حجت الله جاویدی

حجت الله جاویدی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه آزاد. گروه روانشناسی. دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی. واحد مرودشت. دانشگاه آزاد اسلامی. مرودشت. ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

Comparison of personality traits of students of single-parent families, two children and many children(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: personality traits students single children two children multiple children

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 188 تعداد دانلود : 938
Purpose: The purpose of this study was to compare the personality characteristics of single-child, two-child and multiple-child students in Sari. Methodology: This study was a descriptive-comparative study. The statistical population of this study included all male and female students of first, second and third grade high schools of public and private schools in Sari in the academic year of 2018-19. The sample of the study population was 370 people using random sampling method based on Morgan table. In order to predict the decrease of subjects, the tests were performed on 500 people, but finally 324 questionnaires were completed. Demographic and personality questionnaires were completed by the 5-item Neo. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics and multivariate analysis of variance at the significant level of 0.05. Findings: The results showed that there was a significant difference between the characteristics of neuroticism, extraversion, openness, agreeableness, and conscientiousness of students belonging to single-parent, two-parent and multi-child families (p <0.05). Also, no significant gender differences were found among the five personality traits of male and female students of single, two and multiple children (p <0.05). Conclusion: Student personality traits of single-child, two-child and multiple-child families. Happiness, life satisfaction and hope for the future are higher in single-parent families than single-parent families. In the present study, the agreement and extraversion of single children were higher than two children and multi children. Extraversion also includes traits such as positive thinking, happiness, life satisfaction and hope for the future. To illustrate this incongruity, it can be stated that single children in their families do not have conflicts with their peers and always remain in the strong position of the first child who has no successor and who has not been affected by the birth of the next child. Cause higher extravasation of this stratum.
۲۲.

پیش بینی خودآسیب رسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآسیب رسانی باورهای غیرمنطقی دشواری در تنظیم هیجانی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401 تعداد دانلود : 275
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خودآسیبرسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی - همبستگی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دختر 12 الی 19 ساله خودآسیبرسان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بود که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند که از این میان تعداد 150 نفر که نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در سیاهه خودگزارشی خودآسیبرسانی کسب کردند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، مقیاس کژتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004) و ﻣﻘﯿﺎس ﭼﻨﺪﺑﻌﺪی ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋی ادراکﺷﺪه زیمت و همکاران (1988) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار ی تحلیل شدند. بین درماندگی در برابر تغییر، توقع تایید از دیگران، اجتناب از مشکل و بیمسئولیتی هیجانی با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین ﻋﺪم ﭘﺬﯾﺮش ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، دﺷﻮاری در اﻧﺠﺎم رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، ﻓﻘﺪان آﮔﺎﻫﯽ، ﻋﺪم وﺿﻮح ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل ﺗﮑﺎﻧﻪهای ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین خانواده، اجتماع یا افراد مهم و دوستان با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p). به علاوه، مولفههای توقع تایید از دیگران توانایی، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن، دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل توانایی پیش بینی خودآسیبرسانی را دارند (05/0>p)؛ به نظر میرسد این پژوهش تلویحات مهمی درخصوص ارتباط بین خودآسیبرسانی با باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی در در دختران نوجوان به همراه دارد.
۲۳.

بررسی و مقایسه رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت در زنان وابسته به مواد مخدر افیونی در شهر شیراز

کلید واژه ها: طرحواره طرحواره های ناسازگار اولیه اختلالات شخصیت مواد مخدر افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 78
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان وابسته به مواد مخدر افیونی مستقر در کانون های تولد دوباره شیراز بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از 43 نفر از زنان وابسته به مواد مخدر افیونی مستقر در کانون های تولد دوباره شیراز که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه طرحواره های یانگ (1988) و پرسش-نامه چند محوری بالینی میلون (1987) پاسخ دادند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های وابسته و رگرسیون چند متغیری مدل ورود مورد تحلیل قرار گرفتند. تحقیق حاضر دارای 2 سؤال تحقیق در خصوص وجود رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت، تفاوت های طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان می باشد. نتایج نشان داد که بین طرحواره-های ناسازگار اولیه و ویژگی های اختلالات شخصیت همبستگی معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری مدل ورود نیز نشان داد که طرحواره ها قادرند ویژگی های اختلالات شخصیت را پیش بینی کنند و نیز در خصوص تفاوت ویژگی های اختلالات شخصیت در بین زنان وابسته به مواد مخدر افیونی، فقط اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی معنی دار بودند.
۲۴.

پیگیری یک ساله فرسودگی مراقبین بیماران دوقطبی پس از روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی فرسودگی مراقبین پیگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 378 تعداد دانلود : 522
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی فشار روانشناختی زیادی به مراقبین خود تحمیل می کنند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای مراقبین به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف پیگیری یک ساله فرسودگی مراقبین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی پس از رواندرمانی این بیماران انجام شد. این پژوهش تحلیلی-مقطعی در ادامه یک کارآزمایی بالینی در مراقبین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شد. در پژوهش کارآزمایی 30 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی در دو گروه مداخله (15 نفر) و گواه (15 نفر) به روش تصادفی از بیمارستان روانپزشکی اصفهان مشارکت داشتند. گروه مداخله تحت روان درمانی پویایی حمایتی- بیانگر و پیگیری سه ماه و شش ماه بود. در شروع کارآزمایی، پس از اتمام آن و یکسال پس از آن فشار روانی مراقبین دو گروه مداخله و گواه مقایسه شد (مراقبین هیچ مداخله ای دریافت نکرده بودند). جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه فرسودگی مراقبین زاریت (1980) انجام شد. تحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS-24 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج تفاوت های بین گروهی نشان داد بین مراقبین گروه های مداخله و گواه در زیرمقیاس های فرسودگی فردی (008/0= P ، 368/6= F )، عاطفی (014/0= P ، 115/7= F ) و نمره کل (012/0= P ، 420/7= F ) تفاوت معنادار وجود دارد و به ترتیب 27، 24 و 25 درصد از تغییرات ناشی از عضویت گروهی است؛ اما در زیرمقیاس های فرسودگی اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< p ). د ر مجموع می توان نتیجه گرفت که روان درمانی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند در بلندمدت نقش موثری در کاهش فرسودگی مراقبین آن ها داشته باشد، اما نیازمند مداخلات همه جانبه و مداوم است.
۲۵.

اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد افسردگی اضطراب تنیدگی نشانه های تضادورزی گستاخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 908 تعداد دانلود : 484
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش گروهی با روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه بود. روش این پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند، سپس با روش غربالگری بر اساس سیاهه نشانه های مرضی کودک فرم های معلم و والدین (اسپرافکین، گادو، سالیسبری، اشنایدر و لانی، 2002)، 40 مادر دارای فرزند با نشانه های تضادورزی گستاخانه، نمونه پژوهش را تشکیل دادند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگزین شدند. گروه ها به تصادف به دو گروه مداخله و گواه نامگذاری شدند. گروه مداخله، آموزش مدل شش وجهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد. شرکت کنندگان در سه مرحله سیاهه نشانه های مرضی کودک (اسپرافکین و دیگران، 2002) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در گروه مداخله، نشانه های افسردگی، اضطراب، و تنیدگی به طور معناداری کاهش یافته است. نتایج تحلیل کواریانس برای نشانه های تضادورزی گستاخانه فرزندان نیز نشان دهنده کاهش این نشانه ها در فرزندان بود. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مدل شش وجهی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد، افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران و نشانه های تضادورزی گستاخانه فرزندان را کاهش می دهد. بنابراین، درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای مرتبط با سلامت مادران و فرزندان آن ها تأثیرگذار است.
۲۶.

بررسی اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان در بهبود عملکردهای روانی- اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تنظیم شناختی هیجان مهارت های اجتماعی هوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 395 تعداد دانلود : 421
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر کارکردهای روانی- اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از طرح دوگروهی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و تخصیص تصادفی در گروه های مداخله و شاهد و پیگیری استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 40 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پس از غربالگری به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری کارکردهای روانی- اجتماعی، شرکت کنندگان با پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) آزمون شدند. متغیر هوش نیز به عنوان متغیر کنترل درنظر گرفته شد. مداخله آزمایشی شامل آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس مدل گراس به مدت 8 جلسه گروهی 2 ساعته بود. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه پس ازاجرای پس آزمون) به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندراهه استفاده گردید. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان، تأثیر مثبت و معنی داری بر مؤلفه های کارکردهای روانی- اجتماعی دانش آموزان به جز بعد اطمینان بیش از حد به خود دارد(05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش تنظیم شناختی هیجان به منظور بهبود و ارتقای کارکردهای روانی- اجتماعی نوجوانان استفاده نمود.  
۲۷.

رابطه دشواری در تنظیم هیجان و سبکهای والدگری مادران، با نشانه های رفتار مخرب فرزندان شان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشواری در تنظیم هیجان والد گری نافرمانی مقابله ای سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 749 تعداد دانلود : 615
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی دشواری در تنظیم هیجان مادران و نشانه های رفتار مخرب فرزندان با واسطه ی سبکهای والدگری مادران (شامل: فرزندپروری مثبت، عدم ثبات در قواعد رفتاری با فرزند، و ضعف در نظارت و راهنمایی) انجام پذیرفت. روش: این پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دانش آموز پسر مقطع ابتدایی در شهرستان شیراز بود. 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. این مدارس مجموعا 54 کلاس داشتند. از هر کلاس 4 تا 5 نفر به تصادف انتخاب شد و ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما فرم کوتاه، و سیاهه علائم مرضی کودک فرم والدین به صورت بسته های پستی به دانش آموزان داده شد تا پرسشنامه ها را به مادران خود بدهند. در مجموع 234 پرسشنامه جهت بررسی در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی مدلهای مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد دشواری تنظیم هیجانی در مادران هم به صورت مستقیم و هم به واسطه عدم ثبات رفتاری، ضعف در نظارت و راهنمایی و روشهای فرزندپروری مثبت مادران، رفتارهای مخرب فرزندان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، سبک های والد گری مادران نقش واسطه ای سهمی بین دشواری تنظیم هیجانی مادران و رفتارهای مخرب فرزندان دارد. تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت تنظیم هیجانی مادران، و سبکهای فرزندپروری می تواند باعث کاهش رفتارهای مخرب در فرزندان شود.
۲۸.

اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روان پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 849 تعداد دانلود : 462
زمینه و هدف: قدردانی از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روان پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان می باشد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال 1400 بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون کوواریانس استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات سلامت روان افراد بر حسب گروه (کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (05/0>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، سلامت روان بالاتری را نشان می دهند نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا سلامت روان پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد.
۲۹.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری درمان ذهن آگاهی ترس از ارزیابی منفی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 125
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی بر محور ترس از ارزیابی منفی قرار دارد. این سازه روانشناسی، باعث عملکرد ضعیف فرد می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی، بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به کلینیک های روانشناختی شهر شیراز در سال ۱۳۹۸ با علائم اضطراب اجتماعی بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و ۴۵ نفر پس از ارزیابی های اولیه به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. جهت اجرای مداخلات از پروتکل شناختی- رفتاری هافمن و اوتو (۲۰۰۸) ۱۲ جلسه دو ساعته و پروتکل پذیرش و ذهن آگاهی فلمینگ و کوکوفسکی (۲۰۰۷) ۱۲ جلسه دو ساعته، همچنین شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰) و ترس از ارزیابی منفی لیری (۱۹۸۳) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه گواه و گروه های آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). در مقایسه با گروه گواه، در گروه های آزمایش ترس از ارزیابی منفی کاهش یافت. با وجود اینکه بین دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵<P)؛ اما تأثیر درمان ذهن آگاهی نسبت به درمان شناختی- رفتاری اندکی بیشتر بود. نتیجه گیری: مقایسه دو رویکرد ذهن آگاهی و شناختی- رفتاری حاکی از عدم تفاوت معنادار در کاهش ترس از ارزیابی منفی در مبتلایان به اضطراب اجتماعی بود؛ لذا پیشنهاد می گردد از این دو روش تلفیقی جهت بهبود ترس از ارزیابی منفی استفاده شود.
۳۰.

اثربخشی آموزش گروهی از راه دور تنظیم هیجان برعملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در طی بحران کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تنظیم هیجانی عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بحران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 618
زمینه و هدف: مدیریت هیجان از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود مدیریت هیجان می تواند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در بحران کرونا می باشد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت ۸ جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از سه ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات عملکرد شغلی افراد بر حسب گروه(کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (۰۵/۰>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، عملکرد شغلی بالاتری را نشان می دهند. نتیجه گیری:بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد. تازه های تحقیق حجت الله جاویدی: Google Scholar, Pubmed

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان