کلید واژه ها: این همانی وجود اصل مقوله

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۳۸۱-۳۹۴
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۰۹۴

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

ادراک ارسطو از این همانی در سه شکل این همانی نوعی، جنسی و عددی خلاصه می شود. شرط اساسی در مورد سخن گفتن درباره هر نوع نسبت و حمل این است که هر شی خودش باشد و در بستر زمان و تغییرات لایتغیر باشد، لذا ما با وضع اصل این همانی به صورت شناخته شده و منطقی آن (الف=الف) روبرو هستیم. ارسطو با وضع منطق و برتری نهادن این همانی عددی بر سایر انواع این همانی زمینه ساز برداشتی خاص از عالم است. پس از ارسطو عالم ذهن و تفکر منطقی رفته رفته، عالم و تفکری غالب گردید. نقش اصل این همانی در این بین، متعیّن کردن و شکل بخشیدن به وجود منطقی است. با برتری این همانی عددی و در واقع قوام اصل این همانی به عنوان برابری هر چیزی با خودش، ماهیت مقولات دیگر نه به عنوان مقولات وجود، بلکه مقولاتی با ماهیتی ذهنی منطقی محسوب می شوند. در این پژوهش نشان داده می شود که با ادراکی عددی از اصل این همانی و تعریف این همانی به برابر بودن هر چیز با خودش و عطف توجه به صرفا صورت منطقی این گزاره، ماهیت مقولات، ماهیتی ذهنی منطقی می گردد. گرچه در ارسطو مقولات، مقولات وجود هستند، اما تعریف و تسلط اصل این همانی به صورت الف=الف، باعث می گردد تا توجه صرفا به صورت منطقی این اصل معطوف گردد و از بار و مایه هستی شناختی تهی گردد. لذا برداشت خاصی از اصل این همانی در طول تاریخ، منجر به شکل گرفتن ماهیت ذهنی منطقی مقولات می شود.

تبلیغات