رضا عبدی

رضا عبدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۱.

مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان رنجورخویی شکایات جسمانی حساسیت اضطرابی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 242 تعداد دانلود : 927
شکایات جسمانی دانشجویان شاهد و ایثارگر علاوه بر اینکه می تواند پیامدهای منفی متعددی داشته باشد می تواند در نتیجه برخی عوامل شخصیتی و هیجانی تاثیرات مخربی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر انجام گرفت. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه های آزاد اسلامی در شهر تبریز و مرند بودند که 258 نفر (134 پسر و 124 دختر) از آنها به صورت نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه شکایات جسمانی (گییرک و همکاران، 2014)، پرسشنامه روان رنجورخویی (کاستا و مک کرا، 1992) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی (تیلور و کاکس، 1998) پاسخ دادند. تحلیل داده از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls انجام گرفت. نتایج نشان داد بین روان رنجورخویی با حساسیت اضطرابی (38/0) و شکایات جسمانی (80/0) و حساسیت اضطرابی با شکایات جسمانی (19/0) رابطه معنی داری وجود داشت (01/0>P). همچنین نقش میانجی حساسیت اضطرابی بین مسیر روان رنجورخویی با شکایات جسمانی (076/0) در حد معنی داری قرار داشت (01/0>P). با توجه به نتایج پیشنهاد می شود در مراکز دانشگاهی، وجود حساسیت اضطرابی و سطح بالای روان رنجورخویی در بررسی شکایات جسمانی دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد.
۲.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی سیستم های مغزی رفتاری تنظیم هیجانی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 340 تعداد دانلود : 206
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی -رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران مرد معتادی بودند که به مرکز ترک اعتیاد بشارت تبریز در سه ماهه زمستان 1397مراجعه کرده بودند. از بین آنها30 نفرکه معیارهای ورود به طرح درمانی را دارا بودند بصورت هدفمند بعنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. هر دو گروه ابتدا به پرسشنامه های سیستم بازداری و فعال سازی رفتار کارور و وایت (1994) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) پاسخ دادند و گروه آزمایشی در جلسات درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه های ذکر شده توسط هر دو گروه دوباره تکمیل گردید و داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری شده است. تنظیم هیجان (نمره کل) و مولفه های ارزیابی مجدد و فرونشانی در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی تحمل ابهام طرحواره درمانی بهزیستی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 607 تعداد دانلود : 406
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. قبل و بعد از مداخله طرحواره درمانی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل ابهام نوع دوم (MSTAT II) مکلین (1993) و ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) تیلور و همکاران (1997) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تحمل ابهام و ناگویی هیجانی در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی در افزایش تحمل ابهام و همینطور کاهش ناگویی هیجانی موثر بوده است.
۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی تحمل ابهام زنان مطلقه بهزیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 466 تعداد دانلود : 15
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل می دهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.
۵.

بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو خانوادگی بدتنظیمی هیجانی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 853 تعداد دانلود : 668
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعین متقاضی طلاق در سطح شهر تبریز که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و پیشگیری از طلاق در سال 1397 مراجعه نموده اند، بود. از این جامعه، با استفاده از فرمول N>50+8m، تعداد 279 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها ، از فرم کوتاه پرسشنامه محیط (جو) خانواده(FES) و پرسشنامه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر(DERS) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیر ها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. در این مطالعه 138 نفر(5/49 درصد) مرد و 141 نفر(5/50 درصد) زن حضور داشتند و میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان 9/8± 4/31 در محدوده سنی 17 تا 56 سال بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد؛ بعد رابطه و بعد بقاء سیستم خانواده با بدتنظیمی هیجانی دارای همبستگی منفی بودند. بین بعد رشد فردی با بد تنظیمی هیجانی همبستگی معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، از نقش و توان پیش بینی کنندگی بالایی برای بد تنظیمی هیجانی برخوردار هست. با توجه به یافته ها می توان گفت بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، پیش بینی کننده سه مؤلفه ی بد تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق هست.
۶.

بررسی روابط ساختاری صفات نابهنجار شخصیت و ترس از ویروس کرونا با الگوهای رفتاری سلامت محور در دوره پاندمی کووید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 773 تعداد دانلود : 94
زمینه و هدف: امروزه در جامعه جهانی بررس ی رفتاره ای اف راد به ویژه الگوهای رفتاری آنان امری ض روری اس ت و ارتق اء س لامت ب ا توج ه ب ه نق ش مح وری آن در مراقبت های بهداش تی موردتوجه روزافزون اس ت. هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط ساختاری صفات نابهنجار شخصیت و ترس از ویروس کرونا با الگوهای رفتاری سلامت محور در دوره پاندمی کووید بود. مواد و روش ها: روش تحقیق این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان بیمارستان دولتی الزهرا اصفهان بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و طبق جدول مورگان و گرجسی برابر با نفر بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ابعاد نابهنجار شخصیت (PID-۵)، مقیاس ترس از ویروس کرونا (ویسی و همکاران، ) و الگوهای رفتاری سلامت محور (والکر و همکاران، ) بود. از ضریب همبستگی پیرسون (با نرم افزار SPSS.) و مدل یابی معادلات ساختاری (SMART PLS.) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بین صفات نابهنجار شخصیت و الگوهای رفتاری سلامت محور در دوره پاندمی کووید رابطه وجود داشت (۰۵/۰>p). بین ترس از ویروس کرونا و الگوهای رفتاری سلامت محور در دوره پاندمی کووید رابطه وجود داشت (۰۵/۰>p). همچنین نقش میانجی ترس از ویروس کرونا در ارتباط بین صفات نابهنجار شخصیت و الگوهای رفتاری سلامت محور معنی دار بود (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که ترس از کرونا نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین صفات نابهنجار شخصیت و الگوهای رفتاری سلامت محور دارد.
۷.

نقش ابعاد سرشت - منش و نوروتیسیزم در پیش بینی تنظیم برانگیختگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرشت و منش نوروتیسیزم ذهن آگاهی برانگیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 183 تعداد دانلود : 803
هدف این پژوهش، تعیین نقش ابعاد سرشت و منش و نوروتیسیزم در تنظیم برانگیختگی بود. بدین منظور تعداد 300نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک، به پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر (TCI)، مقیاس نوروتیسیزم (SPI-5)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) و مقیاس برانگیختگی بدنی پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که الگوی دو عاملی برانگیختگی، از روایی سازه مناسبی برخوردار است. همچنین نتاسج نشان داد بین پشتکار و خودفراروی با باور به آگاهی از احساسات همبستگی مثبت و بین خودراهبری و باور به آگاهی از احساسات، رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین پشتکار و خود فراروی با باور به تغییر آگاهی رابطه مثبت و بین نوروتیسیزم و آسیب پرهیزی با باور به تغییر آگاهی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین خودراهبری، همکاری و خودفراروی با ذهن آگاهی رابطه مثبت و بین نوروتیسیزم، نوجویی و آسیب پرهیزی با ذهن آگاهی رابطه منفی وجود دارد. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای خودفراروی، پشتکار، خودراهبری و پاداش- وابستگی توانستند تنظیم برانگیختگی را از طریق عامل باور به آگاهی از احساسات به طور معنی داری پیش بینی کنند. متغیرهای خودراهبری، خودفراروی، پشتکار، نوروتیسیزم و آسیب پرهیزی هم توانستند تغییرات تنظیم برانگیختگی را از طریق عامل باور به تغییر آگاهی پیش بینی نمایند. از طرفی متغیرهای نوروتیسیزم، آسیب پرهیزی و خودراهبری توانستند تغییرات تنظیم برانگیختگی را از طریق ذهن آگاهی به طور معنی داری تبیین نمایند. در کل می توان چنین نتیجه گرفت که جنبه های روانی- بیولوژیکی شخصیت می توانند نقش مهم و مؤثری در تنظیم برانگیختگی داشته باشند.
۸.

خوشه بندی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته برمبنای ابعاد سرشت و منش در مردان دچار مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت مرزی شخصیت خودشیفته سرشت و منش مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 764 تعداد دانلود : 15
هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت مرزی و خودشیفته در مردان دارای سوء مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی این اختلالات بر مبنای ابعاد سرشت و منش انجام شده است. روش: برای بررسی هدف فوق، نمونه ای متشکل از 400 نفر از مردان مراجعه کننده به مراکز مختلف تخصصی روانپزشکی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز در سال 1398، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سرشت و منش، شخصیت خودشیفته و ارزیابی شخصیت–مقیاس ویژگی های مرزی را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای دومرحله ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت خودشیفته در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد براساس ابعاد سرشت و منش، در قالب دو خوشه خودشیفته بزرگ منش (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بالا و همکاری پایین) و خودشیفته آسیب پذیر (شامل ویژگی های نوجویی، وابستگی پاداش، استمرار پایین و همکاری بالا) قابل طبقه بندی است. همچنین، ویژگی های شخصیت مرزی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد بر اساس ابعاد سرشت و منش، در قالب چهار خوشه مرزی خودتخریب گر (شامل نوجویی و خودراهبری بالا و وابستگی پاداش، استمرار و همکاری پایین)، مرزی تکانشی (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی بالا، پاداش وابستگی، استمرار و خودفراروی پایین)، مرزی ناامید (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار پایین و خودراهبری و همکاری بالا) و مرزی کج خلق (با ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار، پاداش وابستگی و همکاری پایین و خودراهبری بالا) قابل طبقه بندی هستند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر چند اختلالات شخصیت یکی از همایندهای مهم اختلالات مصرف مواد هستند، اما با توجه به وجود انواع متفاوتی از اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته و ترکیب ویژگی های سرشت و منشی متنوع در هر کدام از زیرگروه های آن ها، بایستی راهکارهای مداخله ای روان درمانی پیشگیری از عود و کمک به ترک سوء مصرف مواد، با در نظر گرفتن این ویژگی ها صورت بگیرد.
۹.

صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی: نقش میانجی حساسیت به تقویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات شخصیتی مرضی سیستم بازداری رفتاری سیستم فعال ساز رفتاری هم وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 746
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی با در نظر گرفتن میانجی گری حساسیت به تقویت (سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری) بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان دارای همسر دارای اختلال مصرف مواد شهرستان سنقر در سال 1400 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخص هم وابستگی هالیوک، پرسشنامه شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-ویرایش پنجم و مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی مرضی بر هم وابستگی اثر مستقیم و معناداری داشت و سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری در این رابطه دارای نقش واسطه ای معناداری بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری نقش مهمی در افزایش یا کاهش رابطه ی صفات شخصیتی مرضی با هم وابستگی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و مداخلات درمانی، هم وابستگی مورد توجه قرار گیرد.
۱۰.

مقایسه اثربخشی پروتکل توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای (tDCS) در بهبود حافظه فعال بیماران دچار سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بخشی شناختی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای حافظه فعال سکته مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 266
نقص در حافظه فعال یکی از شکایات رایج در بیماران دچار سکته مغزی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر استفاده همزمان از تحریک دو موضعی یک نیمکره ای مستقیم فراجمجمه ای (a-tDCSUHCDS) ، توانبخشی شناختی رایانه ای و تحریک تک موضعی (a-tDCS ) در مقایسه با توان بخشی شناختی رایانه ای بدون tDCS بر روی حافظه فعال بیماران دچار سکته بود. روش: 32 بیمار ( شامل 21 مرد و 11 زن، با دامنه سنی 40-65 سال) سکته ای به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یکی از سه گروه آزمایشی و یک گروه تحریک کاذب قرار گرفتند. تمامی گروه ها تحت آموزش تکلیف N back قرار گرفتند، گروه a-tDCSUHCDS تحریک آنودال را بر روی DLPFC چپ و M1 دریافت کرده و گروه تک موضعی a-tDCS تحریک آنودال را بر روی DLPFCچپ در حین توانبخشی شناختی دریافت کردند. نتایج: تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که گروه a-tDCSUHCDS بهبودی بیشتری را در تکالیف حافظه فعال نشان داده اند. همچنین،پس از 8 هفته پیگیری، گروه a-tDCSUHCDS بهبودی بیشتری را در تکالیف ذکر شده نشان داد .نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که استفاده همزمان از tDCS و توان بخشی شناختی رایانه ای به واسطه افزایش تحریک پذیری شبکه های قشری در نواحی مغزی که نقش مهمی در کارکردهای اجرایی دارند، باعث افزایش کارآمدی برنامه های توان بخشی شناختی در بیماران سکته ای می شود.
۱۱.

تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی (کوهرنس) قشری مغز بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای هم توانی افسردگی اساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 882 تعداد دانلود : 848
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است که دارای علایم شناختی، هیجانی و رفتاری می باشد. این اختلال با نابهنجاری هایی در فعالیت قشری مغز همراه می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی قشری در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش کار: تعداد 36 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بر مبنای معیارهای تصریح شده در DSM-5، به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به تصادف در یکی از گروه های مورد مطالعه (دریافت کننده تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، گروه دریافت کننده تحریک کاذب (شم) و گروه لیست انتظار) گمارده شدند. تمامی شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کرده و فعالیت های مغزی آنها با استفاده از EEG 19 کاناله ثبت گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای تاثیر معناداری بر تغییرات هم توانی یا کوهرنس بین نیمکره ای ندارد. اما، استفاده از تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، در مقایسه با بیمارانی که این تحریک را دریافت نکرده بودند، باعث کاهش معنادار در هم توانی درون نیمکره ای به ویژه در باندهای آهسته مغزی (تتا و آلفا) در هر سه ناحیه قدامی، مرکزی و خلفی مغزی و به صورت چشمگیرتر در نواحی مرکزی شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای باعث کاهش در الگوی فعالیتی نابهنجار در هم توانی نواحی مرکزی می شود که این اثر باعث کاهش اتلاف انرژی مغزی و اصلاح الگوی پردازش اطلاعات در بیماران می گردد.
۱۲.

تبیین مدل ساختاری روابط بین خوشبینی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی بر اساس رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی خوشبینی تاب آوری رضایت از زندگی اختلال شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 89
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی روانشناختی بر مبنای خوشبینی و تاب آوری با میانجی گری رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. نمونه این پژوهش شامل 554 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(361 نفر زن و 193 نفر مرد) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی(جکسون و کلاریج، 1991)، پرسشنامه خوشبینی(شییر و کارور، 1994) و پرسشنامه رضایت از زندگی(دینر و همکاران، 1985) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مدل ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد خوشبینی (19/2 , t=06/0 r =)، تاب آوری (21/21 , t=65/0 r =) و رضایت از زندگی (30/7 , t=23/0 r =) با بهزیستی روانشناختی رابطه معنی داری دارند. همچنین خوشبینی (50/7 , t=27/0 r =) و تاب آوری (30/15 , t=54/0 r =) با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنی داری دارند. از طرفی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین خوشبینی با بهزیستی روانشناختی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی مورد تایید قرار گرفت(05/0 >p). با توجه به نتایج شایسته است آموزش تاب آوری و خوشبینی در فهرست برنامه های درمانی مشاوران دانشگاه قرار گیرد تا از این راهبردها برای افزایش افزایش رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی بهره مند شوند.
۱۳.

مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی

کلید واژه ها: نظریه سه مرحله ای ایده خودکشی اقدام به خودکشی اختلال های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 437 تعداد دانلود : 10
مقدمه: خودکشی یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی انجام گرفت. روش: این مطالعه توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده با اختلال های هیجانی به درمانگاه های سرپایی روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۰۵ نفر از مراجعین با اختلال های هیجانی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایده پردازی خودکشی (STS)، اقدام به خودکشی (SAS)، ظرفیت خودکشی (SCS) و انگیزه اقدام به خودکشی (IMSA) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، SPSS نسخه ۲۳ و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین درد، ناامیدی، احساس تعلق و ظرفیت خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۵>P). نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم ناامیدی (۰/۲۳۴) و تعلق پذیری کم (۰/۰۴۸) بر ایده خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتایج نشان داد اثر غیر مستقیم ناامیدی (۰/۵۸۶) و تعلق پذیری کم (۰/۱۲۱) بر اقدام برای خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتیجه گیری: استفاده از این مدل می تواند در تشخیص و اقدام سریع در تمایز افرادی که فقط ایده خودکشی دارند و یا اینکه در معرض اقدام به خودکشی هستند، سودمند واقع شود.
۱۴.

تأثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز بر صحت زمان گذشته ساده زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازخورد اصلاحی متمرکز بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ساختار تک مورد محور صحت زمان گذشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 587 تعداد دانلود : 219
مطالعه حاضر به بررسی نقش بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز مستقیم بر صحت زمان گذشته ساده باقاعده و بی قاعده انگلیسی زبان آموزان سطح متوسط پرداخت. تعداد 60 زبان آموز ایرانی به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (متمرکز و غیرمتمرکز) و گروه گواه طبقه بندی شدند. هر سه گروه در 4 جلسه متوالی، تکلیف نوشتاری انجام و به معلم تحویل دادند. جلسه بعد، هر گروه تکلیف های خود را در شرایطی متفاوت دریافت کردند. در تکلیف های نوشتاری گروه بازخورد اصلاحی متمرکز، صرفاً افعال نادرست زمان گذشته ساده تصحیح شد، ولی در نوشتار گروه بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز، تمامی نکته های نادرست گرامری تصحیح شد. گروه کنترل هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که گروه بازخورد اصلاحی متمرکز به طور معنا دار بهتر از گروه های دیگر در پس آزمون بلافصل عمل کرده است. نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که زبان آموزان بازخورد اصلاحی متمرکز را به بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ترجیح دادند.
۱۵.

نقش ابعاد مدل جایگزین اختلالات شخصیت DSM-5 در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه C(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات شخصیت خوشه c مدل جایگزین ابعاد نابهنجار شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 594
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد نابهنجار شخصیت مطرح شده در مدل جایگزین اختلالات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه  c انجام شد. بدین منظور، 356 نفر از دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان و  پیام نور اسکو به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های  نسخه بزرگسالان شخصیت DSM-5 (PID-5-BF) و چندمحوری بالینی میلون 3 (MCMI-III) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که ابعاد مهارگسیختگی و روان پریش خویی بصورت مثبت، اختلال شخصیت اجتنابی و ابعاد عاطفه منفی، مهارگسیختگی و روان پریش خویی به صورت مثبت اختلال شخصیت وابسته و در نهایت ابعاد عاطفه منفی و گسلش بصورت مثبت و مهارگسیختگی بصورت منفی، اختلال شخصیت وسواسی - جبری را پیش بینی می کنند.
۱۶.

Metadiscourse Markers in the Abstract Section of Applied Linguistics Research Articles: Celebrity vs. Non-celebrity Authors

کلید واژه ها: Celebrity Authors Interactional Metadiscourse Markers Interactive Metadiscourse Markers Non-Celebrity Authors Research Articles

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 420 تعداد دانلود : 400
Metadiscourse involves the self-reflective linguistic expressions that refer to the evolving text, the writer, and the imagined readers of that text. This study utilized an interpersonal model of metadiscourse to examine the authors' use of metadiscourse in the Abstract sections of Applied Linguistics Research Articles (RAs). It investigated the distributions of interactive and interactional metadiscourse markers at a corpus of 110 RAs published by celebrity and non-celebrity authors to determine the ways academic writers deploy these resources at a hight-stake research genre to persuade readers in their discourse community. The findings revealed that frame markers with a relative frequency of 112 were the most frequent strategy category for the non-celebrity authors. Moreover, evidentials with a relative frequency of 3 were the least frequently used strategy for the celebrity authors. There were no significant differences in the use of interactive and interactional metadiscourse markers between celebrity and non-celebrity authors. These findings might have implications for the teaching of academic writing and scholarly publishing and for novice writers who aim to publish their studies in academic journals.
۱۷.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی وسوسه تکانشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 95 تعداد دانلود : 342
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری متشکل ازتمامی بیماران مرد معتادی بود که به مراکز ترک اعتیاد تبریز مراجعه کردند. از بین آنها30 نفر (15 آزمایشی و 15 گواه) بصورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تکانشگری بارت (1994) و عقاید وسوسه انگیز بک و رایت(1993) پاسخ دادند. تعداد جلسات برای گروه آزمایش ، 8 جلسه، به مدت 90 دقیقه، در طول هفته 1 جلسه بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه (معتادان به مواد افیونی) تفاوت معناداری درتکانشگری و وسوسه در پس آزمون وجود دارد و میانگین نمرات تکانشگری و وسوسه در پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش یافته است.بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
۱۸.

عوامل روانی- اجتماعی مؤثر بر اضطراب اجتماعی: تحلیل روابط ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی روابط ساختاری والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 316 تعداد دانلود : 817
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات روانشناسی به شمار می رود. هدف از اجرای این پژوهش بررسی روابط ساختاری عوامل روانی- اجتماعی مؤثر بر اضطراب اجتماعی بوده است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک والدگری مستبدانه، تنظیم هیجان، حساسیت اضطرابی، اجتناب رفتاری، حمایت اجتماعی ادراک شده و نشخوار ذهنی در قالب یک مدل مورد مطالعه قرار گرفته اند. مطالعه حاضر از نوع همبستگی با رویکرد تحلیل مسیر بود که در آن متغیرهای مورد مطالعه با اجرای پرسشنامه های علائم اضطراب اجتماعی، سبک های فرزند پروری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، مقیاس حساسیت اضطرابی، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس اجتناب شناختی رفتاری و مقیاس پاسخ های نشخواری روی 410 (210 دختر و 200 پسر) دانشجوی مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز موردبررسی قرار گرفته اند و داده های به دست آمده از طریق نرم افزارهای آماری SPSS21 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها نشان داد که اضطراب اجتماعی با درصد بالایی از معناداری (001/0>P) از سبک والدگری مستبدانه، ضعف در تنظیم هیجان و حساسیت اضطرابی اثر می پذیرد و بر احساس فقدان حمایت اجتماعی، اجتناب رفتاری و نشخوار ذهنی اثر می گذارد، همچنین احتساب شاخص های برازش مدل نهایی نشان از برازندگی مطلوب مدل مورد مطالعه داشت. طبق نتایج مشخص می شود که سبک والدگری مستبدانه به عنوان یک عامل زمینه ای تا چه اندازه می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم پیامدهای مخرب کوتاه و بلندمدتی در زمینه های مربوط به تنظیم هیجان، حساسیت اضطرابی، رفتارهای اجتنابی، احساس حمایت اجتماعی و مهم تر از همه، اضطراب اجتماعی ایجاد نماید.
۱۹.

اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما، در کاهش میزان حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما سیستم های مغزی رفتاری اجتناب تجربی اختلال استرس پس از سانحه جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 48 تعداد دانلود : 540
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش میزان حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماریِ جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند بود. سی نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر مرد) و کنترل (15 نفر مرد) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامه فهرست ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه ( نسخه نظامی)، پذیرش و عمل نسخه دوم و مقیاس سیستم های مغزی رفتاری گردآوری شد. برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسه 90دقیقه ای در هر هفته اجرا شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال سازی رفتاری و اجتناب تجربی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (001/0> P ). با توجه به نتایج حاصل رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این درمان می تواند در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری باشد.
۲۰.

Inaugural Addresses of American Presidents: A CDA-oriented Analysis of Party Affiliation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Critical discourse analysis Discourse analysis Ideology political discourse analysis socio-cognitive approach

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 109 تعداد دانلود : 757
The United States with its presidents stepping into power from either the Democratic or Republican parties influences global affairs in one way or another. These two main political parties have long been struggling for power and the significance of tapping into the ideological inclinations of the two parties underscores scholars’ accountability toward raising the critical language awareness of the public which could be an initial step toward a change for the better. The presidential inaugural speeches, due to their programmatic and strategic nature, are of significance to researchers. This study employed van Dijk’s (2006b) socio-cognitive framework where he defined two levels of analyses for a political discourse including the micro-level and macro-level text analyses. The former included 25 discursive devices such as polarization, generalization, hyperbole, etc. The latter drew on the dichotomy of ‘positive self-representation’ and ‘negative other-representation’. In the present study, the linguistic features in 16 inaugural speeches delivered by American Democratic and Republican presidents from 1961 to 2017 were examined at both levels. The overall data analysis revealed that Democrats employed ‘norm expression’ and ‘presupposition’ significantly more than Republicans, while Republicans made more use of ‘categorization’, ‘lexicalization’, and ‘populism’. The macro-level comparison of the two parties indicated that both Democrats and Republicans resorted to using ‘positive self-representation’ significantly more than ‘negative other-representation’ while the deployment of ‘negative other-representation’ by Republicans was significantly more than that by Democrats. The findings of this study have some implications for English for political purposes, political studies, as well as attempts in discourse studies.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان