آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

جورج ریتزر جامعه شناس نظریه پرداز معاصر آمریکایی است. با اینکه مدارج تحصیلی اش در حوزه تخصصی جامه شناسی نبوده (لیسانس: روان شناسی؛ فوق لیسانس: مدیریت اداری؛ دکتری: روابط صنعتی و کار) ولی‘ علاقه او به این رشته از او فردی مؤثر در شکل دهی به ساختار جدید جامعه شناسی ساخته است. او پس از اخذ درجه دکتری و در طول سه دهه کارو تحقیق و تألیف در پی فهم میزان آشتی پذیری و تضاد بین چارچوبهای نظری بوده است. این نوع رویکرد او را به حوزه فرانظریه ای در جامعه شناسی کشانیده و از مؤسسان این حوزه در جامعه شناسی نظری شده است. کارهای او در دو دهه 1980 و 1990 عموماً معطوف به موقعیت نظریه ها در ساختار جامعه شناسی و روندهای آن – به سوی همگرایی و یا تزاحم – بوده است. او مدعی است که جامعه شناسی دهه های پایان قرن بیستم بیشتر به سوی همگرایی سیر نموده است. ریتزر افزون بر کارهای نظری که معطوف به مطالعه نظریه ها در معنی دارتر شدن آنهاست‘ می کوشد در نظریه سازی نیز مشارکت جدیدی داشته باشد. از اینرو او واضح بحث مکدونالدی شدن به عنوان واقعیت اجتماعی درچارچوب نظری عقلانیت و سپس تفسیر پدیده های اجتماعی فرهنگی در چارچوب فرا عقلانیت جدید است. آخرین کارهای او معطوف به گرایشهای جدید جامعه شناسی تحت "عنوان جامعه شناسی پست مدرن" است. با این که علاقه مندان به جامعه شناسی معاصر جهان بانام و کارهای ریتزر خصوصاً نظریه های جامعه شناختی و بنیانهای جامعه شناختی او آشنایی دارند‘ ولی برای فهم عمیق تر و زنده تر از تلقی های جامعه شناسانه او با ایشان گفتگوی کوتاهی به شرح زیر ترتیب داده شده است. هر چند به علت محدودیت صفحات امکان گفتگوی طولانیتری را با این استاد جامعه شناسی میسر نشد مع هذا عمده ترین سؤالها را مطرح و پاسخهای مناسبی از ایشان دریافت کرده ایم.

تبلیغات