آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

جامعه شناسی نه تنها پدیده ها و سازمانهای اجتماعی را به گونه ای که هستند مطالعه می کند بلکه درباره علل و چگونگی آنها نیز به کنکاش و بررسی می پردازد و کوشش می کند تا بادستیابی بر روابط پایدار و قانونهای حاکم بر این پدیده ها در تسریع تحولات اجتماعی و بهتر سازی جامعه از آنان یاری جوید و سود برگیرد. در چنین سیری از مطالعه‘ یک فرض اساسی نهفته است: دگرگونیهای اجتماعی بر طبق قانونهای معینی صورت می گیرد و جامعه در هر مرحله خصوصیات ویژه ای دارد و هر مرحله تحت شرایط ویژه ای به مرحله دیگر استحاله پیدا می کند. جامعه انسانی از مرحله شبانی وشکار گذشت و به مرحله کشاورزی رسید. در جامعه کشاورزی نظام برده داری در اثر یک سلسله تضادها جایش را به فئودالیسم داد. زمان پیدایش و نیز دوام فئودالیزم در کشورهای مختلف متفاوت بوده است. مثلاً " در روسیه از قرن نهم میلادی تا قرن نوزدهم ادامه داشت و در چنین بیش از جاهای دیگر ماندگار شد: یعنی از قرن سوم قبل از میلاد تا قرن بیستم. لکن ظاهرا" در ایران فئودالیسم از دوره ساسانیان شکل گرفته است. "در ایران نیز می توان گفت که از دوره ساسانیان فئودالیزم بر جامعه حاکم شد و ضمن پس رویهایی که در اثر عوامل خارجی (هجومها) داشت سیر تکاملی خود را پیمود تا اینکه در عصر مشروطه در نتیجه بورژوای داخلی و نفوذ بورژوای خارجی ضرباتی خورد. خاصه اینکه اشکال ابتدایی تر آن (تیول) از میان رفت و شکل متکاملتر آن ملکداری (مالکیت بدون شرط فئودالی) در کنار وقف و خالصه همچنان باقی ماند و حتی جای خود را محکم کرد. سالهای بعد دوران رکورد وافول خالصه بود تا اینکه سرانجام عمر ملکداری و وقف هم به سر رسید. در این مقاله راجع به فئودالیسم در ایران بطور مستقیم بحثی مطرح نمی شود بلکه فقط به شرایط کلی آن – که چگونه تحولات جامعه را‘ که عبارت از پیدایش بورژوای ملی باشد‘ به تعویق انداخت – اشاره می شود. از دیدگاه جامعه شناسی اگر تغییرات برونی‘ در شرایط حرکت درونی یک جامعه تأثیر شدید نگذارد جامعه سیر طبیعی را طی خواهد کرد‘ در غیر این صورت شرایط خارجی یا در پیدایش یک مرحله پیشتر در جامعه کمک خواهد کرد و یا برعکس‘ سیر تحولات جامعه را برای مدتی تغییر می دهد و یا شرایط استحاله را دشوار می سازد

تبلیغات