ابوالولید ازرقى و کتاب او؛ «اخبار مکه» (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
مکّه شهر کهن و ارجمندى است که توجّه ملّتها، قومها و نسلها بدان، پیشینه اى بس کهن دارد. در تاریخ اسلام و دوره تدوین آثار تاریخى و جغرافیایى، این دیار مقدس بیشتر و پیشتر از هرجایى مورد توجه بوده است. پیشتر درباره پیشینه نگارشهاى مرتبط با مکه سخن گفته ایم،»پ در ضمن آن مقاله، وعده داد مؤلف آن: محمد بن عبداللَّه بن احمد بن محمد بن ولید بن عقبه غسّانى مشهور به «ابوالولید ازرقى مکى» از محدثان و مورّخان اسلامى است که متأسفانه از سالزاد دقیق وى اطلا سالمرگ وى نیز روشن نیست. حاج خلیفه در ضمن یادکرد کتاب وى، نوشته است: «الإمام ابوالولید محمد بن عبدالکریم الأزرقى، المتوفى سن خیرالدین زرکلى، در صالح ملحس محقق کتاب بر پیشانى آن عنوان «اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار» را نهاده است. نامى که در «الفهرست» آمده، سازگارترین این نامها با محتواى کتاب است و روشن نیست محقق فقید کتاب، چرا از آن روى برتافته است. اهمیت کتاب اثر ارجمند ازرقى هماره مورد توجه عالمان و محدثان و مورّخان بوده است. بسیارى از پژوهشیان از آن بهره برده و در سامان بخشیدن به پژوهشها بدان استناد کرده اند. عبدالکریم ابن محمد سمعانى، مورخ و شرح حال نگار پر اطلاع، که کتاب ازرقى را در محضر برخى از محدثان به درس خوانده است در باره آن مى گوید: محمد بن عبداللَّه ازرقى نواده أحمد بن محمد ازرقى صاحب کتاب «أخبار مکه» آن را در نهایت زیبایى و استوارى نگاشته است. محقق کتاب مى گوید: کتاب ازرقى را بدقّت بررسى کردم و بحثهاى آن را به ژرفى نگریستم، آن را کتابى یافتم مهم با موادّ سرشار، با این که از بحثهاى اجتماعى و سیاسى تهى است امّا پرفایده است و سودمند. داورى محققِ کتاب، در پرماده و سودمند بودن کتاب، کاملاً استوار است. امّا تهى بودن از مسائل اجتماعى آن را، نمى توان پذیرفت. در نگاهى گذرا که به فصول کتاب خواهیم داشت، مى توان دریافت که این کتاب موادّ قابل توجهى در شناخت چگونگى اجتماع آن روز مکه، باورها و منشها و زندگانى آنها در خود جاى داده است. به هر حال کتاب ازرقى بلحاظ این که کهنترین اثر موجود در تاریخ مکه است و گزارشها و نقلهایش یکسر مستند است و در لابلاى صفحاتش ستون و نصوص را، که برخى را بدینصورت در دیگر جایها نتوان یافت جاى داده است، از اهمیت فراوان و جایگاه بلندى برخوردار است؛ وبى گمان پژوهشیان در تاریخ مکه و تاریخ اسلام و چگونگى هاى آن روزگار، از نگریستن بدان بى نیاز نیستند. نگاهى گذرا به ابواب و فصول کتاب ازرقى در تدوین کتاب، شیوه استوار، سلیس و سهل الوصولى بکار گرفته است. گزارشهاى کتاب را به ابواب و مباحثى تقسیم کرده و نقل گزارشها را با یادکرد سلسله اسناد آراسته است. گزارشهاى کتاب، از چگونگى پدید آمدن کعبه آغاز مى شود و در ضمن نقلها، به چرایى نام گذارى مکه به «ام القرى» اشاره مى شود؛ آنگاه روایتى است مفصل به نقل از امام چهارم - ع - که در ضمن آن به «بیت المعمور» نیز اشاره شده است (صص 33 - 32) در فصل بعدى چگونگى زیارت ملائکه است بیت اللَّه الحرام را، و آنگاه هبوط آدم - ع - به زمین و ساختن کعبه و چگونگى آن گزارش شده است. این گزارشها غالباً از وهب بن منبّه و کعب الأحبار است. تعبیر به «قرأتهُ فى کتاب من الکتب الأول» از وهب و گاه کعب و «وجدت فى التوراة...» در این نقلها تأمل برانگیز است. و نیز مراجعه عمر بن خطاب به کعب و درخواست توضیح درباره کعبه و حرم و مسائل مرتبط به آن (ج 1، ص 40). وهب بن منبه و کعب الأحبار از عالمان آشنا به آثار یهودى - اسرائیلى هستند که در گسترش اسرائیلیات و افکار یهودى در آثار و منابع اسلامى نقش شگرفى دارند. اینگونه آثار که در بنان و بیان عالمان به «اسرائیلیات» یاد مى شود؛ در دیگرسانى تفکر مسلمانان نقش مهمّى داشته است که باید در جاى مناسب خود بدقّت بحث و ارزیابى شود. چگونگى طواف حضرت آدم - ع - و دعاى وى و خواستهایش از خداوند متعال، و بر این پایه بنیان گذارى سنت طواف، فضیلت کعبه، چگونگى بیت المعمور و برابرى آن با کعبه، که وهب بن منبّه مى گوید گزارش آن را در تورات یافتم؛ و آنگاه گزارشهایى از جایگاه اصلى بیت المعمور... در ذیل عناوینى در صفحات بعدى آمده است (صص 50 - 40). گزارشهاى مربوط به بیت المعمور و چگونگى آن، تهافتها و اختلافها در چگونگى آن نیز در این مجموعه شایان دقّت است. بنیادگذارى و یا تعمیر «کعبه» به همت ابراهیم - ع - و هجرت وى به این سرزمین و نهادن اسماعیل و هاجر در آن دیار، مسأله صفا و مروه و... در فصلى دیگر به تفصیل گزارش شده است (صص 66 - 53). ابراهیم، این فریادگر توحید و نخستین معلم حج گزارى، چگونه حج مى گزارده است، حج را چه سان اعلام کرد، پیامبران پس از وى چگونه طواف مى کردند و سعى صفا و مروه چگونه بوده است، نماز در پشت مقام و... اینهمه، موضوع گزارشهاى بعدى است (صص 74 - 66). آنگاه از جایگاه بلند کعبه در ضمن تفسیر آیه «اِنَّ اَوَّلَ بیتٍ وُضِعَ للنَّاس...» سخن رفته است و شأن نزول آیه گزارش شده است. سپس چگونگى شکل گیرى آن دیار، شرافت سرزمین حرم و مردمان آن، چگونگى ولایت بر آن دیار و مکه و کعبه در گزارشى مفصل آمده و چگونگى ازدواج اسماعیل یا عشیره اى از عربهاى آن روزگار، و ولایت فرزندان وى بر این سرزمین، چرایى نامگذارى بیت به «عتیق» و مکه به «بکّه» یاد شده است (صص 80 - 74). ولایت بر کعبه و مکه را «ج حاکمیت آنها به تفصیل گزارش شده است (صص 103 - 90). پس از این گزارشها چگونگى رشد و زندگانى قصىّ بن کلاب، و دستیابیش به سرپرستى اداره بیت اللَّه الحرام و مسائل مربوط به آن گزارش شده است (صص 116 - 103). پس از آن چگونگى پراکندگى فرزندان اسماعیل، بوجود آمدن رگه هاى انحراف عقیدتى، و فراهم شدن اوّلین نشانه هاى بت پرستى آمده است. بخشهاى یاد شده، بلحاظ تاریخى و اجتماعى قابل توجه است. در لابلاى این گزارش نکات ارجمندى از باورها، منشها و بینشهاى اجتماعى و اعتقادى مردم گزارش شده است که خواندنى و سودمند است. چگونگى دیگرسانى بنیادهاى اعتقادى، آغاز بت پرستى و گرایش به بت تراشى در سرزمین مکّه پس از گزارشهاى یاد شده آغاز مى شود، در این فصل از اوّلین کسى که آهنگ بت پرستى را درانداخت نیز سخن رفته است، و از پیامبر - ص - نقل شده است که: اوّلین کسى که پیرامون کعبه بت برافراشت و آیین حنیف (آیین ابراهیم) را دیگرگون کرد، عمرو بن لحى بود (ج 1، ص 117). آنگاه از اوّلین کسى که بت را در درون کعبه نهاد سخن رفته و چگونگى دو بت نهاده شده بر صفا مروه و تبدیل شدن حرمت گذارى به آن دو به سنت ناپسند و شیوه اى زشت در آیین حج آمده و در پى آن به تفصیل از کیفیت شکسته شدن بتها در جریان فتح مکه و مطالب مربوط به آن گزارش شده است (صص 125 - 116). جایگاه کعبه در اندیشه مردم، حرمت نهادن برآن، بتهاى گونه گون در آن دیار، قبیله ها و تیره هاى مختلف و بتهایى که آنها را تقدیس مى کردند، برخى از آیینها و بزرگداشتها در پیشگاه بتان، باورها و اندیشه ها درباره کعبه، بتها و... در این بخش گزارش شده است. برخى از گزارشها ازبعضى باورهاى آنها و روشها و منشهایشان گو این که اندکى رنگ افسانه دارد ولى بر رویهم نشانگر وجهى از وجوه فرهنگى آن روزگاران تواند بود. بر این نکات بیفزاییم که بعضى از این آگاهیهاى عرضه شده در «اخبار مکه» منحصر بفرد است و بسیار مهم. پس از آنچه یاد شد، از دو حادثه مهم تاریخى که به آهنگ انهدام کعبه و تلاش براى تباه ساختن این خانه دیرپاى شکل گرفته بود، سخن رفته است و از انگیزه بوجود آورندگان این جریانها. گزارش این دو جریان که در تاریخ به «تبع» و «فیل» مشهور است دقیق است و سودمند و بگونه اى نشانگر مرتبت عظیم کعبه در دوران قبل از اسلام و انعکاس اهمیت آن در میان عرب و ملتها و قومها (صص 154 - 132) ازرقى انعکاس ماجراى اصحاب فیل را در ادب عربى نیز نشان داده است و برخى از اشعارى را که شاعران آن روزگار درباره این حادثه سروده اند آورده است. فصل بعدى گزارش درازدامن، خواندنى و سودمند چگونگى فراز آوردن دیوارهاى کعبه و ساختن دوباره آن و نصب «حجر الأسود» است. این گزارشها که به طرق مختلف نقل شده، سرشار است از مسائل اجتماعى و اعتقادى و غورهاى باورها و اندیشه هاى جاهلیان درباره کعبه، مکه، حرم و... چگونگى تصویرها و نقشهاى دیوارهاى کعبه نیز بدقت گزارش شده است و بدین مناسبت به تفصیل از ورود پیروزمندانه رسول اللَّه - ص - به مکه و زدودن آثار شرک از خانه توحید و نقش والاى على - ع - در شکستن بتها و قرائت پیام الهى به مردمان سخن رفته است.طچ (صص 179 - 157) در ادامه همین فصل از طوا مردم دوره جاهلى در حج و غیر آن داراى سنتها و شیوه هاى اجتماعى و رفتارى بودند و گاه در انجام آن بس سختکوش و انعطاف ناپذیر. ازرقى در این بخش از برخى از سنتهاى رایج در آن دوران در مناسک حج سخن گفته و در ضمن گزارشهاى مفصل و گویایى جریان فکرى - فرهنگى «حُمس» و «حلّه» و چگونگى حج گزارى آنها نموده است. چگونگى ط کیفیّت اسکان آنها و دیگر مسائل مرتبط با حج گزارى را ازرقى به تفصیل گزارش کرده است(صص 200 - 194). ازرقى در گزارشهاى تاریخى، گاه سیر تاریخى جریانها را لحاظ نمى کند و به مناسبتهایى وقایع تاریخ را گزارش مى کند. در این بخش به تفصیل جریان آتش افتادن به کعبه و سنگباران کردن آن بروزگار یزید را به فرماندهى حصین بن نمیر گزارش کرده و چگونگى تخریب و بازسازى آن را در دوران حاکمیت ابن زبیر و دیگرسانى هاى روا شده در ساختار کعبه را نقل کرده است. موضع گیریهاى گونه گون در این حادثه خواندنى است. کسانى این جریان را از حوزه قدرت انسان بیرون مى دانستند و دست جبر را در آن کارساز. ازرقى مى گوید: اوّلین بار که از جبر سخن رفت در این حادثه بود (ص 197). از محمد بن کعب قرظى نیز در این موضوع گزارشهایى آمده است، آغاز یکى از این گزارشها تأمل برانگیز است. او مى گوید: سلیمان بن عبدالملک بروزگار خلافت، مشغول طواف بود ومن برکناراو بودم..(ص 220) محمد بن کعب قرظى از مفسّران دوره و آنچه نقل کردیم یکى از نمونه ها و نشانه هاى آن است. پس از آنچه آمد، از اشیاء گرانبهاى آویخته شده بر کعبه سخن رفته است و از برخى اشیاء کهن بر جاى مانده از روزگاران پیشین. ازرقى این گزارشها را پى مى گیرد و از آنچه در دوره اسلامى نیز در کعبه نهاده شده است، سخن به میان مى آورد و حج گزارى هارون و فرزندانش را گزارش مى کند. متن عهدنامه محمد امین و عبداللّه مأمون را مى آورد که بلحاظ تاریخى شایان توجه است، سپس ازرقى بر سر سخن برمى گردد و از چاهى مى گوید که در دوره جاهلى در درون کعبه کنده شده بوده است و هدایا را در درون آن مى افکندند. (صص 253-223) پوشش کعبه: در این فصل ازرقى گزارشهاى فراوان و متفاوتى مى آورد. از اوّلین کسى که کعبه را پوشاند گزارش مى دهد (ص 249) و چگونگى پوشش آن را مى نمایاند و نیز چگونگى عطرآمیزى کعبه را. این که پس از پوشش کعبه، سالهاى واپسین پوشش را برمى گرفتند یا پوششهاى بعد را بر روى آنها مى هشتند، اولین کسى که پوششهاى انباشته بر هم را برچید و... گزارشهایى است که در این فصل آمده است. گزارشهاى ازرقى از پوشش و پوششهاى کعبه مضطرب است. محقق کتاب در پانوشت، اقوال مختلف را آورده و آنگاه گزارش فاکهى را نیز افزوده است و آنگاه به جمع روایات پرداخته و بالاخره نتیجه گرفته است که معاویه از اینگونه کسان نیست، و آنگاه ضمن گزارشى مفصل، سیر جریان پوشش را تابدین روزگار آورده است.(صص 286-252). در آغاز این فصل ازرقى گزارشهایى را مى آورد که در ضمن آنها آمده است روز عاشورا روزى است که بر کعبه پوشش افکندند و... پژوهشگران در ساختگى بودن اینگونه نقلها، که مزدوران معاویه براى تقدس بخشیدن بروز عاشورا و در نتیجه نیکو جلوه دادن درنده خوییهاى آنان ساختند و پرداختند و پراکندند، تردید ندارند. واژه شناسان گفته اند، عاشورا براى روز دهم محرم الحرام پس از شهادت ابا عبدالله الحسین - ع - معروف شد، این واژه، واژه اسلامى است و در دوره جاهلیت بهیچ روى شناخته شده نبود.چ خ - النهایه، ج 3، ص 240، الجمهره فى لغة العرب،ج 4، ص 212 و نیز چگونگى ورود پیامبر به مکه، سال فتح مکه، نمازگزاردن آن بزرگوار در کعبه، اذان بلند بلال و عکس العمل قریشیان در برابر آن، گزارش پیامبر از گفتگوهاى پنهانى آنان درباره بلال و رسول اللّه - ص - که از یکسو نشانگر خیره سریهاى مشرکان و از سوى دیگر نشانى است از عظمت بلال و نمادى از پنهان آگاهى و معجزه رسول الله و... در صفحات دیگر کتاب آمده است. پیامبر در سال فتح مکه وارد مسجد شد. کلید دار کعبه عثمان بن طلحه را فرا خواند، کلیدها را از وى گرفت و وارد کعبه گشت، در درون خانه نماز خواند، و آنگاه کلیدها را به وى پس داد. ازرقى در این بخش به تفصیل و دقّت، چگونگى ورود پیامبر، همراهان و نمازگزاران آنها را گزارش کرده است. در بسیارى از اخبار و نیز آثار تفسیر چنین نموده شده است که گویا آیه: «انّ اللّه یأمرکم ان تؤدوا الأمانات الى اهلها.. پندار استوار نیست و اکنون جاى گفتگوى تفصیلى آن نیست! کعبه این خانه دیرپاى و دراز آهنگ، که اکنون سده هاست بر معبر تاریخ شکوهمند ایستاده است؛ با نامهاى زیبا و هیجانبارى نامبردار است، هر کدام از این نامها را زمینه و انگیزه اى است. ازرقى در این بخش این نامها و چگونگى نامگذارى کعبه بدانها را گزارش مى کند؛ کعبه، مکّه، بیت العتیق، القریة القدیمه و... را جزء این نامها آورده و در ضمن آن، از نامهاى مکه نیز سخن گفته و از اوّلین کسى که در مکه اذان گفته یاد کرده است و نیز از شرافت این خانه در دیدگاه مردمان و این که هرگز روا نمى داشتند خانه اى فرازمندتر از آن بنیان نهاده شود. (صص 283-279). در صفحات 286 - 283 تفسیر آیاتى آمده است درباره کعبه و آنگاه گزارشهایى است درباره اوّلین کسى که در خانه طواف کرد و در صفا و مروه سعى بجا آورد و... روشن کردن چراغ براى طائفان و راهیان کعبه و صفا و مروه نیز گزارش شده است. توصیف دقیق، ریزبینانه و همه سویه ازرقى از کعبه و چگونگى ساختمان آن، مساحت مسجدالحرام تا آن روزگار، ستونها، روزنه هاى داخل خانه، سقف، تطوّرات ساختمان، شاذروان، کیفیّت کف ساختمان، درب خانه و نقش ها و کتیبه هاى آن و نیز چگونگى درب دیگرى که بروزگارى در کعبه بوده است، آب زمزم و فضیلت آن بسیار خواندنى و آکنده از اطلاعات تاریخى است. (صص 319 - 286) حجر اسماعیل (که کعبه، مکه و حج با خاطره جاویدان آن پیامبر بزرگ الهى عجین است) در مجموعه مسجدالحرام از جایگاه بلندى برخوردار است، مکانت عظیم آن تا بدانجاست که جزء بیت تلقّى شده و در طواف باید داخل مطاف قرار گیرد. ازرقى در چگونگى حجر و اهمیت و عظمت آن گزارشهاى جالبى دارد (صص 321 - 311) وى به مناسبت یادکرد آن مسائل و حوادث شنیدنى و ارجمندى از صدر اسلام، قریش، عبدالمطلب، کودکى پیامبر - ص - و...آورده است. در همین بخش، جریان نزول سوره «تبت» و تأثیر شگرف آن در شکستن هیمنه دروغین ابولهب و همسرش را گزارش کرده؛ این گزارش نشان مى دهد که آهنگ تأثیر گذار و شکننده این سوره الهى چگونه امّ جمیل را به دیوانگى و وحشیگرى و فریادگرى واداشته بود (ص 316). «حجر الأسود» در ساختمان کعبه جلوه اى شگرف دارد، نصوص روایى و تاریخى در عظمت و چگونگى آن بسیار است. ازرقى گزارش ارکان اربعه کعبه را با گزارشهاى مرتبط با حجر الأسود آغاز کرده و روایات و گزارشهاى بسیار خواندنى و دلنشین درباره آن آورده است. از جمله به نقلهاى مختلف آورده است که روزى بهنگام طواف، عمر در مقابل حجرالأسود ایستاد و گفت: «بخداى سوگند مى دانم که تو سنگى بیش نیستى، نه بهره اى دارى و نه توان ضربه زدن و اگر نبود که دیدم پیامبر تو را مى بوسید هرگز نمى بوسیدم.» على - ع - او را مخاطب قرار داد و گفت: او هم مى تواند بهره رساند و هم ضرر، و با استناد به کتاب الهى براى وى توضیح داد، آنگاه عمر گفت: «پناه مى برم بخداوند از کسى که در میان مردمى زندگى کند که در میان آنها ابوالحسن نباشد (ص 324)» با گزارشهاى ازرقى از ارکان اربعه، و چگونگى آنها، و روایات وارد شده درباره «ملتزم» و حد و حدود آن، جلد اوّل کتاب بر اساس تقسیم بندى محقق پایان مى پذیرد. پس از پایان این جلد، ملحقات دراز دامن و سودمند محقق است که درباره آن سخن خواهیم گفت. جلد اوّل کتاب بیشتر جنبه هاى تاریخى مکه را بروزگار جاهلیت و قبل از اسلام گزارش کرده است و در جلد دوّم افزون برگزارش جنبه هاى تاریخى دوره اسلام واشاره هایى به پیش از اسلام، مسائل فقهى و چگونگى اعمال و حج گزارى نیز مورد توجه واقع شده است. و از اهمیت و فضیلت مشاهد مشرّفه سخن رفته است. این بخش با مسائل مربوط به طواف آغاز مى شود و در آغاز آن، این روایت دلپذیر آمده است که پیامبر - ص - فرمود: « هر کس که بر کعبه طواف کند، خداوند - عزّوجلّ - براى هر گامى که برمى گیرد حسنه اى مى نویسد و خطایى از او محو مى کند (ص 3)» در این بخش، روایات و آثار بسیارى از پیامبر و صحابیان در عظمت و اهمیت طواف خانه خدا گزارش شده است و در ضمن آن، فضیلت بسیار طواف کردن، آداب طواف، نگاه به کعبه و چگونگى سخن گفتن به هنگام طواف، شعر سرودن، قرآن خواندن و...سخن رفته است. در ادامه این بحث ازرقى گزارش چگونگى طواف یکى از جنّیان را آورده است و بدنبال آن گزارشهایى، این گزارشها گو این که بیشتر شکل افسانه دارد ولى بروشنى نشانگر وجهى از وجوه باورها و فرهنگ دوره جاهلى است. فضیلت طواف در ریزش بارانخ ر هنگام طلوع و غروب آفتاب، ماه رمضان و...نیز در - بهمن سال 1372 توفیق بجاآوردن عمره رفیق گشت. در مکه کتاب ازرقى را بهمراه داشتم و براى همین مقاله مى خواندم و یادداشتهایى از آن برمى گرفتم. به روایات فضیلت طواف در ریزش باران رسیدم آرزو کردم این توف این بخش آمده است. یکى از نقاط مقدس و ارجمندى که هماره مورد توجه مردمان بوده و مسلمانان نیز در آنجا استغاثه مى کنند و با خداوند راز مى گویند «حطیم» است. در این که حطیم چه مقدارى از کنار حجرالأسود و باب کعبه را مى گیرد گفتگو است، گزارش ازرقى نشانگر آن است که حطیم ما بین رکن، مقام و زمزم و حجر است. ( ج 2، ص 23) وى پس از تحدید حدود آن، اخبارى را گزارش مى کند که بیانگر جایگاه بلند کعبه در استوار نیست.آر - بنگرید به کتاب «من لا جریان چاه زمزم، فضیلت آن، گوارایى آب آن و برخى از حوادث که بر آن رفته است و دیدگاهها و باورها درباره آن، در بخش دیگر آمده است.(صص 62 - 49) گزارش تفصیلى و دقیق ازرقى از مسجدالحرام و مسائلى که با آن پیوند دارد، از اینجا شروع مى شود، در آغاز وى به تفصیل از فضیلت مسجد و اهمیت نماز در آن سخن مى گوید. وى بطرق مختلف این روایت را مى آورد که پیامبر فرموده است: «لاتشدّ الرّحال الاّ الى ثلاثة مساجد: المسجد الحرام ومسجد النبى والمسجد الاقصى.» و بدین سان خواسته است تا جایگاه بلند مسجد الحرام را بازگوید. اکنون بیفزاییم که در چگونگى این حدیث، که دستاویز ابن تیمیه و پیروانش در برخى از عقاید بى پایه آنها شده است، سخن بسیار است. برخى از محدثان و دانشوران عامه، بر این باورند که این حدیث بر ساخته است. درباره اوّلین کسى که نماز جماعت را بگونه دایره اى برگرد کعبه معمول داشت، محلّ گورهاى دختران اسماعیل و برخى از آداب حضور در مسجد الحرام؛ مانند وضو گرفتن، خفتن و اعلان گمشده ها نیز مطالبى در این بخش آمده است. جالب است که ازرقى از یکى از شاهدان نقل مى کند: «پیامبر را دیدم در طرف در بنى سهم نماز مى گزارد و مردم از برابر ایشان مى گذشتند و میان آن حضرت و مردم فقط یک وجب فاصله بود!(ص 67)» چگونگى ساختمان مسجدالحرام، وتطوراتى که بخود دیده است، از این بخش به بعد به تفصیل یاد شده است. آنچه در خلافت عثمان بوجود آمده (ص 68) در دوران عبداللّه بن زبیر (صص 71 - 69) ولید بن عبدالملک ابو جعفر منصور دوانیقى، مهدى عباسى و... مساحت مسجدالحرام، شمار ستونهاى آن، چگونگى طاقهاى مسجد وشمار فاصله میان آنها، ویژگیهاى درهاى مسجدالحرام و شمار آنها و فاصله هاى آنها از یکدیگر، بلنداى دیوارهاى مسجد، سقف مسجد، مناره ها و کنگره ها، قندیلها و سایبانهاى مؤذنان، منبر و چگونگى آن. چاه زمزم، و حجره آن، دگرگونیهایى که به سال دویست بیست، بروزگار معتصم در آن پدید آمد. جایگاه دقیق دارالندوه (مجمع و شوراى عالى قریشیان) مسائل مربوط به دارالندوه و وظایف این انجمن که بلحاظ شناخت بافت سیاسى جامعه دوران جاهلى بسیار اهمیت دارد و مسائل بسیارى از تاریخ، جغرافیا، و شناخت باورها و اندیشه ها در این بخش آمده که بسى مهم است و براى محققان سودمند تواند بود. (صص 114 - 81) در صفحات 126 - 114 چگونگى صفا و مروه، حدّ و حدود آن، کیفیت سعى صفا و مروه، سعى پیامبر، سعى سوارگان، فاصله صفا تا حجرالأسود، فاصله صفا تا مروه، پله ها در صفا ومروه و چگونگى ساخته شدن آنها، گزارش شده است. پس از این گزارش تفصیلى حدّ و حدود حرم است که با گفتار بلند و مهم رسول اللّه - ص - در آستانه فتح، آغاز مى شود (صص 125 -121) و با احادیثى درباه بیت المعمور و چگونگى آن ادامه مى یابد. آنگاه تعیین حدود حرم است و یاد کرد اوّلین کسى که علامتهاى حدود حرم را فراز آورد (صص 132 - 126) عظمت حرم و مرتبت رفیع آن، بزرگشمارى لغزش و گناهان در آن دیار، پس از این، گزارش شده است. این بخش بلحاظ تاریخى، اجتماعى و فرهنگى شایان توجه است. روایات بسیارى در این فصل درباه چگونگى داد و ستد در حرم، زشتى و ناروایى برخوردهاى ناسالم و سودجویانه در مکه و حرم، و بى توجهى به منشهاى انسانى انسان در آن دیار نیز نموده شده است. تأکید بر «امن» بودن این دیار و آزاد بودن مردم از قیدها و حاکمیتها و لزوم سر نهادن به احکام الهى، چگونگى مجازات مجرمان، قاتلان، سارقان و نابکاران، اگر به حرم پناه آوردند و یا در حرم مرتکب جرم شدند، در صفحاتى دیگر آمده است. (صص 138 - 131). در صفحات 159 - 151 جایگاه مردم مکه در اندیشه جاهلیان و اسلام، ارج گزارى پیامبر - ص - به مکه و سرزمین آن، سروده هایى که نشانگر مکانت رفیع مکه در ادب عربى است، و مسائلى از این دست در ذیل عنوان «ماذکر من اهل المکّة انهم اهل اللّه - عزّوجلّ -» آمده است. پیامبر و یارانش که در مدینه جاى گرفته بودند، یاد مکه و دلرباییهاى آن را از یاد نمى بردند، یاد مکه براى آنان یاد کوى یار و زنده شدن خاطره هاى شکوهمند استقامت در راه دوست بود؛ از این روى بگونه گون شیوه، از آن روزگاران یاد مى کردند و رسیدن به آن دیار را آرزو مى بردند. این یادها و نگرشها را نیز ازرقى گزارش کرده است که سرشار است از عاطفه و بیان راز دل و سویداى قلب! (صص 157 - 153) حدّ و حدود «مُحَصَّبْ (مسیلى میان مکه و منا) نشان داده شده و اقامتگاه رسول اللّه - ص - پس از فتح مکه بروزهایى که در مکه بودند شناسانده و در گزارشهاى گونه گونى آمده است که پیامبر - ص - پس از فتح مکه چون به مکه مى آمد پس از طواف بالاى مکه در حجون خیمه مى زدند و اقامت مى کردند. (صص 164 - 159) به روزگار رسول اللّه - ص - و سالها پس از آن، بر خانه هاى مکه درب نمى نهادند و آنها را نمى فروختند و اجاره نمى دادند، اگر کسى بى نیاز از خانه اش بود آن را به نیازمندان وامى گذارد. این شیوه تا کى ادامه داشت؟ و در ادامه، تاریخ این روش چگونه شد، در گزارشهاى بعدى پاسخ را توان یافت. (صص 165 - 162) اطراف مکه را کوههاى بلندى فرا گرفته است. بارانهاى تند در آن دیار، با وجود این کوهها، زمینه سیل هاى بزرگ و حادثه آفرین است. برخى از سیلابها در حافظه تاریخ باقى مانده و چگونگى آنها ثبت شده است. ازرقى ذیل عنوان «سیلهاى مکه در دوره جاهلى» و «سیلهاى مکه در اسلام» بسیارى از آنچه را یاد شد گزارش کرده و نام برخى از آنها را که به نامهاى ویژه اى نامبردار شده اند، آورده و چرایى این نامها را نیز نموده است. این گزارشها ضمن برنمایى بخشى از چهره جغرافیاى طبیعى مکه، نقش سیلها را در معیشت مردم و اوضاع اجتماعى و اقتصادى مردمان آن روزگار نشان داده است.(صص 177 - 166). آنگاه ضمن گزارشهایى از حدود «منا» و جایگاهى که پیامبر در آن منزل مى کردند، و نیز منزل اصحاب پیامبر - ص - سخن رفته و با یادکردى از مسجد خیف و چگونگى بنیادگرفتن آن، ودیگر مساجد منا، از اوّلین کسى که به جمرات ریگ افکند گفتگو شده و چگونگى نصب بتها در سرزمین منا گزارش شده است. مسائل مربوط به منا و اعمالى که باید در آن دیار انجام شود و چگونگى شکل گیرى این اعمال در صدر اسلام نیز در همین بخش آمده است. (صص 189 - 172) یادآورى کنم که ازرقى در ذیل گزارشهاى مربوط به «مسجد کبش» دو گزارش متناقض را مى آورد؛ یکى نشانگر آن که ذبیح اسحاق بود و دیگر بیانگر آن که ذبیح اسماعیل بود. روشن است که روایات مرتبط با اسحاق در این زمینه را مفسّران یهودى تبار برساختند و گستراندند. به این نکته مفسران بزرگ اسلامى توجه داده حدّ و حدود مزدلفه (مشعرالحرام) چگونگى مسجد آن دیار و سابقه تاریخى آن، وقوف در مشعر الحرام و چگونگى آن، در گزارشهاى بعدى آمده است. در این گزارشها به مناسبت، از آیینهاى جاهلى به هنگام حج در این سرزمین یاد شده است. توصیف ازرقى از این سرزمین دقیق است و مسائل ریز و درشت این محیط و پست و بلندیهاى آن را بدقت گزارش کرده است (صص 194 - 190) چنین است گزارش وى از عرفات و حد و حدود آن و نیز چگونگى وقوف در آن سرزمین ارجمند، و مسایل بسیارى درباره آن و نقطه ها و مکانهاى موجود در آن. پس از اینهمه، ازرقى به شناسایى و شناساندن مساجد مکه مى پردازد و در آن از جایهاى سکونت صحابیان و برخى از قبایل سخن مى گوید. آثار پیامبر، خانه خدیجه و بسیارى دیگر از جایها و خانه هاى آن روزگار که هر کدام حادثه و حادثه هایى از تاریخ اسلام را بر سینه داشته اند و اکنون حربه جهل حاکمان آن دیار، به تباهى کشانده است. با دقت تمام گزارش شده است: کوه حرا، غار ثور، راه پیامبر از غار حرا به ثور، مسجد بیعت (که در جایگاه بیعت پیامبر - ص - با یثربیان بنیاد گرفته است) مسجد جعرانه، تنعیم و...نیز در این بخش شناسانده شده اند (صص 209 - 198) ازرقى در بخش دیگر به گزارش گورستانهاى مکه و مدفونان آن مى پردازد، جایگاه این گورستانها بدقت شناسایى شده و مدفونان در آن گورستانها معرفى شده اند. چگونگى بر گور نهادن مردگان در دوران جاهلى در گورستان معروف مکه در نزدیکى حجون و نیز توصیف گورستان مهاجران و چرایى نامگذارى آن به «م سوره هایى است که بر پیامبر نازل شده است. و آن بزرگواران در مکه زندگى را بدرود گفته اند، چگونه این آیه بهنگام مرگ آنان و یا استغفار بر آنان نازل شده است. و گفتیم که قبر مادر بزرگوار آن حضرت در «ابواء» است چگونه پیامبر بهنگام حضور بر قبر وى در مکه و...این آیه نازل شده است؟! اینها افزون بر دلایل بسیار، است که نشانگر ایمان آن بزرگواران است. در فصل بعدى از چاهها، چشمه ها و نخلستانها سخن رفته و چگونگى بوجود آمدن آنها نموده شده و مسائل تاریخى پیرامون آنها گزارش شده است؛ که بلحاظ شناخت جغرافیاى طبیعى و آگاهى از وضع معیشت و دیگر مسائل اقتصادى و کشاورزى آن روزگاران بسیار سودمند است (صص 232 - 214). آخرین گزارش خواندنى سودمند و دقیق ازرقى گزارش از خانه ها، محلّه ها، کوههاى اطراف مکه است. توصیف ها بسیار دقیق است و آمیخته به آگاهیهاى جنبى و مفید، به مثل «خانه اسود بن خلف خزاعى ... که به صد هزار دینار خرید و آن همان دارالأماره است یا (دارالسلامه) کنار بازار کفش دوزها (ص 234). خانه خاندان حرب بن امیّه که به آن خانه ریطه دختر ابى العباس هم مى گویند و همان خانه اى است که پیامبر - ص - روز فتح مکه فرمودند: «هر کس به خانه ابوسفیان وارد شود در امان خواهد بود (ص 236) و...» آنچه تا بدینجا آمد نگاهى بود بسیار گذرا به بخشها و فصول کتاب ازرقى. این نگاه گذرا نیز مى تواند به خواننده اهمیت آن را در پژوهشهاى تاریخى و اسلامى در ابعاد مختلف نشان دهد. کتاب ازرقى منبعى است مهم و مأخذى است سرشار از آگاهیهاى گونه گون و بى گمان هیچ پژوهشنده تاریخ اسلام از در نگریستن بدان و بهره گرفتن از این کتاب از برخى موارد مانند سیره ابن هشام است از آن روى که در نگارش و تدوین این نیز کسان متعدّدى دست داشته اند. نهایت سیره ابن هشام گزینش شده است از سوى چند نفر و امّا اخبار مکه افزونى یافته. این کتاب مجموعه اى کوچک بو سپس محقق کتاب نشان مى دهد که بر نسخه ازرقى راویان دیگرى نیز مطالب و نقلهایى افزوده اند. گزینشهاى کتاب چنانکه پیشتر آمد، أخبار مکه در آغاز کتابى کوچک بوده است که پس از تألیف آغازین، افزونیهایى یافت و کتابى بزرگ سامان گرفت. پس از آن کسانى از محققان به گزینش آن همت گماشتند وى کت 1 - متن کتاب محقق کتاب را بر اساس سه نسخه خطى و چاپ اروپاى آن مقابله، تصحیح و تحقیق کرده است. او در آغاز سه نسخه خطى را مقابله کرده و آنگاه نتیجه را با چاپ اروپایى سنجیده و اگر در مواردى برایش اطمینان حاصل نشده، به منابع تاریخى مراجعه کرده و با تطبیق نقلهاى کتاب با منابع تاریخى دیگر، کوشیده است تا متنى منقّح و استوار عرضه کند. 2 - پانوشتها در پانوشتها نسخه بدلها را ضبط کرده وبرخى اعلام و جایها و مبهمات متن را توضیح داده است و به برخى از اشتباهات متن با مقابله و تطبیق با منابع دیگر تنبّه داده و گاه واژه هاى دشواریاب را معنا کرده است. در پانوشتها افزون بر آنچه یاد شد، در تصحیح و یا تکمیل گزارشها مطالب سودمندى آورده است؛ مانند توضیح درباره چگونگى تصویرها در درون کعبه (ج 1، ص 165) و برخى از مکانها. (ص 191) پوشش کعبه (ص 252) نامهاى کعبه (ص 279) حجرالأسود (ص 346) تطورات ساختمانى صفا (ج 2، ص 120) مدفونان مقبرة المهاجرین (ص 213). پانوشتهاى توضیحى محقق سودمند است و کارآمد. 3 - پیوستها گفتیم محقق، کتاب را در دو جلد چاپ و منتشر کرده است. و بر هر دو جلد پیوستهایى دارد مهم و سودمند. پیوستهاى جلد اوّل چنین است: الف: تکمیل گزارشهاى ساختمان کعبه و نوسازیهاى آن، او بر اساس گزارشهاى ازرقى نشان مى دهد که تا زمان حجاج بن یوسف، کعبه ده بار ساخته شده است، آنگاه یازدهمین بازسازى کعبه را که بروزگار پادشاهى سلطان مراد پسر سلطان احمد از پادشاهان عثمانى اتفاق افتاد، به تفصیل آورده است. این گزارش بگونه روزانه است و دقیق (صص 373 - 355). ب: ازرقى نقل مى کند که عمروبن لحى بت «خَلَصه» را در پایین مکه قرار داد (ص 124) اقوال مورّخان درباره عنوان «ذوالخَلَصه» متهافت است. ذوالخلصه بت بوده است و یا بتخانه؟ چه کسى و چه کسانى آنها را برساخته و مى پرستیدند. محقق به تفصیل اقوال مورخان را آورده و آنها را با هم سنجیده و نتیجه نهایى را محققانه و عالمانه بازگفته است (صص 389 - 374) ج : ازرقى نسخه نامه هایى که مأمون همراه تختى براى کعبه فرستاده بوده است آورده و ما پیشتر از آن یاد کردیم. این نامه ها بسیار مغلوط و مغشوش است. محقق متن نامه ها را به علاّمه ادیب مصرى احمد زکى پاشا مى فرستد تا در حدّ توان اصلاح کند، در این پیوست مصاحبه وى را آورده است. پیوستهاى جلد دوّم چنین است: الف: ازرقى توسعه مسجد الحرام و چگونگى ساختمان آن را تا روزگار خلافت مهدى عباسى گزارش کرده است. محقق کتاب افزونیهاى آن را تا روزگار عثمانیها پى گرفته است.(صص 309 - 305) ب: ازرقى برخى از میقاتها را شمرده و حدودى از حرم را گزارش کرده است، محقق کتاب بر این بخش نیز افزونیهایى دارد و از میقاتهاى باقى مانده یاد کرده است. (صص 310 - 309) ج:ازرقى از سیلهاى بسیارى که در مکه جارى شده بود یاد کرده است. محقق سیلهاى مهمى را که در تاریخ ثبت شده و ازرقى از آنها یاد نکرده بود، آورده است. او مجموعاً از 85 سیل یاد مى کند که آخرینش به سال 1350 جارى شده است. د: ازرقى به قناتى که زبیده آن را خرید و به مکه رساند اشاره مى کند، محقق کتاب از قنات دیگرى نیز یاد مى کند که آن را زبیده به مکه رسانده و از گزارش آن ازرقى غفلت کرده است. ه : محقق کتاب توسعه مسجد الحرام را از سال 1385 - 1375 در دوران سعودى نیز بدقت گزارش کرده است. پیوستهاى محقق عالمانه و دقیق است و فواید کتاب ازرقى را تکمیل کرده است. 4 - فهرستها: فهرستهاى فنّى کتاب، متنوّع، کارآمد و سودمند است. 1 - فهرست آیات، این آیات غالباً همراه است با تفسیر و یا شأن نزول که براى مفسّران و محققان سودمند تواند بود. 2 - فهرست احادیث، که تمام آنها مسند است و برخى بلحاظ تاریخى و اعتقادى مهم. 3 - فهرست انبیاء، در این فهرست از ابراهیم، آدم، اسحاق، اسماعیل، داود، شیث، صالح، عیسى، محمّد، موسى، نوح، هود، یعقوب، یوسف و یونس - علیهم السّلام - سخن رفته است. آنچه در این کتاب از آنها گزارش شده است غالباً بگونه اى با کعبه در پیوند است. 4 - خدمتگزارى کعبه. در این فهرست از نگهبانى، آبرسانى، مهمانپذیرى، رهبرى انجام مراسم، و... یاد شده است چنانکه پیشتر گفتیم این بحثها بلحاظ نشانگرى بافت سیاسى و اجتماعى تاریخ مکه بسیار مهم است. 5 - روزهاى تاریخى. روزهایى که بلحاظى در تاریخ مکه جلوه داشته است در این فهرست آمده است؛ به مثل، روز واقعه فیل، روز بناى کعبه، هجرت، احد، عکاظ، احزاب و... 6 - بازارهاى عرب، در این فهرست از چهار بازار مهم یاد شده است، حباشه، ذوالمجاز، ذوالمجنه و عکاظ. 7 - بتها. که بلحاظ شناخت بنیادها و گرایشهاى اعتقادى و باورهاى گونه گون جاهلیان، بسیار مهم است، پیشتر نیز آوردم که گزارشهاى ازرقى در این بخش گاه منحصر بفرد است. 8 - فهرست کسان 9 - فهرست قومها، قبیله ها، گروهها و خاندانها. مانند أزارقه، آل جحش، دوس، أوس، خزرج، ثقیف، ثمود، کتانه، قریش، هاشم، هذیل و... 10 - جایها، سرزمینها، چاهها، درب هاى گونه گونه مسجد الحرام و...آبادیها، شعبها، محلّه هاو... در این فهرست آمده است. 11 - قوافى اشعار 12 - فهرست مصادر، تحقیق و تصحیح که با تمام دقت شناسانده شده است. 5 - مقدمه کتاب محقق کتاب مقدمه اى نگاشته اند سودمند ودر ضمن آن مقدمه از آغاز تدوین در اسلام، پیشینه نگاشته هاى محققان و مؤلفان درباره مکه، زندگانى مؤلف و خاندان وى سخن گفته است. آنگاه از «أخبار مکه» بحث کرده و چگونگى تألیف آن را نموده است. سپس به گزینشها و دیگر کارهاى انجام شده درباره آن پرداخته و چگونگى چاپ اروپا را نشان داده و کاستیها و نارساییهاى آن را نمایانده است. و در پایان از شیوه تحقیق خود گفتگو کرده و نسخه هاى معتمد را شناسانده است. ترجمه کتاب آقاى دکتر محمود مهدوى دامغانى از استادان فاضل دانشگاه و از مترجمان پرکار متون تاریخى که با ترجمه هاى بسیار ایشان، جامعه کتابخوان ما آشناست به ترجمه این کتاب همت ورزیده و این اثر گرانقدر را با نثرى روان و خوشخوان نشر داده است. ترجمه آقاى مهدوى دامغانى، دقیق و یکدست و خواندنى است. وى در ترجمه بلحاظ اهمیت کتاب، اسناد را نیز آورده است. چنانکه یادکردیم محقق محترم در پانوشتها، اختلاف نسخه ها را بدقت ضبط کرده و گاه واژه هاى دشواریاب را معنا کرده است. از اینهمه، مترجم محترم در ترجمه متن بهره برده است و جز موارد لازمى را که هم در فهم متن نقش داشته نیاورده است. پیوستها و توضیحات محقق در پایان کتاب و نیز پانوشتها یکسر ترجمه شده است، مترجم محترم خود نیز توضیحات فراوانى درباره اعلام متن، جایها و موضوعات افزوده، و هر جا را با اندیشه و عقاید تشیع در تنافى یافته با دقت توضیح داده و به منابع دیگر ارجاع داده است. سخن درباره ازرقى و کتاب گرانقدر وى بدرازا کشید؛ بر آن بودم که مطالب کتاب ازرقى را با کتاب فاکهى بسنجم و نشان دهم همانندیهاى موجود بین ایندو کتاب از چه روست؟ آیا فاکهى از ازرقى گرفته است و یا هر دو بر سر چشمه اى دیگر استوارند و مطالب دیگر. که ضیق مجال را مى گذارم و مى گذرم و از خداوند توفیق زیارت و حضور در دیار قدس و حریم دوست را مى طلبم. بمنّه و کرمه پى نوشتها: ...................) Anotates (................. یم تا درباره یکى دیگر از آثار ارجمند و کهن تاریخ مکه، - میقات، شماره 3، ص 22. گزارشى تفصیلى عرضه کنیم. این کتاب با عنوان «أخبار مکه...» اثرى است ارجمند بخامه محمد بن عبداللَّه... ازرقى. ظاهراً کتاب ازرقى را باید کهنترین اثر تاریخى موجود درباره مکه دانست.بپ - چنانکه پیشتر یاد کرده ایم (میقات شماره 3، ص 223) کتابى با عنوان «تاریخ مکه» به حسن بصرى نسبت داده اند و گویا نسخه اى از آن، در کتابخانه تیمور در دارالکتب المصریه وجود دارد (تاریخ المدینة المنوره، ج 1، مقدمه، امّا از چگونگى آن و صحّت انتسابش، اطلاعات دقیقى در اختیار نیست. ع نداریم. ابن ندیم از وى چنین یاد کرده است: محمد بن عبداللَّه... عقبة بن الأزرق... از جمله کتابهاى او «کتاب مکه و اخبارها و جبالها و أودیتها» است که کتابى بزرگ است.پ - الفهرست، ص 125 - 124. محقق کتاب نوشته است: مؤلف کتاب (ازرقى) در قرن دوّم هجرى در مکه مکرمه به دنیا آمده است. تاریخ دقیق تولّد وى روشن نیست، هیچیک از مورّخان، تاریخ تولّد وى را ننوشته اند. مورّخان پیشین از وى یاد نکرده اند؛ و آنچه از زندگانى وى در اختیار داریم از گزارش متأخران است.وپ - أخبار مکه (مقدمه)، ص 13. ة 223».خ پ - کشف الظنون، ج 1، ص 306 . برخى دیگر به سال 212 اشاره کرده اندک پ امّا محمد بن على فاسى بر این باور است که - أخبار مکه، مقدمه، ص 13. تا سال 248 زنده بوده است. پ - العقد الثمین. وستنفیلد آلمانى که براى اوّلین بار کتاب را منتشر کرده است، با توجه به نقلهاى حوادث در کتاب، به نقد سخن فاسى پرداخته و سالمرگ ازرقى را 244 نوشته است. محقق کتاب دیدگاه وى را نپذیرفته و با نقد دیدگاه وى، بر این باور است که استظهار فاسى پربیراه نیست و ظاهراً ازرقى تا سال 248 زنده بوده است.8پ - اخبار مکه (مقدمه). متن کتاب حدود 250 را نوشته و در پانوشت، ضمن ارائه مصادر شرح حال ازرقى، اختلاف اقوال را بررسى کرده است.ق پ - الاعلام، ج 6، ص 22 و نیز بنگرید به معجم المؤمنین، ج 3، ص 429، چاپ مؤسسة الرساله. بهرحال از چگونگى زندگانى و سوانح حیات ازرقى اطلاعى در دست نیست و تنها اثر باقى مانده از وى نیز همین کتاب است؛ که مجموعه اى است ارجمند، گرانقدر و سودمند. نام کتاب پیشتر آوردیم که ابن ندیم نام آن را بدینگونه ثبت کرده است: «کتاب مکة و اخبارها وجبالها و أودیتها».ط پ - الفهرست، ص 125. سمعانى از آن با عنوان «أخبار مکه» یاد کرده است.چپ فؤاد سزگین از کتاب ازرقى با - تاریخ التراث العربى، ج 1، جزء دوّم، ص 203. عنوان «اخبار مکة المشرفه أو کتاب فضائل الکعبه» یاد کرده است.ف و بالأخره آقاى رشدى - الأنساب، ج 1، ص 122، چاپ بیروت. اًث - الأنساب، ج 1، ص 122، چاپ بیروت. رهمیان»1ث در اختیار داشتند، چگونگى ولایت و حاکمیت - جُرهم، بخشى هستند از «قحطانیان» چگونگى انتقال آنان از یمن به مکه و چگونگى بسط و گسترش و حکومتشان در آن دیار را بنگرید: معجم قبائل العرب، ج 1، ص 183 و منابعى که در آن آمده است. آنان بر این دیار، فساد و زشتخوییهایى که در ادامه حاکمیت، گریبانگیر آنان شد، بى حرمتى هایى که در آن دیار مقدس روا داشتند، به تفصیل آمده است (صص 90 - 80). پس از آن چگونگى ورود «خزاعه»» و استقرار آنان در آن سرزمین و تسلّط بر آن دیار و گسترش - خُزاعه، از قبایل بزرگ عرب دوره جاهلى و... رک: معجم قبائل العرب، ج 1، ص 338 و منابعى که در آن آمده است. ف جاهلیان و چگونگیهاى طواف - گزارش ازرقى از این حادثه یعنى ابلاغ پیام برائت به وسیله على - ع - و وقایع قبل و بعد آن، شامل و کامل نیست. در این باره رک: احقاق الحق، ج 14، ص 499؛ التبیان، ج 5، ص 169؛ مجمع البیان، ج 5، ص 3 و... عریان، نقش قبیله (اُحمس)لا چ در این جریان و... سخن رفته است. .013 ص ،1 ج ،ب رعلا ل ئابقلا م جعم :ک ر ،اهتدابع و ک سانم و ى گدنز ه ویش رد ى یاهیگژیو ى اراد ب رع زا ى لیابق - واف، احرام، ارجگذارى آنها به کعبه، جریان «نسى ء»چ انگیزه هاى آن و - براى آگاهیهاى بیشتر در باره «نسى ء»، رک: التفهیم لأوائل صناعة التنجیم، ص 223 و ذیل آیه 36 از سوره توبه در تفاسیر. اوّلین کسى که این آیین را درانداخت و... به تفصیل گزارش شده است و در ضمن آن شأن نزول آیاتى روایت شده است، این فصل بلحاظ اجتماعى و عبادى شایان توجه است (صص 194 - 179). پذیرایى از حاجیان و چگونگى مهماندارى، که در نهایت در دوره جاهلى تشکیلاتى با مسؤولیت خاص یافته بودگ چ از جمله نکات جالب توجه تاریخى آن روزگار است. اطعام زائران، - مکه والمدینه فى الجاهلیه و عهدالرسول، احمد ابراهیم شریف، صص 189 - 188؛ نظام الحکم والإداره، محمد مهدى شمس الدین، ص 517. تابعى و از دانشوران یهودى تبار و از اسرائیلیات گستران آن روزگار است. او [اوّلین کس یا] از اوّلین کسانى است که داستان غرانیق را پرداخت و گستراند، چنانکه پیشتر اشاره کردیم، نقش مفسّران و دانشوران یهودى تبار، در آلوده سازى فرهنگى، قابل توجه و شایان بررسى است ارتباط وثیق ایشان با حاکمیتها، بویژه در دوران بنى امیه نیز باید در پژوهشها مورد تعمق قرار گیرد اکنون و در این مقام سخن پژوهشگرى را بیاوریم که هوشمندانه نوشته است: طرفه این که هر چه راویان به معاویه و سازمان حکومتى وى نزدیکتر بودند، نقش آنها در ساخت و پرداخت و پراکندن اسرائیلیات گسترده است.ُخ - بحوث مع اهل السنّه و السّلفیه، سید مهدى روحانى، ص 84 و نیز رک : ربیع الأبرار، ج 2، صص 844 - 843 . بنگرید: مجله الهادى، سال هفتم شماره 2، ص 36؛ الصحیح من سیرة النبى الأعظم، ج 3، ص 104. غ خ در ماجراى پیشگفته، نازل شده است، این - نساء: 58. رک: المیزان، ج 4، ص 378؛ التمهید، ج 1، ص 147. یق نصیب شود. روزى بهنگام نماز ظهر باران شدیدى درگرفت زائران خانه خدا و راهیان حریم دوست با اشتیاقى شگرف برگرد خانه مى چرخیدند و احساس لطیف رحمت الهى جانها را از شوق آکنده بود. من نیز چونان «خسى» در آن «میعاد» در انبوه مردم دلداده به اللّه طواف مى کردم. بسیارى پس از طواف به حجر اسماعیل رفتند تا تن و جان را در ریزش آب بام کعبه، زیر ناودان بشویند، امّا شرطه هاى آل سعود بر سرو روى مردم مى زدند و با نعره هاى شرک! شرک! مردم را مى راندند. دیدگاه مردم در دوره جاهلیت بوده است و در آن روزگار، مردمان در این مکان براى استغاثه و دفع و رفع ستم تجمع و دعا مى کردند.(ص 28 - 23) پس از آنچه گذشت، نقلهایى است در چگونگى مقام ابراهیم، و حوادث جارى در گذرگاه زمان درباره آن؛ مانند جابجاى آن، طلاهاى بکار رفته در آن، ارتفاع و حدّ وحدود آن. (صص 39 - 29) پس از این چگونگى بوجود آمدن چاه زمزم، ویرانى آن و سپس بازسازیش به همّت عبدالمطلب، و داستان نذر وى براى فرزند و ماجراى قربانى عبداللّه به تفصیل آمده است. (صص 49 - 39) داستان نذر عبدالمطّلب و آهنگ ذبح عبدالله و ماجراهاى مرتبط بدان که در منابع تاریخى و آثار نگاشته شده در زندگانى و سیره پیامبر نیز آمده است، چندان - و نیز رک: الکافى، ج 4، ص 217؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 147. یحضره الفقیه، ج 3، ص 89؛ على دوانى تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، ص 54؛ الصحیح من سیرة النبى الأعظم، ج 1، ص 69. پس - این محتوى بگونه دیگر نیز نقل شده است. براى آشنایى با حدیث، راویان و چگونگى آن رک: نقد الحدیث فى علم الروایه و علم الدرایه، دکتر حسین الحاج حسن، ج 2، ص 40، الوهابیه فى المیزان، ص 148 به بعد، السنّه قبل التدوین، ص 502. اند،ًّص گو - رک: تفسیر القرآن العظیم، ج 4، ص 17؛ التبیان فى تفسیرالقرآن، ج 8، ص 474؛ المیزان، ج 17، ص 155. محاسن التأویل، ج 14 ،121و... این که مفسّرانى چون طبرى نیز نتوانسته اند از چنگ این گونه مجعولات رهایى یابند.لاص - جامع البیان فى تأویل آى القرآن، ج 23، ص 85. قبرة المهاجرین» نیز در این بخش آمده است. ازرقى در این بخش به تفصیل از حضور پیامبر بر سر قبر مادرش آمنه بنت وهب و گریستن و سپس گفتگو با مردم یاد مى کند، این گزارشها بلحاظ تاریخى بشدّت مخدوش است. بر اساس گزارشهاى استوار تاریخى آمنه بنت وهب - س - در «ابواء» یکى از منازل بین مکه و مدینه زندگى را بدرود گفتک ص و در همان دیار به خاک سپرده شد. گزارشهاى دیگر - سیره ابن هشام، ج 1، ص 177، امتاع الأسماع، ج 1، ص 7؛ سیره حلبى، ج 1، ص 105. ازرقى نشانگر آن است که «آمنه در حال شرک زندگى را بدرود گفته، و پیامبر براى وى در هنگام حضور در این گورستان استغفار کرده و خداوند با فرو فرستادن آیه «ما کان للنّبى والذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین ولو کانوا اولى قربى...»تص او را از استغفار منع کرده است. - توبه: 113. مفسّران عامّه اینگونه اخبار را در این باره و نیز گاه با تفصیل و شاخ و برگ بسیار درباره ابوطالب - س - نیز آورده اند که از بنیاد تباه است.ٍص سوره توبه مدنى است و از آخرین - تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 344؛ فى ظلال القرآن، ج 3، ص 1564؛ تفسیرالحدیث، ج 12، ص 64. آن بى نیاز نیست. اخبار مکه تألیف کیست؟ أخبار مکه با ویژگیهایى که دیدیم تألیف کیست؟ ابوالولید محمد بن عبدالله بن احمد الأزرقى، و یا احمد بن محمد بن ولید یعنى جدّ او وستنفلد ط مى گوید: - مستشرق بزرگ و سختکوش و پراطلاع آلمانى و محقق و مصحح متون کهن بسیار، که براى اوّلین بار «اخبارمکه» را به سال 1857 به چاپ سپرد، رک: الأعلام زرکلى، ج 8، ص 99 ؛ موسوعة المستشرقین عبدالرحمن بدوى، ص 399 که دقیقترین و مفصلترین شرح حال وى و نیز آثارش را نوشته است؛ المستشرقون، نجیب العقیقى ج 2، ص 367؛ فرهنگ خاورشناسان، ابوالقاسم حالت، ص 354. ده است، کسانى بر آن افزودند تا بدینصورت درآمد. ط - أخبار مکه، (مقدمه)، ص 16. محقق کتاب مى گوید: بدون هیچ تردیدى مؤلف و بعبارتى روشنتر جمع کننده و نظم دهنده کتاب محمد بن عبداللّه ازرقى است که آن را از جدّش و کسانى دیگر از محدثان روایت مى کند. نهایت روایت وى از جدّش بسیار فراوان است، تا بدانجا که مى توان گفت بن مایه کتاب از آن جدّ اوست.ل ط - همان، ص 16. و برخى آن را به نظم کشیدند: 1 - سعدالدین بن عمر اسفرائنى مکى وى از عالمان قرن هشتم هجرى است که کتاب را گزین کرده و آن را «زبدة الأعمال و خلاصة الأفعال» نامیده است. کتاب اسفراینى دو بخش بوده است. الف: درباره مکه که آن را پس از فرا گرفتن کتاب ازرقى از محمد بن احمد قرشى مکى شافعى در مکه از آن برگزید، ب: درباره مدینه که بدان افزوده بوده است. محقق کتاب آقاى رشدى ملحّس نسخه هایى از آن را نشان داده است. 2 - یحیى بن محمد الکرمانى وى از عالمان قرن نهم هجرى است که به سال 821 هجرى کتاب ازرقى را گزین کرده است. او در این گزینش اسناد را افکنده و برخى از مطالب بدان افزوده است. وى کتاب را «مختصر تاریخ مکة المشرفه» نامیدهع ط است از این کتاب نیز نسخه اى باقى است.خ ط - اخبار مکه، (مقدمه) ص 18 و نیز رک: معجم المؤلفین، ج 3، ص 566 چاپ مؤسسة الرساله. همان، ص 19، و نیز رک: الأعلام،ج 8، ص 166. 3 - عبدالملک بن احمد...انصارى أرمانتى از فقیهان شافعى قرن هشتم هجرى است که اخبار مکه ازرقى را به شعر کشیده است. ابن حجر عسقلانى از او یاد کرده است و گویا از کتاب وى اثرى باقى نمانده است.ل ط - الدرر الکامنه، ج 2، ص 414؛ اخبار مکه، (مقدمه)، ص 19. تحقیق کتاب پیشتر اشاره کردیم که اخبار مکه نخست بار بهمت مستشرق آلمانى وستنفلد، تصحیح و تحقیق شده ونشر یافته است. عبدالرحمن بدوى مى گوید: أخبار مکه ازرقى را وى ضمن مجموعه اى با عنوان «أخبار مکه: نصوص عربیه» نشر داد که اوّلین جلد آن قرار گرفته بود...»غ ط - موسوعة المستشرقین، ص 401. اب را براساس سه نسخه مقابله، تحقیق و تصحیح کرده و سپس در لایپزیک آلمان به چاپ سپرده اند. او چهارده صفحه تصحیحات را برآن افزوده و در مقدمه اى دراز دامن از زندگانى ازرقى و کتابش سخن گفته و چگونگى نسخه ها را شناسانده است. چاپ مورد گفتگو مرحوم رشدى صالح ملحّس در مقدمه کتاب بر اهمیت چاپ پیشین، تأکید مى کند و برتلاش محقق کتاب ارج مى نهد، امّا بلحاظ کاستیها، تحریفها و تصحیفهایى که در آن راه یافته برچاپ مجدد و دقیق آن همت گمارده است. این چاپ دقیق است و همراه با افزونیهایى است که بر اهمیت و سودمندى آن افزوده است. که اکنون به چگونگى تحقیق وى مى پردازیم:ع ط - چاپى که ما از آن استفاده کرده ایم افست از روى چاپ سوّم آن است، نشر یافته به سال 1403، بیروت دارالأندلس. ویژه گیهاى کتابشناسى چاپ مورد استفاده چنین است:«أخبار مکه» انتشارات الشریف الرضى، قم، 1411.