مفهوم سرمایه، یکی ازغنی ترین چارچوب هایی تبینی در ملاحظات جامعه شناختی و اقتصادی معاصر است. این مفهوم طی چهاردهه گذشته دست خوش تحولاتی گردیده است که به واسطه آن ها شاهد ظهور نظریه های جدید سرمایه نظیر سرمایه انسانی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی، می باشیم. در این میان، سرمایه اجتماعی که اخیرترین در نظریه های جدید سرمایه به شمار می آید در عین آن که پیوستگی مفهومی خود را به دلیل بعضی مضامین مشترک با سرمایه در معنای کلاسیک و جدید خود حفظ نموده، اما بیشتر از اشکال دیگر سرمایه حالتی استعاره ای داشته و نیز از عینیت کم تری برخوردار است، ضمن این که در ادبیات نظری و تجربی مربوطه؛ این مفهوم گاهی اوقات در معانی بسیار متفاوت و کارکرد های بسیار متنوع به کار رفته است. از این رو، بازنگری این مباحث برای مقایسه و طبقه بندی تعاریف، کارکردها و در نهایت رویکردهای نظری مطرح در این حوزه، خصوصا به دلیل نو بودن این مفهوم حایز اهمیت است. انجام این مهم هدف مقاله حاضر میباشد