اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود سرکوبی (86/12=F، 001/0>P)، تجربه هیجانی ناخوشایند (80/10=F، 003/0=P)، نشانه های هیجانی پردازش (95/16=F، 001/0>P)، اجتناب (65/19=F، 001/0>P)، کنترل هیجانی (23/21=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.The effectiveness of eating-based mindfulness training on emotional processing and self-differentiation of overweight women
Aim: The aim of this study was to determine the effectiveness of eating-based mindfulness training on emotional processing and self-differentiation of overweight women. Method: The design of the present study was a quasi-experimental type of pre-test, post-test and follow-up with a control group. The statistical population in this study included all overweight women in Gonbad Kavous who in the first half of 1400 referred to overweight and obesity treatment clinics in this city. From the statistical population of the study, a sample group consisting of 30 overweight women who were purposefully selected and then randomly assigned to two experimental groups (eating-based mindfulness training) (n = 15) and control (n = 15). Were. The overweight women in the experimental group then underwent 8 sessions of 90 minutes per week of one MB-EAT training session, but the control group did not receive any intervention. The research instruments were emotional processing questionnaires (Baker et al., 2007) and self-differentiation questionnaire (Skoron and Friedlander, 1988). Analysis of variance with repeated measures and SPSS software were used to analyze the data. Results: The results showed that there was a significant difference between the subjects in the experimental group in terms of improving repression, unpleasant emotional experience, emotional symptoms of processing, avoidance, emotional control, emotional reaction, my position, emotional cutting and fusion with others. Was with the control group (P<0.01). Conclusion: It can be concluded that eating-based mindfulness training was effective on emotional processing and differentiation of overweight women and this effect continued until the follow-up period.