سعید حسام پور

سعید حسام پور

مدرک تحصیلی: استاد بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۲۲.

بررسی فراهنجاری معنایی در اشعار غادۃ السّمّان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی آشنایی زدایی فرمالیسم فراهنجاری معنایی غادۃ السّمّان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۱۷۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
غادۃ السّمّان یکی از شاعران تأثیرگذار جهان عرب است که بیشتر آثار وی به چندین زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. یکی از شگردهایی که این شاعر برای گسترش بعد معنایی و شاعرانه کردن سخن خود به کار برده، آشنایی زدایی(فراهنجاری) معنایی است. به باور فرمالیست ها در درک انسان از جهان پیرامون، فرایند عادت جریان دارد. عادت کردن انسان به محیط پیرامون موجب می شود که بسیاری از پدیده ها از نگاه دقیق انسان دور بماند و درک حسی انسان از زندگی مختل شود. آشنایی زدایی با فاصله انداختن میان انسان و این عادت ها، فضایی برای درنگ و لذت ادبی مخاطب پدید می آورد و ادراک حسی انسان را دوباره سامان می بخشد. یکی از مهم ترین گونه های آشنایی زدایی، فراهنجاری معنایی است. غادۃ السّمّان برای آشنایی زدایی معنایی در اشعار خود، از صور خیال و آرایه های معنوی بهره ی فراوان برده است. در مقاله ی پیش رو، گونه های مختلف فراهنجاری معنایی در چهار منظومه ی این شاعر (غمنامه ای برای یاسمن ها؛ ابدیت، لحظه ی عشق؛ زنی عاشق در میان دوات؛ در بند کردن رنگین کمان) و حوزه های بسترساز این فراهنجاری ها بررسی شده است. این پژوهش به صورت کمّی- کیفی انجام شده و نمونه ها از راه جست وجوی کتابخانه ای گردآوری شده است.
۲۳.

شیوه قصه گویی در سمک عیار و مقایسه آن با سه داستان عامه عیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: راوی سمک عیار ابومسلم نامه داراب نامه شیوه قصه گویی اسکندرنامه نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۳۰
این پژوهش برآن است تا شیوه قصه گویی را در داستان سمک عیار، با سه داستان عامه داراب نامه بیغمی، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی بررسی و مقایسه کند. برای این کار با استفاده از الگوی چتمن، میزان مشارکت راوی در داستان سمک عیار و همچنین برخی از ویژگی های سبکی خاص در این اثر (زبان و فضای عامیانه و طنز و مطایبه) تحلیل و با آثار دیگر مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد مشارکت و حضور راوی هنگام وصف مکان، خلاصه های زمانی و وصف اشخاص در سمک عیار و داراب نامه پررنگ تر از دو اثر دیگر است. همچنین شیوه مشارکت قصه گو در داستان سمک عیار گزاره های قالبی آغازین، گزاره های قالبی بین متنی و میان متنی متفاوت تر از داراب نامه، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی است. البته از این نظر می توان شیوه داراب نامه را حدفاصل شیوه سمک عیار و ابومسلم نامه و اسکندرنامه قرار داد.
۲۵.

نگاهی ساختارگرایانه به داستان های کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی سیاوش هاماوران جنگ مازندران سفر به آسمان کی کاووس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۸۴۰
دوره ی کیان در شاهنامه از کی قباد آغاز می شود و از مهم ترین دوره های اساطیری حماسه ی ملی به شمار می رود. کی کاووس، فرزند کی قباد، از مهم ترین نقش آفرینان این دوره بوده است. بسیاری از داستان های جذاب و گیرای حماسی مانند جنگ مازندران، جنگ هاماوران، سفر به آسمان، رستم و سهراب و سیاوش در عصر وی رخ می دهد. به نظر می رسد این داستان ها از ویژگی های ساختاری روشنی پیروی می کنند. درنگ در این داستان ها نشان می دهد که الگوهای خاصی در این داستان ها تکرار می شود. این پژوهش بر آن است تا برپایه ی دیدگاه های مطرح شده در ساختارگرایی با تاکید بر روش پراپ چگونگی ساختار داستان های مربوط به دوران کی کاووس را بررسی کند و روشن سازد که کدام داستان ها ساختار همانندی دارند و کدام ساختار متفاوتی.یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای اصلی در این داستان ها- به جز داستان رستم و سهراب- تقریباً یکسان است. هم چنین با اطلاعات برون متنی تکمیل شده در مجموع دیدی نو به مخاطب می بخشد و تصویری تازه از شخصیت ها به ویژه رستم، کی کاووس و ... ارائه می کند
۲۷.

قرینه‌ گرایی‌ خیام‌ در رباعیات(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۹۳۱
نظرات‌ جنجال‌برانگیز خیام‌، در سروده‌های‌ اندکش‌، توجه‌ عمومی‌ خیام ‌پژوهان‌ را به‌ خود واداشته‌ و آنها را از بررسی‌ ساختاری‌ و هنریِ رباعیات‌ ،باز داشته‌ است‌. کم‌ توجهی ‌به ‌ساختارِهنری‌ رباعیات‌، تا آن‌حداست‌ که‌ ویژگیهای‌ سبکی‌ و زیباییهای‌ هنری‌ سروده‌های‌ خیام‌، از چشم‌ بسیاری‌ از اهل‌ ادب‌ و اندیشه‌ دور مانده‌ و فرو پوشیده‌ است‌. یکی‌ از ویژگیهای‌ بنیادی‌ رباعیات‌ خیام‌، قرینه ‌سازیهای‌ پی‌درپی‌ است‌. بیش‌ از 90% از رباعیات‌خیام‌،از این‌ امکانِ بیانی‌ سودبرده‌اند.میزانِ­برخورداری‌ رباعیات‌خیام‌ از این‌ ویژگی‌، تا آن‌جاست‌ که‌ می‌تواند معیاری‌ برای‌ بازشناختِ سروده‌های‌ او از شعر شاعران‌ دیگر باشد. در این‌ مقاله‌، قرینه‌های‌ موجود در رباعیات‌ خیام‌ درسه‌ دسته زیر تقسیم‌بندی‌ و بررسی‌ شده‌ است‌: 1. قرینه‌های‌ تقابلی ((Antonymous symmetries 2. قرینه‌های‌ تعادلی Equivalent symmetries)) 3. قرینه‌های‌ ترادفی (Synonymous symmetries)
۲۸.

وقتی نویسنده، متن می شود: متنی شدن سوژه در داستان «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی ادبیات پسامدرن ایران داستان ویران سوژه شدگی متنی شدن سوژه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
تعداد بازدید : ۱۵۴۳ تعداد دانلود : ۸۱۱
توجه به ابعاد هستی شناسانه ی متون ادبیات داستانی، تحلیلی است هم برای تبیین ویژگی های ادبی متن، و هم راهی برای شناخت بهتر انسان در جامعه ای که داستان در زمینه ی ان جامعه روی میدهد. در پژوهش های هستی شناختی انچه بررسی می شود، نوع تعامل انسان، به عنوان سوژه، با متن و با دیگران است. درحقیقت سوژه شدن، گذار از سوژه شدگی، نتایج این گذار و چگونگی انجام گرفتن چنین فرایندهایی، مبنای تحلیل هستی شناسانه از انسان، در فلسفه ی معاصر است. چنین تحلیلی بر یکی از متون ادبیات داستانی ایران از نویسنده ای که به عنوان یک داستان نویس پسامدرن شناخته می شود، می تواند موارد پیش گفته را در ادبیات و جامعه ی امروز ایران بررسی و مشخص کند. آنچه در این مقاله به ان پرداخته شده، چگونگی متنی شدن، ویژگی های این فرایند و نتایج حاصل از آن، برمبنای متن «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی است. بر این اساس سوژه در ادبیات پسامدرن (ایران)، سوژه ای متنی است. سوژه ی متنی، ماهیتی پیشینی ندارد، بلکه تابع موقعیت سوژه در متن است. پی آیند این وضعیت، کاسته شدن از ویژگی های ذهنیِ سوژه و افزایش خصیصه های عینی آن است.
۲۹.

بررسی «خواننده نهفته در متن» در سه داستان ادب پایداری از احمد اکبرپور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد اکبرپور اگر من خلبان بودم ایدن چمبرز خواننده نهفته در متن شب به خیر فرمانده قاب آسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۶ تعداد دانلود : ۸۰۳
یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گستره ادبیات پایداری کودک، بررسی خواننده نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای بازشناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعه ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گستره ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب به خیر فرمانده و قاب آسمانی) بر پایه دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می کند: سبک نوشته، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژگی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانه نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کیستی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستان و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیرگذار داشته باشد.
۳۰.

زمان گذران در نگاه بیقرار خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۰
معمای پیچیده هستی، همواره، همچون رازی سر به مهر، کنجکاوی آدمی را برانگیخته و او را در درازنای زمان به خود مشغول داشته است. اندیشمندان جهان، با درنگ در این معمای مبهم، هر کس به شیوه‌ای، پندارهای خویش را بازگفته است. حکیم عمرخیام نیشابوری از اندیشه‌ورزان نامدار ایرانی‌ست که در سروده‌های اندک خود، پرسشهایی ژرف و شگرف در انداخته و برای آسودن شدن از دست این پرسشهای جانگزای بی‌پاسخ راههایی را پیش نهاد و بازگفته است.ژرفای اندیشه خیام را از عمق همین درنگها، پرسشها و تردیدهای بنیادین می‌توان دریافت و شخصیت او را از لابه‌لای همین سؤالات جسارت‌آمیز می‌توان بازشناخت. او وقتی در گذر پرشتاب زمان، ناخرسند، به حیرتی آمیخته به بدبینی دچار می‌شود، به این باور می‌رسد که هیچ چیز "حقیقی‌تر" از "دمی" که در آن به سر می‌برد و لحظه‌ای که در آن نفس می‌کشد، نیست. پس بهترین راه زندگی را برای خود و دیگران در آن می‌بیند که این دم را غنیمت بشمارند و فرصت خود را بیهوده از دست ندهند و آشکارا سفارش می‌کند که: چون بوده گذشت و نیست نابود پدید خوش باش، غم بوده و نابوده مخور با توجه به این که مضمون "غنیمت شمردن فرصت" و "زیستن در حال" از مضمونهای بنیادین رباعیهای خیام است، در این نوشته کوشیده شده است تا این موضوع به اندازه توان، بررسی شود.
۳۱.

بررسی و تحلیل شخصیت زن در اشعار داستانی فروغ فرخ زاد با تکیه بر تأثیر و تأثر دیدگاه جامعه شناختی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات غنایی شعر و جامعه ی معاصر فروغ فرخ زاد اشعار داستانی شخصیت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۶۴۰
گونه های ادبیات غنایی در شعر معاصر مانند شعر کلاسیک وجود دارد. این گونه ها در جریان های کلاسیک و نوکلاسیک و نیمایی معاصر حضور پررنگی دارند. گونه های متفاوت در شعر معاصر با تغییراتی نوین دیده می شود که یکی از آنها اشعار داستانی است که در شعر معاصر به خصوص در جریان نیمایی به دو شاخه ی شنیداری و تصویری تقسیم می شود، در شعر معاصر با تصویرسازی های تازه به سمت اشعار نمایشی حرکت می کند و از نقالی سنتی به صحنه ی نمایشی تغییر می کند. در جریان نیمایی یا آزاد، فروغ فرخ زاد نماینده ی زنان شاعر معاصر می باشد. او در اشعار داستانی خود به خلق شخصیت های زنانه با تیپ های مختلف می پردازد. مقاله ی حاضر حاصل تحلیل و بررسی دیوان اشعار فروغ با روش توصیفی -تحلیلی و مطالعه ی کتابخانه ای پیکربندی شده است. اشعار این شاعر به صورت مقایسه ای تحلیل شده اند. شخصیت زنان در اشعار داستانی فروغ تحت تأثیر تحولات فکری و شخصیت فردی شاعر هستند. از نظر جامعه شناختی، حرکت زنان سنتی جامعه و تغییرشان به زنان اجتماعی را می توان در اشعار او مورد توجه قرار داد. تحولات شخصیتی و اجتماعی و بینشی زنان در اشعار داستانی او نشان دهنده ی چهره ی زنان معاصر در راستای جامعه ی مدرن و مفهوم متغیر فمینیسم در زمان معاصر شاعر می باشد.
۳۲.

درنگی بر پیوندهای بینامتنی در داستان در باغ بزرگ باران می بارید نوشته ی احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژرار ژنت بینامتنیت احمدرضا احمدی داستان کودک و نوجوان در باغ بزرگ باران می بارید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۱۳۲۵ تعداد دانلود : ۸۸۰
بینامتنیت رویکردی ادبی است که به منتقدان این امکان را می دهد تا به شیوه ای علمی و نظام مند پیوندهای موجود در میان آثار ادبی را بررسی کنند. ژرار ژنت یکی از مهم ترین نظریه پردازان این رویکرد است که در کاربردی کردن آن نقش اساسی دارد. در این پژوهش داستانی از احمدرضا احمدی، نویسنده ی نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان ایران، براساس نظریه ی بینامتنیت ژنت بررسی شده است. نام این داستان در باغ بزرگ باران می بارید است و در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان این اثر با آثار دیگر احمدی پیوندهای بسیار ژرف و پنهان وجود دارد؛ پیوندهایی که در گستره ی روایت و به ویژه بخش های پایانی آن حضور دارند و بیشتر حاصل درهم آمیختگی چکیده یا گزیده ی داستان های پیشین او هستند؛ اما شناسایی آن ها تنها برای دوستداران داستان های احمدی و خوانندگان پیگیر آن ها امکان پذیر است؛ ازاین رو، بینامتنیت موجود در این داستان نمونه ای از بینامتنیتی است که ژنت آن را ضمنی می نامد.
۳۳.

بررسی «خواننده نهفته در متن» در سه داستان ادب پایداری از احمد اکبرپور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد اکبرپور اگر من خلبان بودم ایدن چمبرز خواننده نهفته در متن شب به خیر فرمانده قاب آسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۶ تعداد دانلود : ۸۰۷
یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گستره ادبیات پایداری کودک، بررسی خواننده نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای بازشناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعه ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گستره ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب به خیر فرمانده و قاب آسمانی) بر پایه دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می کند: سبک نوشته، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژگی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانه نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کیستی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستان و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیرگذار داشته باشد.
۳۴.

دراسه نقدیه فی توظیف الاسترجاعات فی قصه النبی یوسف(ع) (دراسه على أساس نموذج جیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوره یوسف زمن الروایه جیرار جینت الترتیب الاسترجاع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۳۱۳ تعداد دانلود : ۸۸۳
عنصر الزمان هو الحجر الأساس فی الحیاه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه ولطالما شغلت هذه القضیه أذهان الباحثین. ومن ثمّ فالروایه هی الزاخره بالأحداث والأفعال وهما عنصران لاینفصلان عن الزمن الروائی. فهنالک نقاشات قامت لتشید بجانب من جوانب هذا العنصر الحاسم. ومن الذین شمّروا عن سواعدهم لینالوا حظاً فی هذا المیدان هو جیرار جینت الذی اقترح نموذجاً لتحلیل الزمن الروائی فی کتابه «خطاب الحکایه» ومقترحه قام على أکتاف ثلاثه عناصر؛ هی: الترتیب، الاستمرار، والتواتر. تقنیه الترتیب تقوم بدراسه الاسترجاعات والاستباقات فی النص السردی. والاسترجاعات هی الرجوع إلى الحادث الماضوی وإعادته لأهداف خاصه. استهدفت المقاله تبیین فاعلیه الاسترجاعات ومدى تأثیرها فی قصه یوسف النبی(ع) فی القرآن الکریم وبعد مقدمه فی تبین الترتیب الزمنی وأنواع الاسترجاعات درست المقاله توظیف الاسترجاعات فی القصه واختارت المنهج الوصفی التحلیلی أساساً للدراسه. وصلت المقاله أخیراً إلى أنّ الاسترجاعات المتواجده فی قصه النبی یوسف(ع) فی القرآن الکریم تؤدی إلى انسجام هذه القصه وتواشجها والاسترجاعات الداخلیه هی من أکثر أنواع الاسترجاعات تواتراً فی قصه یوسف النبی(ع) وهذا الأمر لعب دوراً هاماً فی تکوین السرد العنقودی لهذه الحکایه حیث إنّها تتمحور حول بؤره رئیسه هی رؤیا یوسف(ع) التی تبدأ من عهد الطفوله إلى أن تنتهی القصه بتأویلها فی المشهد الأخیر. المشهد الرابع هو أکثر المشاهد دینامیه وانفعالاً فی قصه یوسف النبی(ع) کما أنّه أوسع مجالاً قیاساً بالمشاهد الأخرى، والاسترجاعات فی هذا المشهد تبرز أشد البروز وتسهم إسهاماً کبیراً فی انفکاک العقد النهائیه للحکایه، حیث لا یمکن التغاضی عن دورها الجلی.
۳۵.

بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۹۰۷
ژرار ژنت را می توان بزرگ ترین نظریه پرداز در زمینة بررسی «زمان در روایت» دانست. ژنت برای سنجش شتاب روایت، شمار صفحات رمان را بر زمان تقویمی بازنمایی شده در متن تقسیم می کند و نتیجه را معیار بررسی قرار می دهد. زمان در شازده احتجاب گلشیری پیشروی بسیار کندی دارد، اما در ذهن شازده و دیگر شخصیت های آن، با شتابی وصف ناپذیر در حال پیشروی و پسروی است. در لایة بیرونی رمان که زمان تقویمی بازتاب بیشتری دارد، می توان پیشروی کندی در زمان داستان احساس کرد که با الگوی ژنت همخوانی دارد. در بررسی شتاب روایت در این رمان، چه همة زندگی شازده را خط اصلی روایت بدانیم و چه شب پایانی زندگی او را خط اصلی و دیگر بخش های رمان را گذشته نگری بشماریم، عوامل کاهنده و افزایندة شتاب روایت یکسان است؛ اما با هریک از این دو رویکرد، اندازه تأثیرگذاری این عوامل دگرگون می شود. شتاب روایت در رویکرد نخست، بسیار تند و در دوم، بسیار کند است.
۳۶.

معانی القایی شعر «نشانی» بر پایه ی هم نشینی نشانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان سهراب سپهری هم نشینی مدرن طبیعت پیشازبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۳ تعداد دانلود : ۷۰۴
ش عر نش انی، یکی از اشعار سهراب سپهری است که منت قدان بی ش از هر شعر دیگر وی به آن توجه داشته اند؛ اما علیرغم تعدد نقدهای نوشته شده، خواننده به تفسیر قانع کننده ای از این شعر دست نمی یابد. هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر نشانی برای دست یافتن به تفسیری است که مبتنی بر کلیت اندام وار اثر باشد. نگارندگان با اتکا بر متن شعر سع ی دارند با استفاده از روش تحلیل گفتمان و بر اس اس رابطه ی هم نشینی نشانه-ها از این شعر خوانشی دیگر ارائه کنند. بدین منظور از میان نشانه های شعر، نشانه های کلیدی تر برگزیده شده و پیوند آنها با سایر نشانه های شعر در محور افقی بررسی گردیده است. در نقد حاضر تفسیری روشن از شعر نشانی ارائه گردیده است؛ بررس ی شعر نشان می دهد این اثر دارای بن مایه ای فلسفی و روان کاوی است. حرکت سوار به روزگار پیشابلوغی(بلوغ) و پیشازبانی(خش خش) نشان می دهد شناخت سپهری از انسان و جهان با نگاه فلسفی و روان کاوی فروید و لکان شباهت دارد. تعبیر «شاخه ی نوری که به لب داشت»، القاکننده-ی زبان است که در تعبیرات لکان در رشد روانی سوژه، مبین «امر نمادین» در رشد کودک است. «بل وغ»، که با «نام پدر» در تعبی رات لکان منطبق است، در کنار «کودک» نظریه ی فاز آینه ی لکان را تداعی می کند. همچنین، همین موارد و واژه ی «اساطیر» که به نوعی به انسان تاریخی و یا ناخودآگاه جمعی انسان ارتباط دارد، راه را بر نقد این شعر از منظر روان کاوی فروید و یونگ نیز باز می کند.
۳۸.

سرگشتگی روشنفکر در راه آب نامة محمدعلی جمال زاده و قندیل ام هاشمِ یحیی حقی بر اساس رویکرد اجتماعی ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان عربی زبان و ادبیات فارسی عباس خلیلی روابط فرهنگی - ادبی ایران و عرب معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۶۵۱
سرگشتگی روشنفکرِ شرقی به عنوان یکی از پیامدهای تقابل سنّت و تجدّد، موضوع پژوهش حاضر است که به طور موردی رمان های راه آب نامة جمال زاده و قندیل امّ هاشم یحیی حقّیرا بررسی می کند. پس از مطالعة تاریخی ایران و مصرِ معاصر و بیان شباهت های اجتماعی این دو کشور، مضمون دو داستان تحلیل و بررسی می شود تا شباهت ها و تفاوت های موجود در محتوا، کنش شخصیّت ها، بحران روحی و سرگشتگی آن ها و راه های برون رفت از این بحران مقایسه و تطبیق داده شود. این پژوهش، نشان می دهد که جامعة روح الله (شخصیّت راه آب نامه) و جامعة اسماعیل (شخصیّت قندیل) شرایط مشابهی دارند که موجب پدیدآمدن این مضمون مشترک داستانی شده است. اسماعیل که نمودی از شخصیّت یحیی حقّی است؛ برای حلّ بحران، علم اروپایی را با ایمان همراه می سازد و میان فرهنگ شرق و غرب آشتی برقرار می کند، امّا روح الله، که نمودی از جمال زاده است، در سرگشتگی خود باقی می ماند و برای گریز از آن به سنّت ها پناه می برد.
۳۹.

اسطوره باروری و آیین های باران سازی در کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین اسطوره تیشتر اناهیتا کوهمره ورزاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۵۸
بررسی های میدانی در مناطقی که هنوز بکر و دست نخورده باقی مانده اند، نشان می دهد که باورهای اساطیری پس از قرن ها همچنان زنده اند و با اندکی تغییر و تحول به حیات خود ادامه می دهند. این باورها گاه چنان با زندگی مردم آمیخته اند که بر همه ارکان آن تأثیر می گذارند؛ به گونه ای که جداکردن و گاه تشخیص آن ها بسیار دشوار است. منطقه کوهمره سرخی یکی از منابع غنی اسطوره ها و باورهای کهن ایرانی است که پیوندی عمیق و مانا با اسطوره ها و باورهای ساکنان سرزمین ایران و حتی بین النهرین دارد. امروزه بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه کهن مسکونی همچنان باقی مانده است. در این جستار بخشی از باورهای اساطیری بومیان منطقه در قالب اسطوره باروری و جشن های آب واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت و یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. اسطوره باروری در این منطقه از چهار ضلع زمین، ورزاو، اناهیتا و تیشتر تشکیل شده است که بومیان منطقه درباره هریک باورهای ویژه ای دارند. از سوی دیگر دو آیین «کوسه کلی» و «قدح رو برد» بازمانده آیین های باران سازی در این منطقه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان