رضا قنبری عبدالملکی

رضا قنبری عبدالملکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

بررسی فرایند دگرسازی و شگردهای بازنمایی زندگی شرقی- ایرانی در گفتمان جیمز موریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جیمز موریه حاجی بابا گفتمان انتقادی وندایک ایدئولوژی استعمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۰
پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه تئون ون دایک، راهبردهای گفتمانیِ جیمز موریه در دگرسازی و بازنماییِ زندگیِ شرقی ایرانی را مورد واکاوی قرار داده است. نگارندگان در این جستار با بررسی رمان سرگذشت حاجی بابا کوشیده اند به این پرسش مهم پاسخ دهند که ایدئولوژی موریه چه سان بر گفتمان وی تأثیر نهاده است؟ این که هویت و شیوه زندگی شرقی ایرانی، در گفتمان این نویسنده غربی و مسیحی چگونه بازنمایی شده است، پرسش بعدی این مقاله است. در پیوند با این پرسش ها، نگارندگان نقش این بازنمایی ها را در رویه های تولید گفتمان به طور انتقادی بررسی کرده اند. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها به صورت کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد در گفتمان موریه، جلوه هایی از شرقِ ساخته شده ذهن خاورشناسان غربی وجود دارد که در ایدئولوژیِ آنان به منزله «غیر» پنداشته شده و با صورتی از نژادپرستی همراه است. بر پایه این ایدئولوژی، موریه کوشیده است از طریق دگرسازی منفی انگار و هویت بخشی به خود از راه انتساب ویژگی های منفی به ایرانیان، تصویری ناخوشایند از جامعه ایران عصر قاجار ارائه کند. شایان ذکر است که در گفتمان رمان، ساختارهای ایدئولوژیکی به شیوه های مختلف در مقوله های «معنا»، «ساختارهای صوری» و «بلاغت» اظهار شده اند.
۲.

تحلیل سبکی- گفتمانیِ رمان «اوسنه بابا سبحان» از محمود دولت آبادی بر مبنای نظریه لسلی جفریز (رویکرد سبک شناسی انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
پژوهش حاضر در چارچوب نظریه لسلی جفریز و بر مبنای مؤلفه های سبک شناسی انتقادی، رمان اوسنه بابا سبحان را مورد بررسی و تحلیل سبکی- گفتمانی قرار داده است. در رابطه با این امر، تلاش شد تا به پرسش های ذیل پاسخ داده شود: 1. ایدئولوژی های نویسنده چگونه در نحوه انتخاب و آرایش عناصر زبانی رمان که از آن به سبک تعبیر می شود، بازنمایی شده اند؟ 2. کشف ایدئولوژی ها و عقاید نهفته در سبک رمان با استفاده از چه ابزارهای گفتمانی امکان پذیر شده است؟ در پیوند با این پرسش ها، هدف اصلی مقاله، آشکار کردن مقاصد پنهان گفته های نویسنده است. بدین منظور واژگان و ساختار جمله های رمان که زمینه ورود به فضای گفتمانی و شناختی سبک را فراهم می کنند، بررسی و تحلیل شده اند. نگارندگان در این جستار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از استخراج و دسته بندی آرای لسلی جفریز در کتاب «سبک شناسی انتقادی» (2010)، رمان مورد مطالعه را بر اساس مؤلفه های مطرح در کتاب مزبور، مورد تتبع قرار داده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که راهبردهای «منفی سازی» و «اطلاعات و نظرات مهم» بیشترین بسامد، و «نام بردن»، «ترادف» و «معانی ضمنی و حقایق مسلّم» کمترین بسامد را در این گفتمان به خود اختصاص داده اند. تحلیل این یافته ها حاکی از آن است که نویسنده در گفتمان خود، با توجه به شرایط جامعه و نظام ارباب و رعیتی در ایران، وضعیت اجتماعی- اقتصادی روستانشینان و واقعیت های زندگی آنان را با رویکردی انتقادی به تصویر کشیده است. وی ضمنا انتقادهایی را نیز متوجه صاحبان قدرت در ایرانِ سال های پیش از اصلاحات ارضی نموده است.
۳.

بررسی شیوه های بازنمایی کنشگران اجتماعی در داستان «دره خزان زده» از منظر تحلیل گفتمان انتقادی با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی (رویکرد ون لیوون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی ایدئولوژی مولفه های جامعه شناختی- معنایی ون لیوون آل احمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان عملی اجتماعی در ارتباط با عواملی همچون قدرت و ایدئولوژی موردمطالعه قرار می دهد. با توجه به این رویکرد، پژوهش حاضر کوشیده است تا با کاربست مؤلفه های جامعه شناختی معنایی، نشان دهد که جلال آل احمد از طریق بازنمایی شخصیت های «دره خزان زده»، چگونه به بیان ایدئولوژی خود پرداخته و در پساسقوط رضاشاه، به چه نحو کنشگران اجتماعیِ آن دوره را به تصویر کشیده است. در این داستان کوتاه، ساخت های زبانی در خدمت مؤلفه های جامعه شناختی معنایی قرار دارند و از این نظر، الگوی ون لیوون ابزار مناسبی برای تحلیل متن و کشف رابطه میان زبان و ایدئولوژی نویسنده است. پرسش اصلی در این پژوهش، آن است که آیا نویسنده به وسیله بازنماییِ کنشگران اجتماعی، توانسته است از ایدئولوژی پنهان خود پرده بردارد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که این امر، به وقوع پیوسته و آل احمد با استفاده از شیوه های کتمان، پس زمینه سازی، فعال سازی، منفعل سازی تشخص بخشی و تشخص زدایی، ایدئولوژی و دیدگاه های خود را در داستان بیان کرده است. وی با استفاده از راهبرد کلّی «حذف»، هویت مقامات عالی رتبه دولت پهلوی را پنهان می کند و با «پس زمینه سازی»، آن ها را کاملاً نادیده می گیرد. نهادهای «دولت» و «ارتش» در گفتمان فعال نمایی شده، و «کارگران» و «نخبگان»، منفعل نمایی شده اند تا با برجسته کردن ستمی که به آن ها روا داشته شده است، در کانون توجه مخاطب قرار گیرند.
۴.

واکاویِ ایدئولوژیِ خودی سازیِ غرب و بیگانه سازیِ حکومت در داستان نویسی مدرن ایران برمبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی (مطالعه موردی: سیاحت نامه ابراهیم بیگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۹۴
رمان اجتماعی انتقادی سیاحت نامه ابراهیم بیگ اثری است که نویسنده آن با استفاده از غربِ خودی سازی شده، به انتقاد از جامعه خود و نهادهای سیاسی و مذهبیِ آن پرداخته است. در این گفتمان، تقابل ایران و غرب تلاشی برای ازبین بردن شکاف میان خود و دیگری، از طریق معکوس کردن نقش آنان و عجیب و غریب نشان دادن «خود» بیش از «دیگری» است. جستار حاضر با شناسایی شیوه ها و راهبردهای گفتمانی شده بازنماییِ ایدئولوژی در داستان مزبور، می کوشد به دو سؤال بنیادین پاسخ گوید: الف) راهبردهای گفتمانی چگونه به انتقال ایدئولوژی نویسنده می پردازند؟ ب) معکوس سازیِ گفتمانی که نتیجه فرایند خودی سازیِ غرب است، در داستان به چه نحو نمود یافته است؟ هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، بررسی بازنمایی غرب در رمان ابراهیم بیگ از منظر مربع ایدئولوژیک ون دایک است. دستاورد اصلی پژوهش بیانگر آن است که تصویر غرب در گفتمان مراغه ای، به عنوان یک روشنفکر تجددخواه، نماینده تصویر کلیشه ای که در روان ایرانیان از این پدیده وجود دارد، نیست. وی در گفتمان خود، با استفاده از استراتژیِ کلی قطبی سازی، بر نقاط قوت غرب به مثابه گروه خودی، تأکید کرده و نقاط ضعف حاکمان ایران به عنوان گروه غیرخودی را برجسته تر بازنمایی کرده است. نویسنده در توصیف گروه «خودی» با کاربست راهبردهایی چون قطب بندی، مقایسه، دلالت ضمنی، دراماتیزه کردن و کنایه، روحیه آزادگی، وارستگی و سخت کوشی آنان را در متن القا می کند و در بازنمایی گروه «غیر خودی»، با بهره گیری از راهبردهایی چون توصیف کنشگر، اغراق، و بازی با اعداد، ویژگی هایی همچون طمع ورزی، بیدادگری، واپس گرایی، و فریبکاری را به مخاطب نشان می دهد.
۵.

تحلیل انتقادی دال مرکزی و برهم کُنِش دال های شناور در گفتمان رمان «سال های ابری» بر اساس رویکرد لاکلائو و مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکلائو ون دایک دال مرکزی دال شناور سال های ابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصل بندی دال های شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سال های ابری» را با استفاده از نظریه های ارنستو لاکلائو و تئون ون دایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهت دهی به دال های گفتمان و استفاده از راهبردهای زبانی، تصویری گزینشی و انتخاب شده از جامعه عصر پهلوی، بازنمایی کرده است. این رمان از علی اشرف درویشیان، مجموعه ای معنادار از علائم و نشانه های زبانی و فرا زبانی است. با توجه به این موضوع، نگارندگان به منظور تبیین گفتمان اثر، به تشریح اجزای متشکله آن و توضیح رابطه دال های شناور با دال مرکزی پرداخته؛ سپس زمینه های تبدیل «نابرابری اجتماعی» به دال مرکزی و به تبع آن رشدِ گفتمان سوسیالیسم را مورد بررسی قرار داده اند. پرسش اصلیِ پژوهش حاضر آن است که دال های شناور گفتمان با هدف تثبیت و معنابخشی به دال مرکزی، به چه نحو پیرامون آن شکل گرفته اند؟ نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، رمان مورد بحث را در سه سطح مورد بررسی قرار داده اند. در ابتدا مؤلفه های گفتمان محور متن شناسایی شد. سپس با توجه به مؤلفه های یافته شده، ارتباط دال هایِ شناور با دال مرکزی گفتمان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله آخر، پس از انجام تحلیل های کیفی، با استفاده از تحلیلِ کمّی، درصد فراوانی دال های شناور و راهبردهای تحلیل ایدئولوژیکی، به صورت جدول و نمودار ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این اثر، نابرابری اجتماعی به عنوان دال مرکزی در شکل بخشیِ عناصر گفتمانی آن مطرح است. همچنین، دال های شناور که فضای گفتمان رمان، آکنده از آن هاست، در قالب مفاهیمی چون «مساوات اجتماعی»، «نفی استثمار»، «نفی استبداد»، و «آزادی» طوری مفصل بندی شده اند که همگی در خدمت دال مرکزی قرار دارند. در پیوند با نظریه تئون ون دایک، راهبرهای قطب بندی، کنایه، دلالت ضمنی، استعاره، وجهیت، مقایسه، توصیف کنشگر، دراماتیزه کردن، توضیح، تکرار، و فاصله گذاری، مهمترین مقوله های تحلیل ایدئولوژیکی در این گفتمان هستند.
۶.

تحلیل راهبردهای گفتمانی هوشنگ گلشیری در رمان «آینه های دَردار» و بازنمایی ایدئولوژی کنش گرانِ این اثر بر پایۀ نظریۀ راجر فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاولر گلشیری تحلیل گفتمان انتقادی آینه های دردار روساخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
پژوهش حاضر با بهره گیری از مؤلفه ها و راهبردهای گفتمانیِ راجر فاولر، به دنبال آشکار ساختن ایدئولوژیِ نویسنده و کنش گرانِ اجتماعیِ رمان آینه های دَردار است. فاولر در نظریه گفتمانیِ خود، برای ساختار متن در زمینه های روساخت و ژرف ساخت اهمیت خاصی قائل است. از این رو جستار حاضر کوشیده است تا با توجه به آرای وی، از طریق تحلیل روساختِ رمان یاد شده، به فهم ژرف ساخت آن دست یابد. در پیوند با این امر، پرسش اصلیِ پژوهش آن است که هوشنگ گلشیری در روساخت اثر خود، چه راهبردهایی به کار برده است تا بدان وسیله ژرف ساختِ متن را به نمایش بگذارد؟ روش این پژوهش از نوع کیفی است و برای توصیف و ارزیابی داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های این مطالعه حاکی از آن است که برجسته سازی و حاشیه رانی ، سازوکار حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان رمان است. نویسنده با کاربست راهبردهایی چون ارجاع ضمیر، ایجاد تعلیق، ایجاد ابهام، وجه نمایی، فاعلی سازی، جملات امری و پرسشی، تغییر جایگاه ارکان جمله، حذف برخی عناصر زبانی، زمان پریشی، و مجهول سازی توانسته است ایدئولوژیِ کمونیست های مهاجر ایرانی را به نمایش بگذارد. بیشترین بسامد راهبردهای گفتمانی، مربوط به مولّفه ارجاع ضمیر و کمترین بسامد به تغییر جایگاه ارکان جمله تعلق دارد. گفتنی است که راهبردهای گفتمانیِ فوق الذکر، مهم ترین ویژگی های روساخت رمان گلشیری به شمار می آیند.
۷.

تحلیل برخی از فرایندهای واجی در گویش اورامیِ شمال ایران در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش اورامی نظریه بهینگی ساختمان هجایی فرایندهای واجی حذف تضعیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۸
یکی از مهمترین گویش های اورامی در خارج از جغرافیای اورامان، گویش عبدالملکی است که گویشوران آن در بخش ساحلی میانکاله شهرستان بهشهر سکونت دارند. این گویش به دلیل دور افتادن از خاستگاه خود یعنی اورامان لهون، تا حدودی با سایر گویش های اورامی که اکنون در استان کرمانشاه رایج اند، تفاوت دارد. هدف مقاله حاضر، آن است که پس از بررسی و توصیف ساختمان هجایی گویش عبدالملکی، برخی از فرایندهای واجیِ آن در واژه های مشترک با فارسی معیار را مورد تحلیل قرار داده و قاعده مخصوص هر یک را ارائه دهد. روش مطالعه حاضر، توصیفی- تحلیلی است و داده ها در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی تحلیل شده اند. برخی از مهم ترین یافته های این پژوهش از این قرارند: 1. ساختمان هجایی گویش عبدالملکی از هشت هجا تشکیل شده است؛ 2. در ابتدای هجا می تواند خوشه همخوانی وجود داشته باشد؛ 3. فرایندهای واجیِ همگونی، ناهمگونی، حذف، درج، تضعیف و قلب در این گویش فعال است؛ 4. توالی دو همخوان / n / و / d / در گفتار به کار نمی رود؛ 5. در تحلیل فرایند قلب، سه محدودیت linearity ، SCL ، و SSP دخیل اند؛ 6. در فرایند تضعیف، محدودیت کم کوشی بر تمام محدودیت ها اولویت دارد.
۸.

مقایسه و بررسی ریشه شناختی واژه های زبان هورامی با ریشه اوستایی، فارسی باستان و میانه از منظر واج شناسی تاریخی- تطبیقی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واج شناسی زبان هورامی گویش عبدالملکی فارسی باستان فارسی میانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۵
زبان های هورامی و فارسی که هر دو از خانواده زبان های ایرانی غربی اند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دوره میانه در بسیاری از شکل های تلفظ، همسان بوده اند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشه های کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورت های مهجور در این زبان است. از آن جاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویش های آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگی های آوایی زبان های قدیمی تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشه های اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. داده ها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتاب های «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد واج های /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دوره های باستان و میانه نزدیک ترند. خوشه همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی می باشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکه /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شده اند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژه هایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شده اند. به طورکلی گویش مطالعه شده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واج ها نسبت به زبان فارسی جدید محافظه کارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.
۹.

مطالعات ترجمه و ادبیات تطبیقی: ایده ای نویافته در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعات ترجمه ادبیات تطبیقی بازنویسی مقامات عربی مقامات حمیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۱
پژوهش حاضر به منظور یافتن نشانه ای از ایده های بومی فن ترجمه، «مقامات حمیدی» اثر قاضی حمیدالدین بلخی را مطالعه و بررسی کرده است. بدیهی است که تاریخ مطالعات ترجمه به سه دوره پیشازبانی (لفظ به لفظ)، زبانی (زبان شناختی) و پسازبانی (فرهنگی) تقسیم شده است. باتوجه به آخرین دوره، امروزه این تصور وجود دارد که فرهنگ ها بر اساس نیازهایشان ترجمه می کنند. نظر به این که یافته های پژوهش حاضر، وجود این اندیشه را در دیباچه مقامات حمیدی ردیابی کرده است، باید به این نکته مهم توجه کرد که قاضی حمیدالدین قرن ها قبل تر از صاحب نظران کنونی، به مسائل فرازبانی و فرهنگی در امر ترجمه اشاره کرده و ایده مترجم مؤلف را به صحنه مطالعات ترجمه آورده است. موضوع این پژوهش از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای، و شیوه انجام آن، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگر آن است که حمیدی ایده عبور از ترجمه های وفادار به زبان مبدأ را باهدف جلب رضایت کاربران زبان مقصد و نیز تقویت زبان و ادبیات جامعه هدف، در دیباچه مقامات خود مطرح کرده است تا زمینه حرکت به سمت بازنویسی و بازآفرینی متون مبدأ به زبان مقصد فراهم آید. وی برای عملی ساختن این ایده، به بازآفرینی مقامات همدانی و حریری در زبان فارسی پرداخته است.
۱۰.

تحلیل گفتمان انتقادی رمان «چشمهایش» از بزرگ علوی بر اساس نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرکلاف بزرگ علوی تحلیل گفتمان انتقادی چشم هایش ایدئولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۳۸۴
این مقاله با هدف سنجشِ کارایی نظریه فرکلاف در تحلیلِ رمانِ سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدئولوژی مؤثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدئولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیریِ آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی مؤثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدئولوژیِ مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدئولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
۱۱.

بازنمایی هژمونی و ضد هژمونی در گفتمان شعر جمهوریِ «محمدتقی بهار» بر مبنای آرای «آنتونیو گرامشی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان قدرت ایدئولوژی هژمونی محمدتقی بهار گرامشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
مقاله حاضر بر مبنای نظریه «گرامشی» و به شیوه تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمانِ «بهار» در جمهوری نامه اوست که توأمان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیداً یک تقابل گفتمانیِ ایدئولوژیک است. ایدئولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدئولوژیک بهار، چگونه در پسِ ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقه حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموماً پذیرفته شده حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارنده دو معنای کاملاً متضاد است، در ظاهر با گفتمانِ جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسیِ جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسئله «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است.
۱۲.

بررسی اصول و مؤلفه های مدرنیسم در شعر و اندیشه لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاهوتی مشروطیت مدرنیسم روشنفکری شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۹
جامعه ایرانی در عصر مشروطه وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد که در خلال آن با گذار از عصر سنت به تدریج پا به دوران تجدد یا مدرنیسم نهاد. روشنفکران ایرانی در عصر مورد بحث، تحت تأثیر اندیشه تجدد، تلاش کردند تا زمینه را برای مُدرن کردن جامعه ایران فراهم کنند. در این میان، لاهوتی به شدت تحت تاثیر جهان بینی مُدرن و پدیده مدرنیسم بود. از این جهت، جُستار حاضر در پیِ پاسخ گویی به این سوال مهم است که آیا عناصر و مؤلفه هایی از مدرنیته را در جهان بینی لاهوتی می توان یافت؟ و اگر یافت شود، چه عناصری از این تفکر به ذهن و زبان لاهوتی رسوخ کرده است؟ در میان شعرای عصر مشروطه، نمودهای تماس فکری لاهوتی با «غرب» روشن و آشکار است و بنابراین، محتمل است که عناصر مهمی از پدیده مدرنیسم در اندیشه او وجود داشته باشد. روش پژوهش پیش رو، توصیفی- تحلیلی است و نگارنده با جمع آوری اطلاعات از طریق دیوان لاهوتی و سایر منابع کتابخانه ای، تلاش کرده است تا به نقد و تحلیل مبانی مدرنیسم و مؤلفه های آن در اندیشه لاهوتی بپردازد.
۱۳.

ضرورت تصحیح دوبارة دیوان غیاث و سبکشناسی شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان غیاث سبک شناسی هنجارگریزی یزد صفویه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
تعداد بازدید : ۱۷۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۷۲
غیاث الدین علی یزدی، متخلص به غیاث، شاعر و نقاش مشهور سده های دهم و یازدهم هجری است که به سبب طراحی بر روی پارچه های زربفت به نقشبند معروف بود. غیاث افزون بر مهارت در هنر نقشبندی، در شاعری نیز توانا بود. دیواناو شامل مثنوی، قصیده، قطعه، رباعی، غزل است که تاکنون فقط یک بار به اهتمام حسین مسرّت در سال 1393 تصحیح و منتشر شده است. این جستار با بررسی این چاپ، ضعف ها و نارسایی های آن را در چند بخش نشان خواهد داد: 1 روش تصحیح، نامشخص و نامستند، به گونه ای قیاسی است؛ 2 بسیاری از ابیات با تحریفات و تصحیفات ضبط شده است؛ به طوری که با تأثیر بر معنای متن اصلی، تاحدّ بسیاری آن را دگرگون کرده است. افزون بر این نکته ها، باید به اشکالات مربوط به تعلیقات، غلط های چاپی، بدخوانی نسخه، ضبط ابیات به صورت نقطه چین نیز اشاره کرد. تصحیح مسرّت از دیوان غیاثاشکالاتی دارد؛ به همین سبب این مقاله می کوشد با اشاره به برخی از آنها، ضرورت تصحیح دوبارة دیوانرا بررسی کند. عناصر سبکی شعر غیاث نیز در این جستار، از منظر آشنایی زدایی و هنجارگریزی تحلیل می شود. مهم ترین جلوه های هنجارگریزی در شعر غیاث در زمینه های نحوی و زمانی، آرکائیسم، مشاهده می شود. در این گفتار سعی شده است تا با یادآوری این بخش از هنجارگریزی، قسمتی از کارکردهای زیبایی آفرینی در شعر غیاث بررسی و تحلیل شود.
۱۴.

بررسی تحلیلی ساختار روایت در شعر «مسافر» بر اساس الگوی ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهراب سپهری روایت شناسی ریخت شناسی خویشکاری مسافر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۷۴۶
نظریه ریخت شناسی از جمله نظریه هایی است که در زمینه تحلیلِ ساختاری آثار ادبی بسیار کارآمد است. اهمیت این نظریه سبب شد تا با رویکرد به آن، شعر «مسافر» از سهراب سپهری به لحاظ شکل شناختی مطالعه شود. این پژوهش به طور کلی شامل دو بخش است؛ بخش اول، به بیان مباحث نظری و اصول تئوری ریخت شناسی و الگوی ولادیمیر پراپ در تحلیلِ آثار ادبی می پردازد. همچنین، اصطلاحاتِ مربوط به این نظریه از قبیل «خویشکاری»، «نمودگار» و «حرکت» شرح داده می شود. در بخشِ دوم، عناصر ریخت شناسیِ شعر و ارکانِ موجود در آن در قالب جدول هایی ارائه می شود. افزون بر آن، نگارنده تحت عنوان تحلیل ریخت شناختی «مسافر»، با توجه به الگوی ساختاری پراپ و بافت تاریخی آن به ارائه تحلیل کلّی از این شعر می پردازد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد عناصر ریخت شناختی و ساختار این شعر، علاوه بر برخی شباهت ها با الگوی روایی پراپ، ساختاری مستقل دارد که آن را باید در چارچوب تفاوت های جامعه ایران و روسیه تحلیل کرد.
۱۵.

تأثیرپذیری جریان های شعر «موج نو» و «حجم گرا» در ایران از سوررئالیسم فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت شعر موج نو فرا واقعیت مکتب سوررئالیسم شعر حجم گرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر شعر حجم و موج نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۲۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۱۱
سوررئالیسم از جمله مکتب های غربی است که بر شعر معاصر ایران، تأثیر فراوان نهاده است. جریان های «موج نو» و «حجم گرا»، بیش از سایر جریان های شعر معاصر از این مکتب تأثیر پذیرفته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سوررئالیسم بر جریان های شعری موج نو و حجم گرا در ایران است. این مقاله می کوشد اثبات کند که این جریان ها از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر، کاملاً تحت تأثیر مکتب سوررئالیسم بوده اند. نگارنده در ابتدای این مقاله، نگاهی مختصر به جنبش سوررئالیسم و اصول این مکتب ادبی داشته، سپس به جریان های شعری موج نو و حجم و نیز اصول مطرح شده در آن ها پرداخته است. در بحث اصلی مقاله، به ویژگی های مشترک شعر حجم و سوررئالیسم، از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر فردگرایی توجه شده است. در این مقاله اثبات شده است که ویژگی های تصویری، زبانی و موسیقایی شعر حجم تماماً در اشعار سوررئالیستی مشاهده می شود که عبارت اند از: کشف روابط و مناسبات جدید و تجریدی میان اشیا، ایجاد تصاویر پارادوکسی و متناقض نما، استفاده از زبان پیچیده و مبهم، آشنایی زدایی و هنجارگریزی نحوی و گرایش به زبان نثر.
۱۶.

تحلیل ساختار روایی شعر «مسافر» سهراب سپهری بر اساس الگوی ریخت شناسی

کلید واژه ها: ریخت شناسی روایت شناسی خویشکاری مسافر سهراب سپهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۹۳۹
نظریه ریخت شناسی از جمله نظریه هایی است که در زمینه تحلیلِ ساختاری آثار ادبی بسیار کارآمد است. اهمیت این نظریه سبب شد تا با رویکرد به آن، شعر مسافر از سهراب سپهری مورد مطالعه شکل شناسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول، به بیان مباحث نظری و اصول تئوری ریخت شناسی و الگوی ولادیمیر پراپ در تحلیلِ آثار ادبی می پردازد. همچنین اصطلاحاتِ مربوط به این نظریه از قبیل «خویشکاری»، «نمودگار» و «حرکت» در این بخش شرح داده می شود. در بخشِ دوم، عناصر ریخت شناسیِ شعر و ارکانِ موجود در آن در قالب جدول هایی ارائه می گردد. علاوه بر آن، نگارنده تحتِ عنوانِ تحلیل ریخت شناسی مسافر، با توجه به الگوی ساختاری پراپ و بافتِ تاریخی آن به ارائه تحلیل کلّی از این شعر می پردازد. نتیجه این تحلیل نشان می دهد عناصر ریخت شناسی و ساختارِ این شعر، علاوه بر برخی شباهت ها با الگوی روایی پراپ، از ساختاری مستقل برخوردار است که آن را باید در چارچوب تفاوت های جامعه ایران و روسیه تحلیل کرد.
۱۷.

تحلیل ریخت شناسی روایت اسطوره ای «کتیبه» براساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار روایت ریخت شناسی ولادیمیر پراپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۴
در این مقاله به بررسی ریخت شناسانه شعر «کتیبه» اخوان ثالث پرداخته ایم. به این منظور، نخست به تعریف ریخت شناسی پرداختیم، سپس روایت اسطوره ای «کتیبه» را از منظر این نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و به خویشکاری ها، شخصیت ها و حرکت های روایت تقسیم کردیم. «کتیبه» از شعرهای روایی اخوان است که شکلی نمایشی و دراماتیک دارد. شیوه روایت و داستان پردازی در این شعر به گونه ای است که شاعر با توصیف های خود، فضایی می آفریند که خواننده از زاویه دید دلخواه او به اجزا و عناصر داستان بنگرد. از بیست و سه خویشکاری موجود در «کتیبه»، هجده خویشکاری اصلی و پنج خویشکاری، فرعی است. خویشکاری های «خبردهی»، «خبرگیری»، «فریبکاری»، «فریب خوردن» و «غیبت» فرعی و بقیه خویشکاری ها اصلی هستند. خویشکاری های «مصیبت» و «عمل قهرمان» در کل روایت تکرار می شوند. در نگاهی کلی می توان جنس شخصیت های «کتیبه» را به دو دسته انسانی و طبیعی (تخته سنگ و زنجیر) تقسیم کرد. در شعر روایی «کتیبه»، پنج شخصیت انجام دهنده خویشکاری ها هستند. در این شعر روایی، سه حرکت وجود دارد که این حرکت ها با تعادل حکایت ها در پیوند هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان