راضیه ایزدی

راضیه ایزدی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی بالینی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، اصفهان،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر علایم بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی درمان شناختی- رفتاری اختلال وسواس- اجبار درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انعطاف پذیری روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۳۸
زمینه و هدف: اخیراً مداخلات رفتاری و شناختی «موج سوم»، توجه زیادی را بین پژوهشگران به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی یکی از این درمان ها، یعنی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT یا Acceptance and Commitment Therapy) ، این درمان را با درمان شناختی- رفتاری (CBT یا Cognitive - Behavioral Therapy) در اختلال وسواس- اجبار (OCD یا Obsessive- Compulsive Disorder) مقایسه کرده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. اجرای این پژوهش از بهمن ماه 1389 تا مهر ماه 1391 در مرکز خدمات روان پزشکی و روان شناسی پارسه بود.گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy) (13n=) و درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-Behavior Therapy) (13n=) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را یک بار در هفته دریافت کردند. 12 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. به منظور سنجش شدت وسواس، انعطاف پذیری روان شناختی و افسردگی از مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون (Yale Brown Obsessive- Compulsive Scale) ، پرسش نامه پذیرش و عمل و پرسشنامه افسردگی بک (BDI یا Beck Depression Inventory) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: مقایسه گروه های درمانی حاکی از آن بود که بین گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه لیست انتظار در تمام مقیاس ها در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت و این تفاوت در پیگیری هم تداوم داشت (01/0P<). علاوه بر این، مقایسه گروه درمان شناختی- رفتاری با گروه لیست انتظار در پس آزمون نیز حاکی از آن بود که به جز متغیر انعطاف پذیری روان شناختی، بین دو گروه در بقیه مقیاس ها تفاوت معنی داری وجود داشت و این نتایج نیز تا یک ماه پس از درمان تداوم داشت (01/0P<) . دو گروه درمانی در پس آزمون فقط در پرسش نامه پذیرش و عمل تفاوت معنی داری نشان دادند (05/0P<) ، ولی در کاهش علایم وسواسی و نیز افسردگی تفاوت معنی داری نداشتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش انعطاف پذیری روان شناختی مؤثرتر از درمان شناختی- رفتاری بود و این برتری در پیگیری نیز حفظ شد (01/0 P<). نتیجه گیری: بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری هر دو تغییرات معنی داری در علایم وسواس ایجاد کردند. بنابراین این پژوهش، در مجموع حمایتی تجربی برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان وسواس فراهم می کند.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی براصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل ودرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در بیماران مبتلا به اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری اختلال وسواس فکری و عملی ارزیابی های اولیه ارزیابی های ثانویه کنترل مسئولیت پذیری افراطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۳ تعداد دانلود : ۷۴۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و مقایسه آن با درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل (12 نفر) و درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی (15 نفر) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را به صورت گروهی، یک بار در هفته دریافت کردند. 13 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون،پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش شدت وسواس، باورهای وسواسی و افسردگی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که طبق نمره مقیاس وسواس فکری- عملی ییل براون، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک، همدرمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و همدرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی نسبت به حالت لیست انتظار به طور معناداری مؤثرتر بودند و درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل به طور معنادار مؤثرتر از درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی بود. این برتری در پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. نتیجه گیری: برحسب یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل، نسبت به درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی، در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مؤثرتر می باشد.
۵.

اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت، بر وسواس دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان متمرکز برشفقت وسواس فکری – عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۶۱۴
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت، بر وسواس دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان پسر دبیرستانی مبتلا به وسواس فکری – عملی شهر اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1394-1395 تشکیل می دادند که به دلیل اختلال وسواس فکری و عملی به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و از طریق نمونه گیری هدفمند 30 دانش اموز انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 دانش آموز و 15 والد) و کنترل (15 دانش آموز و 15 والد) گمارش شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت را به مدت 28 جلسه مشاوره هفتگی 2 ساعته دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش مقیاس وسواس فکری و عملی ییل – براون بود. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر علایم وسواس دانش آموزان پسر دبیرستانی مبتلا به وسواس فکری - عملی تاثیر داشته است. بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر بهبود وسواس دانش آموزان پسر دبیرستانی مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی موثر است.
۶.

کشف و تبیین تجارب زیسته والدین از هم والدگری پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هم والدگری طلاق پژوهش کیفی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۳۴
فرزند پروری پس از طلاق یکی از تکالیف حساس پیش روی والدین مُطلقه، و از عوامل مؤثر در سلامت روانی فرزندان به شمار می آید. هدف از این مطالعه کشف و تبیین تجارب زیسته والدین از هم والدگری پس از طلاق است. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه والدینی بود که تجربه فرزندپروری پس از طلاق را داشته اند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع داده استفاده شد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر (زن، مرد) انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل منجر به شناسایی پنج مضمون اصلی «رابطه والدین در فرزندپروری، پاسخ گویی در فرزندپروری، نظارت در فرزندپروری، چالش های والدین در فرزندپروری، آسیب های اجتماعی –روانی» شد. نگرش والدین به فرزندپروری پس از طلاق به جای هم والدگری متمرکز بر حذف نقش والدی طرف مقابل بوده، همان گونه که نقش همسری طرف مقابل پس از جدایی حذف شده است.
۷.

پیش بینی میزان تاب آوری براساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19

کلید واژه ها: کووید- 19 تاب آوری هوش هیجانی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
در اواخر دسامبر سال 2019، کرونا ویروس جدیدی، با نام کرونا ویروس نوین-2019، باعث آغاز شیوع پنومونی از ووهان (بازار غذاهای دریایی هانان)، به سراسر کشور چین شد که در حال حاضر تهدیدات بهداشتی بزرگی را برای سلامتی عمومی جهان ایجاد کرده است. این ویروس ها می توانند عامل ایجاد برخی از انواع سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ باشند. هدف این پژوهش پیش بینی میزان تاب آوری بر اساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19 بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کادر درمان (پزشکان و پرستاران) شاغل در بیمارستان دکتر علی شریعتی شهر اصفهان در سال 1400-1399 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 265 نفر انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، هوش هیجانی کارسون و وست (2000)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، شفقت خود (نف،2003) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاب آوری بر اساس هوش هیجانی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان در دوران شیوع کووید 19 قابل پیش بینی بود (0/05>p)؛ بنابراین می توان با آموزش مهارت های فوق، میزان تاب آوری را در کادر درمان در این شرایط حساس افزایش داد.
۸.

تأثیر آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسر معتاد در حال ترک در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد انعطاف پذیری شناختی سازگاری زناشویی شرم مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
با توجه به مشکلات و پیامدهای روز افزون اعتیاد از جمله طلاق و لزوم مداخله و آموزش در این باره، این پژوهش به بررسی تاثیرآموزش مهارت-های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسرمعتاد در حال ترک پرداخت. بدین منظور از بین زنان حاضر درگروه های خانواده های نار-آنان(NAR-ANAN) در سطح شهر اصفهان 30 نفر از آنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به شیوه دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. این افراد 2مرتبه (پیش و پس از مداخله) به پرسشنامه های شرم (کوهن و همکاران، 2010)، سازگاری زناشویی(اسپانیر، 1979) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و -وندروال،2010) پاسخ دادند. سپس افراد گروه آزمایش 14جلسه آموزش مرتبط بامهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی را هفته ای یکبار به مدت90 دقیقه دریافت نمودند، اما افراد گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. در نهایت داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس چند-متغیره به وسیله نرم افزارSPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادآموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر میزان شرم و سازگاری زناشویی گروه آزمایش درمقایسه با گروه کنترل موثر بوده است (01/0>P)، اما بر میزان انعطاف پذیری شناختی آنان نسبت به گروه کنترل اثری نداشته است (05/0<P). نتایج حاصل نشان می دهد که آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی می-تواند از میزان شرم زنان دارای همسر معتاد درحال ترک بکاهد و موجب افزایش سازگاری زناشویی آنان گردد.
۹.

اتحاد درمانی در مشاوره از راه دور: تجارب افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و مشاوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد درمانی مشاوره از راه دور اختلال وسواس فکری عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف این پژوهش، پاسخ به این سؤال بود که تجارب افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی و درمانگران درزمینه دریافت خدمات از راه دور چگونه بوده و درخلال آن به واکاوی تجارب مربوط به برقراری و حفظ اتحاد درمانی در مشاوره از راه دور پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. روش اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و راهنمای مصاحبه با استفاده از متون و همچنین نظر متخصصان طراحی شد. از تحلیل مصاحبه ها با 12 مراجع مبتلا به وسواس فکری عملی و 7 درمانگر وسواس با تجربه مشاوره از راه دور، سه مضمون اصلی شامل شکل گیری اتحاد درمانی، موانع اتحاد درمانی و عوامل ارتقادهنده اتحاد درمانی به دست آمده است. نتایج نشان داد ایجاد و حفظ اتحاد درمانی در مشاوره از راه دور اگر چه ممکن است با موانعی روبه رو باشد، اگر مشاور بتواند موانع موجود را تشخیص دهد و با کمی خلّاقیت فنون و مهارت های مشاوره را با شرایط فضای مجازی تطابق دهد، اتحاد درمانی در فضای غیرحضوری نیز امکان شکل گیری و ارتقا خواهد داشت. باتوجه به گسترش روزافزون امکانات برقراری جلسات مشاوره از راه دور، افزایش تقاضای مراجعان و همچنین امکان بروز مجدد شرایطی مثل همه گیری کووید 19 که استفاده از جلسات غیرحضوری را به صورت اجبار درآورد، به نظر می رسد توجه بیشتر به موانع و منابع برقراری اتحاد درمانی در مشاوره از راه دور ضروری است و مطالعات بیشتری دراین زمینه نیاز است.
۱۰.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر سرگردانی ذهنی و علائم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
زمینه و هدف: افسردگی اختلالی شایع در دوران نوجوانی است که پیامدهای شناختی و اجتماعی وسیعی به دنبال دارد؛ یکی از پیامدهای شناختی، سرگردانی ذهنی است که با تشدید افکار ناکارآمد، به فرد افسرده آسیب می زند. به این ترتیب این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر سرگردانی ذهنی و علائم افسردگی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه ی پژوهش نوجوانان دختر افسرده مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اصفهان در سال 1400 بودند. از جامعه مذکور، 30 دختر نوجوان افسرده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه افسردگی (BDI-II) و مقیاس سرگردانی ذهنی (MWS) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نسخه ی 26 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بین نمرات افسردگی و سرگردانی ذهنی گروه ها در پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون تفاوت معنادار وجود دارد. اثر متغیر بین گروهی مداخله نیز در کاهش افسردگی و سرگردانی ذهنی معنادار است. یعنی انجام درمان ذهن آگاهی نوجوان محور توانسته است نمرات افسردگی و سرگردانی ذهنی را نسبت به به گروه گواه کاهش دهند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، درمان ذهن آگاهی نوجوان محور می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به نوجوانان افسرده و کاهش سرگردانی ذهنی آنان مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان