مطالعات شهری به مفاهیمی همچون حفاظت از فضای سبز موجود در شهرها، ایجاد فرم های جدید فضایی، ترمیم و نگهداری از اتصالات میان اجزای تشکیل دهنده و ... توجه می کند. در جغرافیای شهری توجه به اصول اکولوژیک موجود در شهرها، رفع نیازهای اکولوژیکی طبیعت و انسان، زندگی شهری و ... مفاهیمی اثرگذار هستند. در علوم اکولوژی به عنوان مهم ترین حوزه تحقیقاتی در باب مفهوم شبکه سبز شهری، به ارتقای پیوستگی در فضای سبز شهری، ایجاد و طراحی کریدورهای بهینه، توجه به پیوند میان اکوسیستم های بزرگ تر با اکوسیستم شهری و ... اشاره می شود. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که مفهوم شبکه سبز شهری یک زمینه تحقیقاتی چند رشته ای، با بهره گیری از روش برنامه ریزی شهری پشتیبانی شده به وسیله ابزارهای تصمیم گیری که قادر به مدل سازی زیرساخت های سبز به عنوان شبکه شهری است که از مناطق طبیعی و نیمه طبیعی شکل گرفته و به منظور توزیع برابر خدمات عمومی برای افزایش کیفیت زندگی و همچنین طیف گسترده ای از خدمات اکوسیستم و پایداری در شهرهاست.
۳۵.

پایداری فضاهای بازعمومی در بازآفرینی سکونتگاه های غیر رسمی مبتنی بر اولویت های ساکنین (مطالعه موردی: محله خط چهار حصار، شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه غیر رسمی ارتقاء کیفیت محیطی فضای باز عمومی خط چهار حصار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
مبسوط پیشینه و هدف: در سال های اخیر توجه به سکونتگاه های غیر رسمی و معکوس کردن چرخه زوالی آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده و سازمان ها و جوامع علمی را به تکاپو در راستای بازآفرینی و ساماندهی این بافت های شهری واداشته است. در رویکرد حاضر ارتقاء پایداری فضاهای عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که تنزل شاخص های کیفیت فضاهای عمومی یکی از بزرگترین معضلاتی است که بافت های مذکور با آن دست به گریبان هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط برنامه بهبود شاخص های پایداری فضاهای عمومی در سکونتگاه غیر رسمی، با برنامه بازآفرینی محله در زمینه فضاهای باز عمومی آنها و پایداری محیطی، مدلی نظری متشکل از شاخص ها و معیارهایی جهت دستیابی به فضاهای باز عمومی با کیفیت در  محدوده محله مورد مطالعه ارائه داده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. در بخش نخست، با استفاده از روش کتابخانه ای، مطالعه اسناد و مبانی نظری، به کند و کاو و شناسایی شاخص های کیفیت محیط و سپس استخراج الگوهای رفتاری مطلوب در فضاهای باز عمومی اقدام شد. شیوه ارزش گذاری سؤالات پرسشنامه مبتنی برروش طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی و براساس فرمول کوکران 368 نفر از جمعیت 9012 نفری محله به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که 60 درصد از پاسخگویان را گروه مردان و ما بقی گروه زنان هستند. نتایج حاکی از وجود رابطه معناداری بین معیارها و شاخص های واقع در مدل سنجش فضاهای باز عمومی با متغیرهای وابسته پایداری محیطی است. یافته ها و بحث : فضاهای باز عمومی در محلات ناکارآمد غیر رسمی این شانس را به مردم می دهند که در اوج تنش ها و تنگناهای محیط زندگی با گروه های دیگر معاشرت کنند و به شهر پیوند بخورند. این بررسی نشان داد که شاخص های «راحتی، آسایش و قابلیت اجتماع پذیری»، «قابلیت دسترسی درونی و بیرونی فضاها»، «زیبایی و منظر فضاها» و «قابلیت انجام فعالیت ها» مواردی هستند که باید نقطه تمرکز برنامه های پایداری فضاهای عمومی سکونتگاه های غیر رسمی و محلات کم درآمد شهری را به خود اختصاص دهند. همچنین نتایج نشان داد که در نمونه های تحقیق، افزایش قابلیت انجام فعالیت ها، میزان دسترسی های درونی و بیرونی فضاها، توانایی اجتماع پذیری فضاها و در نهایت ارتقاء زیبایی و کیفیت منظر فضاهای باز عمومی محله حصار بالا، به ترتیب اولویت های ساماندهی فضاهای باز عمومی محله از منظر ساکنان آن است. لذا توجه به تأمین کیفیت های برتر فضاهای عمومی مبتنی بر نیاز سنجی و ترجیحات کاربران فضا  امر مهمی است که متخصصان  نباید از آن غافل شوند. نتیجه گیری: نتایج بررسی های آماری بیانگر این است که فضاهای باز عمومی محله مورد نظر از سطح پایین کیفیت محیطی رنج می برند و با تحلیل های آماری نظرات ساکنین محله، سطح پایداری کاربری و فعالیت، دسترسی، راحتی و اجتماع پذیری و در نهایت منظر فضاهای باز عمومی، به ترتیب اولویت های در دستور کار مدیریت شهری کرج جهت ساماندهی این فضاها هستند. همچنین، ایجاد اختلاط و مطلوبیت در کاربری ها، سازگاری عملکردی، تقویت آسایش و راحتی در پاتوق های رفتاری، تقویت ایمنی محیط و ساماندهی منظر ذهنی از اهم راهکارهای آتی برای ساماندهی فضاهای باز عمومی محله حصار بالا هستند.
۳۶.

رابطه پیکره بندی فضایی و امنیت محیطی در سکونتگاه های غیر رسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه غیررسمی امنیت محیطی چیدمان فضا پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
با نگاهی به پژوهش های پیشین در حوزه امنیت شهری مشاهده می شود در میان رویکردهای پیشگیرانه، اقدامات و مداخلات محیطی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. لیکن علی رغم تجربیات موفق کسب شده از اجرای چنین اقداماتی، همچنان تعارضات و ابهاماتی میان راهکارهای صاحبنظران مختلف وجود دارد که پژوهش حاضر به دنبال واکاوی این ابهامات است. از همین رو، در این پژوهش از یکسو پیکره بندی فضایی شهر همدان با نرم افزار Depth Map استخراج گردیده و از سوی دیگر، برخی معضلات امنیتی در پنج سکونتگاه غیررسمی حصار، خضر، دیزج، مزدقینه و منوچهری در شهر همدان برداشت شده است. در ادامه داده های این دو دسته از متغیرها در نرم افزار SPSS وارد شده و روابط میان آن ها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. نتایج بررسی ها ضمن تایید نظریات پیشین مبنی بر ارتباط پیکره بندی فضایی و امنیت، دو نکته اساسی را روشن نمود. نخست آنکه برای تحلیل صحیح در خصوص رابطه محیط و امنیت باید مسائل مختلف امنیتی را به طور مجزا مورد بررسی قرار داد چرا که هر یک به شکل متفاوتی از محیط تاثیر می پذیرند. دوم آنکه محدود نمودن ورود غریبه ها به یک محله همانقدر می تواند به امنیت یک محله صدمه بزند که ورود خارج از کنترل غریبه-ها لطمه وارد می کند.
۳۷.

رابطه پیکره بندی فضایی و متغیرهای محیطی در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مطالعاتی: محله حصار شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکره بندی فضایی چیدمان فضا سکونتگاه غیررسمی کیفیت محیطی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
سکونتگاه های غیررسمی از جمله بخش هایی از شهر هستند که بدون برنامه و با حداقل امکانات و خدمات شکل گرفته اند و لذا جزو اولویت-های مدیریت شهری برای خدمات رسانی و ارتقاء کیفیت زیست تلقی می شوند. در این میان، یافتن هرگونه راهکاری که با کمترین هزینه و مداخله مستقیم، تغییرات مثبتی در این محلات ایجاد کند حائز اهمیت است. از همین رو، در این پژوهش فرضیه وجود رابطه میان پیکره-بندی فضایی و خصوصیات محیطی این محلات مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور، محله حصار شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و 30 معبر آن به طور تصادفی گزینش شده اند. برای سنجش وضعیت متغیرهای محیطی به برداشت میدانی اقدام شده است و برای پارامترهای پیکره بندی از نرم افزار Depthmap کمک گرفته شده است. در ادامه داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و از مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی برای ارزیابی رابطه پارامترهای پیکره بندی (متغیر مستقل) و متغیرهای محیطی (متغیر وابسته) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد «کیفیت ابنیه»، «نور و روشنایی» و «کاربری های تجاری» به ترتیب بیشترین ارتباط را با پارامترهای «همپیوندی محلی»، «طول معابر» و «عمق» دارند. از همین رو، به نظر می رسد بتوان با تغییراتی در پارامترهای پیکره بندی، نتایج مثبتی را در متغیرهای محیطی متصور شد.
۳۸.

ارتقای احساس امنیت در فضاهای عمومی با بهره گیری از طراحی شهری؛ نمونه مطالعه: میدان امام شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت محیطی جرائم شهری کیفیت محیطی فضای عمومی میدان امام همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
به طور مشخص، امنیت در فضاهای عمومی یک شهر، سرزندگی و پویایی فضا را به دنبال خواهد داشت که نمود آن را می توان در حضور فعال مردم، خلق فرهنگ تعاون و تعامل، کاهش استرس و نگرانی، حضور گروه های مختلف سنی و جنسی و حیات شبانه مشاهده نمود. بر همین اساس در این پژوهش، امنیت میدان امام شهر همدان، به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی این شهر، مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش، تحلیلی-تفسیری بوده و از طریق پیمایش میدانی صورت پذیرفته است. در گام نخست، معیارهای ارزیابی احساس امنیت در فضاهای عمومی از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج گردیده است و با استفاده از پرسشنامه، نظرات مردم برداشت شده است (150=n). در ادامه داده های پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS وارد شده است که بر اساس تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، متغیرها در 7 عامل تبیین کننده احساس امنیت، شامل «پیاده مداری»، «زیبایی شناسی»، «اجتماع پذیری»، «امنیت شبانه»، «نظارت مستقیم»، «آسایش محیطی» و «ساختار محیط» دسته بندی شده اند. پس از آن با استفاده از تکنیک تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی، رابطه میان عوامل هفت گانه و احساس امنیت در میدان مورد سنجش قرار گرفته است که مشخص گردید 3 عامل «پیاده مداری»، «زیبایی شناسی» و «امنیت شبانه» به ترتیب بیشترین تاثیر را در میزان احساس امنیت در میدان امام داشته اند.
۳۹.

تدوین سازوکارهای ارتقای توزیع و دسترسی به خدمات تجاری محله ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدمات تجاری محله ای توزیع خدمات دسترسی پیاده مداری ضوابط و دستورالعمل ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۹
آنچه در طرح های توسعه شهر تهران ذیل خدمات محلی بررسی می شود، صرفاً محدود به خدماتی است که با عنوان خدمات هفتگانه مستقیماً توسط نهادهای عمومی و دولتی تأمین می شود. همین امر باعث شده است که در برخی محلات شهر تهران، پراکندگی خدمات تجاری محله ای به درستی صورت نگیرد و بخشی از جمعیت محله دسترسی مناسب به ویژه به صورت پیاده به خدمات تجاری محله ای نداشته باشند. بر این اساس، لازم است مداخلاتی توسط شهرداری در فرآیند توزیع و دسترسی (به ویژه به صورت پیاده) به خدمات تجاری محله ای در سطح محلات شهر تهران صورت گیرد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تدوین برنامه راهبردی توزیع مکانی مناسب خدمات محله ای (با تاکید بر خدمات تجاری محله ای) مبتنی بر پیاده مداری در محلات شهر تهران صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که ذیل پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از رویکرد ترکیبی با غلبه روش کیفی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده از روش های اسنادی، داده های ثانویه، مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل آماری، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر پیاده مداری نیازمند تدوین و اجرای برنامه هایی در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. در کوتاه مدت، لازم است دستورالعمل هایی مرتبط با توزیع خدمات تجاری محله ای، دسترسی به خدمات تجاری محله ای و نیازسنجی خدمات تجاری محله ای در برنامه توسعه محلات شهر تهران ذیل اسناد فرادست مربوطه تصویب و ابلاغ شوند. برنامه ها و اقدامات میان مدت جهت ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر تعریف جایگاه شهرداری در فرآیند توزیع خدمات محله ای (از طریق صدور پروانه کسب یا تأمین فضای مورد نیاز این خدمات) در نظر گرفته شده است. برنامه ها و اقدامات بلندمدت نیز بر تغییر قوانین فرادست جهت تثبیت شهرداری به عنوان یکی از مراجع صدور پروانه کسب متکی هستند. 
۴۰.

نقش عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیر رسمی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکان غیررسمی مناطق حاشیه ای مهاجرت بدمسکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۷
فراگیری پدیده ی اسکان غیررسمی در پی نابرخورداری قشر ضعیف جامعه شهری از مزایای قانونی کالبد شهر بوجود می آید. از این رو، با توجه به متنوع بودن دلایل حاشیه نشینی در شهرهای مختلف، شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و توسعه این مناطق بیش از پیش لازم و ضروری به نظر می رسد. ازدیاد جمعیت در رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهاجرپذیر، موجبات گسترش افقی شهر به صورت ناموزون را فراهم نموده است. لذا شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری این مناطق و گسترش آن جهت تأمین حقوق شهروندی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق، اهمیت می یابد. معیارهای مورد سنجش در ارتباط با این موضوع شامل مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی، مدیریت شهری و زیست محیطی است. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیقی موردی، سعی در بازشناسی عوامل مؤثر در شکل گیری و گسترش چهار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت شامل مناطق پاسکیاب، نخودچر، جماران و عینک را دارد. از این رو، در بخش کمّی پس از استفاده از ابزار پرسشنامه، به منظور اولویت بندی یافته های حاصل از آن، از روش عاملی اکتشافی استفاده شده است. این روش به بررسی همبستگی درونی مابین گویه های متعدد پژوهش می پردازد و در نهایت آن ها را در قالب عامل های کلی محدودتری دسته بندی می نماید. همچنین، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 عدد محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش نیز، از ابزار مشاهده غیرمشارکتی، تصاویر و نقشه ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش زیرمعیارهای قومیت، میزان ارتباط ساکنین این مناطق با خویشاوندان و همسایگان خویش و فقدان عدالت اجتماعی در ارتباط با معیار اجتماعی- فرهنگی به عنوان مؤثرترین معیار در شکل گیری و گسترش این مناطق به شمار می روند. پس از آن زیرمعیارهای قیمت ارزان زمین (مسکن) و میزان اجاره بهای پایین در ارتباط با معیار اقتصادی بیشترین سهم را در شکل گیری این مناطق برعهده دارند. در نهایت اجرای پروژه های بهسازی جهت تأمین فضاهای عمومی و قانونمند شدن ساخت و سازها در ارتباط با معیار مدیریت شهری که ناشی از سوء مدیریت یکپارچه در شهرستان رشت به شمار می رود، کمترین تاثیرگزاری را در شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین داراست. بر این اساس، معیارهای اجتماعی-فرهنگی با یک سوم واریانس کل به عنوان شاخصه اصلی در پیدایش و گسترش اسکان غیررسمی در مناطق ذکر شده در شهر رشت مطرح می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان