آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

مباحث الهیات در فلسفه و عرفان نظری جایگاه مهمی داشته و به عنوان احکام و عوارض یا تعینات حقیقت وجود مورد بحث قرار می گیرد. تبیین مراتب علم الهی یکی از مسائل مطرح در این حوزه است. دیدگاه رایج در عرفان نظری، علم تفصیلی قبل از ایجاد را از طریق تعین واحدیت، تبیین نموده است، در تعین واحدیت حق تعالی به شئون و اسماء و کمالات ذات، به نحو تفصیلی و در قالب اعیان ثابته علم پیدا می کند. صور علمی و اعیان ثابته در واحدیت، معیار علم تفصیلی قبل از ایجاد و واسطه ظهور کثرت عینی درعالم خارج به شمار می آیند. سئوال این است که آیا می توان دیدگاه عرفا در انتساب این نحوه از علم تفصیلی به حق تعالی را پذیرفت؟ به نظر می رسد علی رغم مطالبی که در تبیین و تصحیح دیدگاه عرفا ابراز شده، پذیرش علم تفصیلی صوری برای حق تعالی، قابل تامل است، علامه طباطبایی1 دیدگاه عرفانی اعیان ثابته در تبیین علم تفصیلی حق تعالی را هم سیاق با اندیشه ثابتات ازلی معتزله مورد نقد قرار داده است. در این مقاله با روش تحلیلی به تبیین و تقویت نقد علامه بر دیدگاه عرفا پرداخته و نشان داده ایم که  پذیرش واحدیت عرفانی به عنوان مرتبه علم تفصیلی حق تعالی قبل از ایجاد یا ظهور، محل تامل و مورد تردید است.

Allāmah Ṭabāṭabā’ī and Critique of the Unity of the Detailed Knowledge of God in ‘Irfān

Theological discussions hold a significant place in philosophy and theoretical mysticism (‘irfān), and are discussed under the rules of the reality of existence and its accidents or determinations. One of the issues raised in this field is the elucidation of the levels of divine knowledge. The prevailing view in theoretical mysticism expounds detailed knowledge before creation through the determination of unity. In the determination of unity, the Almighty has the knowledge of the affairs, names and perfections of the essence, which is detailed and in the form of immutable essences. The cognitive forms and the immutable essences (a’yān-i thābitāh) within unity serve as the criterion for pre-creation detailed knowledge and act as the mediator for manifesting multiplicity of objects in the external world. The question arises whether the perspective of mystics in associating this form of detailed knowledge to the Almighty can be accepted or not. Despite the discussions presented in explaining and correcting the mystics' viewpoint, accepting a formal detailed knowledge for the Almighty needs to be reconsidered. ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī has criticized the mystics' immutable essences perspective in explaining the detailed knowledge of the Almighty, criticizing in the same context of the Mu'tazilites’ thoughts regarding the pre-eternal subsistents (thābitāt-i azalī). In this article, through an analytical approach, we delve into the explanation and reinforcement of ‘Allāmah's critique of the mystics' perspective, demonstrating that accepting the unity presented in mysticism as a level of pre-creation detailed knowledge of the Almighty is a matter of contemplation and doubt.

تبلیغات