آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

در بسیاری از منابع جمعیت شناسی چنین متداول بوده است که صاحبنظران جمعیتی را به چهار گروه تقسیم کنند: طرفداران افزایش جمعیت • مخالفین افزایش جمعیت • طرفداران جمعیت ثابت • طرفداران حدمتناسب جمعیت وضعیت ناشی از میزان رشد بطئی جمعیت تا قبل از مرحله انقلاب صنعتی عموم صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ار واداشته بود که با رشد جمعیت سرسازگاری داشته باشند وافزایش حجم و تعداد جمعیت را موافق رشد و توسعه جوامع تلقی کنند. البته از فحوای کلام بسیاری از آنان چنین برمی آید که به نوعی حدمتناسب جمعیت را ارجح می دانسته اند. زیرا در ضمن موافقت با رشد جمعیت شرط و شروطی بر آن قائل بوده اند. بعد از انقلاب صنتعی و در اواخر قرن هجدهم میلادی در ابتدا در معدودی از کشورها و سپس در قرن نوزدهم در تعداد بسیاری از کشورها و در قرن حاضر در تمامی کشورها رشد سریع و شتابان و بی سابقه جمعیت مشاهده می شود. هم زمان با شروع رش سریع و مستمر جمعیت در مرحله بعد از انقلاب صنعتی پاره ای از صاحبنظران اجتماعی و اقتصادی میزان رشد زیاد جمعیت را بتدریج مسئله و معضلی دانستند که قادر است موجب ضیق منابع و امکانات گردد. اولین کسی که با صراحت رابطه نامتعادل میان رشد جمعیت و تولید غلات را گوشزد کرد رابرت مالتوس کشیش و اقتصاددان انگلیسی است. گو اینکه نام مالتوس مخالفت با رشد جمعیت را تداعی می کند ولی در واقع مالتوس هم مانند پیشینیان خود به حد متناسب رشد جمعیت علاقه مند بوده است منتهی زمان و مکان مالتوس او را واداشته است که تقلیل رشد فزاینده جمعیت را متناسب بداند.

تبلیغات