آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

در این پژوهش مدعای ما این است که مفاهیم ارائه شده توسط فخر رازی به نوعی حرکت ذاتی را اثبات می کند و این معنا تا حد قابل توجهی به حرکت جوهری ملاصدرا نزدیک شده است. فخر رازی گرچه به صورت اثباتی به دلیل آوری بر حرکت ذاتی رو نیاورده اما برخی شواهد - مانند تحلیلی دانستن نسبت حرکت به متحرک- ما را قادر می سازد تا کلام فخر را اثبات کننده حرکت ذاتی بدانیم. با این همه پس از واکاوری جنبه های تشابه و تمایز حرکت ذاتی و حرکت جوهری این نتیجه بدست آمد که حرکت ذاتی تا اثباتِ «علت بودن ذات، برای حرکت» پیش رفته است امّا نتوانسته «متحرّک بودن ذات» را به اثبات برساند چراکه فخر رازی مبانی لازم برای برای اثبات حرکت جوهری را در اختیار نداشته است. این تحقیق به درک عمیق تر از مفاهیم حرکت ذاتی و حرکت جوهری کمک کند و سیر اثبات حرکت جوهری را تعمیق می بخشد.

Examining the intrinsic motion of Fakhr Razi and its compatibility with Mulla Sadra's substantial motion

In this research, our claim is that the concepts presented by Fakhr Razi somehow prove the intrinsic motion and this meaning is significantly close to thesubstantial motion of Mulla Sadra. Although Fakhr Razi did not provide a proof of intrinsic motion, some evidence - such as the analytical knowledge of the ratio of motion to motion - enables us to consider Fakhr's words as proof of intrinsic motion. however, after we examining the similarities and differences between intrinsic motion and thesubstantial motion, the conclusion was reached thatv Fakhr Razi's theory of has gone as far as proving that essence is the cause of motion, but it has not been able to prove the "motion of essence", Because Fakhr Razi did not have the necessary foundations to prove the substantial motion. This research contributes to a deeper understanding of the concepts of intrinsic motion and thesubstantial motion and deepens the process of proving thesubstantial motion.

تبلیغات