میثم علیپور

میثم علیپور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

مروری بر تجارب آزمایشگاه های زنده شهری با تاکید بر پیاده سازی شهرهای هوشمند مبتنی بر محیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمایشگاه زنده شهری آزمایشگاه زنده مشارکت شهروندی هوشمندی مبتنی بر محیط شهر هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۶
بیان مساله: در طی دو دهه گذشته بسیاری از شهرها در جهان، ایده شهر هوشمند را به منظور حل مسائل در برنامه ریزی و حکمرانی شهری با استفاده از ظرفیت فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دنبال کرده اند. تجارب گذشته در این خصوص نشانگر یکی از بزرگترین چالش ها در اجرای شهرهای هوشمند می باشد که عموماً مربوط به خود فناوری نیست، بلکه مشکلاتی است که در حین انجام ایده اتفاق می افتد که عمدتاً به علت وجود نداشتن راهبرد مشترک و روشن بین ذینفعان برای تحقق شهرهای هوشمند است. پس از تغییر پارادایم های توسعه از نوآوری بسته به سمت نوآوری باز، خلاء ناشی از حضور مردم در فرآیند نوآوری و شکاف بین آنها و فشار فناوری، سیاستگذاران شهری را برآن داشت تا به سمت طراحی شبکه ای متشکل از تمامی ذینفعان در محیط هایی تحت عنوان آزمایشگاه های زنده شهری حرکت کنند.هدف: هدف این پژوهش، فهم مفهوم آزمایشگاه های زنده شهری از طریق مرور نظام مند تجربیات شهرهای موفق جهان در پارادیم نوآوری باز مبتنی بر محیط های هوشمند می باشد.مواد و روش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ فنون گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. بدین ترتیب اسناد مکتوب 16 تجربه آزمایشگاه زنده شهری به عنوان محیط بین سال های 2007 تا 2022 ، از طریق مرور نظام مند بر حسب موضوع، هدف، ضرورت اجرا و خروجی طرح مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر تمرکز شهرهای هوشمند بر مشارکت شهروندان و کاربران با سایر ذینفعان جهت ایجاد خدمات نوآورانه و تحقق هم آفرینی اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تجارب، پایین بودن سطح آموزش شهروندان جزو چالش های بسیار مهم در تحقق شهرهای هوشمند می باشد.
۲.

بسط مفهومی آزمایشگاه زنده شهری براساس روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمایشگاه زنده شهری تحلیل مفهوم رویکرد تکاملی راجرز شهر هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
مقدمه با رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحقق هوشمندی در شهرها نیازمند رویکردی جامع و سیستماتیک است تا شهرها در آینده قابل زندگی تر و پایدارتر شوند. هنر ایجاد مشارکت، ابزاری کارا در تبدیل شهرها به محیط های نوآوری برای فرایندهای نوین برنامه ریزی شهری است. در محیط های شهری، مشارکت شهروندان، کسب وکارها، دانشگاه ها و دولت های محلی می تواند شرایط خوبی برای هم آفرینی و ایجاد دانش فراهم کند و در نتیجه، به شهروندان فرصتی برای همکاری با سایر ذی نفعان در شکل دادن به محیط های شهری خود و رفع چالش فناوری در حوزه اجتماعی می دهد. یکی از راه های برون رفت از چالش های مربوط به بعد اجتماعی فناوری این است که هنگام راه اندازی پروژه های هوشمند، آزمایشی اتفاق بیفتد تا شهروندان تأثیر آن را بر زندگی خود تجربه کنند. این امر به واسطه ماهیت شهرهای هوشمند به عنوان سیستمی پیچیده، موجب افزایش ابتکارات و ظهور آزمایشگاه های زنده شهری شد. این استراتژی تا حدی با چارچوب نوآوری باز همسو است و باعث می شود شهرها الگوی غالب توسعه و اجرای نوآوری از بالا به پایین را زیر سؤال ببرند و فرایندهای نوآوری را به همراه شهروندان آزمایش کنند. نظریه پردازان، آزمایشگاه های زنده شهری را وسیله ای برای تزریق ایده ها و انگیزه های تازه با روش های تعاملی که با مردم اجرا می کنند، می دانند. این رویکرد، شیوه های به ارث رسیده از یادگیری فعال و مشارکت شهروندی را مدرن و به روز می کند. به طور معمول همکاری در یک آزمایشگاه زنده شهری با هم آفرینانی با تخصص، سلیقه ها، فرهنگ و جایگاه اجتماعی متفاوت شکل می گیرد. با این حال، این تنوع همچنین می تواند مانعی بر سر راه همکاری «طبیعی» بین هم آفرینانی باشد که زبان ها، اهداف و ارزش های آن ها ممکن است به طور گسترده ای متفاوت باشد. این دقیقاً اهمیت و نقش آزمایشگاه های زنده در اجرا و ارزیابی این شکل جدید از همکاری است. به بیان دیگر، آزمایشگاه های زنده شهری در سراسر جهان بیشتر به منظور ایجاد نوآوری در درون و متناسب با مشکلات و زمینه های زندگی واقعی و چالش های زندگی شهری اجرا می شود. از این رو هدف این پژوهش، واضح سازی مفهوم آزمایشگاه زنده شهری با مرور نظام مند ادبیات نظری مرتبط با این مفهوم است.  مواد و روش در این پژوهش نظام گردآوری داده ها در نسبت با موضوع های مورد بررسی به شیوه اسنادی است که در محیط یا بستر وب بوده و به گردآوری داده های نوشتاری (متنی) در بانک های اطلاعاتی و پایگاه های علمی الکترونیکی اتکا دارد. نوع داده های مورد گردآوری در این سطح، تابعی از موضوع های بررسی شده (ویژگی ها، پیشایندها، پیامدها و ارجاع های مفهوم آزمایشگاه زنده شهری) است. نظام گردآوری داده ها مبتنی بر یک فرایند چرخه ای است که در دو مرحله 1- گردآوری داده ها قبل از آغاز مرحله اصلی تحلیل مفهوم و 2- گردآوری داده ها هم زمان با تحلیل مفهوم انجام شده است و شناسایی، غربال گری و انتخاب منابع شایسته ارجاع بر حسب دو معیار ارتباط و بیشترین ارجاع، سه فعالیت عمده اصلی در هر مرحله را تشکیل می دهد. به این ترتیب، نتیجه اولیه جست وجو 103 منبع بود که با رعایت معیارهای ورود به 93 منبع کاهش یافت. سپس عنوان و چکیده مقاله ها مطالعه شد که 81 منبع مرتبط که دارای کلیدواژه های مورد بررسی بودند، وارد مطالعه شدند و سایر مقاله ها حذف شدند. پس از حذف مقالات دارای مطالب تکراری، 40 مقاله باقی ماند. به این ترتیب، در مجموع 40 مقاله به دقت مورد مرور و ارزیابی قرار گرفت و جمع آوری و تحلیل داده ها بر اساس روش راجرز انجام شد و اطلاعات مربوط به پیشایندها، ویژگی ها، پیامدها، ارجاع های مفهوم و مفاهیم مرتبط استخراج، خلاصه برداری و کدبندی شد. یافته ها یافته ها مبین آن است که چهار پیشایند: عوامل فردی و اجتماعی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی و عوامل فنی و اجرایی، شرایط پیشینی برای عینیت یافتن دو ویژگی عملکردی (هم آفرینی، نوآوری باز و ...) و ساختاری (زمینه سازی، طرح ریزی و ...) مفهوم آزمایشگاه زنده شهری هستند. یافته ها نشان می دهد بر اثر عینیت یافتن این ویژگی ها علاوه بر پیامدهای مثبت مانند تحقق ساختار اجتماعی فناوری، تجاری سازی فناوری، گذار به سمت هوشمندی جوامع شهری و ...؛ پیامدهای منفی نیز با احتمال مغایرت و تفاوت در نتایج وجود دارد. همچنین، ارجاع های مفهوم به واضح سازی بیشتر ویژگی های آزمایشگاه های زنده شهری کمک کرده و از ویژگی ها حمایت می کند. مفاهیم مرتبطی مانند آزمایشگاه زنده و آزمایشگاه زندگی نیز به فهم شباهت ها، تفاوت ها، توصیف مفهوم و توضیح معانی کمک کرده است. نتیجه گیری نتایج استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز به تعریف و کاربرد دقیق تری از مفهوم آزمایشگاه زنده شهری به عنوان راهکاری ابزارمند، پیوسته و پردازشگر منجر شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که آزمایشگاه های زنده شهری می توانند به صورت یک روش، یک محیط، یک سیستم و یا یک رویکرد حاکمیتی در شهرهای هوشمند و با هدف مقابله با چالش های سیاست گذاری در بعد اجتماعی فناوری مورد استفاده قرار گیرند و به عنوان نمونه خوبی از روش شناسی مبتنی بر هم آفرینی می تواند راه حل های مختلف در آن آزموده شود، راهکارهای اثربخش پیاده سازی شود و سیاست های مناسب برای پیشبرد و توسعه خدمات شهری در تمام سطوح در آن تدوین شود. به بیانی یک آزمایشگاه زنده شهری دارای ذی نفعان متنوعی از جمله شهرداری ها گرفته تا شرکت های ارائه دهنده راه حل و خود شهروندان است که می توان در آن محیطی واقعی، نه فضایی ساختگی و در عین حال پویا برای شبیه سازی مدل های مختلف مدیریت شهری ایجاد کرد. در چنین محیطی می توان راه حل ها و بازخورد متقابل و چندجانبه ذی نفعان را مورد بررسی، ارزیابی و تحلیل قرارداد و داده های منتج از آن را برای افزایش راندمان و بهره وری ابعاد مختلف زندگی شهری در شهرهای دیگر نیز بسط و گسترش داد. این امر باعث می شود تا منابع انسانی که به طور عمده هم آفرینان در این نوآوری ها هستند، بتوانند تمامی جنبه های تعامل با یک محصول تعاملی را، اعم از اینکه چگونه درک، آموخته و استفاده می شوند، بیاموزند. علاوه بر این، بازخورد تجربه کاربر می تواند سبب بهبود ایجاد ارزش در نوآوری ها شود و به علت استفاده از این تجربیات از قبل طراحی شده و همچنین، تعامل کاربر و محیط، احتمال شکست پروژه ها کمتر شود. شرط موفقیت یک آزمایشگاه زنده شهری در انتقال دانش میان ذی نفعان متعدد در این بستر است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که یادگیری در یک بخش و انتقال داده ها و نتایج به بخش های دیگر می تواند فضایی تعاملی فراهم آورد که در آن نهادها بتوانند به طور مؤثر با یکدیگر به تبادل نظر بپردازند و در قالب این فرایند، هم افزایی میان رشته ای به وجود آید. براساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان تعریف ذیل را برای آزمایشگاه های زنده شهری ارائه کرد: «آزمایشگاه های زنده شهری به عنوان یکی از ابتکارات جدید در شهرهای هوشمند و به عنوان شکل جدیدی از رابطه با مردم در جهت حل چالش مربوط به بعد اجتماعی فناوری (به عنوان اصلی ترین معضل کنونی در شهرهای هوشمند) و با هدف ایجاد مشارکت عمیق و نظام مند مردم با سایر ذی نفعان دولتی و خصوصی و با تمرکز بر گفت وگو و هم آفرینی ایجاد شده است».
۳.

الگوهای معراج نگاری در عصر ایلخانی و تیموری بازخوانی الگوی بصری معراج به وساطت عنصر «زمین» و «براق» با اتکا به متون معراجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معراج نگارگری ایلخانی معراج نگاری تیموری زمین براق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
«حدیث» را اگرچه می توان پایه سنت معراج نامه دانست، این سنت در متون تفسیری بارور شد و بعدتر در متون مستقل منثور و نیز مقدمه های منظوم ادامه یافت. در مقابلِ سنتِ بالنسبه روشن متون معراجیه، سرآغازِ تاریخِ نگاره های معراج معلوم نیست. آنچنان که مشهور است قدیمی ترین معراج نگاره های ایرانی اسلامی، بازمانده عصر مغول هستند؛ نیز یکی از دو نمونه سلسله نگاره ای معراج (منسوب به احمدموسی) متعلق به همین عصر دانسته می شود اما تا امروز متن قابل استناد نگارگران، به طور متقن، شناخته نشده است. شناختی که در معراج نگاره های متأخری که برای منظومه ها ساخته شده، روشن تر است. متن حاضر با فرض گرفتن ارتباط میان متون و تصاویر معراجیه ها، تلاش داشت با اتکا به روایت های مختلف معراج در هر دوره، به دسته بندی معراج نگاره های متقدم بپردازد و الگوهای بصری نگاره های معراج را تبیین کند تا پاسخی برای این پرسش که «چه ارتباطی میان الگوهای روایی و الگوهای بصری معراج وجود دارد؟» به دست دهد. در این راستا، در کنار «براق» (از اصلی ترین عناصر معراج)، از عنصر «زمین» که عنصری غیرضروری در روایت عمومی معراج می نمایاند، در مقام «راهنما» استفاده شد که به ایجاد سه الگوی بصری معراج برای نگاره های قرن هشتم و نهم انجامید؛ الگوهایی که هریک، رویکرد متفاوتی نسبت به نقش کردن عنصر زمین (خاک، ساختمان و...) اخذ کرده بودند. برای روشن تر شدن دلایل خلق این الگوهای بصری، به متون منثور معراج رجوع شد تا ضمن یافتن الگوهای روایی معراج، از شباهت های موجود در الگوهای بصری و روایی اطلاع حاصل شود. در نهایت، استناد به عنصر زمین در این دو نوع رفتار (متنی و تصویری)، توانست سه الگوی بصری معراج نگاره ها را معنادار سازد. در این سه الگو، دسته ای از نگارگران به زمین نقشی محوری در نمایش معراج بخشیده اند، دسته ای زمین را حذف کرده و در نهایت معراج نگارانی نیز اگرچه زمین یا نشانه های زمینی را تصویر کرده اند، رفتاری مغایر با نص معراج داشته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای شکل گرفته است.  
۴.

واکاوی دلالت های خطّ مشی های کلان بر سیاست های کلّی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های کلی نظام دلالت پژوهی همراستایی افقی سیاست های کلّی قضائی مجمع تشخیص مصلحت نظام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۲۶
در تدوین سیاست های کلان حوزه قضائی توجه به دلالت های سایر خطّ مشی های کلّی نظام برای دستیابی به همراستایی افقی بین همه خطّ مشی های کشور ضروری است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش شناسایی دلالت های سایر خطّ مشی های کلّی نظام برای سیاست های کلّی قضائی است. این پژوهش با روش دلالت پژوهی انجام شده است. براین اساس، ابتدا همه 15 خط مشی کلی نظام در بازه سال های 1389 تا 1396 به مثابه «دال» برای سیاست های کلی قضایی گردآوری شدند و سپس، دلالت های هریک از بندهای خطّ مشی های کلّی برای مأموریت های دستگاه قضائی به مثابه «مدلول» شناسایی شدند. با کنار گذاردن دلالت های تکراری، نتایج پژوهش در 13 گزاره تنظیم و سازماندهی شده است. با عنایت به اهمیت موضوع پیش گیری در حوزه قضایی، اهم این گزاره ها بعضاً شامل آموزش جذاب مسائل عمومی، حقوقی و قضائی به مردم (توسعه فرهنگ و دانش حقوقی موردنیاز عامّه در جامعه)، ارتقای مستمر شاخص های قضائی، بهبود مستمر فضای کسب وکار و نقش آفرینی فعّال در موضوع «آسیب های اجتماعی» می باشد.
۵.

الگوی انس با قرآن مبتنی بر اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۳۶۴
آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) از ابتدای دوره ی رهبری تا انتهای سال 1398ش، 45 دیدار با قرآنیان داشته اند. مطالعه دقیق بیانات ایشان در این دیدارها، بیانگر نگاه عمیق و ژرف ایشان به مقوله انس با قرآن و نقش سازنده ی آن در ایجاد، امتداد و استحکام انقلاب و نظام اسلامی ایران، و توانایی این کتاب آسمانی در تشکیل دولت، جامعه و تمدن اسلامی است. پژوهش پیش رو، با دو هدف 1)دستیابی به نظام مدنظر آیت الله خامنه ای در زمینه ی انس با قرآن به عنوان چشم انداز یا وضعیت مطلوب این حوزه، و 2) کسب نظر خبرگان درباره ی میزان اولویت و امکان پذیری گزاره های مستخرج از بیانات ایشان به منظور ارائه ی راهبردهایی برای حرکت به سوی وضع مطلوب؛ ابتدا با استفاده از روش «تحلیل مضمون»، به مطالعه گسترده بیانات معظم له پرداخته که استنباط روابط بینامضامینی، نظام مدنظر ایشان را دارای هفت بُعد اهداف، آثار، فرایندها، پیشرانها، راهکارها، وظایف قاریان و نقش حکومتها نشان می دهد. سپس با استفاده از روش«دلفی فازی» و اخذ نظر 18 نفر از خبرگان قرآنی کشور، به سنجش میزان اولویت و امکان پذیری مضامین به دست آمده پرداخته و چنین نتیجه گرفته که گزاره های ناظر به «تدبر در قرآن» و «عمل به قرآن» با هدف دستیابی به «تمدن اسلامی»، بیشترین اولویت را به خود اختصاص داده اند.
۶.

بازاندیشی در مدل سازی شهری: یک رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی شهری پدیده تئوری مدل میان کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۶۴
بیان مسئله: شهرسازی همچون دیگر علوم، در گذر زمان تحت تاثیر جریان های فکری مختلف قرار گرفته است. از بازاندیشی در مدل سازی شهری تحت تاثیر جایگزینی جریان های فکری، می توان به عنوان خلا در مطالعات مدل سازی شهری حاضر نام برد. اما به طور همزمان، بازاندیشی در خصوص مفهوم مدل و مدل سازی در حوزه علوم طبیعی به دفعات صورت پذیرفته است. این موضوع ضرورت بازاندیشی در مدل سازی شهری را تأکید می کند. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی و بیان دیدگاه های متأخر در تفکر مدل سازی در علوم طبیعی و در ادامه بسط آن به مدل سازی شهری، به منظور بازاندیشی در آن است. روش:  در این پژوهش از شیوه اسنادی در بررسی سیر تاریخی تفکر مدل سازی بهره گرفته شده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که رابطه مدل-تئوری در علوم طبیعی چگونه تعریف شده است و چگونه می توان آن رابطه را بر مدل سازی شهری بسط داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که نگاه به مدل به عنوان واسطه گر میان پدیده و تئوری، طیفی جامع از کارکردها را برای مدل متصور است که غفلت از آن ها مدل را ناقص می نماید. درنهایت، تعریفی نوین از مدل سازی شهری ارائه شده است که در آن مدل ابزاری در خدمت تئوری نیست، بلکه ماهیتی نیمه مستقل و واسطه گر است که در جایگاهی برابر با تئوری می تواند موجب تضعیف یا تقویت تئوری شود. علاوه بر آن مشخص شد که مدل برای استفاده از تمام ظرفیت کارکردی خود نیازمند تئوری های پشتیبان قوی و شناخت درست از پدیده تحت بررسی است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه مدل سازی را یک تخصص معرفی می کند و نه یک مهارت ابزاری.
۷.

رویکردهای استعدادپژوهی در خط مشی های نخبگانی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعدادپژوهی هوش بنیاد ملی نخبگان خط مشی نخبگانی مدیریت استعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف: خط مشی های کشور در امور نخبگان با هدف به کارگیری نخبگان در راستای حل مسائل کشور تدوین و به اجرا گذارده شده اند. قلمرو نظری متناسب با این خط مشی ها، مطالعات استعدادپژوهی است که در آنها ماهیت استعدادها و چگونگی بهره برداری از استعدادها بررسی می شوند. آگاهی از اینکه خط مشی های نخبگانی کشور با کدام رویکردهای استعدادپژوهی قرابت و تناسب بیشتری دارند، هدف اصلی این پژوهش بوده است. روش: در این پژوهش از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شده است. همچنین، تدوین چارچوب کدگذاری مناسب برای اجرای تحلیل محتوای کیفی با روش فراترکیب انجام شده است. یافته ها: فراترکیب انجام شده، هفت رویکرد به استعدادپژوهی را نشان می دهد: «کلی فلسفی»، «تک عامله»، «چندعامله»، «شخص نگر»، «شاخص نگر»، «عام گرا» و «دامنه مبنا». با استفاده از چارچوب هفت مقوله ای فوق، تحلیل محتوای قیاسی و مطالعات پشتیبان خط مشی ها انجام شد و غلبه رویکردهای «عام گرا» و «شخص نگر» در آنها شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر غلبه «عام گرایی» و «شخص نگری» در خط مشی های نخبگانی کشور دلالت دارند. عام گرایی با تاریخ سیاسی و فرهنگ عمومی کشور سازگار است و در آن، فردِ مستعد در قلمرو می تواند به منزله فردی مستعد در همه قلمروهای دیگر تصور شود. هرچند، تبیین غلبه شخص نگری با نوعی پیچیدگی همراه است؛ زیرا برنامه های گوناگون شناسایی، پرورش، حمایت و نگهداری از استعدادهای برتر در کشور از رویکردهای به هنجارسازی، استانداردسازی و عینیت گرایی متأثرند. ملاک های عینی ای برای شناسایی استعدادهای برتر تعریف شده اند. این تعارض بین محتوای خط مشی ها و واقعیت جاری، مانند تعارض بین آرمان ها و چشم اندازها و وضع موجود است؛ تعارض بین «آنچه می خواهیم» و «آنچه هستیم»! افزون بر این، تعارض های درون متنی دیگری نیز در این خط مشی ها وجود دارند که برآمده از جمع بین رویکردهای متضاد در آنها هستند. این تعارض ها به دلیل نبود نظریه مبنای منسجم در تدوین خط مشی های نخبگانی پدید آمده اند.
۸.

تأمّلی بر دلالت تفسیر سوره شناختی آیه 35 از سوره احزاب بر یک الگوی توسعه و پیشرفت اجتماعی

کلید واژه ها: پیشرفت اجتماعی تفسیر موضوعی تفسیر سوره شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
تعالی فردی و توسعه و پیشرفت اجتماعی، نیازی فطری است که هر انسانی در پی آن است و شأن قرآن کریم پاسخگویی به نیازهای اصیل و راستین انسان هاست. در این پژوهش، محققان در پرتو تدبر و پژوهش در تفسیر و معناشناسی آیه 35 سوره احزاب با روش تفسیر سوره شناختی، یک سامانه تعالی فردی و توسعه و پیشرفت اجتماعی را طرح کرده اند. در این روش، پس از انتخاب آیه و تدبّر در آن، تدبّر در سیاق آیه و درنهایت، تدبّر در همه سیاق های بعدی و قبلی سوره صورت می پذیرد و پژوهشگر، به نگارش گزاره های استخراجی و تطابق آن ها با مجامع روایی و منابع تفسیری می پردازد. بر اساس تفسیر سوره شناختی آیه 35 از سوره احزاب، آغاز این حرکت تکاملی از اسلام است؛ و این به معنای بندگی خداوند و فرو آوردن سر تسلیم در برابر اوست. در این امتداد، متذکّر بودن به ذکر الهی آخرین درجه این حرکت تکاملی است که مغفرت الهی و اجر عظیم را برای انسان در بر خواهد داشت و بدون تمسک به ولایت پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان، حرکت در این مسیر تعالی و تکامل امکان پذیر نیست و عالی ترین مصداق ذکر الهی، درک عظمت و شأن پیامبر اکرم (ص) و صلوات فرستادن بر ایشان و اهل بیت گرانقدر ایشان است.
۹.

بررسی رابطه اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش

کلید واژه ها: مدیریت دانش گرایش کارآفرینانه دانش ضمنی اقتصاد دانش بنیان اقتصاد مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی اقتصاد
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی
  3. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۳۰۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۷۱
در عصر ارتباطات و فناوری، دانش به مثابه منبع حیاتی سازمان ها در عرصه رقابت و عاملی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد. همگام با گذر از اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش، سازمان ها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده از آن در فراگرد ارایه محصولات،کیفیت محصولات خود را افزایش دهند. در همین امتداد، این مقاله به بررسی ارتباط بین اقتصاد مقاومتی،گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش پرداخته است. به همین منظور با استفاده از مبانی نظری موجود، ابعاد مدیریت دانش، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی احصاء شده و با استفاده ازاستراتژی پیمایش، از این ابعاد پرسشنامه ای برای گردآوری اطّلاعات در میان100 نفراز کارآفرینان و صنعتگران شهرک صنعتی سلیمی، واقع در شهر تبریز توزیع شده است. در ادامه، برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، استفاده شده است. خروجی های تحلیل نشان می دهد که اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش دارای رابطه مثبت و معناداری با یکدیگرند. براین اساس، سازمان های دولتی برای گذار از تأخیر در ارائه خدمات و نارضایتی ارباب رجوع، باید ضمن پای بندی به ابعاد اقتصاد مقاومتی، از ابزارهایی چون مدیریت دانش به مثابه بستری برای تشویق گرایش های کارآفرینانه افراد استفاده کنند.
۱۲.

فضا و محرومیت از دیدگاه GIS و SPACESYNTAX : آیا مورفولوژی شهری نقشی در محرومیت اجتماعی دارد ؟

مترجم:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۹۷
علاقه مندی روبه رشدی نسبت به علل فضایی شکل گیری فقر و به ویژه ماندگاری ان، رایج است. این مقاله بدعتی روش شناسانه را ارائه می دهد که برای تحقیق درباره ارتباط بین جداسازی کالبدی و حاشیه گرایی اقتصادی در محیط شهری توسعه یافته است. با استفاده همزمان از gis برای طبقه بندی داده های تاریخی فقر، شاخصهای محرومیت و روش اندازه گیری جداسازی کالبدی در ....

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان