علیرضا حسن پور

علیرضا حسن پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

تبیین الگوی بهینه اقامتگاه های بوم گردی در فرآیند نیل به توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: بخش موران شهرستان گرمی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقامتگاه های بوم گردی کسب و کارهای گردشگری توسعه پایدار روستایی بخش موران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی، یکی ازراهبردهای مهم توسعه روستایی به شمار می رود. اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی، تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. تبیین تاثیرات اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه روستایی، از مباحث چالشی بین پژوهشگران و مدیران محسوب می شود. روستاهای بخش موران در شهرستان گرمی استان اردبیل، از فضاهای مهم بوم گردی و گردشگری نوار مرزی استان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاثیرات ایجاد اقامتگاه های بوم گردی بر ابعاد توسعه روستایی موران و شناسایی الگوهای فکری حاکم به منظور ارائه راهبردهای توسعه اقامتگاه های بوم گردی و سرانجام، ارائه الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی بر مبنای توسعه پایدار روستایی است. برای این منظور، از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای داده های لازم گردآوری شد. نمونه آماری در بخش تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها، شامل 70 کارشناس شامل مدیران، پژوهشگران و صاحبان کسب و کار و در بخش ارائه راهبردها شامل ترکیبی از 70 کارشناس شامل مشارکت کنندگان روستایی و کارشناسان بیرون از روستا است که از طریق فرمول کوکران مشخص شدند. برای تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها از آزمون های آماری و در بخش تدوین راهبردها از مدل meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیرات مثبت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه روستایی است. در نهایت الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی در بخش روستایی موران ارائه شد که از مهمترین مولفه های این الگو می توان مسیریابی بوم گردی، تشکیل خوشه های بوم گردی، تبادلات کسب و کارها، راهبرد اقیانوس آبی، تطبیق محصول- بازار، معماری مشارکتی و ترکیبی، پیوند با تسهیلگر، دستکاری در عوامل محرک و تغییر قواعد است.
۲.

رویکردی هرمنوتیکی به مقایسه مقولات در کانت و دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
مسئله معرفت شناختیِ کانت و دیلتای عینیت و اعتبار معرفت، یکی معرفت در علوم طبیعی و دیگری معرفت در علوم انسانی، است و در همین چهارچوب به نقد و تعیین حدود عقل و ارائه مفاهیم و مقولاتی که در شناخت اعمال می شود، می پردازند. اما کار این دو فیلسوف تفاوت های مهمی با هم دارد: در کانت شاهد نقد عقل نظری و تعیین مفاهیم و خصوصیات قوه صدور حکم هستیم، در حالی که در آثار دیلتای با ایده نقد عقل تاریخی و علوم انسانی و ملاک تمایز آنها از عقل نظری و علوم طبیعی روبرو هستیم. هر دو برای رسیدن به این هدف به ارائه مقولات و مفاهیم کلی دخیل در کسب معرفت و توجیه لزوم کاربرد آنها پرداخته اند. در این مقاله ضمن مقایسه مقولات فاهمه و مقولات حیات، نشان داده می شود که با توجه به فراگیری و بنیادی بودن مقولات حیات نسبت به مقولات فاهمه و رابطه هرمنوتیکی بین آنها، نه مقولات فاهمه کانت همتا و هم ارز مقولات حیات دیلتای است و نه علوم طبیعی هم سطح علوم انسانی است؛ بلکه نسبت این دو از سنخ ابتنای یکی بر دیگری یا اشتقاق یکی از دیگری است و دیلتای سعی کرده مبنا و بنیاد مقولات فاهمه و علوم طبیعی را که همان مقولات حیات و علوم انسانی است کشف و بیان کند. شماره ی مقاله: ۸
۳.

«دیگری» و «تفرد» در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگری تفرد اصالت وجود تشکیک وحدت وجود ملاصدرا لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۰۲
مسئله «دیگری» در فلسفه غرب نخستین بار توسط ایمانوئل لویناس و بعنوان موضوع و کلیدواژه اصلی فلسفه او مطرح شد. کارکرد این مسئله در توجیه بسیاری از اصول اخلاقی انکارناپذیر است و بنظر میرسد عمده مشکلات و معضلات کنونی در روابط اجتماعی و بین المللی با نظر عمیق در این مسئله قابل حل باشد. بنظر میرسد گرچه این بحث، در دوران معاصر شکل گرفته اما بسیاری از آراء و اندیشه های فلسفی متقدم توان پاسخگویی به مسائل در اینباره را دارند که ازجمله میتوان به نظام فلسفی ملاصدرا اشاره کرد که متشکل از مبانی و اصولی است که بر پایه» تفکر وجودشناسانه او بنا شده است. بکارگیری مبانی حکمت متعالیه در متن زندگی بعنوان روشی برای زیستن، دست کم حامل تغییراتی در نگرش، برای ما خواهد بود. بعنوان مثال از کنار هم قراردادن چند اصل فلسفی همچون اصالت و تشکیک وجود در کنار نظریه» مظهریت موجودات، به تعریفی جدید از اصل «تفرد» دست خواهیم یافت. همچنین با مقایسه» اصل «فردیت» با اصل «وحدت وجود» صدرایی میتوان به نتایچ قابل توجهی در این بحث دست یافت
۴.

دشمن شناسی و مقابله در جنگ نرم از منظر نهج البلاغه با مطالعه موردی شایعه پراکنی

تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۹
انسان برای رسیدن به موفقیت و رستگاری موانعی دارد. برخی از این موانع دشمنانی هستند که نمی خواهند انسان به هدفش برسد. پس شناحت دشمن یکی از ضروریات مسیر موفقیت است همان طور که شناخت زمان و مکان عملیات دشمن نیز از ضروریات است در نتیجه هوشیاری در همه زمان ها و مکان ها در برابر دشمن لازمه موفقیت می باشد. دشمن گاهی به وسیله جنگ سرد، گاهی از راه جنگ نظامی و گاهی از راه جنگ نرم هدف خود را دنبال می کند. بنابراین افزون بر شناخت دشمن، و زمان و مکان عملیات آن، شناخت روش ها و ابزاری که او به کار می گیرد نیز ضروری است. یک روش دشمن جنگ نرم است که قدمت طولانی و پیچیدگی خاص خود را دارد و یکی از مهم ترین ابزار آن شایعه پراکنی است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است دشمن و جنگ نرم از منظر نهج البلاغه را با تمرکز بر سلاح شایعه مورد بررسی قرار داده تا با آشکار شدن کیفیت مقابله با دشمن در جنگ نرم، از ضربه زدن آن به جبهه حق جلوگیری کند.
۵.

هنر و زیبایی شناسی در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیبایی شناسی پدیدارشناختی رویکرد زیبایی شناختی تصویر آگاهی پدیدارشناسی هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۳
در این نوشتار تأملات هوسرل دربارۀ هنر و زیبایی شناسی ذیل چهار مبحث مطرح شده است. نخست، مقایسۀ رویکرد پدیدارشناختی و زیبایی شناختی است که تعلیق وجود عالم خارج و بی علاقگی وجودی در کانون آن قرار دارد. دوم، آرای هوسرل دربارۀ تصویر آگاهی است که در درک اثر هنری به عنوان اثر هنری نقش ایفا می کند و نیز تفاوت آن با سایر انواع آگاهی و ماهیت سه لایۀ آن یعنی حامل فیزیکی، ابژۀ تصویر و موضوع تصویر. سوم، تقسیم بندی انواع هنر به هنر رئالیستی، ایدئالیستی و فلسفی است. مبحث چهارم به قابلیت های نهفته در پدیدارشناسی هوسرل برای طرح یک نظریۀ پدیدارشناختیِ هنر اختصاص دارد. مفهوم عالم هنر و زیست جهان به عنوان یک پیش زمینه و بستر دراین باره نقش مهمی ایفا می کند. در این نوشتار سعی شده است باتوجه به مؤلفه های اساسی پدیدارشناسی نظیر مخالفت با تحویل گرایی، تحقیق بدون پیش فرض، مخالفت با روان شناسی گرایی و طبیعت گرایی، روش توصیفی و «بازگشت به خود اشیا»، به برخی از قابلیت های طرح یک زیبایی شناسی پدیدارشناختی براساس پدیدارشناسی هوسرل اشاره شود. این زیبایی شناسی پدیدارشناختی، بیش از هر چیزی بر روی آورندگی آگاهی زیبایی شناختی، نسبت های بین سوژه های عالم هنر، جست وجوی بنیاد هنر و اثر هنری در این روی آورندگی ها و نسبت ها تأکید می کند و می تواند به عنوان مبنا و چهارچوبی برای سامان دهی نظریه های متعارف زیبایی شناختی به کار آید.
۶.

رویکردی معرفت شناختی به مسئلۀ این همانی شخصی از دیدگاه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوهر نفس ذهن این همانی شخصی هیوم تفسیر معرفت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۹
تلقی هیوم از جوهر نفسانی و این همانی شخصی حاصل ادعای تجربه گرایانۀ او مبنی بر ابتنای تصورات بر انطباعات و رویکرد توده ای او به ماهیت ذهن است. او بر همین اساس، وجود ذهن یا نفس را به عنوان حامل و موضوع ادراکات، مشکوک اعلام می کند و در نتیجه با مسئلۀ ملاک این همانی شخصی مواجه می شود. او ملاک استمرار آگاهی و آگاهی از گذشته را که مبتنی بر اعتقاد به جوهر نفسانی است در ایجاد تصور این همانی شخصی ناکافی می داند و مورد انتقاد قرار می دهد؛ اما در عین حال قائل است به اینکه آگاهی از گذشته و حافظه به عنوان نگهدارندۀ ادراکات گذشته به واسطۀ نسبت های شباهت و علیت، عمل قوۀ تخیل را در درک و فرض و کشف این همانی شخصی تسهیل می کنند. او سرانجام ادعا می کند که این همانی شخصی جعلِ قوۀ تخیل و اثبات ناپذیر و بدون ملاک است. آنچه در مورد رویکرد هیوم به مسئلۀ این همانی شخصی اهمیت دارد، این است که این رویکرد عمدتاً معرفت شناختی است نه هستی شناختی؛ و این امر با نظر به مبانی تجربه گرایانه و تصریحات او واضح به نظر می رسد، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده از منظری معرفت شناختی به دیدگاه او بنگریم و نشان دهیم که هیوم را نمی توان به سادگی منکر این همانی شخصی به معنای هستی شناختی دانست؛ زیرا طبق مبانی او اصولاً امکان بحث هستی شناختی دربارۀ این همانی شخصی وجود ندارد.
۷.

تفسیر استعلایی هوسرل از فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفسیر استعلایی تجربه گرایی پدیدارشناسی هوسرل هیوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۳۲
در این مقاله بر اساس شواهد موجود در آثار هوسرل و هیوم استدلال شده است که تفسیر خاص هوسرل از فلسفه هیوم به عنوان فلسفه ای استعلایی ریشه در رویکرد خاص هوسرل به جستجوی امر استعلایی در فلسفه جدید دارد که با واقعیات تاریخ فلسفه یا دست کم با آنچه عموم مورخان فلسفه می گویند، همخوانی ندارد. در واقع، هوسرل طبق یک سنت تفسیری که مختص فیلسوفان مبتکر، و نه شارحان آثار فلسفی و تاریخ نگاران فلسفه، است به آرای هیوم نظر کرده و کوشیده تا ریشه و پیشینه برخی از مفاهیم اساسی پدیدارشناسی خود را در آرای هیوم بیابد. در اینجا پس از بررسی نسبت پدیدارشناسی هوسرل با تجربه گرایی و جایگاه مفهوم «استعلایی» در تجربه گرایی هیوم، مؤلفه های تقلیل، تقوم و زیست جهان در پدیدارشناسی هوسرل به ترتیب به عنوان همتایان شکاکیت، تخیل و عالم خارج در فلسفه هیوم مورد بحث قرار گرفته اند. در نهایت این نتیجه حاصل شده که هوسرل از این رهگذر وارد گفتگویی فلسفی با هیوم شده تا ناگفته ها و نااندیشیده های او را در چهارچوب پدیدارشناسی استعلایی خود بیان کند. این رویکرد هوسرل همانی است که بعداً در هرمنوتیک متأخر هایدگر و رویکرد خود هایدگر به آرای فیلسوفان گذشته مشاهده می شود.
۸.

شناسایی و تحلیل الگوهای فکری حاکم بر تاثیرات احداث اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: بخش موران شهرستان گرمی استان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اقامتگاه های بوم گردی کسب و کارهای گردشگری توسعه پایدار روستایی بخش موران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۵۱۱
اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی به شمار می رود و تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. یکی از چالش های مهم بین برنامه ریزان گردشگری، وجود دیدگاه ها و نگرش های مختلف در ارتباط با تاثیرات احداث اقامتگاه های بوم گردی است که منجر به شکل گیری الگوهای فکری متفاوت می شود. شناسایی و تبیین این الگوهای فکری، کاربرد مهمی برای برنامه ریزان گردشگری در زمینه اتخاذ بهترین برنامه ها دارد. روستاهای بخش موران در شهرستان گرمی استان اردبیل از فضاهای مهم بوم گردی استان به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل الگوهای فکری حاکم بر تاثیرات ایجاد اقامتگاه های بوم گردی بر ابعاد توسعه روستایی موران است. برای این منظور از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای داده های لازم گردآوری شد. برای تعیین و تحلیل الگوهای فکری حاکم بر پژوهش از مدل تحلیلی کیو استفاده شده است. بر اساس نتایج این مدل چهار الگوی فکری حاکم بر تاثیرات اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه پایدار روستایی در موران شناسایی شد که الگوی فکری اول نسبت به دیگر الگوها دارای اهمیت بسیار بالایی است. بر اساس الگوی فکری اول اقامتگاه های بوم گردی در مجموع دارای تاثیرات مثبت و بالایی بر بخش های متعدد توسعه روستایی بخش موران داشته است. همچنین الگوهای دیگر از منظر ارزیابی تاثیرات دارای تفاوت با الگوی اول بوده و اساسا نگرش نسبتا متقاوتی به تاثیرات احداث اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه روستایی موران دارند.
۹.

مسئله جنسیت در رویکرد معرفت شناسانه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت معرفت شناسی عقلانیت مراتب تعقل فرایند کسب معرفت حکمت صدرایی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۳۸۷
در فلسفه اسلامی بطور عام و حکمت متعالیه بطور خاص، مسئله جنسیت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مبانی فلسفه اسلامی و از لابلای آثار فیلسوفان میتوان به آراء ایشان در اینباره و تفسیرهای گوناگونی از این موضوع دست پیدا کرد. هدف این مقاله، نشان دادن نسبت میان عقل و جنسیت بر اساس حکمت صدرایی است و اینکه آیا زن و مرد در ادراک عقلانی سهم یکسانی دارند یا بین این دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنیادیترین ویژگی انسان، عقلانیت، بخصوص عقل نظری است و زن و مرد از حیث داشتن قوه تعقل یکسان هستند؛ بدین معنا که بین زن و مرد ذاتاً و طبیعتاً در برخورداری از عقل تفاوتی وجود ندارد. ملاصدرا تصریح میکندکه رسیدن به مرتبه تعقل یعنی از قوه به فعلیت رساندن عقل بطور اکتسابی بدست می آید و تفاوتی که بین زن و مرد و حتی در میان خود زنان و مردان در فرایند کسب معرفت مشاهده میشود، امری عارضی و نتیجه غلبه شرایطی است که شخص در آن قرار گرفته است. او در تقسیمبندی عقل و مراتب تعقل از عقل هیولانی تا عقل مستفاد این امر را بخوبی نشان داده است.
۱۰.

تحلیل مابعدالطّبیعی علم و معرفت قدسی و تمایزشان از فلسفه از منظر دکتر سیّد حسین نصر و سنّت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر قدسی عقل شهودی معرفت قدسی عقل استدلالی نصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۶۹۱
سیّد حسین نصر، بزرگ ترین فیلسوف سنّت گرای زنده جهان معاصر، اصل بنیادینی را مبنای حکمت جاودان قرار داده که عبارت است از تمایز مابعدالطّبیعی عقل شهودی و عقل استدلالی صرف. نصر، معرفت قدسی را ثمره عقل شهودی الهی و سایر علوم و مکاتب فلسفی را نتیجه عقل استدلالی بشری می داند و با تبیین ماهیّت ذاتی معرفت قدسی، به تمایز آن از فلسفه می پردازد. از منظر وی، عقل استدلالی، پژواک و انعکاس عقل شهودی بر مرتبه ذهن بشری است و استدلال منطقی، صرفاً بیان صوری سوبژکتیو از تجربه ابژکتیو حقیقت مابعدالطّبیعی است که مقدّم بر عقل استدلالی صرف و خود سوژه ای است که عمل استدلال را انجام می دهد. نتیجه استدلال نصر این است که معرفت قدسی، معرفتی «اشراقی» و إعطایی است، که برخلاف فلسفه، که از طریق کسب به دست می آید، از مبدأ کلّ بر قلوب، جایگاه قوّه عاقله، إفاضه می شود. به بیان عرفانی، این معرفت، از سنخ «احوال» است نه «مقامات»؛ و به همین دلیل، جزو «مواهب» به شمار می رود، نه «مکاسب». در این مقاله با رجوع به اصل آثار نصر و سایر سنّت-گرایان، که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مبانی مابعدالطّبیعی معرفت قدسی را، که همان مابعدالطّبیعه سنّتی «شرق» و متافیزیک حقیقی در غرب است، تبیین کرده و رابطه این سنخ از معرفت را با فلسفه و الهیّات بررسی کرده ایم.
۱۱.

حکمت صدرایی و جنسیت انسانی: تحلیلی بر پایه برخی مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت صدرایی جنسیت زنانگی مردانگی نفس انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف این مقاله بررسی مسئله جنسیت بر اساس هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئله جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفه های هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی او می توان بر برخی از لایه های پنهان اندیشه این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازل ترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا می کند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسان شناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگی ها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفت شناختی به عقیده ملاصدرا انسان ها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجه ای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبه وجودی اشخاص بر می گرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگی های نفس نباتی و بدن است، همان گونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
۱۲.

بررسی تطبیقی معرفت شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی فمینیسم ملاصدرا بررسی تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۴۸۲
فمینیست ها معتقدند معرفت زنانه و مردانه متفاوت است. آن ها در زمینه معرفت شناسی با فردگرایی مخالفت می کنند و تأثیر بسزایی برای شرایط اجتماعی و جنسیت در فرایند کسب معرفت قائلند. آنان معتقدند فاعل شناسا به دور از اجتماع، یعنی به تنهایی و با درون نگری، به معرفت دست نمی یابد، بلکه معرفت دارای سرشتی اجتماعی و مشروط به ارتباط با سایر افراد است و در جریان این روابط و با تأثیرپذیری از جنسیت فاعل و موقعیتی که در آن قرار گرفته به دست می آید. از نظر ملاصدرا، عوامل مادی، اجتماعی و جنسیت در معرفت مُعدات به حساب می آیند. فمینیست ها به جای جداکردن فاعل شناسا و متعلَق شناسایی، بر ارتباط این دو تأکید دارند و ارتباط را خصیصه ای زنانه می دانند که در کسب شناخت نقش دارد. ملاصدرا نیز در علم حصولی به ارتباطی قائل می شود که نفس با رب النوع برقرار می کند. بنابراین ملاصدرا به سطح عمیق تری از ارتباط فاعل شناسا و متعلَق شناسایی «ارتباط با ارباب الانواع» توجه کرده است. همچنین در دیدگاه ملاصدرا، فاعل شناسا ذاتاً مجرد اما فعلاً محتاج ماده است، برخلاف فمینیست ها که آن را بدن می دانند. علاوه بر این، هر دو معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند کسب شناخت را نمی توان نادیده گرفت.
۱۳.

بدن و رابطه آن با علم و ادراک از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری ملاصدرا بدن مثالی علم نفس به بدن بدنمندی ادراک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۹۹ تعداد دانلود : ۹۱۶
فیلسوفان اسلامی، به خصوص مشائیان، براساس تبیینی که از رابطه نفس و بدن و ماهیت این دو به دست می دهند، علم و ادراک را فعل نفس و نه بدن می دانند. از نظر ایشان، علم نفس به بدن از سنخ علم حصولی است. اما براساس دیدگاه ملاصدرا علمِ نفس به بدن همانند خودآگاهی نفس است و از سنخ علم حضوری به شمار می آید. طبق نگرش صدرایی نه تنها بدن متعلَّق علم حضوری و خودآگاهی نفس قرار می گیرد، بلکه در تمام مراتب ادراک نیز حضور دارد و در هر کدام از آنها نقشی ایفا می کند؛ تا جایی که اگر اختلالی در بدن ایجاد شود تمام مراحل ادراک و حتی ادراک عقلی نیز دستخوش تغییر و تحول قرار می گیرد. در این نوشتار ابتدا به ذکر انواع بدن از منظر ملاصدرارا می پردازیم و سپس مسئله علمِ نفس به بدنو نقش بدن در ادراک از نظرگاه صدرایی را تبیین و تحلیل می کنیم و درنهایت به این نتیجه خواهیم رسید که بدن، مرتبه ای از مراتب نفس و نه جوهری جدای از آن است. این امر به ما امکان می دهد تا بپذیریم که حضور و نقش بدن در ادراک اگرچه به اندازه نفس نیست، اما کمتر از آن هم نیست و از این دیدگاه جمهور فلاسفه که معتقدند فقط نفس در ادراک نقش دارد فاصله بگیریم. در واقع، علم النفس صدرایی، فقط بررسی نفس نیست، بلکه تبیینی از ماهیت انسان است که بدون توجه به بُعد جسمانی او ناکافی است.
۱۴.

تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری نسبیت ملاصدرا دیلتای تجربه زیسته ادراک بی واسطه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۲۷ تعداد دانلود : ۹۹۷
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
۱۵.

نقش پیش فهم هاى مفسر در نیل به مراد واقعى خداونداز منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر علامه طباطبایى پیش فهم نسبى گرایى هرمنوتیک فلسفى هرمنوتیک عینى گرایانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۵۷۹
بر مبناى اصول هرمنوتیک فلسفى، «فهم» به عنوان یک وصف وجودى به نحو عام، و فهم مفسر از متن از جمله متن دینى به شکل خاص، در چارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاى قبلى وى صورت مى گیرد و نه فقط عمیقا از آنها تأثیر مى پذیرد، بلکه خارج از آنها اساسا امکان پذیر نیست. علامه طباطبائى در تفسیر المیزان، از مبانى و مقبولات متعددى در مقام تفسیر قرآن سود جسته است که مى توان آنها را در شمار پیش فهم هاى ایشان به شمار آورد. مسئله این است که آیا مى توان در چارچوب همین پیش فهم ها، به تفسیرى عینى و مطابق واقع از متن قرآن نایل آمد؟ این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى به بررسى نقش پیش فهم هاى علامه در تفسیر ایشان از این منظر پرداخته است. نتیجه اینکه ایشان دخالت نارواى پیش فهم ها در تفسیر و تحمیل آنها بر قرآن را برنمى تابد و پیش فهم هاى مقبول ایشان به مثابه اصول و قواعدى براى فهم عینى مراد خداوند است و مى توان دیدگاه تفسیرى ایشان را منطبق با هرمنوتیک عینى گرایانه و در تقابل با نسبى گرایى هرمنوتیک فلسفى دانست.
۱۶.

زمانمندی آگاهی و تاریخمندی آگاهی گذر هوسرل از پروژه استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هوسرل پدیدارشناسی تاریخمندی زمانمندی آگاهی مطلق پروژه استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
در این مقاله از طریق شرح اجمالی نظر هوسرل درباره زمان-آگاهی و به خصوص تمرکز بر سطح سوم زمانمندی، استدلال شده است که در واپسین تأملات وی درباب زمان که در دست نوشته های C منتشر شده است، چرخشی در پدیدارشناسی هوسرل به نحو عام و پدیدارشناسی زمان به نحو خاص پدید آمده است. به این صورت که هوسرل از طریق قائل شدن به زمانمند بودن آگاهی مطلق و در نتیجه کنار گذاشتن تلقی پیشین خود از یک نقطه بی زمان آگاهی به عنوان سنگ بنای تأسیس فلسفه به مثابه علم متقن، از سه دهه کوشش خود در راستای تأسیس فلسفه استعلایی گذر کرده و در حقیقت رؤیای فلسفه به مثابه علم متقن را کنار گذاشته است. در نتیجه سنتی که از دکارت آغاز شده بود و هدفش مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه ای محکم و شک ناپذیر و تغییرناپذیر بود، به این صورت در پدیدارشناسی هوسرل که آخرین وارث آن است به پایان می رسد و راه برای ظهور روایتی جدید از پدیدارشناسی در آثار متفکران بعدی این جنبش هموار می شود.
۱۷.

صورت گرایی در اخلاق کانتی از نگاه شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق پدیدارشناسی کانت شلر صورت گرایی اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۶۶۵ تعداد دانلود : ۷۰۲
مسئله ی مورد بررسی در این مقاله عبارت از این است که آیا اندیشه ی اخلاقی کانت، چنان که شلر ادعا کرده است، صورت گرایانه است یا خیر. در اینجا پس از توضیح معنای صورت گرایی و پیشینه ی انتقاداتی که از این منظر به تفکر کانت شده است، از طریق توضیح برخی از مفاهیم اصلی تفکر اخلاقی کانت، مانند خیر مطلق، تکلیف، امر مطلق و خودآیینی اراده، سعی کردیم نگرش صورت گرایانه ی او را در اخلاق نشان دهیم. گفته شده که توجه صرف کانت به صورت کلی قانون اخلاقی و چشم پوشی وی از ماده، محتوا، متعلَّق و غایت فعل حاکی از صورت گرایانه بودن تفکر اخلاقی اوست. سپس به نسبت صورت گرایی و غایت گرایی در اخلاق کانتی اشاره و گفته شده که بر اساس نظر برخی از مفسران، کانت با غایت فی نفسه تلقی کردن انسان، تا حدودی نگرش صورت گرایانه ی خود را تعدیل می کند؛ اما چون مفهوم غایت در نزد او مفهومی نظام بخش است نه قوام بخش، غایت گرایی او را نمی توان به معنای متداول، که صورتی از نتیجه گرایی است، تفسیر کرد و نگرش او همچنان صوری باقی می ماند. سرانجام رویکرد شلر به اخلاق کانت و وجه اشتراک و اختلاف این دو بیان شده است. شلر با این نظر کانت که شالوده های اخلاق باید کلی، نامشروط و پیشین باشد و اخلاقی بودن فعل نمی تواند وابسته به نتیجه ی آن باشد موافق است، اما مخالف این نتیجه گیری کانت است که «محتوای مادی» تجربه ی اخلاقی هیچ جایگاهی در تعیین اخلاقی بودن فعل ندارد و این اختلاف نظر مبتنی بر تفاوت نگاه پدیدارشناختی شلر و نگاه عقل گرایانه ی کانت در اخلاق است.
۱۸.

وظیفه فلسفه از نظر ویتگنشتاین

۲۰.

نقد شلر از صورت گرایی اخلاقی کانت

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان