قدرت الله عباسی

قدرت الله عباسی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

اثر بخشی مداخله درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ژیمناستیک مغزی حافظه فعال سرعت پردازش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مداخله درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش-آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش : روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان تنکابن که در سال تحصیلی 99-98 به مرکز اختلال یادگیری سلامت آن شهرستان مراجعه کردند، بود. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس بود که بعد از انتخاب 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارش گشتند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه بالینی و مقیاس هوشی وکسلر 4 (2003) بود. جهت تحلیل داده از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون های فوق با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال و سرعت پردازش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تاثیر مثبت و معنادار داشت. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مداخلات درمانی مبتنی بر ژیمناستیک مغزی بر حافظه فعال دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص اثر بخش نیست.
۲۲.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن

کلید واژه ها: ذهن آگاهی ناگویی هیجانی تمایزیافتگی خود اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف: شیوع چاقی و اضافه وزن به میزان هشدار دهنده ای در ایران نیز رو به افزایش است که این مساله می تواند پیامدهای مختلف روان شناختی را برای افراد چاق به همراه بیاورد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود دشواری شناسایی احساسات (16/8=F، 001/0>P)، دشواری در توصیف احساسات (83/10=F، 001/0>P)، و تفکر معطوف به بیرون (89/10=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۲۳.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه و هدف: اضافه وزن یک اختلال پیچیده است که می تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی تبیین گردد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند . از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند . سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن قر ار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و مقیاس ناگویی هیجانیِ تورنتو (2007) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود خجالت از ظاهر خود (20/38= F ، 001/0> P )، نگرانی از ظاهر با عملکرد (06/32= F ، 001/0= P )، دشواری شناسایی احساسات (16/8= F ، 001/0 > P )، دشواری در توصیف احساسات (83/10= F ، 001/0 > P )، و تفکر معطوف به بیرون (89/10= F ، 001/0 > P ) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۲۴.

اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی، زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مثبت گرا) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا براساس پروتکل سلیگمن (2006) تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر (2000) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی (35/36=F، 001/0>P) و بهزیستی روان شناختی (54/13=F، 001/0>P) زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است. نتیجه گیری: در نتیجه، متخصصان سلامت می توانند از هر این روش در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود امید به زندگی، بهزیستی روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان استفاده کنند.
۲۵.

اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خود آسیب رسان و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دچار انحلال روابط عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خود آسیب رسانی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دچار انحلال روابط عاشقانه بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل 587 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره شهر ساری بود که از بین آنها 60 نفر از دانش آموزان که دارای انحلال روابط عاشقانه و بر اساس معیارهای ورود و خروج به مطالعه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش گواه هر گروه 30 نفر قرار گرفتند. شرکت کننده ها، پرسشنامه خود آسیب رسانی سانسون و سانسون (2010) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان شناختی رفتاری دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری مکرر و با نرم افزار spss.22 تحلیل شد. یافته ها: در گروه آزمایش، میانگین (انحراف معیار) افکار خود آسیب رسان از 40/19 (84/1) در پیش آزمون به 80/9 (56/0) در پس آزمون کاهش یافت ولی در گروه گواه میانگین (انحراف معیار) افکار خود آسیب رسان در پیش آزمون 93/18 (90/1) و در پس آزمون 80/18(61/1) بود که تفاوتی نداشت . همچنین در گروه آزمایش میانگین (انحراف معیار) بهزیستی روانشناختی در پیش آزمون برابر با 73/36 (60/11) بود که در پس آزمون به 80/99 (12/4) افزایش یافت ولی در گروه گواه میانگین (انحراف معیار) بهزیستی روانشناختی در پیش آزمون 53/37 (13/14) و در مرحله پس آزمون 46/37 (91/13) بدست آمد. نتیجه گیری: مطالعه نشان داد که درمان شناختی رفتاری منجر به کاهش افکار خود آسیب رسان و افکار خودکشی گرایانه و موجب افزایش و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دچار انحلال روابط عاشقانه شد.
۲۶.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT) بر نشانه های سوگ کودکان داغدیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما مشکلات درونی سازی شده داغدیدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT) بر کاهش نشانه های سوگ کودکان داغدیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه کودکان 9 تا 11 ساله شهرستان ساری بودند که یکی از والدین خود را در اثر ابتلا به بیماری کووید - 19 از دست دادند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند از واجدین شرایط، تعداد30 نفر که با ملاک های ورودی پژوهش همخوانی و تمایل به درمان داشتند، انتخاب و در یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه شامل 15 نفر) به صورت تصادفی ساده گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما کوهن، مانارینو و کنودسن (2004) را به روش گروهی طی 16 جلسه 90 دقیقه ای و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پیگیری هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل مقیاس سوگ کودکان(IPG-C) (اسپویچ و همکاران، 2011)، بود. داده های به دست آمده در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما منجر به کاهش نشانه های سوگ (69/4=F؛ 05/0>P) کودکان داغدیده شده است. نتایج همچنین نشان داد که اثر درمان در زمان پیگیری ماندگار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما برای کاهش نشانه های سوگ در کودکان روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی کودکان داغدیده شود
۲۷.

اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
زمینه و هدف: سرطان به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی در سراسر جهان شناخته می شود و اگر شیوع آن به همین نحو افزایش یابد، بنا بر تخمین سازمان ملل از هر 5 نفر یک نفر حتماً به یکی از اَشکال سرطان مبتلا می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان جوان 20 تا 45 سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس پروتکل هیز و همکاران (2004) تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های شادمانی درونی آرگایل (2001)، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی (001/0 > P ) و کیفیت زندگی (001/0 > P ) زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است. نتیجه گیری: در نتیجه، متخصصان سلامت می توانند از روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود شادمانی درونی و کیفیت زندگی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان استفاده کنند.
۲۸.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

کلید واژه ها: روان درمانی مثبت گرا پذیرش و تعهد امید به زندگی تصویر بدنی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: سرطان به عنوان مشکل عمده سلامت قرن تلقی می شود و رشد روزافزون آن در دو دهه گذشته و اثرات مضر آن بر جنبه های بدنی، روانی، اجتماعی و اقتصادی زندگی انسانی بیش از همیشه باعث نگرانی کارشناسان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش اول در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا و گروه دوم آزمایش با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر و پرسشنامه تصویر بدنی، جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در همه متغیرها بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p). همچنین آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از آن بود که روان درمانی مثبت گرا تأثیر بیشتری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی (001/0>P) و تصویر بدنی (001/0>P) دارد. نتیجه گیری: در نتیجه، می توان گفت استفاده از هر دو روش در کنار سایر روش های درمانی در ارتقای وضعیت روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان کارآمد باشد.
۲۹.

اثربخشی درمان راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان اختلال استرس پس از سانحه رفتاراجتنابی برانگیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان راهبردهای راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شده است. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی چندخط پایه ای بود. جامعه آماری شامل افرادی که به علت بیماری کوید 19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان مسیح دانشور تهران بین سالهای 1399تا 1400 بستری بودند و به اختلال استرس پس از سانحه دچار گشته اند بود. سه زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه درمان راهبردهای نظم جویی هیجان گمارش شدند. سپس سه آزمودنی پروتکل 8 جلسه ای درمان راهبردهای نظم جویی هیجان (گروس -2008) دریافت کردند. پرسشنامه های تاثیر رویداد- ویرایش شده (گرمر، 2003) به عنوان ابزار پژوهش در چهار مرحله خط پایه ، چلسه سوم و ششم و بعد از درمان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جمع آوری شده به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و تحلیل داده ها به کمک رسم نمودار تجزیه و تحلیل شدند. از فرمول درصد بهبودی (اوگلز ، 2001) قضاوت درباره میزان بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 شد. میزان درصد بهبودی اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری برای بیماران بین 52 تا 68 درصد بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 می شود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران کووید-19 استفاده کرد.
۳۰.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی پردازش هیجانی تمایزیافتگی خود اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود سرکوبی (86/12=F، 001/0>P)، تجربه هیجانی ناخوشایند (80/10=F، 003/0=P)، نشانه های هیجانی پردازش (95/16=F، 001/0>P)، اجتناب (65/19=F، 001/0>P)، کنترل هیجانی (23/21=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۳۱.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کوود- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه درمان شناختی_رفتاری اختلال استرس پس از سانحه کووید - 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۱۹
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید-19 بود. به این منظور؛ در یک بررسی تک آزمودنی چند خط پایه سه نفر از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 از میان افرادی که حداقل یک ماه قبل به علت بیماری کوود -19 در بیمارستان مسیح دانشور تهران بستری شده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند، به پرسشنامه نظم جویی هیجان CERQ (گانفسکی و همکاران،2001) و تأثیر رویداد _ ویرایش IES-R (ویس و مامار، 1997) پاسخ دادند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و به کمک رسم نمودار تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیماران تحت درمان، اثربخشی معناداری در استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه نشان داده و بهبودی معناداری به لحاظ بالینی کسب نمودند. لذا؛ درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید- 19 اثرگذار است.
۳۲.

اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هیپنوتراپی تحلیلی شناختی تنظیم هیجانی خودکارآمدی اختلال اضطراب فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۰
زمینه و هدف: اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع می باشد و درمان های روان شناختی همچون هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر اختلالات مشابه آن اثرگذار بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به خانه مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و ۳۰ نفر از افرادی که بیشترین نمره را در پرسشنامه نگرانی (۱۹۹۰) کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، ۱۵ نفر به گروه آزمایشی و ۱۵ نفر به گروه کنترل به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی تخصیص داده شدند. گروه آزمایشی، به مدت ۸ جلسه، هفته ای دو بار و به مدت ۶۰ دقیقه تحت هیپنوتراپی تحلیلی شناختی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (۱۹۹۰)، خودکارآمدی شرر (۱۹۶۱) و تنظیم هیجان گراس (۲۰۰۳) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر در مرحله پس آزمون موثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از مداخله هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر، را می توان پیشنهاد نمود.
۳۳.

اثربخشی درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پردازش شناختی نشخوار فکری ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۷
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که خیانت زناشویی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری برای زوج ها در پی داشته باشد و موجب نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی در زنان خیانت دیده شود. با وجود مطالعات متعدد در مورد خیانت زناشویی، پرداختن به درمان های مؤثر در کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده مورد غفلت قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده نیازمند دریافت خدمات مشاوره ای شهر بندرعباس در نیمه دوم سال 1401، بودند. از بین تمامی مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بندرعباس 30 نفر از زنانی که به علت خیانت همسر به 10 مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشخوار فکری (هوکسما، 1991) و ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983)، استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه درمان پردازش شناختی (رسیک و همکاران، 2007) را دریافت کردند. داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که درمان پردازش شناختی منجر به کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان گروه آزمایش شد (0/01 >p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده اثربخش بودند. ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روان شناسی، مشاوره و سلامت از این درمان ها جهت کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده کمک کننده است.
۳۴.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادراک شده اضطراب آینده دانش آموزان تیزهوش درمان شناختی رفتاری رضایت از زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه: افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب و استرس در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین منظور می توان روش های درمانی مختلفی را به کار برد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل یکی از دبیرستان های دخترانه استعدادهای درخشان فرزانگان متوسطه اول و متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 در مازندران بود که تعداد آنها 187 نفر بود. تعداد 30 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان، پرسشنامه رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل Mahasneh (۲۰۲۲) دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری در گروه آزمایش، باعث افزایش رضایت از زندگی در پس آزمون و مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون شده است (0/05>P). همچنین میانگین نمرات اضطراب آینده و استرس ادراک شده در پیش آزمون به نسبت به پس آزمون و مرحله پیگیری در گروه آزمایش، کاهش یافت (0/05>P). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در دانش آموزان تیزهوش، با افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب آینده و استرس ادراک شده همراه بود. نتایج این پژوهش می تواند به سازمان های آموزشی کمک کند تا از طریق گنجاندن مفاهیم مداخله شناختی رفتاری در کتب درسی دانش آموزان تیز هوش منجر به بهبود سلامت روان شناختی آنان گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان