آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در اواخر حکومت امویان، در قلمرو  تحت سلطه آنها مخالفت های زیادی در عراق عرب، شام و ایران رخ داد. علت اصلی این موضوع، تعصبات قبیله ای و نژادی، شرایط سخت زندگی و پرداختن جزیه و خراج بود. سیاست های خشن و سخت گیرانه حکام اموی از جمله حجاج بن یوسف باعث تشدید حرکت ها و مخالفت های گسترده ای همچون شورش عبدالرحمن بن اشعث گردید؛ از همین رو بعضی از خلفا و امیران اموی جهت کاهش اختلافات و جلوگیری از فروپاشی خلافت دست به اصلاحاتی زدند. اصلاحات عمر بن عبدالعزیز ابتدا موفقیت آمیز بود، اما مرگ زودهنگام او مانع ادامه روند اصلاحات گردید و خلیفه بعدی سعی در حذف اقدامات او نمود. در اواخر خلافت اموی، یزید سوم و همچنین حاکم خراسان نصر بن سیار با دنبال کردن اصلاحات سعی در کنترل روند سریع مخالفت ها نمودند اما هیچ کدام از این تلاش ها مانع فروپاشی نگردید. نیروی تازه نفس عباسیان با شعارهای اصیل اولیه اسلامی توانستند مردم را با خود همراه کرده و حکومت سلطنتی اسلامی امویان را منقرض نمایند. مسئله این پژوهش، اقدامات اصلاحی خلفا و امرای اموی به ویژه اصلاحات سیاسی و اقتصادی آنان است. پژوهش حاضر به شیوه کتابخانه ای و با تمرکز بر منابع تاریخ نگاری اسلامی تنظیم شده است. مدعای نگارندگان این است که بازیگران سیاسی دوره اموی، با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی سرزمین های اسلامی، لزوم انجام اقدامات اصلاحی در سطح گسترده را ضروری دانستند.

Reforms in the Umayyad period

At the end of the Umayyad rule, much opposition existed in the territory under their control in Iraq, Syria, and Iran. The main reason for this issue was tribal and racial prejudices, difficult living conditions, and payment of jizya and tribute. The harsh and strict policies of the Umayyad rulers, including Hajjaj ibn Yusuf, intensified widespread movements and opposition, such as the rebellion of Abdul Rahman ibn Ash'ath; therefore, some Umayyad caliphs and emirs made reforms to reduce differences and prevent the collapse of the caliphate. The reforms of Umar ibn Abd al-Aziz were successful at first, but his early death prevented the continuation of the reform process and the next caliph tried to remove his actions. At the end of the Umayyad rule, Yazid III and also the governor of  Khorasan, Nasr ibn Sayyar, attempted to control the rapid process of opposition by pursuing reforms, but none of these efforts prevented the collapse. The renewed energy of the Abbasids with the original early Islamic slogans was able to bring the people with them and destroy the Umayyad-Islamic royal government. The issue of this research is the reform measures of the caliphs and Umayyad rulers, especially their political and economic reforms. This research is organized in library style with a focus on Islamic historiographical sources. The authors claim that the Umayyad period's political actors considered it necessary to carry out large-scale reform measures, considering the economic and political conditions of the Islamic lands.

تبلیغات