جواد مهربانی

جواد مهربانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

اثر دو الگوی باردهی هرمی مسطح و هرمی اریب بر قدرت بیشینه، توان عضلانی پایین تنه و حجم عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت بیشینه تمرین مقاومتی بیشینه الگوهای باردهی بار تمرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۹ تعداد دانلود : ۸۱۵
هدف این پژوهش بررسی اثر دو الگوی باردهی متفاوت تمرین مقاومتی بیشینه بر قدرت، توان و هایپرتروفی، پس از شش هفته تمرین است. 21 آزمودنی تمرین کرده مرد، به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. 16 آزمودنی در دو گروه هشت نفری، به مدت شش هفته، با هر یک از پروتکل های باردهی هرمی مسطح (FPLP) و هرمی اریب (SPLP) تمرین کردند و یک گروه نیز پنج نفری نیز در برنامه تمرین مقاومتی شرکت نکرده، به عنوان گروه کنترل به کار گرفته شدند. قدرت، توان و هایپرتروفی آزمودنی ها، قبل و پس از شش هفته تمرین ارزیابی شد. مقدار 1RM اسکوات نیمه (از16/15 ± 99 به 68/13 ± 118 و از 37/14 ± 3/98 به 70/15 ± 6/114 کیلوگرم) و خم کردن آرنج (از 21/4 ± 9/17 به 03/4 ± 4/23 و از 97/4 ± 6/18 به 42/7 ± 3/25 کیلوگرم) پس از شش هفته تمرین با هر یک از پروتکل های SPLP و FPLP، به طور معنی دار و مشابهی افزایش یافت. همچنین، ارتفاع پرش عمودی برون ده توان بیشینه و توان میانگین، سطح مقطع عرضی عضله ران و محیط عضله بازو، در مقایسه با مقادیر پیش از تمرین افزایش معنی داری نشان نداد. نتایج این مطالعه نشان داد سازگاری های اولیه (شش هفته تمرین مقاومتی) در قدرت، توان و حجم عضلانی، با اعمال روش باردهی ثابت در هر نوبت و افزایش تدریجی بار از یک نوبت تا نوبت بعدی، تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر ندارند.
۲.

تحلیل توصیفی نشریه علمی – پژوهشی حرکت (شماره 1 تا 34)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
در پژوهش حاضر وضعیت نشریه حرکت از آغاز (شماره 1، تابستان 1378) تا زمستان 1386 (شماره 34) بررسی شده است. به این منظور مقالات چاپ شده در این نشریه طی 34 شماره براساس موضوع تحقیق، گرایش موضوعی مقالات، رتبه علمی نویسندگان، روش تحقیق، نوع هم پژوهی، نوع استناد مقالات، نوع و تعداد منابع، دانشگاه محل فعالیت و اینکه آیا صاحبان مقاله از دانش آموختگان حوزه تربیت بدنی اند یا خیر، بررسی شد. روش تحقیق، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل 338 مقاله به چاپ رسیده در نشریه حرکت طی 34 شماره و نمونه آماری برابر جامعه آماری است. باتوجه به تجزیه و تحلیل داده ها، در مجموع 338 مقاله با میانگین 94/9 برای هر شماره مشخص شد که از این میان بیشترین مقالات به صورت سه نفری (104 مقاله، 30 درصد) و کمترین مقدار (17 مقاله، 5 درصد) به صورت 5 نفری و بیشتر تهیه شده بود. در مجموع 7139 استناد منبعی با میانگین 12/21 برای هر مقاله صورت گرفته بود. در بین منابع اطلاعاتی، کتاب ها و مقالات قبل از پایان-نامه ها قرار گرفت و نشان داد که محققان این حوزه بیشتر کتاب و مقاله محورند. منابع زبان انگلیسی در استنادها بالاتر از زبان فارسی بود. روش توصیفی برای اجرای تحقیق با 158 مورد بیشترین و روش پس رویدادی با 21 مورد کمترین مورد استفاده را داشت. گرایش فیزیولوژی ورزشی با 147 مقاله بیشترین و بیومکانیک ورزشی با 9 مقاله کمترین مقدار را دارا بود. دانشگاه تهران با 103 مقاله، دانشگاه گیلان با 40 مقاله و دانشگاه تربیت مدرس با 23 مقاله، به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دانشگاه های شیراز، شهید رجایی و تربیت معلم سبزوار، با 1 مقاله در رتبه های آخر قرار داشتند. بیشتر مقالات چاپ شده توسط دانشجویان، دانش آموختگان و استادان تربیت بدنی و تعدادی نیز توسط پژوهشگران خارج از این حوزه ارائه شده است.
۳.

کشتی گیران تیم ملی VO2MAX تعیین اعتبار آزمون های بروس و کانکانی با روش گاز آنالیزر در برآورد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۵
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اعتبار آزمون های بروس و کانکانی با روش گاز آنالیزر در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) کشتی گیران تیم ملی است . به این منظور 24 نفر از کشتی گیران دعوت شده به اردوی تیم ملی به طور غیرتصادفی و هدفدار از جامعه کشتی گیران برتر کشور انتخاب شدند (سن = 7/2 ± 3/24 سال ، قد = 5/8 ± 175 سانتی متر و وزن =6/20 ± 6/77 کیلوگرم ). برای تعیین اعتبار آزمون های بروس و کانکانی در برآورد Vo2max از روش گاز آنالیزر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی مثبت و بالایی بین آزمون بروس و گاز آنالیزر در برآورد Vo2max کشتی گیران وجود دارد (94/0 = r ). در حالی که بین آزمون کانکانی و روش گاز آنالیزر همبستگی بالایی مشاهده نشد (29/0=r). با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که آزمون بروس آزمون مناسبی برای برآورد Vo2max کشتی گیران نخبه کشور است .
۴.

اثر دو شدت تمرین هوازی بر سطوح لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی التهاب شدت تمرینات هوازی لیپوکالین-2 اینترلوکین-1 بتا و مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر دو شدت تمرین هوازی بر تغییرات لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) روی 27 مرد چاق غیرفعال (سن = 5 ± 9/43 سال، شاخص توده بدن = 5/1 ± 8/31 (kg/m2) و VO2max = 8/1±8/31 ml/kg/min) انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه مساوی شدت متوسط، شدت بالا و بی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین در یک برنامه دویدن روی نوارگردان (12 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) شرکت کردند. شدت تمرین برای گروه اول برابر با 55-45 و برای گروه دوم برابر با 75-65 درصد VO2max بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد 12 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی داری در مقادیر لیپوکالین-2 سرُم (از 2/11±1/53 به 1/8±5/43 g/Lµ) آزمودنی های گروه شدت بالا شده بود (05/0p<) و این کاهش، نسبت به گروه های شدت متوسط (از 3/10±2/52 به 5/8±5/47 g/Lµ) و بی تمرین (از 7/9±1/54 به 9/11±2/53 g/Lµ) معنی دار بود (05/0p<). تمرین هوازی کاهش معنی داری را در مقادیر اینترلوکین-1 بتا گروه های شدت بالا (از 315±51/1721 به 218±85/1429 pg/mL) و شدت متوسط (از 289±26/1684 به 302±12/1344 pg/mL) ایجاد کرده بود (05/0p<). در میزان کاهش، بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد؛ اما نسبت به گروه بی تمرین (از 254±65/1701 به 272±82/1711 pg/mL) به طور معنی داری کمتر بود (05/0p<). شاخص مقاومت به انسولین نیز در دو گروه شدت متوسط (از 8/0±01/3 به 8/0±61/2) و شدت بالا (از 9/0±87/2 به 6/0±84/1) به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p<) و نسبت به گروه بی تمرین (از 7/0±95/2 به 9/0±11/3) نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0p<). به طور کلی، این یافته ها پیشنهاد می کند برای کاهش مقادیر لیپوکالین-2 نسبت به اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به تمرین با شدت بالاتری از 55-45 درصد VO2max نیاز است.
۵.

شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون و عوامل خطرزای مرتبط با آنها در مردان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه زندگی فعالیت بدنی چاقی فشارخون بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۱۴
شیوع چاقی، پرفشاری خون، سطح فعالیت بدنی، و برخی رفتارها و ویژگی های مرتبط با سبک زندگی در 1218 نفـر از رانندگان حمـل و نقـل عمومی درون شهری (رانندگان تاکسی) تهران (میانگین سن شرکت کنندگان 3/12 ± 5/42 سال و وزن آن ها 6/14 ± 9/78 کیلوگرم) بررسی شد. درجه چاقی به شکل خودگزارش دهی و بر اساس رابطه قد به وزن، رفتارهای سبک زندگی، و عوامل دموگرافیک با پرسش نامه برگرفته از مطالعه آدامی و کوردرا (2003) منطبق با شرایط غذایی و سبک زندگی مدیترانه ای و سازگار با شرایط فرهنگی ایران، و فشار خون با فشارسنج دستی ارزیابی شدند. دامنه سن افراد بین 21 تا 71 سال بود. سن کمتر از 35 سال جوان، 36 تا 50 سال میان سال و بیشتر از 50 سال سالمند تعریف شدند. اضافه وزن با شاخص توده بدن 2 kg/m9/29-25 و چاقی با شاخص توده بدن 2kg/m 30< تعریف شد. پرفشاری خون نیز بر اساس معیار سازمان بهداشت جهانی مشخص شد. برای بررسی اختلاف و روابط معناداری بین متغیرها از آزمون های تحلیل واریانس کروسکال والیس، t استودنت، 2 و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد شیوع چاقی، اضافه وزن، مجموع چاقی و اضافه وزن و پرفشاری خون به ترتیب 6/40، 6/26، 2/67 و 4/35 درصد است. شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون با افزایش سن، کاهش فعالیت بدنی، سابقه بیماری های مرتبط با قلب و عروق، پایین بودن سطح سواد، افزایش درآمد و بیشتر بودن تعداد اعضای خانواده بیشتر می شد (05/0>p). همچنین، بین چاقی و پرفشاری خون در همه گروه های سنی رابطه معناداری وجود داشت (0001/0>p) و بیشترین شیوع چاقی (3/50 درصد) و پرفشاری خون (1/71 درصد) در گروه سنی بیشتر از 50 سال مشاهده شد (05/0>p). و بالاخره در همه گروه های سنی بیشترین درصد شیوع پرفشاری خون در افراد چاق مشاهده شد. به طورکلی، 2/67 درصد رانندگان تاکسی شهر تهران دارای اضافه وزن و چاق بودند. بین الگوهای غذایی و مقادیر شاخص توده بدن رابطه معناداری وجود نداشت. اما بین چاقی و برخی عادت های غذایی مانند مصرف غذاهای پرچرب و شیرینی جات، میان وعده ها، و دسر بعد از غذا رابطه مثبت (05/0>p) و با انجام فعالیت بدنی منظم و افزایش مراقبت های غذایی بدون توجه به کیفیت آن ها، رابطه منفی وجود داشت. به نظر می رسد پیشگیری از چاقی که یکی از مهم ترین مشکلات تهدیدکننده سلامت عمومی است، همچنین پیشگیری از عواملی که موجب شیوع آن می شوند، مانند عادت های غذایی نامطلوب و کمبود فعالیت بدنی، بیش از پیش در جامعه ایرانی ضرورت دارد تا از بروز بیماری های مرتبط با آن ها جلوگیری شود.
۷.

اثر تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید، ظرفیت ضداکسایشی تام و پروفایل لیپیدی در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکسیداسیون لیپیدی استرس اکسایشی تمرینات اینتروال هوازی نیمرخ لیپیدهای خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۵۵۶
افزایش رادیکال های آزاد در بافت های مختلف، آثار تخریبی بر سلول ها و ساختارهای بدن دارد که می توان با ویژگی آنتی اکسیداتیو فعالیت های بدنی منظم، این آثار منفی را کاهش داد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی آثار تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید و ظرفیت ضداکسایشی تام در زنان فعال بود. تعداد 30 نفر زن غیرورزشکار، سالم و غیر سیگاری (سن: 5/5±6/27 سال، وزن: 4/3±2/64 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت و به طور تصادفی به دو گروه تمرین اینتروال هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین اینتروال در ابتدا به مدت 30 دقیقه با تناسب 1 به 1 شامل دویدن با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب و پیاده روی سریع انجام شد. از هفته چهارم به 45 دقیقه و به تناسب 2 به 1 (دویدن - پیاده روی) و از هفته یازدهم تا چهاردهم به 60 دقیقه به نسبت 3 به 1 افزایش یافت. شدت توالی های تمرینی در جلسات پایانی به 85 درصد ضربان قلب بیشینه می رسید. قبل و بعد از دوره تمرینی، متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد چهارده هفته تمرین اینتروال هوازی، باعث کاهش در مقادیر MDA (48/1±5/5 به 77/0±6/3 میلی مول) و افزایش در TAC (49/0±98/1 به 32/0±99/2 میلی مول) شده بود (05/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی نیز در گروه تمرین افزایش معنی-داری یافته بود (05/0>p). همچنین، مقادیر MDA (77/0±6/3 در برابر 37/0±9/4 میلی مول) و TAC (52/0±21/2 در برابر 32/0±99/2 میلی مول) در گروه تمرین اینتروال نسبت به گروه کنترل پس از 14 هفته به طور معنی داری کمتر بود (05/0>p). سطوح خونی LDL، TChol، TG نیز به طور معنی داری در گروه تمرین هوازی نسبت به کنترل کمتر و HDL بیشتر بود (05/0>p). به طور کلی، یافته ها نشان داد تمرینات هوازی منظم به صورت اینتروال با افزایش در مدت و شدت سبب کاهش شاخص های استرس اکسایشی و پراکسیداسیون لیپیدی شده و همزمان با آن پروفایل لیپیدی خون نیز بهبود می-یابد.
۸.

اثر تعاملی مصرف مکمل ویتامین E و تمرین هوازی بر CK، LDH، و لاکتات خون مردان غیرورزشکار پس از فعالیت درمانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی فشار اکسایشی مکملهای ضداکسایشی آنزیمهای ضداکسایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۸۰۰
اثر تعاملی مصرف مکملهای ضداکسایشی و فعالیتهای هوازی بر میزان فشار اکسایشی وارد بر بدن، هنوز به خوبی مشخص نیست. از این رو، در این پژوهش اثر تعاملی مصرف مکمل ویتامین E و تمرین هوازی با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره بر برخی شاخصهای فشار اکسایشی بررسی می شود. به این منظور، 40 دانشجوی سالم، غیرسیگاری و غیرورزشکار داوطلب، با میانگین سن 5/1±3/21 سال، میانگین قد 4/5±176 سانتی متر، و میانگین وزن 14±2/74 کیلوگرم در 4 گروه 10 نفره به ترتیب زیر تقسیم شدند: گروه 1: ویتامین E + تمرین هوازی، گروه 2: تمرین هوازی + دارونما، گروه 3: ویتامین E، و گروه 4: دارونما. طرح پژوهشی عبارت بود از مصرف روزانه 400 میلی گرم مکمل ویتامین E و تمرین هوازی، 3 روز در هفته و با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 8 هفته به همراه یک وهله فعالیت درمانده ساز قبل و بعد از برنامه که هر دو پروتکل روی چرخ کارسنج انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، قبل و بعد از فعالیت درمانده ساز، از آزمودنیها نمونه خون گرفته شد. اطلاعات به دست آمده با آزمونهای آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t همبسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد انجام تمرینهای هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین E در میزان لاکتات خون زمان استراحت و پس از ورزش درمانده ساز تغییر معنا داری ایجاد می کند، اما در مقادیر آنزیمهای CK و LDH چهار گروه تفاوت معنا داری ایجاد نمی کند. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد مصرف مکمل ویتامین E و 8 هفته فعالیت هوازی در لاکتات خون افراد غیرورزشکار موجب تغییر معنا دار می شود اما بر شاخصهای فشار اکسایشی بدن تاثیر قابل ملاحظه ای ندارد و احتمالاً به برنامه ای با شدت، زمان و مقادیر ویتامین E متفاوت نیاز است تا سازگاریهای آنزیمی دیده شود.
۱۰.

