استقرارهای دوره لپویی در محدوده تخت جمشید: محوطه جَلیان (گَلیان)
حوزه های تخصصی:
حوضه رودخانه کُر در مرکز استان فارس، یکی از کانون های شکل گیری و رشد استقرارهای پیش ازتاریخ بوده است. در حاشیه جنوب شرقی این حوضه، دشت تخت جمشید قرار دارد که مکانی راهبردی در زمینه تبادلات فرهنگی-اقتصادی جوامع پیش ازتاریخی محسوب می شده و تداوم آن در دوران تاریخی به پیدایش شهرهای بزرگی مانند پارسه و استخر منجر می شود. یکی از محوطه های معروف پیش از تاریخ این محدوده، تل باکون است که مربوط به هزاره پنجم پیش ازمیلاد می شود و پس از آن با تغییر در سنت ساخت سفال از نخودی منقوش باکون به قرمز-نارنجی لپویی، محوطه های دیگری در این محدوده، مانند استقرارهای مجموعه جَلیان پدیدار می شوند. تصاویر هوایی قدیمی و گمانه زنی های اخیر در برخی از این محوطه ها نشان می دهند که این محدوده در اوایل هزاره چهارم پیش ازمیلاد مسکونی بوده است؛ چنان که با کاوش و گمانه زنی در محوطه جَلیان 1، شواهدی از سفال، معماری، تدفین و یافته هایی دیگر مانند ابزارسنگی از دوره لپویی به دست آمده است. در این کاوش که در سال 1398 ه .ش.، صورت گرفت، بقایای لایه های استقراری دوره لپویی در عمق نیم تا 5/2 متری محوطه شناسایی شد. علاوه بر این پدیدار هایی مانند دیوار خشتی قطور به عرض بیش از یک متر که تاکنون مشابه آن یافت نشده بود و نیز تدفین جنینی به دست آمده که اطلاعات بیشتری از دوره لپویی را ارائه می دهند؛ همچنین با بررسی و مقایسه سفال های این محوطه در دو گروه ظریف و معمولی لپویی، فهم دقیق تری از فرآیند تولید سفال و گاه نگاری نسبی محوطه های هزاره چهارم پیش ازمیلاد، حوضه رودخانه کُر و سرزمین های همجوار به دست آمده است. نتایج حاصل از کاوش محوطه جلیان و شناسایی دو محوطه دیگر نشان می دهد که در تحلیل الگوهای استقراری پیشین باید بازنگری های اساسی صورت پذیرد. بسیاری از استقرارهای دوره لپویی مانند مجموعه جلیان (محوطه های 1، 2 و 3) در زیر انباشت های طبیعی دشت مدفون و ناپدید شده اند که با این وصف، آمار محوطه ها و درنتیجه تفسیرهای منسوب به آن، مانند تغییر در شیوه زندگی به کوچ نشینی در این دوره را به چالش می کشد.