این مقاله فوتبال را از منظر دانش انسان شناسی به عنوان یک واقعه تام اجتماعی مورد مطالعه قرار میدهد و می کوشد تا رفتارهای جمعی و کارناوالی مرتبط با فوتبال را به عنوان یک خرده فرهنگ مورد بررسی و مطالعه قرار داده و پیوند آن را با سایر پدیده های اجتماعی و فرهنگی جامعه پدیدار سازد. مطالعات میدانی، در این تحقیق جلوه های خرده فرهنگ کارناوالی در ایران را این گونه نشان میدهد: رقص و پایکوبی، کاربرد مواد منفجره، شکستن و خرد کردن اشیاء، دگرگونی مدل پوشش زنان، از میان رفتن فاصله های اجتماعی، بهره گیری از سمبولیسم ممنوع، استفاده از زبان طنز آلود و غیر جدّی و گاه رکیک. این جلوه ها سعی در ساختار زدایی از وضعیت های رسمی در فرهنگ جامعه دارند. خرده فرهنگ کارناوالی فوتبال در ایران، خود را در قالب پرچم، لباس، آرایش، آرایه، بوق و صدا، رقص، پایکوبی و صدا و گاه آشوبگری موقت در نظم اجتماعی نشان میدهد. مطالعات انسان شناسی نشان میدهد که بکارناوال فوتبال نمی توان از منظر یک ضد فرهنگ نگریست بلکه کارناوال های فوتبال در واقع گونه های یک خرده فرهنگ منتقد هستند که تنها در نتیجة بسته بودن مفهوم فرهنگ تبدیل به یک ضد فرهنگ می شوند و با خشونت می آمیزند.