توصیف نیم رخ ترکیب بدن و پیکرسنجی داوران لیگ برتر فوتبال ایران و رابطه این عوامل با آزمون های ویژه آمادگی جسمانی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال توان هوازی پیکرسنجی ترکیب بدن نیم رخ داوران لیگ برتر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۵۸۷
حضور فعال و هماهنگ داوران در تمامی لحظات رقابت فوتبالبه منظور مشاهده، تشخیص مناسب و اعمال مقررات، نیازمند داشتن آمادگی جسمانی بالایی می باشد؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، توصیف نیم رخ ترکیب بدن و پیکرسنجی و نیز بررسی ارتباط آن ها با نتایج آزمون های آمادگی جسمانی ویژه داوران لیگ برتر فوتبال ایران می باشد.آزمودنی های این پژوهش، 70 داور مرد لیگ برتر فوتبال ایران (با میانگین سنی 45/37±4/36 سال، قد 05/6±59/179 سانتی متر، توده بدن 2/6±53/75 کیلوگرم، درصد چربی 97/11±3/15 درصد، VO2MAX برابر با 82/2±57/54 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه و اوج و میانگین توان بی هوازی به ترتیب 98/40±66/532 و 72/37±50/518 وات) بودند. آزمون های بی هوازی، هوازی، ترکیب بدنی و پیکرسنجی با استفاده از روش های استاندارد در آکادمی ملی فوتبال ایران اندازه گیری شدند. همچنین، در بخش تجزیه و تحلیل داده ها به منظور تعیین رابطه بین متغیرهای پژوهش، از ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین شاخص های پیکرسنجی، قد ایستاده، وزن، طول اندام تحتانی، قطر مچ دست، آرنج و زانو با توان بی هوازی و بین قد ایستاده و قطر مچ پا با توان هوازی رابطه معنا داری وجود دارد (P≤0.05)؛ بنابراین، به نظر می رسد که داوران لیگ برتر ایران از قد بلند، BMI پایین، VO2MAX و توان بی هوازی بالایی برخوردار هستند و این شاخص ها می توانند اهمیت قابل توجهی در شناسایی استعدادهای داوری و تعیین ملاک های ورودی برای گزینش داوران زبدهفوتبال داشته باشند.
۱۲.

اثر تعاملی تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی کلاله زعفران بر میزان مالون دی آلدئید و سیستم آنتی اکسیدانی قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز موش های صحرایی نر جوان پس از یک جلسه فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران فعالیت وامانده ساز مالون دی آلدئید آنتی اکسیدان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۴۸ تعداد دانلود : ۶۴۴
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تعاملی تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی کلاله زعفران بر میزان مالون دی آلدئید و سیستم آنتی اکسیدانی قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز موش های صحرایی نر جوان پس از یک جلسه فعالیت حاد وامانده ساز بود. 64 سر موش3 ماهه (وزن26±212) در چهار زیر گروه (هر زیرگروه 16 سر) [ 1-=CW مصرف آب مقطر ؛2- CSW= مصرف عصاره آبی زعفران ؛3-= ETW مصرف آب مقطر +تمرین ؛4-= ETSW مصرف عصاره آبی زعفران +تمرین] دسته بندی شدند. موش های زیرگروه تمرین در 5 روز متوالی هفته، 5 جلسه 60 دقیقه ای با سرعت 25 متر در دقیقه در شیب 10 درصد روی نوارگردان دویدند. در پایان دوره آزمایش، نیمی از هر زیرگروه بدون وامانده شدن و نیمه دیگر بلافاصله پس از وامانده شدن قربانی شدند و مقادیر سوپراکسیداز دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پروکسیداز، غلظت پروتئین و مالون دی آلدئید قلب و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز به صورت دستی اندازه گیری شد. داده های حاصل از آنالیز واریانس دو راهه و تک راهه با اندازه گیری های مکرر نشان داد که در نتیجه وامانده سازی سطوح مالون دی آلدئید بافت های قلب (زیر گروه 1،3) و ناحیه پیش حرکتی کورتکس مغز (زیر گروه 3،2،1) بطور معناداری افزایش نشان داد. با وجود این، اثر تعاملی تمرین هوازی و عصاره زعفران (زیر گروه 3) از افزایش سطوح پراکسیداسیون لیپیدی جلوگیری کرد. نتایج تحقیق حاضرنشان داد اثر تعاملی تمرین هوازی و عصاره زعفران آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت های وامانده ساز را در قلب و ناحیه پیش حرکتی مغز کاهش می دهد.
۱۳.

پاسخ گلوکز، انسولین خون و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت تناوبی شدید اشتها انسولین گلوکز مکمل کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۳
مقدمه و هدف: ریکاوری مطلوب بخش مهمی از فرایند تمرین است و میل به مصرف غذا در این دوره اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پاسخ گلوکز ، انسولین و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) بود.مواد و روش ها: تعداد 32 دختر ورزشکار (با سن 1.04±22.41 سال و وزن 2.41±56.77) به دو گروه نوشیدنی کربوهیدراتی (با مقادیر 1.2 گرم/کیلوگرم و 0.4 گرم/کیلوگرم) تقسیم شدند. فعالیت تناوبی شامل 8 تکرار 3 دقیقه ای (3×8) با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب، سرعت اولیه 6 کیلومتر/ساعت و شیب 1 درصد بود. هر 3 دقیقه، 1 کیلومتر بر سرعت افزوده ولی شیب ثابت باقی می ماند. استراحت فعال بین تکرارها 90 ثانیه و با شدت 55 درصد اجرا شد. آزمودنی ها در دقایق 15 و 90 ریکاوری، نوشیدنی مصرف کردند و پیش، بلافاصله و 150 دقیقه پس از فعالیت خون گیری به عمل آمد. میزان اشتها پیش، بلافاصله، دقایق 15، 30، 60، 90 و 150 پس از فعالیت با مقیاس اشتها (VAS) اندازه گیری شد. برای ارزیابی آماری از آزمون آنالیز واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون در سطح 0.05>P استفاده شد.یافته ها: مقدار مصرف کربوهیدرات تفاوت معنی داری در میل به غذا 30 دقیقه پس از فعالیت بین دو گروه ایجاد کرد (0.05>P). میل به غذا در گروه 0.4 گرم/کیلوگرم کمتر بود (0.05>P). گلوکز خون بر خلاف انسولین در هر دو گروه پس از فعالیت HIIE افزایش یافت ولی در دقیقه 150 در گروه 1.2 گرم/کیلوگرم کاهش یافت (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به طور کلی به نظر می رسد بعد از فعالیت تناوبی شدید اشتها کاهش و بعد از مصرف کربوهیدرات در هر دو گروه روند افزایشی داشته است که با توجه به جذب گلوگز و تغییرات مقاومت به انسولین قابل توجیه است. 
۱۴.

آثار تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی - هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی کافئین کارنیتین آدیپونکتین لپتین نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه و هدف: اثر تمرینات مقاومتی و هوازی بر بهبود شرایط متابولیکی افراد چاق در پژوهش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این موضوع که آیا مصرف مکمل های انرژی زا در کنار ورزش موجب بهبود وضعیت متابولیکی و نیمرخ چربی های خون این افراد می شود، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی- هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون - پس آزمون که روی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد، 28 داوطلب (سن 3.89±37.02 سال، قد 6.57±174.7 سانتی متر و شاخص توده بدنی 1.24±34.04 کیلوگرم/مترمربع) به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 1: تمرین + مکمل [RAS] (10 نفر)، 2: تمرین + دارونما [RAP] (9 نفر) و 3: مکمل [HUS] (9 نفر) تقسیم شدند. مکمل ترکیبی حاوی 200 میلی  گرم کافئین، 1000 میلی  گرم ال-کارنیتین و 1000 میلی گرم ال-آرژنین بود که روزانه 40 دقیقه قبل از تمرین مصرف می کردند. تمرینات مقاومتی شامل 45-40 دقیقه و تمرینات هوازی 30 دقیقه با شدت متوسط بود که به مدت ده هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مصرف مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط موجب کاهش معنی دار لپتین (0.0001=P < span lang="FA">) و افزایش در آدیپونکتین (0.001=P < span lang="FA">) پلاسمایی شده بود (0.05>P < span lang="FA">). همچنین تعامل تمرین مقاومتی-هوازی و مصرف مکمل ترکیبی موجب کاهش سطوح TC، TG و LDL-C و افزایش HDL-C در مردان چاق غیر ورزشکار شده بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد ده هفته مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط می تواند بر نشانگرهای متابولیکی لپتین و آدیپونکتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق غیرورزشکار اثر مثبت داشته باشد.
۱۵.

مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت وامانده ساز تروپونین T قلبی مالون دی آلدئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و هدف: برخلاف فعالیت های منظم ورزشی، فعالیت های حاد وامانده ساز ممکن است اثرات آسیب زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان بود. روش شناسی: تعداد 48 سر موش نر ویستار به 3 گروه 1. کنترل (بدون فعالیت) 2. تجربی( 8 هفته فعالیت استقامتی + 1جلسه وامانده سازی) 3. تجربی (8 هفته فعالیت استقامتی + 3 جلسه وامانده سازی) تقسیم شدند. درپایان تحقیق نیمی از موش ها بلافاصله پیش، و نیم بعدی بلافاصله پس از وامانده شدن بر روی نوار گردان، قربانی شدند. تروپونین T قلبی و مالون دی آلدئید به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیوتیک اسید سنجیده شد. نتایج با استفاده از آنوای یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مالون دی آلدئید قلب 63/34 ، 09/31 و 13/18 و تروپونین T سرم 288، 5/162، 3/82 درصد به ترتیب در گروه 1 تا 3 به دنبال وامانده سازی افزایش نشان داد (05/0P < ). با وجود این، کمترین افزایش در گروه 3 مشاهده شد (05/0P < ). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 3 وهله فعالیت حاد وامانده ساز متعاقب 8 هفته فعالیت ورزشی قلب را به طور موثرتری از آسیب ناشی از یک وهله فعالیت وامانده ساز در مقایسه با 8 هفته فعالیت ورزشی به تنهایی محافظت می کند. واژه های کلیدی: فعالیت وامانده ساز، تروپونین T قلبی، مالون دی آلدئید
۱۶.

بررسی فعالیت بدنی و وضعیت تغذیه ای در دوره همه گیری کووید 19 (سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی افراد غیرفعال عادات غذایی کووید 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و هدف: مطالعات نشان داده اند بیماری کووید 19 باعث اختلال در سیستم ایمنی می شود. تقویت سیستم ایمنی می تواند استراتژی مهمی در پیشگیری از این بیماری باشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی فعالیت بدنی و وضعیت تغذیه ای در دوره همه گیری کووید 19 بود.مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه الکترونیک محقق ساخته بود. پرسشنامه شامل 4 بخش و هر بخش شامل چند سوال بود. بر اساس سوالات پرسشنامه، افراد بر اساس سطح فعالیت بدنی، سابقه ورزشی، عادات غذایی و مکمل هایی که مصرف می کردند و ابتلاء به کووید 19، طبقه بندی شدند. جامعه پژوهش شامل افراد فعال در فضای مجازی و آزمودنی ها 805 نفر (466 زن و 339 مرد) بودند.یافته ها: در زنان غیرفعال، رابطه معکوسی بین فعالیت بدنی با شدت و مدتی که تا آستانه بروز خستگی باشد و احتمال ابتلا به بیماری کووید 19 وجود داشت (0.24-=r،P < span lang="FA">=0.0001). همچنین، رابطه معکوسی بین سابقه ورزشی مردان (0.28-=P < span lang="FA">=0.0001 ،r). با بیماری کووید 19 و زمان فعالیت ورزشی در هر جلسه مردان (0.24-=r،P < span lang="FA">=0.0001). و زنان (0.21-=P < span lang="FA">=0.0001 ،r). با بیماری کووید 19 مشاهده شد. رابطه مثبتی بین استفاده از مواد غذایی پرچرب و بیماری کووید 19 در مردان و زنان  مشاهده شد (0.21-=P < span lang="FA">=0.014 ،r)؛ و افرادی که مکمل های غذایی استفاده می کردند، میزان ابتلای پایین تری به بیماری کووید 19 داشتند (0.0001=P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای فعالیت بدنی منظم با شدت متوسط و پیروی از یک رژیم غذایی متعادل و دریافت منظم گروه های غذایی غلات، گوشت و مواد پروتئینی و میوه ها و دریافت مکمل های ویتامین C و D با کاهش شدت بیماری کووید 19 رابطه داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان