رضا رضالو

رضا رضالو

مدرک تحصیلی: دانشیار باستان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۸ مورد از کل ۳۸ مورد.
۲۱.

تبیین گاهنگاری مطلق (C14) و نسبی فرهنگ های مفرغ قدیم حوضه رود زاب ایران با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شکل گیری هویت فرهنگی از ورای تحولات فرهنگی مس و سنگ جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ رودخانه زاب گاهنگاری مطلق سفال نارنجی منقوش روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
حوضه رودخانه زاب در ایران باوجوداینکه در پهنه جغرافیای شمال غرب ایران وسعت کمی را اشغال کرده است، از دیرباز به جهت پل ارتباطی دو سرزمین بین النهرین و حوضه دریاچه ارومیه از یک جایگاه ویژه و استراتژیک برخوردار است. باوجود اهمیت بسیار منطقه زاب، در مطالعات عصر مفرغ قدیم، به ویژه تحولات این منطقه در گذار از مس و سنگ جدید به مفرغ قدیم، مورد غفلت واقع شده است. پروژه کاوش تپه سیلوه -از محوطه های شاخص شکل گرفته در سرشاخه های حوضه زاب - فرصت مطالعات این موضوع را فراهم ساخته است. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از 14 نمونه آزمایش کربن 14 به ترسیم توالی های فرهنگی تپه سیلوه و به تبع آن به توالی های فرهنگی حوضه رودخانه زاب در دوران پیش ازتاریخ دست یافت. بر این اساس، نتایج 14 نمونه کربن 14 در محیط آزمایشگاهی آنالیز شد و در تاریخ گذاری های به دست آمده از این نمونه ها پس از انجام کالیبراسیون آن در چهارچوب گاهنگاری ایران به تعریف توالی فرهنگی منطقه پرداخته شد. چهارچوب گاهنگاری به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حوضه رودخانه زاب در طول هزاره سوم پیش از میلاد، بیشتر از منطقه شمال غرب ایران به ویژه جنوب دریاچه ارومیه تحت تأثیر فرهنگ های شمال بین النهرین قرار داشته است.
۲۲.

نگاهی باستان شناختی به ساختارهای تدفینی گورستان خانقاه گیلوان خلخال، اردبیل

کلید واژه ها: گورستان خانقاه گیلوان کورگان های قدیم عصرمفرغ میانی ظروف نوع اورمیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۳۸
گورستان خانقاه گیلوان در دامنه غربی کوه های تالش و در 60 کیلومتری جنوب شرقی خلخال بین روستاهای گیلوان و خانقاه قرار دارد و بخشی از شهرستان خلخال در استان اردبیل است. گورستان خانقاه در طی عملیات احداث جاده در روستای خانقاه در سال 1385 ه .ش.، شناسایی شد. با توجه به تاریخ گذاری انجام شده، این گورستان از عصرمفرغ میانی تا عصرآهن I و II و دوره پارتیان مورد استفاده بوده است، اما شواهدی در استفاده از آن در عصرمفرغ جدید در دست نیست؛ با این وجود شیوه های تدفینی یکسانی در عصرآهن I و II وجود داشته است. براین اساس، پرسش بنیادی این خواهد بود، مرحله اولیه استفاده از گورستان خانقاه گیلوان ازطریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دوره هایی است؟ هم چنین با توجه به اشیاء قرار داده شده در گورها و انرژی مصرف شده در ساختار قبور می توان تمایزی در بین افراد تدفین شده در گورها قائل شد؟ تشابهات سفالی با فرهنگ های منطقه قفقاز جنوبی در مرحله گذار از عصرمفرغ قدیم به مفرغ میانی به ما اجازه می دهد مرحله آغازین استفاده از این گورستان را تا اواخر هزاره سوم پیش ازمیلاد، عقب ببریم. در پژوهش پیش رو، ضمن معرفی گورهایی که به این دوره اختصاص یافته است، با تکیه بر طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات تطبیقی سفال، گاه نگاری پیشنهادی ارائه شده است. بر این اساس از مجموع ظروف به دست آمده از 11 گور تعداد 148 ظرف سفالی در این راستا مورد بررسی قرار گرفت. شیوه پژوهش از نوع توصیفی-تطبیقی است و نتایج بر اساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است؛ هم چنین در ادامه با توجه به اشیاء تدفینی و ساختار قبور وجود تفاوت در موقعیت افراد دفن شده در قبرستان بحث شده است.
۲۳.

Study of Iron Age Burials Ceramics at Khanghah Gilvan Cemetery in Northwestern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
Chronology of northwestern Iran is principally based on archeological excavations of the area located around Urmia Lake. Although plain and filled with water, and the outcomes of these excavations are extended to the whole northwestern region. However, northwestern Iran despite having geographical diversities with mountainous plains and low stretches, systematic and comprehensive studies have been lacking until today. Khanghah cemetery in the province of Ardebil has been one of the important archeological enclosures in Iran from where graves of the Middle Bronze Age, Iron Age, and the Parthian period have been unearthed. The excavated Iron Age graves in this cemetery are of pit grave with generally individual form of burial, but in some cases, double burials are also seen there. It seems that direction was not observed in the burials. The form of potteries are comparable with ceramics found from places such as Marlik, Lamehzamini, Ghalekuti, Hasanlu V, Kordlore Tepe, Yanik Tepe, Sialk V, Qeytariyeh, Geoy tepe B, Dinkha III, Shahiryeri, Sagzabad, Lasulkan, Mariyan, Chir Chir, Ghabrestan, Khurvin, Haftavan V, Agh evlar, Chilakhaneh and Uzbeki.
۲۴.

مطالعه تطبیقی- تحلیلی نقوش سفالینه های آقکند با نقوش منسوجات قرن های چهارم تا ششم ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال آق کند منسوجات ادوار آل بویه و سلجوقی نقوش تزئینی حیوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
سفالگری یکی از دیرینه ترین هنرهایی است که تجلی گاه باورها، اساطیر و جهان بینی تمدن های بشری به شمار می آید و نقوشی که بر سفال نقش می بندد، معرف میراثی است که در آن بستر به وجود آمده است. هنر سفالگری در طی نخستین سده های اسلامی، غنا و ارزشی بیش از پیش یافت. در طبقه بندی انواع سفالینه های دوره اسلامی، سفال های نوع آقکند از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در مقاله حاضر، سعی شده تا پس از ترسیم پیش زمینه های تاریخی و هنری سفال آقکند، به بررسی تطبیقی و تحلیلی چگونگی تأثیر نقوش منسوجات آل بویه و سلجوقی بر نقوش سفالینه های آقکند و برعکس، پرداخته شود. تمرکز بررسی حاضر، بر نقش مایه ها و مضامین به کاررفته در منسوجات آل بویه و سلجوقی و سفال آقکند است، ضمن اینکه توجه به تقابل نقش و معنا نیز از نظر دور نمانده است. بااینکه، مکان اصلی ساخت برخی سفال هایی که به نوع آقکند معروف شده اند به درستی معلوم نیست، چنین بررسی هایی می تواند در ارائه یک راهکار برای مکان یابی محل ساخت این نوع سفالینه ها به باستان شناسان و هنرشناسان کمک کند. نظر به اینکه اطلاعات ما از سفالینه های نوع آقکند بسیار محدود است، انجام چنین پژوهشی ضروری می نماید. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده تأثیر ژرف نقوش نمادین و تزئینی منسوجات این دو دوره بر نقوش سفالینه های آقکند است. برخی نقوش ازجمله نقوش پرندگان به لحاظ چگونگی اجرا، شکل، نوع پرنده و همچنین طرز قرارگیری نقش در زمینه، به همان فرمی که در منسوجات طراحی شده اند، بر روی سفال های نوع آقکند نیز دیده می شوند. به طورکلی، در موارد مختلفی چون تمام رخ نمائی، تقابل و تقارن، قاب های نقوش، ترسیم نقوش انتزاعی، شیوه تزئین باتوجه به ماده خام این دو زمینه هنری، تحرک در نقش حیوانات و زمینه نقش ها، می توان به تأثیر و تأثرات این دو زمینه هنری پرداخت و درمورد آنها بحث نمود. باتوجه به موضوع، محتوا و هدف پژوهش، می توان این سؤالات را مطرح نمود: در چه زمینه هایی می توان بین نقوش منسوجات ادوار آل بویه و سلجوقی با سفالینه های نوع آقکند شباهت و افتراق پیدا کرد؟ براساس مقایسه بین دو زمینه هنری موردبحث، تا چه حد می توان به تبیین نزدیکی نقوش بین این دو زمینه هنری و ارتباط بین آنها پرداخت؟ روش پژوهش حاضر، توصیفی- تطبیقی با رویکردی کیفی و شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) است.
۲۵.

تحلیلی بر گونه شناسی سفالینه های عصر آهن و اشکانی محوطه- قلعه قره حسنلو، نمین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
قره حسنلو از جمله محوطه ای است که به واسطه قرارگیری در میانه دشت اردبیل، از اهمیت زیادی در مطالعات باستان شناسی منطقه برخوردار است. ضمن کاوش باستان شناسی در این محوطه، نمونه های متنوعی از یافته های سفالی به دست آمده که تاکنون پژوهشی در ارتباط با آنها صورت نگرفته است. در این راستا، پژوهش پیش رو بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی؛ در پی آن است تا از طریق مطالعه سفالینه های حاصل از نتایج کاوش قره حسنلو و مقایسه تطبیقی آنها با دیگر نقاط، به معرفی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی سفال های شاخص محوطه مذکور بپردازد. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می گردد؛ با توجه به تنوع گونه های سفالی و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر، گاهنگاری سفال های این محوطه، به کدام دوره می رسد؟یافته های پژوهش نشان می دهد که سفال-های آن شامل انواع کاسه، کوزه، سبو، دیگ و خمره بوده که در زمره سفالینه های آهن I و II و دوران تاریخی (اشکانی) قرار دارند. سفال های این محوطه دارای گونه های مشابهی با سایر محوطه های منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله حوزه شمال و شمال غرب ایران می باشند. در نهایت با توجه به سایر داده های فرهنگی به دست آمده، می توان گاهنگاری نسبی محوطه را بدین شکل تفسیر نمود که این محوطه در طی عصر آهن I و II به احتمال برای نخستین بار مورد استقرار قرار گرفته و پس از یک دوره گپ زمانی، مردمان پارتی با بنا نهادن سکوی خشتی بر روی این تپه، این مکان را به محلی آیینی تبدیل نموده و به صورت موقت و در برخی از فصول، در این محوطه استقرار یافته اند.
۲۶.

The Study of a Distinctive Middle-Bronze-Age Burial in Khanghah Gilavan Cemetery(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۳۶۱
Throughout history and prehistory, death has been one of the most important issues occupying the minds of humans. They wondered as what causes death, why and when it comes, and whether any portion of an individual survives after such occurrences. Accordingly, they formulated answers to these questions and incorporated them into religious beliefs and practices. The Khanghah Gilavan cemetery, extending over 2000 hectares, is one of the unique sites located in the northwestern Iranian province of Ardabil. Until now, four archaeological excavations, have been carried out at this cemetery that have resulted in burials from the Middle Bronze Age up to the Parthian period. We have witnessed a variety of burial traditions practiced there over the course of two thousand years. One of the most distinctive burials in this cemetery is Number 29 burial in which the skeleton has been buried in prone position and its skull has been separated from the spot of its maxilla’s joint to the mandible, and then put 39 cm far from the body. This burial belongs to the Middle Bronze Age, and is comparable with the one obtained from the Caucasus. In this paper, we attempt to study this rare burial and compared it with other excavated sites to chronology it.
۲۷.

Cultural Interactions of Azarbaijan in Northwest Iran and the South Caucasus in Chalcolithic Period Based on Archaeological Data(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Chalcolithic Azarbaijan in Northwest Iran South Caucasus Cultural Interactions Chronology

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
Iranian Azarbaijan and the southern Caucasus have relatively good environmental conditions for the formation of ancient settlements. These include the Lake of Urmia and the coasts of Aras in northwestern Iran and the basins of the Kora River, Mill-Moghan (mountainous areas) in the South Caucasus. The archaeological evidences and recent researches in the two geographical areas provide commonalities and cultural similarities of the period. The main purpose of this article is to introduce traditions of pottery and sites and determine the chronological sequence in the study areas. In order to achieve cultural interactions in the studied geographical area in the Chalcolithic period, the following questions are proposed: What is the status of chronological sequence in the two cultural domains? The main hypothesis in this regard is the existence of chronology is almost identical in the two geographical areas. How do the settlement layers and the sequence of habitation from the Neolithic to the Chalcolithic period in ancient sites show the issue of cultural continuity and transmission? The present writing is done by descriptive-analytical method. As a final result, it can be said that similarities and differences of archaeological data, including the features of pottery, architectural structure, burial etc. point out that by studying areas such as Dalma Tepe, Jolfa’s Kul Tepe, Khoy’s Dava Göz, etc. in Northwestern Iran and Leila Tepesi, Qalayeri, Poylu Tepe, etc in the South Caucasus region have been obtained and in terms of chronology, the millennium BC includes 5000 BC to 3700-3600 BC. 
۲۸.

Parthian Burials at Khaneghah Gilvan Cemetery in Ardabil Province(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۲۱۴
Khanghah Gilvan cemetery is located in Khalkhal, in the Iranian province of Ardebil. This cemetery came into light during a highway construction project in Khanghah village. Until now, three archeological excavations, under the author’s supervision, have been carried out in this cemetery that has resulted in burials from the Middle Bronze Age up to Parthian period. Among the excavated burials, four of them belong to the Parthian period. These burials are pit graves containing gifts such as potteries, bronze and iron materials, metal ornaments and beads with different forms. Grave usually containing single body had different conditions such as open or closed burials in different directions. Samples of pit graves of Parthian period, apart from Khanghah Gilvan cemetery, have also been discovered at Sad Eskandar in Gorgan, Sang Shir at Hamadan, Cheshmeh Sar at Takht-e-Jamshid and Vaskeh cemetery. The burial samples with open-pit were prevalent during Parthian period that apart from Khanghah Gilvan cemetery have also found at Sang Shir tepe at Hamadan, Kangavar, and Cemetery at Susa, Cheshmeh Sar at Takht-e-Jamshid, Sad Eskander at Gorgan, Veskeh and Mianrud in Talesh. Likewise, samples showing closed-pit burials of Parthian period, apart from Khanghah Gilvan cemetery, have also found at Sang Shir at Hamadan, Kangavar, Tagh Bostan, Germi, Vaskeh and Mianrud cemetery.
۲۹.

پژوهشی بر سنت سفالگری قلم سیاه میبد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میبد سفال قلم سیاه دانش بومی نقش مایه دوره آل مظفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب خویشاوندی و تمرکز تولید در محدوده ای مجاور راسته بازار قدیم میبد در جنب مسجد جامع کهن یک مکان گزینی مشخص دارد. انتقال و استمرار دانش بومی تولید سفال در قالب یک فرهنگ شفاهی و بومی است. رواج واژه ها و نام گزینی های بومی و محلی برای کلیه روندهای تولید سفال بخشی از هویت و منزلت شغلی در این حرفه محسوب می شود. مصالح و مواد اولیه این هنر صنعت بواسطه مواهب طبیعی معادن خاک رس ریزدانه و مرغوب در بومی سازی و تداوم آن تا به امروز نقشی بی بدیل دارد. استادکاران سفالگر با شناختی که از مواد معدنی و آلی منطقه دارند، با شیوه های کاملا سنتی و درون زا به تولید لعاب و رنگ برای پوشش سطوح سفالینه مبادرت می کنند. نقش مایه های به کار رفته در نقش اندازی و نگار گری آن بازتابی است از دنیای ذهنی ای که اقلیم، زیست بوم، معماری و سایر مناسبات اجتماعی با آن همبسته است. روش تحقیق در این مقاله میدانی با رویکرد مردم شناسی و مبتنی بر داده های سفالی مکشوفه از مطالعات باستان شناسی و مصاحبه و گفتگوهای شفاهی با استادکاران و مطلعین محلی است که برایند آن ارائه تصویری مناسب از سنت سفالگری قلم سیاه میبد، شیوه های فراوری مواد اولیه، و مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.
۳۰.

بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان (مطالعه موردی: نگاره های رنگی کوهدشت و پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگین نگاره ساختار اجرایی سبک ترسیم نقوش حیوانی کوهدشت پلدختر زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
بیان مسئله: سنگ نگاره یکی از رایج ترین شیوه های بیان و انتقال پیام در جوامع بوده که در پهنه سنگ های صخره ای بازتاب یافته است.  در این میان استان لرستان و کوه های زاگرس، از مناطق ویژه ای است که این نوع رنگین نگاره ها در آن یافت شده است. در این پژوهش، به بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان در دو شهرستان کوهدشت و پلدختر پرداخته شده است. اکنون سؤال این است، ساختار اجرایی، طراحی، ویژگی های بصری و موضوع نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان چگونه است؟هدف:  بررسی ویژگی های بصری، ادراک موضوعی و صحنه های روایی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و مبتنی بر گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی، آزمایشگاهی و کتابخانه ای است.یافته ها: در مجموع شصت و سه نقشمایه حیوانی (اسب، بزکوهی، شتر، گوزن و سگ) شناسایی شد. سبک ترسیم نقش ها عمدتاً به صورت واقع گرایانه و بدون بسترسازی است و در برخی موارد (نقشمایه بز و سگ) سبک انتزاعی به کار برده شده است. نقوش فاقد حجم پردازی بوده و عمق نمایی و عدم رعایت تناسبات در برخی از نقوش قابل مشاهده است. نقوش با رنگ های قرمز، سیاه و نارنجی بر سطح سنگ، بدون سایه روشن ترسیم شده است. برمبنای مطالعات آزمایشگاهی رنگ استفاده شده در این سنگ نگاره ها، ترکیبی از اکسیدآهن II و III است. بررسی تطبیقی نشان داد نقوش از لحاظ ساختار مورد نظر شبیه سنگ نگاره های فلات ایران (زاگرس) است. در نهایت با بررسی نقوش حیوانی در استان لرستان می توان به اهمیت این جانوران در زندگی مردم ساکن این دیار و شناختی کلی از جریان زندگی ایشان نیز دست یافت.
۳۱.

شمال غرب ایران در دوره هخامنشی در پرتو یافته های باستان شناختی قلعه قوناق قیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: قلعه قوناق قیران ظرف مثلثی ظروف سبک اردبیل هخامنشی معماری دفاعی آذربایجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۶۳
منطقه شمال غرب ایران در هزاره اول پ.م نقش مهمی در انجام مراوادت، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران با سرزمینهای پیرامونی ایفا می کرده است. با توجه به اهمیت بالای منطقه، ابهامات زیادی در شناخت ویژگی ها و تعاملات فرهنگی این منطقه به ویژه در دوران هخامنشی و اشکانی وجود دارد. معرفی و تحلیل باستان شناختی هر چه بیشتر یافته های فرهنگی گذشته و جدید می تواند سهم زیادی در روشن ساختن ابهامات فرهنگی منطقه داشته باشد. قلعه قوناق قیران از معدود محوطه های مربوط به دوره هخامنشی در استان اردبیل است. این قلعه بزرگترین استقرار دارای ظروف منقوش مثلثی مربوط به دوره هخامنشی در دشت اردبیل است که تا کنون بررسی و کاوش نشده است. بررسی باستان شناختی قلعه قوناق قیران به شیوه روشمند و با اجرای عملیات نقشه برداری نمونه برداری مستندسازی و تحلیل یافته ها انجام شد. هدف، مطالعه ۲۵٪ داده های فرهنگی داخل کارگاه های سطح قلعه بود. از آنجایی که هدف اصلی این پروژه شناخت ویژگی های ظروف منقوش مثلثی بود، پس از طبقه بندی سفال ها و گزینش نمونه های شاخص مطالعه و مقایسه تطبیقی آن ها با دیگر محوطه های هم زمان در داخل و خارج ایران انجام شد از این قلعه همچنین سفال های منقوش سبک اردبیل و سفالهای لعاب دار با لعاب سبز متعلق به دوره سلجوقی به دست آمد که نشانگر توالى استقرار در آن است. ویژگی های بارز معماری دفاعی قلعه قوناق قیران و شرایط محیطی و توپوگرافیک آن نشان از اهمیت و جایگاه سیاسی این محوطه دارد.
۳۲.

محوطه های عصرآهن دامنه های غربی کوه ساوالان براساس بررسی مسیر ایل راه های ایلات شاهسون

کلید واژه ها: عصرآهن ایل راه های عصرآهن قوم شناسی حوزه غربی مشگین شهر کوه ساوالان ایلات شاهسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
از حدود اواخر عصرمفرغ جدید و شروع عصرآهن، نواحی شرقی شمال غرب ایران درگیر یکسری مهاجرت های قومی گسترده ای می شود که پیش تر از آن، دامنه این مهاجرت ها به نواحی قفقاز رسیده بود. گذرگاه های موجود در رشته کوه های قفقاز، این مهاجرت ها را به سمت دشت مشگین شهر و اردبیل و نواحی مرتفع و سرسبز ساوالان هدایت نمودند. بدون شک، مهاجران کوچ رو در طول چندین سده مهاجرت در طول مسیرها، یکسری ایل راه های کم خطر و سهل الوصولی را پیدا کرده بودند که دائم در طول آن ها به تردد می پرداختند. این مسیرها علاوه بر این که از منابع آبی همیشگی گذر می کردند، امکان استفاده از اتراق گاه های موقتی در طول مسیر را نیز مهیا می نمودند. تردد دائمی در طول این مسیر باعث شده تا محوطه های گورستانی بی شماری در طول آن برجای بماند. امروزه، ایلات شاهسون استان اردبیل، بخشی از این ایل راه های باستانی را به ارث برده و دائم از آن استفاده می کنند. انطباق مسیر ایلات شاهسون با پراکنش خطی محوطه های عصرآهن بر روی آن ها، چنین فرضیه ای را به اثبات می رساند. در پژوهش حاضر که به واسطه بررسی های میدانی با رویکرد قوم باستان شناسی در نواحی غربی دشت مشگین شهر و دامنه های غربی و شمال غربی ساوالان انجام گرفته است، چرایی و چگونگی انطباق مسیرهای باستانی اقوام کوچروی عصرآهن با ایل راه های کنونی ایلات شاهسون، بحث و بررسی شده است. وسعت محوطه های عصرآهن قرارگرفته در مسیر ایل راه های ایلات شاهسون، چگونگی پراکنش محوطه ها در محل ییلاق های دامنه های غربی ساوالان و تعیین مهم ترین و اصلی ترین ایل راه های باستانی براساس پراکنش محوطه ها و وسعت آن ها از دیگر موضوعاتی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. نتایج بررسی و تحلیل داده های موجود، نشانگر انطباق کامل نحوه پراکنش محوطه های عصرآهن با خط طولی مسیر ایل های عشایر شاهسون است. اکثر محوطه های شناسایی شده در طول ایل راه ها از نوع گورستان است که وسعت آن ها در محل ییلاق ها نسبت به نقاط دیگر بسیار بیشتر است.
۳۳.

طبقه بندی و تحلیل معماری دَستکند در شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان مراغه معماری دستکند عامل شکل گیری طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
فضاهای دَستکند گونه خاصی از معماری است که در آن مصالحی برای تولید فضا استفاده نمی شود و با کاست توده های صخره ای توسط انسان از بستر زمین و صخره، فضا ایجاد می شود. در مناطق مختلفی از کشور تاکنون شمار زیادی از فضاهای دستکند شناسایی و معرفی شده است. شهرستان مراغه واقع در دامنه های جنوبی کوهستان سهند یکی از مناطق مستعد برای این گونه معماری می باشد. براساس پیمایش میدانی مشخص شد در محدوده شهرستان مراغه فضاهای دستکند متنوعی باقی مانده است؛ که بررسی و مستندنگاری آن ها ارزشمند می باشد و علاوه براین، نتایج این پژوهش می تواند الگوی مطالعات بعدی آثار معماری دستکند سایر روستاهای دامنه کوهستان سهند گردد. بررسی ها نشان می دهد با وجود تنوع و تعداد نسبتاً زیاد فضاهای دستکند صخره ای در برخی از روستاهای این منطقه، تاکنون مطالعات کاملی در مورد آن ها صورت نگرفته است؛ بنابراین فضاهای دستکند این منطقه کمتر شناخته شده و اقدامی جهت ثبت این آثار فاخر در فهرست آثار ملی کشور نشده است؛ برهمین اساس این پژوهش ضمن شناسایی، معرفی و تبیین ویژگی های فضاهای دستکندِ این منطقه، به عامل شکل گیری این فضاهای معماری نیز پرداخته است؛ بنابراین در کنار روش میدانی جهت ثبت، ضبط و توضیح وضعیت کنونی، از مطالعات اسنادی و براساس روش توصیفی – تحلیلی، برای شناخت عامل شکل گیری معماری دستکند شهرستان مراغه استفاده شده است؛ همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نیز برای شناخت الگوی توزیع فضاهای دستکند روستاهای مراغه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که آثار دستکند روستاهای مراغه براساس ریخت شناسی در قالب های سطحی و زیرسطحی قابل دسته بندی هستند؛ همچنین ازلحاظ گونه شناختی و تقسیم بندی ماهیت کاربری دارای استفاده های مختلفی، از قبیل الف) سکونتگاهی، ب) آیینی – مذهبی، ج) استحفاظی، د) عام المنفعه است. هم اکنون بسیاری از این فضاهای دستکند صخره ای دچار ویرانی شده و کاربری اولیه خود را از دست داده اند و بیشتر در قالب فضاهای انباری و نگهداری احشام مورداستفاده قرار می گیرند.
۳۴.

پژوهش های سنجه پذیر در باستان شناسی محیطی دوره پلیستوسن (تعاریف، کاربرد و ضرورت ها برای فلات ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: باستان زمین شناسی باستان شناسی محیطی روش های آزمایشگاهی بازسازی شرایط محیطی پلیستوسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۰
زمین به عنوان یک بستر، همواره در حال ذخیره کردن اطلاعات اقلیمی، انسانی و محیطی است و می تواند آینه تمام نمای روابط زیا و گیاه با محیط زیست باشد. رژیم غذایی، پوشش گیاهی، وضعیت اقلیم، دلایل انقراض موجودات زنده، مهاجرت و الگوهای استقراری انسان از آن دسته اطلاعاتی است که می توان از بایگانیِ زمین برداشت کرد. بازیابی این اطلاعات همواره بخشی از دغدغه های پژوهشگران بوده است. اما آنچه مشخص است، این است که شرایط محیطی گذشته را نمی توان تنها با تکیه بر یافته های فرهنگی در بافت باستان شناسی بازسازی کرد، بلکه این امر مستلزم ادغام طیف گسترده ای از علوم است. نتیجه این ادغام، سر برآوردن شاخه هایی از علوم میان رشته ای همانند باستان شناسی محیطی است که هدف اصلی آن درک فرایندهای تعاملی بین انسان و محیط است. باستان شناسی، با پیشرفت علم و تخصص گرایی همواره با رویکردی نو و چالش های نوینی مواجه است، ازاین رو بومی سازی تکنیک های باستان شناسی محیطی و بازنگری مبانی نظری و عملی باستان شناسی ایران، که به میزان زیادی در این زمینه با کاستی مواجه است امری الزامی به نظر می رسد. در این مقاله کوشیده ایم با روش کیفی و با رویکرد توصیفی به مرور، بخشی از آزمایش های میان رشته ای (اهداف، کاربردها و کارکردها) با ذکر مثال هایی مورد استفاده در باستان شناسی، مبتنی بر رهیافت های باستان شناسی محیطی و به ویژه یکی از زیر شاخه های آن یعنی باستان زمین شناسی، در اواخر دوره پلیستوسن بپردازیم و به نیازها و ضرورت های این علوم میان رشته ای اشاره نمایم.
۳۵.

ارزیابی نمادین نقوش جانوری سفال نیشابور (قرون سوم و چهارم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک سامانی سفال نیشابور نقوش جانوری نماد هنر ساسانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
سفالینه های نیشابور و نقوش آنها می توانند حلقه ی رابطی میان دو دوره از شکوفاترین دوره های تاریخ هنر ایران -پیش و پس از اسلام- محسوب شوند. حمایتِ حاکمان سامانی از هنر و هنرمندان، از مواردی بود که رشدِ سفالگری در نیشابور طی قرون سوم و چهارم هجری قمری، را موجب شد. همه ی نقوش نیشابور؛ کتیبه ای، هندسی و جاندار از پیشینه ی ارزشمندی در تاریخ هنر ایران برخوردار هستند و از زیباترین جلوه های خلاقیّت انسان در عرصه ی سفالگری نیشابور، طراحیِ نقوش جانوری است. این نقوش از نظر فرم، ساختار، مبانی زیباشناسی و اعتقادی تکامل زیادی یافته اند و نمایانگر باورها و اعتقادات مردم آن روزگاران است. باتوجه به اینکه بیشتر نقوش جانوری سفال نیشابور متعلّق به پرندگان و تزئینات وابسته به آنهاست، دراین مقاله، به دو دسته ی پرندگان و غیر پرندگان تقسیم شدند. ضمنِ تحلیلِ ساختاری هر نقش، مفهومِ نمادین و تأثیرپذیریِ مستقیم از نقوش ماقبل اسلام، نیز شرح داده شد. بااینکه تزیینات و قدرت بیانِ سبک سامانی، تاحدی جایگزین نمادگراییِ گذشته شده است ولی نه تنها تکرار نمادهایی از هنرِ پیش از اسلام، چون ساسانیان، بلکه حضور مفاهیم نمادین مختلفی را در نقوش جانوری سفال نیشابور می توان دید. وجود احادیث و پیام های اخلاقی- اعتقادی، کنار نقش جانوران، از مواردی بود که محقق را در گره گشاییِ نمادِ بعضی نقوش یاری کرد.
۳۶.

مطالعه سیرتحول نقوش چلیپایی در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران و زیبایی شناسی و نمادشناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش چلیپایی تزیینات معماری اسلامی زیبایی شناسی نمادشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۹
نقوش چلیپایی در ادوار پیش از اسلام برای تزیین هنرهای مختلف بکار رفته است و این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این مقاله به بررسی مفاهیم، زیبایی شناسی و سیر تحول این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران از آغاز تا پایان دوره زند و قاجار پرداخته شده است. هنرمندان متفکر دوران اسلامی از همان ابتدا به اهمیت نمادگرایی و زیبایی شناسی این نقوش پی بردند و بر همین اساس با کاربرد آنها، این نقوش را به یکی از عناصر اصلی تزیینی دوره ی اسلامی تبدیل کردند. در این راستا آنها را به صورت جداگانه و یا با تلفیق با سایر نقوش هندسی و کتیبه ای، در زمینه های مختلف هنری به کار بستند. بررسی جنبه های پیدایش، چگونگی و علل ظهور آن در بناهای مختلف و همچنین ترکیب آن به لحاظ زیبایی شناسی با نقوش دیگر، از دیگر اهداف این نوشته است. این نقش به طور بارز خود را در بناهای آرامگاهی اسلامی نشان می دهد و در سیر تحول خود از یک نقش ساده در اوایل اسلام، به یک نقش زیبا و نمادین در قرون میانی تبدیل شده و در دوران متأخر به یک نقش صرف تزیینی تبدیل می شود.
۳۷.

تحلیل تأثیر پدیده های جغرافیایی در توزیع فضایی سکونتگاه های عصر مفرغ (3000 -1500 ق.م) استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۴
مقاله حاضر درصدد است، براساس مطالعات باستان شناختی و جغرافیایی- که در استان اردبیل صورت گرفته است، به بررسی تحلیلی نقش شرایط جغرافیایی و ساختارهای طبیعی در شکل گیری، توسعه و افول قلعه های پیش از تاریخی استان اردبیل بپردازد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با رویکردی میان رشته ای، با استفاده از تصاویر ماهواره ای پردازش شده، بررسی های سیستماتیک میدانی و کاوش های باستان شناسی، در پی پاسخ به این پرسش است که الگوی سکونتگاه های هزاره سوم و دوم پ.م استان اردبیل چگونه بوده و عوامل جغرافیایی و طبیعی در این امر چگونه و تا چه حد تأثیرگذار بوده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، پدیده های جغرافیایی نقش بارزی در پراکنش فضایی، تعیین نوع کارکرد و میزان اهمیت قلعه های عصر مفرغ استان اردبیل داشته است. تحلیل پراکنش فضایی قلعه ها و برهم کنش های سیاسی- اقتصادی آن ها با یکدیگر، این فرضیه را به ذهن متبادر می سازد که الگوی حاکم بر تعاملات سیاسی- اقتصادی قلعه های استان اردبیل، قرابت نزدیکی با الگوی مکان مرکزی کریستالر دارد؛ به گونه ای که نظریه مکان مرکزی در این محدوده جغرافیایی قابل پیگیری است. براساس این الگو، قلعه خسرو، قلعه مرکزی بوده و درپیرامون آن قلعه های کوچکتری مانند زینو، شیندیر شامی، کیچیک یوردی، شیطان داشی و... قلعه های اقماری آن بوده اند. از جمله مشخصه های ظاهری قلعه مرکزی (قلعه خسرو)، وسعت زیاد محوطه و قرار داشتن یک گورستان بزرگ در کنار آن می باشد. از مشخصه های اصلی قلعه های اقماری نیز می توان به وسعت کم، پراکندگی در اطراف قلعه مرکزی با فواصل مشخص، محافظت از حدود و ثغور قلعه مرکزی و راههای ارتباطی اشاره کرد.
۳۸.

بررسی و معرفی ریخت شناسی نقوش در رنگین نگاره های استان لرستان (با تکیه بر نقش مایه سگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش مایه سگ رنگین نگاره ریخت شناسی نژاد سگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۶
سگ از نخستین جانورانی است که به دست بشر اهلی شده است و همواره دوستان و ملازمان خوبی برای انسان ها بوده اند. نقاشی هایی که در غارهای انسان های نخستین کشف شده حاکی از این موضوع است که این دوستی حداقل سابقه ای 16 هزار ساله دارد. سگ در صحنه ها و وضعیت های مختلف در هنر صخره ای ایران در چهار حوزه فرهنگی (شمال، غرب، جنوب و شرق) نقش شده است. با توجه به دیرینگی، تنوع و پراکنش این نقوش در سنگ نگاره های مناطق مختلف در ایران، هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مایه سگ و بررسی نژاد واقعی این حیوان در هنر صخره ای استان لرستان است. سوال اصلی پژوهش این است: ریخت شناسی و نژاد نقش مایه سگ در رنگین نگاره های استان لرستان چگونه است؟ سگ در رنگین نگاره های استان لرستان در کدام صحنه ها و موضوعات تصویر شده است؟ نقش مایه سگ در رنگین نگاره های استان لرستان با چه سنگ نگاره هایی در ایران قابل مقایسه است؟ روش پژوهش حاضر، کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی- تطبیقی است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت (کتابخانه ای) و میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش رنگین نگاره های استان لرستان در سه منطقه (سنگ مهرداد و میرملاس در کوهدشت و تخت چان پلدختر) است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان