علی تسنیمی

علی تسنیمی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

فتوت نامة سلطانی؛ ضرورت تصحیح مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامیانة تصوف تصحیح مجدد فتوت نامة سلطانی کاشفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵۹ تعداد دانلود : ۷۰۲
مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری یکی از نویسندگان ذی فنون فارسی در قرن نهم هجری است. این نویسنده در بیش تر شاخه های علوم و شبه علوم روزگار خود متبحّر و صاحب تألیف بوده است. یکی از مهم ترین آثار او، فتوت نامة سلطانی، از آثار ارزشمند ادبیات عامیانة تصوف به شمار می رود. محمدجعفر محجوب این اثر را بیش از چهل سال پیش بر اساس دو دست نویس ناقص تصحیح کرده و، بر همین مبنا، به دلیل نقص و شمار اندک دست نویس ها، نارسایی هایی بدان راه یافته است. با توجه به این که نگارندگان در سال های اخیر موفق شده اند سه دست نویس دیگر از این اثر را کشف و تهیه کنند، لازم است تصحیح جدیدی از این اثر ارائه شود. با تصحیح جدید این اثرْ بسیاری از نقایص چاپ محجوب برطرف می شود و خوانندگان می توانند به متنی منقّح و نزدیک به متن مورد نظر نویسنده دست یابند. نگارندگان در این مقاله بر آن اند، با ذکر دلایلی چند، اثبات نمایند که تصحیح مجدد این اثر بر اساس پنج دست نویس موجود از فتوت نامة سلطانی گریزناپذیر است. بدیهی است با تصحیح مجدد و چاپ این اثرْ بخشی از فرهنگ عامیانة تصوف در قرن نهم هجری در معرض استفاده و داوری پژوهشگران این عرصه قرار خواهد گرفت.
۲.

کاشفی و نقد و بررسی روضه الشهدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عناصر داستانی روضه الشهدا کاشفی سبزواری ساختهای زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نثر
تعداد بازدید : ۲۷۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۰۷
در اواخر دوره تیموریان با روی کار آمدن سلطان حسین بایقرا، هرات به عنوان مرکز علمی و فرهنگی، مامن بسیاری از نویسندگان و عالمان شد. دربار هرات با حضور امیرعلیشیرنوایی، وزیر دانشمند و ادب پرور تیموریان شکوه و عظمت بسیاری یافت. از جمله کسانی که در این دوره باشکوه به عرصه هستی قدم نهاد و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت، مولانا کمال الدین حسین واعظ کاشفی است. این دانشمند پرکار در زمینه های گوناگون تالیفاتی دارد؛ روضه الشهدا یکی از آثار وی است. این کتاب واقعه کربلا را با بیانی ادیبانه و داستانی به تصویر کشیده است. در این مقاله ضمن بازنگری اطلاعات مربوط به احوال و آثار کاشفی، متن روضه الشهدا از نظر ادبی و عناصر داستانی نقد شده، نوآوریها و تازگیهای نثر داستانی آن نشان داده می شود.
۳.

نگاشت های استعاره ای «حیوانات» در ضرب المثل های برآمده از متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی نگاشت صور حیوانی ضرب المثل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۷۱۵
به کارگیری استعاره های متفاوت در متن توسط کاربران زبان، بازتابِ نگرش و تلقی آن هاست. ایدئولوژی ها و بینش ها، به منظور تحقق باورها و آموزه های خود، استعاره را خلق می کنند. به این ترتیب، نقش استعاره در اجتماع و زندگی، انکارناپذیر است. ضرب المثل به مثابه بازتابنده اندیشه های گویشوران یک زبان، بخشی از ادبیات بومی و مردمی است که می توان آن را جزو بهترین راه های بیان اندیشه های رایج در میان آنان دانست. نام حیوانات از پرکاربردترین واژه هایی هستند که در ضرب المثل های فارسی، در دیوان شاعران پیشین و معاصر برای نمایاندن ساحت های مادی و معنوی استفاده شده است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی می کوشد به واکاوی استعاره های مفهومی صور حیوانی در ضرب المثل های برآمده از متون ادبی، بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی، بپردازد. داده های این پژوهش برگرفته از فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسی اثر ذوالفقاری است؛ به این ترتیب که قریب صدهزار ضرب المثل بررسی و موارد موردنظر یادداشت و تحلیل شدند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در کل ضرب المثل های بررسی شده درخصوص کاربرد حیوانات، 184 نگاشت دیده شد که در این میان، استعاره مفهومی «ضعف و ناتوانی» با 26 ضرب المثل و 15 نگاشت، بیشترین بسامد و پس از آن، به ترتیب استعاره مفهومی «دشمنی» 21 ضرب المثل و 8 نگاشت، استعاره مفهومی «نیرومندی» 15 ضرب المثل و 6 نگاشت و سرانجام استعاره مفهومی «نادانی و بی خردی» 12ضرب المثل و 5 نگاشت را به خود اختصاص داده اند.
۴.

تحلیل داستان «آرش کمان گیر» سیاوش کسرایی با تکیه بر تخیل «ترس از زمان» از منظر ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرش کمان گیر تخیل تصویر ترس زمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۵
پژوهش حاضر به بررسی درون مایه زمان در تصاویر موجود در منظومه حماسی آرش کمان گیر اثر سیاوش کسرایی، می پردازد. این پژوهش، بر بنیان نظریه ژیلبر دوران استوار است. دوران با طبقه بندی تصاویر، آن ها را به منظومه های روزانه و شبانه بخش می کند. بخشی از این تصاویر و نمادها ترس از گذر زمان و مرگ را نشان می دهند و بخشی دیگر تلاش برای غلبه بر این ترس را تداعی می کنند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگارش یافته با توجه به زیست جهان تخیلی کسرایی در اثر «آرش کمان گیر» سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از تصاویر هنری با ویژگی های نمادین خود در این اثر، ترس از گذر زمان و وقوع مرگ و نیز تلاش برای غلبه بر این ترس را نشان می دهند؟ نتیجه حاصل از این جستار، بیان گر آن است که هراس از گذر زمان و مرگ در آرش کمان گیر وجود دارد، اما این ترس و اضطراب به غلبه ناامیدی و پوچی منتهی نمی شود، بلکه اندیشه کسرایی، بیشتر متمایل به منظومه روزانه تخیلات و با ارزش گذاری مثبت بوده و گواه آن است که شاعر، تصویر مرگ را در تخیل خود تلطیف کرده و به طور ناخودآگاه با گرایش به نمادهای مثبت، سعی دارد تا بر ترس از گذر زمان چیره شود.
۵.

تحلیل طرحواره های قدرتی در غزلیّات شمس و پیوندآن باالگوی جهان بینی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی شناختی طرحواره تصویری طرحواره قدرتی غزل مولانا جهان بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۷ تعداد دانلود : ۴۶۶
«طرحواره های تصویری» که در حوزه زبان شناسی شناختی، بر نقش تجربه در شناخت تأکید می ورزند، طرح هایی از تجربه های جسمانی هستند که در ذهن شکل می گیرند و انسان را قادر می سازند مفاهیم پیچیده و انتزاعی را درک کند، درباره آن ها بیندیشد و استدلال کند. پژوهش حاضر با بررسی طرحواره-های قدرتیِ «اجبار»، «مانع»، «نیروی متقابل»، «انحراف از جهت»، «رفعِ مانع»، «توانایی» و «جذب» در غزلیّات مولانا بر اساس نظر جانسون، در پی اثبات این فرضیّه است که طرحواره های قدرتی چگونه با الگوهای جهان بینی مولانا پیوند خورده اند. پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از طرحواره های قدرتی در عرفان برای تبیین مفاهیم عرفانی اجتناب ناپذیر است و تفهیم عرفان در قالب نوعی حرکت با موانع خاص که کشش های متضادّی آدمی را به سوی خود می کشند، تنها در قالب طرحواره ها امکان پذیر است. همچنین طرحواره ها می توانند بر جنبه هایی از جهان بینی تأکید کنند، برای تبیین آن ها از طرح های جدیدی بهره گیرند و تفسیری از جهان بینی شاعر و جنبه های پراهمّیّت آن به دست دهند؛ جهان بینی عرفانی به همان میزان که برای تبیین خود به طرحواره ها نیازمند است، هدایت طرحواره ها را نیز در دست می گیرد و برای تبیین الگوهای خود دست به گزینش نوع خاصّی از آن ها می زند. در جهان بینی زمین گریز و آسمان گرای مولانا، وجود طرحواره هایِ «عمودی»، «کشش دو سویه»، «مانعِ محاصره کننده»، «مانعِ گذرگاهِ باریک» و «مانعِ دید»، در کنارِ طرحواره های مورد نظر جانسون، همه موارد بالا را تأیید می کند.
۶.

واکاوی نگاشت مرکزی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری واژه های «آب» و «آتش» در ضرب المثل های برآمده از ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضرب المثل نگاشت مرکزی استعاره مفهومی طرح واره آب آتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۳۷
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، برخلاف نگرش بلاغت سنتی که برای استعاره معنایی صرفاً بلاغی و زیباشناختی قائل بودند و آن را پدیده ای صرفاً زبانی می دانستند، استعاره را دارای ماهیتی ادراکی و مفهومی می دانند. این نگاه به استعاره در چارچوب معناشناسی شناختی جای می گیرد که در آن، معنا برپایه ساخت های مفهومی قرار دارد و همانند حوزه های شناختی دیگر، مقولاتی ذهنی را باز می نمایاند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی، به واکاوی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری در ضرب المثل ها می پردازد. عشق، زندگی، علم، ناتوانی، خواری، دنیا و فروتنی ازجمله نگاشت های مفاهیم مثبت و منفی در استعاره های مفهومی در ضرب المثل های برآمده از متون ادبی است. در این میان، «آب» و «آتش» از واژه هایی هستند که در ضرب المثل های فارسی و دیوان شاعران و نثر نویسندگان پیشین و معاصر، برای نمایاندن ساحت های مادی و معنوی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش، حاکی است که نگاشت اصلی در مفهوم استعاری ضرب المثل های متکی بر واژه «آتش»، ویرانگری است که با بسامد 42 بار تکرار شده است. نگاشت اصلی در استعاره مفهومی ضرب المثل های متکی بر واژه «آب» به صورت طرح واره فضایی (جابه جایی) است که با بسامد 18 بار تکرار شده است. این امر، نشان دهنده نگاشت مرکزی واژه «آب» و چرخش و عدم ثبات آن است. به طورکلی، شاعران و نویسندگان، با وام گیری این نگاشت ها، مضامینی خلق کرده اند که همواره شنونده را مشتاق نگاه می دارد و در ترویج ضرب المثل ها نقش داشته اند.
۷.

ضرورت تصحیح دوباره دیوان حکیم حاج ملّا هادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاج ملا هادی سبزواری دیوان اشعار تصحیح دوباره نسخ خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۸۸۱
حکیم حاج ملا هادی سبزواری متخلّص به «اسرار»، فیلسوف بنام قرن 13 در سال 1212 هجری در سبزوار چشم به جهان گشود. او ازجمله حکیمانی است که در عصر خود مراتبی را در حکمت نظری و عملی کسب کرد. در شهود و عرفان به مرحله ای عالی دست یافت و در عالم عرفان و معرفت خوش درخشید. آثار فراوانی در فلسفه و حکمت تألیف و تصنیف کرده است و نیز دیوان شعری از خود به جای گذاشت که دربردارنده نکته های ظریف و زیبای عرفانی، فلسفی، حکمت و وجد و شور و حال است. دیوان اشعار او تاکنون چند بار به چاپ رسیده، اما هیچ یک با معیارهای علمی تصحیح انجام نشده است؛ درواقع در هیچ یک از این چاپ ها، روش کار مشخص نیست و بر خواننده و پژوهشگر مبهم است که مصحّحان براساس کدام نسخه یا نسخ، کار تصحیح را انجام داده اند؛ بعضی از این چاپ ها (همانند چاپ حسن امین) نیز کاملاً ذوقی است. نگارندگان در این مقاله که تصحیح را بر مبنای نسخه اساس انجام داده اند، برآن اند تا مطابق سه دست نویس یکی از آنها نسخه ای نویافته است چاپ های دیوان را بررسی کنند و نواقص و نارسایی های هرکدام را نشان دهند. نویسندگان می کوشند تا اثبات کنند آنچه تاکنون با نام تصحیح دیوان حاج ملّا هادی سبزواری چاپ شده است، درخور اعتماد نیست؛ زیرا اشکالات فراوانی دارد که در متن به آن اشاره می شود؛ درنتیجه لزوم تصحیح دوباره دیوان گریزناپذیر است. بدیهی است با تصحیح و چاپ دوباره این اثر، متنی منقّح و نزدیک به متن منظور شاعر، در اختیار خوانندگان و پژوهشگران قرار خواهد گرفت.
۸.

تحلیلِ نگاشت مفهومیِ «بهار» و خوشه های استعاری آن در غزلیّات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره ی مفهومی خرده استعاره و کلان استعاره غزلیات مولانا معناشناسی شناختی نگاشت مفهومی بهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۵۴۶
«استعاره ی مفهومی» در چارچوب معناشناسی شناختی، بر نقش تجربیّات در ساختاربخشیدن به مقوله های ذهن و ادراک مفاهیم، تأکید می ورزد. فصول سال، یکی از تجربی ترین حوزه ها، برای تبیین جهان بینی عرفانی هستند. در این میان، توجّه مولانا بیش از همه ی فصل ها، به «بهار» است. پژوهش نشان می دهد، «بهار» در غزلیّات مولانا، به عنوان یک نگاشت مفهومی کلان، با همه ی نمودهای دیدنی، شنیدنی، بوییدنی، چشیدنی و بسودنی خود، در خدمت تبیین جهان بینی ای شهودی و تبیین مفاهیمی چون «حق»، «غیب»، «عشق»، «عاشق»، «روح»، «تجلّی» و «وصال» است. این نگاشت مرکزی توانسته است، با بهره گیری از جنبه های استعاره ساز بهار و خوشه های تصویری مرتبط و متضادّ و نیز قدرت تناظرپذیری استعاره ها، شبکه ای از استعاره ها را گرد خود بیافریند؛ استعاره هایی که به دلیلِ وابستگی با نگاشت مرکزی، در اصالت هنری سبک مولانا و انسجام درون متنی غزل ها نقش بسزایی دارند. همچنین کاربرد این نگاشت مفهومی در بافت غزل مولانا، از نظر فکری، مولانا را عارفی اهل بسط معرفّی می کند و نشان می دهد همه ی استعاره های مربوط به «بهار» خرده استعاره هایی هستند که در حمایت از کلان استعاره ی «معرفت تجربه ای خوشایند و انبساط انگیز است» به وجودآمده اند؛ ازاین رو انبساط روحی مولانا در غزلیّات، پابه پای خوشه های استعاری پیش می رود و اصالتِ بینش را با اصالتِ سبک درمی آمیزد. واژه های کلیدی:
۹.

تحلیل بوم فمینیستی مویه های زنانه در شاهنامه (مطالعه موردی: تهمینه، فریگیس و کتایون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست بوم بوم فمینیسم مویه شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۴۰۶
بحران های زیست محیطی دوران معاصر، بشر را به جست وجوی راه حل های بنیادین برای گذار از این بحران ها و پیامدهای آن واداشته است. بوم فمینیسم به عنوان روی کردی برآمده از فمینیسم با اندیشه های زیست بوم گرایانه، سعی در تغییر اندیشه هایی دارد که صرفاً در پی مدیریت پی آمدهای بحران محیط زیست است. بوم فمینیست ها اندیشه های توسعه طلبانه بی حد و حصر مردان را از دلایل اصلی تخریب محیط زیست می دانند و در پیِ آن هستند که جای گاه زنان را در جامعه با مردان برابر سازند و مردان را از اندیشه های سلطه جویانه برحذر دارند. روابط زنان با طبیعت، ارتباط بین سلطه بر زن و طبیعت و نقش زنان در حل مشکلات اکولوژیکی، مبانی اساسی بوم فمینیسم هستند. شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر حماسی، تأثیراتی بسزا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان داشته است و بررسی آن با تکیه بر اندیشه های بوم فمینستی می تواند راه بر باشد. در این مقاله، با تکیه بر منابع کتاب خانه ای و روش تحلیلی توصیفی، به بررسی بوم فمینیستی سوگواری ها و مویه های زنان (تهمینه، فریگیس و کتایون) در شاهنامه پرداخته ایم. حاصل این پژوهش آن است که این سو گواری ها در قریب به اتفاق موارد راه کاری است زنانه، برای ایستادن در برابر توسعه طلبی مردان؛ توسعه طلبی هایی که با جنگ و تخریب محیط زیست پیوندی تنگاتنگ دارد و از این نظر با گمانه های بوم فمینیست ها هم خوان و هم سو است.
۱۰.

نگاه کهن الگو گرایانه به آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کهن الگو آیینه روح خون عجایب المخلوقات گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۴
کهن الگوها یادگارهای هزاران ساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرن ها نسل به نسل انتقال یافته اند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند . یکی از این الگوهای جمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهره نبوده؛ بلکه با روح، زندگی، آینده، ماوراء، جادوگری و غیب گویی مرتبط می شده است. با بررسی اسطوره های جهان و کتاب عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه، می بینیم که آیینه، گاه واسطی میان زمین و آسمان و گاه حقیقت گویی آگاه به اسرار است. روح با آیینه مرتبط است. گاه آیینه دریچه پرواز روح است، گاه روح در آن تجلّی می یابد. می دانیم حیات و حرکت آدمی به روح وابسته است. خون نیز در تن آدمی جریان زندگی را ممکن می سازد و از دیدگاه مردمان کهن، حاوی روح و جان موجودات است. مردمان باستان اهمیّت این ماده حیاتی را درک کرده و به هر شیوه تلاش می کرده اند مانع از دست رفتن آن و در نتیجه آسیب رسیدن به روح و زندگی شان شوند. همین عوامل سبب شده در ارتباط با خون، تابوها و سنّت های گاه باورنکردنی ای نیز رعایت کنند و یا به مقرّراتی خاص پایبندشوند. آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه نمود و پیوندی آشکار دارند و در قالب هایی چون؛ کهن الگوی سایه، پیرخردمند، ناخودآگاه، نیروی خورشیدی، بازتاب جهان هستی، روح زندگی، واسط زمین و آسمان، کهن الگوهای مونث و زنانه و... آشکار می شوند. شناخت و شناساندن بهتر کهن الگوها و ناخودآگاهی منجر به شناخت درست تر ما از انسان ها، دریافت حقیقت بسیاری از رفتارهای کهن، ارتباط بهتر با نیمه پنهان وجودمان می شود و دریچه ای نو به دنیای گذشتگان و آثار ادبی می گشاید.
۱۱.

تحلیل تحول و تبدل صفت عارفانه حیا بر اساس مراتب سه گانه سِیروسلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بقا تحول صفت صفت عارفانه حیا فرق فنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۶۵۸
در این پژوهش، صفت عارفانه حیا در برخی از مهم ترین آثار برجسته عرفانی تا قرن نهم هجری تحلیل می شود. بنیان این پژوهش بر اساس تحلیل حیا از منظر مراتب سِیروسلوک عرفانی است. این بررسی که با روشی توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، نشان می دهد که صفت حیا در سخن برخی از عارفان، در هریک از مراتب سه گانه سلوک، رویکرد متفاوتی داشته و دچار تحول و تبدل محتوایی شده است. چنان که در مرتبه نخست سلوک که مقام فرق است، ویژگی ایجابی و کوشش مدارانه دارد. سالک در این ساحت سعی در اتصاف به حیا و لوازم آن دارد. در مرتبه دوم که مقام فنا است، جذبه الهی سالک را از وجود مجازی و همه صفاتش فانی می سازد، لذا حیا در عارف خصوصیتی سلبی و تنزیهی می یابد، کوشش او زایل و اتصافش به حیا ترک می شود؛ اما در مرتبه سوم، یعنی مقام بقا، عارف مظهر اسما و صفات الهی می شود. ازاین رو، حیا در عارف پس از سلب، مجدداً به شکل ایجابی، اما تحول یافته نمود می یابد. نتیجه این بررسی نشان می دهد با وجود اینکه سخنان بیشتر عارفان درباره حیا با ویژگی های مرتبه فرق مطابقت دارد؛ اما سخنان عده ای از آنان از حیا، علاوه بر مرتبه فرق، بر خصوصیات و احکام مرتبه فنا و نیز مرتبه بقا هم پوشانی دارد.
۱۲.

نقد کهن الگوی مادرمثالی در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد کهن الگویی ناخودآگاه روان شناسی یونگ مادرمثالی گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۸۰۲
مادرمثالی، از قدیمی ترین کهن الگوهای جهان و مفهومی بسیار گسترده است که از نخستین دوره های حیات بشر تا به امروز در ذهن و روح آدمی حضوری پررنگ داشته و منجر به خلق اسطوره های مشابهی در همه فرهنگ ها و سرزمین ها شده است. طبعاً نیاکان ایرانی ما، به عنوان جزیی از یک کُلّ گسترده، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند. بررسی و آشکار کردن مادرمثالی در اثرِ کهنِ گرشاسب نامه ، ما را در شناخت بیشتر دنیای گذشتگان و روح و ذهن نیاکانمان یاری خواهدکرد. در گرشاسب نامه ، بیشترین نمود مادرمثالی را در عناصراربعه، به ویژه خاک و آب می بینیم. برخی موجودات و رویدادهای کتاب و کارکرد آن ها نیز بیانگر وجوهی از مادرمثالی هستند. در این پژوهش، خواهیم کوشید تا آشکار کنیم که مادرمثالی، در چه قالب ها و چهره هایی نمایان می شود؟ این چهره ها و قالب ها در گرشاسب نامه کدامند؟ هریک از چهره ها و قالب ها نشان دهنده کدام جنبه وجودی مثبت یا منفی مادرمثالی است؟
۱۳.

بوطیقای روایتِ ادبیات پایداری در کتاب های درسی ادبیات دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات پایداری روایت شناسی تودورف دوره متوسطه کتاب درسی دیسیپلین محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۷۰
نظام آموزشی در کشور ما نظم محور است و ویژگی بارز آن، نظم دادن به مقوله های متنوع علمی، با تکیه بر عناصر موجود در آن ها است. بر این اساس، رویکرد نظم محور به درک بیشتر دانش آموز از فحوای دروس و علوم منتهی می شود. هدف ما در این جستار، بررسی دامنه ای خاص از فحوای کتاب های درسی دوره متوسطه، یعنی روایت های مرتبط با ادبیات پایداری است تا از این رهرو، به میزان تحقق اهداف آموزش وپرورش پی بریم.  در این باره، ابزار اصلی تحقیق را روایت شناسی قرار دادیم و به سبب کثرت انگاره ها در این گستره، بر آن شدیم تا از رویکرد تودورف به مثابه محور اصلی کار بهره گیریم؛ چه او در یکی از پژوهش های به نام خویش به بررسی و آسیب شناسی فحوای کتب درسی ادبیات در نظام آموزشی فرانسه پرداخته و بدین حیث، تجربه او راهگشاست.  نیز خواهیم دید که هرچند نویسندگان دو دوره کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران، در دوره اول، توجه چندانی به روایت پایداری نداشتند و تنها در دوره دوم، این مقوله را مهم قلمداد کرده اند، بااین حال، متن های برگزیده در هر دو دوره، به حیث ساختار روایی، نکات قابل انتقادِ فراوان دارند و گویا هدف مؤلفان کتاب های درسی از جای دادن متن های روایی در این کتاب ها، ایدئولوژیک گرایی است تا ارتقای سطح خوانش، نقد، توصیف متن و آشنایی با مفاهیم متن روایی. فقدان قاعده مندی، همچنین عدم تطابق با ملاک های علم روایت شناسی و چندپارگی در بیان مطالب باعث شده تا نمونه های عرضه شده تناسبی با اهداف دیسپلین محور در آموزش ادبیات پایداری نداشته باشند.
۱۴.

تحلیلِ استعاره های هستومند و مادّه مربوط به «عشق» در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی استعاره هستومند و ماده خرده استعاره و کلان استعاره عشق غزل مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۴۷۱
برپایه رویکرد شناختیِ زبان، تجربه انسان از هستومندها (هست + پسوند دارندگی اومند) و مادّه، بنیانی تجربی برای ادراک مفاهیم انتزاعی پدید می آورد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی به شواهدی می پردازد که مولانا در غزلیّات خود، حوزه های ملموسِ هستومند و مادّه را بر حوزه انتزاعی عشق فرافکنی کرده است. نتایج پژوهش بیان کننده سیطره چهار کلان استعاره «خداوند سلطان است»، «عشق نیروست»، «معرفت خوراک است» و «معرفت نور است» بر متن و سامان یافتگی گستره ای از خرده استعاره های هستومند و مادّه بر محور این کلان استعاره هاست. این خرده استعاره ها برپایه تناظرهای موجود، شماری از مهم ترین مفاهیم مرتبط با عشق مانند فنا، بقا، جذبه، تسلیم، بسط، تجلّی، وصال را مفهوم سازی می کند. بررسی این استعاره ها ازنظر قلمروهای منبع، بیانگر قدرت تجسّم بخشی آنهاست و ازنظر تنوع و اصلِ «برجسته سازی   حاشیه رانی»، پیچیدگی مفهوم عشق را نشان می دهد. همچنین مقایسه بسامد استعاره ها و کارکردهای شناختی آنها بیانگر سه گونه استعاره است: استعاره چندکارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد کم. استعاره های گونه نخست به سبب داشتن میدان تناظری گسترده، توانش ویژه ای در مفهوم سازی جنبه های گوناگون عشق دارد؛ ولی استعاره های گونه دوم و برخی از استعاره های گونه سوم می تواند بر کارکرد خاصی تأکید کند. همچنین مقایسه کارکردهای مثبت و منفی عشق در استعاره ها، عشق را نزد مولانا تجربه ای مثبت، شیرین، خوشایند و مستانه معرفی می کند که هرچند فناکردن هستیِ ظاهری لازمه آن است، زیستن بدون آن ممکن نیست.
۱۵.

بینامتنیّت واژگان و مفاهیم قرآنی در منظومه ی ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات غنایی بینامتنیت فخرالدین اسعد گرگانی ویس و رامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۷۸
ویس و رامین فخرالدّین اسعد گرگانی منظومه ای است رئالیستی و مبتنی بر داستانی کهن، بازمانده از روزگار اشکانیان به زبان پهلوی که در قرن پنجم ه . ق. منظوم گشت. از آن جایی که این منظومه مربوط به دوران پیش از اسلام است،  چندان انتظار نمی رود که در آن به مفاهیم قرآنی اشاره شده باشد؛ در حالی که شاعر در آن از واژگان و مفاهیم قرآن کریم در تبیین گزاره ها و نظم ابیات به وفور بهره گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است تا منظومه ی مذکور را براساس پیوندش با آیات و مضامین قرآنی و برپایه ی نظریّه ی بینامتنی مورد نقد و بررسی قرار دهد. شیوه ی پژوهش براساس روش تحلیلی- توصیفی است و مبانی نظریِ آن نیز بر پایه ی آرای نظریّه پردازان بینامتنی است تا افزون بر نشان دادن ساختار منسجم ابیات، آشکار گردد که شاعر با چه ترفندهای ادبی ای، این مضامینِ وحیانی را در مثنوی خویش به کاربرده است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که با وجود ادبیّات خاصّ غنایی حاکم بر متن و جلوه گری عشق و غنا در آن، شاعر تحت تأثیر حقایق قرآنی و عقاید اسلامی، از گزاره های قرآنی به طور مشهودی بهره برده است؛ به گونه ای که این اثر را افزون بر منظومه ا ی غنایی، به مجموعه ای از باورهای اسلامی و دینی شاعر در ذهن مخاطب جلوه گر می سازد.
۱۶.

متن شناسی روایت «نُه منظر» و نقد برخی بن مایه های عیاری، شگفت انگیز و غنایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان نظیره هفت پیکر نُه منظر بن مایه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۴۴۲
«نُه منظر» یکی از روایت های تعلیمی کم تر شناخته شده و تنها نظیره منثور هفت پیکر نظامی در ادب فارسی است که تا امروز حتّی متن روایت آن نیز تصحیح و منتشر نشده است. گفتار حاضر کوشیده است برای نخستین بار، ضمن نقد بن مایه های داستانی «نُه منظر»، توصیف نسبتاً جامعی از مشخّصات آن ارائه دهد، بدین منظور این پژوهش بنیادی در دو بخش، نخست منشأ، زمان و محلّ تألیف، راوی، وجه تسمیه، پی رنگ و موضوع، سبک و بیان و نوع ادبی «نُه منظر» را معرّفی کرده است و در بخش دوم، برای تحلیل کیفی موضوع مقاله، بن مایه های محوری روایت «نُه منظر» در سه بخش : تأثیرپذیری از شاهنامه ، بن مایه های عیاری، شگفت انگیز و غنایی به روش استقرایی نقد و بررسی شده اند.
۱۷.

بازاندیشی در ضرورت «تفکّر انتقادی» و کارکردهای آن در تذکره نویسی و تاریخ ادبیات نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی تذکره نویسی آسیب شناسی نقد ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۲۱
تاریخ ادبیات، تبارنامه فرهنگ و اندیشه است و تذکره های ادبی نسل نخستین تاریخ ادبیات فارسی اند و بازتابنده قبض و بسط فرهنگ، فراز و فرود ادبیات، سنّت پذیری و سنّت گذاری و آینه جریان شناسی ادبی اند که فرایند تحول و انحطاط - تقلید را در ادبیات نشان می دهند و به بسط و گسترش پژوهش های ادبی، شناساندنِ سنّت های ادبی، زبان و ادبیات بومی و هویّت ملّی، آشناکردن خواننده امروز با بافت موقعیتی آفرینشِ تذکره یاری می رسانند؛ اما در کنار تمام مزیّت تذکره ها، گاه آفت هایی مانند سطحی نگری، نافرهیختگی، سجع پردازی ، موجزنویسی، وحبّ و بغض به شماری از تذکره ها راه یافته است. تاریخ ادبیات نگاری برای دست یافتن به رشد و بالندگی، به ناچار باید به خود نگاهی آسیب شناختی داشته باشد. آسیب شناسی فرایندی هوشمند است؛ بدین معنا که چگونه این تذکره ها به این آفت ها دچار شده اند و چگونه می توان این تذکره ها را از آنها پیراست. آسیب شناسی تذکره ها، مستلزم بهره گیری از «تفکّر انتقادی» است تا بتوان از سنّت های ناروا و کژمدارانه ادبی دوری گزید، خواننده امروز را با بافت موقعیتی آفرینش متنِ تذکره ها آشنا کرد، دانش های نظریه پردازی ادبی، طبقه بندی و رده بندی تاریخ ادبیات را ارتقا بخشید و ادبیات را از تعصّبات قومی، ایدئولوژیک و سیاسی دور کرد. تفکّر انتقادی ابزار ارزیابی هدفمند، دقیق و علمی تذکره ها را به دست می دهد و با نگاهی انتقادی و ژرف کاوانه، زمینه تفکّر تحلیلی و ارائه نظریه های علمی را فراهم می آورد. این مقاله به روش گردآوری اطلاعات و به صورت روش کتابخانه ای انجام شد و هدف آن، طرح و بازشناسی آسیب شناسی تذکره های ادبی از رهگذر تفکّر انتقادی و ضرورت های آن است.
۱۸.

نسخه شناختِ محامد حیدریّه برمبنای نقد متن شناختی با رویکرد درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصحیح انتقادی شناخت نامه تحلیلی محامد حیدریّه نسخه خطی نقد متن شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۴۷۳
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا با نقد اثری کمتر شناخته شده به نام محامد حیدریه بر مبنای رویکرد نقد متنی و روش تحلیل کیفی، الگوی شناخت نامه تحلیلیِ اثر را ترسیم نماید. مطابق این الگو، متن مورد بحث از حیث شناسنامه متن شناختی، نقد منابع، روش تصحیح مرتبط با هویت نسخه شناختی، تحلیل محتوا و از حیث سبک زبانی- ادبی نثر مؤلف در سطوح سه گانه واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی شده است. روش شناسی: در این مقاله برای تهیه شناخت نامه تحلیلی محامد حیدریه با رویکرد نقد متنیِ مبتنی بر شناخت اثر در دو سطح «درون متن» و «برون متن»، از روش تحلیل لایه ای متن استفاده شده است. یافته ها: نظریه پردازان علوم زبان شناسی، امروزه دیگر زبان را توده ای از آواها و نشانه های بی نظم نمی دانند؛ بلکه به زعم ایشان، زبان شبکه ای نظام مند از سطوح به هم وابسته ای است که برونداد هر سطح زبانی، دروندادی برای سطح دیگر است. از دریچه این نوع نگاه، در عملیات تصحیح، وجود نقشه سبکی از یک متن، ذوق و اجتهاد مصحح را جایگزین استدلال های سبکی برای برتری واریانت نزدیک به سبک «نسخه مادر» می کند و به نقد متنی، چهارچوب نظری می بخشد. نتیجه گیری: محامد حیدریه اثر ارزشمندی به نثر است که توسط محمدصادق خان اختر با قلمی فاخر و پندآموز تألیف شده و به پادشاه شهر اَوَده یعنی غازی الدین حیدر تقدیم می گردد و در جایگاه یک متن ادبی- تاریخی با رویک ردی تعلیمی از یک شاعر شیعی و یکی از آثار برج ای مانده از روزگارِ اقتدار زبان فارسی در هند، دارای اهمیت فراوان و ارزش زبانی- سبکی بسیاری است.
۱۹.

بررسی چیستی و چراییِ وجه شبه و کیفیّت تعامل آن با طرفین تشبیه براساس آراء بروک-رُز و گوتلی (مطالعه موردی: منظومه های ویس و رامین گرگانی و خسرو و شیرین نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجه شبه ویس و رامین خسرو و شیرین گوتلی بروک-رُز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
دستگاه بلاغی یکی از بارز ترین دستگاه های زبان ادبی است که چگونگیِ روند آفرینش ادبیِ یک اثر را می توان درآن ملاحظه نمود. درپیکره این فرایند، کاربردصورخیال مؤلّفه ای است که تأثیرشگرفی برگیرایی، جذابیّت و انتقال معنی دارد. صنعت تشبیه بعنوان یکی ازابزارهای اساسی صورخیال، هسته مرکزی تخیّلات شاعرانه است و درمیان ارکان این زیورکلامی، وجه شبه عامل اصلی و اس اسیِ فعّال نمودن ذهن خواننده و مشارکت دادنِ وی درجریان آفرینش هنری است که بیقین خیال انگیزی تشبیه و نوآوری درآن، تاحدودزیادی به وجه شبه بازمی گردد. پژوهش حاضر برآن است تا با واکاوی تشبیهات بکاررفته در ویس و رامین فخرالدّین اسعدگرگانی و خسرووشیرین نظامی گنجوی ازدریچه آراء ونظریّات کریستین بروک-رز و آندره گوتلی، به سبک دو منظومه مذکور، کاربرد متفاوت صورخیال درآن ها و رابطه وجه شبه با مشبّه و مشبّهٌ به دست یافته وبسامد کاربرد ارکان محسوس و معقول در تشبیهات آنها را، مورد سنجش و تحلیل قرار دهد. روش بکارگرفته شده در پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوه استدلال استقرایی است که ازطریق نمونه گیری انجام می شود. درپایان باتوجّه به آمار حاصل آمده میتوان نتیجه گرفت که در مثنوی ویس و رامین، بسامد تشبیهات تصویری درقیاس باکارکردی بیشتراست امّا در مثنوی خسرووشیرین تشبیهات دارای پویایی بیشتری شده و ازسکون وثبات خارج میشوند. همچنین در هر دومنظومه، بسامد تشبیهات تصویری نسبت به تشبیهات کارکردی بیشترست. ازدیگرسو، در اثرنظامی مشبّه خیالی بیشتراز داستان فخرالدّین اسعدست و درمقابل، منظومه ویس و رامین مشبّهٌ به خیالیِ بیشتری داراست. بیشتروجوه شباهت در هر دوداستان نسبت به مشبّه، موردانتظار و نسبت به مشبّهٌ به، ضروری هستند.
۲۰.

تاثیرات اجتماعی رفتاری باورهای عامیانه در رمانهای محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورها رمان های کلیدر جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۴۵
باورهای عامیانه، با فرهنگ هر ملّتی ارتباط مستقیم دارد و یک پدیده روحی-اجتماعی است،معلول زندگی آدمی وعکس العمل اودرمقابله باطبیعت ومحیط اسرارآمیزاوست.آدمی آن گاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث وپدیده های خارق العاده را بیابد،برای رهایی از آن به ذکراوراد ونجواها می پرداخت تا مصیبت ها را کاهش دهدونتایج دلخواه رااز آن به دست آوردو سبب شد تا به تدریج باورها درذهن اوشکل بگیرد. بیشتر آن ها نیز برخاسته از فقدان دانش کافی مردمان گذشته بوده است.محمود دولت آبادی در رمان های برگزیده از باورهای عامیانه فراوانی در لابه لای داستان ها، بجا و به موقع بهره برده است. هدف پژوهش بازتاب باورهای عامیانه دررمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده است.باورهای عامیانه،جلوه ای از فرهنگ عامّه یا فولکلوراست که درمتن زندگی وفرهنگ ملّت ها جریان داردوبه شکل های گوناگون خود را نمایان می سازد.بررسی باورهای عامیانه به منزله تأییدآن نیست.امّااز توجّه بی شمار عامّه به این عقاید خرافی،چه در حوزه ادبیّات وچه درحوزه اجتماع در خصوص مسائلی که از قوّه درک آن عاجز بوده اند وقادر نبوده اند تفکّری منطقی را برآن حاکم کنند، نمی توان صرف نظر کرد.زیرا بررسی وبازتاب باورها واعتقادات از بسیاری زوایای تاریک زندگی گذشتگان پرده برمی داردوآیندگان رااز پیروی کورکورانه وصحّه گذاشتن براعتقادات بی پایه بر حذر می دارد.در مقاله حاضر باورها براساس رمان های برگزیده محمود دولت آبادی استخراج شده است.شواهد، بسیارفراوان بوده که تنها برخی از آن ها به صورت اختصار آمده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان