تاریخ حرم ائمه بقیع (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
در دو مقاله گذشته، با بناى حرم بقیع و تحولى که در طول تاریخ، در اصل این بناى مقدس به وجود آمده و همچنین با تاریخ ساختمان گنبد و بارگاه با عظمت آن و بانى اصلى و معمارش آشنا شدیم، اینک در تکمیل همین بحث لازم است دو موضوع دیگر را مورد بررسى قرار دهیم: 1 - بیان تعمیرات و اصلاحاتى که در طول چند قرن، در این حرمِ شریف، انجام گرفته است. 2 - خصوصیاتى که همانند سایر حرمها در این حرم نیز وجود داشته و یا ویژگیهایى که منحصراً این حرم شریف از آنها برخوردار بوده است. امید است آشنایى با این دو موضوع، همانند اصل بحث، براى خوانندگان عزیز مفید و سودمند باشد. وى سپس مىگوید به ن آنگاه اضافه مىکند: ولى در این کتیبه تاریخ صدور این دستور مشخصات بیشترى از این شخص، منعکس نگرد بنابراین، تاریخ تقریبى این اصلاح و تعمیر نیز مشخص مىشود که در نیمه اول قرن هفتم و در دوران خلافت مستنصر عباسى از سال 623 تا 640 انجام گرفته است. مطلب قابل توجه این که: همانگونه که سمهودى اشاره نموده و طبق دلائل و شواهدى که ملاحظه خواهید نمود اقدامات و عملکرد «مسترشد» و همچنین مستنصر، مربوط به تعمیرات و اصلاحات این حرم شریف بوده است نه مربوط به اصل ساختمان و بناى آن. آن دو کتیبه نیز که سمهودى یاد نمود نشانگر تاریخ تعمیراتى است که به ترتیب، پس از نیم قرن از بناى اصلى حرم و مجدداً پس از گذشت یک قرن از تعمیر اول آن، انجام گر باستانى، با قامتى استوار و محکم ایستادهاند. بنابراین چنین بناى مستحکم پس از گذشت پنجاه یا یکصد و پنجاه سال، نیازمند تجدید بنا نخواهد بود. گذشته از آن، حفظ کتیبههاى متعدد، خود دلیل واضح و روشن بر این حقیقت است؛ زیرا در صورت تجدیدِ اصلِ این توصیف نشانگر قدمت این حرم شریف است که نه با تجدید بناى دوران معاصر ابن نجار و نه با دوران خالد بلوى قابل تطبیق است. ج - نکته جالب این است که سمهودى پس از نقل نظریه خویش (که اصل بناى حرم قبل از مستر شد است) و پس از نق داده نشده، بعد از وى نیز، تا امروز؛ یعنى اوائل قرن دهم هجرى که سمهودى زندگى مىکرده، هیچ تغییر و تحوّلى در اصل ساختمان آن به وجود نیامده است. د - سرانجام باید این نکته را اضافه کنیم: برخلاف نظر صریح مورخان، در مورد بانىِ اصلىِ گنبد و بارگاهِ ائمه بقیع (مجدالملک)، هیچ دلیل قابل استناد و تاریخى وجود ندارد که مؤید و نشانگر نقش یکى از خلفا و سلاطین در اصل بناى این ساختمان و ایجاد این گنبد و بارگاه باشد. و از اینجاست که مىتوان با اطمیسى و چهار هجرى به دست محمد على پاشاى مصرى و به امر سلطان واقع شد. - سفر و نایب الصدر مىگوید: و بهر حال این تعمیرات، همانند احداث اصل ساختمان گنبد و بارگاه، بر قبور ائمه بقیع - علیهم السلام - نشانگر اهتمام و توجه تام مسلمانان در طول تاریخ به این حرم شریف مىباشد که بالطبع توجه خلفا و سلاطین را نیز بر این جایگاه مقدس و منبع نور و هدایت سوق داده است. ویژگیها و خصوصیات حرم شریف: در مورد ویژگیها و خصوصیات حرم بقیع، موضوعاتى را مطرح و مورد بررسى قرار مىدهیم: 1 - حرم بقیع هشت ضلعى بوده است: بطورى که در گذشته ملاحظه فرمودید، بیشترِ نویسندگان در آثار تاریخى و سیاحتنامههاى خود، که در باره حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقیع سخن به میان آوردهاند، عظمت، ارتفاع، قدمت و استحکام آن را مورد توجه قرار داده و از این ابعاد به معرفى آن پرداخ را زیارت نموده، به دو جنبه دیگر آن نیز توجه کرده است. او به شش ضلعى بودن ساختمان حرم از نظر مهندسى و همچنین به چگونگى داخل و خارج این گنبد شریف از لحاظ رنگ اشاره نموده و در ضمن معرفى قبور افراد مشهور در بقیع، چنین مىنویسد:«اوّل چهار نفر از ائمه اثنى عشر - صلوات الله علیهم اجمعین - است که در بقعه بزرگى که به صورت هشت ضلعى ساخته شده است واقعند و اندرون و گنبد آن سفید کارى است». - سفر نامه فراهانى (ص 228 این کتاب) به کوشش مسعود گلزارى در سال 1362 شمسى چاپ ش 4 - حرم بقیع خادمانى داشته است: شواهد تاریخى نشانگر این است که حرم شریف بقیع نیز مانند سایر حرمها داراى خادم، کفشدار و زیارتنامه خوانهاى متعدد بوده است. در این زمینه ما به نقل مطالبِ سه تن از نویسندگان که هر یک داراى نکات قابل توجه و حائز اهمیت مىباشند، مىپردازیم: نایب الصدر شیرازى مىگوید: سه شنبه هیجدهم (محرم 1306 ه .) به عنوان آستان بوسى حضرت مجتبى - علیه سلام الله - به بقیع رفتم، با این که سه ساعت از آفتاب برآمده بود، خدام نیامده بودند. ساعتى در بیرون بقعه، روى زمینِ عرشِ مکین نشسته، دو سودانیه کفشدار صحبتى مىنمودند که اسامى خدام از این قرار است: سید عبدالکریم، سید جعفر، سید زین العابدین، سید احمد من بنى الحسن. سپس مىگوید: سؤال نمودم «کَمْ رِیالٍ یُوصَل الَیِهِم مِن طَرَفِ الحاجِ؟ قالَتا لا تَقُلْ رِیال بَل لیرات وَ جِناتک وَ الُوفَ وَ مِآت» بعد از ساعتى آمدند درِ روضه مبارک یکشنبه یازدهم محرم 1316، على الصباح مُحرِم کعبه مقصود و فوز به مقام محمود شدم و از دل و جان، به آن آستان نماز آوردم. هوا روشن شد، هواى بقیع و زیارت ائمه هدى کردم، آنجا جز حاج صادق یزدى و یک ضعیفه کفشدار و یک سقّا کسى نبود. کلیددار، متولّى و زیارت نامه خوان حضور نداشتند. درب بقعه متبرکه بسته و مقفل بود، بى آنکه سبب معلوم شود. از بیرون سر بر آستان نهاده، زیارت خواندم ونماز زیارت گزارده، برگشتم... به چند نفر از حاجیها و هم سفرهاى ایرانى، حضور داده و بسته بودن درب حرمِ ائمّه - صلوات اللّه علیهم اجمعین - به تواتر گفتند که این معامله به تعمّد است. در این اثنا شیخ جزّاء و حاج صادق آمدند و خلاصه تحقیقات آنها این که: حضرت شریف به جناب شیخ الحرم، شرحى نوشته، توصیه کردهاند که چون زوّار کِرام و مردم جلیل و نبیل از ایرانیان، به مدینه طیّبه مىآیند، اهتمام کنید خدّام و کلید داران و متولّیان طمع و توقع بىجا در اخذ و عمل ناروا را نکنند. شیخ الحرم نظر به توصیه شریف قدغن کردهاند از زوار چیز زوار هم الحق بى مروتى کردند و دست خود را بسته، نقیبى به کفشدار ندادند، چه رسد به ابراهیم رفعت پاشا که براى آخرین بار در سال 1325 ه . به عنوان «امیر الحاج مصرى» به حج مشرف شده است، مىنویسد: مردم مدینه در روزهاى پنجشنبه به زیارت بقیع مىروند و بر روى قبرها دستههاى گل و ریحان قرار مىدهند و هیچ شیعه داخل حرم اهل بیت نمىگردد مگر این که پنج قروش (به خدام) بپردازد، همانگونه که به هیچ کس اجازه ورود به داخل کعبه و حجره نبوى داده نمىشود، مگر یک ریال بدهد، تازه این براى افراد عادى است و از افراد ثروتمند وجه بیشترى دریافت مىشود.ک . - سفرنامه امین الدوله - این سفرنامه شماره نویسند: مقایسه گفتار ابن نجار با گفتار سه نویسنده یاد شده، نشانگر دگرگونى و تحوّلى است که در حرم بقیع، در طول چندین قرن، در اثر شرایط، به وجود آمده است؛ بطورى که در دورانهاى گذشته، درب این حرم مانند سایر حرمها در تمام روز، به روى زائران و علاقهمندان باز بوده ولى در قرن اخیر کلیددار و متولّیان آن، کسانى بودند که جهت تأمین معاش و کسب درآمدِ بیشتر، محدودیّتهایى براى زائران قائل گردیده و از آنان سلب آزادى مىنمودند. 5 - تزئینات حرم بقیع: حرم ائمه بقیع، همانند سایر حرمها، داراى ضریح، روپوش ضریح، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده که در صفحات آینده ملاحظه خواهید فرمود و نیازى به تکرار آن نیست. 6 - حرم بقیع صحن نداشته: بر خلاف حرم سایر ائمه و بقعه و بارگاهِ بیشترِ امام زادگان که علاوه بر ساختمان حرم و بقعه، داراى صحن و حیاط وگاهى داراى صح و نایب الصدر شیرازى مىگوید: چنانکه جناب اجلّ اکرم، وزیر اعظم، امینالسلطان - ادام الله اقباله - در چند سال قبل، بناى ساختمان صحن براى بقعه متبرّکه حضرت مجتبى - سلام الله علیه - داشتند وکلا. صلاح ندانستند و عذرهاى بدتر از گناه آوردند. و این بود قسمت دوم این بحث و نکاتى در خصوصیات حرم شریف بقیع. 2 - ضریح ائمه بقیع: پس از بررسى تاریخ بقعه و حرم ائمه بقیع، نوبت مىرسد به موضوع دوّم؛ بررسى تاریخ ضریح شریف این بزرگواران: آنچه از تاریخ به دست مىآید، این است که قبور ائمه بقیع و جناب عباس، از قدیم الایام و بلکه پیش از قرن هفتم، داراى ضریح و صندوق بودهاند که به مناسبت نزدیکى و اتصال قبور ائمه - علیهم السلام - همه آنها در داخل یک ضریح و قبر جناب عباس به علت فاصله آن با این قبور، داراى ضریح مستقل بوده است و در قرنهاى اخیر علاوه بر این دو صندوق، یک ضریح مشبک و چوبین بزرگ هم ساخته شده که هر دو صندوق در داخل آن قرار داشتهاند. اما صندوق قدیمى: همانگونه که اشاره شد، این دو صندوق از نظر تاریخى داراى قدمت و سابقه بس طولانى، مخصوصاً ضریح ائمه بقیع، از نظر استحکام و ظرافت و زیبایى جالب توجه بوده است. بطورى که مؤلفان و تاریخ نویسان در وصف آن، قلم فرسایىها کرده و این ظرافت و زیبایى را به وسیله نوشتههایشان به نسلهاى آینده منتقل نمودهاند که ما گفتار چند تن از این مورّخان را در اختیار خواننده ارجمند قرار مىدهیم: 1 - تا آنجا که ما به دست آوردهایم، در تاریخ براى اوّلین بار که از صندوقِ قبورِ ائمه بقیع سخن به میان آمده و ظرافت و زیبایى آن توصیف شده، به وسیله جهان گرد معروف ابن جبیر (متوفاى 614 ه . مورّخ اهل سنت) مىباشد او در بارهاین قبور و ضریح آنها مىگوید: ...و قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و داراى ضریحى از چ 5 - بتنونى مصرى مىنویسد: «و مقصورة سیدنا الحسن فیها فخیمة جداً و هى من النحاس المنقوش بالکتابة الفارسیة وأظن أنها من عمل الشیعة الاعجام».ى 7 ضریح - رحله بتنونى، ص 237. این کتاب سفر حضرت حسن - ع - در داخل این قبه، خیلى بزرگ و از مس ساخته شده و خطوطى فارسى بر آن نقش بسته است، به گمانم از آثار شیعیان عجم باشد. دو نکته قابل توجه: این بود مشاهدات تعدادى از نویسندگان و مورخان در باره ضریح ائمه بقیع - علیهمالسلام - در طول هفت قرن از اوائل قرن هفتم تا اوائل قرن چهاردهم هجرى. در اینجا تذکر دو نکته را در ارتباط با این موضوع لازم مىدانیم: 1 - بطورى که ملاحظه فرمودید على رغم توصیف صندوق و ضریح ائمه بقیع در منابع متعدد، در هیچیک از این منابع، در مورد تاریخ دقیق ساخت این ضریح و یا بانى و سازنده آن، ذکرى به میان نیامده است، ولى با توجه به قدمت آن و اهتمام مجدالملک براوستانى به ساختمان حرمها و احداث گنبد و بارگاه ائمه هدى و جناب ابراهیم و عثمان بن مظعون در بقیع و ساختمان حرم کاظمین - علیهماالسلام - و حضرت عبدالعظیم و سایر حرمها و مشابهت ضریح جناب ابراهیم با ضریح ائمه بقیع مىتوان با ظن قریب به یقین ادعانمود که ضریحهاى سه گانه در بقیع نیز به دستور وى ساخته شده است؛ زیرا بعید است شخصى همانند مجدالملک با علاقه شدید و امکانات فراوانى که در اختیار داشته است بقعهاى با آن عظمت بنا کند ولى از ساختن ضریح و صندوق بر روى این قبور، غفلت ورزد. به هر حال وجود خطوط فارسى نیز مؤید این است که این ضریح به قول بتنونى از آثار ایرانیان است. و اگر این حدس و گمان واقعیت داشته باشد، بانى این ضریحها و تاریخ تقریبى ساخت آنها، روشن خواهد گردید که همزمان با ایجاد بقعه ائمه بقیع، در نیمه دوّم قرن پنجم هجرى، به دستور مجدالملک ساخته شده است. 2 - نکته دوم این که بر خلاف گفتار ابن جبیر و چهار تن دیگر از مورّخان قدیم، تا قرن دهم هجرى که صندوق ائمه بقیع، از چوب و مزین به نقوش و صفحات فلزى از جنس مس بوده است، ظاهر گفتار بتنونى این است که این صندوق فلزى و از جنس مس مىباشد و این گفتار در صورت صحّت، نشانگر تعویض صندوق قبلى در قرنهاى اخیر است. گرچه این احتمال را نمىتوان بطور قطع مردود دانست، ولى به نظر مىرسد که چنین تغییر و تعویضى صورت نگرفته است و بر خلاف نظریه مورّخان قدیمى، که در اثر مشاهده و تماس نزدیک بوده، نظریه بتنونى مستند به حدس و گمان مىباشد؛ زیرا وجود ضریح دوم در دوران وى، موجب فاصله و مانع از مشاهده و تماس نزدیک و طبعاً مانع از اظهار نظر قطعى خواهد گردید. این بود اولین ضریح ائمه بقیع - علیهم السلام - با آن قدمت و سابقه تاریخى. و اما ضریح دوم: سید اسماعیل مرندى در کتاب خود؛ «توصیف مدینه» که در سال 1255 تألیف نموده است، مىگوید: و هر پنج تن مطهر در یک ضریحند ازچوب مشبک، و عباس در بالاى سر ائمه اربعه واقع شده و قبرش على حده است. در میان ضریح و چهار معصوم متصل به یکدیگر و در بالاى قبر مطهر پرده کشیمیرزا محمد حسن فراهانى مىنویسد: در وسط این بقعه مبارک صندوق بزرگى است از چوبِ جنگلى بسیار ممتاز و در وسط این صندوق بزرگ دو صندوق چوبى دیگر است و در این دو صندوق پنج نفر مدفونند یکى امام ممتحن حضرت حسن - سلاماللَّه علیه - و...یچ و این بود گفتار شاهدان در مورد ضریح دوّم قبور ائمه بقیع که در روى دو ضریح مجزا و مستقل متعلق به ائمه - علیهم السلام - و جناب عباس قرار گرفته بود. ولى متأسفانه در این منابع، از تاریخ این ضریح هم که مسلّماً پس از قرن دهم ساخته شده و همچنین از سازنده آن، که چه کسى بوده است، هیچ اثرى به دست نیامد. چگونگى قبر و ضریح منسوب به فاطمه - علیها السلام - اکثر مورّخان که به معرفى قبّه و ضریح ائمه بقیع پرداخته و گاهى به بعضى از جزئیات آنها اشارهاى دارند. متأسفانه در مورد چگونگى قبر منتسب به فاطمه - علیهاالسلام - سکوت اختیار نمودهاند، فقط در آثار چند تن از نویسندگان است که بعضى مطالب و جزئیات در این زمینه منعکس گردیده است و ذکر همین مطالب داراى ارزش تاریخى و گره گشاى نقاط مبهم، پس از گذشت هفتاد سال از انهدام این حرم و سایر آثار در بقیع و خارج آن است. و از مجموع این مطالب و بر اساس نقل این نویسندگان که خود شاهد عینى بودند، معلوم مىشود که قبر منتسب به فاطمه زهرا - علیها السلام - یا فاطمه بنت اسد، در عین حال که در داخل بقعه ائمه بقیع قرار داشت، اما نه در وسط این حرم شریف، بلکه در سمت جنوبى آن و در داخل طاقنمایى در مقابل محراب قرار گرفته بود و گر چه از سطح زمین قدرى بلندتر و مشخص و مورد احترام زائران بوده و زیارت حضرت زهرا - سلام الله علیها - در کنار این قبر خوانده مىشده، ولى داراى ضریح معمولى، همانند قبور جناب عباس و ائمه - علیهم السلام - نبوده، بلکه یک روپوش قیمتى و گلابتون به روى این قبر کشیده مىشده، آن هم ظاهراً به هنگام موسم حج و در مواقع کثرت زائران و در قرنهاى اخیر در قسمت مقدّم این طاق نما، شبکهاى از فولاد به صورت حائلى در میان این قبر و فضاى عمومى داخل حرم، تعبیه گردیده بود که این شبکه در اصطلاح عامه، به «ضریح حضرت فاطمه» معروف بود؛ همانگونه که محراب به عنوان «محراب سید اسماعیتنها یادگار موجود از حرم بقیع: این بود آنچه که راجع به قبر و ضریح منتسب به حضرت زهرا ع - در منابع منعکس گردیده و یا به دست ما رسیده است ولى باید توجه داشت که: اولاً: متأسفانه هیچ دلیل و شاهد معتبر در مورد ت و ثانیاً: آنچه فراهانى گفته است که این ضریح از آهن است، منظور وى فلزى بودن آن است؛ زیرا این ضریح از فولاد ناب و از نظر فنى داراى ظرافت و استحکام فوق العاده بوده و در عین حال تنها اثر و یادگار موجود و بجاى مانده از حرم ائمهبقیع - علیهمالسلام - بوده است که و هابیان به هنگام تخریب این حرم شریف، در 8 شوال 1344 ه . این ضریح را هفت قطعه نموده، شش قطعه آن را در روى دیوار سمت راست و چپ درب ورودى محوطه حرم حضرت حمزه و قطعه دیگر را در سمت قبور شهدا در احد نصب نمودهاند و این که مىبینیم قطعات این ضریح پس از گذشت هفتاد سال تحت تأثیر شرایط جوى قرار نگرفته و هواى مرطوب و متغیر مدینه کوچکترین تغییرى در آن به وجود نیاورده است، دلیلى است بر اصالت و خالص بودن فولاد این ضریح. مشاهدات یک جهانگرد از ویرانى بقیع: حرم ائمه بقیع - علیهم السلام - از دو جنبه معنوى و ظاهرى و از نظر روحانى و شکوه و جلوه ساختمانى، در طول تاریخ و از دوران رسول خدا تا به امروز، قلوب مسلمانان و زائران و توجه نویسندگان و مورّخان را به خود جلب نموده است. زیرا اینجا بزرگترین جایگاه عبادت و پرستش خداوند متعال و از بقاع و بیوت رفیعى است که: «اَذِنَ اللَّه اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیها اِسْمُه». این خانه مهبط ملائکه و فرشتگان و محل نزول رحمت الهى و برکات آسمانى است. اینجا محل ابتهال به خداوند و درخواست حاجات از قاضى الحاجات است. اینجا محل قبول دعاها به برکت دفن پیکر چهار تن از معصومان و از اوصیاى رسول خدا و فرزندان امیر مؤمنان و فاطمه زهرا - سلام الله علیها - است. از این رو است که رسول خدا - ص - براى بیان عظمت و اهمیت این جایگاه، به هنگام دعا بر اهل بقیع در کنار این حرم که آن روز به عنوان خانه عقیل مطرح بود توقف و از خداوند طلب رحمت و مغفرت مىنمود. پس از آن حضرت و با دفن شدن پیکر پاک این امامان توجه مسلمانان بدین نقطه جلب گردید و هر زائرى پس از زیارت قبر و مسجد رسول اللَّه، در این حرم و در کناراین قبور شریف قرار مىگرفت و یکى از دو درب این حرم در تمام ساعات روز، به روى زائران و ارادتمندان این امامان باز بوده است. و اما از نظر شکوه و جلوه ظاهرى، این حرم شریف با گنبد و بارگاه کهن و سر به فلک کشیدهاش و با ضریح زیبا و ظریفش، در طول تاریخ، میان سایر بقاع مىدرخشید و بر همه مقابر موجود در مدینه؛ از یاران و اقوام رسول خدا، نور و روشنایى مىبخشید که اینک در اثر جهل و نادانى کوته نظران و جور ظلم ستمگران، نه از آن عبادت کنندگان بجر به صورت محدود خبریست و نه از آن گنبد و بارگاه اثرى. یکى از جهانگردان غربى به نام مستر ریتر RITER که به فاصله چند ماه از ویرانى این حرم و سایر مقابر و حرمها، بقیع را دیده، ویرانى آنجا را چنین ترسیم نموده است: چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهرى دیدم که زلزله شدیدى به وقوع پیوسته و به ویرانهاى مبدّلش ساخته است؛ زیرا در جاى جاى بقیع بجز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاکها و زبالههاى روهم انباشته و تیرهاى چوب کهنه و شیشههاى درهم شکسته و آجرها و سیمانهاى تکه تکه شده، چیز دیگرى نمىتوان دید، فقط در بعضى از رهگذرهاى تنگ این قبرستان از میان این زبالهها راه باریکى براى عابرین باز نمودهاند. و اما آنچه در کنار دیوار غربى بقیع دیدم، تلى بود از تیرهاى قدیمى و تختههاى کهنه و سنگها و قطعات آهن روى هم انباشته که اینها بخشى از زبالهها و بقایاى مصالح ساختمانهاى ویران شدهاى بود که در کنار هم انبار شده بود ولى این ویرانىها و خرابیها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعى، بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاههاى زیبا و سفید رنگ که نشانگر قبور فرزندان ویاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیده است. او اضافه مىکند: چون براى مشاهده بیشترِ این آثار، که نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخسازان روزگار است، در میان سنگ و کلوخ حرکت مىکردم. از زبان راهنمایم شنیدم که از شدت ناراحتى این جملهها را آهسته! تکرار مىنمود: «استغفراللَّه»، «استغفراللَّه». «لا حول ولا قوّة اِلا باللَّه». مدارس آیات خلت من تلاوة... و گویى دعبل خزاعى همان وضع تأسف بار را به نظم در آورده و با شعر خودمجسم کرده است که نویسندگانى مانند ریتر RITET پس از قرنها آن را مشاهده و با نثر خود ترسیم نمودهاند. و گویى که دعبل قصیده خود را از زبان شیعیان؛ این ارادتمندان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت در این عصر سروده و از محضر حضرت رضا - ع - به دریافت جایزه نایل گردیده است که مىگوید: مدارس آیات خلت من تلاوة و منزل وحى مقفر العرصات «آن خانهها محل فرا گرفتن آیات قرآنى بود که خالى گشته و محل نزول وحى الهى بود که به بیابان خشک و قفر مبدل شده است.» منازل قوم یهتدى بهداهم فتؤمن منهم زلة العثرات «خانههاى مردمانى که دیگران به برکت آنان هدایت مىیابند، و در اثر عصمتشان از هر اشتباه و لغزش در امانند». منازل جبریل الامین یحلها من الله بالتسلیم و البرکات «خانههایى که جبرئیل امین از سوى خداوند به همراه سلام و برکات او، بر آنها نازل مىشد». منازل وحى الله معدن علمه سیبل رشاد واضح الطرقات «خانههایى که محل وحى خدا و معدن علم، و راههاى رشد و روشن او است.» منازل کانت للصلوة وللتقى وللصوم والتطهیر والحسنات «خانههایى که پى ریزى آنها براى نماز و تقواست و اساس آنها براى روزه و پاکى و نیل به حسنات است.» دیار عفاها جور کل منابذ ولم تعف للایّام والسنوات «خانههایى که دست جنایتکار دشمن ویرانشان ساخته، نه گذشت ایام و سنوات و عوامل طبیعى.» ...................) Anotates (................. اما در مورد تعمیرات: طبق مدارک موجود، با مرور زمان و در مقاطع مختلف در حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقیع - علیهم السلام - تعمیرات و اصلاحاتى به وسیله بعضى از خلفا و سلاطین به عمل آمده است که به نقل این موارد و معرفى این افراد مىپردازیم: تعمیر حرم بقیع به وسیله مسترشد بالله اولین تعمیر در حرم بقیع، پس از آن است که این حرم در سال 519 ه به صورت گنبد ساخته شده، آنهم به فاصله پنجاه سال پس از احداث این ساختمان که به دستور خلیفه عباسى (مسترشد بالله) انجام گرفت. سمهودى مىگوید: در طاق طرف قبر عباس، این کتیبه وجود دارد که: «انّ الأمر بعمله المسترشد بالله سنة تسع عشرة و خمسماة».ئ - وفاء الوفا ج 3، ص 916. ظر من، بناى اصلى این حرم، پیش از این تاریخ بودهاست. (یعنى صدور این دستور، نه براى انجام عمل در اصل ساختمان، بلکه هدف از آن، انجام تعمیرات و اصلاحات بوده است). لازم به ذکر است که مسترشد بالله بیست و نهمین خلیفه عباسى است. وى در سال 512 ه . پس از پدرش مستظهر باللّه به خلافت رسیده و در سال 529 ه . کشته شده است. 2 - تعمیر حرم بقیع به وسیله مستنصر بالله: دومین تعمیر در حرم بقیع در بین سالهاى 623 و 640 ه . به وسیله یکى دیگر از خلفاى عباسى به نام مستنصر بالله انجام گرفته است. باز سمهودى در این مورد مىگوید: و در بالاى محراب حرم بقیع در کتیبه دیگرى این جمله به چشم مىخورد: «امر بعمله المنصور المستنصر بالله»ت. - وفاء الوفا، ج3، ص 916. یده است. مستنصر بالله نامش منصور، کنیهاش ابوجعفر، فرزند الظاهر بالله و سى و سومین خلیفه عباسى است که بنا به نقل سیوطى، در سال 623 به خلافت رسیده و در سال 640 بدرود حیات گفته است.ذ - تاریخ الخلفا، ص 424. فته است؛ زیرا: الف - این امرى است مسلّم که بناى اصلى این گنبد و بارگاه، به دستور مجدالملک براوستانى انجام پذیرفته و تاریخ روشن دارد، و مورّخان در این مورد صراحت و اتفاق نظر دارند. طبیعى است، در بناى چنین ساختمانى، با آن اهمیت و قداست، پیش بینىهاى لازم در دوام و استحکام نه براى یک قرن و دو قرن، بلکه براى قرون متمادى منظور مىگردد. مشابه و قرینه ساختمانِ این حرم، ساختمان حرم کاظمین - ع - و حضرت عبدالعظیم حسنى است که پس از گذشت ده قرن، هنوز هم در میان آثار مذهبى و - قبلاً اشاره گردید که بانى هر سه حرم شریف، مجدالملک براوستانى است. بنا به وسیله یکى از آن دو خلیفه، حفظ کتیبه مفهومى ندارد. ب - دلیل دوم برعدم تجدید بنا، به وسیله دو خلیفه یاد شده، گفتار ابن نجار (متوفاى 643) مىباشد که گنبد حرم بقیع را چنین توصیف مىکند: «والقبران فى قبّة کبیرة عالیة قدیمة البناء»0 و مشابه همین توصیف را، خالدبن عیسى البلوى که در سال 740 بقیع - اخبار المدینه، از انتشارات مکتبة الثقافه، مکه مکرمه، ص 153. را دیده، آورده است.ح - تاج المفرق فى تحلیة علماء مشرق، چاپ مطبعة فضاله، مغرب، ج1، ص 288 و 289. ل گفتار ابن نجار در مورد عظمت و قدمت حرم بقیع، مىگوید: این گنبد و بارگاه، امروز هم به همان شکل و داراى همان خصوصیاتى است که ابن نجار آن را توصیف نموده است (؛ وقد قال ابن النجار ان هذه القبة قدیمة البناء، و وصفها بماهى علیه الیوم)ط؛ یعنى همانگونه که در این حرم، قبل از ابن نجار تغییر اساسى - وفاء الوفا، ج 3، ص 916. نان و تأکید اظهار نمود، دو کتیبهاى که سمهودى از آنها یاد نموده مربوط به تعمیر حرم بقیع بوده است، همانگونه که خود وى این مطلب را مورد تأیید قرار داده است. 3 - تعمیر حرم ائمه بقیع به دستور سلطان محمود: تعمیرِ سومِ حرم شریف، متعلق به اوائل قرن سیزدهم هجرى است که به دستور سلطان محمود؛ خلیفه عثمانى انجام گرفته است. فرهاد میرزا که در سال 1292 ه . به حج مشرف شده است مىنویسد: تعمیر بقعه مبارکه در بقیع، از سلطان محمود خان،ش ل در سنه یکهزار و دویست و - وى سلطان محمود ثانى سى امین سلطان عثمانى است که در سال 1223 در 24 سالگى به سلطنت رسیده و در سال 1255 ه . از دنیا رفته است. نک : قاموس الاعلام ترکى، ج6، ص 4225. نامه فرهاد میرزا، چاپ مطبوعاتى علمى 1366 ش. تهران، ص 141. ولى نایب الصدر شیرازى مىگوید: در سردر بقیع، قصیدهاى طولانى، به زبان ترکى حکاکى شده که در مصرع آخر آن، تعمیر کننده، محمود خان وتاریخ تعمیر 1233 قید شده است. این بود سه مورد از تعمیرات حرم بقیع که با تاریخ روشن و مشخصّات عاملان آنها، به دست ما رسیده است، ولى بطور مسلّم تعمیرات و اصلاحات به عمل آمده در حرم بقیع، منحصر به موارد یاد شده نبوده، بلکه چنین تعمیرات و اصلاحاتى مکرّر، طبق مقتضیات و ایجاب شرایط بدون این که تاریخ آنها مشخص و یا در منابع منعکس شود صورت گرفته است. و لذا فرهاد میرزا پس از بیان سوّمین تعمیر که به وسیله سلطان محمود به عمل آمده است، مىگوید: و امسال هم تعمیرات لازمه آن را به عمل آوردهاند.4 - همان. این اوقات، جناب امین التّجار؛ حاجى عبدالحسین، در مرّمت موفق شدهاند.لا - تحفة الحرمین، ص 227. تهاند، ولى مرحوم میرزا حسن فراهانىق که در سال 3-1302 ه . این حرم شریف - میرزا محمد حسین فراهانى در سال 1264 ه . در قریه آهنگران از قراى فراهان متولد گردید، پدرش میرزا مهدى معروف به ملک الکتاب از شعرا و خوشنویسان دوران فتحعلى شاه است. ده است. 2 - حرم بقیع داراى دو درب بوده است: بنا به گفته ابن نجار، مدینه شناس معروف (متوفاى 647) حرم ائمه بقیع، داراى دو درب که یکى از آنها همیشه و در تمام اوقات روز، به روى زائرین باز بوده است. وى در ضمن اشاره به عظمت و قدمت وارتفاع ساختمان این گنبد و بارگاه مىنویسد: «و علیها بابان یفتح أحدهما فى کل یوم للزیارة».) - اخبار مدینة الرسول، چاپ مکتبة دارالثقافه، مکه مکرمه، ص 153. همین مطلب در وفاء الوفا، ج 3، ص 916 آمده است. 3 - محراب حرم بقیع: یکى دیگر از خصوصیات این حرم شریف داشتن محراب است. در این مورد سمهودى مىنویسد: «و رأیت فى أعلى محراب هذا المشهد: امر بعمله المنصور المستنصر باللّه». - وفاء الوفا، ج3، ص 916. ه را گشودند و مشرف - جمع جنى واحد پول مصر است. شدم، انگشتر فیروزجى داشتم، تمنا نمودند، نیاز نمودم . - تحفة الحرمین، ص257. امین الدولهى در سفر نامه خویش مىنویسد: - امینالدوله میرزا على خان در سال 1315 ه . ق. در اوائل سلطنت مظفرالدین شاه، به نخستوزیرى رسید و در سال 1316 عزل گردید و در سال 1322 ه . از دنیا رفت. وى در ایجاد رسمالخط جدید (شکسته نستعلیق) و طرز ساده نویسى از سرآمدان زمان خویش به شمار مىآید. نک : لغتنامه دهخدا. و مىتوان سفرنامه او را به عنوان نمونهاى از رسمالخط وى، معرفى نمود که در کتابخانه عمومى آیةاللّه العظمى مرعشى قم به شماره 253337 موجود است. ى گرفته نشود و چون در بقعه بقیع بر سبیل مقطوع از هر کس چند قرش گرفته مىشد سید عبدالکریم برزنجى کلیددار بقعه شریفه از حکم شیخ الحرم اعراض و در خانه نشسته، به بقیع نیامده است که در به روى زوّار بگشاید. در این مبحث بودیم که سید حسن هم وارد شد و گفت قضیه همین است. گفتم این چه شیخ الحرم است که حکمش در سید عبدالکریم به نقیض مقصود اثر مىکند؟! وى پس از شرح مفصّلى که درباره ملاقات و بحث و گفتگویى که با شیخالحرم داشته و منجر به باز شدن حرم بقیع گردیده است، مىگوید: گفتم بروید و درب حرم را باز کنید تا من...8. شما را بدهم، رفت و...ی. در را گشود، - یک کلمه ناخوانا. یک کلمه ناخوانا. کلیددار! جناب حاج میرزا آقا امام جمعه تبریز با همتِ بلند و نیت ارجمند، حاضر شدهاند در تبریز محلى معین کنند که هر ساله هزار تومان براى خدام این حرم مطهر، عاید شود.پ. - مرآت الحرمین، ج1، ص 427. این کتاب در سال 1343 ه . در مصر چاپ شده است. صفحه ندارد. نهاى متعدد و وسیع مىباشند. حرم مطهر بقیع، داراى صحن و سرا نبوده است. شاهد بر این مطلب، این است که نه تنها در گفتار هیچ یک از مورّخان و جهانگردان به وجودِ صحن و سرایى براى این حرمِ شریف، تصریح و یا اشارهاى نگردیده، بلکه در کلمات بعضى از آنان نبودن صحن و سرا در حرم بقیع بوضوح ذکر شده است؛ از جمله در سفر نامه سیف الدوله که در سال 1279 ه . سفر حج نموده، چنین آمده است: و اما بقیع در خارج قلعه مدینه به طرف شرق واقع است، مدفن ائمّه بقیع، بقعهاى دارد بدون صحن.ع. - سفر نامه سیف الدوله به تصحیح على اکبر خدا پرست، چاپ 1364 ش. ص 143. منظور وى از «وکلا»، سران و امراى مدینه است که از طرف حکام عثمانى تعیین مىگردید. و همو مىگوید: خداوند توفیق دهد کسانى را که سعى نمایند صحن بسازند.). - تحفه الحرمین، ص 212. وب مىباشند که بدیعترین و زیباترین نمونه است از نظر فن و هنر، و نقوشى برجسته از جنس مس بر روى آن ترسیم و میخکوبى هایى به جالبترین شکل در آن تعبیه شده است که نماى آن را هر چه زیباتر و جالبتر نموده است. سپس مىگوید: ضریح ابراهیم فرزند پیامبر نیز به همین شکل است.ح7 - رحلة ابن جبیر - چاپ دارالکتاب اللبنانیة، ص 144. 2 - خالدبن عیسى البلوى که در سال 740 این ضریح شریف را زیارت کرده، مشابه همین مطالب را نقل کرده و مىگوید: «والقبران [قبر العباس و الائمة الاربعة] مرتفعان عن الارض متسعان مفشیان بألواح ملصقة ابدع الصاق مرصعةٌ بصفائح الصفر و مکوکبة بمسامیر على أبدع صفة و أجمل منظر».7 - تاج المفرق فى تحلیة علماء مشرق - چاپ مطبعة فضاله مغرب ج1، ص 289 - 288. 3 - ابن بطوطه جهانگرد معروف نیز میگوید: «و رأس الحسن الى رجلى العباس و قبراهما مرتفعان عن الأرض متسعان مفشّیان بالواح بدیعة الالصاق مرصعة بصفائح الصفر البدیعة العمل».چ 7 - رحله ابن بطوطه، ص 119. وى این کتاب را در سال 757 نوشته است. 4 - سمهودى مورخ و مدینه شناس معروف (متوفاى 911) مىگوید: « و قبر العباس و قبر الحسن مرتفعان من الارض متسعان مفشیان بالواح ملصقة ابدع الصاق مصفحة بصفائح الصفر مکوکبة بمسامیر على أبدع صفة و أجمل منظر».آ7 - وفاء الوفا، ج 3، ص 916. نامه حج سال 1327 ه . است که در سال 1329 در مصر چاپ شده است. دهاند و یک قبّه بزرگ دارد.خچ - توصیف مدینه، مجله میقات حج - شماره 5 ص 118. و مرحوم فرهاد میرزا مىگوید: صندوق ائمه اربعه در میان صندوق بزرگ است که عباس عمّ رسول اللَّه نیز در آن صندوق قرار گرفته است. متولّى آنجا درِ صندوق را باز کرده به میان ضریح رفتم و دور ضریح طواف کردم، میان صندوق و ضریح کمتر از نیم ذر است که به زحمت مىتوان حرکت کرد بلکه براى آدمهاى قطور متعسر است.ىچ - سفر نامه فرها میرزا چاپ علمى، ص 140. - سفر نامه فراهانى، ص 228. فاطمه» معروف شده است و این قسمت از حرم داراى تزیینات مختصرى مانند شمعدان و چلچراغ بوده است. و اینک گفتار این نویسندگان: میرزا حسین فراهانى مىگوید: در وسط همین بقعه متبرکه در طاقنماى غربى [جنوبى] مقبرهاى است که به دیوار یک طرف آن را ضریح آهنى ساختهاند و مىگویند قبر فاطمه زهرا - سلام الله علیها - است. در این بقعه مبارکه دیگر زینتى نیست مگر دو چلچراغ کوچک و چند شمعدان برنجى، و فرش زمین بقعه حصیر است. چ - سفر نامه میرزا حسین فراهانى، ص 228. نایب الصدر شیرازى مىگوید: و آثارى در آن بقعه در پیش روى ائمه به طرف دیوار؛ مانند شاهنشین ضریح وپرده دارد، مىگویند جناب صدیقه طاهره - علیهاسلامالله - مدفون است.» - تحفه الحرمین، ص 227. ل مرندى مىگوید: و محراب قبر حضرت فاطمه - علیها سلام - را زیارت مىکنند، لیکن قبر فاطمه بنت اسد است و هم پرده دارد. و در مورد فرش حرم مىگوید: چون که حضرت در میان اهل سنت افتادهاند هیچ زینت ندارند، فرش مستعمل دارد، امسال از یزد یک نفر کلان دوز (؟) فرش بسیار خوب فرستاده بود، نینداخته بودند، در بالاى هم مانده بود.ىچ - توصیف مدینه - فصلنامه میقات حج، شماره 5، ص 118. و سیف الدوله مىنویسد: هم در این بقعه علامتى از قبر صدیقه طاهره هست.8خ - سفر نامه سیف الدوله، ص 143. اریخ و بانى این ضریح در دست نیست.پخ - نوشته مخبر السلطنه که « این ضریح را امین السلطنه نصب کرده است» از جهاتى قابل تردید است - نک : سفر نامه مخبر السلطنه، ص 270. خر - شرح تائیه دعبل خزاعى - علاّمه مجلسى - رض - .