نرجس بانو صبوری

نرجس بانو صبوری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبانشناسی، دانشگاه پیام نور تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

واژه بست های زبان گیلکی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی واژه بست1F پیش بستف پی بست3F گیلکی4F

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۵
پژوهش حاضر در جهت یک بررسی رده شناختی از عنصر زبانی واژه بست در زبان گیلکی تدوین شده است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا باتوجه به تنوعات گویشی قابل توجه زبان گیلکی و نیز دیدگاه های گوناگون در طبقه بندی عنصر واژه بست و بهره وری متفاوت گویش ها و زبان های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده شناختی، تنوع حضور واژه بست در زبان گیلکی و جایگاه حضور آن در جملات گیلکی مشخص شود. بدین منظور، واژه بست های زبان گیلکی براساس پرسش نامه رده شناختی مؤسسه ماکس پلانک در باب رده شناسی واژه بست مورد تحلیل قرار گرفته اند. پرسش نامه شامل 5 بخش قابل تفکیک است که عبارت اند از: 1. ویژگی های کلی زبان، 2. حالات مقوله ای واژه بست، 3. ویژگی های خاص، 4. جایگاه واژه بست، و 5. حرکت. داده های مذکور پس از گردآوری از سه ناحیه گویشیِ گیلکی غربی (بیه پس)، شرقی (بیه پیش) و گیلکی گالشی از شهرها و روستاهای شرقی، غربی و مناطق ییلاقی استان گیلان، به شیوه توصیفی تحلیلی مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن واژه بست های زبان گیلکی در سه گونه مذکور است و به طور کلی می توان بیان کرد که زبان گیلکی دارای پیش بست های ضمیری متصل به نشانه مفعولی، پی بست نشانه مفعولی / ǝ /، پی بست تأکیدی و نیز نشانه / o / ربط است. همچنین مشاهده شد که پی بست ضمایر شخصی متصل به اسامی، صفات، حرف اضافه و افعال در این زبان وجود ندارد. حرکت برای واژه بست فقط به انتهای گروه میزبان امکان پذیر است و جابه جایی و جهش واژه بست به موقعیت پیشین در این زبان ممکن نیست. همچنین باتوجه به بررسی های انجام شده، تحقق قاعده واکرناگل درمورد جایگاه دوم برای واژه بست در زبان گیلکی قابل تأیید است.
۲۲.

زبان فارسی، زبانی بدون رد وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رد وابسته برنامه ی کمینه گرا حرکت کناره ای ادغام متقارن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۳۵۴
در این مقاله رد وابسته در زبان فارسی بر اساس دو رویکرد پیشنهادی در برنامه ی کمینه گرا به نام های «حرکت کناره ای» و «ادغام متقارن» تحلیل می شود. این مقاله ادعا می کند که رویکرد «حرکت کناره ای» با قائل شدن به حرکت کناره ای یک گروه اسمی از بند ادات به بند اصلی جمله جهت بازبینی و ارزش گذاری مجدد مشخصه ی حالت خود، با مبانی برنامه کمینه گرا مبنی بر حذف شدن مشخصه های تعبیرناپذیر پس از ارزش گذاری آن ها، در تضاد است. استفاده از رویکرد «ادغام متقارن» و پذیرش رد وابسته به عنوان یک گروه اسمی مشترک بین بندهای ادات و اصلی جمله نیز با توجه به نمونه های زبانی از زبان فارسی که در آن ها مشخصه های حالت مختلفی برای گروه اسمی مشترک در بندهای جمله وجود دارد، نمی تواند مبنای توضیح این پدیده نحوی قرار گیرد. شواهد تجربی از زبان فارسی، نشان دهنده ویژگی های متفاوتی برای ساختارهای دارای رد وابسته است به گونه ای که گروه اسمی جابه جاشده می تواند دارای مشخصه حالت متفاوتی در هر دو بند جمله باشد و وجود ضمیر در جایگاه رد اصلی در جمله باعث بدساختی جمله نمی شود. این مقاله ادعا می نماید که شواهد تجربی از زبان فارسی باستان و میانه مبنی بر عدم وجود جمله های دارای رد وابسته در آن ها و همچنین شواهد زبان فارسی نو مبنی بر ویژگی های خاص این پدیده ، نشانگر این واقعیت است که زبان فارسی فاقد پدیده نحوی رد وابسته است و ساختارهایی از زبان فارسی نو که در آن ها به ظاهر رد وابسته وجود دارد، نشان دهنده تغییرات تدریجی در زبان فارسی نو و پیدایش این نوع از ساخت ها است.
۲۳.

گویش سنجی رایانشیِ تنوعاتِ زبان گونه هایِ تالشی در کرانه جنوب باختری دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش سنجی گونه های زبانی تحلیل انبوه زبان تالشی استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
گویش سنجی گرایشی نوین و برآمده از گویش شناسی کلاسیک است که در آن تفاوت ها و تمایزات میان گویش های مختلف در ناحیه ای به صورت آماری محاسبه شده و با استفاده از نقشه ها و اطلس های گویشی بازنمایی می شود. در پژوهش حاضر محققان کوشیده اند بر اساس روش تحلیل انبوه داده های گویشی و با بهره گیری از بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/L04 ، چشم اندازی از تنوعات آوایی و واژگانی مناطق تالش زبانِ استان گیلان به همراه دستگاه آوایی گونه های زبانی رایج، ارائه دهد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین آبادی های پنج شهرستان تالش زبان استان گیلان، یعنی شهرستان های تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و شفت بوده است. از هر شهرستان 10 روستای بالای 100 خانوار که زبان محلی آن ها تالشی است، انتخاب شده اند. گویشوران افراد ذکور این روستاها بودند که در سه رده سنی نوجوانان، میانسالان و سالمندان قرار داشته اند. روش جمع آوری داده ها، استفاده از پرسش نامه زبانی لایپزیک و سُوادِش مشتمل بر 65 واژه و 7 جمله بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گویشوران زبان تالشی در تلفظ برخی واژه های حوزه های دادگانِ پژوهش، شباهت آوایی و واژگانی دارند و در برخی حوزه های دیگر تفاوت هایی دارند. همچنین سن گویشوران در استفاده از واژه های اصیل زبان محلی خود تأثیر دارد و در سنین پایین، گرایش به فارسی معیار بیشتر است. به طورکلی، سه گویش برای زبان تالشی متصور است که هر گویش دارای گونه های زبانی متعددی است که از تنوع آوایی و واژگانی برخوردارند.
۲۴.

بررسی حرکت نحوی پرسش واژه ها در زبان فارسی میانۀ زردشتی بر اساس «اصل نگارش بند» (پژوهشی بر پایۀ دستور زایشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرسش واژه حرکت پرسش واژه اصل نگارش بند برنامه کمینه گرا فارسی میانه زردشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۷۳۵
در این پژوهش به بررسی و تحلیل حرکت پرسش واژه و نیز حضور و یا عدم حضور پرسش واژه و جزء پرسشی در جمله های پرسشیِ آری - خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، از دیدگاه رده شناسی زبان ها بر مبنای رفتار پرسش واژه های آن ها که از سوی چنگ ( 1991, 1997 ) ارائه شده است پرداخته می شود. مطابق با «اصل نگارش بند» مطرح شده از سوی چنگ ( 1991, 1997 ) و همچنین پژوهش بیکر ( 1970 ) فقط زبان هایی که دارای جزء پرسشی در ابتدای بند جملات پرسشیِ آری خیر هستند، می توانند مجوزدهندۀ حرکت نحویِ پرسش واژه ها در جملات پرسشی باشند و در صورت عدم وجود جزء پرسشی در ابتدای بند جمله های پرسشیِ آری خیر، پرسش واژه ها در آن زبان ها از نوع ابقایی خواهند بود. این پژوهش به منظور تعیین جایگاه رده شناسیِ زبان فارسیِ میانۀ زردشتی در خصوص چگونگی حرکت و رفتار پرسش واژه های این زبان، بر اساس معیار «اصل نگارش بند» انجام شده و نتیجۀ آن نشان دهندۀ این است که جمله های پرسشی آری – خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، فاقد هرگونه جزء پرسشی در ابتدای بند خود هستند و همچنین پرسش واژه ها در این زبان از نوع ابقایی هستند و دارای هیچ گونه حرکت نحوی نیستند.
۲۵.

بررسی معنایی افعال وجهی در زبان فارسی امروز از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجهیت افعال وجهی نگاشت معنایی فضای مفهومی چارچوب ناوز فارسی امروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۴۷۹
 در این جستار درصددیم افعال وجهی فارسی امروز  را به لحاظ معنایی از منظر رده شناسی بررسی کنیم تا وضعیت معانی افعال وجهی فارسی امروز را در مقایسه با معانی وجهی یافت شده در دیگر زبان های دنیا نشان دهیم چارچوب موردنظر در این پژوهش چارچوب ناوز (2008) است. نوع پژوهش حاضر کیفی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های فارسی امروز داده های طبیعی هستند که از طریق اینترنت و فضای مجازی جمع آوری شده اند. افعال وجهی موردبررسی افعال «بایستن»، »توانستن»، «شدن» و «خواستن» هستند. پس از گردآوری داده ها نوع وجهیت افعال وجهی در داده ها مشخص شد و سپس بر روی فضای مفهومی معرفی شده در چارچوب ناوز (2008)، نگاشت معنایی هر فعل معلوم شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب ناوز برای پوشش معانی افعال وجهی فارسی امروز مناسب است و تمام معانی را در برمی گیرد . همچنین اصل رده شناختی ای که ناوز در خصوص امکان تنوع معنایی صورت های وجهی بر روی یکی از محورهای عمودی ارائه کرده بود،  در فارسی نیز رعایت می شود.  
۲۶.

اشراف چندگانه در ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بند موصولی مفعولی ادغام متقارن اشراف چندگانه تطابق چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۸
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو ( 2011b ) و ریمزدیجک ( 2006a ) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هسته آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگی های آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیم بندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) توضیح داده شدند. داده های زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرح شده توسط چیتکو ( 2011b ) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی داده های زبانی نشان داد که تقسیم بندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) به طور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازه مشترک بین بند پایه و پیرو نمی تواند یک پرسش واژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافته های چیتکو ( ibid ) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگی های بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانه دو فعل واژگانی بر آن است.
۲۷.

نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجهیت فعل های وجهی نگاشت معنایی فضای مفهومی چارچوب ناوز فارسی میانه زردشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۵۵۳
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی ازدیدگاه رده شناسی می پردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی عبارت اند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ می توان»، tuwān «می توان»، sazēd «سزاوار است؛ می توان» و kāmistan «خواستن». داده های پژوهش از متون فارسی میانه زردشتی به صورت دستی گردآوری شده اند. پس از گردآوری داده ها، نوع وجهیت فعل های وجهی در داده ها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاین رو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که داده های فارسی میانه زردشتی اصل رده شناختی مطرح شده در این چارچوب را نقض می کنند؛ بنابراین، یافته های حاصل از بررسی فعل های وجهی فارسی میانه، اصل یکسان گرایی را به چالش می کشند.
۲۸.

بررسی معنایی فعلهای وجهی گیلکی (گونۀ سیاهکلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجهیت فعل وجهی ویژگی های معنایی نگاشت معنایی گیلکی سیاهکلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۵۶۳
پژوهش حاضر به بررسی معنایی فعل های وجهی گیلکی گونه سیاهکلی اختصاص دارد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تحلیل معنایی این پژوهش در چارچوب پالمر (1997) و بررسی نگاشت معنایی آن براساس چارچوب ناوز (2008) است. در این پژوهش، شش فعل وجهی گیلکی بررسی شده اند. براساس این پژوهش، به لحاظ معنایی فعل وجهی va «باید» دارای خوانش هر سه وجهیت معرفتی، تکلیفی و پویاست و vast «بایست» و vasti «بایستی» و صورت حال فعلtonəstan  «توانستن» برای بیان وجهیت تکلیفی و پویا به کار می روند. فعل وجهی šay «می توان، می شود» برای بیان وجهیت معرفتی و پویا و šast «می شد» و صورت گذشتهtonəstan  «توانستن» و هر دو صورت حال و گذشته xastən «خواستن» و rəse:n «رسیدن» برای بیان وجهیت پویا کاربرد دارند. فعل وجهی bo:n «می شود» برای بیان وجهیت معرفتی و تکلیفی و bəbu «شد» برای بیان وجهیت تکلیفی به کار می روند. va «باید» و صورت های گذشته آن بیانگر درجه ضرورت اند و دیگر فعل های وجهی بر درجه امکان دلالت دارند. برای تکمیل مبحث معنایی، نگاشت معنایی فعل های وجهی بر روی فضای مفهومی وجهیت نشان داده شده است. بر این اساس مشخص شد فعل وجهی va  «باید» بر روی محور عمودی فضای مفهومی نشان دهنده وجه ضرورت و بر روی محور افقی این فضا دارای تنوع معناست. همچنین مشخص شد دیگر فعل های وجهی گیلکی بر روی محور عمودی امکان قرار داشته و نشان دهنده چندمعنایی یا تفاوت معنایی هستند.
۲۹.

اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافت ادغام متقارن اشراف چندگانه فارسی باستان فارسی میانه زردشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۴۱۱
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
۳۰.

واژه بست در زبان های تاتی و تالشی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی واژه بست پیش بست پی بست واکرناگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۵۴
پژوهش حاضر یک بررسی رده شناختی در خصوص عنصر زبانی واژه بست در زبان های تاتی و تالشی است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با توجه به خویشاوندی دو زبان تاتی و تالشی و نیز دیدگاه های گوناگون در طبقه بندی عنصر واژه بست و بهره وری متفاوت گویش ها و زبان های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده شناختی، تنوع حضور واژه بست در این دو زبان و جایگاه واژه بست در جملات برگرفته از این زبان ها مشخص شود. بدین منظور، واژه بست های تاتی و تالشی بر اساس پرسشنامه رده شناختی موسسه ماکس پلانک در باب رده شناسی واژه بست تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن ویژگی های کلی این دو زبان و نیز تفاوت های میان واژه بست های آن ها به لحاظ تنوع حضورعنصر واژه بست و ویژگی های مقوله ای این عنصر زبانی در هر یک از آن ها است. ویژگی خاص واژه بست ها همچون تکیه، ترتیب، شکاف و نقش آن ها در جمله، جایگاه واژه بست و ویژگی حرکت این عنصر نیز در هر دو زبان یکسان است و جایگاه دوم برای واژه بست و تبعیت از قانون واکرناگل در تاتی و تالشی مشهود است.
۳۱.

رابطه بسامد و توزیع صفات حسی با سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی در داستان های کوتاه رئال و سوررئال فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی حواس سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی حواس پنج گانه صفات حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۷۲
این پژوهش در چارچوب زبان شناسی حواس انجام گرفته است. زبان شناسی حواس رابطه حواس و زبان را بررسی می کند و به این موضوع می پردازد که هر زبان شناخت حسی را چگونه و به چه میزان رمزگذاری می کند و تفاوت زبان ها از این نظر چیست. در این پژوهش با استفاده از سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی حواس که توسط لینوت و کانل (2009)  ارائه شده است، به بررسی بسامد صفات حسی و هم نشینی اسامی و صفات حسی در پنج داستان کوتاه معاصر سبک رئال (14703 واژه) و چهار داستان کوتاه معاصر سبک سوررئال با تعداد واژه برابر پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بیش ترین صفات حسی در هر دو سبک رئال و سوررئال، مربوط به حس بینایی و کم ترین مربوط به حس بویایی است و سه حس دیگر در بین این دو قرار دارند؛ بنابراین، سلسله مرتبه لینوت و کانل (2009) درباره هر دو سبک با یک تفاوت در جایگاه دو حس شنوایی و چشایی مصداق دارد؛ اما تعداد صفات حسی در همه حواس در سبک رئال به طور قابل ملاحظه ای بیش تر از سوررئال است که می تواند به عنوان یک مؤلفه ممیز سبک در نظر گرفته شود. درباره نظر لینوت و کانل (2009) و وینتر (2019) در خصوص بسامد بالاتر اسامی و صفات حسی هم حوزه، داده های این پژوهش مؤید قوی برای این نظر نبوده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان